ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
گلچین مراسم شب پنجم ماه رمضان94حاج منصور ارضی مسجدارک تهران/فیلم
مراسم مناجات شب پنجم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین مومنی و مناجات حاج منصور ارضی با حضور پرشور مردم مومن و شب زنده دار در مسجد ارک تهران برگزار گردید.
گزارش جلسه
این مراسم با قرائت قرآن و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید حسین مومنی آغاز گردید و پس از ذکر چهارده صلوات، حاج منصور ارضی به بیان سخنانی در شرح خطبه 188 نهج البلاغه پرداخت و در ادامه به مناجات با خدا و قرائت دعای ابوحمزه ثمالی و روضه خوانی پرداختند و در آخر نیز این مجلس با مداحی و نوحه خوانی توسط حاج حسین سازور به پایان رسید.
اجمالی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید حسین مومنی در شب پنجم ماه مبارک رمضان 1394 مسجد ارک
در ابتدا حجت الاسلام سید حسین مومنی به ذکر مختصری از مطالب شبهای گذشته به همراه یادآوری نتایج آن پرداختند و در ادامه به دو موضوع حربههای شیطان و نشانههای فکر سالم جلسه را به پایان رساندند.
- امام صادق علیه السلام میفرمایند منظور و هدف دامهای افکنده شده توسط ابلیس محبین و نزدیکان ما اهل بیت هستند، چون جز راه اهل بیت راهی منتهی به صراط مستقیم نمیشود.
" لَقَدْ نَصَبَ إِبْلِیسُ حَبَائِلَهُ فِی دَارِ الْغُرُورِ فَمَا یَقْصِدُ فِیهَا إِلَّا أَوْلِیَاءَنَا " (مجمع البیان، جلد 4، صفحه 228)
- سوره اعراف آیات 16 و 17:
"قَالَ فَبِمَا أَغْوَیْتَنِی لأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَکَ الْمُسْتَقِیمَ ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ"
گفت پس به سبب آنکه مرا به بیراهه افکندى، من هم براى[فریفتن] آنان حتماً برسر راه راست تو خواهم نشست آن گاه از پیش رو و از پشت سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مى تازم و بیشترشان را شکرگزار نخواهى یافت.
شیطان خود میگوید قصد او غفلت از یاد خداست تا مخلوقات بندگی نکنند!
و از چهار موضع به این کار میپردازد:
1- پیش رو " مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ " در نظر مومنین امر آخرت و قیامت را سبک و کم ارزش نشان میدهد.
2- پشت سر " وَمِنْ خَلْفِهِمْ " ترغیب به جمع مال دنیا و بخل و دوری از صدقه.
3- از سمت راست " وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ " فاسد کردن امر دین یعنی به نابودی دین میپرداختند.
فاسد کردن دین از راههای نظیر " تزیین ظلال" و " تحصیل شبهه " به القاء شبهه میپردازند و لباس شبهه را برتن شبه میکند.
4- سمت چپ " وَعَن شَمَآئِلِهِمْ " با شیرین جلوه دادن لذات دنیوی حلال و حرام.
در واقع شیطان میخواهد با از بین بردن حصار مومن در زندگی و امور زندگی او دخالت کند و با از میان بردن تقسیمات زندگی به زندگی غافلان دامن زند. کسی که به پرورش اندام میپردازد برای حفظ خود و دست آوردهای خود به خورد وخوراک و زندگی او میپردازد.
- آنچه که از گوش و چشم و زبان وارد فکر شود یعنی شبهه و غفلت باشد درپی باز شدن زبان عقل زیان میزند. در واقع اگر مواظب واردات بدن نباشیم صادرات بدن هم به هم میخورد!
- برای داشتن و رسیدن به فکر صحیح چند موضوع را باید در نظر گرفت:
1- مواد فکر: پاک بودن دریافتها از محیط اطراف
2- شکل فکر هم خود میتواند شبهه ساز باشد نگاهی منطقی به انتاجهای فقهی
3- شرایط فکر هم خود غفلت آفرین است برای مثال در محیط فتنه نمیتوان تصمیم درست را گرفت.
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب پنجم ماه مبارک رمضان
اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی در ابتدای جلسه
الهی من بدم استغفرالله
گنه کار آمدم استغفرالله
نگفتم با دلم برگرد ای دل
چه کردم با خودم استغفرالله
ندارد ناله ام تاثیر دیگر
زخود غافل شدم استغفرالله
به جز کوی تو ای رب کریمم
به هر در سر زدم استغفرالله
خجالت میکشم حتی زِیاد
گناه بی حدم استغفرالله
اگرچه من بدم عبد رضایم
اسیر مشهدم الحمدُالله
خدا را شکر آقای رئوفم
نکرد از خود ردم الحمدُالله
من آخر از گِل کرببلایم
شهید مرقدم الحمدُالله
مگر آن بی کفن دستم بگیرد
که من خیلی بدم استغفرالله
.........................................................................................
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در میان جلسه
مُهر فراغ برجگرم خورد بی حسین
زخم خزان به برگ و برم خورد بی حسین
می خواستم نسوزم ازین شعلهها ولی
آتش به روی بال و پرم خورد بی حسین
من که شب سیاه ندیدم تمام عمر
تیر سه شعبه بر قمرم خورد بی حسین
دست تو نیست نیزه مرا راه میبرد
خیلی به دست و بر کمرم خورد بی حسین
پیرم! توان تند دویدن نداشتم
فریادها به روی سرم خورد بی حسین
ما را ندیده بود کسی وقت بودنت
چشم غریبه سمت حرم خورد بی حسین
ماییم و آستین لباسی که معجرست
دستی به دست شعله ورم خورد بی حسین
ما داغدیده ایم ولی ساز میزنند.....
خنده به اشک چشم ترم خورد بی حسین
سنگم که میزدند دو دستم نقاب بود
باران سنگ بر سپرم خورد بی حسین
بی محرمم بلند شو ای محرم حرم
من ماندم و اسیری و اشک و غم حرم
منبع:سایت قدیم الاحسان پایگاه انتشاربرنامه های حاج منصورارضی
www.ghadimolehsan.ir