شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

حضرت زهرا(س) چرا از نابینا رو گرفت؟ / راهکار قرآن برای پیشگیری از گناه چشم‌چرانی

حضرت زهرا(س) چرا از نابینا رو گرفت؟ / راهکار قرآن برای پیشگیری از گناه چشم‌چرانی

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا عفاف و حجاب دو گوهر گرانبهایی هستند که خداوند آن‌ها را برای حفظ و صیانت حریم شخصی‌ افراد از یک سو و رعایت حریم دیگران از سوی دیگر در نهاد تمام انسانها قرار داده است‌؛ در پرتو این خصلت‌های نیکو افراد می‌توانند به بالاترین درجات انسانی دست یابند و قله‌های معرفت را طی کنند. خداوند وقتی در قرآن به معرفی زنان نمونه تاریخ بشریت می‌پردازد، از بانوانی یاد می‌کند که در پرتو حفظ عفت و حیا به درجاتی نائل شدند که تا ابد الگویی برای تمام زنان بلکه مردان عالم شدند. بانوانی مثل حضرت زهرا(س)، حضرت مریم(س) و حضرت آسیه همسر فرعون از جمله نمونه‌های زنان شاخص قرآنی هستند که راه رستگاری را در حفظ این گوهر گرانبها و اثرگذار در ایمان و معرفت زنان معرفی کردند.

در این باره به گفت‌وگو با حجت‌الاسلام محمد سعیدی نشستیم. وی کارشناس مسائل دینی و کارشناس برنامه تلویزیونی سمت خدا نیز شناخته می‌شود. 

عفاف امری فطری است که همگان متوجه رعایت آن می‌شوند

* وقتی از عفاف و حجاب صحبت می‌کنیم، صحبت از حد و حدود آن می‌شود. به ویژه در شرایط حاضر که تبدیل به یکی از گفت‌ومان رایج کشور شده است. 

قبل از اینکه درباره حد و حدود عفاف و حجاب صحبت کنیم، باید بحث اندیشه‌ای درباره فلسفه آن داشته باشیم. باید گفت خداوند یک نظام ارزشی در عالم قرار داد و بندگان خود را دعوت به رعایت قوانین این نظام کرد. یک پزشک وقتی دارویی به مصلحت ما تجویز می‌کند، اگر مصرف کنیم، به مرور زمان بهبود می‌یابیم و اگر به آن تجویز عمل نکنیم، آسیب آن متوجه خودمان است. حال این قوانین را در قالب کتاب وحی و از مجرای پیامبران خود در معرض انسان‌ها قرار می‌دهد تا مسیر را گم نکنند. ضمن اینکه کلیات این قوانین را در نهاد تمام انسان‌ها و یا فطرتشان قرار داده است.

از این جهت در یک دسته‌بندی می‌توان گفت رسول باطن کلیات و فطریات را بیان می‌کند و رسول ظاهر این مقولات را به انسان‌ها بازگویی و یادآوری می‌کند. رسول باطن می‌فهمد که خدایی وجود دارد، اما رسول ظاهر می‌گوید «لا اله الا الله». امیر مؤمنان(ع) در نهج‌البلاغه یکی از مهم‌ترین نقش‌های پیامبران را مطالبه پیمان فطری خدا به خلایق معرفی کردند لِیَسْتَأْدُوهُمْ مِیثَاقَ فِطْرَتِهِ.

به عنوان نمونه خداوند در قرآن به بندگانش فرموده خدا و رسولش را اطاعت کنید؛ آیا صرفاً به واسطه این آیه از خدا و رسولش اطاعت می‌کنیم؟ یا اینکه باید بگوییم خداوند مسئله‌ای به نام پرستش و عبودیت را در نهاد بشریت نهادینه کرد و بعد به واسطه پیامبرانش این میثاق فطری را از آن‌ها مطالبه کرد. از این جهت است که بت‌پرستان می‌دانند که باید موجودی را پرستش کنند، اما در مصداق آن به واسطه فریب شیطان دچار انحراف می‌شوند.

نمونه دیگر مسئله حُجب و حیاست که این مسئله هم امری فطری است. هر انسانی می‌داند باید حریم شخصی خود را از دیگران حفظ کند. خداوند قبل از اینکه ابلیس و ایادی ابلیس حد و حدود حریم‌ افراد را به گونه‌ای دیگر جلوه ندهند، آن‌ها را در کتب مقدس خود، به ویژه در قرآن تبیین کرد تا دیگر بهانه‌ای باقی نماند. به عنوان نمونه در آیه30 سوره نور درباره حد و حدود رعایت حجاب بانوان می‌فرماید: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ ... ؛ و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار که نمایان است ـ آشکار ننمایند، و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان... »

در این باره آیات متعدد دیگری وجود دارد. ولی کسی که اهل حق باشد، همین میثاق فطری که عرض کردیم و همین آیه کفایت می‌کند.

هر انسانی می‌داند باید حریم شخصی خود را از دیگران حفظ کند. خداوند قبل از اینکه ابلیس و ایادی ابلیس حد و حدود حریم‌ افراد را به گونه‌ای دیگر جلوه ندهند، آن‌ها را در کتب مقدس خود، به ویژه در قرآن تبیین کرد تا دیگر بهانه‌ای باقی نماند.


 

آیات تورات و انجیل حاکی از حفظ حیا و حجاب است 

اما تنها قرآن دعوت به حجاب نکرده است بلکه آیات کتب مقدس تورات و انجیل بر این امر تصریح دارند که از هر کدام تنها به یک نمونه اکتفا می‌کنیم.

در سِفر "پیدایش" درباره لزوم رعایت حجاب چنین می‌خوانیم«و رفقه چشمان خود را بلند کرد و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمده زیرا که از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می آید و خادم گفت: آقای من است، پس برقع خود را گرفته خود را پوشانید».به گفته مرجع فقهی یهودیان ایران، خاخام اوریل داوودی، منشأ وجوب حجاب در شریعت یهود مستند به همین فقره است. این مطلب در صفحه 143 کتاب حجاب در ادیان الهی وجود دارد

همچنین در رساله پولس از مجموعه انجیل چنین آمده است: «همچنین زنان، خویشتن را بیارایند به لباس مزین به حیا و پرهیز، نه به زلفها و طلا و مرواید و رخت گرانبها، بلکه چنانکه زنانی را می‌شاید که دعوی دینداری کنند به اعمال صالحه». رساله پولس به تیمونائوس، باب دوم، فقره 9 و10)

زن نباید خود را در حالت غیر عفیفانه قرار دهد

* متأسفانه در شرایط فعلی شاهدیم حتی کسانی که تقید به حجاب دارند، رفتارهایی از خود بروز می‌دهند که در شأن یک خانم نیست. به نظر می‌رسد دشمنان از طریق فضای مجازی و ... سعی در عادی کردن مسائلی دارند که تا قبل از این روال نبود. مثلاً افراد تصاویر خود و خانواده‌شان را با توجیه اینکه با مسئله شرعی در تعارض نیست، در صفحات اجتماعی به اشتراک می‌گذارند و موارد دیگری که همه شاهدیم. این مسئله از کجا ناشی می‌شود.

ما جلوتر از حجاب مفهومی به نام عفاف داریم که به معنای بازدارندگی است. حجاب یکی از جلوه‌های عفاف است. همچنان که عفت شکم و عفت کلام نیز داریم. زن نباید خود را در حالت غیر عفیفانه قرار دهد؛ یعنی در واقع زنان همواره باید این خصلت را ملکه ذهنی خود کنند. بانویی که همواره عفت را رعایت کرده باشد، به قدری در قلب او رخنه کرده که حتی اگر با یک نابینا هم برخورد کند، موقعیت خود را حفظ می‌کند؛ مانند حضرت زهرا(س). 

بیشتر بخوانید

گاهی ممکن است بانوان حجاب داشته باشند، اما خدایی نکرده از درجات عفاف بهره نداشته باشند. مثلاً با آقایان شوخی کنند، حیا را در کلام و رفتار خود حفظ نکنند. بنابراین حجاب به معنای پوشش همان طور که گفتیم یک عامل بازدارنده و یک حصن است. پس یکی از مصادیق عفاف است. این دو مسئله را نباید با هم مغالطه کنیم. ما عفت کلام داریم، عفت شکم داریم. در این بین حجاب هم یکی از مصادیق عفاف است و پاداش خود را دارد.

* شما از منظر قرآن و روایات به بحث ورود کردید. آیا این دو منبع تبعات عدم رعایت عفت و به ویژه مسئله حجاب را معرفی کرده‌اند؟

همان طور که اشاره کردم عفت یک حالت بازدارنده است که مهم‌ترین جلوه آن بحث حجاب است. اما عفت منحصر در زنان نیست بلکه مردان هم باید از درجات بالای آن برخودار باشند. اگر حجاب بانوان یکی از مهم‌ترین جلوه‌های عفاف است، مقابل آن، نگه داشتن چشم از نظر به نامحرم می‌تواند یکی از مهم‌ترین جلوه‌های عفت در مردان محسوب شود همچنان که در مورد زنان هم مصداق دارد.

خداوند در آیات قرآن به این مسئله توجه داده است. مردان و زنان مؤمن را دعوت به حفظ چشم کرده است. در آیه29 سوره نور خطاب به مردان می‌فرماید چشمان خود را پایین بیندازید: «قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ» و در ابتدای آیه30 همین خطاب را به زنان می‌فرماید: «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ».

چشم، درب ورودی قلب انسان است

اما اینکه پرسیدید عدم رعایت عفت چه تأثیراتی منفی در جامعه دارد، از همین آیه برداشت‌هایی خواهیم داشت:

چشم اولین ورودی انتخاب فرد است. افراد با چشم مسیر و مطلوب خود را انتخاب می‌کنند.
قلب، مرکز توجه انسان است. یعنی هر آنچه بر قلب افراد بنشیند، توجه فرد را به همان سو جلب می‌کند. مثلاً فرد مؤمنی که قلبش متوجه ارزش‌های الهی است، یا به صورت مصداقی، قلبش متوجه امام حسین (علیه‌السلام) است، بر فکرش هم اثر می‌گذارد و مدام توجهش به همان جهت است. برعکس آن هم وجود دارد. فردی که قلبش متوجه مسائل منفی است، فکرش هم مشغول همان مسائل است.

از دیگر سو قلب، محل استقرار ایمان است. قلب به تعبیر روایات، حرم خداست. از این جهت شیطان خیلی سعی دارد تا این مرکز را تصرف کند. خداوند در آیه14 حجرات می‌فرماید «قالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ ... ؛ اعراب گفتند ایمان آوردیم؛ بگو هرگز ایمان نیاوردید اما بگویید اسلام آوردیم و هرگز ایمان در قلب‌های شما وارد نشد». پس قلب مرکز ایمان است.  

قلب، محل استقرار ایمان است. قلب به تعبیر روایات، حرم خداست. از این جهت شیطان خیلی سعی دارد تا این مرکز را تصرف کند. شیطان برای آنکه به قلب افراد اثر منفی بگذارد، به طور قطع از مهم‌ترین دروازه آن که چشم است، ورود پیدا می‌کند.

در این بین چشم به عنوان دروازه قلب عمل می‌کند. چرا که هر آنچه به چشم بنشیند، بر قلب اثر می‌گذارد. پس رابطه مستقیمی بین چشم و قلب انسان وجود دارد. بابا طاهر در یکی از اشعار خود این مسئله قرآنی را به زیبایی تصویر کرده است. او می‌گوید

ز دستِ دیده و دل هر دو فریاد ***  که هر چه دیدهبیند دل کند یاد

 بسازم خــنجری نیشــش زِ پـولاد *** زنــم بـَــر دیده تا دل گــردد آزاد

 بابا طاهر در این دو بیت می‌گوید چشم را ورودیِ قلب می‌داند و راه خلاصی دل از شهوات را بستن چشم از مسائل منفی معرفی می‌کند.

بنابراین شیطان برای آنکه به قلب افراد اثر منفی بگذارد، به طور قطع از مهم‌ترین دروازه آن که چشم است، ورود پیدا می‌کند.

* پس به این ترتیب می‌توان گفت عدم نگاه به نامحرم یعنی همان حفظ قلب به عنوان مهم‌ترین مرکز ایمان. می‌توان گفت یکی از فلسفه‌های عفاف و حجاب همین امر است.

بدون شک همین گونه است. البته باید گفت برای کسی که اهل تزکیه و پالایش قلب است. کسی که قصد دارد یک انسان آزاده باشد و اسیر شهوات نباشد. از این جهت در ادامه همان آیه29 سوره نور پس از آنکه خداوند می‌فرماید چشم خود را بپوشانید، ادامه می‌دهد «ذلِکَ أَزْکی لَهُمْ ؛ این مسئله برای شما پاکیزه‌تر است». تزکیه هم در قلب حاصل می‌شود.

نگاه به نامحرم که از قوه شهوت سرچشمه می‌گیرد. نگاه به نامحرم آنچنان اثر منفی بر قلب افراد می‌گذارد که ممکن است گاهی سال‌ها فکر فرد را به خودش مشغول کند. هرچند انسان‌ها ممکن است از طریق چشم به دیگر مسائل منفی گرایش پیدا کنند. مثل اینکه افراد با چشم خود مدام به زندگی تجملاتی دیگران چشم بدوزند و آرزو کنند روزی هم آن‌ها ثروتمند شوند، اما در بین این همه مقولات منفی در گناهان چشم، نگاه به نامحرم جایگاه خاصی دارد.

نگاه به جنس مخالف تأثیر منفی دو جانبه دارد

* در روایتی خواندم که پیامبر(ص) فرمودند نگاه به نامحرم تیری زهرآگین است که از ابلیس نشأت می‌گیرد. تحلیل شما در این باره چیست و چه ارتباطی به بحث قبلی شما دارد؟

اصل روایت اینگونه است: النَّظْرَةُسَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهَامِإِبْلِیسَ؛ نگاه تیری زهرآگین است تیرهای ابلیس است.

تیری که از کمان خارج می‌شود مسموم می‌گویند. شکارچیان در گذشته به تیر زهر می‌زدند. چرا که قدرت تیر به گونه‌ای نبود که حیوانات سنگین را درجا به زمین بزند. پس از آن که تیر به شکار برخورد می‌کرد، مدت‌ها به دنبال او می‌رفتند تا اثر زهر بر حیوان اثر کند و او را بر زمین بزند. 

وقتی به نامحرم نظر می‌اندازی، اثرش به طور قطع در قلب می‌ماند، اما شاید مانند تیر شکارچی، اثر منفی آن در وهله اول مشخص نشود و به مرور زمان اثر خود را نشان دهد. از این جهت فرد را یک دفعه به زمین می‌زند و دیگر قدرت جلوگیری از افتادن در ورطه گناه از او سلب می‌شود.

اما ماجرا به این ختم نمی‌شود؛ چرا که نگاه به نامحرم هم بر فرد اثر منفی می‌گذارد و هم به طرف مقابل. وقتی انسان نگاه نامشروع به جنس مخالف می‌اندازد، یک انرژی‌ را از خود ساطع می‌کند که فرد مقابل را تحت تأثیر قرار می‌دهد. از این جهت می‌بینیم روابط نامشروع با همین یک نگاه اتفاق می‌افتد. در واقع رابطه نامشروع گاهی ممکن است در قالب یک نگاه یک دقیقه‌ای باشد و گاهی تداوم داشته باشد. در هر صورت چشم سهم فراوانی در این قضایا دارد. افرادی که تقوا را رعایت می‌کنند از این آسیب‌ها به دور هستند. یعنی نه نگاه به نامحرم می‌کنند و نه نگاه نامحرم به آنها اثر منفی می‌گذارد.

 در این بین حجاب یکی از مهم‌ترین عوامل بازدارنده است. کسی که پوشش دارد، در واقع برای خود «حصن» دارد. هر اندازه پوشش قوی‌تر، حصن و محافظ افراد کامل‌تر می‌شود. بنابراین حجاب و پوشش یکی از مهم‌ترین مصادیق تقواست. جالب است که تقوا هم در یک معنای کلی به معنای عامل بازدارنده است. در تعریف تقوا گفته‌اند از «وقایة» مشتق شده است که به معنای حفظ شیء است از آنچه اذیت و ضرر می‌رساند.

راهکار جلوگیری از گناه چشم‌چرانی

* چه فرمولی را پیشنهاد می‌کنید برای آنکه از گناهان چشم در امان باشیم؟

برای پیشگیری از افتادن در ورطه چنین گناهانی به طور کلی یک قاعده قرآنی وجود دارد؛ این قاعده «لا تَقْرَبَا» است. خداوند این درس را در زمان آدم (علیه‌السلام) به همگان آموخت. در آنجا که خطاب به آدم(ع) و حوا(س) فرمود حتی به این درخت منهیه نزدیک نشود «لا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ».

کار شیطان زینت دادن است. او دعوت به نگاه نامحرم می‌کند و این ماجرا را برای او زینت می‌دهد. کسانی که زندگی‌شان به تباهی کشیده شد، از نگاه حرام آغاز شد. حکایت برصیصای عابد را تقریباً همگان شنیدند.

* جالب است وقتی از این منظر به سیره حضرت زهرا(س) به عنوان برترین بانوی عالم نگاه می‌اندازیم، به قول شما می‌بینیم حتی از یک نابینا هم رو می‌گرفتند و حاضر به مواجهه با وی نبودند. 

این مسئله به دلیل همان خصلت عفاف در تمام مراتب و ارکان جسمانی است. از این جهت خطاب به معلم خویش یعنی پیامبر(ص) در علت این کار فرمودند: «ای پیامبر خدا اگر او مرا نمی بیند, من که او را می‌بینم و او بوی مرا حس می‌کند». حضرت زهرا(س) اشاره به عفت چشم کردند. همان مسئله‌ای که در آیه30 سوره نور بانوان را به آن دعوت کرده بود. از این جهت باید گفت حضرت زهرا(س) جلوه حقیقی آیات نور است. کسی که می‌خواهد تفسیر سوره نور را بداند، به زندگانی این بانوی بزرگوار رجوع کند. 

بیشتر بخوانید

روضه فاطمیه محمود کریمی / چند وقتیست

روضه فاطمیه محمود کریمی / چند وقتیست


روضه فاطمیه محمود کریمی / چند وقتیست
چند وقتی است سرم روی تنم می افتد
دست من نیست که گاهی بدنم می افتد
نقش لاله به روی پیرهنم می افتد
دست من کار کند مطمئنم می افتد
من چگونه بپرم بال و پرم سوخته است
به خدا بیش تر ازتو جگرم سوخته است
من ز تب کردن و بیمار شدن خسته شدم
بر سر خادمه سربار شدم خسته شدم
با تن سوخته تب دار شدم خسته شدم
من از این دست به دیوار شدن خسته شدم
شانه از دست من افتاد دل زینب سوخت
چشم من بر حسن افتاد دل زینب سوخت
آنقدر آب شدم من که تنی نیست که نیست
مثل تصویر شدم من بدنی نیست که نیست
جز حلالم کن علی جان سخنی نیست که نیست
هرچه گشتم به خدا یک کفنی نیست که نیست
کاشکی زود تر این پیرهن آماده شود
بهر فردای حسین ام کفن آماده شود

کتاب‌هایی که برای شناخت حضرت فاطمه (س) باید خواند

کتاب‌هایی که برای شناخت حضرت فاطمه (س) باید خواند

تاریخ اسلام همواره برهه‌های مهمی داشته که شناخت آن کمک شایانی به درک ماهیت اسلام می‌کند و از این رهگذر می‌توانیم مسئولیت‌های خود را در شرایط امروز بشناسیم و به آن‌ها عمل کنیم.

ماه‌های بعد از رحلت پیامبر (ص) تا شهادت حضرت زهرا (س) دوران حساسی در تاریخ اسلام محسوب می‌شود. این دوره چنان مهم است که حوادث بعدی مانند سکوت 25 ساله امام علی (ع)، صلح امام حسن (ع) و واقعه عاشورا از پیامدهای آن است.

این دوره 95 روزه با نام حضرت زهرا (س) گره خورده است و برای بررسی علل حوادث نام برده شده، نمی‌توان نامی از آن حضرت نبرد. از طرفی کمبود منابع تحلیلی مناسب تا حدی درک این دوره را سخت کرده است. با این حال آثاری در رابطه با حضرت زهرا (س) به نگارش درآمده است که می‌تواند تا حدی ما را با شخصیت این بانوی بزرگ اسلام آشنا کند.

در ادامه به معرفی تعدادی از این آثار پرداخته‌ایم:

«زندگانی حضرت زهرا (ع)»

در میان انبوه آثاری که در معرفی شخصیت حضرت زهرا (س) به ذکر مصائب آن حضرت بسنده می‌کنند، حضور کتابی نظیر «زندگانی حضرت زهرا (س)» که نهایت تلاش خود را در معرفی جامع خصایل، فضائل و موقعیت تاریخی و سیاسی آن بانوی بزرگ اسلام دارد، حضوری ارزنده و چشمگیر است. این کتاب، ترجمه اثر معروف «حیاة سیدة النساء فاطمة الزهرا (س)» نوشته محقق نامدار «باقر شریف قریشی» است که به خوبی از پس تبیین ابعاد مختلف شخصیتی آن حضرت برآمده و نظری چند بعدی به آن افکنده است.

«زندگانی حضرت زهرا (ع)»، به قلم «باقر شریف قرشی» و ترجمه «محمدرضا مهری» در 416 صفحه نوشته و توسط «بنیاد معارف اسلامی» منتشر شده است.

«فاطمه نگین جهان و جنان»

حضرت فاطمه (س) در کتاب های تفسیری، حدیثی و تاریخی اهل سنت، جایگاه جلیل و جامعی دارد. در فصل اول کتاب «فاطمه نگین جهان و جنان»، با بهره گیری از تفاسیر قدیمی اهل سنت، بیش از 100 آیه قرآن که درباره آن حضرت نازل شده، آورده شده است.

در فصل دوم، به زندگی آن بانوی بی بدیل و حوادث پس از ارتحال رسول الله (ص) از منابع دست اول اهل سنت پرداخته شده است.

در فصل سوم این پرسش پاسخ داده شده است که چرا سید مظلومان، امیرمؤمنان (ع) هنگام حمله به خانه اش سکوت اختیار کرد؟

«فاطمه نگین جهان و جنان»، تألیف «محمدرضا رمزی اوحدی» است که در 280 صفحه توسط «مؤسسه شهید احمد کاظمی» منتشر شده است.

«معارف فاطمی: گزیده ای از احادیث نورانی حضرت فاطمه زهرا (ع)»

این کتاب شامل احادیثی به نقل از فاطمه زهرا (س) در موضوعات مختلف اخلاقی و اعتقادی است. در ابتدای این کتاب، به بررسی ابعاد معنوی و نورانی فاطمه زهرا (س) مانند خلقت نوری ایشان پرداخته شده و آثار محبت و دوست داشتن آن بانوی بزرگ از لحاظ دنیوی و اخروی بیان شده است. آنگاه از منظر قرآنی به تبیین مقام و منزلت والای فاطمه زهرا (س) پرداخته شده و جایگاه خاص ایشان نزد خداوند متعال، پیامبر اسلام (ص)، امام علی (ع) و سایر امامان ترسیم شده است.

نویسنده فاطمه زهرا (س) را حقیقتی ناشناخته توصیف نموده و سخنانی از ایشان در زمینه های مختلف اعتقادی مانند توحید و شناخت امامان معصوم (ع)، قرآن کریم و عظمت آن، نماز و دعا، شیعه، حجاب و رعایت عفاف، آداب و سنن اسلامی، اسرار و فلسفه تشریع احکام الهی، مسایل اخلاقی و مسئله شفاعت، گردآوری کرده است. وی همچنین به توصیف مقام معنوی فاطمه زهرا (س) در روز قیامت پرداخته و نیز ابعادی از سیره عملی و اخلاقی ایشان را توصیف کرده است.

«معارف فاطمی: گزیده ای از احادیث نورانی حضرت فاطمه زهرا (ع)» به قلم «مجید جعفرپور» نوشته و توسط نشر «بیت الاحزان» در 148 صفحه منتشر شده است.

«فاطمه تجلی‌گاه انوار آفرینش»

کتاب «فاطمه تجلی‌گاه انوار آفرینش» مروری بر زندگانی و فضایل فاطمه زهرا (س)، سیره عملی، اخلاقی و مصائب ایشان است. در ابتدای کتاب، به بیان دوره های مختلف زندگانی فاطمه زهرا پرداخته شده و تحمل رنج های زیاد توسط این بانوی بزرگ در ادوار مختلف زندگی توصیف شده است. آنگاه به سیره ایشان در زمینه عبادت، رعایت حجاب و عفاف، اطاعت از شوهر، خانه داری، تربیت فرزند، علم، ایمان، تقوا، صبر، شکر، استقامت، ارتباط دائم با خدا و برخی دیگر از فضائل نفسانی ایشان اشاره شده و از منظری روایی و قرآنی به شرح مناقب و کرامات آن بانوی بزرگوار پرداخته شده است.

در بخش دیگری از کتاب به شرح و تفسیر معنای ولایت از لحاظ لغوی، اصطلاحی و قرآنی پرداخته شده و ادله اثبات ولایت و امامت امام علی (ع) و شایستگی همه جانبه ایشان بر سایر صحابه در این زمینه مورد بحث و بررسی قرار گرفته و دفاع تمام قد فاطمه زهرا از امامت و ولایت آن امام و نقد خلافت خلیفه اول با استناد به خطبه فدکیه، تبیین شده است. در ادامه برخی از صفات فاطمه زهرا در زمینه رسیدگی به احوال یتیمان و فقرا و تأمین نیازهای مردم بیان شده است.

«فاطمه تجلی‌گاه انوار آفرینش» نوشته «سید مجتبی برهانی» است که توسط نشر «بیت الاحزان» در 616 صفحه و 6 جلد منتشر شده است.

«فاطمه (ع) اسوه بشر»

کتاب «فاطمه (ع) اسوه بشر» در معرفی شخصیت حضرت فاطمه (س) و شامل پنج بخش است. کتاب در فصل نخست با عنوان «کلیات» به بیان مباحثی با عناوین ضرورت شناخت اهل بیت (ع)، گستره شناخت اهل بیت، اهل بیت (ع) بهترین الگوی هدایت، فاطمه (س) آینه تمام‌نمای اهل بیت، فاطمه (س) الگوی فراجنسیتی و فاطمه (س) الگویی فراتر از زمان و مکان، پرداخته است.

بخش دوم کتاب، به بررسی فضایل و مناقب اهل بیت (ع) و حضرت فاطمه (س) اختصاص یافته است. «حضرت فاطمه (س) در آینه قرآن» عنوان بخش سوم است که طی آن فاطمه (س) در صفای آینه وحی و به روایت آیات و سوره هایی چون آیه تطهیر، آیه مودت، سوره کوثر، سوره قدر و سوره دهر معرفی شده است.

کتاب در بخش چهارم به بررسی و تبیین سیره حضرت فاطمه (س) در ابعاد علمی و معرفتی، تربیتی و آیین همسرداری و اجتماعی و سیاسی پرداخته است.

بخش پنجم کتاب نیز به طرح هفت پرسش و پاسخ پیرامون حضرت فاطمه (س) اختصاص یافته است.

«فاطمه (ع) اسوه بشر» به قلم «عبدالله جوادی آملی» در 260 صفحه منتشر و توسط «مرکز نشر اسراء» منتشر شده است.

«سیره فاطمی (ع): نگاهی به زندگانی، فضائل و کلام حضرت فاطمه (ع)»

این کتاب زندگانی، فصائل و سیره حضرت فاطمه (س) را شامل می شود. در مقدمه فصل اول آمده است: «فاطمه (س) همانند اهل بیت (س) الگوست؛ زیرا همه ویژگی‌های امامان همچون علم امام، عصمت و ولایت تکوینی در ایشان جمع بود و تنها امام نبود؛ بنابراین، او برای تمام بشریت الگوست و ما باید از این الگویی که خداوند برای ما به عنوان یک نعمت و هدیه فرستاده بهره بگیریم.

یکی از بخش‌های خواندنی این کتاب به ازدواج صدیقه کبری (س) و علی مرتضی (ع) اختصاص دارد. نویسنده در این اثر به بیان ویژگی‌های زندگی مطلوب علوی با مثال زدن از زندگی امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) می‌پردازد و نکات زیبایی از زندگی این دو معصوم بزرگوار را به عنوان درس عبرت برای جوانان امروز نقل می‌کند.

«سیره فاطمی (ع): نگاهی به زندگانی، فضائل و کلام حضرت فاطمه (ع)» به قلم «سید احمد خاتمی» در 338 صفحه نوشته و توسط نشر «مسیا» منتشر شده است.


منبع:خبرگزاری دفاع مقدس

مراسم دسته روی درروز شهادت حضرت زهرا(س) درآمل /ستادبزرگداشت مراسم دودهه فاطمیه مسجدالرسول(ص) آمل

مراسم دسته روی درروز شهادت حضرت زهرا(س) درآمل /ستادبزرگداشت مراسم دودهه فاطمیه مسجدالرسول(ص) آمل




دانلودفیلم