شهیدستاری، پاکباز عرصه عشق
پانزدهم دی ماه سالروز شهادت فرمانده غیور و بزرگ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران سرلشگر شهید منصور ستاری است، به همین مناسبت بر آن شدیم تا اشاره ای به زندگانی نابغه درخشان نیروی هوایی داشته باشیم، فردی که زمینه ساز ارتقای توان رزمی آرمانی ترین نیروی هوایی منطقه شد و در حال حاضر نتایج زحمات وی بیش از پیش قابل لمس است.
شهید منصور ستاری به طور قطع یکی از برجسته ترین فرمانده نظامی پس از انقلاب محسوب می شوند که در کنار درایت و هوش سرشار خود، همچون پدری مهربان برای کارکنان تحت فرمان خود ایفای نقش کردند.
همچنین توجه وی به تسریع امور نشان از آینده نگری داشته تا فرصت کوتاهی که در دستان انسان قرار می گیرد زمینه ساز شکوفایی گردد و خود می تواند درسی برای تمام فرماندهان نظامی کشورمان باشد.
ابتکارات هوشمندانه و برنامه های گسترده برای بازیابی توان نیروی هوایی پس از جنگی هشت ساله و از دست رفتن بخش اعظمی از ناوگان هوایی در کنار تحریم های سنگین تنها بخش کوچکی از تفکرات این امیر سرافراز بوده است.
لذا در ادامه به صورت مختصر از زندگی پرافتخار شهید ستاری خواهیم گفت به امید آنکه مورد قبول روح آسمانی وی واقع گردد ، لازم به ذکر است که بخشی از نوشتار نیز با اقتباس از کتاب "پاکبار عرصه عشق" تنظیم شده است.
شهید منصور ستاری در سال 1327 در روستای ولی آباد ورامین دیده به جهان گشود، تحصیلات ابتدایی خود را به پایان نرسانده بود که زمانه غدار پدر بزرگوارشان را گرفت و از آن پس روزگار بسیار سختی را گذراندند اما این موضوع باعث نشد تا پیشرفتهای شگرف وی در تحصیلات خدشه ای به خود بگیرد، تنها اشاره به فاصلهی بسیار زیاد بین خانه و مدرسه و پشتکار شگرف وی در طی مسیر در زمستان های سرد میتواند گواه این مدعا باشد، با پایان تحصیلات متوسطه به عنوان یکی از شاگردان ممتاز (توجه وی به زبان انگلیسی و تسلط به آن پیش از ورود به نیروی هوایی بسیار ستودنی است) در سال 1346 وارد دانشکده افسری شد و با پایان دوره چهارساله آن به درجه ستوان دومی نایل آمد. در سال 1350 برای طی دوره به ایالات متحده اعزام و سال بعد به عنوان افسر کنترل شکاری در نیروی هوایی مشغول به فعالیت شد. پس از آن نیز در سال 1354 در کنکور سراسری شرکت نموده و در رشته مهندسی برق و الکترونیک پذیرفته شدند.
در همان دوره آموزش وی با نمایش خلاقیت های گسترده، تحسین بسیاری را برانگیختند و وقتی از وی سوال شد در آینده می خواهند چه هدفی را دنبال کنند در پاسخ گفت : " می خواهم فرمانده نیروی هوایی شوم" و این آینده نگری مدتی بعد به حقیقت پیوست.
در ابتدای جنگ وی به عنوان افسر کنترل شکاری در ایستگاه های راداری بندر امام، ماهشهر و سوباشی همدان مشغول بودند و در هدایت جنگندههای رهگیر به سمت هواپیماهای متجاوز عراقی و یا هواپیماهای بمب افکن اعزامی به خاک عراق، ملاقات هریک از جنگنده ها با هواپیماهای تانکر و پشتیبانی هوایی از آنها نقش موثری داشتند، تلاش برای راه اندازی رادار هایADS-4 که به دلیل پیروزی انقلاب نیمه کاره توسط آمریکایی ها رها شده بود (و با به ثمر نشستن این امر از خرید رادارهای انگلیسی در جنگ و تحمیل هزینه جلوگیری شد) و برخی سیستم های موشکی ازکار افتاده به همراه تعدادی از کارکنان پدافند نهاجا، نیز از اقدامات ارزشمند وی است.
در سال 1362 وی به سمت معاونت عملیات فرماندهی پدافند نیروی هوایی منصوب شد، طرح های گسترده وی با توجه به وضعیت موجود در نیروی هوایی و عدم دسترسی به تجهیزات جدید قدرت پدافندی را به طور قابل ملاحظهای افزایش داد، از جمله این موارد می توان به متحرک شدن بخشی از سایت های موشکی هاوک اشاره کرد که عملا خطر هدفگیری و نابودی آنها را تا حد بسیار زیادی کاهش داد (و اجرای آن با ریسک بالایی همراه بود که با برنامه ریزی صحیح به ثمر نشست) و یا طرح هایی که در سطح پدافند هوایی برای مقابله با موشک های ضدرادار که فلج کننده سایت های موشکی هاوک بودند در دوره وی کلید زده و به نتیجه رسید.
وی در سال 1364 به عنوان معاونت طرح و برنامه ریزی نیروی هوایی منصوب شد و این انتخاب با عملیات های بزرگ میانه جنگ از جمله فتح فاو همزمان شد و عملا شایستگی وی بیش از پیش به نمایش در آمد. ابتکارات شهید ستاری در مدت عملیات منجر به هدفگیری تعداد بالایی از هواپیماهای عراقی شد، ضمن آنکه اقدام مشترک وی به همراه شهید بابایی در تشکیل قرارگاه مقدم نیروی هوایی ارتش در پایگاه هوایی امیدیه با نام رعد نیز بخش دیگری از تلاش های وی به شمار میرود که منجر به تجمیع امکانات هوایی در نقطه ای نزدیک به میدان جنگ و ایجاد چتر موثر پدافندی گردید و با افزایش قابلیت هواپیماهای شکاری که حمل بیشترین حجم مهمات به واسطه نزدیکی به نقاط هدف را موجب شده و خطوط موازی ارتباطی را حذف می کرد موجب موفقیت را بیش از پیش طرح ها شد، ضمن آنکه حمل نیروها به خطوط مقدم و انتقال مجروحین ، شهدا و مهمات نیز به نحو احسن صورت پذیرفت.
اما مدتی بعد شرایط جنگ تغییرات بسیاری کرد و فرماندهان جدیدی بر مسند هدایت نیروهای خود منصوب شدند، در نهاجا نیز بنا بر این بود که فرماندهی از میان سه تن انتخاب شود، دو تن از این افراد شهیدان ستاری و بابایی بودند، اصرار بسیاری بر فرماندهی شهید بابایی بود اما وی شهید ستاری را پیشنهاد داد و متقابلا شهید ستاری نیز همین پیشنهاد را در خصوص شهید بابایی داد، تا آنکه در 16 بهمن ماه 1365 فرماندهی نیرو با درجه سرهنگی به شهید منصور ستاری رسید.
شهید ستاری از این تاریخ تا هنگام شهادت عهده دار فرماندهی نیروی هوایی ارتش بودند و مدتی پس از دریافت حکم خود به سبب طی مدارج نظامی به درجه سرتیپی نایل آمدند.
هرچند وی خدمات بسیاری را پیش از عهده گرفتن فرماندهی به انجام رسانده بود، اما در این نوشتار بیشتر به اقدامات وی پس از این زمان اشاره خواهد شد.
1.ارائه طرحهای منطقی و عملی همراه با آینده نگری، سازماندهی نیروهای انسانی و سعی در ایجاد رابطه مناسب بین کلیه کارکنان نیروی هوایی برای دستیابی به نهایت بازدهی، موارد زیر از آن جمله اند.
تشکیل قرارگاه مقدم نیروی هوایی ارتش تحت قرارگاه رعد در پایگاه امیدیه به همراه شهید بابایی با محوریت نزدیکی به جبهه جنگ به منظور کاهش استهلاک تجهیزات پروازی، افزایش ضریب ایمنی و حفاظتی و استفاده بهینه از هواپیماهای باقی مانده.
- تشکیل دیده بان های بصری به منظور پوشش نقاط کور راداری و استفاده از هواپیماهای ملخی کوچک برای پرواز در نقاط کور و مشاهده چشمی هواپیماهای نفوذی عراق و سپس اطلاع دهی به یگان های پدافندی و رهگیر حاضر در منطقه.
- ارائه طرحهای مختلف جهت حفاظت مراکز حیاتی و استراتژیک و پشتیبانی مداوم از نیروی زمینی و دریایی.
2.توجه به مقوله مهم خودکفایی.
- تلاش برای ساخت قطعات بحرانی و پر مصرف هواپیما و تجهیزات نیروی هوایی در کارخانجات داخلی و ارتباط مناسب با صنایع و مراکز دانشگاهی.
- ایجاد بستری جهت بیان نظرات و رشد فکری کارکنان نیروی هوایی به منظور تهیه قطعات مورد نیاز.
- تلاش جهت تعمیر و راه اندازی سایت های پدافندی از جمله هاوک (که پیشتر توسط کره جنوبی تعمیر می شد) و سیستم های راداری.
- راه اندازی و اورهال (تعمیرات سنگین) جنگنده های آسیب دیده در طی جنگ تحمیلی از جمله جنگنده های غربی F-4، F-5 و F-14 با امکانات موجود در نیروی هوایی و همچنین نگه داری ناوگان در شرایط پیچیده و حساس جنگ.
- استفاده حداکثری از توان تعمیراتی سایر مراکز همچون سازمان صنایع هوایی ایران (صها).
- کوشش در راستای خودکفایی در تعمیر هواپیماهی شرقی پس از خریداری از شوروی و چین.
- بازسازی و نوسازی انواع جنگنده های شکاری، تغییر آرایش فنی و نظامی از جمله نصب موشک زمین به هوای هاوک بر روی تامکت به عنوان سلاحی هواپایه یا موشک پدافند دریاپایه استاندارد بر روی فانتوم.
- ارائه راهکارهایی برای یکسان سازی هواپیماهای شرقی تحت استاندارد موجود (غربی) نهاجا.
- نوسازی و افزایش توان رزمی سایر یگان های پروازی نیروی هوایی در بخش های ترابری ، سوخت رسان و گشت دریایی همچون بوئینگ 707 ، بوئینگ 747 ، C-130 ، P-3F ، فوکر 27 و فالکن / جت استار.
- آغاز طرح مطالعاتی سیمرغ جهت تبدیل هواپیماهای تک کابینه F-5A فریدوم فایتر به F-5B برای آموزش پروازی توسط شرکت هواپیما سازی ایران (هسا).
- آغاز طرح آذرخش برای ساخت و بهینه سازی هواپیماهای F-5 در سطح نیروی هوایی در کنار بازسازی هواپیماهای به شدت آسیب دیده خانواده تایگر.
-آغاز به کار مجتمع اوج نهاجا به عنوان بستری برای به ثمر نشستن طرح های نهاجا در ساخت قطعات و بخش های مختلف هواپیما تا طراحی هواگرد.
3.خریداری تجهیزات جدید جهت افزایش توان نیروی هوایی به منزله بازگرداندن آن به قدرت برتر هوایی خاورمیانه.
- بمب افکن ضربتی Su-24 جهت اجرای عملیات های پروازی برد بلند.
- جنگنده رهگیر MiG-29 برای پوشش هوایی نقطهای.
- جنگنده بمب افکن/ رهگیر F-7 به منظور افزایش توان آموزشی و دفاع نزدیک هوایی.
- سیستم های موشکی، اکترونیکی، راداری همچون اف ام 80 و اس 200.
- تهیه قطعات و تجهیزات مورد نیاز ناوگان هوایی.
4.توجه به مقوله راهبردی آموزش بومی خلبان.
پیش از انقلاب بخش زیادی از آموزش خلبانان نیروی هوایی و به طور کل یگان های پروازی در ایالات متحده و پاکستان صورت میپذیرفت، بعد از انقلاب نیز تا پیش از قطع روابط سیاسی این امر برقرار بود اما پس از آن خلبانان کشورمان تنها در کشور پاکستان مورد آموزش قرار می گرفتند.
اما نهایتا این آموزش ها به جز مواردی که جهت آشنایی با هواپیماهای شرقی خریداری شده از شوروی (فالکروم و فنسر) لازم بود، به طور کامل به داخل کشورمان منتقل شد.
به همین منظور شهید ستاری برنامه ریزی مدونی با استفاده از دروس تدریسی در دانشگاه های برتر هوایی جهان همچون آمریکا، یونان و پاکستان را به سر انجام رساند که از چندین بخش متفاوت می شد که در ذیل بخش های مختلف آن آمده است.
- تشکیل دانشکده پرواز برای آموزش نظری خلبانان در تهران که پس از شهادت وی به نام دانشکده افسری شهید ستاری مزین شد.
- تشکیل مراکز آموزشی و پروازی تحت اسکادران های آموزشی پیشرفته در پایگاه های هوایی اصفهان و شیراز که برای آموزش مقدماتی از هواپیمای F-33 بونانزا در فرودگاه کوشک نصرت قم و سپس آموزشی پیشرفته PC-7 در اصفهان استفاده میشد، پس از آن خلبانان با پرواز با یکی از هواپیماهای جت پیشرفته F-5B در پایگاه هوایی شیراز یا FT-7N در پایگاه هوایی اصفهان آموزش ها را به پایان می رساندند، ضمن آنکه پرواز سولویی (پایان دوره) هر خلبان نیز با F-5A/F-5E یا F-7N انجام میگرفت، پس از آن نیز هر فرد بنا بر توانایی ها و نمرات جهت خدمت به پایگاه های هوایی مختلف اعزام می شد تا مراحل آموزشی با هواپیمای شکاری آن پایگاه را کسب نماید.
- خلبان هواپیماهای ترابری نیز مراحل آموزشی خود را می گذراندند.
-اجرای مکرر تمرینات تیراندازی هوا به زمین (گانری) برای آموزش خلبانان جوان در میدان واقعی نبرد در کنار مانور های مشترک با نیروی زمینی ودریایی.
- بهره برداری از سیمیلاتور هواپیمای PC-7 علیرغم عدم همکاری کشور سازنده (سوییس) به منظور کاهش خطرات ناشی از نخستین پروازها و کاهش استهلاک.
باید توجه داشت که تشکیل چنین مرکز آموزش خلبانی صرفا با اتکا به توان داخل و در مدت بسیار کوتاهی انجام گرفت و امروزه به عنوان بهترین ابتکار شهید ستاری از آن یاد می گردد.
5.تلاش برای ساخت هواپیما که سرانجام با ارائه طرح مشخص و آماده سازی به سرانجام رسید و در واقع همان پرستو می باشد که مشابه هواپیمای بونانزا است.
این هواپیما نخستین پرواز خود را اواخر فروردین ماه 1367 به سرانجام رساند و امروز از موارد ساخته شده در امر آموزش به خوبی استفاده می شود.
همچنین برای اشاعه روحیه خودباوری و خودکفایی با دعوت از متخصصان و طراحان نیروی هوایی خودرو شمس 14 (ش:شهید ، م:منصور ، س:ستاری ، 14 دی، (آخرین بازدید شهید از پروژه)) را طراحی کردند که باید توجه داشت هدف شهید ستاری از این امر، نمایش توان ایرانی در ساخت تجهیزات مختلف است و واضح است که ماموریت اصلی نیرو هوایی چیز دیگری بود.
6. افزایش سطوح کمی و کیفی در ابعاد مختلف در مرکز آموزش های هوایی شهید خضرایی.
7.راه اندازی و استفاده از برخی از هواپیماهای فراری عراق در طی جنگ 1991 خلیج فارس همچون جنگنده Mirage F-1 ، Su-22 و هواپیمای ترابری راهبردی ایلوشین 76 های عراقی.
8.تغییر کاربری برخی از هواپیماها و برنامه ریزی جهت بهره برداری از نهایت توان هوایی
- بوئینگ 707 ، بوئینگ 747 و فوکر 27 برای تشکیل خطوط هواپیمای ساها (سازمان ارتباطات هوایی ارتش) و خدمات دهی به کارکنان مورد بهره برداری قرار گرفتند.
- تغییر آرایش فنی برخی از هواپیماها از جمله تسلیح و آزمایش انواع تسلیحات بومی و ساخت داخل شامل موشک های هوا به سطح لیزری و اپتیکی ، غلاف های قفل لیزری ، موشک هوا به هوا و ...
- ارتقای عملیاتی سامانه های راداری، ناوبری، جنگ الترونیک و حفاظتی هواپیماهای شکاری.
- تغییر استتار هواپیماهای رهگیر F-14 از خاکی به خاکسنری (ترکیب رنگی دفاع هوایی) برای استتار بهتر در زمینه آسمان.
- تلاش برای تشکیل گروه نمایش پروازی (آکروجت) با هواپیماهای PC-7 به جهت نمایش اقتدار نهاجا در نمایشگاه ها و مراسم های هوایی.
- طرح گسترش یگان های شکاری جهت پوشش تمام پایگاه های شکاری کشور با انواع جنگندهای رهگیر و بمب افکن که منجر به افزایش توان رزمی می شود.
- تلاش برای تکمیل و پوشش نقاط شرقی کشور با آغاز تکمیل پایگاه های هوایی همچون بیرجند.
- تهیه نقشه هوایی کشور
- بررسی تاکتیک دفاع چند لایه شامل مراکز راداری ، سیستم های پدافند توپخانه ای و موشکی و جنگنده های رهگیر.
- بهبود قابلیت سامانه های راداری و تغییراتی در بخش های موشکی همانند هاوک و راپیر.
9.تلاش به منظور آرامش بهتر کارکنان با ساخت مراکز مختلف
- سرعت بخشیدن به فرایند ساخت و تجهیز بیمارستان 600 تختخوابی نهاجا در تهران که از نظر ساخت و تجهیزات یکی از بهترین مراکز درمانی نظامی خاورمیانه است.
- ساخت و تکمیل منازل قصر فیروزه تهران و سایر شهرها به منظور حل مشکل مسکن کارکنان، ساخت مراکز تفریحی، ورزشی، فروشگاه های زنجیره ای شمس، مراکز کاری برای زنان بی سرپرست نهاجا، تکمیل ارودگاه تفریحی بیشه کلا در شمال کشور و ...
10.توجه به حفظ گذشته نیروی هوایی و شناساندن اقدامات جنگ هشت ساله به روش های گوناگون
از جمله همکاری با مراکز خبری برای پوشش اقدامات انجام گرفته، ساخت فیلم های سینمایی حمله به اچ 3، آخرین پرواز و دایره سرخ، تالیف کتاب پاکبازان عرصه عشق، کتاب های هواپیما شناسی جهت آموزش پرسنل پدافندی، پیشگامان پرواز در ایران به قلم خودش و ...
وی توجه بسیاری به حفظ تاریخ نیروی هوایی داشتند و به همین منظور تلاشی را برای ساخت موزه نیروی هوایی در فرودگاه قلعه مرغی (قدیمی ترین فرودگاه خاورمیانه و تاریخ نیروی هوایی ایران) صورت داد که پس از شهادت وی به فرودگاه دوشان تپه منتقل شد.
باید توجه داشت موارد ذکر شده هرچند طولانی به نظر برسد اما تنها بخش کوچکی از اقدامات وی است که امروز از آن مطلع هستیم، شهید ستاری به معنای واقع فردی آشنا به دانش های گوناگون بود و هیچ گاه جهت رسیدن به هدف از تلاشی فروگذاری نمی کرد، همواره اطلاع دقیقی از بخش های مختلف نهاجا داشت و در بازدید ها، مسائل زیادی را از دیده می گذراند، وی همچنین مفتخر به دریافت بالاترین درجه نظامی پاکستان و نشان فتح از دستان مقام معظم رهبری در کشورمان است.
وی با موفقیت، دوران پرواز با هواپیمای بونانزا را به پایان رساند و علت آن دنبال کردن مسائل و مشکلات پرواز و اشراف اطلاعاتی به آن بود و پروازهایی را با هواپیمای F-5B و FT-7N نیز داشت، تا آنکه روز 15 دی ماه 1373 فرا رسید، درچنین روزی پس از وداع با خانواده تهران را به همراه جمعی از فرماندهان نیروی هوایی به مقصد جزیره کیش برای شرکت در اختتامیه فرماندهان پدافند هوایی کشور ترک کردند و با پایان این اجلاس که به گفته حاضران سخنرانی شهید در آن بیشتر شبیه یک وصیت نامه بود تا سخنرانی عادی، رهسپار پایگاه هوایی اصفهان می شود.
شهید ستاری پس از بازدید، عصر روز جمعه ، 15 دی ماه، در حالی که خورشید غروب می کرد سوار بر هواپیمای وی آی پی جت استار شده و پایگاه هوایی اصفهان را ترک می کند. اما کسی نمی دانست تا دقایقی دیگر این هواپیما مرکب آسمانی شهیدان حاضر در آن خواهد شد، دقایقی پس از پرواز در حالی که امیر میرعشق الله فرمانده وقت پایگاه هوایی اصفهان رمپ پروازی را ترک می کرد با خود می گوید چرا تیمسار شب را نماند و ...
تا آنکه با خبری از برج مراقبت فرودگاه اصفهان مبنی بر سقوط هواپیمای جت استار شرایط به ناگهان تغییر می کند، به نظر می رسد که جت استار حامل فرماندهان در جنوب پایگاه و پیش ار فرود اضطراری به زمین برخورد کرده و متلاشی شده است.
امیر میرعشق الله با رسیدن به منطقه شعله های آتشی را می بیند که پیکر شهدای والامقام نهاجا شامل ستاری، یاسینی، اردستانی، شجاعی، رزاقی، جم منش، ریاحی شریفی، جمشیدی، سنایی، محتشمی، محسنی و پورزادی در دل خود گرفته و تا آسمان کشیده شده است.
فرمانده پایگاه اصفهان در حالی که به شدت گریه می کند می گوید:خدا رحمتت کند ای انسان بزرگ. ای که به خاطر زندگی چنان می دویدی که انگار فنایی برای آن نبود و به مرگ و شهادت آنگونه می نگریستی که انگار هر دمت و نفس کشیدنت، بازدمی نخواهد داشت!
ای پاکباز عرصه عشق، این شهادت عاشقانه مبارک باد.
آری روزگار اینچنین افراد والامقامی را از کره خاکی جدا می کند، بزرگانی همچون شهیدان یاسینی و اردستانی که قهرمانان پروازی نیروی هوایی و به اصطلاح تاپ گان های جنگنده های اف 4 و اف 5 بوده اند و یا شهیدان شجاعی و رزاقی که از نقاط قوت پدافند هوایی نهاجا به حساب می آمد و شهید ستاری خود تنها 46 بهار را به چشم دیده بود و اینجاست که معنی تسریع در کارها و گفتن مداوم نداشتن وقت در گفتارشان روشن می شود.
شهید ستاری خود جانبازی شیمیایی بود و به واسطه آن از قدرت بوبایی محروم شد، همچنین به سبب فشار کاری نیز یک بار دچار سکته قلبی شد، با این حال هیچگاه از تلاش فروگزاری نکرد، تا امروز زحماتشان بیش از پیش به دیدگان آید، پس از شهادت وی، رهبر معظم انقلاب بر آن نماز گذارده و طبق قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران یک درجه ارتقا گرفتند و به سرلشگری نایل آمدند، نهایتا پیکر مطهرش در قطعه 29 بهشت زهرا در کنار دیگر شهدای این سانحه به خاک سپرده شد.
از شهید بزرگوار سه دختر و یک پسر به یادگار مانده است که سورنا ستاری در حال حاضر معاونت علمی آموزشی ریاست جمهوری را عهده دار است.
به امید آنکه روح والا مقام شهدای این سانحه تلخ تا ابد در آرامش بماند و یادشان نیز در افکار ما زندگان گرامی.