نماهنگ | فریاد ابراهیمی امام
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در دیدار دانشآموزان و دانشجویان (۱۳۹۵/۸/۱۲) که به مناسبت روز ملی مبارزه با استکبار جهانی برگزار شد، با اشاره به اینکه برخی افراد برخی حرفهای غیرواقع را به امام (رحمهالله) نسبت میدهند، جوانان را به نپذیرفتن این حرفها و تحقیق در مواضع و بیانات ایشان توصیه کردند و فرمودند: «سفارش من به جوانها این است که با چشم باز نگاه کنید، با بصیرت نگاه کنید، هر حرفی را از هر گویندهای نپذیرید. مبدأ حرکت و مبدأ انقلاب، امام بزرگوار است، حرف او را حجّت بدانید؛ نگاه کنید ببینید امام چه میگفت. نگویند اگر امام هم امروز بود، اینجوری عمل میکرد؛ نخیر، این غلط است؛ ما سالهای متمادی با امام بودیم و امام را بهتر از آنها میشناسیم. امام اگر امروز بود، همان فریاد ابراهیمی، همان فریاد بت شکن را امروز هم میزد؛ همان فریادی که ملّت را بیدار کرد و به انقلاب رساند. خب شما که میگویید مرگ بر آمریکا، ما هم که موافقیم، حرفی نداریم.»
به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR نماهنگ «فریاد ابراهیمی امام» را دربارهی مواضع ضد استکباری حضرت امام خمینی (رحمهالله) منتشر میکند.
سخنان منتشرنشده روح الله حسینیان درباره منتظری؛
امام گفت آقای منتظری هم خودش فاسد است و هم شاگردانش/ از آقای هاشمی بخواهید سخنان امام درباره آقای منتظری را نقل کنند!
به گزارش عمارنامه، در سال 1371 و در اوج تکاپوی جناح چپ برای طرح آیت الله منتظری در مقابل رهبری انقلاب اسلامی، حجت الاسلام روح الله حسینیان دادستان وقت دادگاه ویژه تهران، در ابتکاری جسورانه دستور تفتیش دفتر آقای منتظری را داد و در اثر این تفتیش، حجم گسترده ای از شبنامه ها کشف شد. این اقدام انقلابی موجب شد تا حجت الاسلام حسینیان در یک سخنرانی در جمه طلاب به توصیف ماجرا و نظرات امام خمینی(ره)درباره آقای منتظری بپردازد. قابل ذکر است در زمان ایراد این سخنرانی هنوز نامه شش فروردین امام خمینی به آقای منتظری منتشر نشده بود. متن کامل این سخنرانی را در ادامه میخوانید:
با توجه به مسئلهای که اخیراً در شهرستان قم پیش آمد ، مصلحت میبینم که جریان آقای منتظری با توجه به وظیفهای که مسئولین و نظام و روحانیت و مبلغین در قبال این جریان خطرناک دارند را مطرح نمایم.
ابتدا به عنوان مقدمه لازم است عرض کنم که یکی از مسائلی که در اسلام مورد تأکید واقع شده است و پیامبر اسلام روی این مسئله تاکید نمودهاند، مسئله نصیحت ائمهمسلمین است. در رابطه با این مسئله چنانچه به قرآن کریم و روایت ائمه(ع) مراجعه کنیم، خواهیم دید که برداشت ما و جامعه اسلامی از مسئله نصیحت ائمه مسلمین برداشت غلط و اشتباهی میباشد و شاید علت آن مناسبتهای تاریخی است که در بین جوامع اسلامی مخصوصاً تشیع شکل پیدا نموده است. وقتی مسئله نصیحت ائمه مسلمین را میشنویم ، این معنی به ذهن همه میآید که باید مسئولین و رهبران نظام اسلامی را نصیحت کرد و امر به معروف و نهی از منکر نمود. و عدهای هم با همین تفسیر و برداشت غلط ، انتقادات گزندهای را مطرح میکنند. چنانچه به قرآن مراجعه کنیم خواهیم دید که آیاتی که متضمن ماده نصیحت میباشند ، دارای معنایی غیر از معنای امر به معروف و نهی از منکر میباشند. نصیحه الله و نصیحه للرسول ، نصیحت خدا قطعا به معنای امر به معروف کردن خدا نمیباشد و همینطور نصیحت رسول به معنای امر به معروف و نهی از منکر رسول نمیباشد. من فعلا تصمیم ندارم وارد این بحث علمی شوم و شما اگر به آیات قرآن در این رابطه مراجعه کنید؛ خواهید دید که مراد از نصیحت در قرآن غیر از معنائی است که در اذهان ماها میباشد. در این بخش از صحبت روایتی را به عنوان تیمن و تبرک ذکر میکنم و این قسمت از بحثم را خاتمه میدهم. قال رسولالله ( ص): الدین النصیحه. قلنا یا رسولالله لمن؟ قال : لللّه و لکتابه و لرسوله و للمسلمین(ع) ، پیامبر (ص) فرمود همه دین نصیحت است. سؤال کردند که نصیحت یعنی چه؟ و نصیحت برای که؟ حضرت فرمود: نصیحت برای خدا و برای کتاب خدا و برای رسولخدا و ائمه مسلمین(ع) و با مراجعه به کتب لغت معتبر از قبیل اقرب و مصباح هیچکدام نصیحت را به معنی امر به معروف و نهی از منکر معنی نکردهاند، بلکه در این کتب نصیحت به معنای خلوص، صفا و عمل تفسیر شده است، و در قرآن کریم هم بیشتر به معنای خالصانه و صادقانه عمل کردن در برابر خدا و رسولش و ایمان مخلصانه داشتن به کتاب خدا و نیز به معنای خیرخواه بودن به کار رفته است و اگر هم احیاناً در بعضی جاها گفته شده که به معنای امر به معروف و نهی از منکر است ، از باب ذکر مصداق میباشد، از این جهت که آمر به معروف نسبت به رهبر مخلص و صادق است میتواند از این در خلوص و صدق امر به معروف کند و یا تذکر دهد، بنابراین یکی از وظایف ما اعتقاد راسخ داشتن و مخلصانه عمل کردن و صادق بودن با رهبری است. و باید به مردم تذکر داد که وظیفه ما در قبال رهبری و یا رهبران و یا ولیمسلمین صادقانه و مخلصانه عمل کردن و ایمان داشتن به آنها میباشد.
متأسفانه این اشتباه تاجائی پیش رفته که معمولاً آقای منتظری هم برهمین مبنای نصیحت ائمهمسلمین همیشه چه درزمان حضرت امام( ره) و چه الان، دستاندازهایی را برای نظام و مسئولین درست کردهاند، و خوب است در اینجا جملهای که آخرین نظر حضرت امام(ره) در رابطه با آقای منتظری است ، را ذکر نمایم . بعد از اینکه حضرت امام (ره) نامه 6/1/68 را خطاب به آقای منتظری نوشتند. مسئولین نظام از جمله مقام معظم رهبری ریاست محترم جمهوری، آیتالله مشکینی و عده دیگر خدمت امام(ره) رسیدند و اصرار کردند که این نامه پخش نشود. لازم به ذکر است که نامه را به رادیو تلویزیون جهت پخش داده بودند، حضرت امام(ره) به حاج احمد آقا دستور دادند که نامه را از رادیو تلویزیون پس بگیرند که ایشان هم پس گرفتند ولی حضرت امام در آن جلسه جملهای را به آقایان فرمودند من این را با شاهد عادلی که آنجا بود نقل میکنم، شما میتوانید از این افراد ( مقاممعظمرهبری –ریاست محترم جمهوری- آیتالله مشکینی، آیتالله امینی و حاجاحمد آقا) سؤال کنید. امام(ره) فرمودند: البته اینکه من نامه را پس بگیرم ، نه اینکه پشیمان شدم و نه اینکه اصرار شما مرا وادار کرد که من این نامه را پس یگیرم، فقط ترسیدم که با پخش این نامه ، خون مردم به جوش آید و بریزند آقای منتظری را بکشند که آقای منتظری یک شیخ فضلالله نوری برای انقلاب بشود. من از این ترسیدم و آقای منتظری هم خودش فاسد است و هم شاگردی که تربیت کند فاسد تربیت میکند این عین جملات مبارک حضرت امام(ره) هست. و میتوانید که البته وظیفه هم هست ، مراجعه کنید و از این آقایان بخواهید که حالا مقاممعظمرهبری مسئلهاش جداست و نباید هم ایشان وارد این مسائل شوند ولی نسبت به بقیه آقایانی که در آن جلسه حاضر بودند بنویسید و از آنها بخواهید تا اینکه این مسئله در تاریخ گم نشود و خیانتی به تاریخ نشده باشد. و در مدتی که گذشته حرف حضرت امام(ره) ثابت شده است. و این نامه حضرت امام(ره) که خوانده نشد در تاریخ شباهت به نامه پیامبر(ص) دارد که نوشته نشد. بدین شکل که پیامبر(ص) فرمودند قلم و دوات بیاورید تا نامهای بنویسم که بعد از مرگ من هرگز گمراه نشوید، ولی نیاوردند و این نامه حضرت امام(ره) که نوشته شد ولی خوانده نشد همان اثر تاریخی را داشته.
لازم است که نظام و روحانیت با ادله مختلفی با آقای منتظری برخورد نمایند و اگر برخورد نشود یک خطر است برای انقلاب .
اولاً من معتقد هستم هرکسی که با حضرت امام(ره) در افتاد، بالاخره یک روزی خداوند نتیجه اعمالش را در رسوائیش متبلور میکند.
ما معتقد هستیم چیزی را که حضرت امام(ره) آغاز و شروع کرده آن را ادامه دهیم. شما بدانید که اگر ما ساکت بنشینیم ؛ منحرفین ساکت نخواهند نشست. کسانی که با حضرت امام(ره) مسئلهدار بودند آنچنان بیادبانه با امام برخورد میکرد که من یکمرتبه به او اعتراض کردم که آقا اگر میگویی خمینی آقا هم بگو. و حالا یک مقامی از تو گرفته شود اینجور برخورد میکنی! همین آقا الان یکی از سینهچاکان آقای منتظری است.
اگر به خاطر داشته باشید آن سی نفر از نمایندگان سابق مجلس که خدمت آقای منتظری رسیدند و ما هم برخورد کردیم، یکی از همان آقایان اعتراف کرد که این کُشتی بود که ما آغاز کردیم ولی پشتمان یه زمین زده شد. ما دقیقاً خبر داریم و عدهای هم اعتراف کردند که کسانی که دل خوشی از وضعیت فعلی نظام و از رهبری نداشتند، جلسه گرفتند که مرجعیت آقای منتظری را مطرح کنند ، چرا که به اصطلاح آنها مرجعیت آقای منتظری بادش دم و دستگاه را خواهد برد، این نتیجهای است که آنها گرفتند و شما مشاهده کردید که اینها شروع کردند آقای منتظری را مطرح کردند و در روزنامهها بردن و عکسش را پخش کردن و اطلاعیه دادن و دیدنی رفتن. بنابراین اگر ما ساکت بنشینیم و آنهایی که درد دین و درد انقلاب دارند ساکت مینشینند ، قطعا منحرفین ساکت نخواهند نشست.
واقعا این آقای منتظری شخصیتی است که ما نمیتوانیم بیتفاوت ازکنارش بگذریم، شخصیتی است که جهانبینیاش در چهاردیواری خانهاش محدود است و همه مردم را از دید سید هادی و سعید و در زمانی هم که سید مهدی بود از دید او بررسی میکرد.
من تصمیم گرفتم که به صورت جدی مسائلی که بین ما و ایشان گذشت مطرح نمایم، شما ببیینید شخصیت دوگانه و دوگانه برخورد کردن آقای منتظری چه خطری برای انقلاب به دنبال داشت و چرا حضرت امام(ره) چنین کاری کرد. آقای منتظری نسبت به اطرافیان و بیت و هواداران خودش آنچنان دست و دل باز برخورد میکند که نسبت به هیچ کس حاضر نیست اینگونه برخورد نماید.
عده ای از دوستان در جریان دستگیری سیدمهدی خدمت آقای منتظری رسیدند و گفتند که سیدمهدی و اطرافیان شما مرحوم شمس آبادی را به قتل رساندند، شیخ قنبرعلی را به قتل رساندند، تعداد کثیری را به قتل رساندند، با این حال شما چطور از این ها دفاع میکنی؟ آیا هنوز مسئله برای شما حل نشده است؟ ایشان فرمود که: مگر آقای شمس آبادی آدم خوبی بود. من شاهد دارم بر این مطلب، آقای معاون وزیر اطلاعات که از طلاب بسیار متدین است و آقای... که از طلاب بسیار متدین است شاهد بودند. بروید از آن ها سوال کنید؛ ایشان با همین صراحت این جمله را بیان کردند.
البته ما تعجب کردیم که چگونه کسی که کسی که ادعای مرجعیت و رهبری آینده نظام دارد، با این صراحت میگوید مگر آقای شمس آبادی خوب بود. کشتند که کشتند. حالا آقای شمس آبادی آدم انقلابی نبود؛ از طرفداران آقای خوئی هم بود؛ مگر کسی که طرفدار مرحوم آیت الله خویی بوده و یا درس ایشان را رفته به این راحتی میتوان او راکشت.
حالا آقایی که نسبت به دیگران با این سعه صدر برخورد میکند، وقتی که دو نفر از هواداران خودش دستگیر میشوند چه علم شنگه ای به پا کرده است. و میگوید بچه های انقلاب در زندان ها هستند. چطور شد خونی مثل شمس آبادی رنگی ندارد، اما با دستگیری چهارتا طرفدار تو آسمان و زمین یکی شدهاند. این شخصیت، شخصیت متناقضی هست. شخصیت دوگانه است. شخصی است که نسبت به اطرافیان خودش با دست و دل بازی و سعه صدر برخورد میکند، اما نسبت به دیگران اینگونه نیست.
آقای منتظری دائما در سخنرانی هایش مطرح میکند که من مصالح انقلاب و نظام را بر مصالح شخصی خودم ترجیح میدهم ولی حقیقتا ایشان در عمل خلاف این ادعا را ثابت کردهاند؛ شما امروز ببینید وضعیت فعلی انقلاب را ، مسئولیتی که نظام جمهوری اسلامی در قبال جهان اسلام دارد. مسئله سلمان رشدی که امروز یک دستاویزی برای برای دشمنان انقلاب علیه نظام شده؛ مسئله حقوق بشر ی که امروز به عنوان یک چماق علیه انقلاب بلند کردهاند...حالا اگر مقام ریاست جمهوری یک مصاحبه ای انجام دادند در برابر ادعای نقض حقوق بشر در ایران و فرمود که ما زندانی سیاسی نداریم. ایشان بیاید با صراحت بگوید که: این آقا در مصاحبهاش میگوید ما زندانی سیاسی نداریم، مگر مردم نمیفهمید، نمیفهمند که بچه های انقلاب در زندان هستند. کدام بچه های انقلاب در زندان ها هستند؟ حداقل انسان باید اینقدر عقل داشته باشد که اگر ادعا میکند من مادر انقلاب هستم و دیگران دایه انقلاب، مادر انقلاب در این موقعیت چنین مطالبی را مطرح نمیکند.
اینجا است که من عرض میکنم از صحبت های این آقا پیداست که مصالح شخصیاش را بر مصالح انقلاب ترجیح میدهد.
شما اگر در صحبت های اخیر ایشان دقت کنید، میبینید که ایشان درصدد تحلیل خرابی های سابق خودش است، یک چیزی درست کرده که مواضع امام را زیر سوال ببرد؛ بدین صورت که اگر حضرت امام در برابر ایشان چنین موضعی گرفتند، بگوید که موضع گیری های حضرت امام براساس اطلاعات غلط بوده است و در نتیجه من آدم صالحی بودم. ایشان در همن سخنرانی های اخیرشان فرمود که: یکی از بزرگان که در تهران هست از قول بچه های اطلاعات به من گفت که ما خدمت حضرت امام رفتیم و این را القا کردیم که منافقین رو آقای منتظری نفوذ دارند. الان آن آقایان توبه کردهاند و نمیدانند که آقای منتظری آن ها را میبخشد یا نه این مبنایی است که انسان میآید درست میکند و بعد بگوید که فلان کس گفته حالا معلوم نیست که چنین کسی باشد یا نباشد. برای چی هست، برای اینکه تصمیم گیری های امام بر مبنای اطلاعات غلط بوده، و اگر من عزل شدم و با من برخورد شد، بر اساس اطلاعات غلط بوده، بنابراین من سالم هستم و دیگران هم اشتباه میکنند . این است متناقض بودن شخصیت آقای منتظری.
آقای منتظری هروقت که صحبت میکند، میگوید که: من همیشه سکوت کردم و این سکوتم هم به خاطر اسلام بوده . وی در سکوتش هزارویک حرف غلط و درست علیه انقلاب ردیف میکند و علیه نظام موضعگیری میکند.
آقای منتظری شما اگر واقعا سکوت کردهاید، مسخره کردن انقلاب و مسخره کردن راهپیمایی 22 بهمن چه معنایی دارد؟ اگر شما سکوت کردی، این جمله که مسئولین نظام را کله گنده معرفی میکنید و میگویی در قیامت حقم را از آن ها خواهم گرفت به چه معناست؟ چه حقی از شما؟ آیا اگر به تعبیر شما همین کله گنده های نظام مانع پخش نامه 6/1/68 حضرت امام نمی شدند، مردم پوست از سر تو نمیکندند؟ این چه تعبیری است که شما نسبت به مسئولین نظام کردهاید، و از آن طرف همیشه ادعا میکنید که من سکوت کرده ام؟
شما در هر سخنرانی که کردید میگویید که من سکوت کردم و سکوتم هم برای خدا بوده است، ولی از آن طرف بزرگترین نیش را هم به انقلاب میزنید.
این مقدمه ای بود که در رابطه با آقای منتظری عرض کردم.
چنانچه شما مطلع هستید، اخیرا پنج ، شش نفر از افرادیکه به ادعای ما توطئه گر بودند دستگیر شدند. یک نفر از این ها به نام دائی در زمان مهدی هاشمی چند مرتبه دستگیر و آزاد شد و یکی هم به نام حاج داوود کریمی که ایشان زمانی فرمانده سپاه تهران بود، که ایشان درگیری با فرماندهی سپاه به وجود آورد و اگر یادتان باشد، حضرت امام توسط شهید محلاتی پیامی فرستاده بودند که این ها توبه کنند به واسطه کاری که در زمان جنگ انجام دادند که تصمیم داشتند سپاه تهران اعتصاب کنند و بعد هم ایشان مرتکب قتلی شدند و از سپاه بیرون رفت و اخیرا هم دستگیر شد.
ما پس از آنکه اطلاعیه های فراوانی را در سطح دانشگاه ها و مساجد دیدیم، کار روی این گروه را آغاز کردیم و حدودا یک ماه قبل پنج، شش نفر از این ها دستگیر شدند، که کار این گروه تهیه و توزیع اطلاعیه بود. کار دیگر این ها شایعه سازی بود. حالا شما مسئله شایعه سازی را دقت کنید که این ها از کجا شروع کردند. اولین کاری که این ها انجام دادند و طبق اعتراف خودشان با سید هادی داماد آقای منتظری هم هماهنگی کردند. اولین کار این بود که نامه 6/1/68 امام را انکار کردند و در این رابطه تمسک کردند به فرمایش حضرت امام مبنی بر اینکه هرچیزی که از من نقل شده باید کتبی باشد و بر این اساس تحلیل کردند که چون این نامه پخش نشده است بنابراین چنین نامهای وجود ندارد. اما غافل از این که خود آقای منتظری در پاسخ نامه امام نوشتند که عطف به مرقومه 6/1/68 حالا انسان اینقدر باید شعور داشته باشد که چیزی را که میخواهد انکار کند، لااقل جوانب امر را هم بررسی نماید. در هر صورت این نامه را این ها انکار کردند. در همین رابطه اطلاعیه هایی را در سطح وسیعی پخش کردند بعد از این مرحله، در مرحله دوم نسبت به بیت حضرت امام شایعاتی را مطرح کردند از این قرار که احمدآقا از این کارش پشیمان شده و توبه کرده و کسی را هم منزل آقای منتظری فرستاده و از او معذرت خواهی کرده است. لازم است یادآوری کنم که منشاء این شایعه ظاهرا دفتر آقای منتظری بوده است.
از همه اینها خطرناکتر اینکه اینها کارشان را بر این مبنا قرار دادند که حضرت امام(ره) را زیر سوال ببرند تا ایشان(آقای منتظری) تبرئه شوند. در این رابطه جزوه ای به نام (اسلامزدائی چرا)منتشر کردند و تعریفهایی را که حضرت امام(ره) نسبت به آقای منتظری داشته، ذکرکردند، و بعد هم مطرح کردند که عزل آقای منتظری در اواخر عمر حضرت امام(ره) بوده است که در آن زمان، حضرت امام(ره) مریض بوده است و چون مریض بودند، تصمیمات ایشان عاقلانه نبوده است و خود ایشان تصمیم گیرنده نبوده است. و آقای هاشمی رفسنجانی و احمدآقا در تلاش برای گرفتن قدرت، حضرت امام(ره) را به چنین کاری وادار کردند، خدا میداند که حضرت امام(ره) چقدر حساس بودند نسبت به اینکه به او بگویند، دیگری به او القا میکند، من هیچوقت نشنیدم که حضرت امام(ره) نسبت به مسئلهای حساسیت نشان دهدو بگوید من راضی نیستم و نمیگذارم، ولی اگر کسی میگفت فلان مطلب را به امام (ره) القاء کردند، ایشان میفرمودند من راضی نیستم و این را نمیبخشم، در یک جریانی که از صداوسیما پیشآمده، چند نفر گفتند که این مسئله را به امام(ره) القاء کردند ، بعد امام پیام دادند و فرمودند بگوئید که من نمیبخشم و نمیگذرم. اینها آمدند همین مسئله را به امام نسبت دادند که حضرت امام در آن موقع حال خوشی نداشتند و در نتیجه تصمیمات درست و براساس اندیشه امام نبوده است.
بعد از اینکه دستگیر شدند، در منزل یکی از این آقایان تعدادی قبضه اسلحه کشف شده، من نمیگویم که اینها طرح براندازی داشتند و نمیگویم اینها قصد ترور داشتند ، چون چیزی هم ثابت نشده، ولی مشکوک است و باید بررسی کنیم.
در منزل یکی از همین آقایان، پنج قبضه اسلحه خودکار بود، که کار این اسلحهها به این صورت است که در آن گلوله جاسازی میکنند و با فشار دادن یک دکمه، انسانی را از بین میبرند، بدون اینکه کسی متوجه باشد، گلولههای زهرآگین. من نمیگویم که اینها برای ترور کسی بوده، اما به هرحال چیز مشکوکیست که این سلاحها در خانه اینها به چه منظوری بوده است.
اینها اعتراف کردند که ما با آقای منتظری ارتباط داشتیم و خیلی از مسائلمان را با ایشان مشاوره میکردیم و همینطور با سیدهادی هم تماس داشتیم و اطلاعیهای که مینوشتیم، میرفتیم پیش ایشان و ایشان هم تایید میکرد، و پس از تایید آن را تکثیر میکردیم. بنابراین اینها نسبت به ارتباط با آقای منتظری و بیت ایشان اعتراف نمودند.
این اطلاعیه ها که هم علیه حضرت امام(ره) و هم علیه مقام معظم رهبری میباشد و درآن آقای منتظری تبرئه شده، هم در تهران و هم در بیت آقای منتظری تهیه و توزیع میشده است.
دو نفر از همین آقایان که هنوز دستگیر نشده بودند خدمت آقای منتظری رفتند و آقای منتظری هم به آن دو نفر میگوید که من عکس العمل نشان نخواهم داد و شما هم به کارتان ادامه دهید.
به هر حال ما از عکس العمل آقای منتظری مطلع بودیم و منتظر عکس العمل بودیم. تا اینکه ایشان در تاریخ 21/11 عکس العمل نشان دادند و آن سخنرانی بسیار نازیبا را انجام داد. حالا شما ببینید کسی که ادعای مادری انقلاب میکند و داعیه زائل شدن حقش را دارد، نسبت به انقلاب چگونه برخورد میکند، بعنوان نمونه من به بعضی از صحبتهای ایشان اشاره میکنم، (( فردا روز 22 بهمن است. مردم به اصل انقلاب پشت نکردهاند، بدون رودربایستی باید بگویم مردم انقلاب و امنیت انقلاب را میخواهند و اشخاص این را به حساب خودشان نگذارند که مردم از آنها طرفداری و پشتیبانی کنند، حساب اشخاص جداست، من به خود امام هم گفتم، احمد هم آنجا بود که آقا سازمان سیا به ک.گ.ب نفوذ کرد و ک.گ.ب شوروی هم در سازمان سیا نفوذ کرد، آیا شما احتمال نمیدهید که در ارگانهای ما هم نفوذ داشته باشند که حتما دارند، آن آقا(اشاره به ریاست محترم جمهوری) در مصاحبهاش میگوید: ما اصلا زندانی سیاسی نداریم، البته خوب این حرف مصرف خارجی دارد و میخواهد به آنها بگوید ولی مگر مردم ما نمیدانند بچههایشان الان در زندانها هستند.
به هرحال ایشان بسیار سخنرانی زشتی انجام میدهند و سخنرانی ایشان باعث عکسالعمل طلبهها در درس ایشان میشود، عدهای بلند میشوند و شعار میدهند و به آقای منتظری میگویند مگر بنا نبود شما در سیاست دخالت نکنید، پس چرا این صحبتها را میکنید، و در روز جمعه هم عدهای پس از نماز جمعه در قم تظاهرات میکنند و تابلوی دفتر ایشان را میکشند و بعد بچههای سپاه آمدند و جمعیت متفرق شدند، شورای تامین هم تصمیم گرفتند که موانعی را که حضرت امام(ره) در زمان حیاتشان امر فرمودند، برداشته شود، که بیت آقای منتظری مثل بقیه بیوت عادی باشد... تا فرماندهان رده بالای سپاه به قم میروند در جلسه مجددا شرکت میکنند و بدلیل اینکه به هرحال اینکار موجب احیای مجدد آقای منتظری هست، مخالفت میکنند و این کار صورت نمیگیرد.
روز شنبه هم وقتی که درس شروع شد، یکی از طلبهها بلند شده و سخنرانی کرد و تقریبا تمام مطالب آقای منتظری را جواب داد و انتقاد کرد، آن طلبه کسی بود که شش سال در درس آقای منتظری شرکت میکرد. وقتی که آقای منتظری اوضاع را متشنج میبیند، اعلام میکنند که درس تعطیل است. بعد هم یکی از طلبههای نجفآباد با چاقو به طلبههایی که علیه آقای منتظری شعار میدادند حمله کرد و با یکی از طلبهها هم چاقو میخورد، البته شناسائی شده و دستگیر هم شده است و الان هم در زندان میباشد و تا حدودی هم اعتراف کرد.
پس از این مراحل با من تماس گرفتند و جلسه دادسرای ویژه و وزارت اطلاعات تشکیل شد و در نهایت تصمیم گرفته شد که نمایندهای از تهران جهت بررسی مسئله به قم برود و هرچه که تشخیص داد انجام بشود که قرعه بنام من افتاد، و ما در قم با نیروی انتظامات، سپاه، شهرداری، اطلاعات، جلسهای را تشکیل دادیم و سرانجام تصمیم گرفتیم که کار ناتمام حضرت امام (ره) را تمام کنیم، حضرت امام دیوارها را برداشته و ماهم در و پنجرهها و نردههایی که کوچهها را بسته بودند٬ به هرحال عملیات از ساعت 10 شب شروع شد و ساعت 3 خاتمه پیدا کرد بدون اینکه کوچکترین اتفاقی رخ دهد.حفاظت عملیات هم بعهده نیروی انتظامی بود، و یک نفر سپاهی هم در عملیات شرکت نداشت. این مطلب را از این جهت عرض میکنم که اینها شایعه کردند که هزار نفر از نیروهای سپاه در آن شرکت داشتند. در هر صورت بازرسی صورت گرفت. پنج خانه که متعلق به بیت آقای منتظری بود و کارهای دفتری انجام میدادند چندین وانت بار ازهمین اطلاعیهها در این خانهها کشف شد، و به صراحت میگویم که لانه فاسد در همین خانههای اطراف بیت آقای منتظری بوده است که این خانه در دست سعید و سید هادی بودهاند.
چندین وانت بار از همین اطلاعیهها که حتی چندین کارتن پاکت تمبر کرده و آماده که ظاهرا میخواستند این اطلاعیهها را داخل اینها بگذارند و پست کنند در کنار اینها بود. به هرحال وسائل تکثیر اطلاعیهها هم جمعآوری شد و موانع هم برداشته شد و دفتر ایشان هم پلمپ شد، البته دلیل پلمپشدن دفتر این بود که مقداری پول داخل دفتر بوده و ما موقت پلمپ کردیم که صبح تحویل مسئولین دفتر دادیم. بقیه خانهها هنوز پلمپ هستند، حسینیه هم بعد از دو روز بازگردانده شد. ولی نسبت به بقیه خانهها تصمیم این است که تحویل داده شود. البته این خانهها مربوط به سپاه بوده و سپاه خودش در این رابطه تصمیمگیری نماید.
از فردای همان شب ، اینها تلاش وسیعی کردند که نجفآباد را بهم بریزند و در این رابطه با بازار تماس گرفتند، با مردم تماس گرفتند و درخواست کردند که تعدادی ماشین بفرستند و بازار را تعطیل کنند و تظاهرات کنند. ولی خوشبختانه حتی یک نفر هم جواب مثبت نداد و اینها میگفتند که این نجفآبادیها چقدر نامرد هستند و ما احتمال نمیدادیم که این قدر نامرد باشند. دومین کار اینها پس از آن جریان شایعهسازی بود. که اینها چه کار کردند، دو هزار نیرو شرکت کرد. هزار نفر سپاهی شرکت کرد، شایعه کردند که پول شهریه را بردند، البته این قسمت را راست گفتند، از این جهت که داخل اطلاعیهها یک گونی پول بود، که ما احتمال دادیم که این پولها را میخواهند به آقایانی که درهمین رابطه هستند بفرستند، لذا آن پول را آوردیم ولی وقتی که صبح متوجه شدیم پول مربوط به خود آقای منتظری است آن را برگرداندیم. در اطلاعیههایشان اعلام کردند که اساتیدی مانند آیتالله صانعی و آیتالله مؤمن در درس با ما همدردی کردند که لازم است عرض کنم که تمام اینها دروغ بوده است. مگر کسی جرأت میکند که وقتی آقای منتظری آن گونه وقیحانه حرف زده، از اوضاع دفاع کند. روح امام(ره) بر ما حاکم است و کسی چنین جرأتی ندارد. البته دو سه نفر به من اعتراض کردند که چرا چنین کاری را انجام دادید و آنها هم کسانی بودند که در زمان حضرت امام(ره) به ایشان هم اعتراض کردند. و من هم گفتم وقتی کار حضرت امام(ره) برای شما توجیه نیست، چگونه کار من برایتان قابل توجیه باشد؟ در هرصورت اینها شایعات فراوانی را پخش کردند.
خوشبختانه افرادی از مدرسین به ما اعلام کردند که شما نامهای به ما بنویسید تا ما این شایعات را تکذیب کنیم، چرا که دفتر آقای منتظری این کار را برای آبروریزی ما انجام داده است و ما هم انشاءالله همین کار را خواهیم کرد.
از جمله انتقادات دوستانهای که به ما شده یکی این بود که چرا شما شب وارد عمل شدید؟ و اینکه چرا بازرسی صورت گرفت . اما اینکه چرا شب انجام دادیم چند دلیل داشت. اولاً همین کار را در زمان حضرت امام(ره) شب انجام شد و ما هم از حضرت امام(ره) تبعیت نمودیم. ثانیاً بالاخره کسی که موافق دارد احتمال میرفت که اگر ما آن کار را در روز انجام میدادیم چند نفر از همان چاقوکشهائی که سر درس ایشان هم چاقو کشیدند میآمدند که دو تا اتوبوس را آتش میزدند و یا چهارتا سنگ پرتاب میکردند و موافق و مخالف با هم درگیر میشدند و در نتیجه خوراک تبلیغاتی برای رادیوهای بیگانه درست میشد. بنابراین بهترین زمان شب بود که حتی در آن شب یک نفر هم به صحنه نیامد چرا که مردم خواب بودند و در آرامش کامل آن کار انجام شد. و الحمدلله هیچ اتفاق ناگواری از قبیل خونریزی و ضرب وشتم پیش نیامد.
و اما اینکه چرا بازرسی کردیم: ما ازقبل اطلاع داشتیم که لانه فساد در بیت ایشان است و اطلاعیههایی که علیه حضرت امام(ره) علیه مقاممعظمرهبری و در تبرئه آقای منتظری بوده از داخل خانه ایشان تهیه و توزیع میشد. لذا بازرسی انجام دادیم و اسنادی را برداشتیم ، وسائل تکثیر را هم جمعآوری کردیم اطلاعیهها هم که چندین وانت بار بود را توقیف نمودیم. و اما وظیفه ما در قبال این جریانات:
چنانچه عرض کردم وظیفه ما ادامه راه حضرت امام(ره) میباشد. حضرت امام(ره) فرمودند طلاب عزیز، ائمه محترم جمعه و جماعات برای مردم این قضیه ساده را روشن کنندکه مصلحت اسلام بر هر چیزی مقدم است. در رابطه با آقای منتظری، حضرت امام(ره) قبل از ماه مبارک رمضان اطلاعیه دادند و از طلاب و ائمه جمعه و جماعات درخواست کردند که این مسئله ساده را برای مردم تشریح کنند. ما وظیفه داریم جریان آقای منتظری را به عنوان یک جریان انحرافی و خطرناک برای انقلاب برای مردم توجیه کنیم، چنانچه حضرت امام(ره) این جریان را خطرناک تشخیص دادند. طلاب وظیفه دارند تذکرات حضرت امام(ره) به آقای منتظری را برای مردم تشریح کنند، آنجا که خطاب به ایشان فرمود:« به شما نصیحت میکنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک کنید و از تردد مخالفین نظام و بیتتان جلوگیری نمائید. من این تذکر را در قضیه مهدی هاشمی به شما دادم. من صلاح شما و انقلاب را در این میبینم که شما فقیهی باشید که نظام و مردم از نظرات شما استفاده کنند.» حالا آیا واقعا آقای منتظری به تذکرات حضرت امام(ره) گوش کرد و بیت خودش را از افراد ناصالح پاک نمود؟ چطور شده که سیدهادی که تبعیدی حضرت امام(ره) بوده، حالا یار وفادار آقای منتظری و خطدهنده او شده است؟ مگر حضرت امام(ره) سیدهادی را به سمنان تبعید نکرد؟ شخص حضرت امام(ره) حکم تبعید ایشان را امضا کردند و آقای منتظری در سخنرانیهایش میگوید سیدهادی ما. همه ترفندها و موضعگیریهای آقای منتظری توسط همین سیدهادی میباشد. حضرت امام(ره) فرمودند که نظام و مردم از فقه شما استفاده کنند، حالا آیا واقعا نظام و مردم از درس و بحث آقای منتظری استفاده میکنند؟ یا رادیو اسرائیل استفاده میکند؟ و یا رادیو آمریکا و یا بنیصدر؟ بنیصدر در جریان اخیر دو شب پشت سر هم اطلاعیه داده در هر صورت سخنرانی ایشان خوراک تبلیغاتی وسیعی شده برای رادیوهای بیگانه بنابراین همانطور که حضرت امام(ره) فرمودند: این آقا (منتظری) فاسد هست و طلبهای هم که تربیت کند، طلبه فاسد تربیت میکند. و مقام معظم رهبری، ریاستمحترم جمهوری، آیتالله مشکینی، آیتالله امینی، حاج احمدآقا هم شاهد این فرمایشات حضرت امام(ره) نسبت به آقای منتظری بودهاند. طلاب وظیفه دارند این درس را تحریم بکنند و همانطور که امام فرمودند به این درس نروند. در هر صورت باید این مسئله را برای مردم توضیح دهیم. باید شخصیت متزلزل و غیراصولی آقای منتظری را برای مردم تشریح کنیم ، باید بیانات حضرت امام(ره) را برای مردم تشریح کنیم. و همانطور که حضرت امام(ره) فرمودند طلبهها درس ایشان را باید تحریم کنند و درس ایشان بروند که خدای نکرده آدم فاسق موجب فسق طلبههای پاک و معصوم نگردد.
مراسم بیست و هفتمین سالروز رحلت حضرت امام خمینی(ره)
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (جمعه) در اجتماع عظیم و پرشکوه قشرهای مختلف مردم در حرم مطهر امام خمینی (ره)، امام راحل را شخصیت «مؤمنِ متعبدِ انقلابی» خواندند و با تأکید بر ادامه راه «امامِ انقلابیِ ملت» به عنوان تنها راه پیشرفت و تحقق اهداف مردم و نظام، پنج شاخص مهم «انقلابی گری» را تبیین کردند و افزودند: باید با استفاده از تجربه مذاکرات هسته ای یعنی اثبات ضرورت بی اعتمادی به امریکا، مسیر حرکت و پیشرفت کشور را ادامه داد.
حضرت آیتالله خامنهای در سخنان خود در مراسم بیست و هفتمین سالگرد ارتحال امام خمینی تعبیر «مؤمنِ متعبدِ انقلابی» را صفتی جامع برای امام راحل برشمردند و افزودند: امام بزرگوار، «مؤمن به خدا»، «مؤمن به مردم»، «مؤمن به هدف» و «مؤمن به راهی بود که او را به این هدف می رساند».
ایشان در خصوص متعبد بودن امام(ره) خاطرنشان کردند: ایشان عبد صالح پروردگار و اهل خشوع، تضرع و دعا بود.
رهبر انقلاب به ویژگی سوم امام (ره) اشاره کردند و گفتند: امام، «امامِ انقلابی» بود و همین صفت علت اصلی عصبانیت قدرتهای مادی از ایشان است.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه قدرتها از کلمه انقلاب و انقلابی گری ملت ایران به شدت هراس دارند، افزودند: علت اصلی فشارهایی که در طول سالهای متمادی با بهانه های مختلف از جمله موضوع هسته ای و حقوق بشر به ملت وارد شده است، خصوصیت انقلابی گری ملت ایران و نظام اسلامی است.
رهبر انقلاب با اشاره به خارج شدن ایران از کنترل قدرتها و تبدیل نظام اسلامی به الگوی الهام بخش ملتها گفتند: مسئله اساسی این است که امامِ انقلابی، کشور را از بسیاری از منجلاب ها از جمله «منجلاب های وابستگی، فساد سیاسی، فساد اخلاقی، حقارت بین المللی، عقب ماندگی های علمی، اقتصادی و فناوری و آقا بالا سری امریکا و انگلیس» نجات داد و در مسیر حرکت کشور و ملت، تغییری بزرگ ایجاد کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه امام بزرگوار (ره)، ریل حرکت کشور را به سمت هدفهای بزرگ یعنی «حاکمیت دین خدا» تغییر داد، افزودند: حاکمیت دین خدا عبارت است از، تحقق عدالت اجتماعی واقعی، ریشه کنی فقر و جهل، ریشه کنی استضعاف و آسیب های اجتماعی، برقراری منظومه ارزشهای اسلامی، تأمین سلامت جسمی و اخلاقی و معنوی، پیشرفت علمی کشور، تأمین عزت و هویت ملی و اقتدار بین المللی و فعال کردن ظرفیت های کشور.
ایشان با تأکید بر اینکه امام راحل (ره) به برکت انقلاب اسلامی، کشور را به سمت این اهداف حرکت دادند، خاطرنشان کردند: اگرچه رسیدن به این اهداف، زمان بر و نیازمند تلاش است اما آنها قابل تحقق هستند و تنها شرط تحققشان حرکت در مسیر انقلاب و انقلابی گری است.
رهبر انقلاب اسلامی در نوعی آسیب شناسی از روند حرکت نظام افزودند: بعد از رحلت امام بزرگوار (ره)، در هر مقطعی که انقلابی عمل کردیم، پیشرفت به دست آوردیم و هر دوره ای که از انقلابی گری و حرکت جهادی غفلت کردیم، عقب ماندیم و ناکام شدیم.
حضرت آیتالله خامنهای خطاب به همه قشرهای مختلف مردم گفتند: می توان در این مسیر با شیوه انقلابی حرکت کرد که در آن صورت، پیشرفت قطعی است و می توان با شیوه دیگری حرکت کرد که در چنین وضعیتی، سرنوشت رقت باری رقم خواهد خورد و ملت ایران و اسلام سیلی خواهد خورد.
ایشان انقلاب اسلامی را سرمایه ممتاز و منحصر به فرد ملت و کشور دانستند و تأکید کردند: برای به نتیجه رسیدن انقلاب، هزینه های سنگینی پرداخت شده است اما در کنار این هزینه ها منافع فراوانی نیز وجود داشته است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به استحکام انقلاب اسلامی بعد از گذشت ۳۷ سال افزودند: امروز شرایط ملت ایران، روشنتر و هموار تر از گذشته است و هزینه ها قابل اجتناب تر شده اند.
ایشان تأکید کردند: انقلاب با عزم، اراده و ایمان مردم بوجود آمد و با همین نیروی مردمی باقی ماند و ریشه دواند و در مقابل تهدیدهای نظامی و تحریم ها ایستاد و فلج نشد و شجاعانه و سربلند به حرکت خود ادامه داد که از این پس نیز باید این حرکت ادامه یابد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به اینکه انقلابی بودن فقط منحصر به دوران مبارزه یا دوران امام (ره) نیست، خاطرنشان کردند: انقلاب و انقلابی گری برای همه دورانهاست و انقلاب یک رود جاری است و همه کسانی که براساس شاخصهای انقلابی گری عمل کنند، انقلابی هستند حتی جوانانی که امام (ره) را هم ندیده باشند.
رهبر انقلاب، طرز تفکری که انقلابی گری را مساوی افراطی بودن می خواند، و مردم را به «تندرو» و «میانه رو» تقسیم می کند یکی از خطاها برشمردند و گفتند: چنین دو گانه هایی که سوغات بیگانگان و سخن دشمنان است نباید وارد فرهنگ سیاسی کشور شود.
رهبر انقلاب به یک خطای دیگر در موضوع انقلابی بودن و انقلابی گری اشاره کردند و گفتند: توقع یک میزان انقلابی گری از همه کسانی که در مسیر شاخصها و جهت گیری های انقلاب حرکت می کنند، اشتباه است و اصل بر این است که شاخصهای انقلابی گری وجود داشته باشد.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: ممکن است فردی نسبت به مفاهیم انقلاب و عمل انقلابی، بهتر حرکت کند و فرد دیگری با شدت و جدیت او حرکت نکند اما هر دو انقلابی هستند و نمی توان هر فردی را که در مسیر شاخص های انقلاب قرار دارد اما خوب حرکت نمی کند، متهم به غیرانقلابی گری و ضد انقلاب بودن، کرد.
رهبر انقلاب سپس در تبیین معیارهای اصلی انقلابی گری به تشریح پنج شاخص عمده پرداختند: «پایبندی به مبانی و ارزشهای اساسی انقلاب اسلامی»، «هدف گیری مستمر آرمانها و همت بلند برای رسیدن به آنها»، «پایبندی به استقلال همه جانبه کشور»، «حساسیت در برابر دشمن و تبعیت نکردن از او» و «تقوای دینی و سیاسی».
حضرت آیتالله خامنهای در تبیین شاخص اولِ انقلابی گری یعنی «پایبندی به ارزشها و اصول مبنایی» افزودند: «اعتقاد به اسلام ناب در مقابل اسلام امریکایی»، اصلی ترین نکته این شاخص است.
ایشان خاطرنشان کردند: اسلام امریکایی دو شاخه «اسلام متحجر» و «اسلام سکولار» دارد که استکبار از هر دو شاخه حمایت می کند.
حضرت آیتالله خامنهای، «اعتقاد عمیق به محور بودن مردم» را از دیگر مبانی انقلاب خواندند و تأکید کردند: در نظام اسلامی، «رأی و خواست و اهداف و منافع مردم» اصل است و اعتقاد واقعی به این حقایق، از ضروریات انقلابی گری است.
رهبر انقلاب، «پیشرفت، تحول و تکامل» را از دیگر ارزشهای اساسی انقلاب برشمردند و افزودند: فرد انقلابی به این ارزش نیز اعتقاد دارد و هر روز در پی تحول و بهتر شدن اوضاع است.
«حمایت از محرومان و اقشار ضعیف» و «حمایت از مظلومان جهان» ارزش دیگری بود که رهبر انقلاب در تبیین اولین شاخص انقلابی گری یعنی پایبندی به اصول و مبانی انقلاب به آن اشاره کردند.
ایشان افزودند: اگر این پایبندی و به تعبیر قرآن «استقامت» وجود داشت، حرکت مسئولان و نظام در تندباد حوادث نیز، مستقیم و مستحکم خواهد بود، وگرنه به «عمل گرایی افراطی» دچار می شویم و با هر حادثه ای، مسیر و جهت حرکت عوض می شود.
حضرت آیتالله خامنهای سپس در تبیین شاخص دوم انقلابی گری یعنی «همت بلند برای پیشرفت و رسیدن به آرمانها» افزودند: در هیچ وضعی نباید از پیگیری اهداف بزرگ انقلاب و مردم منصرف شد یا به وضع موجود رضایت داد.
ایشان، «تنبلی، محافظه کاری و ناامیدی» را نقطه مقابل این شاخص دانستند و تأکید کردند: راه پیشرفت، تمام نشدنی است و باید با انقلابی گری، مدام در این مسیر حرکت کرد.
شاخص سوم انقلابی گری، «پایبندی به استقلال» است که رهبر انقلاب در سخنان خود در اجتماع عظیم مردم در بیست و هفتمین سالگرد رحلت امام (ره) آن را در سه بعد سیاسی، فرهنگی و اقتصادی تبیین کردند.
ایشان افزودند: معنای حقیقی استقلال سیاسی این است که فریب شیوه های مختلف دشمن را نخوریم و در هر موقعیتی، مراقب استقلال داخلی، منطقه ای و جهانی باشیم.
حضرت آیتالله خامنهای در اشاراتی به شیوه ها و حیله گری های دشمنان بهخصوص امریکا، خاطرنشان کردند: آنها همیشه با تهدید جلو نمی آیند، گاه با لبخند و حتی تملق حرف می زنند، مثلاً نامه می نویسند که بیایید مشکلات جهانی را با مشارکت هم حل کنیم، در این مواقع انسان ممکن است دچار وسوسه شود که خوب است برویم با یک ابرقدرت در حل مسائل بین المللی همکاری کنیم، غافل از اینکه دشمن در باطن قضیه دنبال اهداف دیگری است.
رهبر انقلاب افزودند: دعوت دشمن برای همکاری در حل مسائل جهانی، یعنی دعوت به کمک و ایفای نقش در «بازی و میدانی که او برای حل مسائل مورد نظرش ترسیم و تعیین کرده است».
ایشان در ذکر یک مصداق، به قضیه سوریه اشاره کردند و افزودند: اینکه در مسئله سوریه و مسائل مشابه، حاضر نشدیم در ائتلاف به اصطلاح امریکایی شرکت کنیم، به این علت بود که می دانستیم آنها می خواهند از قدرت و نفوذ ما و دیگر کشورها در تحقق اهداف مورد نظرشان استفاده کنند.
رهبر انقلاب در تذکری عمیق افزودند: اینجور کارها که در ظاهر منافاتی با استقلال ندارد، در عمل به معنای پر کردن جدول کاری دشمنان است و حقیقتاً ضد استقلال است.
حضرت آیتالله خامنهای در تبیین دومین شاخه از شاخص استقلال، بر اهمیت بی بدیل «استقلال فرهنگی» تأکید و خاطرنشان کردند: انقلابی گری یعنی «انتخاب سبک زندگی ایرانی اسلامی» و «پرهیز جدی از تقلید از غرب و بیگانگان».
ایشان در همین زمینه ابزارهای جدید در فضای مجازی را ابزارهایی برای «مهندسی اطلاعات» و «تسلط غرب بر فرهنگ ملتها» برشمردند و افزودند: این ابزارها البته می توانند مفید باشند اما باید سلطه دشمن را از آنها سلب، و به گونه ای عمل کرد که فضای مجازی به وسیله ای برای نفوذ و سلطه فرهنگی دشمن تبدیل نشود.
«استقلال اقتصادی» به معنای هضم نشدن در هاضمه اقتصاد جامعه جهانی، نکته مهم دیگری بود که رهبر انقلاب در تبیین شاخص سوم انقلابی گری یعنی «پایبندی به استقلال همه جانبه کشور» بیان کردند.
ایشان افزودند: امریکایی ها بعد از مذاکرات هسته ای گفتند: معامله هسته ای با ایران باید موجب ادغام اقتصاد ایران در جامعه جهانی بشود، معنای این حرف این است که ایران در «نقشه و نظامی که سرمایه داران عمدتا صهیونیسم برای تصرف منافع مالی جهان ترسیم کرده اند»، هضم و جذب شود.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: امریکاییها در تحریم، فلج کردن اقتصاد ایران را دنبال می کردند، اکنون نیز که مذاکرات به نتایجی منتهی شده، می خواهند اقتصاد ایران در هاضمه اقتصاد جهانی که سردمدار آن امریکاست، بلعیده شود.
حضرت آیتالله خامنهای، اقتصاد مقاومتی را تنها راه تحقق استقلال اقتصادی اعلام کردند و افزودند: خوشبختانه دولت براساس گزارشی که داده است، در سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» اقداماتی را شروع کرده که اگر با همین قوت پیش برود، یقیناً مردم آثارش را می بینند.
ایشان خاطرنشان کردند: در همه تصمیمات بزرگ و همه کارها از جمله قرارداد با کشورهای دیگر باید اقتصاد مقاومتی جداً مد نظر باشد.
حضرت آیت الهی خامنهای با نقد کسانی که رونق اقتصادی را صرفاً در گرو سرمایه گذاری خارجی می دانند، گفتند: جذب سرمایه گذاری خارجی، خوب و لازم است اما مهمتر از آن، فعال کردن ظرفیت های درونی کشور است و نباید همه چیز را به جذب سرمایه گذاری های خارجی منوط کرد.
ایشان با همین نگاه در خصوص فناوری های نو و پیشرفته نیز تذکر دادند: اگر کشورهای خارجی اینگونه فناوریها را بدهند، خوب است اما اگر هم ندهند، جوانانی که ایران عزیز را در نانو، هسته ای و برخی عرصه های دیگر به یکی از ۱۰ کشور برتر جهان تبدیل کرده اند، در صورت برنامه ریزی صحیح، حتماً فناوریهای مورد نیاز کشور را تأمین خواهند کرد.
رهبر انقلاب سپس به تبیین شاخص چهارم انقلابی گری یعنی «حساسیت در مقابل دشمن» پرداختند.
ایشان تأکید کردند: همچون جبهه جنگ باید هر حرکت دشمن را رصد و تحلیل کرد، اهداف او را شناخت و با حساسیت لازم در مقابل زهر احتمالی فعالیتهای دشمن، پادزهر آماده کرد.
حضرت آیت الهی خامنهای با انتقاد از کسانی که با چشم بستن بر دشمنی های آشکار و مکرر امریکا، سخن گفتن از دشمن را «توهم توطئه» می نامند، افزودند: انکار دشمنی های عمیق، مستمر و واضح امریکا با جمهوری اسلامی و ملت ایران، توطئه ای است برای کاهش حساسیتها در مقابل شیطان بزرگ.
رهبر انقلاب خصومت امریکا با انقلاب را ذاتی خواندند و افزودند: نظام سلطه با جنگ افروزی، حمایت از تروریسم، سرکوب آزادی خواهان و ظلم و ستم بر مظلومان فلسطینی، طبیعت خود را آشکار می کنند و نظام اسلامی نمی تواند در مقابل این سرکوبها، ساکت و بی اعتنا بماند.
رهبر انقلاب، کمک مستقیم امریکا به کشور مهاجم به مردم یمن را، مشارکت در بمباران و کشتار مردم بیگناه برشمردند و تأکید کردند: براساس آموزه های اسلام، نمی شود در مقابل این جنایات ساکت بود.
حضرت آیت الهی خامنهای در نوعی جمع بندی از این قسمت سخنانشان تأکید کردند: هر فرد و هر جریانی که برای اسلام و به نام اسلام کار می کند، اگر به امریکا اعتماد کند، دچار خطای بزرگ شده و سیلی آن را خواهد خورد.
ایشان خاطرنشان کردند: در همین سالهای اخیر نیز برخی جریانهای اسلامی منطقه به اسم «عقل سیاسی» و «تاکتیک» با امریکاییها همکاری کردند، اما اکنون چوب اعتماد به شیطان بزرگ را می خورند.
حضرت آیت الهی خامنهای، انگلیسیها را از دیگر دشمنان واقعاً خبیثِ ملت ایران دانستند و افزودند: انگلیسیها هیچگاه از خباثت علیه ملت ایران دست بر نداشته اند.
ایشان افزودند: در ادامه همین دشمنی هاست که دستگاه تبلیغاتی دولت انگلیس در سالگرد امام بزرگ و مطهر، با کمک امریکاییها و جعل سند، علیه امام راحل ملت ایران تبلیغات می کند.
رهبر انقلاب، رژیم منحوس صهیونیستی را به موازات امریکا و انگلیس از دیگر دشمنان ملت ایران خواندند و تأکید کردند: باید در مقابل دشمنان حساس بود و در مقابل هر پیشنهاد آنها، از جمله نسخه های سیاسی و اقتصادی احتیاط کرد که اگر این حساسیت باشد، «عدم تبعیت» نیز به دنبال خواهد آمد که این همان «جهاد کبیر» است.
حضرت آیت الهی خامنهای همچنین در تبیین آخرین شاخص انقلابی گری یعنی «تقوای دینی و سیاسی» گفتند: تقوای دینی یعنی تلاش و مراقبت برای تحقق همه اهدافی که اسلام برای جامعه تعیین و مطالبه کرده است.
ایشان خاطرنشان کردند: در این زمینه نباید به محاسبه صرفاً عقلانی تکیه کرد، زیرا پیگیری این اهداف، تکلیف دینی است و هرکس اسلام را از حوزه های اجتماعی و سیاسی جدا کند، دین مبین خدا را نشناخته است.
رهبر انقلاب افزودند: اگر تقوای دینی حاصل شد، تقوای سیاسی نیز حاصل خواهد بود و انسان را در «لغزشگاههای سیاسی و مسئولیتی» حفظ خواهد کرد.
بخش پایانی سخنان رهبر انقلاب اسلامی در اجتماع پر شکوه مردم در تجدید بیعت با آرمانهای امام راحل، به چند توصیه مهم اختصاص داشت که نخستین آنها، «توجه به امام به عنوان یک الگوی کامل» بود.
حضرت آیت الهی خامنهای در این زمینه گفتند: در نقشه راهی که امروز بیان و ترسیم شد، امام در همه شاخصها در بالاترین سطح قرار دارد و باید به عنوان یک الگوی کامل مورد توجه و اهتمام قرار گیرد.
ایشان، تأمل و تعمق مستمر در صحیفه امام و وصیتنامه ایشان و انس گرفتن با گفتار و مواضع امام را، راهی برای الگو قرار دادن آن عزیز به عرش سفر کرده برشمردند و به همه به ویژه جوانان، این مسئله را توصیه کردند.
توصیه دوم رهبر انقلاب، «فراموش نکردن تجربه حاصل شده از مذاکرات هسته ای» بود.
ایشان تأکید کردند: این تجربه به ما می آموزد که اگر در مقابل امریکا حتی تنازل کنیم، او هیچگاه از نقش مخربش دست بر نمی دارد.
حضرت آیت الهی خامنهای با اشاره به مذاکرات با ۱ + ۵ و حتی مذاکرات جداگانه با امریکا در موضوع هسته ای افزودند: با تلاش برادران فعال ما، مذاکرات به نقاط مشترکی رسید اما امریکا تاکنون در «عمل به تعهدات خود»، بدقولی و بد عهدی کرده و دبّه درآورده است.
ایشان افزودند: خیلی ها قبل از مذاکرات هسته ای نیز این رفتار امریکا را می دانستند و پیش بینی می کردند اما برخی نمی دانستند که حالا باید بدانند.
رهبر انقلاب تأکید کردند: اگر بر فرض محال در هر زمینه ای از جمله حقوق بشر، موشکی، تروریسم، لبنان، فلسطین و هر قضیه دیگری با امریکا، بحث و مذاکره کنیم و از اصول و مواضع خود کوتاه هم بیاییم، او کوتاه نمی آید و بعد از لبخندها و تبسم ها و حرفها، در عمل اهداف خود را دنبال می کند.
توصیه سوم رهبر انقلاب، «اتحاد دولت و ملت» بود.
ایشان افزودند: هرکسی در مقاطع مختلف ممکن است از دولتی خوشش بیاید یا نیاید که البته ایرادی ندارد اما اتحاد ملت و دولت، نباید در هیچ حالتی بر هم بخورد.
حضرت آیت الهی خامنهای گفتند: البته انتقاد و مطالبه از دولت بی اشکال است و با وحدت منافاتی ندارد اما همانگونه که در زمان همه دولتها این توصیه را بیان کرده ام، باید مراقب بود نقار و کدورت به وجود نیاید و همه در مقابل تهدیدها و دشمنی ها، هم دوش و هم دل باشند.
ایشان با تأکید بر «وحدت قوای سه گانه» افزودند: وحدت، منافاتی با عمل به وظایف قانونی قوا ندارد اما نباید با احساسات شخصی یا جناحی، همدلی و همراهی قوا را خدشه دار کرد.
حضرت آیت الهی خامنهای تأکید کردند: باید از بیان حرفهایی که «دو جریانی»، «دو قطبی گری» و «تخاصم» بوجود می آورد خودداری کرد تا دشمن، همه ایران را یکپارچه ببیند.
چهارمین توصیه رهبر انقلاب، «جبهه ای دیدن تقابل با امریکا» بود.
ایشان خاطرنشان کردند: امریکا البته در مرکز این جبهه قرار دارد اما امتداد این جبهه به جاهای گوناگون و گاه حتی به داخل کشور کشیده می شود که باید مراقب فعالیتهای همه شاخه های پنهان و پیدای این جبهه بود.
«برجسته بودن و پررنگ ماندن خطوط فاصل با دشمنان»، پنجمین توصیه رهبر انقلاب اسلامی در مراسم بیست و هفتمین سالگرد ارتحال امام (ره) بود.
ایشان تأکید کردند: برخی جریانهای داخلی با غفلت از این ضرورت، خطوط مرزی را حفظ نکردند و فاصل گذاری ها، تضعیف و کم رنگ شد اما باید مراقب باشیم خطوط مرزی با دشمنان انقلاب و امام و ملت کم رنگ نشود.
و آخرین توصیه حضرت آیت الهم خامنهای به ملت و مسئولان: به وعده نصرت خدا اعتماد کامل کنید و مطمئن باشید آینده به کوری چشم دشمنان از آن ملت و جوانان ایران است.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی تولیت آستان امام خمینی (ره) در سخنانی، انقلاب اسلامی را انقلابی الهی و مردمی خواند و گفت: برخورداری از هدایت الهی، عزت، مودت و مهربانی، وحدت، نصرت پروردگار و پشتوانه مردمی از ویژگی های بی نظیر حرکت عظیم و تاریخی امام خمینی است و این حرکت و مجاهدت بزرگ پس از ارتحال امام خمینی نیز با انتخاب جانشینی شایسته به بهترین شکل استمرار یافت.
اگر قرار باشد بعد از ائمه اطهار به کسی احترام بگذاریم جزء امام خمینی کسی را سراغ نداریم/مراسم سالگرد امام خمینی حرکتی حکیمانه، عاقلانه و عاشقانه است
به گزارش عمارنامه، آیت الله محمدتقی مصباح یزدی، رییس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) عصر امروز در دیدار با گروه 700 نفره کاروان پیاده زائران مرقد امام خمینی(ره) از مجتمع دانشگاهی امیرالمؤمنین اصفهان، اظهار داشت: حرکت به سمت مرقد مطهر امام خمینی(ره) سنت حسنه ای است که باید تا قیام امام عصر(عج) به آن عمل شود.
وی زائران مرقد امام خمینی(ره) را انسان هایی با احساس پاک و دل نورانی دانست و افزود: فرقه های گمراهی به نام اسلام هستند که رفتن به زیارت امامان معصوم(ع) را بدعت می داند و موجب کفر و حتی مجوز قتل می دانند و این فرقه هایی که امروز به نام داعش و دیگر گروهها هستند همه آلوده به این نوع افکار و انحرافات هستند.
به گزارش رجانیوز به نقل از رسا، آیت الله مصباح یزدی با بیان این که برخی چشم دیدن نور حقیقت را ندارند و آن را بدعت تلقی می کنند، خاطرنشان کرد: انسان هایی که الهی هستند نزد خداوند محترمند و این که مردم کار و زندگی خود را تعطیل می کنند و با پای پیاده و اظهار توسل و اخلاص به زنده نگه داشتن یاد آنها می پردازند با روح اسلام سازگار است.
وی با اشاره به اینکه برخی حتی عزاداری برای امام حسین(ع) را افراط می دانند، ابراز داشت: عالم هستی به گونه ای است که اگر چیزی مظهر چیز دیگری شد فلسفه آن را به خود می گیرد به همین خاطر است که وقتی ما عکس یک انسان جنایت کار را می بینیم نسبت به آن عکس هم احساس خوب نداریم زیرا این احساس در همه انسان ها است و امری فطری و طبیعی است.
استاد حوزه علمیه با اشاره به حرمت دست زدن بی وضو به قرآن و اسم ائمه(ع)، تصریح کرد: این حکم به خاطر اسراری است که مردم متوجه آن نمی شوند؛ مرحوم آیت الله خزعلی می فرمایند روزی به کربلایی کاظم که به صورت معجزه آسایی حافظ قرآن شده بود دو کاغذ که روی هر کدام یک واو نوشته شده بود دادم که یکی با نیت واو قرآن و دیگری به نیت واو معمولی نوشته بودم و کربلایی کاظم آن واو قرآنی را با این که هیچ تفاوتی در ظاهر با آن کاغذ دیگر نداشت نورانی می دید که این نشان دهنده اسرار نادیدنی خداوند است.
وی افزود: ما می دانیم که خداوند جسم نیست و مکان ندارد و به هر طرف رو کنیم همان جا خدا است ولی بر روی این کره زمین یک جا است که به نام خانه خدا مطرح است و هر کس به مکه می رود و اعمال حج به جا می آورد اگر دستش برسد دست خود را متبرک می کند؛ فرق حجر الاسود با دیگر سنگ ها این است که منسوب به خدا است و به همین خاطر تا این حد احترام پیدا کرده است.
آیت الله مصباح یزدی با بیان این که احترام حجر الاسود را همه مسلمانان حتی وهابیان قبول دارند، خاطرنشان کرد: از همین جا معلوم می شود که وقتی چیزی مظهر یک امر مقدس شد خود آن هم مقدس می شود و حرم امامان(ع) و حتی خانه علما هم مقدس است و بنده در همین قم دیوار خانه برخی علما را زیارت کرده ام و بوسیده ام و این به خاطر انتسابی است که این علما به خدا دارند و زندگی خود را وقف خدا و اسلام کرده اند.
وی با بیان اینکه قبل از اسلام هم مردم به کعبه و حجر الاسود احترام می گذاشتند، ابراز داشت: در اسلام هم از همان اوایل کعبه مورد احترام بوده است و امیر المؤمنین فرمودند که احترام مؤمن مانند احترام کعبه است زیرا مؤمن منسوب به خدا است و با خدا ارتباط دارد.
استاد برجسته حوزه علمیه یادآور شد: هر کس که ارتباطش با خدا بیشتر از همه باشد و زندگی اش وقف ترویج دین خدا باشد مظهر خدا در زمین باشد باید از احترام ویژه برخوردار باشد و امام خمینی(ره) این چنین انسانی بود و به همین خاطر است که امروز تا این حد حتی مزارش هم مورد احترام مردم است.
وی با بیان این که امام خمینی(ره) بیش از هر کس دیگری مردم را به یاد خدا انداخت، افزود: احترام به امام خمینی(ره) احترام به یک انسان به نفسه نیست بلکه احترام به خدا و دین خدا است؛ کسی که چهره ، گفتار و زندگی او در راه خدا بود بعد از ائمه(ع) باید بیشتر از همه به این شخص احترام گذاشت.
مراسم سالگرد امام خمینی حرکتی حکیمانه، عاقلانه و عاشقانه است
آیت الله مصباح یزدی شرکت در مراسم رحلت امام خمینی(ره) را حرکتی حکیمانه، عاقلانه عارفانه و عاشقانه دانست و خاطرنشان کرد: هر قدمی که در این مسیر برداشته شود عبادت است زیرا این تنها یک عمل شخصی نیست بلکه با این حرکت یاد امام و یاد خدا زنده می شود و عزاداری امام حسین(ع) هم همین فلسفه را دارد و اگر عزاداری نبود جریان عاشورا هم از یاد مردم می رفت.
وی با اشاره به این که باید این حرکت تا ظهور امام عصر(عج) ادامه داشته باشد، گفت: بقای اسلام مدیون همین حرکت ها است و کسانی که در این مسیر حرکت کنند از ثواب این حرکت تا روز قیامت بهره مند خواهند بود.
زیارت مرقد امام خمینی سنت حسنه ای است که باید نسل به نسل منتقل شود
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم یادآور شد: ما باید وظیفه خود بدانیم که این سنت حسنه را آن طور که هست به نسل بعد خود منتقل کنیم؛ ارزش این کار حد و حصر ندارد و هر کار که بکنیم کم است و افراط نیست زیرا پشت این ارزش ها ارزش الهی است و قابل مقایسه با چیزی نیست.
وی با بیان این که ارزش شهادت در مکتب اسلام بسیار زیاد است و قابل اندازه گیری نیست، گفت: این ارزش برای همه یکسان نیست و بستگی به شخصی دارد که این عبادت را انجام می دهد که چه اندازه ایمان و اخلاص داشته باشد زیرا هر چقدر که معرفت و ایمان و اخلاص قوی تر باشد ثواب آن هم بیشتر خواهد بود.
آیت الله مصباح یزدی خاطرنشان کرد: باید در کارهای خدایی آن قدر اخلاص داشته باشیم که از ذکر آن عمل در بین جمع خجالت بکشیم؛ مادران شهیدی هستند که اگر در مجلسی معرفی بشوند ناراحت می شوند و این نشانه اخلاص آنها است.
وی با بیان اینکه گاهی هم اظهار یک عبادت باعث ترویج آن عبادت می شود، ابراز داشت: این کار منافات با اخلاص ندارد و هر کس خودش می داند و دل خودش؛ در حدیث قدسی آمده است که خداوند بهترین شریک است و با هر کس در عبادتی شریک شود سهم خود را هم به آن شریک می بخشد و این مطلب باید برای ما زنگ خطری باشد تا اخلاص خود را درست کنیم.
استاد برجسته حوزه علمیه با بیان این که ما انسان های ضعیفی هستیم، یادآور شد: ما باید هر کاری که می کنیم از خدا بخواهیم که خودش ما را یاری کند تا اعمال مان خالص برای خدا باشد.
مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در حرم حضرت معصومه(س)از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار میشود؛
راه روح الله؛ ویژه سالگرد رحلت ملکوتی حضرت امام خمینی (ره)
عبد صالح | آخرین ذکر
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در آخرین قسمت از مجموعه چندرسانهای عبدصالح با عنوان «آخرین ذکر»، خاطرهای از آیتالله خامنهای را در آخرین روزهای حیات حضرت امام خمینی رحمهالله منتشر میکند.
[دریافت صوت، فیلم]
متن خاطرهی رهبر انقلاب: