شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

مناجات ـ خسته ای آواره (شهیداسماعیل شیرزاد)

مناجات ـ خسته ای آواره (شهیداسماعیل شیرزاد)




در مسجد ساده و کوچک محلمان با هوای دلپذیر و بهشتی اش ، اکنون تنها و تنهاتر از همیشه مهجور و دلتنگ ، خسته تر و آواره تر از همیشه با امیدی خسته از من و صبری منتظر ، بی کس و تنها سر در افکار خویشم و گهگاه سری از افسون تکان می دهم و گاهی سرم را به دیوار می کوبم . ابر چشمانم شوق باریدن دارد و شاید می خواهد سیلی بسازد تا زخم هایی که بر دل این زمین تنها ، که قلبم می باشد نهاده شده است را بشوید . ولی چه حاصل که گریه و ناله دیگر راه گشایم نیست و موجب بخشش پروردگارم نمی باشد ، زیرا اگر دوای دردهای بی شمارم این بود تا حال درمانم را می یافتم . باری گریه و گریه های بی اثرم دیگر نتیجه بخش نیست و دعا و طلب هایم دگر جوابی ندارد . هرچند که تمام جسم و روحم طلب و نیاز او دارد و قلبم همیشه خون می بارد ، هرچند که شاید از لسان و عیانم به ظاهر بر نمی آید .

چه جای عرض حاجت با زبان ، آنجا که لطف حق نیاز ملتمس را در نگاه خسته می خواند . خدایا! مرا دیگر از نخواستن به زبان مؤاخذه مکن زیرا که خواسته هایم از حالم معلوم است دعایم را با دهان بسته می خوانم و با تو نیز ای که بر دردهایم آگاهی .

نمی دانم الان در ادامه چه بخواهم ، هرچند می دانم که چاره ای جز این ندارم که خویش را باز به تو بسپارم که هر سرنوشتی و راهی برای من مقرر گردانیدی مطیعم و اطاعت دستور تو را به جا می آورم ، اما اگر مشمول آمرزش بی کرانت شدیم حاجتمان سر جایش هست زیرا که خود آن را حلال و والاترین خواسته و طلب قرار داده ای .

"و من الله التوفیق"

منبع:وبلاگ دست نوشته های شهیدشیرزاد

اعتراف فرمانده بعثی در برابر اسرای ایرانی/ آزادگان در بدو ورود چه خواستند؟

اعتراف فرمانده بعثی در برابر اسرای ایرانی/ آزادگان در بدو ورود چه خواستند؟


امام صابران(ره) فرمود: «اگر روزی اسرا برگشتند و من در میان شما نبودم، سلام مرا به آن‌ها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود».

به گزارش خبرنگار دفاعی - امنیتی باشگاه خبرنگاران، 26 مرداد سال 1369 برگ دیگری از تقویم انقلاب اسلامی ورق خورد، یوم‌الله دیگری خلق شد و کشور به استقبال 43 هزار پرستوی آزاده از قفس دیکتاتور رژیم بعث رفت.

مردان صبوری که بلندترین قله‌های پایداری را فتح کردند تا دشمن به زانو درآید و عجز خویش را لابه کند.

به یُمن ورود این دلاورمردان سرافراز، دل‌ها غرق در شوق شد و چهره‌ها پس از سال‌ها با لبخند آشتی کردند.
 
یوسف‌های غریبی که از راه رسیدند تا وطن، آن‌ها را در آغوش کشد و بر پاهای استوارشان بوسه زند و آنان نیز در سجده شکر بر خاک وطن افتاده و صدایی لرزان داشتند. شوق مردم و خانواده‌ آزادگان در آن روز به یاد ماندنی، وصف ناپذیر است.



 



در این روز ایران اسلامی شاهد بازگشت آزادگان سرافرازی بود که پس از تحمل سال‌های اسارت خود در اردوگاه‌های عراق پای به میهن اسلامی گذاشته و به ‌آغوش خانواده‌های خود بازگشتند.

این رویداد بزرگ دو هفته پس از اشغال نظامی کویت توسط رژیم صدام و 2 روز پس از آن صورت گرفت که صدام در نامه‌ای به آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت ایران بار دیگر عهدنامه 1975 الجزایر را پذیرفت و به شرایط ایران برای پایان جنگ تسلیم شد و از جمله قول عقب‌نشینی از مرزهای ایران و آزادسازی اسیران ایرانی را داد.

اسرای سرافراز ایرانی از چند نقطه مرزی با تشریفات وارد کشور شدند و نخستین واکنش آنان بوسه بر خاک ایران و ریختن اشک شوق بود.


زیارت مرقد مطهر حضرت امام خمینی(ره) و همچنین بیعت با جانشین خلف وی حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب از نخستین برنامه‌ها و اقدامات مشترک آزادگان سرافراز ایرانی بود.

مقام معظم رهبری درباره آزادگان چنین فرموده‌اند:

" یکی از چیزهایی که شما را، دل‌هایتان را زنده نگه می‌داشت، ‌پر امید نگه می‌داشت، یاد آن چهره و روحیه پرصلابت امام عزیزمان بود. آن بزرگوار هم خیلی به یاد اسرا بودند. حال پدری را که فرزندانش به این شکل از او دور شده باشند، راحت می‌شود فهمید... مسأله اسارت طولانی فرزندان این ملت به نوبه خود امتحان دیگری بود که ملت ما با موفقیت آن را به انجام رسانده و اسرای ما همانند ملت ایران از خود آزاد مردی نشان دادند و سرانجام با موفقیت و سرافرازی به وطن بازگشتند... شما در دوران اسارت شرایط سختی را گذراندید، اما در عین حال با حفظ دین و اعتقادات و دلبستگی خود به اسلام، امام و انقلاب موجب افتخار و آبرومندی ملت خود در برابردشمن شدید."


رایحه آزادی

رادیو بغداد در صبح روز 24 مرداد ماه، خبر ارسال نامه ای را از سوی صدام و خطاب به رهبر انقلاب و رییس جمهوری، اعلام کرد. وی در خلال نامه به تمام خواست های مشروع ایران جواب مثبت داد.

پس از شنیدن این خبر موج شادی در به پا خاست. همگان دست به سوی آسمان بردند و جبین بر خاک ساییدند و سجده شکر به جای آوردند.




یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور     کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

آخرین روز اسارت فرا رسید و اسرا یکدیگر را در آغوش می کشیدند. از یکدیگر حلالیت می طلبیدند و قرآن را بر سر همدیگر می گرفتند و یکدیگر را به آیه های ملکوتی می‌سپردند.

در مرز خسروی بانگِ " به کنعان رسیدگان " طنین انداز بود. اتوبوس‌های آن سوی مرز عراق به منزله فرشتگان نجات در انتظار مسافران کربلا بودند. همگان خاک پاک وطن را توتیای چشم کردند. با مشاهده هر ایرانی رگ حیات در اندام تکیده هر آزاده ای جان می‌گرفت.

مرقد مطهر امام(ره)، پذیرای آزادمردان

به یاد آن روز که به قصد جبهه‌های نبرد، به جماران رفتیم، تا دعای پر مهر پیر جماران را بدرقه راه خود کنیم و موعظه‌های عرفانی‌اش را در جای جای قلبمان بگنجانیم.

دریغا! دریغا! که هنگام رجعت مرکب آهنی ما را نه به سوی جماران، بلکه به سوی بهشت زهرا هدایت کرد. پس سینه زنان و گریه کنان خود را بر مزار او رساندیم و اندوه تنهایی را با اشک سرودیم.

آزاده شهید

به یاد آنان که در ایام اسارت بر اثر شکنجه‌های دژخیمان، شراب عشق نوشیدند.

آزادگان از دیدار مادر آزاده شهید در حالی که قاب عکس فرزندش را با دستان لرزان در برابر دیدگان همه نگه می‌داشت و با چشمانی منتظر مژه بر هم نمی‌زد، شرم داشتند.

آزادگان عزیز از دیدار همسر آزاده شهیدی که به دیدارشان می‌آمد در حالی که فرزندش گوشه چادر مادر را در دستان کوچکش جمع می‌کرد و آهسته و بی صدا می گریست، شرم داشتند.

این سرنوشت همه پرندگان باغ محمدی است که یوسف وار، عصمت خویش را نگه داشتند و حتی به قیمت شکنجه و زندان، دست از دوست نشستند و چنین کردند یاوران دلاور خمینی(ره) در زندان‌های دشمن بعثی.

اسوه های مقاومت و پایداری

آزادگان با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستاده و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را بر پایه اخلاق حسنه بنا نهادند و همیشه یار انقلاب و اسلام بودند؛ تا جایی که یکی از فرماندهان بعثی در مقابل اسرای ایرانی اعتراف کرد که " شما در این جا یک حکومت اسلامی کوچک تشکیل داده اید".

به خانه‌ات خوش آمدی

در 26 مرداد سال 69، پس از رنج‌های فراوان، سرانجام طلایه‌داران سپاه عشق پای به خاک میهن اسلامی گذاشتند. به راستی که قلب ملت خانه آن‌هاست و آنان قدم بر قلب ملت نهادند و آمدند و خوش آمدند.




 

امام روحت شاد

امام عزیز، این روزها و این سال‌ها چقدر جای تو خالی است! فرزندان آزاده‌ات وقتی قدم بر خاک میهن می‌گذارند قبل از هر چیز سراغ تو را گرفته و می‌گویند: " بابای ما کو؟ "

غم محرومیت دیدار تو پشت آزادگان را خم کرد نه رنج اسارت. امام، روحت شاد.

امام صابران فرمود: " اگر روزی اسرا برگشتند و من در میان شما نبودم، سلام مرا به آن‌ها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود".

ای از سفر برگشتگان، آن پیر فرزانه و اسطوره مبارزه با دژخیمان، پیوسته غم هجران فرزندانش را بر دوش می‌کشید و چشم به راه شما بود تا سلامی عاشقانه نثارتان کند.

روند آزادی اسرا چگونه شکل گرفت؟

سه سال پس از آتش بس جمهوری اسلامی ایران و رژیم بعث عراق، در 26 مرداد 1369 اولین گروه هزار نفره از رزمندگان ایران که در عراق اسیر بودند از مرز خسروی وارد خاک ایران شدند.

ملت ایران با سرافرازی در دفاع از اسلام و انقلاب و حفظ تمامیت ارضی میهن خود از آزادگان بازگشته به میهن،‌ با شور و شعف استقبال کرد.

در این روز، میهن اسلامی شاهد حضور آزادگان سرافرازی بود که پس از سال‌ها اسارت در زندان‌ها و اسارتگاه‌های مخوف رژیم بعث عراق، قدم به خاک پاک میهن اسلامی خود گذاشتند.

در این میان ستاد رسیدگی به امور آزادگان که در 22 مرداد 69 تشکیل شده بود، به تبادل انبوه اسرا پرداخت. این ستاد با مساعدت و همراهی دیگر دستگاه‌ها، تبادل حدود چهل هزار آزاده را با همین تعداد اسیر عراقی انجام داد.

این ستاد با الهام از رهنمودهای مقام معظم رهبری بیش از 270 واحد ستادی در سراسر کشور تشکیل داد و ارائه خدمات به آزادگان را در زمینه‌های گوناگون آغاز کرد و در زمینه اشتغال توانست نزدیک به 96 درصد (بیش از 36 هزار نفر) از آزادگان را در دستگاه‌های دولتی و غیر دولتی مشغول به کار کند.

در زمینه تحصیل نیز تا سال 1375، بیش از پنج هزار و 300 نفر از آزادگان موفق به راهیابی و تحصیل در مؤسسات عالی کشور شدند که از این عده 365 نفر در رشته پزشکی و دندانپزشکی و داروسازی و 406 نفر در رشته‌های مهندسی و سایر رشته‌ها پذیرفته شدند.

آزادگان، صبورتر از سنگ صبور و راضی‌‌ترین کسان به قضای الهی بودند.



 

امروز یادآور بازگشت غرورآفرین مردان و زنان آزاده‌ای است که پس از تحمل سال‌ها شکنجه و دوری از عزیزان خویش، به وطن بازگشتند و به انتظار میلیون‌ها ایرانی پایان دادند.

در این روز، شکیبایی مادران، پدران، همسران و فرزندان این آزادمردان به بار نشست و سال‌های نگرانی و شوق دیدار به پایان رسید  و وعده الهی تحقق یافت: " و بشر الصابرین".

عرصه پر برکت دفاع مقدس، صحنه حضور مردان و زنان با ایمانی بود که با پیروی از تعالیم عالیه اسلام و تحت رهبری حکیمانه حضرت امام خمینی (ره) توانستند حماسه‌ای به یادماندنی و جاودان از خود به یادگار بگذارند.

اینان اگر چه در بازگشت از اسارت، مقتدا و امام خویش را ندیدند، اما با نایب بر حق وی میعادی همیشگی بستند و بر عهد خویش با خون شهیدان پایبند ماندند.

آزادگان دلاور و سرافراز با الهام از مکتب انسان ساز اسلام و سیره ائمه اطهار و با درس گرفتن از زندگی انقلابی و حماسه‌ساز حضرت زینب(س) که اسوه صبر و پایداری بود، توانستند دوران دشوار اسارت را پشت سر نهاده و شکوه مقاومت و سرافرازی را بر کارنامه درخشان ایران اسلامی ثبت کنند.

سید آزادگان که بود؟

سید آزادگان حجت الاسلام "علی اکبر ابوترابی فرد" همزمان با آغاز جنگ تحمیلی، با لباس رزم به سوى جبهه رفت و در کنار شهید دکتر "مصطفى چمران" در ستاد جنگ‌هاى نامنظم به سازماندهى نیروهاى مردمى پرداخت و شخصاً به ماموریت‌هاى شناسایى رزمى و دشوار مى‌رفت.

آزادىِ منطقه پر حادثه و خطرناک "دب حردان" به فرماندهى وى و در رأس یک گروه متشکل از یکصد رزمنده فداکار، یکى از اقدامات وی است.

مرحوم " ابوترابى فرد " سرانجام در روز 26 آذر ماه سال 59 در جریان یکى از مأموریت‌هاى شناسایى که براى تکمیل شناسایى قبلى خویش انجام داد تا نیروهاى ستاد جنگ‌هاى نامنظم آماده یک عملیات گسترده شوند، در حالى که هفت کیلومتر از نیروهاى خودى دور شده و تا 200 مترى دشمن پیشروى کرده بودند، هنگام بازگشت مورد شناسایى دشمن بعثى قرار گرفت و گرچه مى‌توانست خود را از دام دشمن برهاند، اما چون قصد داشت همراهان خود را نجات دهد، با تانک و نفربر به تعقیب وى پرداختند و نهایتاً به اسارت دشمن درآمد.



 



مرحوم ابوترابى 15 ماه اول اسارت را در سلول‌هاى زندان‌هاى بغداد و تحت شدیدترین شکنجه‌ها گذراند و در اراده پولادین این مرد خدا خللى ایجاد نشد تا پس از سپرى کردن سختى‌هاى فراوان و دو بار تا پاى چوبه دار رفتن با لطف و رحمت الهى و امدادهاى غیبی، ایشان به اردوگاه و جمع اسیران ایرانى منتقل شد.

حجت‌الاسلام ابوترابى پس از حضور در جمع سایر اسیران، با رهبرى حکیمانه خود و با تمسک به ائمه معصومین (ع) و با معنویت و سعه صدر و حلم و بردبارى فوق‌العاده، مکر و حیله دشمنان بعثى را بى‌تأثیر گذاشت و شمع محفل ایران شد و در جهت تقویت روحیه مقاومت و ایمان آنان از هیچ اقدام و ایثارى دریغ نورزید.

وی،هدف و راه را به اسرا نشان مى‌داد و چون ابرى فیاض، امید و ایمان را به آنان هدیه می‌داد.

اردوگاه‌هاى عنبر، موصل1، 3، 4 و رمادیه و تکریت 5، 17، 18 و نیز سلول‌هاى زندان‌هاى بغداد شاهد خوبی‌ها و مجاهدت‌هاى خستگى ناپذیر آن عارف حکیم هستند.




 

این عارف مجاهد، پس از 10 سال اسارت سرانجام در سال 1369، همراه با خیل آزادگان سرافراز به میهن اسلامى بازگشت و به جاى آن که پس از 30 سال مبارزه و تلاش طاقت فرسا به استراحت بپردازد، راهى دشوارتر را در پیش گرفت و همراهى آزادگان و پى‌گیرى مشکلات آنان را وظیفه خود مى‌دانست.

مرحوم ابوترابی فرد در این راه تمام تلاش و توان خود را صرف کرد و در تاریخ 1369.7.7 با حکم رهبر معظم انقلاب در جایگاه نماینده ولى فقیه در امور آزادگان قرار گرفت و همه سعى خویش را به کار بست تا آزادگان، مایه عزت و تقویت نظام جمهورى اسلامى باشند.

رهبرمعظم انقلاب چه کسی را سید الاسرا نامیدند؟

"حسین لشکری" سرلشکر خلبان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که پس از ۱۸ سال اسارت در زندان‌های رژیم بعث عراق به ایران بازگشت.

او دارای درجهٔ جانبازی ۷۰٪ بود و در طول جنگ تحمیلی تا پیش از اسارت توانست در ۱۲ عملیات هوایی شرکت کند. او از سوی مقام معظم رهبری به لقب " سید الاسرا " نامیده شد.

آزاده سرافراز "حسین لشکری" با موافقت فرمانده معظم کل قوا در تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۷۸ به درجه سرلشکری ارتقا یافت.




استقبال از حسین لشکری در نقطه صفر مرزی ایران و عراق

"حسین لشکری" در مدت هشت سال با حدود ۶۰ نفر دیگر از همرزمان در یک سالن عمومی و دور از چشم صلیب سرخ جهانی نگهداری می‌شد.

پس از پایان جنگ، بعثی‌ها وی را از سایر دوستانش جدا کرده و قسمت دوم دوران اسارت او ۱۰ سال به طول انجامید.

وی پس از 18 سال اسارت به نیروهای صلیب سرخ معرفی شد و دو سال بعد در ۱۷ فروردین ۱۳۷۷ به ایران بازگشت.

"لشکری" طی مصاحبه‌ای گفت: «اعتقادات مذهبی و مکتبی سربازان ایرانی مهم‌ترین عامل مقاومت آن‌ها در مقابل فشارهای روحی، روانی و جسمی بعثی‌ها بود. الأن هر یک از ما به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در هر جای دنیا که باشیم باید با نوع نگرش و رفتارمان اذهان عمومی را نسبت به مسائل ایدئولوژیکی نظام روشن کنیم. ما وقتی به اسارت دشمن درآمدیم با تأسی به سیره اهل بیت(ع) و به خصوص حضرت موسی بن جعفر (ع)، تمسک به دین و اهداف آن و بررسی و تفکر در آن خود را از گزند ترفندهای دشمن حفظ کردیم.».




سرلشکر "حسین لشکری" به دلیل جراحات باقیمانده از دوران جنگ و اسارت، در بامداد روز دوشنبه 19 مرداد 1388 در بیمارستان لاله تهران دعوت حق‌تعالی را لبیک گفت و به یاران شهید خود پیوست.


سر بریدن 18 پاسدار در پاوه توسط ضد انقلاب+عکس

سر بریدن 18 پاسدار در پاوه توسط ضد انقلاب+عکس


اشرار اسلح به پاوه حمله کرده اند و شهر را به محاصره کامل خود درآورده‌اند. سپاه پاسداران شهر پاوه مکرر از سپاه پاسداران کرمانشاه تقاضای ارسال کمک و مهمات می‌کند. درگیری بین مهاجمان و پاسداران انقلاب پاوه شدت گرفته است

سر بریدن 18 پاسدار در پاوه توسط ضد انقلاب+عکس

«تهران پرس»-گروه پایداری: آنچه در ماه‌های تیر و مرداد سال 1359 در کردستان روی داد، مقدمه‌اش در سال 1358 فراهم شده بود، اینجا نقطه‌ای بود که باید عزم انقلابی بر اراده خارجی برای خرد کردن مردم ایران پایان یابد. یک سال جنایت تمام عیار گروهک‌های وابسته به غرب و شرق در کردستان به خصوص شهر پاوه همه چیز را از ایرانی‌ها ربوده بود و همه دنبال آن بودند تا شاید بتوانند این شورش داخلی و آدم‌کشی‌ها را پایان دهند. 26 مردادماه، سالروز آزادسازی شهر قهرمان پاوه است. شهری که امام خمینی (ره) دستور آزادی آن از دست اشرار را دادند و برای آزادی آن خون‌ها داده شد.

آنچه در زیر می‌آید، روایتی است از این واقعه مهم، مستندی از آنچه که بر این شهر گذشت و حماسه‌ای که برای آزادی آن آفریده شد. روزشماری است از 48 ساعت پیش از شروع حمله به پاوه و آزادسازی آن. ارتش، سپاه و پیشمرگ‌های کرد مسلمان دست به دست هم داده بودند و آمده بودند تا آخر مردادماه را با پیروزی پشت سر بگذارند و کومله و دمکرات‌ها نیز امید به یک ماه بعد بسته بودند تا همزمان با حمله عراق به ایران دیگر نظامیان ایرانی توان خود را برای برقراری امنیت و کنترل کردستان از دست بدهند. شاید هیچ کس نتواند در این مورد حماسه دکتر مصطفی چمران، شهید صیاد شیرازی، شهید اصغر وصالی و گروه دستمال قرمزها و رزمندگان پادگان ولی عصر(عج)  دیگران را به سادگی فراموش کند، به خصوص حماسه‌ای که هوانیروز قهرمان و تیپ 55هوابرد شیراز برای امن کردن کردستان و سرکوب اشرار خلق کردند.





پاوه نقطه آخر او بود. 25 مرداد سال 58 شهر پاوه به طور کامل در محاصره مهاجمین مسلح قرار گرفت و از گوشه و کنار شنیده می‌شد که پاوه سقوط کرده است. سقوط پاوه جدا شدن کامل کردستان عزیز و میهن اسلامی بود و به وجود آوردن یک مرکز برای در هم کوبیدن انقلاب اسلامی. در این گیر و دار امام آن حکم تاریخی و سرنوشت‌ ساز را صادر کرد که به دولت، ارتش و ژاندارمری اخطار می‌کنم که اگر با توپ‌ها و تانک‌ها و قوای مجهز تا 24 ساعت دیگر به سوی پاوه حرکت نشود و ضد انقلاب به طور کامل قلع و قمع نگردد، من همه را مسئول می‌دانم، من به عنوان ریاست کل قوا به رئیس ستاد ارتش دستور می‌دهم که فورا با تجهیز کامل عازم منطقه شوند.

 

چهارشنبه 24 مرداد سال 1358 ساعت 30/2 بامداد

خبر می رسد اشرار اسلح به پاوه حمله کرده اند و شهر را به محاصره کامل خود درآورده‌اند. سپاه پاسداران شهر پاوه مکرر از سپاه پاسداران کرمانشاه تقاضای ارسال کمک و مهمات می‌کند. درگیری بین مهاجمان و پاسداران انقلاب پاوه شدت گرفته و از کشته شدگان و زخمی‌ها اطلاع دقیقی در دست نیست.

 

پنجشنبه 25 مرداد، 30 دقیقه بامداد

خبر رسیده که پاوه به دست مهاجمین سقوط کرده است و تلاش پاسداران اعزامی و گروهان ژاندارمری این شهر به نتیجه نرسیده است. آخرین گزارشات حاکی است که سپاه پاسداران و گروهان ژاندارمری پاوه و کرمانشاه تقاضای اعزام نیروهای کمکی کرده‌اند. پیام‌ها به ترتیب در ساعتهای 23/ 10 دقیقه تقریبا 30دقیقه بامداد این روز ارسال شده است. پاسداران و گروهان ژاندارمری در این پیام‌ها یاد آور شده بودند که تنها حدود یک ساعت خواهند توانست مقاومت کنند. بدنبال آخرین پیام‌ها پاوه بدست مهاجمین  سقوط کرده، قبل از سقوط شهر پاوه پاسداران تقاضای یک هلیکوپتر نمودند ولی هیچ‌گونه کمکی به آنها نرسید.

 

ساعت 6 بامداد

توسط بی‌سیم شهربانی پیامی ارسال می‌گردد. در این پیام آمده است که در سطح شهر پاوه بین مردم و مهاجمین زد و خورد و جنگ تن به تن شدید خانه به خانه و کوچه به کوچه شروع شده و از سویی، فرودگاه هلی کوپتر پاوه بدست مهاجمین افتاده و کار کمک رسانی به مردم پاوه بیش از پیش مشکل شده است و همچنین فرمانده ستاد مشترک سرتیپ تقی ریاحی صبح این روز طی پیامی اظهار می‌دارد که شهر پاوه سقوط نکرده بلکه در محاصره افراد مسلح قرار گرفته است.




 

ساعت 30/9 صبح

وضع بسیار بحرانی است آخرین خبرها حاکیست افراد سپاه پاسداران انقلاب و گروهی از مردم شهر پاوه در داخل شهر با مهمات بسیار کمی در مقابل مهاجمین مقاومت می‌کنند. و ادامه این وضع سقوط پاوه را حتمی می‌سازد.

تیمسار ریاحی و وزیر دفاع در مورد خبر خبرگزاری راجع به سقوط پاوه می گویند صحت چنین خبری را به هیچ وجه تایید نمی‌کنم! وی در زمینه اعزام نیروی کمکی به پاوه اظهار می‌دارد که نیروی کمکی به سوی پاوه اعزام شده و به زودی وارد عملیات می‌شود.

 

بعد از ظهر پنجشنبه 25 مرداد

درگیری همچنان با شدت ادامه دارد، تنها ایمان شهر را بر پا نگاه داشته است. ضد انقلاب بیمارستان پاوه را نیز جهت جلوگیری از رسیدگی به مجروحین، مورد اصابت گلوله خمپاره قرار داده و قسمتی از بیمارستان و مقداری از خانه‌های اطراف آن ویران شده است. در این روز دکتر چمران معاون نخست وزیر ، تیمسار فلاحی فرمانده نیروی زمینی و ابوشریف فرمانده عملیات سپاه پاسداران با هواپیما وارد کرمانشاه می شوند. طی خبری که در بعد از ظهر این روز از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شده 18 نفر از برادران پاسداران در شهر پاوه توسط مهاجمین، سر بریده شده‌اند و ضدانقلاب آخرین حربه‌های خود را بکار می‌برد.

 

خروش امام در صبح جمعه 26 مرداد

صبح این روز امام خمینی به عنوان فرمانده کل قوا به ارتش دستور می‌دهد برای سرکوبی مهاجمان پاوه اقدام جدی کنند. متن فرمان امام به شرح زیر است که از رادیو تلویزیون خطاب به ارتش قرائت می گردد:




 

بسم الله الرحمن الرحیم

از طرف ایران گروه‌های مختلف ارتش و پاسداران و مردم غیرتمند تقاضا کرده‌اند که من دستور دهم بسوی پاوه رفته و غائله را ختم کنند. من از آنان تشکر می‌کنم و به دولت، ارتش و ژاندارمری اخطار می‌کنم اگر  با توپ‌ها و تانک‌ها و قوای مجهز تا 24 ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود من همه را مسئول می‌دانم. من به عنوان ریاست کل قوا به رئیس ستاد ارتش دستور می‌دهم که فورا با تجهیز کامل عازم منطقه شوند و به تمام پادگان‌های ارتش و ژاندارمری دستور می‌دهم که بی انتظار دستور دیگر و بدون فوت وقت با تمام تجهیزات به سوی پاوه حرکت کنند و به دولت دستور می‌دهم وسائل حرکت پاسداران را فورا فراهم کند. تا دستور ثانوی من مسئول این کشتار وحشیانه را قوای انتظامی می‌دانم و در صورتی که تخلف این دستور نمایند با آنان عمل انقلابی می‌کنم، مکررا از منطقه اطلاع می دهند که دولت و ارتش کاری انجام نداده است من اگر تا 24 ساعت دیگر ، عمل مثبت انجام نگیرد سران ارتش و ژاندارمری را مسئول می دانم . والسلام.

به دنبال پیام امام خمینی شورشی دیگر بپا می شود و امت همیشه بیدار ایران و مردم تهران در مقابل نخست وزیری اجتماع می کنند و تقاضای اسلحه برای کمک به مردم پاوه را می نمایند . همچنین مردم شهرهای دیگر ایران طی تعطیل بازارها و مغازه ها ، خشم خود را متوجه ضد انقلاب می کنند. به همین خاطر پاسداران جان بر کف و داوطلبین در نقاط مختلف کشور و مامورین انتظامی جهت کمک به مردم پاوه بسوی این شهر حرکت می کنند.

 

عصر جمعه 26 مرداد 58

امام خمینی در یک سخنرانی مهیج در حضور بیش از 300 هزار نفر از مردم قم و زائرین شهرهای مختلف به عموم مسئولان دولت و ارتش می فرمایند:

که اگر انقلابی عمل نکنند خود به تهران خواهند آمد و انقلابی عمل خواهند کرد. امام در قسمتی از سخنان خود اظهار می دارند:

... و اما اشتباهی که ما کرده ایم، این بود که به طور انقلابی عمل نکردیم و مهلت دادیم به این قشرهای فاسد. و دولت انقلاب، و ارتش و انقلاب و پاسداران انقلاب و هیچ یک از اینها عمل انقلابی نکردند و انقلابی نبودند ... این توطئه گرها در کردستان و غیر آن در صف کفار هستند، با آنها باید به شدت رفتار کرد. می آیم تهران و با روسایی که مسامحه می کنند، انقلابی عمل می کنم ... باید بدانید که من با آنها اگر آمدم انقلابی عمل می کنم ... لکن نهضت عقب نخواهد رفت.




 

ساعت 20/20 دقیقه 26 مرداد

شب فرا رسیده و عده زیادی از افراد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مردم مسلمان و انقلابی شهر کشته و زخمی شده اند و بیمارستان به دست ضد انقلاب افتاده و توسط این چپی ها چند پرستار و پزشک و پاسدار زخمی و کشته شده اند و خبرهای رسیده تا این ساعت می گوید که دکتر چمران در حلقه محاصره مهاجمین قرار دارد.

مهاجمین از سوی گروههای جلال طالبانی ، سالارجاف ، پالیزبان و عشایر منطقه نودشه ، نوسود ، مریوان قلخانی و سایر مناطق اورامانات و کردستان و نواحی مرزی ایران و همچنین کشور عراق، به رهبری حزب دمکرات کردستان دائما تقویت می شوند، آنها دارای سلاح های سنگین هستند و دیوانه وار مردم و پاسداران را می کشند. پاوه برایشان بسیار مهم است، حتی اگر به قیمت خون تمامی زنان و بچه ها و پیرمردهای شهر تمام شود محاصره شدگان را تعقیب می کنند. پاوه بکلی تخلیه شده است و مردم به ناچار در زیر زمین ها خود را پنهان کرده اند. مهاجمین حلقه محاصره را بر دکتر چمران و پاسداران کرمانشاه و پاوه و مامورین ژاندارمری تنگ تر کرده اند، همه در انتظار بسر می برند و زخمی ها، بچه ها، مادرها، پیرمردها و جوانها همه در انتظار...




 

ساعت 2 بامداد 27 مرداد

سر انجام تیر اندازی بین طرفین درگیر قطع شده است. ارتش تا این لحظه مداخله ای نکرده ، ولی از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیروهای، کمکی به پاوه اعزام شده اند. از تعداد کشته شدگان و زخمی ها آمار دقیقی در دست نیست. آخرین خبر حاکیست: دکتر چمران که به محاصره مهاجمین افتاده بود از حلقه محاصره در آمده است.

نیروبی هوایی ارتش جمهوری اسلامی نیز صبح این روز به کمک محاصره شدگان شتافته و سر انجام به دنبال صدور فرمان امام و حرکت مردم و پاسداران و ارتش به سوی پاوه مهاجمین از ترس عقوبت متواری وتارو مار می شوند. نیروهای اعزامی وارد شهر شده و مورد استقبال نیروهای مقاوم و خسته شهر پاوه قرار می گیرند.





به محض ورود نیروهای اعزامی قلع و قمع اشرار شروع می شود.

جلال طالبانی طی اعلامیه ای خود را در کردستان تکذیب می کند و شورای انقلاب هم در نشست خود حزب دموکرات کردستان را غیر قانونی اعلام کرده و دادستان انقلاب، عزالدین حسینی، متین دفتری، مرزبان و قاسملو را به عنوان جنایتکاران و مسببان این فاجعه مورد تعقیب قرار می دهد.

اسناد به دست آمده ماهیت جریان را روشن کرد و معلوم شد که از عراق، اسرائیل و سازمان سیای امریکا، شاه خائن و سردارانش با اصطلاح خلقی به آن منطقه هجوم آورده بودند تا به این وسیله زیر پوشش ایجاد کردستان آزاد موضعی را برای در هم کوبیدن انقلاب اسلامی ایجاد کنند.

رهبری حضرت امام خمینی و از جان گذشتگی برادران پاسدار و مردم پاوه ضربه ای مهلک بر فرق توطئه گران شد.


یادپاسداران شهید پاوه گرامی باد.


زنجیره تمدن‌سازی اسلامی

زنجیره تمدن‌سازی اسلامی



در این بخش از صفحه‌ی ویژه‌ سفر رهبر انقلاب به خراسان شمالی، کلیدواژه‌ها و مفاهیم اصلی مطرح شده در طول سفر به همراه «گزیده بیانات» مربوط به آن ارائه شده و به تدریج در طول سفر تکمیل خواهد شد. مخاطبان می‌توانند در این بخش، در زمان کوتاهی، محورهای اصلی بیانات رهبر انقلاب را در طول سفر ملاحظه کنند.

 
* پیشرفت همه‌جانبه به معنی ایجاد یک تمدن نوین اسلامى است
آن مفهومى که میتواند اهداف نظام اسلامى را تا حدود زیادى در خود جمع کند و به ما نشان دهد، مفهوم پیشرفت است. توضیحى هم بعداً عرض کردیم که پیشرفت، تداعى‌کننده‌ى حرکت است، راه است. چطور ما میگوئیم پیشرفت هدف است؟ عرض کردیم علت این است که پیشرفت هرگز متوقف نخواهد شد. بله، پیشرفت، حرکت است، راه است، صیرورت است؛ اما متوقف‌شدنى نیست و همین طور ادامه دارد؛ چون انسان ادامه دارد، چون استعدادهاى بشرى حد یقف ندارد. گفتیم پیشرفت داراى ابعادى است؛ و پیشرفت در مفهوم اسلامى، با پیشرفت یک بُعدى یا دو بُعدى در فرهنگ غربى متفاوت است؛ چند بُعدى است...



پیشرفت همه‌جانبه را به معناى تمدن‌سازى نوین اسلامى بگیریم . بالاخره یک مصداق عینى و خارجى براى پیشرفت با مفهوم اسلامى وجود دارد؛ اینجور بگوئیم که هدف ملت ایران و هدف انقلاب اسلامى، ایجاد یک تمدن نوین اسلامى است؛ این محاسبه‌ى درستى است.[1]

 
* بخش ابزاری و بخش حقیقی تمدن اسلامی
این تمدن نوین دو بخش دارد: یک بخش، بخش ابزارى است؛ یک بخش دیگر، بخش متنى و اصلى و اساسى است. به هر دو بخش باید رسید.
 آن بخش ابزارى چیست؟ بخش ابزارى عبارت است از همین ارزشهائى که ما امروز به عنوان پیشرفت کشور مطرح میکنیم: علم، اختراع، صنعت، سیاست، اقتصاد، اقتدار سیاسى و نظامى، اعتبار بین‌المللى، تبلیغ و ابزارهاى تبلیغ؛ اینها همه بخش ابزارى تمدن است؛ وسیله است. البته ما در این بخش در کشور پیشرفت خوبى داشته‌ایم. کارهاى زیاد و خوبى شده است؛ هم در زمینه‌ى سیاست، هم در زمینه‌ى مسائل علمى، هم در زمینه‌ى مسائل اجتماعى، هم در زمینه‌ى اختراعات - که شما حالا اینجا نمونه‌اش را ملاحظه کردید و این جوان عزیز براى ما شرح دادند - و از این قبیل، الى ماشاءاللّه در سرتاسر کشور انجام گرفته است. در بخش ابزارى، على‌رغم فشارها و تهدیدها و تحریمها و این چیزها، پیشرفت کشور خوب بوده است.
 اما بخش حقیقى، آن چیزهائى است که متن زندگى ما را تشکیل میدهد؛ که همان سبک زندگى است که عرض کردیم. این، بخش حقیقى و اصلى تمدن است؛ مثل مسئله‌ى خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوى مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزى، تفریحات، مسئله‌ى خط، مسئله‌ى زبان، مسئله‌ى کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسى، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانه‌اى که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهاى ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه؛ اینها آن بخشهاى اصلى تمدن است، که متن زندگى انسان است.[2]
 
* معنای عقل معاش
تمدن نوین اسلامى - آن چیزى که ما میخواهیم عرضه کنیم - در بخش اصلى، از این چیزها تشکیل میشود؛ اینها متن زندگى است؛ این همان چیزى است که در اصطلاح اسلامى به آن میگویند: عقل معاش. عقل معاش، فقط به معناى پول در آوردن و پول خرج کردن نیست، که چگونه پول در بیاوریم، چگونه پول خرج کنیم؛ نه، همه‌ى این عرصه‌ى وسیعى که گفته شد، جزو عقل معاش است. در کتب حدیثىِ اصیل و مهم ما ابوابى وجود دارد به نام «کتاب‌العشرة»؛ آن کتاب‌العشرة درباره‌ى همین چیزهاست. در خود قرآن کریم آیات فراوانى وجود دارد که ناظر به این چیزهاست.
 خب، میشود این بخش را به منزله‌ى بخش نرم‌افزارى تمدن به حساب آورد؛ و آن بخش اول را، بخشهاى سخت‌افزارى به حساب آورد. اگر ما در این بخشى که متن زندگى است، پیشرفت نکنیم، همه‌ى پیشرفتهائى که در بخش اول کردیم، نمیتواند ما را رستگار کند؛ نمیتواند به ما امنیت و آرامش روانى ببخشد؛ همچنان که مى‌بینید در دنیاى غرب نتوانسته. در آنجا افسردگى هست، ناامیدى هست، از درون به هم ریختن هست، عدم امنیت انسانها در اجتماع و در خانواده هست، بى‌هدفى و پوچى هست؛ با اینکه ثروت هست، بمب اتم هست، پیشرفتهاى گوناگون علمى هست، قدرت نظامى هم هست. اصل قضیه این است که ما بتوانیم متن زندگى را، این بخش اصلى تمدن را اصلاح کنیم. البته در انقلاب، در این بخش، پیشرفت ما چشمگیر نیست؛ در این زمینه، ما مثل بخش اول حرکت نکردیم، پیشرفت نکردیم. خب، باید آسیب‌شناسى کنیم؛ چرا ما در این بخش پیشرفت نکردیم؟[3]
 
* «فرهنگ زندگی» در تمدن نوین اسلامی
نمیشود یک تمدن را به صرف اینکه ماشین دارد، صنعت دارد، ثروت دارد، قضاوت کرد و تحسین کرد؛ در حالى که در داخل آن، این مشکلات فراوان، سراسر جامعه و زندگى مردم را فرا گرفته. اصل اینهاست؛ آنها ابزارى است براى اینکه این بخش تأمین شود، تا مردم احساس آسایش کنند، با امید زندگى کنند، با امنیت زندگى کنند، پیش بروند، حرکت کنند، تعالى انسانىِ مطلوب پیدا کنند.
 یک مقوله‌اى در اینجا مطرح میشود و سر بر مى‌آورد، به عنوان مقوله‌ى فرهنگ زندگى. باید ما به دنبال این باشیم که فرهنگ زندگى را تبیین کنیم، تدوین کنیم و به شکل مطلوب اسلام تحقق ببخشیم. البته اسلام بُنمایه‌هاى یک چنین فرهنگى را براى ما معین کرده است. بُنمایه‌هاى این فرهنگ عبارت است از خردورزى، اخلاق، حقوق؛ اینها را اسلام در اختیار ما قرار داده است. اگر ما به این مقولات به طور جدى نپردازیم، پیشرفت اسلامى تحقق پیدا نخواهد کرد و تمدن نوین اسلامى شکل نخواهد گرفت. هرچه ما در صنعت پیش برویم، هرچه اختراعات و اکتشافات زیاد شود، اگر این بخش را ما درست نکنیم، پیشرفت اسلامى به معناى حقیقى کلمه نکرده‌ایم. باید دنبال این بخش، زیاد کار کنیم؛ زیاد تلاش کنیم.[4]
 
* این هنوز از نتایج سحر است!
من با اطمینان کامل میگویم: این هنوز آغاز کار است، و تحقق کامل وعده‌ی الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی در راه است: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الأَْرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضی‌ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ»
نشانه‌ی این وعده‌ی تخلف‌ناپذیر در اولین و مهمترین مرحله، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و بنای بلندآوزه‌ی نظام اسلامی بود که ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشه‌ی حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل کرد. سر بر آوردن این پدیده‌ی معجز‌آسا، درست در اوج هیاهوی مادیگری و اسلام‌ستیزیِ چپ و راست فکری و سیاسی، و آنگاه مقاومت و استحکام آن در برابر ضربات سیاسی و نظامی و اقتصادی و تبلیغاتی که از همه سو نواخته میشد، در دنیای اسلام امیدی تازه برانگیخت و شوری در دلها پدید آورد. هر چه زمان گذشته، این استحکام ـ به حول و قوه‌ی الهی ـ بیشتر و آن امید ریشه‌دارتر شده است. در طول سه دهه‌ئی که بر این ماجرا میگذرد، خاورمیانه و کشورهای مسلمان آسیا و افریقا، صحنه‌ی این هماوردی پیروزمندانه است.[5]
 


منابع:

[1]  بیانات در دیدار جوانان خراسان شمالی ۱۳۹۱/۷/۲۳
[2]  همان
[3]  همان
[4]  همان
 [5]  پیام به کنگره عظیم حج ۱۳۸۷/۰۹/۱۷

آتش و خون در قاهره

آتش و خون در قاهره


رجانیوز - گروه بین‌الملل: اوضاع در مصر بحرانی است . 250 کشته و 8000 زخمی، تنها در طول چند ساعت، نتیجه تدیبر دولتی است که با شعار دموکراسی خواهی و با حمایت کشورهای غربی به ویژه آمریکا، زمام امور را در دست گرفته است.

تصاویر ارسالی از قاهره نشان می‌دهد که خیابان های این شهر تبدیل به میدان جنگ شده است. ارتش بالاخره تهدید خود را عملی کرد و صبح امروز با پشتیبانی ماشین‌های زرهی به محل تجمع طرفداران اخوان در میدان رابعه و النهضه یورش برد ، با آتش زدن چادرهای برپا شده در این میادین، متحصنین را قتل عام کرد.

منابع رسانه‎ای اخوان المسلمین شمار کشته شدگان حمله نیروهای امنیتی به میدان‌های الرابعه و النهضه را 250 نفر اعلام کرده اند که البته با افزایش تعداد کشته شده ها این رقم به 800 نفر رسیده است. این منابع همچنین از مجروح شدن بیش از 8 هزار نفر خبر داده اند




اخوان المسلمین، از هواداران خود خواسته است برای جلوگیری از "کشتار" به خیابان ها بریزند.

از سوی دیگر وزارت کشور مصر از کشته شدن یک افسر و یک سرباز و مجروح شدن 9 تن دیگر در جریان متفرق کردن تحصن کنندگان در میدان رابعه العدویه و النهضه خبر داد.

اما آنچه که امروز در مصر اتفاق افتاد، نقطه آغازی برای درگیری های داخلی در این کشور به حساب می آید، آنچه که بر دامنه بحران در مصر خواهد افزود و سرنوشت مبهم تری را برای این کشور اسلامی رقم خواهد زد.

درگیر شدن کشورهای اسلای به مسائل داخلی فرصت مغتنمی را برای آمریکا به وجود آورده است تا مذاکرات سازش میان تشکیلات خودگران و رژیم صهیونیستی را پیش ببرد.

از سوی دیگر بروز جنگ داخلی در مصر فرصت دخالت مستقیم را برای کشورهای غربی فراهم می آورد. موضوعی که رهبر معظم انقلاب هفته پیش و در خطبه های نماز عید فطر درباره وقوع آن هشدار جدی دادند.

حضرت آیت الله خامنه ای در بخشی از خطبه نماز عید فطر فرمودند: گمان وقوع جنگ داخلى در مصر، با کارهائى که دارد میشود، روزبه‌روز تقویت پیدا میکند؛ و این فاجعه است. لازم است ملت بزرگ مصر، نخبگان سیاسى، نخبگان علمى، نخبگان دینى در آن کشور بزرگ نگاه کنند به وضعیت موجود و ببینند چه عواقب وخیمى بر این وضعیت ممکن است مترتب شود؛ ببینند وضعیت سوریه را؛ ببینند آثار حضور مزدوران غرب و مزدوران اسرائیل و تروریستها را در هر نقطه‌اى که در آنجا تروریستها فعالند؛ ببینند این خطرات را.

رهبر معظم انقلاب در بخش دیگی از فرمایشات خود تاکید کردند: اگر خداى نکرده هرج‌ومرج به وجود بیاید، اگر خداى نکرده جنگ داخلى به وجود بیاید، چه چیزى دیگر میتواند جلوى آن را بگیرد؟ بهانه براى دخالت ابرقدرتها - که خودشان بزرگترین بلا براى یک کشور و یک ملت هستند - به وجود خواهد آمد. ما نگرانیم. برادرانه توصیه میکنیم به نخبگان مصرى، به مردم مصر، به گروههاى سیاسى، به گروههاى مذهبى، به علماى دینى، که خودشان به فکر بیفتند، خودشان اقدام کنند؛ اجازه ندهند به بیگانگان و قدرتمندان - که با احتمال قوى، سرویسهاى جاسوسى آنها در ایجاد این وضعیت بى‌دخالت نیستند - اینها باز بیایند دخالت کنند.


ویژه نامه 8شوال، سالروز تخریب حرم ائمه بقیع علیهم السلام

ویژه نامه 8شوال، سالروز تخریب حرم ائمه بقیع علیهم السلام




برروی تصویربالاکلیک کنید