ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بقیه خبر درادامه مطلب
نوزدهمین جشنواره اشک ولبخند
سخنران: حجت الاسلام ماندگاری
مداح : حاج محسن طاهری
زمان : جمعه یوم الله 17 شهریور1391ساعت10 الی14
مکان : حسینیه سیدالشهدای روستای نیاک
ستادیادواره شهدای نیاک
بیانات رهبری در دیدار رئیس و مسئولان قوهى قضائیه
چند سکانس از یک ترور
با پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا که منافع خود را در ایران از دست رفته
میدید، تلاشهای گستردهای را برای براندازی این نظام نوپا آغاز کرد.
علاوه بر فعالیتهای گستردهی جاسوسی و ایجاد غائلههای قومی در نواحی مرزی
ایران که با محوریت سفارت آمریکا در تهران ساماندهی میشد، سازمان جاسوسی
آمریکا (CIA) هم طرح فونیکس (phoenix)
را برای مقابله با انقلاب اسلامی مردم ایران طرحریزی کرد. بر اساس این
طرح، باید سران نظام نوپای اسلامی از میان برداشته میشدند تا جمهوری
اسلامی به زانو درآید.
نقشهای متعدد و تأثیرگذار آیتالله خامنهای در جمهوری اسلامی در کنار
پافشاری ایشان در مقابله با جریانهای منحرف و بیگانه، منافقین کینهتوز
را که وابستگی آنها به بیگانگان در شرایط آن روز روشن شده بود، به تصمیم
خطرناکی رساند. تنها با گذشت یک هفته از تصویب عدم کفایت سیاسی بنیصدر در
مجلس و پس از بیانیهی منافقین در اعلام جنگ مسلحانه با نظام، آیتالله
خامنهای در مسجد ابوذر تهران مورد سوء قصد قرار گرفتند. حضرت امام رحمهالله
بلافاصله پس از ترور، در پیام خود پرده از چهرهی عوامل ترور برداشتند:
«اینان آنقدر از بینش سیاسی بینصیبند که بیدرنگ پس از سخنان شما در مجلس و
جمعه و پیشگاه ملت به این جنایت دست زدند و به کسی سوء قصد کردند که آوای
دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنینانداز است.»
استدلالهای آیتالله خامنهای در مورد خیانتهای بنیصدر به گونهای بود که در جلسهی نهایی بررسی عدم کفایت سیاسی رییسجمهور در مجلس، نمایندگان موافق با عدم کفایت، با در اختیار قرار دادن وقت خود، از ایشان خواستند تا در آن جلسه هم صحبت کنند. حضور آیتالله خامنهای در پشت تریبون در حالی که کیف بزرگی از اسناد را به همراه آورده بودند، تعجب خیلیها را از میزان خیانتهای بنیصدر در طول مدت 16 ماههی ریاست جمهوریش برانگیخت و بالطبع دشمنیهای زیادی را از سوی سازمان منافقین و گروه فرقان به عنوان حامیان بنیصدر برای آیتالله خامنهای به بار آورد.
بقیه درادامه مطلب
بهشتی یک ملت بود
امام خمینی در سوگ یار دیرین خود :
ملت ایران در این فاجعه بزرگ هفتاد و دو تن بی گناه بعدد شهدای کربلا از دست داد.
بهشتی مظلوم زیست، مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود.
بهشتی مثل یک ملت بود برای ملت ما.
آنقدر که من آنها را می شناسم از ابرار بودند و در راس آنها مرحوم شهید بهشتی است.
شهادت بهشتی در مقابل مظلومیت او ناچیز است.
این فاجعه غمناک (هفتم تیر) و شهادتهای پی در پی به پیروزی اسلام انقلابی سرعت بخشید.
ملتی که شهادت برای او سعادت است پیروز است.
شهید بهشتی را یک فرد مجتهد، متدین، علاقمند به ملت، اسلام و بدرد بخور برای جامعه می دانستم.
رهبر انقلاب در غم از دست دادن بهشتی :
خون شهدای هفتم تیر، آسیب ناپذیری انقلاب را تضمین کرد.
حادثه هفتم تیر باعث فروزانتر شدن شعله انقلاب و استحکام صفوف مردم شد.
شهید بهشتی مظهر و نشامه خصوصیات این هفتاد و دو تن بود.
حادثه هفتم تیر باعث شناساندن هر چه بیشتر حقانیت مطلق جریان خط امام(ره) شد.
شهدای عزیز فاجعه هفتم تیر نقش بزرگی در حفظ و تداوم انقلاب دارند.
بواسطه حادثه هفتم تیر انقلاب اوج گرفت.
حادثه هفتم تیر ثابت کرد شعله انقلاب خاموش شدنی نیست.
حادثه هفتم تیر مانند حادثه کربلا عکس المعل عاطفی وسیع و عمیقی را بوجود آورد
جزئیات فاجعه هفتم تیر
تقابل بین نیروهای خط امام (ره) و بنی صدر پس از انتخاب نخست وزیر و کابینه نیز همچنان ادامه یافت و در زمستان 1359 دور تازه ای از منازعات شروع شد. در آخرین روزهای پاییز 1359، سخنرانی احمد سلامتیان و حسن لاهوتی اشکوری از یاران نزدیک بنی صدر در مشهد باعث مناقشات و درگیری هایی بین هواداران دو گروه شد و در اسفند ماه همان سال نیز با سخنرانی 14 اسفند رئیس جمهور در دانشگاه تهران، این منازعات شدت گرفت. با شدت گرفتن اختلافات در نوروز 1360، هیئتی از سوی حضرت امام خمینی، مسئول رسیدگی به اختلافات پیش آمده شد و به روزنامه ها اخطار شد که از انتشار مواردی که باعث آشوب می-شود، خودداری کنند. اما شروع کار این هیئت، هیچ تاثیری در جلوگیری از توسعه تحریکات و اغتشاشات نداشت. در این میان روابط میان بنی صدر با سازمان مجاهدین خلق گسترده تر شد و سازمان مذکور هم که موجودیت خود را در گروی حفظ بنی صدر بر مسند قدرت می دید، در 18 خرداد 1360، حمایت کامل و یکپارچه خود را از وی اعلام کرد. در این زمان، سازمان مجاهدین خلق طی اعلامیه هایی به توهین و تهمت به نهادهای انقلابی و مسئولان پرداخت؛ از جمله پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا در 20 خرداد 1360 توسط امام خمینی، نیز طی اطلاعیه ای ضمن حمایت از بنی صدر، خواستار حراست از جان رئیس جمهور شده بود. در این اطلاعیه آمده بود: « مجاهدین خلق ایران با اخطار قاطع انقلابی علیه هرگونه سوء نیت به جان رئیس جمهور، از تمامی خلق قهرمان ایران، آمادگی و حضور دائم در صحنه ها و مقاومت پیگیر را طلب نموده و در این شرایط حمایت از شخص رئیس جمهور و حفاظت از جان او را یک وظیفه مبرم انقلابی در سراسر کشور تلقی می کند.»
همزمان با تصویب طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر از سوی مجلس شورای اسلامی، سازمان مجاهدین خلق یک بار دیگر با حمایت از وی، طی اعلامیه ای تهدید آمیز، نمایندگان را از شرکت در جلسه بررسی عدم صلاحیت رئیس جمهور برحذر داشت. در این اطلاعیه آمده بود: «... سازمان مجاهدین خلق ایران به تمامی نمایندگان که در مجلس حضور می یابند، نسبت به کلیه عواقب گسترده عزل رئیس جمهور در فضای هیستریک ارتجاعی حاکم، زنهار می دهد. از این رو با یاد آوری مجالس و ادوار قانون گذاری که در تاریخ معاصر ایران به استقرار دیکتاتوری منجر شده است، ما به فرد فرد نمایندگان حاضر و به ویژه آنها که نسبت به سرنوشت مردم ایران احساس مسئولیت می کنند، تذکر می دهیم که خود را شایسته لعن و نفرین ابدی ملت ایران نساخته و مرعوب صحنه های ساختگی چماق داران در برابر مجلس نشوند.»
با وجود این، روز سه شنبه 30/3/1360 طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر در مجلس شورای اسلامی بررسی گردید و با 177 رای موافق، 12 رای ممتنع و یک رای مخالف تصویب شد و روز اول تیرماه، حضرت امام خمینی حکم عزل بنی صدر را از مقام ریاست جمهوری صادر کرد.
سازمان مجاهدین خلق پس از این وقایع، در 30 خرداد 1360، اعلام کرد که فعالیت های این سازمان وارد فاز نظامی شده است و اعضای این گروه که مسلح به انواع اسلحه های سرد و گرم بودند به خیابان ها ریخته و به قتل و جرح مردم و پاسداران کمیته و نیروهای انتظامی و تخریب اموال عمومی پرداختند. ترورهای کور یکی دیگر از استراتژی های سازمان در این زمان بود. موج این ترورها به قدری گسترده بود که از مردم عادی در کوچه و خیابان تا مسئولین مملکتی را در بر گرفت. در ششم تیر ماه سال 1360 جواد قدیری یکی از عوامل سازمان منافقین در مسجد اباذر تهران با بمب گذاری به حضرت آیت الله خامنه ای سوء قصد نمود که البته این ترور نافرجام ماند. روز بعد یعنی هفتم تیرماه، سازمان توسط عامل نفوذی خود محمد رضا کلاهی در حزب جمهوری اسلامی، دفتر مرکزی حزب واقع در سرچشمه تهران را منفجر کردند که به شهادت آیت الله بهشتی و 72 تن از پیروان خط امام منجر شد.
منبع : تبیان