ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
توصیه رهبر معظم انقلاب به دولت درباره شنیدن نظر منتقدان، فقط یک «نصیحت» نیست، بلکه توصیه حضرت ایشان یک «دستورالعمل» است.
آقای دکتر روحانی را با سابقه 37 ساله از حضور نزدیک در عرصه سیاسی پرفراز و نشیب جمهوری اسلامی ایران، میتوان و باید یک سیاستمدار کارکشته و سرد و گرم چشیده تلقی کرد ولی متاسفانه، برخی از مواضع ایشان با آنچه از یک سیاستمدار برجسته و مخصوصا در کسوت شریف روحانیت انتظار میرود فاصله زیادی دارد و به این نگرانی دامن میزند که شاید رئیسجمهور محترم کشورمان را شماری از مشاوران ناهمدل و ناهمراه احاطه کرده باشند و مواضع مورد اشاره دستپخت همین مشاوران ناهمدل- و یا دستکم نابلد- باشد. دراینباره اگرچه گفتنی بسیار است ولی اظهارات دیروز آقای دکتر روحانی در «همایشسراسریفرمانداران» موضوع یادداشت پیشروی است که به مواردی از آن اشاره میشود.
1- آقای دکتر روحانی در سخنان دیروز خود باز هم به روال همیشگی و برای چندمین بار به منتقدان دولت حمله کرد و البته این بار از عباراتی نظیر «بروید به جهنم»!، «بیسواد»! «کسانی که از مراکز خاص پول میگیرند»!، «کاسب تحریم»! و ... استفاده نکرد. حملات پی در پی آقای رئیسجمهور به منتقدان، این تلقی را در عرصه سیاسی کشور پدید آورده است که ایشان هرگاه در برنامههای دولت با نارسایی و ناکامی روبرو میشود و یا نشانههایی از شکست و بنبست را احساس میکند به جای توضیح علت برای مردم که میتواند جلب حمایت و همدلی آنان را در پی داشته باشد، منتقدان دولت را که در مواردی «فرضی»! نیز هستند، به باد انتقاد و عتاب میگیرد.
این روال تا آنجا پیش رفته است که امروز هرگاه رئیسجمهور زبان به ملامت منتقدان میگشاید، بسیاری از مردم و مخاطبان به گونهای «شرطی» نارساییها و ناکامیهایی را جستجو میکنند که دولت محترم در همان ایام با آن روبرو بوده است! و حمله آقای دکتر روحانی به منتقدان را -باعرضپوزش- برای پوشاندن این ناکامیها و نارساییها ارزیابی میکنند!
کاش آقای رئیسجمهور افرادی را بدون تابلوی نهاد ریاستجمهوری به میان مردم میفرستاد و بازتاب سخنان دیروز خود را از زبان آنها میشنید و چنانچه ملاحظه میکرد بسیاری از آنان، برخی از نارساییهای این روزها نظیر ناهماهنگی در افزایش قیمت بنزین، بیتدبیری در افزایش بهای گاز مصرفی، اظهارات چندگانه و متضاد مسئولان دولتی درباره باقی ماندن یا حذف سهمیه بنزین، بخشنامه معاون اول که تا پایان سال هیچ افزایش قیمتی نخواهیم داشت و... را علت حمله اخیر وی به منتقدان میدانند و بر این باورند که توضیح رئیسجمهور درباره چرایی این معضلات و بیتدبیریها ضروریتر از سخنان دیروز ایشان است.
2- آقای رئیسجمهور در بخشی از سخنان دیروز خود میگوید: «اسرار کشور باید محفوظ باشد، مگر کسی در این شک دارد؟ حالا یک نصیحتی رهبر معظم انقلاب فرمودند و چون رهبر هستند باید نصیحت کنند. حالا عدهای راه میافتند و میگویند؛ دولت! اگر تشنه شدی باید آب بخوری یا دولت! تو به اکسیژن نیاز داری. خودمان هم میدانیم. افرادی که امروز مسئولیت مذاکرات را دارند از لحاظ سیاسی و عمومی و در حد فنی در سطح بالایی هستند»! درباره این بخش از سخنان ایشان گفتنی است؛
الف: ظاهرا آقای رئیسجمهور در این بخش از اظهارات دیروز خود دچار «سهواللسان» و خطای الفاظ شده است، چرا که ایشان به خوبی میدانند توصیه رهبر معظم انقلاب به دولت درباره شنیدن نظر منتقدان، فقط یک «نصیحت» نیست، بلکه توصیه حضرت ایشان یک «دستورالعمل» است که دولت و شخص رئیسجمهور هم به لحاظ قانونی و هم به لحاظ شرعی موظف به اجرای آن هستند. از این روی خواسته عدهای که به تعبیر رئیسجمهور «راه افتادهاند»! و درباره روند مذاکرات و دادهها و ستاندهها توضیح میخواهند، یک اقدام کاملا قانونی است و فرافکنی آقای دکتر روحانی، نه وجاهت قانونی دارد و نه وجاهت شرعی. اگرچه با توجه به شخصیت رئیسجمهور محترم میتوان اظهارات یاد شده را به حساب خطای بیان ایشان نوشت و شاید هم به حساب عصبانیت غیرقابل توجیه وی از ناکامی در مذاکرات هستهای و فاصله فراوانی که میان وعدههای اولیه ایشان با نقطهای که امروزه در آن هستند پدید آمده است...
ب: حتی اگر توصیه رهبرمعظم انقلاب را فقط یک «نصیحت» تلقی کنیم، باز هم آقای رئیسجمهور و دولت ایشان ملزم و مکلف به اجرای بیکموکاست آن بوده و هستند و اساسا مقبولیت و مشروعیت همه دولتمردان و مسئولان در پیروی از منویات رهبرمعظم انقلاب - چهدستورالعمل و چه نصیحت- قابل تعریف است.
ج: حالا به توصیه حضرت آقا خطاب به رئیسجمهور و تیم مذاکرهکننده هستهای که موضوع بند یاد شده است، توجه کنید؛
«همدلی لازم است، همدلی را باید به وجود آورد، همدلی را باید رشد داد. این توصیه من به همه است. الان فرصت خوبی است برای همدلی؛ یک عدهای مخالفند، یک عدهای اعتراض دارند؛ خیلی خب، مسئولین ما که مردمان صادقی هستند، مردمان علاقمند به منافع ملیاند، بسیار خب، یک جمعی از مخالفان را - از آن افرادی که شاخصند- دعوت کنند، حرفهای آنها را بشنوند، ای بسا در حرفهای آنها یک نکتهای باشد که این نکته را اگر رعایت کنند، کارشان بهتر پیش برود؛ اگر چنانچه نکتهای هم نبود، آنها را قانع کنند؛ این میشود همدلی؛ این میشود یکسانسازی دلها و احساسها».
آیا هیچ عقل سلیمی میتواند در خیرخواهی حکیمانه این توصیه حضرت آقا برای رئیسجمهور و تیم مذاکرهکننده هستهای کمترین تردیدی روا بدارد؟ آیا همدلی با مردم و از جمله منتقدان نیاز مبرم و حیاتی دولت محترم نیست؟ و یا شنیدن نقد و نظر منتقدان به قول رهبر معظم انقلاب «پیشرفت بهتر کارها» را به دنبال ندارد؟
این توصیه حکیمانه کجا و تعبیر آقای روحانی که «حالا عدهای راه میافتند و میگویند «دولت! اگر تشنه شدی باید آب بخوری، دولت! تو به اکسیژن نیاز داری»؟! آیا انتقاد منتقدان هستهای این است که چرا دولت وقتی تشنه است آب نمیخورد؟ و یا، چرا توجه ندارد که به اکسیژن نیاز دارد؟! آقای روحانی پیش از این هم در واکنش منتقدان به اقدام نابجای پیادهروی آقای ظریف با جانکری صورت مسئله را تغییر داده و گفته بود «این که بگوئیم یک دیپلمات تند راه رفت یا کتش کج بود، عینکش چطور بود که حرف نشد»! و توضیح نداده بود که کدام منتقدی به کت و عینک آقای ظریف انتقاد کرده بود؟! خدا بر درجات امام راحل ما(ره) بیفزاید که نه فقط انتقاد، بلکه تخطئه را نیز هدیه الهی میدانستند.
3- آقای رئیسجمهور در توجیه خودداری از توضیح درباره جزئیات مذاکرات هستهای و باخبر کردن مردم از آنچه دادهایم و آنچه گرفتهایم میگوید «اسرار کشور باید محفوظ باشد» و با تأکید میپرسد «مگر کسی در این شک دارد»؟! درباره این بخش از اظهارات دیروز آقای رئیسجمهور باید گفت؛
الف: بیتردید این سخن آقای روحانی قابل قبول و منطقی است که «اسرار کشور باید محفوظ باشد» ولی آنچه درخواست مکرر دلسوزان بوده و هست، افشای اسرار کشور نبوده و نیست، بلکه منتقدان خواستار توضیح درباره «توافق لوزان» هستند زیرا آنچه از متن توافق یاد شده - و یا به قول دولتمردان بیانیه لوزان!- برمیآید، از «دادههای نقد» ما در مقابل «وعدههای نسیه» حریف حکایت میکند. آنهم وعدههای نسیهای که بهتر است هرگز تحقق پیدا نکند! چرا که ماهیت این وعدههای نسیه نیز واگذاری امتیازات بیشتر به طرف مقابل است و به عقیده نگارنده که دلایل آن هم به وضوح ارائه شده است؛ «در توافق لوزان اسب زین شده را دادهایم و افسار پاره تحویل گرفتهایم». خواسته بارها اعلام شده منتقدان، توضیح این «دادهها و گرفتهها» است.
آیا توضیح و خبررسانی دولت محترم درباره متن و محتوای توافق لوزان که در مقیاس بینالمللی منتشر شده است، «اسرار محرمانه» تلقی میشود؟! عزیزان مذاکرهکننده میگویند آنچه آمریکاییها در تفسیر خود از توافق لوزان ـ فکت شیت- منتشر کردهاند قابل اعتماد نیست. خب! تفسیر شما از توافق یاد شده چیست؟ اینکه دیگر محرمانه نیست، هست؟! به قول حافظ؛
سرّ خدا که عارف سالک به کس نگفت
در حیرتم که بادهفروش از کجا شنید؟!
4- رئیسجمهور محترم در سخنان دیروز خود به انتخابات اشاره کرده و تاکید میکند؛
«انتخابات غیرآزاد معنی ندارد... اگر انتخابات به معنی واقعی بود میتوانیم همه در آن رقابت سالم داشته باشیم».
ممکن است بفرمایند مگر غیر از این است که باید انتخابات آزاد داشته باشیم که باید گفت؛ حضرتعالی یک روحانی سیاستمدار و حقوقدان هستید و به یقین میدانید که «اصرار بر یک امر بدیهی به مفهوم و معنای تردید در آن است». جناب روحانی آیا اگر گفته شود «آراء انتخاباتی رئیسجمهور یازدهم باید به دقت شمرده شود» این اظهارنظر به مفهوم آن نیست که صحت شمارش آراء جنابعالی مورد تردید است؟!
دیروز بلافاصله بعد از اظهارات آقای روحانی، این بخش از سخنان ایشان که «انتخابات غیرآزاد معنی ندارد» به تیتر اول خبرگزاریهای خارجی نظیر «دویچه وله»، «بیبیسی»، «رادیو آمریکا» و... تبدیل شد و این تفسیر را در پی داشت که سلامت انتخابات پیشروی در ایران مورد تردید رئیسجمهور این کشور است!
حسین شریعتمداری
منبع:کیهان