اعمال شب های قدر
به گزارش عمارنامه، شب قدر همان شبى است که در تمام سال شبى به خوبى و فضیلت آن نمىرسد و عمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه و در آن شب تقدیر امور سال مشخص مىشود. اعمال شبهاى قدر بر دو نوع است؛ یکى آنکه در هر سه شب باید انجام داد و دیگر آنهایی که مخصوص هر شب است.
اعمالى است که در هر سه شب باید انجام داد و آن چند عمل است.
اول: غسل
علاّمه مجلسى فرموده بهتر است غسل این شبها در هنگام غروب آفتاب انجام گیرد که نماز شام را با غسل بخواند.
دوم: دو رکعت نماز که در هر رکعت پس از سوره «حمد»، هفت مرتبه «توحید» خوانده و پس از فراغت از نماز هفتاد مرتبه بگوید، أَسْتَغْفِرُ اللّه وَ أَتوبُ الَیْهِ . در روایت نبوى است: که از جاى برنخیزد تا خدا او و پدر و مادرش را بیامرزد.
سوم: قرآن مجید را باز کند و در برابر خود گرفته و بگوید:اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتَابِکَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِیهِ وَ فِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَ أَسْمَاؤُکَ الْحُسْنَى وَ مَا یُخَافُ وَ یُرْجَى أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقَائِکَ مِنَ النَّارِ.
خدایا از تو درخواست میکنم به حق کتاب نازل شدهات و آنچه در آن است و در آن است نام بزرگترت، و نام هاى نیکوترت و آنچه بیم انگیز است و امیدبخش، اینکه مرا از آزادشدگان از آتش دوزخ قرار دهى.
سپس هر حاجتی که دارد بخواهد.
اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ
خدایا به حق این قرآن، و به حق کسی که آن را بر او فرستادى و به حق هر مؤمنى که او را در قرآن ستودى و به حق خود بر آنان، پس احدى شناساتر از تو به حق تو نیست
چهارم: قرآن به سرگرفتن در شب قدر و خدا را به چهارده معصوم سوگند دادن .
پنجم: خواندن زیارت امام حسین علیه السلام در شب قدر.
ششم: این شبها را احیا بدارد، روایت شده هرکه شب قدر را احیا بدارد، گناهانش آمرزیده مى شود. هرچند به شماره ستارگان آسمان و سنگینى کوه ها و پیمانه دریاها باشد.
هفتم: صد رکعت نماز بجا آورد که فضلیت بسیار دارد و بهتر آن است که در هر رکعت پس از سوره «حمد» ، ده مرتبه «توحید» بخواند.
هشتم: این دعا را بخواند : اللَّهُمَّ إِنِّی أَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً دَاخِراً لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعاً وَ لا ضَرّاً وَ لا أَصْرِفُ عَنْهَا سُوءاً أَشْهَدُ بِذَلِکَ عَلَى نَفْسِی وَ أَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتِی وَ قِلَّةِ حِیلَتِی فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَ أَتْمِمْ عَلَیَّ مَا آتَیْتَنِی فَإِنِّی عَبْدُکَ الْمِسْکِینُ الْمُسْتَکِینُ الضَّعِیفُ الْفَقِیرُ الْمَهِینُ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْنِی نَاسِیاً لِذِکْرِکَ فِیمَا أَوْلَیْتَنِی وَ لا [غَافِلا] لِإِحْسَانِکَ فِیمَا أَعْطَیْتَنِی وَ لا آیِساً مِنْ إِجَابَتِکَ وَ إِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّی فِی سَرَّاءَ [کُنْتُ ] أَوْ ضَرَّاءَ أَوْ شِدَّةٍ أَوْ رَخَاءٍ أَوْ عَافِیَةٍ أَوْ بَلاءٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْمَاءَ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ
خدایا شام کردم درحالی که براى تو تنها بنده کوچک و خوارى هستم که براى خویش سود و زیانى را به دست ندارم و نمى توانم از خود پیش آمد بدى را بازگردانم، به این امر بر خویش گواهى مى دهم، و در پیشگاهت به ناتوانى و کمى چاره ام اعتراف مى کنم، خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و آنچه را به من و همه مردان و زنان مؤمن، از آمرزش در این شب وعده دادى وفا کن، و آنچه را به من عنایت فرموده اى کامل ساز، که من بنده بیچاره، درمانده، ناتوان، تهیدست خوار توام.
خدایا مرا فراموش کننده ذکرت قرار مده در آنچه سزاوار آنم فرمودى، و نه فراموش کننده احسانت در آنچه عطایم نمودى، و نه ناامید از اجابتت، گرچه مدّت زمانى طولانى گردد، چه در خوشى یا ناخوشى، یا سختى، یا آسانى، یا عافیت، یا بلا، یا تنگدستى، یا در نعمت همانا تو شنونده دعایى.
این دعا را کفعمى از امام زین العابدین علیه السّلام روایت کرده که در این شبها، در حال قیام و قعود و رکوع و سجود مىخواندند. علاّمه مجلسى فرموده: بهترین اعمال در این شبها، درخواست آمرزش و دعا است برای حوائج دنیا و آخرت خود، و پدر و مادر و خویشان، و برادران و خواهران مؤمن، چه آنان که زنده اند، و چه آنان که از دنیا رفته اند، و خواندن اذکار، و صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام به هر اندازه که بتواند و در بعضى از روایات وارد شده: دعای جوشن کبیر را در این سه شب بخواند.
اعمال مخصوص شب نوزدهم رمضان
شب نوزدهم رمضان: این شب با عظمت آغاز شب هاى قدر است و شب قدر آن شبى است که در طول سال، شبى به خوبی و فضلیت آن یافت نمى شود. عمل در این شب از عمل در طول هزار ماه بهتر است و تقدیر امور سال در این شب صورت می گیرد و فرشتگان و روح که اعظم فرشتگان الهى است، در این شب به اذن پروردگار به زمین فرود می آیند و به محضر امام زمان (عج) مى رسند و آنچه را که براى هر فرد مقدّر شده بر آن حضرت عرضه می دارند.
در اعمال این شب آمده است؛
اول: صد مرتبه أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ
دوم: صد مرتبه اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ
سوم: بخواند: اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ فِیمَا تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکِیمِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ وَ فِی الْقَضَاءِ الَّذِی لا یُرَدُّ وَ لا یُبَدَّلُ أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرَامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئَاتُهُمْ وَ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ أَنْ تُطِیلَ عُمْرِی وَ تُوَسِّعَ عَلَیَّ فِی رِزْقِی وَ تَفْعَلَ بِی کَذَا وَ کَذَا و بجاى این کلمه حاجت خود را ذکر کند
اعمال مخصوص شب بیست و یکم رمضان
فضیلتش زیادتر از شب نوزدهم است و باید اعمال آن شب را از غسل و احیاء و زیارت و نماز هفت قُل هُوَالله و قرآن بر سر گرفتن و صد رکعت نماز و دعاى جوشن کبیر و غیره در این شب به عمل آورد و در روایات تاکید شده در غسل و احیاء و جدّ و جهد در عبادت در این شب و شب بیست و سیّم و آنکه شب قدر یکى از این دو شب است و در چند روایت است که از معصوم سؤال کردند که معیّن فرمایید که شب قدر کدامیک از این دو شب است، تعیین نکردند. بلکه فرمودند ما اَیْسَرَ لَیْلَتَیْنِ فیما تَطْلُبُ یا آنکه فرمودند ما عَلیْکَ اَنْ تَفعَلَ خیرا فى لَیلَتَیْنِ و نَحْوُ ذلِکَ وَقالَ شَیْخُنَا الصَّدُوق فیما اَمْلى عَلَى الْمَشایِخِ فى مَجْلِسٍ واحِدٍ مِنْ مَذْهَبِ الاِمامِیَّةِ وَ مَنْ اَحْیى هاتَیْنِ اللَّیْلَتَیْنِ بِمُذاکَرَةِ الْعِلْمِ فَهُوَ اَفْضَلُ
اعمال مخصوص شب بیست و سوم رمضان
اول: خواندن سوره عنکبوت و روم که حضرت صادق علیه السلام قسم یاد فرموده که خواننده این دو سوره در این شب از اهل بهشت است.
دوم: خواندن سوره حم دخان
سوم :خواندن سوره قدر هزار مرتبه
چهارم: آنکه تکرار کند در این شب بلکه در تمام اوقات دعای فرج را.
پنجم: بخواند: اللَّهُمَّ امْدُدْ لِی فِی عُمُرِی وَ أَوْسِعْ لِی فِی رِزْقِی وَ أَصِحَّ لِی جِسْمِی وَ بَلِّغْنِی أَمَلِی وَ إِنْ کُنْتُ مِنَ الْأَشْقِیَاءِ فَامْحُنِی مِنَ الْأَشْقِیَاءِ وَ اکْتُبْنِی مِنَ السُّعَدَاءِ فَإِنَّکَ قُلْتَ فِی کِتَابِکَ الْمُنْزَلِ عَلَى نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ
ششم: بخواند: اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ فِیمَا تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ فِیمَا تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکِیمِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ الْقَضَاءِ الَّذِی لا یُرَدُّ وَ لا یُبَدَّلُ أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرَامِ فِی عَامِی هَذَا الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئَاتُهُمْ وَ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ أَنْ تُطِیلَ عُمْرِی وَ تُوَسِّعَ لِی فِی رِزْقِی
هفتم: بخواند این دعا را که در اقبال است:
یَا بَاطِنا فِی ظُهُورِهِ وَ یَا ظَاهِرا فِی بُطُونِهِ وَ یَا بَاطِنا لَیْسَ یَخْفَى وَ یَا ظَاهِرا لَیْسَ یُرَى یَا مَوْصُوفا لا یَبْلُغُ بِکَیْنُونَتِهِ مَوْصُوفٌ وَ لا حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ یَا غَائِبا [غَائِبُ] غَیْرَ مَفْقُودٍ وَ یَا شَاهِدا [شَاهِدُ] غَیْرَ مَشْهُودٍ یُطْلَبُ فَیُصَابُ وَ لا یَخْلُو [لَمْ یَخْلُ] مِنْهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا بَیْنَهُمَا طُرْفَةَ [طَرْفَةَ] عَیْنٍ لا یُدْرَکُ بِکَیْفٍ [بِکَیْفَ] وَ لا یُؤَیَّنُ بِأَیْنٍ [بِأَیْنَ] وَ لا بِحَیْثٍ [بِحَیْثُ] أَنْتَ نُورُ النُّورِ وَ رَبُّ الْأَرْبَابِ أَحَطْتَ بِجَمِیعِ الْأُمُورِ سُبْحَانَ مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ هَکَذَا وَ لا هَکَذَا غَیْرُهُ
پس دعا میکنی به آنچه بخواهى.
هشتم: آنکه غیر از غسل اوّل شب غسلى نیز در آخر شب کند و بدان که از براى غسل و احیاء این شب و زیارت امام حسین علیه السلام و صد رکعت نماز فضیلت بسیار و تاکید شده شیخ در تهذیب روایت کرده از ابوبصیر از حضرت صادق علیه السلام که فرمود در شبى که امید مى رود شب قَدر باشد، صد رکعت نماز کن. بخوان در هر رکعت قُلْ هُوَاللّهُ اَحَدٌ را ده مرتبه.
گفتم فدایت شوم اگر قوّت نداشته باشم ، ایستاده بجا آورم؟ فرمود: نشسته بجا آور . گفتم اگر قوّت نداشته باشم، نشسته بجا آورم؟ فرمود: بجا آور به همان حالى که به قفا خفته اى در فراش خود.
و از دعائم الاسلام روایت است که حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ آله در دهه آخر ماه رمضان رخت خواب خود را جمع مى کرد و کمر همت خود را محکم مى بست براى عبادت و در شب بیست و سیم اهل خود را بیدار مى کرد و آنها را که خواب رُبُوده بود آب به صورتشان میپاشید و حضرت فاطمه صلوات الله علیها نمى گذاشت در این شب احدى از اهلش بخوابد و علاج مى فرمود خواب آنها را به کمى طعام و مهیا مى کرد آنها را براى احیای آن شب از روز.
یعنى امر مى فرمود که روز را خواب و استراحت کنند که شب خوابشان نبرد و احیا بدارند و مىفرمود محروم کسى است که از خیر امشب محروم بماند و روایت شده که حضرت صادق علیه السلام سخت مریض شده بود، چون شب بیست و سوم ماه رمضان شد موالى خود را امر فرمود که حرکتش دادند، به مسجد بردند و آن شب را در مسجد بود تا به صبح علامه مجلسى (ره) فرموده که هر مقدار قرآن که ممکن باشد در این شب بخواند و دعاهاى صحیفه کامله را بخواند. خصوصاً دعاى مکارم الاخلاق و دعاى توبه و روزهاى این شبها را نیز باید حرمت داشت و به عبادت و تلاوت و دعا به سَر آورد؛ زیرا که در احادیث معتبره وارد شده است که روز قدر در فضیلت مثل شب قدر است.
بازخوانی فضائل حضرت خدیجه(س): خدیجه(س)،حامی رسالت و محب امامت
قطعا فضائل و مقامات حضرت خدیجه بدون اسباب و علت نمی تواند باشد. عقل و عنایات و الطاف الهی، ریشه فضائل و مقامات اوست.خدیجه با آنچه خداوند از بزرگی و خیر که نسبت به او اراده کرده بود،بانوی خردمند شریفی بود.
گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز؛ دهم رمضان سال دهم بعثت برابر با رحلت همسرگرامی پیامبر عظیم الشان اسلام، حضرت خدیجه(س) است. خَدیجه دختر خویلد(۶۸قه-۳قه) نخستین همسر پیامبر اسلام(ص)، مادر حضرت صدیقه طاهره(س) و اولین زن ایمان آورنده به اسلام است.
نام کامل وی: بر اساس منابع تاریخی و رجالی، خدیجه بنت خویلد بن اسد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب بن مرة بن کعب بن لؤی بن غالب به فهر بن مالک بن نضر بن کنانه و مادرش: فاطمه بنت زایده بن الأصم بن الهرم بن رواحه بن حجر بن عبد بن معیص بن عامر بن لؤی بن غالب بن فهر بن مالک است. خدیجه در سال ۶۸ قبل از هجرت در مکه تولد شد. از القاب او در زمان جاهلیت «الطاهره» و «سیده قریش» بود. طبق عقاید شیعه و برخی دیگر از مسلمانان و تاریخ نویسان اسلامی، خدیجه عزیزترین زن پیامبر اسلام بود. عایشه نیز از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده که حضرت، خدیجه را بهترین زنان خود میدانست.
فضائل حضرت خدیجه(س):
قرآن بر خلاف تصور برخی از افراد که فقط مردان را الگوی افراد و جامعه می دانند، آنجا که می خواهد الگوها و اسوه ها را معرفی کند، در کنار اسوه بودن حضرت ابراهیم و پیامبر اکرم(ص)،الگوها و نمونه هایی از زنان وارسته و همچنین زنان گمراه را نیز به جامعه و مومنان معرفی می نماید، از جمله می فرماید: ضرب الله مثلا للذین کفروا امراه نوح و امراه لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتاهما فلم یغنیا عنهما من الله شیئا و قیل ادخلا النار مع الداخلین و ضرب الله مثلا للذین امنوا امراه فرعون اذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنه و و نجنی من فرعون و عمله و نجنی من القوم الظالمین و مریم ابنت عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا و صدقت بکلمات ربها و کتبه و کانت من القانتین(تحریم11/12)
آیات فوق نشان می دهد که زنان بزرگ نه تنها الگو و اسوه برای زنان می باشند، بلکه مثال و نمونه برای کل جامعه می باشند. در همین راستا بیان فضائل و مقامات خدیجه سلام الله علیها می تواند برای کل جامعه اسلامی راهگشا باشد و الگوی زیبائی برای جامعه ایمانی قرار گیرد؛ چرا که به شهادت پیامبراکرم(ص) خدیجه از کاملترین زنان و بهترین الگوهایی است که فضائل و مقامات او به حد کمال رسیده است. این معنی را رسول اعظم با بیانات مختلفی مطرح نموده است. در یک جا فرمودند:«خیر نساء العالمین مریم، آسیه،خدیجه و فاطمه علیها السلام(خصال صدوق، باب خصال اربعه، ج1، ص96).در جای دیگر فرمودند: «ان الله اختار من النساء اربعا: مریم و اسیه و خدیجه و فاطمه(بحارالانوار/ج16/ص2)؛براستی خداوند از زنان عالم چهار زن برگزید:مریم،اسیه،خدیجه و فاطمه علیها السلام.
قطعا فضائل و مقامات حضرت خدیجه بدون اسباب و علت نمی تواند باشد. عقل و عنایات و الطاف الهی، ریشه فضائل و مقامات اوست. در کلمات برخی مورخان به این جملات بر می خوریم: کانت خدیجه امراه عاقله شریفه مع ما اراد الله بها من الکرامه و الخیر و هی یومئذ افضلهم نسبا و اعظمهم شرفا و اکثرهم مالا: خدیجه با آنچه خداوند از بزرگی و خیر که نسبت به او اراده کرده بود،بانوی خردمند شریفی بود. او در آن دوران از برترین افراد در نسب و بزرگترین شخصیت در شرف و ثروتمندی بود(تاریخ خمیس/ج1/ص263)
1.بصیرت ژرف
از بالاترین فضائل خدیجه کبری این است که از اندیشه بلند و فکر عمیق و بصیرت ژرف برخوردار بود؛ مخصوصا عقل عملی او در اوج خود قرار داشت. این امر را می توان از انتخاب پیامبر اکرم به عنوان شوهر آینده و شایسته خود از بین آن همه خواستگاران پولدار و تاجر فهمید.
2.ایمان و اسلام محکم و پایدار
همان بصیرت ژرف خدیجه که باعث انتخاب محمد(ص) برای همسری آینده او شد،عامل ایمان و اسلام نیز گشت. و باعث شد که لقب اول زن مسلمان را به خود اختصاص دهد. ابن عبدالبر به سند خود از پدر«ابی رافع» نقل می کند که پیامبر خدا در روز دو شنبه(مبعث) نماز گذارد و خدیجه در (ساعات)آخر همان روز نماز خواند(استعیاب/ج2/ص419)
و علی(ع) نیز بر ایمان و اسلام خدیجه این گونه صحه گذاشت که :«لم یجمع بیت واحد یومئذ فی الاسلام غیر رسول الله و خدیجه و انا ثالثهم. اری نور الوحی و الرساله و اشم ریح النبوه»(تاریخ طبری/ج2/ص418)
خانه ای واحد در آن روز در اسلام جمع نشد غیر از رسول خدا (ص)و خدیجه و من که سومین آنان بودم. نور وحی و رسالت را می دیدم و بوی نبوت را استشمام می کردم. خدیجه تا اخرین لحظه بر آن ایمان پای فشرد و در راه اسلام فداکاری و گذشت نمود و یک لحظه از رهبر اسلام و حمایت او غافل نگشت.
3.از برترین بانوان دو سرا
برترین زنان جهان هستی را چهار زن تشکیل می دهند، چنانکه ابن اثیر از انس بن مالک از پیامبر اسلام نقل کرده که فرمودند: خیر نساء العالمین مریم، اسیه، خدیجه و فاطمه. عکرمه از ابن عباس نقل می کند که حضرت رسول اکرم(ص)فرمودند:«افضل نساء اهل الجنه خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد و مریم ابنه عمران و اسیه بنت مزاحم امراه فرعون(اسدالغابه/ج5/ص437)
4.مادر زهرا(س)
طبق نص قران کریم همسران پیامبر(ص) مادران روحانی مومنان و ام المومنین هستند(و ازواجه امهاتهم»(احزاب/5) هکسران او(پیامبر) مادران مومنین هستند و خدیجه از برترین مصداقهای آیه به شمار می رود.. و این سعادت در بین همه زنان حضرت،نصیب خدیجه گشت که یازده امام از نسل او از طریق فاطمه زهرا(س) پدید آید.
5.سخاوت انفاق بی بدیل
ثروت خدیجه در آن دوران زبانزد خاص و عام بود. ثروت این بانوی کاردان و عاقله به قدری زیاد بود که ماداران درجه یک قریش چون «ابو جهل و عقبه بن ابی معیط» در نزد او ناچیز به شمار می رفتند. خدیجه بعد از ازدواج با پیامبر اکرم خدیجه تمامی این ثروت را در اختیار رسول خدا(ص) قرار داد و عرض کرد: البیت بیتک و انا امتک: خانه من خانه تو و من هم کنیز تو هستم(بحارالانوار/ج17/ص309) .
ورقه بن نوفل،عموی خدیجه بعد از این قضیه کنار کعبه آمد و بین زمزم و مقام ابراهیم ایستاد و با صدای بلند گفت: ای عرب!بدانید که خدیجه شما را شاهد می گیرد که خود همه ثرئتش را از غلامان وکنیزان،املاک، دامها، مهریه و هدایایش را به محمد (ص)بخشیده است و همه آنها هدیه ای است که محمد آن را پذیرفته است و این کار خدیجه به خاطر علاقه و محبت او به محمد است. شما در این باره گواه باشید و گواهی دهید.(همان/ج19/ص63)
6.حامی رسالت و محب امامت
چهار زن در این دنیا به حد کمال رسیده اند و به عنوان زنان نمونه و شایسته هستی شناخته شدند. آسیه، مریم،خدیجه و فاطمه(س). ازمهم ترین اشتراکات این چهار زن، حمایت و طاعت از زهبری و پیشوایان زمان خود بوده است. آسیه تا پای جان از رهبری و رسالت موسی حمایت نمود، مریم با تحمل تهمت و رنجها پایه های رسالت عیسی را محکم نمود و فاطمه زهرا(س) تا مرز شهادت از امام خویش پشتیبانی نمود و اما خدیجه از حامیان راستین رسالت بود. او نیز جان و مال خویش را تقدیم رسالت نمود. او هم رسالت مدار بود و هم امامت محور. هم حامی و همگام رسالت بود و هم محب و طرفدار امامت.
در مورد حمایت و ارادت خدیجه به نبی مکرم اسلام(ص) سخن های بی شماری گفته شده است. اما در مورد محبت و ارادت خدیجه نسبت به علی(ع)، مجلسی چنین نقل می کند: پس از ازدواج پیامبر با خدیجه[ تولد علی فرزند ابوطالب]،خدیجه را از دوستی و محبت علی خبر داد. و خدیجه پس از آن[به علی محبت فراوان داشت] و برای آن حضرت به وسیله خدمتکارانش لباس،زیور آلات،کنیز و ملزومات می فرستاد؛ به گونه ای که مردم می گفتند: علی برادر محمد(ص) و محبوب ترین افراد نزد اوست و نور چشم خدیجه به حساب می آید..الطاف و محبت های خدیجه صبح و شام به خانه ابوطالب روان بود(بحارالانوار،ج37/ص43)
در خصوص امامت امیر مومنان، رسول خدا به خدیجه فرمودد:«هو مولاک و مولی المومنین و امامهم بعدی».آن گاه دست خود را بالای دست امیرمومنان گذاشت و خدیجه دست خود را بالای دست پیامبر(ص) قرار داد و این گونه بیعت ابدی ولایت مداری را انجام داد(محلاتی، ریاحین الشریعه/ج2/ص209).