عظمت زنانه، عزت مجاهدانه
«در عاشورا، در حادثهی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزی، حضرت زینب بود... این حادثه نشان داد که زن در حاشیهی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد.» ۱۳۸۹/۰۲/۰۱
رهبر معظم انقلاب اسلامی دربارهی حضرت زینب (سلام اللَّه علیها) این شخصیت برجستهی اسلام و تشیع سخنان زیادی را مطرح کرده و ابعاد مختلف شخصیت و مجاهدت ایشان را تبیین نمودهاند. بخش زن، خانواده و سبک زندگی (ریحانه) پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در متن زیر گزیدهای از بیانات حضرت آیتالله خامنهای را در اینباره بازخوانی میکند:
* ناجی تاریخ
حضرت زینب، آن کسی است که از لحظه شهادت امام حسین، این بار امانت را بر دوش گرفت و شجاعانه و با کمال اقتدار؛ آنچنان که شایسته دختر امیرالمؤمنین است، در این راه حرکت کرد. اینها توانستند اسلام را جاودانه کنند و دین مردم را حفظ نمایند. ماجرای امام حسین، نجاتبخشىِ یک ملت نبود، نجاتبخشىِ یک امّت نبود؛ نجاتبخشی یک تاریخ بود. امام حسین، خواهرش زینب و اصحاب و دوستانش، با این حرکت، تاریخ را نجات دادند. ۱۳۷۷/۰۲/۱۸.
* مقامِ غیرقابل توصیف
زینب (سلام اللَّه علیها)، هم در حرکت به سمت کربلا، همراه امام حسین؛ هم در حادثهی روز عاشورا، آن سختیها و آن محنتها؛ هم در حادثهی بعد از شهادت حسینبنعلی (علیهالسّلام)، بی سرپناهی این مجموعهی به جا ماندهی کودک و زن، به عنوان یک ولىّ الهی آنچنان درخشید که نظیر او را نمیشود پیدا کرد؛ در طول تاریخ نمیشود نظیری برای این پیدا کرد. بعد هم در حوادث پیدرپی، در دوران اسارت زینب، در کوفه، در شام، تا این روزها که روز پایان آن حوادث است و شروع یک سرآغاز دیگری است برای حرکت اسلامی و پیشرفت تفکر اسلامی و پیش بردن جامعهی اسلامی. برای خاطر همین مجاهدت بزرگ، زینب کبری (سلام اللَّه علیها) در نزد خداوند متعال یک مقامی یافته است که برای ما قابل توصیف نیست. ۱۳۸۸/۱۱/۱۹
* معلّم رفتار اسلامیِ زن
زینب کبری سلامالله علیها، نقش همسر، نقش مادر و نقش یک زن برجسته و ممتاز در خاندان پیغمبر را، در مدینه به بهترین وجه ایفاد کرده است. شخصیت آن بزرگوار در مدینه - قبل از حادثهی کربلا - یک شخصیت برجسته و معروف و ممتاز بوده است. همچنانکه بعد از حادثهی کربلا هم - منهای آن مدّت کوتاهِ مربوط به شام و قضایای کربلا - باز نقش آن بزرگوار، یک نقش خیلی برجسته و ممتاز است. اگر فرض میکردیم که حادثهی کربلا اصلاً نبود - که ما آنچه دربارهی زینب کبری سلامالله علیها میگوییم و میشنویم مربوط به ماجرای کربلاست - باز زینب کبری سلامالله علیها، یک شخصیت برجسته، یک انسان بزرگ و یک زن قابل تبعیّت و پیروی محسوب میشد. از لحاظ علمی، از لحاظ تقوا، از لحاظ پاکدامنی و طهارت، از لحاظ برجستگی اخلاقی، از جهت محور بودن برای همهی کسانی که به مسائل معنوی و اخلاقی و دینی توجّهی دارند و از جهات گوناگون، یک استاد، معلّم معنویّت، معلّم اخلاق و معلّم رفتار اسلامیِ زن محسوب میشد. ۱۳۷۴/۰۷/۱۲.
* الگوی مردان و زنان بزرگ عالم
خطبهی فراموش نشدنی زینب کبری در بازار کوفه یک حرف زدن معمولی نیست... اینجور نبود که یک عده مستمع جلوی حضرت زینب نشسته باشند، گوش فرا داده باشند، او هم مثل یک خطیبی برای اینها خطبه بخواند؛ نه، یک عده دشمن، نیزهداران دشمن دور و برشان را گرفتهاند؛ یک عده هم مردم مختلفالحال حضور داشتند؛ همانهائی که مسلم را به دست ابنزیاد دادند، همانهائی که به امام حسین نامه نوشتند و تخلف کردند، همانهائی که آن روزی که باید با ابنزیاد در میافتادند، توی خانههایشان مخفی شدند - اینها بودند توی بازار کوفه - یک عده هم کسانی بودند که ضعف نفس نشان دادند، حالا هم نگاه میکنند، دختر امیرالمؤمنین را میبینند، گریه میکنند. حضرت زینب کبری با این عدهی ناهمگون و غیر قابل اعتماد مواجه است، اما اینجور محکم حرف میزند. او زن تاریخ است؛ این زن، دیگر ضعیفه نیست. نمیشود زن را ضعیفه دانست. این جوهر زنانهی مؤمن، اینجور خودش را در شرائط دشوار نشان میدهد. این زن است که الگوست؛ الگو برای همهی مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم. ۱۳۸۹/۰۲/۰۱
* عظمت زنانه
زینب کبری شور عاطفهی زنانه را همراه کرده است با عظمت و استقرار و متانت قلب یک انسان مؤمن، و زبان صریح و روشن یک مجاهد فیسبیلاللَّه، و زلال معرفتی که از زبان و دل او بیرون می تراود و شنوندگان و حاضران را مبهوت می کند. عظمت زنانهاش، بزرگان دروغین ظاهری را در مقابل او حقیر و کوچک می کند. عظمت زنانه، یعنی این؛ یعنی مخلوطی از شور و عاطفهی انسانی، که در هیچ مردی نمیتوان این عاطفهی شورانگیز را سراغ داد؛ همراه با متانت شخصیت و استواری روح که همهی حوادث بزرگ و خطیر را در خود هضم می کند و روی آتشهای گداخته، شجاعانه قدم می گذارد و عبور میکند؛ در عین حال، درس میدهد و مردم را آگاهی میبخشد؛ در عین حال، امام زمان خود - یعنی امام سجاد - را مانند یک مادر مهربان آرامش و تسلا میبخشد؛ در عین حال، با کودکان برادر و بچههای پدر از دست دادهی آن حادثهی عظیم، در میان آن طوفان شدید، مثل سد مستحکمی برای آنها امنیت و آرامش و تسلا ایجاد میکند. بنابراین زینب کبری (سلاماللَّهعلیها) یک شخصیت همهجانبه بود. اسلام زن را به این طرف سوق می دهد. ۱۳۸۴/۰۳/۲۵
* نمونه کاملِ زن مسلمان
زینب کبری(سلاماللَّهعلیها) یک نمونهی کامل از زن مسلمان است؛ یعنی الگویی که اسلام برای تربیت زنان، آن را در مقابل چشم مردم دنیا قرار داده است. زینب کبری دارای شخصیت چند بُعدی است؛ دانا و خبیر و دارای معرفت والا و یک انسان برجسته است که هر کس با آن بزرگوار مواجه می شود، در مقابل عظمتِ دانایی و روحی و معرفت او احساس خضوع می کند. شاید مهمترین بُعدی که شخصیت زن اسلامی می تواند آن را در مقابل چشم همه قرار دهد - تأثیری که از اسلام پذیرفته - این بُعد است. شخصیت زن اسلامی به برکت ایمان و دل سپردن به رحمت و عظمت الهی، آنچنان سعه و عظمتی پیدا میکند که حوادث بزرگ در مقابل او، حقیر و ناچیز می شود. در زندگی زینب کبری، این بُعد از همه بارزتر و برجستهتر است. ۱۳۸۴/۰۳/۲۵
ادامه مطلب
* انتخابهایِ زینب کبری (سلام اللَّه علیها)
ارزش و عظمت زینب کبری، به خاطر موضع و حرکت عظیم انسانی و اسلامی او بر اساس تکلیف الهی است. کار او، تصمیم او، نوع حرکت او، به او اینطور عظمت بخشید. هر کس چنین کاری بکند، ولو دختر امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) هم نباشد، عظمت پیدا می کند. بخش عمدهی این عظمت از اینجاست که اولاً موقعیت را شناخت؛ هم موقعیت قبل از رفتن امام حسین (علیهالسّلام) به کربلا، هم موقعیت لحظات بحرانی روز عاشورا، هم موقعیت حوادث کشندهی بعد از شهادت امام حسین را؛ و ثانیاً طبق هر موقعیت، یک انتخاب کرد. این انتخابها زینب را ساخت. ۲۲/۰۸/۱۳۷۰
* اوجِ موقعیتشناسی
قبل از حرکت به کربلا، بزرگانی مثل ابنعباس و ابنجعفر و چهرههای نامدار صدر اسلام، که ادعای فقاهت و شهامت و ریاست و آقازادگی و امثال این ها را داشتند، گیج شدند و نفهمیدند چهکار باید بکنند؛ ولی زینب کبری گیج نشد و فهمید که باید این راه را برود و امام خود را تنها نگذارد؛ و رفت. نه اینکه نمی فهمید راه سختی است؛ او بهتر از دیگران حس می کرد. او یک زن بود؛ زنی که برای مأموریت، از شوهر و خانوادهاش جدا میشود؛ و به همین دلیل هم بود که بچههای خردسال و نوباوگان خود را هم به همراه برد؛ حس می کرد که حادثه چگونه است. در آن ساعت های بحرانی که قوی ترین انسان ها نمی توانند بفهمند چه باید بکنند، او فهمید و امام خود را پشتیبانی کرد و او را برای شهید شدن تجهیز نمود. بعد از شهادت حسینبنعلی هم که دنیا ظلمانی شد و دلها و جان ها و آفاق عالم تاریک گردید، این زن بزرگ یک نوری شد و درخشید. زینب به جایی رسید که فقط والاترین انسان های تاریخ بشریت یعنی پیامبران می توانند به آنجا برسند. ۱۳۷۰/۰۸/۲۲
* همه چیز فدایِ انجام تکلیف
زینب کبری سلامالله علیها ناگهان در مقابل یک تکلیفِ بزرگِ آنی و خطرناک قرار گرفت که آن عبارت بود از رفتن به سمت کربلا. همه چیز تحتالشّعاع این قضیه قرار گرفت... در حالی که زینب کبری سلامالله علیها، رهبر این حرکت هم نبود. اما رهبر آن حرکت از او خواست و او هم بیقید و شرط، اطاعت کرد: تصمیم گرفت، به راه افتاد، و همه چیز -حتّی خانواده - را رها کرد. عجیب این است! حضرت زینب، خانه و شوهر و زندگی و همه چیز را برای انجام این تکلیف بزرگ و فداکارانه که حیات اسلام به آن وابسته بود و بایستی انجام میگرفت، رها کرد. این ها، آن شاخص های برجستهاند. ۱۳۷۴/۰۷/۱۲.
* دو حرکتِ زینب کبری (علیهاالسّلام)
حادثهى عاشوراى حسینى را هم ستمگران و ظالمان میخواستند نگذارند باقى بماند، زینب کبرا (سلاماللهعلیها) نگذاشت. دو حرکت عمّهى ما - زینب کبری (علیهاالسّلام) - انجام داد: یک حرکت، حرکت اسارت بود به کوفه و شام و آن روشنگرىها و آن بیانات که مایهى افشاى حقایق شد؛ یک حرکت دیگر، آمدن به زیارت کربلا در اربعین بود؛ حالا اربعین اوّل یا دوّم یا هرچه. این حرکت به معناى این است که نباید اجازه داد که انگیزههاى خباثتآلودى که قصد دارند مقاطع عزیز و اثرگذار و مهم را از یادها ببرند، موفّق بشوند. ۱۳۹۳/۱۰/۱۷
* حماسهی زینبی
حماسهی زینب کبری (سلام الله علیها) است که مکمّل حماسهی عاشورا است؛ بلکه به یک معنا حماسهای که بیبی زینب کبری (سلام الله علیها) بهوجود آورد، احیاکننده و نگهدارندهی حماسهی عاشورا شد. عظمت کار زینب کبری (علیهاالسّلام) را نمیشود در مقایسهی با بقیّهی حوادث بزرگ تاریخ سنجید؛ باید آن را در مقایسهی با خود حادثهی عاشورا سنجید؛ و انصافاً این دو عِدل یکدیگرند. این انسان باعظمت، این بانوی بزرگ اسلام بلکه بشریّت، توانست در مقابل کوه سنگین مصائب، قامت خود را استوار و برافراشته نگهدارد؛ حتّی لرزشی هم در صدای این بانوی بزرگ از اینهمه حادثه پدید نیامد؛ هم در مواجههی با دشمنان، هم در مواجههی با مصیبت و حوادث تلخ، مثل یک قلّهی سرافراز استواری ایستاد؛ درس شد، الگو شد، پیشوا شد، پیشرو شد. در بازار کوفه، در حال اسارت، آن خطبهی شگفتآور را ایراد کرد: «یا اَهلَالکوفَةِ یا اَهلَ الخَتلِ و الغَدرِ اَ تَبکونَ، اَلا فَلا رَقأَتِ العَبرَةُ وَ لاهَدَأَتِ الزَّفرَةُ اِنَّما مَثَلُکُم کَمَثَلِ التِی نَقَضَت غَزلَها مِن بَعدِ قُوَّةٍ اَنکاثاً» تا آخر؛ لفظ مثل پولادْ محکم، معنا مثل آبِ روان تا اعماق جان ها مینشیند. در آنچنان وضعیّتی زینب کبری مثل خود امیرالمؤمنین حرف زد؛ تکان داد دل ها را، جان ها را و تاریخ را؛ این سخن ماند در تاریخ؛ این در مقابل مردم در محمل اسارت. بعد هم، هم در مقابل ابنزیاد در کوفه، هم چند هفته بعد در مقابل یزید در شام، با آنچنان قدرتی سخن گفت که، هم دشمن را تحقیر کرد، هم سختیهایی را که دشمن تحمیل کرده بود، تحقیر کرد. شما می خواهید خاندان پیغمبر را به خیال باطل خودتان مغلوب کنید، منکوب کنید، ذلیل کنید؟ لِلّهِ العِزَّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤِمنین. مجسّمهی عزّت است زینب کبری، همچنانکه حسین بن علی (علیهالسّلام) در کربلا، در روز عاشورا مجسّمهی عزّت بود. ۱۳۹۲/۰۸/۲۹
* خطبه فراموشنشدنی
آنچه که از بیانات زینب کبری باقی مانده است و امروز در دسترس ماست، عظمت حرکت زینب کبری را نشان میدهد. خطبهی فراموش نشدنی زینب کبری در بازار کوفه یک حرف زدن معمولی نیست، اظهارنظر معمولی یک شخصیت بزرگ نیست؛ یک تحلیل عظیم از وضع جامعهی اسلامی در آن دوره است که با زیباترین کلمات و با عمیقترین و غنیترین مفاهیم در آن شرائط بیان شده است... «یا اهل الکوفه، یا اهل الغدر و الختل»؛ ای خدعهگرها، ای کسانی که تظاهر کردید! شاید خودتان باور هم کردید که دنبالهرو اسلام و اهلبیت هستید؛ اما در امتحان اینجور کم آوردید، در فتنه اینجور کوری نشان دادید. «هل فیکم الّا الصّلف و العجب و الشّنف و الکذب و ملق الاماء و غمز الاعداء»؛ شما رفتارتان، زبانتان با دلتان یکسان نبود. به خودتان مغرور شدید، خیال کردید ایمان دارید، خیال کردید همچنان انقلابی هستید، خیال کردید همچنان پیرو امیرالمؤمنین هستید؛ در حالی که واقع قضیه این نبود. نتوانستید از عهدهی مقابلهی با فتنه بربیائید، نتوانستید خودتان را نجات دهید. «مثلکم کمثل الّتی نقضت غزلها من بعد قوّة انکاثا»؛ مثل آن کسی شُدید که پشم را میریسد، تبدیل به نخ میکند، بعد نخها را دوباره باز میکند، تبدیل میکند به همان پشم یا پنبهی نریسیده. با بیبصیرتی، با نشناختن فضا، با تشخیص ندادن حق و باطل، کردههای خودتان را، گذشتهی خودتان را باطل کردید. ظاهر، ظاهر ایمان، دهان پر از ادعای انقلابیگری؛ اما باطن، باطن پوک، باطن بیمقاومت در مقابل بادهای مخالف. این، آسیبشناسی است. ۱۳۸۹/۰۲/۰۱
* ما رأیت الّا جمیلا
یک مقایسهی کوتاه بین زینب کبری و بین همسر فرعون، عظمت مقام زینب کبری را نشان میدهد. در قرآن کریم، زن فرعون نمونهی ایمان شناخته شده است، برای مرد و زن در طول زمان تا آخر دنیا... در روز عاشورا زینب کبری این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید که به قربانگاه رفتهاند و شهید شدهاند: حسینبنعلی (علیهالسّلام) - سیدالشهداء - را دید، عباس را دید، علی اکبر را دید، قاسم را دید، فرزندان خودش را دید، دیگرِ برادران را دید. بعد از شهادت، آن همه محنتها را دید: تهاجم دشمن را، هتک احترام را، مسئولیت حفظ کودکان را، زنان را. عظمت این مصیبتها را مگر میشود مقایسه کرد با مصائب جسمانی؟ اما در مقابل همهی این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نکرد: «ربّ نجّنی»؛ نگفت پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض کرد: پروردگارا! از ما قبول کن. بدن پاره پارهی برادرش در مقابل دست، در مقابل چشم؛ دل به سمت پروردگار عالم، عرض میکند: پروردگارا! این قربانی را از ما قبول کن. وقتی از او سؤال میشود که چگونه دیدی؟ میفرماید: «ما رأیت الّا جمیلا». این همه مصیبت در چشم زینب کبری زیباست؛ چون از سوی خداست، چون برای اوست، چون در راه اوست، در راه اعلای کلمهی اوست. ببینید این مقام، مقام چنین صبری، چنین دلدادگی نسبت به حق و حقیقت، چقدر متفاوت است با آن مقامی که قرآن کریم از جناب آسیه نقل میکند. این، عظمت مقام زینب را نشان میدهد. ۱۳۸۸/۱۱/۱۹
* تحقیرِ ستمگران با عظمت معنوی
حادثهای مثل روز عاشورا نمیتواند زینب کبری را خُرد کند. شکوه و حشمت ظاهری دستگاه ستمگر جباری مثل یزید و عبیداللَّهبنزیاد نمی تواند زینب کبری را تحقیر کند. زینب کبری در مدینه - که محل استقرار شخصیت باعظمت اوست - و در کربلا - که کانون محنت های اوست - و در کاخ جبارانی مثل یزید و عبیداللَّهبنزیاد، همان عظمت و شکوه معنوی را با خود حفظ می کند و شخصیتهای دیگر در مقابل او تحقیر می شوند. یزید و عبیداللَّهبنزیاد - این مغروران ستمگر زمان خود - در مقابل این زنِ اسیر و دستبسته، تحقیر می شوند. ۱۳۸۴/۰۳/۲۵
* عامل پیروزیِ در حادثه کربلا
در عاشورا، در حادثهی کربلا، خون بر شمشیر پیروز شد - که واقعاً پیروز شد - عامل این پیروزی، حضرت زینب بود؛ والّا خون در کربلا تمام شد. حادثهی نظامی با شکست ظاهری نیروهای حق در عرصهی عاشورا به پایان رسید؛ اما آن چیزی که موجب شد این شکست نظامىِ ظاهری، تبدیل به یک پیروزی قطعىِ دائمی شود، عبارت بود از منش زینب کبری؛ نقشی که حضرت زینب بر عهده گرفت؛ این خیلی چیز مهمی است. این حادثه نشان داد که زن در حاشیهی تاریخ نیست؛ زن در متن حوادث مهم تاریخی قرار دارد. قرآن هم در موارد متعددی به این نکته ناطق است؛ لیکن این مربوط به تاریخ نزدیک است، مربوط به امم گذشته نیست؛ یک حادثهی زنده و ملموس است که انسان زینب کبری را مشاهده میکند که با یک عظمت خیرهکننده و درخشندهای در عرصه ظاهر میشود؛ کاری میکند که دشمنی که به حسب ظاهر در کارزار نظامی پیروز شده است و مخالفین خود را قلع و قمع کرده است و بر تخت پیروزی تکیه زده است، در مقر قدرت خود، در کاخ ریاست خود، تحقیر و ذلیل شود؛ داغ ننگ ابدی را به پیشانی او میزند و پیروزی او را تبدیل میکند به یک شکست؛ این کارِ زینب کبری است. زینب (سلام اللَّه علیها) نشان داد که میتوان حجب و عفاف زنانه را تبدیل کرد به عزت مجاهدانه، به یک جهاد بزرگ. ۱۳۸۹/۰۲/۰۱
* حراست از روح کلّی اسلام
تلاش حضرت زینب سلاماللَّهعلیها فقط این نیست که از امام بیماری در کربلا حراست و پرستاری کرده است. حضرت زینب از روح کلّی اسلام و جامعه آن روز مسلمین پرستاری کرد؛ پرستاری بزرگ او آنجاست. حضرت زینب در مقابل یک دنیا بدی، ظلم، بیانصافی، حیوانصفتی و قساوت، یک تنه ایستاد. و با این ایستادگی، توانست از روح کلّی اسلام حراست و پرستاری کند. همچنان که می گوییم امام حسین علیهالسّلام اسلام را حفظ کرد، می توانیم دقیقاً ادّعا کنیم که حضرت زینب سلاماللَّهعلیها هم با ایستادگی خود، اسلام را حفظ کرد. این ایستادگی، یک رمز و راز و یک عامل اصلی است. ۱۳۸۰/۰۵/۰۳
* الگوی اسلامیِ تربیت
اگر جامعه اسلامی بتواند زنان را با الگوی اسلامی تربیت کند - یعنی الگوی زهرایی، الگوی زینبی، زنان بزرگ، زنان باعظمت، زنانی که می توانند دنیا و تاریخی را تحت تأثیر خود قرار دهند - آن وقت زن به مقام شامخِ حقیقی خود نائل آمده است. اگر زن در جامعه بتواند به علم و معرفت و کمالات معنوی و اخلاقی ای که خدای متعال و آیین الهی برای همه انسانها - چه مرد و چه زن - به طور یکسان در نظر گرفته است، برسد، تربیت فرزندان بهتر خواهد شد، محیط خانواده گرمتر و با صفاتر خواهد شد، جامعه پیشرفت بیشتری خواهد کرد و گرههای زندگی آسانتر باز خواهد شد؛ یعنی زن و مرد خوشبخت خواهند شد. ۱۳۷۶/۰۷/۳۰
* حرکت زینبیِ ما...
زینب کبری از اولیاءالله است؛ عزّت او عزّت اسلام است؛ اسلام را عزیز کرد، قرآن را عزیز کرد. ما البتّه آن بلندپروازی را نداریم، آن همّت را نداریم که بخواهیم بگوییم رفتار این بانوی بزرگ الگوی ما است؛ ما کوچکتر از این حرف ها هستیم؛ امّا باید بههرحال حرکت ما در جهت حرکت زینبی باشد؛ باید همّت ما، عزّت اسلام و عزّت جامعهی اسلامی و عزّت انسان باشد؛ همانکه خدای متعال با احکام دینی و شرایعِ بر پیغمبران، مقرّر فرموده است. ۱۳۹۲/۰۸/۲۹
بیانات رهبری انقلاب در پایان مراسم عزاداری اربعین حسینی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلامٌ علیکم و رحمة الله. از خدای متعال خیلی سپاسگزارم و متشکّرم که این توفیق را داد تا امروز هم مثل سالهای قبل به نحوی در خدمت شما جوانهای عزیز باشیم و از نفَس گرم شما و دلهای پاک و روشن شما در این جلسه انشاءالله بهرهمند بشویم.
السّلام علی الحسین و علی علیّ بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین الّذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السّلام.
این چهل روزی که از عاشورا تا اربعین اتّفاق افتاده، یکی از مقاطع بسیار مهمّ تاریخ اسلام است. روز عاشورا در اوج اهمّیّت است و این چهل روزی هم که بین عاشورا و اربعین هست، تالیتلو روز عاشورا است. اگر روز عاشورا اوج مجاهدت همراه با فداکاری -فدا کردن جان، فدا کردن عزیزان، فرزندان و یاران- است، این چهل روز، اوج مجاهدت همراه با تبیین، همراه با افشاگری، همراه با توضیح [است]. اگر این چهل روز نمیبود، اگر حرکت عظیم زینب کبریٰ (سلام الله علیها) و جناب امّکلثوم و حضرت سجّاد (علیه السّلام) نمیبود، شاید آن فقرهی «لِیَستَنقِذَ عِبادَکَ مِنَ الجَهالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلالَة» اتّفاق نمیافتاد. این حرکت عظیم، این صبر فوقالعادهی خاندان پیغمبر به پیشوایی زینب کبریٰ (سلام الله علیها) و امام سجّاد (علیه السّلام) بود که توانست حادثهی کربلا را ماندگار کند و به معنای واقعی کلمه این تبیین مکمّل آن فداکاری بود.
من از این جمله استفاده کنم برای بیان این مطلب که شما جوانان عزیز و دانشجویان عزیز که به معنای واقعی کلمه میوهی دل ملّت و امید آیندهی این کشورید، به مسئلهی «تبیین» اهمّیّت بدهید. خیلی از حقایق هست که باید تبیین بشود. در قبال این حرکت گمراهکنندهای که از صد طرف به سمت ملّت ایران سرازیر است و تأثیرگذاری بر افکار عمومی که یکی از هدفهای بزرگ دشمنان ایران و اسلام و انقلاب اسلامی است و دچار ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و بخصوص جوانها، «حرکت تبیین» خنثیکنندهی این توطئهی دشمن و این حرکت دشمن است.
هر کدام از شما به عنوان یک وظیفه، مثل یک چراغی، مثل یک نوری پیرامون خودتان را روشن کنید. امروز خوشبختانه میدان باز است برای انتشار افکار. این فضای عمومی در کنار مشکلاتی که ممکن است به وجود بیاورد، برکات بزرگی هم دارد؛ میتوانید افکار درست را، افکار صحیح را منتشر کنید، پاسخ به اشکالات را، پاسخ به ابهامآفرینیها را در این فضا با استفادهی از این امکان منتشر کنید و میتوانید در این زمینه به معنای واقعی کلمه جهاد کنید. البتّه اصل قطعی در این باب این است که بایستی از شیوهی اخلاقی در این کار پیروی کرد. از این کاری که بعضیها در فضای مجازی یا در مطبوعات و در مقالهها و اینجا و آنجا انجام میدهند که با دشنام، با تهمت و فریب و دروغ با افکار عمومی مواجه میشوند، باید بشدّت اجتناب کرد. بایستی حقایق را با منطق قوی، سخن متین و عقلانیّت کامل، همراه با زینت عاطفه و عواطف انسانی، و بهکارگیری اخلاق منتشر کرد. امروز همهی ما بایستی در این میدان حرکت بکنیم؛ هر کدام به نحوی و با سهمی که در این راه داریم.
امیدوارم انشاءالله خدای متعال همهی شماها را موفّق کند. جوانهای ما امروز بحمدالله مجهّزند؛ مجهّز به فکر، مجهّز به عقلانیّت، مجهّز به آگاهیهای فراوان، و میتوانند در این زمینهها خیلی تلاش کنند. خودتان را آماده کنید، این تجهیزات را در خودتان افزایش بدهید و به معنای واقعی کلمه خودتان را مجهّز کنید و در این میدان وارد بشوید: در میدان تبیین و افشاگری، یعنی راهی که زینب کبریٰ (سلام الله علیها) در این چهل روز انجام داد. عظمت این چهل روز به خاطر کاری است که این بزرگوار و حضرت سجّاد (سلام الله علیه) و بقیّهای که اطراف اینها [بودند] انجام دادند و سختیها را تحمّل کردند، و [اگر بخواهیم] با زبان روضهخوانی حرف بزنیم، در واقع در روز اربعین، زینب کبریٰ آمد گزارش کار به امام حسین (علیه السّلام) داد که این کارها را کردیم، این جور رفتیم، این جور تحمّل کردیم و این جور بیان کردیم و تبیین کردیم.
امیدوارم انشاءالله خدای متعال همهتان را موفّق بدارد. راه امام حسین راه مبارکی است، راه شیرینی است، راه موفّقی است، راهی است که به نتیجهی قطعی میرسد. انشاءالله خواهید توانست با الهام از حرکت حسینی و استفادهی از معارف حسینی این کشور را به قلّههای سعادت به معنای واقعی کلمه -هم سعادت معنوی، هم سعادت مادّی- برسانید؛ راه این است؛ راه این است. راه درست، حرکت در پرتو راهنماییهای حسینی و ائمّهی هدی (علیهم السّلام) و قرآن و عترت است.
انشاءالله که موفّق باشید و خداوند انشاءالله به شماها توفیق بدهد؛ از شما قبول بکند؛ این اشکهای زلال و دلهای پاک و روشن را انشاءالله مورد الطاف خودش قرار بدهد و ما را هم از برکات وجود شما جوانها انشاءالله بهرهمند کند و این کشور را انشاءالله مزیّن به حرکات مجاهدانه و منطقی و متین شما جوانها کند.
خوشحالم از این که امروز هم توانستیم در خدمت شما باشیم و از خداوند متعال برای روح مطهّر امام و ارواح طیّبهی شهیدان و شهید عزیزمان شهید سلیمانی و همراهانش، و عالِم ارزشمند تازهگذشته، مرحوم آقای حسنزاده (رضوان الله علیه) رضوان الهی را مسئلت میکنم.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
فیلم کامل دیدار: بیانات در پایان مراسم عزاداری اربعین حسینی
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 292.6 MB
کیفیت متوسط و فرمت Mp4 و با حجم 36.9 MB
۱) تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۱۱۳ (زیارت اربعین)
«زیارت عاشورا»؛ سندی قدسی در تقدیس امام حسین (ع)
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاعپرس، در این نوشتار متن زیارت امام حسین (ع) با تفکیکسازی و موضوعبندی، موارد استخراج شده در موضوعات روز عاشورا، بیان سختی مصیبت و عزاداری روز عاشورا، سلامهای زیارت عاشورا، لعن و نفرینها، دعا و سپاس به درگاه الهی، بیان عداوت دشمنان امام حسین (ع)، تولای و تبری حسینی، انواع نفرینشوندگان، مبارزه دائمی در خونخواهی امام حسین (ع) تبیین شده است.
زیارت عاشورا، زیارتنامهای است که شیعیان جهان امام حسین (ع) و یارانش (از دور و نزدیک) را زیارت کرده و آن را میخوانند. این زیارتنامه از امام محمد باقر (ع) نقل شده است.
حقیقت زیارت و هدف از قرب الهی و تجدید عهد با اهداف و آرمانهای الهی امام حسین (ع) است. زیارت، ارتباط قلبی و روحی با بنده برگزیده خدا و استمداد از او در پیمودن راه پر پیچ و خم بندگی و عبودیت و یادآوری عظمت و بزرگی و تعالیم و آموزههای سعادت آفرین امام حسین (ع) است. با رجوع یه موضوع بندی متن زیارت میتوان به معارف زیارت عاشورا دست یافت و مصباح هدایت قرار داد:
امام حسین (ع) سعادتدهنده دنیوی و اخروی
مقام امام حسین (ع) در متن زیارت عاشورا چنین بیان شده است:
خداوندی که مقامت را گرامی داشت اللّهَ الَّذِی أَکْرَمَ مَقامَکَ
مقام ستودهای که برای شما نزد خداست الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللّهِ،
منزلتی که برای شما نزد او (خدا) ست، وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَکُمْ عِنْدَهُ
خون خدا و فرزند خون خدا و تنهای شهید شده که هنوز خونخواهیات انجام نگرفته، ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
فرزند رسول خدا، ابْنَ رَسُولِ اللّهِ
فرزند امیرمؤمنان و فرزند سرور جانشیان ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ
فرزند فاطمه سرور بانوان جهانیان، ابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ
آبرومند دهنده نزد خدا در دنیا و آخرت، اللّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَکَ وَجِیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ،
کرامت بخش: و مرا به وسیله تو کرامت بخشید، وَ أَکْرَمَنِی [بِکَ]،
از سوی خدا به مردمی درود و رحمت و آمرزش میرسد، مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ
خدا من در این روز و در این جایگاه و همه روزهای زندگیام به تو تقرّب میجویم، اللّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هذَا الْیَوْمِ، وَفِی مَوْقِفِی هذَا، وَأَیَّامِ حَیَاتِی
شفاعت کنندگی امام حسین در روز به قیامت شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، «در سجده».
روز عاشورا
روز دهم محرم الحرام سال ۶۱ هجری
آنانکه جانشان را در دفاع از حسین (درود بر او) بخشیدند. الَّذِینَ بَذَلُوا مُهَجَهُمْ دُونَ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِالسلام. «درسجده»:
و امروز روزی است که خوشحال شدند به این روز خاندان زیاد و خاندان مروان، به خاطر کشتن حضرت امام حسین (درود خدا بر او)؛ وَهذَا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَآلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ؛
خدایا این روز روزی است که به آن تبرّک جستند بنیامیه و فرزند جگرخوار، اللّهُمَّ إِنَّ هذَا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو أُمَیَّةَ وَابْنُ آکِلَةِ الْأَکْبادِ
خدا من در این روز و در این جایگاه و همه روزهای زندگیام به تو تقرّب میجویم، اللّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هذَا الْیَوْمِ، وَفِی مَوْقِفِی هذَا، وَأَیَّامِ حَیَاتِی
بیان سختی مصیبت و عزاداری روز عاشورا
ای اباعبدالله، هرآینه عزایت بزرگ و سنگین شد یَا أَبا عَبْدِاللّهِ، لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِیَّةُ
بر بزرگی بلا و مصیبتم، عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِی، «درسجده»:
و مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام بس دشوار و طاقتفرسا گشت وَجَلَّتْ وَعَظُمَتِ الْمُصِیبَةُ بِکَ عَلَیْنا وَعَلَى جَمِیعِ أَهْلِ الْإِسْلامِ
همانا مصیبتت بر من دشوار و طاقتفرسا شد، لَقَدْ عَظُمَ مُصابِی بِکَ
و سنگین و دشوار و طاقتفرسا شد مصیبتت در آسمانها بر همه اهل آسمان، وَجَلَّتْ وَعَظُمَتْ مُصِیبَتُکَ فِی السَّمَاوَاتِ عَلَى جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ
چه مصیبتی بزرگ است آن مصیبت و چه دشوار و طاقتفرسا است آن عزا در اسلام و در همه آسمانها و زمین. مُصِیبَةً مَا أَعْظَمَها وَأَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِی الْإِسْلامِ وَفِی جَمِیعِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ
که عطا کند به من به خاطر مصیبتزدگیام به شما برترین چیزی را که عطا کند به مصیبتزدهای به خاطر مصیبتش، أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یُعْطِی مُصاباً بِمُصِیبَتِهِ
سلامها
زیارت عاشورا با سلام بر امام حسین آغاز میشود و با سلام بر فدائیانش ادامه مییابد و انتها نیز با سلام بر امام حسین و یارانش پایان میپذیرد:
سلام بر توای اباعبدالله، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِاللّهِ،
سلام بر توای فرزند رسول خدا، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، [السَّلامُ عَلَیْکَ یا خِیَرَةَ اللّهِ وَابْنَ خِیرَتِهِ]،
سلام بر توای فرزند امیرمؤمنان و فرزند سرور جانشیان السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ
سلام بر توای فرزند فاطمه سرور بانوان جهانیان، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِینَ
سلام بر توای خون خدا و فرزند خون خدا وای تنهای شهید شده که هنوز خونخواهیات انجام نگرفته، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
سلام بر تو و جانهایی که به درگاهت فرود آمدند، السَّلامُ عَلَیْکَ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِکَ
از سوی من بر همگی شما سلام خدا باد برای همیشه تا هستم و تا شب و روز باقی است؛ عَلَیْکُمْ مِنِّی جَمِیعاً سَلامُ اللّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ؛
سلام بر توای اباعبدالله السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبا عَبْدِاللّهِ؛ «صد مرتبه»:
و (سلام) بر جانهایی که به درگاهت فرود آمدند، وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِی حَلَّتْ بِفِنائِکَ؛ «صد مرتبه»:
از سوی من سلام خدا بر تو باد همیشه تا هستم و تا شب و روز باقی است عَلَیْکَ مِنِّی سَلامُ اللّهِ أَبَداً مَا بَقِیتُ وَبَقِیَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ؛ «صد مرتبه»:
سلام بر حسین السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ؛ «صد مرتبه»:
و بر علی بن الحسین وَعَلَى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ؛ «صد مرتبه»:
و فرزندان حسین وَعَلَى أَوْلادِ الْحُسَیْنِ؛ «صد مرتبه»:
و یاران حسین؛ وَعَلَى أَصْحابِ الْحُسَیْنِ؛ «صد مرتبه»:
لعن و نفرینها
در زیارت عاشورا طیف مقابل امامت، که از در تخاصم و جنگ با امامان شیعه و حکومت آنان درآمدهاند مورد لعن ونفرین واقع شدهاند:
خدا لعنت کند امّتی که بنای ستم و بیداد بر شما اهلبیت را بنیان نهادند فَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ
و خدا لعنت کند قومی که شما را از مقامتان دور کرد وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ
و از مرتبههایتان برکنار نمود، مرتبههایی که خدا شما را در آنها جای داد وَأَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللّهُ فِیها،
و خدا لعنت کند امّتی که شما را کشتند؛ وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً قَتَلَتْکُمْ؛
و خدا لعنت کند آنان را که امکانات و توان جنگ با شما را برای ایشان تدارک دیدند، وَلَعَنَ اللّهُ الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتالِکُمْ
و لعنت کند پسر مرجانه و عمر بن سعد و شمر را وَلَعَنَ اللّهُ ابْنَ مَرْجانَةَ، وَلَعَنَ اللّهُ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ، وَلَعَنَ اللّهُ شِمْراً
و لعنت کند امّتی که مرکبها را زین کردند و لگام زدند و جنگ با تو را دنبال کردند؛ وَلَعَنَ اللّهُ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَأَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ؛
خدایا پس لعنت و شکنجهات را بر آنان دوچندان کن، اللّهُمَّ فَضاعِفْ عَلَیْهِمُ اللَّعْنَ مِنْکَ وَالْعَذابَ [الْأَلِیمَ]خدایا لعنت کن نخستین ستمکاری را که به حق محمّد و خاندان محمّد ستم کرد اللّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ؛ «صد مرتبه»
و آخرین کسی را که در این ستم از او پیروی نمود. وَآخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذلِکَ. «صد مرتبه»
خدایا لعنت کن جمعیتی را که با حسین پیکار کردند اللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصَابَةَ الَّتِی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ؛ «صد مرتبه»
و همراهی نمودند َشایَعَتْ؛ «صد مرتبه»
و پیمان بستند ووَبایَعَتْ؛ «صد مرتبه»
و پیروی کردند بر کشتن آن حضرت، وَتابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ، «صد مرتبه»
خدایا همه آنان را لعنت کن؛ اللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمِیعاً؛ «صد مرتبه»
خدایا اختصاص ده، اوّلین ستمکار را از سوی من به لعنت اللّهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنِّی
و آغاز کن به آن لعنت اولین را، وَابْدَأْ بِهِ أَوَّلاً،
سپس دومین و سومین و چهارمین را، ثُمَّ [الْعَن]الثَّانِیَ وَالثَّالِثَ وَالرَّابِعَ
خدایا یزید پنجم آنان را لعنت کن اللّهُمَّ الْعَنْ یَزِیدَ خامِساً،
و لعنت کن عبیدالله بن زیاد و پسر مرجانه و عمر بن سعد و شمر و خاندان ابوسفیان خاندان زیاد و خاندان مروان را تا روز قیامت. وَالْعَنْ عُبَیْدَ اللّهِ بْنَ زِیادٍ وَابْنَ مَرْجانَةَ وَعُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَشِمْراً وَآلَ أَبِی سُفْیانَ وَآلَ زِیادٍ وَآلَ مَرْوَانَ إِلى یَوْمِ الْقِیَامَةِ.
خدایا لعنت کن اباسفیان و معاویه و یزید فرزند معاویه را که از جانب تو بر آنان لعنت باد به جاودانگی جاودانها اللّهُمَّ الْعَنْ أَباسُفْیانَ وَمُعَاوِیَةَ وَیَزِیدَ بْنَ مُعَاوِیَةَ عَلَیْهِمْ مِنْکَ اللَّعْنَةُ أَبَدَ الْآبِدِینَ،
و خدا لعنت کند خاندان زیاد و خاندان مروان را و خدا همه بنی امیه را لعنت کند وَلَعَنَ اللّهُ آلَ زِیادٍ وَآلَ مَرْوانَ، وَلَعَنَ اللّهُ بَنِی أُمَیَّةَ قاطِبَةً
آن لعنتشده فرزند لعنت شده اللَّعِینُ ابْنُ اللَّعِینِ
دعا و سپاس به درگاه الهی
در زیارت عاشورا، دعاهای مختلفی ذکر شده که جهت دستیابی به سعادت دنیوی و اخروی شیعیان است:
خدایا سپاس تو را سپاس شکرگزاران بر مصیبتزدگی آنان، اللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرِینَ لَکَ عَلَى مُصَابِهِمْ، «ذکر درسجده»:
درخواست میکنم که خونخواهی تو را همراه پیشوای یاری شده از اهلبیت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) روزی من کند، أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ إِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
خدایا به حق حسین مرا نزد خود در دنیا و آخرت آبرومند قرار ده، اللّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَکَ وَجِیهاً بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی الدُّنْیا وَالآخِرَةِ،ای اباعبدالله من به خدا و رسولش و امیرمؤمنان و فاطمه و حسن تقرّب میجویم، به دوستی تو؛ یَا أَباعَبْدِاللّهِ، إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَى اللّهِ، وَ إِلى رَسُولِهِ، وَ إِلى أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، وَ إِلى فاطِمَةَ، وَ إِلَى الْحَسَنِ، وَ إِلَیْکَ بِمُوَالاتِکَ؛
و به خدا تقرّب میجویم وَأَتَقَرَّبُ إِلَى اللّهِ
پس درخواست میکنم از خدا که مرا به معرفت شما و دوستان شما گرامی داشت فَأَسْأَلُ اللّهَ الَّذِی أَکْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِکُمْ، وَمَعْرِفَةِ أَوْلِیَائِکُمْ
اینکه مرا در دنیا و آخرت با شما قرار دهد أَنْ یَجْعَلَنِی مَعَکُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ
و جایگاهم را نزد شما با پیشینهای نیک استوار بدارد وَأَنْ یُثَبِّتَ لِی عِنْدَکُمْ قَدَمَ صِدْقٍ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ،
و از او میخواهم که مرا برساند به مقام ستودهای که برای شما نزد خداست وَأَسْأَلُهُ أَنْ یُبَلِّغَنِی الْمَقامَ الْمَحْمُودَ لَکُمْ عِنْدَ اللّهِ،
و روزی کند خونخواهیام را به همراه امام هدایتگر آشکار و گویای به حق از خاندان شما؛ وَأَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثارِی مَعَ إِمامٍ هُدىً ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ؛
و از خدا میخواهم به حق شما و منزلتی که برای شما نزد اوست که عطا کند به من به خاطر مصیبتزدگیام به شما برترین چیزی را که عطا کند به مصیبتزدهای به خاطر مصیبتش، وَأَسْأَلُ اللّهَ بِحَقِّکُمْ وَبِالشَّأْنِ الَّذِی لَکُمْ عِنْدَهُ أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یُعْطِی مُصاباً بِمُصِیبَتِهِ
خدایا در این جایگاه مرا از کسانی قرار ده که از سوی تو به آنان درود و رحمت و آمرزش میرسد، اللّهُمَّ اجْعَلْنِی فِی مَقَامِی هذَا مِمَّنْ تَنالُهُ مِنْکَ صَلَواتٌ وَرَحْمَةٌ وَمَغْفِرَةٌ
خدایا حیاتم را حیات [آمیخته به عشق]محمّد و خاندان محمّد اللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
و مرگم را مرگ [در حال شیفتگی به]محمّد و خاندان محمّد قرار ده؛ وَمَماتِی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
بر زبان تو و زبان پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) عَلَى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
در هر کجا و هر جایی که پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) در آن ایستاد. فِی کُلِّ مَوْطِنٍ وَ مَوْقِفٍ وَقَفَ فِیهِ نَبِیُّکَ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
خدا من در این روز و در این جایگاه و همه روزهای زندگیام به تو تقرّب میجویم، اللّهُمَّ إِنِّی أَتَقَرَّبُ إِلَیْکَ فِی هذَا الْیَوْمِ، وَفِی مَوْقِفِی هذَا، وَأَیَّامِ حَیَاتِی
خدا را سپاس بر بزرگی بلا و مصیبتم، الْحَمْدُ لِلّهِ عَلَى عَظِیمِ رَزِیَّتِی، «درسجده»:
خدایا شفاعت حسین را در روز ورود [به قیامت]نصیبم کن اللّهُمَّ ارْزُقْنِی شَفاعَةَ الْحُسَیْنِ یَوْمَ الْوُرُودِ، «درسجده»:
و پیشینۀ نیک مرا نزد خود ثابت بدار به همراه حسین و یاران حسین، وَثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَأَصْحابِ الْحُسَیْنِ، «درسجده»:
و خدا زیارت شما را آخرین زیارت از سوی من قرار ندهد، وَلَا جَعَلَهُ اللّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّی لِزِیارَتِکُمْ؛ «صد مرتبه»:
که عطا کند به من به خاطر مصیبتزدگیام به شما برترین چیزی را که عطا کند به مصیبتزدهای به خاطر مصیبتش، أَنْ یُعْطِیَنِی بِمُصابِی بِکُمْ أَفْضَلَ مَا یُعْطِی مُصاباً بِمُصِیبَتِهِ
بیان عداوت دشمنان امام (ع)
دربخشهایی از زیارت عاشورا عمل و ویژگی دشمنان امام بیان شده است:
امّتی که بنای ستم و بیداد بر شما اهلبیت را بنیان نهادند أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ
قومی که شما را از مقامتان دور کرد أُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ
و از مرتبههایتان برکنار نمود، مرتبههایی که خدا شما را در آنها جای داد وَأَزالَتْکُمْ عَنْ مَراتِبِکُمُ الَّتِی رَتَّبَکُمُ اللّهُ فِیها،
امّتی که شما را کشتند؛ أُمَّةً قَتَلَتْکُمْ؛
آنان را که امکانات و توان جنگ با شما را برای ایشان تدارک دیدند، الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتالِکُمْ
امّتی که مرکبها را زین کردند و لگام زدند و جنگ با تو را دنبال کردند؛ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَأَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ؛
اوّلین ستمکار أَوَّلَ ظالِمٍ
نخستین ستمکاری را که به حق محمّد و خاندان محمّد ستم کرد أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ؛ «صد مرتبه»
و آخرین کسی را که در این ستم از او پیروی نمود. وَآخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذلِکَ. «صد مرتبه»
جمعیتی را که با حسین پیکار کردند الْعِصَابَةَ الَّتِی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ؛ «صد مرتبه»
و همراهی نمودند َشایَعَتْ؛ «صد مرتبه»
و پیمان بستند ووَبایَعَتْ؛ «صد مرتبه»
و پیروی کردند بر کشتن آن حضرت، وَتابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ، «صد مرتبه»
تولای حسینی
دربخشهایی از زیارت عاشورا دوستی و پیروی از راه وثابت قدم بودن در راه امام بیان شده است:
دوستم با کسی که شما را دوست داشت وَوَلِیٌّ لِمَنْ والاکُمْ
و پس از آن به شما نیز با دوستی نسبت به شما و دوستی نسبت به دوستان شما، ثُمَّ إِلَیْکُمْ بِمُوالاتِکُمْ وَمُوالاةِ وَلِیِّکُمْ
و به دوستی پیامبر و خاندان پیامبرت (درود بر او ایشان)؛ وَبِالْمُوَالاةِ لِنَبِیِّکَ وَآلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ؛
من در صلحم با کسی که با شما صلح کرد إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْای اباعبدالله من تا روز قیامت در صلحم با کسی که با شما صلح کرد یَا أَبا عَبْدِاللّهِ، إِنِّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکُمْ،
خدایا حیاتم را حیات [آمیخته به عشق]محمّد و خاندان محمّد اللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
و مرگم را مرگ [در حال شیفتگی به]محمّد و خاندان محمّد قرار ده؛ وَمَماتِی مَماتَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ
و پیشینۀ نیک مرا نزد خود ثابت بدار به همراه حسین و یاران حسین، وَثَبِّتْ لِی قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَکَ مَعَ الْحُسَیْنِ وَأَصْحابِ الْحُسَیْنِ، «درسجده»:
پدر و مادرم به فدایت، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی
تبری حسینی
دربخشهایی از زیارت عاشورا بیزاری جستن از دشمنان امام بیان شده است:
من بیزاری میجویم به سوی خدا و به سوی شما از ایشان و از شیعیان و پیروان و دوستدارانشان، بَرِئْتُ إِلَى اللّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ وَ [مِنْ]أَشْیاعِهِمْ وَأَتْباعِهِمْ وَأَوْلِیائِهِمْ
و به بیزاری [از کسی که با تو جنگید و به تو اعلام جنگ داد وَبِالْبَراءَةِ [مِمَّنْ قَاتَلَکَ وَنَصَبَ لَکَ الْحَرْبَ
و به بیزاری از آنانکه اساس ستم و جور بر ضدّ شما را پایهگذاری کردند وَبِالْبَراءَةِ مِمَّنْ أَسَّسَ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ
و بیزاری میجویم بسوی خدا و رسولش]از کسی که پایهگذاری کرد اساس این حادثه را و َأَبْرَأُ إِلَى اللّهِ وَإِلى رَسُولِهِ]مِمَّنْ أَسَّسَ أَساسَ ذلِکَ
و بنا نهاد بر آن بنیانش را وَبَنى عَلَیْهِ بُنْیانَهُ
و روان شد در ستم و بیدادش بر شما و شیعیان شما، وَجَرى فِی ظُلْمِهِ وَجَوْرِهِ عَلَیْکُمْ وَعَلَى أَشْیاعِکُمْ
از ایشان (دشمنان) به سوی خدا و شما بیزارم بَرِئْتُ إِلَى اللّهِ وَ إِلَیْکُمْ مِنْهُمْ
و به بیزاری از دشمنانتان و برپاکنندگان جنگ با شما و به بیزاری از شیعیان و پیروان آنها، وَبِالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِکُمْ، وَالنَّاصِبِینَ لَکُمُ الْحَرْبَ، وَبِالْبَراءَةِ مِنْ أَشْیَاعِهِمْ وَأَتْبَاعِهِمْ
و بیزاری از دشمنان شما را نصیب من کرد، وَرَزَقَنِی الْبَراءَةَ مِنْ أَعْدائِکُمْ
به بیزاری از اینان و لعنت بر ایشان بِالْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ، وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ،
انواع نفرین شوندگان
دشمنان امام و اسلام که براساس إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ مشمول زمان حال نیز میشوند:
پیکارکنندگان: جمعیتی را که با حسین پیکار کردند الْعِصَابَةَ الَّتِی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ؛ «صد مرتبه»
همراهی کنندگان با دشمن: و همراهی نمودند َشایَعَتْ؛ «صد مرتبه»
هم پیمانان با دشمن: و پیمان بستند ووَبایَعَتْ؛ «صد مرتبه»
پیروی کنندگان با دشمن: و پیروی کردند بر کشتن آن حضرت، وَتابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ، «صد مرتبه»
ملت بنیان گذار بنای ستم: امّتی که بنای ستم و بیداد بر شما اهلبیت را بنیان نهادند أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَالْجَوْرِ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ
دورکنندگان جانشینان امام از مقام خویش: قومی که شما را از مقامتان دور کرد أُمَّةً دَفَعَتْکُمْ عَنْ مَقامِکُمْ
تدارک کنندگان امکانات برای دشمن: آنان را که امکانات و توان جنگ با شما را برای ایشان تدارک دیدند، الْمُمَهِّدِینَ لَهُمْ بِالتَّمْکِینِ مِنْ قِتالِکُمْ
کسانیکه وسیله در اختیار دشمن بگذارند: امّتی که مرکبها را زین کردند و لگام زدند و جنگ با تو را دنبال کردند؛ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَأَلْجَمَتْ وَتَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ؛
اوّلین ستمکار
اولین و آخرین پیروی کننده از ستم: و آخرین کسی را که در این ستم از او پیروی نمود. أَوَّلَ ظالِمٍ وَآخِرَ تَابِعٍ لَهُ عَلَى ذلِکَ. «صد مرتبه»
مبارزه دائمی در خون خواهی امام حسین (ع)
اوج تاثیر گذاری زیارت عاشورا، روحیه جنگ آوری و جان فشانی در مبارزه با دشمنان اسلام در طول تاریخ (إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ) میباشد:
خون خدا و فرزند خون خدا و تنهای شهید شده که هنوز خونخواهیات انجام نگرفته، ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ
و دشمنم با کسی که شما را دشمن داشت؛ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداکُمْ؛
و در جنگم با کسی که با شما جنگید وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ،
و تا روز قیامت در جنگم با کسی که با شما جنگید وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکُمْ إِلى یَوْمِ الْقِیامَةِ
درخواست میکنم که خونخواهی تو را همراه پیشوای یاری شده از اهلبیت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) روزی من کند، أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثارِکَ مَعَ إِمامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ
و روزی کند خونخواهیام را به همراه امام هدایتگر آشکار و گویای به حق از خاندان شما؛ وَأَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثارِی مَعَ إِمامٍ هُدىً ظَاهِرٍ نَاطِقٍ بِالْحَقِّ مِنْکُمْ؛
پدر و مادرم به فدایت، بِأَبِی أَنْتَ وَأُمِّی
سخن پایانی
واقعه کربلا بعنوان یک حادثه بی نظیر و شعله فروزان در تاریخ تشیع باقی مانده است و با الگو گیری سبب قیامهای بسیاری علیه ظلم و ستم و بخصوص در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس گردید.
قرائت زیارت عاشورا در ایام مختلف و در مکانهای مختلف و بخصوص در روز عاشورا سفارش شده است و شیعیان جهان نیز بدان اهتمام دارند.
آنچه مهمتر از قرائت زیارت عاشورا است، شناخت معارف زیارت عاشورا و معارف قیام امام حسین (ع) و تعالیم و الگوگیری از آموزههای سعادت آفرین امام حسین (ع) است؛ و ارتقای روحیه حسینی زیستن و حسینی مردن بایستی درجامعه دمیده و فراگیر شود، تا جوامع اسلامی در برابر تهدیدات دشمنانی که کمر به تابودی اسلام ناب و احیای اسلام امریکایی هستند، بیمه شده و بساط ظلم و ستم به محاق رود.
گزارش از دکتر سید جواد هاشمی فشارکی
مراسم عزاداری شب عاشورای حسینی (علیهالسلام)
کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 1,218.0 MB
کیفیت متوسط و فرمت Mp4 و با حجم 150.4 MB
مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی (علیهالسلام) در حسینیه امام خمینی
مراسم عزاداری شب تاسوعای حسینی در حسینیه امام خمینی(ره) با حضور رهبر انقلاب اسلامی برگزار شد.
در این مراسم، حجتالاسلام والمسلمین سعدی در سخنانی با قرائت فقراتی از زیارتنامه حضرت ابالفضل العباس (علیهالسلام)، «حفظ و تعمیق رابطه با امام حق» و «ایستادگی و سازشناپذیری در مقابل جریان باطل و مرزبندی با آن» را دو درس مهم از سیره قمر بنیهاشم خواند و گفت: عهدی که خداوند از انبیاء و پیروان آنها گرفته این است که در مواجهه با باطل، پشت و عقبنشینی نکنند و کسانی که بر این عهد صادق و وفادار بمانند، در قرآن کریم، تحسین و تجلیل شدهاند.
فیلم مربوط به دیگران: روضهخوانی | آقای حاج محمدرضا طاهری
با توجه به پهنای باند اینترنت خود ، می توانید این فیلم را با کیفیت های مختلف زیر دریافت نمایید :
کیفیت خوب و فرمت Mp4 و با حجم 811.8 MB
کیفیت متوسط و فرمت Mp4 و با حجم 92.8 MB
السلام علیکم یا انصار دین الله
حضرت آیتالله خامنهای: «اساس دین با عاشورا پیوند خورده و به برکت عاشورا هم باقى مانده است.» ۱۳۷۲/۰۳/۲۶
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت ایام محرم، لوح «السلام علیکم یا انصار دین الله» را منتشر میکند.