شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

شهید مطهری (ره) از پیشگامان تفکر اسلامی در عصر جدید/ لزوم بررسی مشکلات فرهنگیان و برنامه‌ریزی برای حل آنها

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

شهید مطهری (ره) از پیشگامان تفکر اسلامی در عصر جدید/ لزوم بررسی مشکلات فرهنگیان و برنامه‌ریزی برای حل آنها

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس به نقل از روابط عمومی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، این بنیاد در بیانیه‌ای با گرامیداشت ۱۲ اردیبهشت ماه، چهل و یکمین سالروز شهادت آیت‌الله مرتضی مطهری (ره) و روز معلم، تربیت نسل تراز انقلاب و تمدن‌ساز را رسالت خطیر جامعه فرهنگیان و معلمان شریف کشور دانست.


در ابتدای این بیانیه آمده است: «دوازدهم اردیبهشت هر سال یادآور یکی از حوادث تلخ تاریخ انقلاب و میهن اسلامی است که طی آن یکی از استوانه‌ها و نظریه‌پردازان شهیر انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شهید آیت‌الله مرتضی مطهری (ره) که از طلایه‌داران ترویج علوم و معارف دینی در دانشگاه به شمار می‌رفت، هدف ترور ناجوانمردانه گروهک منحرف فرقان قرار گرفت و مظلومان به شهادت رسید.»


این بیانیه می‌افزاید: «شهید مطهری (ره) در زمره یکی از پیشگامان تفکر اسلامی در عصر جدید است که در گسترش علوم اسلامی، درک زمان، شناخت مسائل فکری، توجه به واقعیات و مقتضیات و آشنایی به مبانی دینی سرآمد بسیاری از اندیشمندان معاصر خود بود و در طول حیات پر برکتش در شناساندن مکتب حیات‌بخش اسلام ناب محمدی (ص) به شیفتگان و مشتاقان علوم و معارف دینی، مجاهدت و نقش‌آفرینی‌های محوری، الهام‌بخش و ماندگاری در مقابله با کجروی‌ها و انحرافات دینی ایفا کرد.»


در ادامه این بیانیه با تاکید بر اینکه شهید مطهری (ره) حق عظیمی بر جامعه اسلامی به ویژه نسل انقلاب دارد و با ظرفیت‌های سرشار و میراث فکری ماندگار خود در حقیقت می‌تواند الگویی وارسته و موفق برای نسل جستجوگر عصر امروز نیز محسوب شود، تصریح کرده است: «جامعیت شهید بزرگوار استاد مطهری (ره) وی را در شمار یکی از سرمایه‌های بزرگ دین و فرهنگ اسلامی قرار داده بود، به گونه‌ای که اگر جامعه امروز ما از وجود او محروم نبود چه بسا یکی از کلیدی‌ترین گنجینه‌های فرهنگ اسلامی برای ایفای نقش‌های راهبردی در حوزه سیاست‌گذاری، جهت‌دهی و بسط فرهنگ اسلامی و گفتمان انقلاب اسلامی محسوب و به عنوان مرزبانی هوشیار، بیدار و بصیر جبهه انقلاب اسلامی را در برابر تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمنان اسلام و ولایت یاری می‌بخشید.»


این بیانیه، نامگذاری روز شهادت آن شخصیت وارسته، دانا و توانمند در حوزه علم و فرهنگ اسلامی به عنوان روز معلم را از اقدامات حکیمانه توصیف و خاطر نشان کرده است: «جایگاه و نقش معلم همواره بر پیشانی بالندگی، پیشرفت و افتخارآفرینی ملت‌ها می‌درخشد و نام او همیشه با دیروز، امروز و فردای اهل خرد و اندیشه همراه است، زیرا اساس عالم هستی بر تربیت انسان نهاده شده و معلم استوارترین و ماناترین مربی برای هدایت انسان‌هاست که در جامعه دینی و فرهنگ‌مدار ایران این نقش و تاثیر به ویژه در تربیت و پرورش انسان‌های مجاهد و سلحشور برای دفاع از مکتب، شرافت، حریت و فضیلت ملت ایران در تاریخ این مرز و بوم که نام هزاران شهید بر پیشانی آن می‌درخشد، ملموس‌تر است.»


این بیانیه در پایان با گرامیداشت چهل و یکمین سالروز شهادت علامه مرتضی مطهری (ره) و تبریک روز معلم به آحاد معلمان شریف و جامعه متعهد، مومن، انقلابی و ولایتمدار فرهنگیان کشور با اشاره به وضعیت متاثر از شیوع بیماری کرونا و بروز برخی محدودیت‌ها و چالش‌ها در روند اجرای برنامه‌های آموزشی در مدارس و جلوه‌گری‌های نوین از تعهد جامعه معلمی و فرهنگی ایران اسلامی برای تحقق وظایف خطیر خود در شرایط حاضر تاکید کرده است: «از دستگاه‌های مسئول و ذیربط، انتظار می‌رود با رصد، بررسی و شناخت دقیق مشکلات معلمان عزیز و برنامه‌ریزی و تلاش جدی و هوشمندانه در حل نیاز‌های آنان، این قشر شریف و متعهد را در انجام رسالت خطیرشان که در واقع تربیت نسل‌های تراز انقلاب اسلامی و تمدن‌ساز است، یاری بخشند.»

غافلگیری استاد خلبان برای شستن خستگی شاگردان بر فراز «زاینده‌رود»

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

غافلگیری استاد خلبان برای شستن خستگی شاگردان بر فراز «زاینده‌رود»

به گزارش خبرنگار حماسه جهاد دفاع‎پرس، سرهنگ خلبان «بهمن ایمانی» در دلنوشته‌ای به مرور یکی از خاطرات خود در آموزش پرواز پداخت که در ادامه می‌خوانید:

سال ۱۳۷۸ بود و من جوان عاشقی بودم که هر روز، توسط استاد خلبان سرهنگ حسین پهلوان در آسمان سرزمینم درس عشق می‌آموختم.

همه هوش و جان و تنم، پرواز بود.

پر انرژی، شیفته و شیدا، امیدوار و با انگیزه بودم.

هلی‌کوپتر آموزشی جت‌رنجر، پرنده‌ای چالاک و کوچک بود که اصول اولیه پرواز را با آن فرا می‌گرفتم. آن روز، روز بسیار خوب پروازی‌ام بود. اوج و حضیض‌ها را با تاکتیک خوبی در می‌نوردیدم. آزمون هایم را موفق ادا می‌کردم.

همچون پرگشودن نرم یک پروانه از ذوی برگ گل، از زمین بر می‌خاستم و چالاک‌تر از شاهین در آسمان چرخ می‌زدم و مصمم‌تر از عقاب شیرجه می‌رفتم.

حرکت کوچکترین جنبنده‌ای، روی زمین از چشمان تیزبین من پنهان نمی‌ماند.

عاشقانه‌های خلبان هوانیروز در بستر آسمان
تمام نقاط آسمان را با ریسمان درایت و شجاعت دلم به هم دوخته بودم و هیچ نقطه‌ای از چشمم پنهان نبود. اوج گرفتن‌ها و شیرجه زدن‌هایم، تحسین استادم را برمی‌انگیخت. نوبت به پرواز در شرایط جنگال (جنگ الکترونیک) رسید.

ما در کلاسمان ۱۶ نفر دانشجوی خلبانی بودیم که هر دو نفرمان تحت آموزش یک استاد خلبان با هشت فروند بالگرد پرواز می‌کردیم.

استاد خلبانانی که سال‌های دفاع مقدس و نبرد قهرمانانه در مقابل ارتش متجاوز صدام را با جان و دل پرواز کرده بودند. لیدر پرواز، کلاس درس را به دو دسته چهار فروندی دوست و دشمن تقسیم کرد.

اکنون، کلاس درس، منطقه عملیاتی بسیار وسیعی در جنوب اصفهان بود که کوچکترین اشتباهی، باعث غافلگیری توسط پرندگان دشمن می‌شد و این امر، قبل از آنکه باعث قضاوت استاد شود، در درون و وجود خود دانشجوی خلبانی، غیر قابل بخشش بود.

به علت وسعت زیاد منطقه عملیاتی و چالاکی رقبا در استفاده از طبیعت برای استتار پروازشان، یکی از مهمترین راه‌های برتری یافتن هوایی، جنگ الکترونیک بود.

باید فرکانس‌های رها شده در آسمان را شناسایی می‌کردیم و دوست را از دشمن تشخیص می‌دادیم، در پوشش پرواز دوست، موثر واقع می‌شدیم و چون صاعقه بر سر دشمن فرود می‌آمدیم و غافلگیرش می‌کردیم.

در این رقابت سخت و نفسگیر هم، غرور و تحسین را قبل از آنکه از زبان استاد بشنوم، از چشمانش خواندم.

بعد از پرواز جنگ الکترونیک، نوبت به پرواز جمع (فرمیشن هوایی) رسید.

بال در بال دیگر پرنده‌ها و خلبانان ارتش جمهوری اسلامی ایران، آن چنان نظمی در آسمان گرفتیم که پرواز جمع درنا‌های عاشق را در نظر مجسم می‌کرد.

آن روز پرغوغا هم به پایان رسید و در حال پرواز و برگشت به آشیانه، مورد محبت و تحسین استاد قرار گرفتم.
در مسیر پرواز، رودخانه زیبای زاینده رود پدیدار شد.

تلاش کردم خستگی خوشمزه‌ آن روز را با نگاهی عمیق و پر احساس به زاینده‌رود از تن به در کنم و نوع نگاه من از چشمان تیزبین استادم پنهان نماند.

استاد در حرکتی غافلگیرانه و غیر منتظره، در حاشیه زاینده‌رود فرود آمد.

دوربین عکاسی را به دست دوست هم‌پروازم داد. به من گفت پیاده شوم و جلوی بالگرد بایستم و خود استاد، پشت سر من حدود سه پا از زمین ارتفاع گرفت و این تصویر، توسط خلبان هم‌پروازم ثبت شد؛ و استادم به من گفت ((روزی با نگاه به این عکس، خاطره پرواز قهرمانانه امروزت را به یاد خواهی آورد و آن روز، روزی است که درس‌های امروزت را در دفاع از میهنت به کار خواهی برد)).

و امروز، آن روز است.
امروز، من نگهبان آسمان سرزمینم هستم.

«سرهنگ خلبان بهمن ایمانی»

هدیه حضرت زهرا (س) به «شیر فاطمیون» در اولین روز ماه رمضان

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

هدیه حضرت زهرا (س) به «شیر فاطمیون» در اولین روز ماه رمضان

به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، اولین روز از ماه رمضان سال ۱۳۹۵ بود. نیرو‌های مقاومت در سوریه مشغول مبارزه با گروه‌های تکفیری بودند. محمد اسدی فرمانده گردان «غلامان عباس» لشکر فاطمیون در منطقه خانطومان حلب بود که پیکر چند تن از شهدای پاکستانی را در تیررس دشمن دید و برای بازگرداندن پیکر‌ها اقدام کرد که در کمین دشمن گرفتار شد.

محمد پیش از اینکه به سوریه برود از سال ۹۲ به مدت ۱۸ ماه، چهار دوره را با هزینه شخصی خود در جهاد عراق مشارکت کرد. برای رفتن به سوریه ۴۰ روز روزه گرفت و به عبادت پرداخت و مدتی در حرم امام رضا (ع) بیتوته کرد. ارادت او به حضرت زهرا (س) باعث شده بود که در وصیتنامه خود بنویسد «دوست دارم من هم مانند مادرم حضرت زهرا (س) پیکرم مجهول المکان و در نزد بی‌بی زینب (س) بماند.»

شهادت شیر فاطمیون در اولین روز ماه رمضان با زبان تشنه

او را در سوریه غلام عباس و در عراق ابوزینب صدا می‌کردند. به شهد «محمود کاوه» و «عبدالحسین برونسی» از شهدای مشهدی علاقه خاصی داشت. ادب او زبانزد عام و خاص بود، به عربی تسلط کامل داشت، دوستانش رجزخوانی‌هایش در مقابل تکفیری‌ها را به یاد دارند. کارشناسی ارشد رشته حقوق را در دانشگاه پیام نور مشهد خواند و در دانشگاه فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی خوبی داشت، عضو بسیج دانشگاه و مسجد بود. در بین دوستانش به شجاع و جسور بودن شهره بود و دوستان خاصش او را «شیر فاطمیون» می‌نامیدند.

شیر فاطمیون با ۳۱ سال سن در اولین روز از ماه رمضان در سوریه به شهادت رسید، همانطور که خودش دوست داشت پیکرش مفقودالاثر ماند تا اینکه پس از یک سال به کشور بازگشت و پس از تشییع در زادگاهش شهر مشهد، در پارک خورشید این شهر به خاک سپرده شد.

خواهر شهید درباره برادرش گفته است: محمد عزیز و دوست داشتنی بود. در دوران کودکی رویای مشترک من و محمد حضور در جنگ فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی بود. وقتی از او به عنوان راوی و همرزم شهدا برای یادواره‌های شهدا دعوت می‌شد با زبانی ساده و بیانی پر از محبت از شهدا می‌گفت و چنان درباره آنان بیان می‌کرد که هرکس به سخنانش گوش می‌داد، بی اختیار اشک می‌ریخت.

شهادت شیر فاطمیون در اولین روز ماه رمضان با زبان تشنه

همرزمان این شهید می‌گویند: محمد پس از اینکه به سوریه رسید به پاس اینکه به او اجازه دفاع از حریم ناموس حضرت علی (ع) داده شده است نیز ۸۰ روز دیگر روزه گرفت و سرانجام در اولین روز ماه مبارک رمضان با دهان روزه به فیض شهادت نائل آمد.

شهید می‌گفت دلم برای خانواده، پدر و مادر و برادران و خواهرانم تنگ شده است، ولی غیرتم اجازه رفتن به مرخصی را به من نمی‌دهد و از حضرت زینب (س) خجالت می‌کشم که او را تنها بگذارم، اگر او را تنها بگذارم در آن دنیا جوابی برای حضرت علی (ع) ندارم که بدهم. من پوتین‌هایم را جفت کرده‌ام و اصلا به مرخصی نمی‌روم یا باید جنگ تمام شود و ما به پیروزی کامل برسیم یا اینکه من به شهادت برسم.

سخنرانی تلویزیونی رهبری انقلاب در پایان محفل انس با قرآن کریم

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

سخنرانی تلویزیونی رهبری انقلاب  در پایان محفل انس با قرآن کریم


بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

والحمدلله‌ ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.


تبریک حلول ماه رمضان به همه‌ی مسلمانان جهان

 خیلی تشکّر میکنیم از برادران عزیزی که این برنامه را ترتیب دادند و تنظیم کردند و ما را امروز محظوظ کردند از تلاوت آیات کریمه‌ی قرآن؛ و صمیمانه تشکّر میکنم از همه‌ی قرّاء محترمی که امروز تلاوت کردند؛ حقیقتاً لذّت بردیم، استفاده کردیم، بهره‌مند شدیم از این تلاوتها، و همچنین از مجری محترم که جلسه را بخوبی اداره کردند.


 اوّلاً حلول ماه مبارک رمضان را تبریک عرض میکنیم به همه‌ی کسانی که این سخن را می‌شنوند و همه‌ی برادران مسلمان در سرتاسر جهان؛ و امیدواریم که خداوند به ما توفیق بدهد که بتوانیم حقّ این ماه را ادا کنیم. ماه، ماه قرآن است؛ که در آیه‌ی کریمه‌ی قرآن هم وقتی که نام ماه رمضان آورده شده، ذکر میشود «اَلَّذیِ اُنزِلَ فیهِ القُرءان»(۲). این یک خصوصیّت بسیار مهمّ این ماه عزیز و شریف است.


سعادت دنیا و آخرت در گرو عمل به قرآن

 بنده مطالبی را یادداشت کرده‌ام، برای اینکه درباره‌ی قرآن عرض بکنم، منتها وقت نیست، وقت خیلی کم است؛ مختصری را عرض میکنیم. ما درباره‌ی قرآن بارها گفته‌ایم، بارها شنیده‌ایم که قرآن کتاب زندگی است. واقع قضیّه هم همین است: قرآن کتاب زندگی است. اگر آحاد بشر قواعد زندگی را با قرآن تطبیق بکنند، سعادت دنیا و آخرت نصیب آنها خواهد شد. مشکل ما این است که این کار را نمیکنیم؛ مشکل ما این است که ما زندگی را با قواعد قرآن تطبیق نمیکنیم؛ مثل کسی که به پزشک مراجعه میکند و نسخه‌ی پزشک را میگیرد لکن به آن نسخه عمل نمیکند. این مراجعه‌ی به پزشک بدون عمل کردن به نسخه اثری نخواهد داشت؛ امروز وضع ما این جوری است.


قرآن هم کتاب علم و معرفت، و هم دستور زندگی

 قرآن، هم کتاب علم و معرفت است یعنی دل را و اندیشه‌ی انسانی را سیراب میکند -قرآن برای آن کسانی که اهل معرفت‌آموزی هستند یک سرچشمه‌ی تمام‌نشدنی است- لکن علاوه‌ی بر اینها قرآن دستور زندگی هم هست؛ قرآن علاوه‌ی بر جنبه‌ی معرفتی و معرفت‌آموزی دستورات کاربردی دارد برای زندگی؛ یعنی محیط زندگی را آباد میکند، زندگی را از امنیّت و سلامت و آسایش برخوردار میکند. یَهدی بِهِ اللهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضوانَه سُبُلَ السَّلام(۳). راه‌های سلامت را، راه‌های امنیّت را، راه‌های آسایشِ در زندگی را به انسانها نشان میدهد. انسانها در طول تاریخ دست‌‌‌به‌گریبانِ ظلم و تبعیض و جنگ و ناامنی و لگدمال شدن ارزشها بوده‌اند، امروز هم هستند؛ راه علاج اینها قرآن است. اگر به قرآن عمل کنیم همه‌ی این مشکلات برطرف میشود. یعنی جوامع بشری اگر به دستوراتِ کاربردی قرآن -که من حالا تعداد کوتاهی و مختصری [از آنها را]، به قدری که وقت هست عرض خواهم کرد- عمل بکنند، بدون تردید از همه‌ی این مشکلات نجات پیدا خواهند کرد. در همین ظاهرِ قرآن هزاران دستور زندگی وجود دارد. امیرالمؤمنین فرمود: اِنَّ القُرآنَ ظاهِرُهُ اَنیقٌ وَ باطِنُهُ عَمیق؛(۴) انیق یعنی شگفت‌انگیز و زیبا. ظاهر قرآن شگفت‌انگیز و زیبا است؛ برای کسانی که اهل نگاه زیباشناسانه هستند، قرآن بی‌نظیر است در زیبایی و شگفت‌انگیزی؛ امّا باطن او عمیق است.


دستورات کاربردی قرآن برای زندگی: ۱) محور قرار ندادن زندگی دنیا

 این چیزهایی که من عرض میکنم که در قرآن وجود دارد و درس زندگی است، مال همین ظاهر قرآن است؛ مال همین چیزی است که بنده و امثال بنده از قرآن میفهمیم؛ وَالّا آن چیزی که کُمَّلینِ(۵) توحیدی از قرآن میفهمند، راسخین در علم میفهمند، اولیای الهی میفهمند که بواطن قرآن و بحر عمیقِ قرآن است، قرآن از این حرفها خیلی بالاتر است؛ آنچه من عرض میکنم -این هزاران دستور زندگی- همین چیزهایی است که از ظاهر قرآن استفاده میشود. خب حالا این چیزهایی که کاربردی است: بعضی از اینها مربوط به تنظیم قواعد زندگی است؛ مثلاً فرض بفرمایید «فَمِنَ النّاسِ مَن یَقولُ رَبَّنا ءاتِنا فِی الدُّنیا وَ ما لَه فِی الأخِرَةِ مِن خَلاق»؛(۶) بعضی هستند که همه‌ی قواعد زندگی انسانی را، دوستی‌ها را، دشمنی‌ها را، رابطه‌ها را، هدفها را، انگیزه‌ها را در کار دنیا محصور میکنند؛ دنیا یعنی چه؟ یعنی پول، یعنی قدرت، یعنی شهوت؛ مراد از دنیا در اینجا اینها است. دوستی‌شان به خاطر اینها است، دشمنی‌شان به خاطر اینها است، رابطه‌گیری‌شان به خاطر اینها است، تلاششان به خاطر اینها است، هدفهایشان به خاطر اینها است؛ این را خدای متعال رد میکند. این جور قاعده‌ی ‌زندگی‌ ساختن را خدای متعال رد میکند؛ وَ ما لَه فِی الأخِرَةِ مِن خَلاق. اینها در زندگی دنیوی به چیزهایی خواهند رسید -در این زندگی موقّت کوتاه- امّا در زندگی اصلی و واقعی و اخروی که زندگی انسان در آنجا است چیزی ندارند، بی‌نصیبند، بی‌بهره‌اند.


۲) مقاصد حقیقی زندگی؛ در جمع دنیا و آخرت

 امّا در مقابلش یک قاعده‌سازی دیگری برای زندگی وجود دارد: وَ مِنهُم مَن یَقولُ رَبَّنا ءاتِنا فِی الدُّنیا حَسَنَةً وَ فِی الأخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّار؛(۷) این قاعده‌سازی دوّم است. یعنی کسانی که در دنیا هم دنبال حسنه هستند نه دنبال هر چیزی؛ در «ءاتِنا فِی الدُّنیا» نمیگوید چه به ما بده؛ معلوم است که دنیا میخواهد امّا این «ءاتِنا الدُّنیا حَسَنَة»؛ چیزهای نیکو را در دنیا به ما بدهد؛ چیزهایی که با فطرت انسان منطبق است، با نیازهای واقعی انسان منطبق است؛ وَ فِی الآخِرَةِ حَسَنَة؛ دنبال آخرت هم هستند؛ وَ قِنا عَذابَ النّار؛(۸) آن وقت کسانی هستند که خدای متعال اینها را به مقاصد حقیقی زندگی میرساند. یک دسته آیات از این قبیل است که قواعد زندگی را مشخّص میکند. یا مثلاً فرض کنید در آیه‌ی مربوط به عُقلای بنی‌اسرائیل که یک عدّه‌ای از آنها به قارون توصیه میکردند، میگفتند: وَ ابتَغِ فیما ءاتیکَ اللهُ الدّارَ الأخِرَةَ وَلا تَنسَ نَصیبَکَ  مِنَ الدُّنیا وَ اَحسِن کَما اَحسَنَ اللهُ اِلَیک؛(۹) به قارون نمیگفتند که هر چه را داری یا نداری دور بریز؛ میگفتند آنچه را داری وسیله قرار بده. پول و ثروت دنیا وسیله است، وسیله‌ی رسیدن به مقامات عالیه‌ی بشری و انسانی است، وسیله‌ی رسیدن به مقامات معنوی است؛ میتواند وسیله باشد. شما میتوانید با پول دنیا را آباد کنید، زندگی‌های انسانها را نجات بدهید، تبعیض را برطرف کنید، فقرا و ضعفا را از حالت فقر و ضعف بیرون بیاورید. وَ ابتَغِ فیما ءاتیکَ اللهُ الدّارَ الأخِرَة؛ اوّلاً آنچه در اختیار تو است، ءاتیکَ الله است، خدا به تو داده؛ ثانیاً راهش این است که این را برای خدا مصرف کنی وَ لا تَنسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنیا؛ امّا این جور هم نیست که خود تو هم حظّی و سهمی نداشته باشی؛ چرا، تو هم سهمی داری، سهم خودت را هم استفاده کن. وَ اَحسِن کَما اَحسَنَ اللهُ اِلَیک؛ ببینید، این قاعده‌ی زندگی‌ای است که اسلام برای ما معیّن میکند. بر خلاف آنچه خود آن بی‌عقل خیال میکرد؛ آن قارونِ خرپولِ بی‌عقل میگفت: اِنَّما اوتیتُه عَلی عِلمٍ؛(۱۰) من خودم توانستم این را به دست بیاورم، با هنر خودم به دست آوردم؛ در حالی که این‌جور نیست؛ خدای متعال وسایل را فراهم کرده بود، او توانسته بود به دست بیاورد. بنابراین بعضی از آیات در قرآن این جوری است و از این قبیل آیات زیاد داریم که قواعد زندگی را معیّن میکند.


۳) تنظیم مناسبات اجتماعی

 بعضی از آیات هست که مربوطه به تنظیم مناسبات اجتماعی است؛ این دستورهای کاربردی مربوط است به مناسبات اجتماعی. فرض بفرمایید: وَلایَغتَب بَعضُکُم بَعضًا؛(۱۱) غیبت نکنید؛ این [دستور]، مناسبات اجتماعی را تنظیم میکند. شما وقتی غیبت میکنید، دل خودتان را چرکین میکنید، دل مخاطبتان را چرکین میکنید، واقعیّت پنهان یک برادر مؤمنی، خواهر مؤمنی را هم بیخودی به رخ این و آن میکشید؛ یک کار غلط و نادرست. او هم نسبت به شما ممکن است که همین کار را بکند. این کار، زندگی را، روابط اجتماعی را از نظم صحیح خارج میکند.


۴) رعایت عدالت و انصاف، حتّی در برابر مخالف و دشمن

 یا فرض بفرمایید که میفرماید: لا یَجرِمَنَّکُم شَنَئانُ قَومٍ عَلی اَلّا تَعدِلُوا؛(۱۲) اگر با کسی مخالفید، با کسی دشمنید، این موجب نشود که درباره‌ی او بی‌انصافی کنید، درباره‌ی او ظلم و بی‌عدالتی به خرج بدهید. ببینید، این یک دستور کاربردی است. بله، شما ممکن است با کسی مخالف باشید امّا [این] موجب نشود که نسبت به او به خاطر مخالفتتان در آنجایی که حق با اوست، آن حق را پنهان بدارید، یا مخفی کنید، یا آن حق را ضایع کنید و بی‌عدالتی و بی‌انصافی نسبت به او به خرج بدهید. شما ملاحظه کنید در اجتماعات، [اصلاً] در اجتماع خود ما -خیلی جای دوری نرویم- اگر چنانچه ما با کسانی که مخالف هستیم، به همین آیه عمل بکنیم، یعنی درباره‌ی آنها بی‌انصافی نکنیم و آنها هم درباره‌ی ما بی‌انصافی نکنند، ببینید چقدر وضع جامعه، وضع روا و خوبی خواهد شد.


۵) پرهیز از شایعه و دروغ‌افکنی

 یا مثلاً فرض کنید «لا تَقفُ مالَیسَ لَکَ بِه عِلم»؛(۱۳) عرض کردم شبیه این -این جور آیات در قرآن- هزاران دستور قرآنی هست؛ لا تَقفُ مالَیسَ لَکَ بِه عِلم؛ دنبال چیزی که به آن یقین نداری راه نیفت؛ به آن چیزی که یقین نداری اعتماد نکن. الان ژورنالیسم رایج دنیا درست عکس این عمل میکنند؛ یعنی آن چیزهایی را که شایعه‌پردازی میکنند، دروغ‌پردازی میکنند، چیزهایی است که از آن اطّلاعی هم ندارند، علمی هم ندارند، بیخودی آنها را پخش میکنند. در داخل جامعه‌ی خود ما هم متأسّفانه از این چیزها وجود دارد. این نقطه‌ی مقابل رفتاری است که امروز در دنیا هست. اگر چنانچه ما همین یک دستور را عمل بکنیم، بخش مهمّی از مشکلات ما حل خواهد شد.


۶) اعتماد نکردن به ستمگر و ظالم

 یا «لا تَرکَنوِّا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا»؛(۱۴) به کسی که ستمگر است، به ظالم اعتماد نکنید، گرایش پیدا نکنید -«رکون» یعنی میل پیدا کردن و گرایش پیدا کردن و اعتماد به او کردن- به آدم ظالم اعتماد نکنید. نتیجه‌ی اعتماد کردن به ظالم همین میشود که شما می‌بینید دولتهای مسلمان، مجموعه‌های اسلامی به ظالم‌ترین و ستمگرترین عناصر عالَم اعتماد میکنند و نتیجه‌اش را دارند مشاهده میکنند و می‌بینند.


۷) خیانت نکردن در امانت

 یا «اَقسِطوا اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُقسِطین»؛(۱۵) عدل به خرج بدهید؛ قسط و عدل و انصاف در همه‌ی امور زندگی را دستور داده‌اند؛ یا «لا تَخونُوا اللهَ وَ الرَّسولَ وَ تَخونوا اَمانتِکُم»؛(۱۶) در امانت خیانت نکنید. امانت فقط پولی نیست که شما دست بنده دارید؛ مقامی هم که، مسئولیّتی هم که به وسیله‌ی شما به من داده شده امانت است. اگر چنانچه این امانت را درست عمل نکنم، خیانت در امانت است. ببینید شما اگر همین یک دستور را ما عمل بکنیم، چه اتّفاقی خواهد افتاد. بنابراین آنچه قرآن برای ما دارد، عبارت است از این دستورات عملیِ کاربردی.


۸) نهراسیدن و ایستادگی در مقابل دشمن

یا مثلاً «فلا تَخافوهُم وَ خافونِ اِن کُنتُم مُؤمِنین»(۱۷) که دنباله‌ی آن آیه‌ی «اِنَّما ذلِکُمُ الشَّیطنُ یُخَوِّفُ اَولِیاءَه»(۱۸) است، که آمدند گفتند «علیه شما دارند توطئه میکنند، بترسید»، [مسلمانان را] میترساندند. قرآن میفرماید که نخیر، از آنها نترسید، از من بترسید؛ خدای متعال را عبادت بکنید، اعتماد به خدا بکنید، در مقابل دشمن محکم بِایستید و میتوانید دشمن را به عقب برانید. خودِ این ترساننده‌ی از افراد ظالم که به انسان  میگوید از این و از آن بترسید، از این قدرتها بترسید و ملاحظه کنید، شیطان است؛ که ما در طول تاریخ هم مشاهده میکنیم کسانی که از این قدرتها ترسیده‌اند، دچار آزمونهای سخت و تلخ زندگی شده‌اند. امروز قدرتهای اسلامی، دولتهای اسلامی ملاحظه‌ی قدرتهای ظالم دنیا را میکنند، از آنها میترسند و قدرت خودشان را ندیده میگیرند؛ نتیجه این میشود که تو سرشان میخورد.


 امام (رضوان الله علیه) این نترسیدن از قدرت را به همه‌ی ما یاد داد که از قدرتهای ظالم و زورگو نترسید. من فراموش نمیکنم در سالِ ۵۸، آن وقتی که جوانهای ما این جاسوسهای آمریکایی و جاسوس‌خانه‌ی آمریکایی را گرفته بودند، بعضی‌ها فشار می‌آوردند به شورای انقلاب که بگویید اینها را آزاد کنند. بنده و مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی و بنی‌صدر، ما سه نفر از شورای انقلاب رفتیم قم؛ آن وقت امام قم بودند؛ رفتیم خدمت امام که از امام بپرسیم که چه کار کنیم. پرسیدیم که آقا این جوری است، فشار می‌آوردند که اینها را هر چه زودتر آزاد کنید؛ امام رو کردند به ما و گفتند که از آمریکا میترسید؟ بنده عرض کردم نخیر نمیترسیم، گفتند پس نمیخواهد آزادشان کنید. واقعش هم همین بود؛ یعنی اگر چنانچه کسی قرار بود از آمریکا بترسد و ملاحظه بکند، نتایج بسیار تلخی را آن روز عاید کشور میکرد. ما دیده‌ایم مواردی را که دولتها و قدرتهای کشورِ خودمان از دشمن میترسیدند و این ترس، آنها را دچار مشکلات فراوانی کرد. قرآن میگوید: فَلا تَخـافوهُم وَ خافون؛(۱۹) «خافون» یعنی ملاحظه‌ی مقرّرات من را بکنید؛ آنجایی که خدای متعال فرموده است مجاهدت کنید، مجاهدت کنید؛ آنجایی که فرموده است دست نگه دارید، دست نگه دارید؛ معنای این «خافون» این است.


۹) اقامه‌ی نماز به عنوان ذکر و یاد الهی

و همچنین «اَقِمِ الصَّلْوةَ لِذِکری»(۲۰)؛ حالا به مناسبت ماه رمضان این را هم توجّه بکنیم به «وَ اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِکری»؛این  یکی از دستورات کاربردی است. نماز برای ذکر است، برای یاد است؛ نماز را برای ذکر خدا محفوظ بدارید. امروز ما اگر چنانچه این را در مورد خودمان عمل بکنیم که این را همه‌‌ی ما میتوانیم عمل بکنیم؛ نماز را باتوجّه بخوانیم و در نماز دلمان را به جای دیگری نسپریم و نماز را برای ذکر خدای متعال بخوانیم، این یقیناً تأثیرات فراوانی در اعتلای روحی ما خواهد داشت؛ همچنین «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا توبوا اِلَی اللهِ تَوبَةً نَصوحًا»(۲۱) که این روزها، روزهای توبه است، روزهای استغفار است، روزهای رجوع به پروردگار است. امیدواریم ان‌شاء‌الله خدای متعال به همه‌ی آحاد ملّت ما و به همه‌ی آحاد مسلمان توفیق بدهد که بتوانند وظایف ماه رمضان را، وظایف اسلامی را انجام بدهند. به قرآن عمل بکنیم؛ این دستورات قرآنی، همه‌ی این هزاران دستور کاربردی قرآنی، عملیّاتی است یعنی قابل عمل شدن است؛ البتّه دولتها مسئولیّت بیشتری دارند، قدرتهای مسلّط بر کشور و مدیران جامعه مسئولیّت بیشتری دارند. 

 

ظاهراً دیگر وقت ما تمام شد؛ گمان میکنم باید حالا اذان باشد؛ لذاست که دیگر عرایض را خاتمه میدهیم. خیلی خوشحالم؛ امروز بسیار جلسه‌ی خوبی بود و مجدّداً از همه‌ی کسانی که دست‌اندرکار بودند تشکّر میکنم.

 

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته



۱) در ابتدای این مراسم ــ که به صورت ویدئوکنفرانس برگزار شد ــ تعدادی از قرّاء قرآن، آیاتی از قرآن کریم را تلاوت کردند.

۲) سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۱۸۵؛ «... که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است ...»

۳) سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی ۱۶؛ «خدا هر که را از خشنودی او پیروی کند، به وسیله‌ی آن [کتاب] به راه‌های سلامت رهنمون میشود ...»

۴) نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۱۸

۵) کاملان، بویژه انسانهای وارسته

۶) سوره‌ی بقره، بخشی از آیه‌ی ۲۰۰؛ « ... و از مردم کسی است که میگوید: «پروردگارا! به ما، در همین دنیا عطا کن» و حال آنکه برای او در آخرت نصیبی نیست.»‌

۷) سوره‌ی بقره، آیه‌ی ۲۰۱؛ «و برخی از آنان می‌گویند: "پروردگارا! در این دنیا به ما نیکی و در آخرت [نیز] نیکی عطا کن، و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار."»‌

۸) سوره‌ی  بقره، بخشی از آیه‌ی ۲۰۱؛ « ... در این دنیا به ما نیکی و در آخرت [نیز] نیکی عطا کن ، و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار.»

۹) سوره‌ی قصص، بخشی از آیه‌ی ۷۷؛ «و با آنچه خدایت داده، سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن و همچنان که خدا به تو نیکی کرده، نیکی کن ...‌»

۱۰) سوره‌ی قصص، بخشی از آیه‌ی ۷۸

۱۱) سوره‌ی حجرات، بخشی از آیه‌ی ۱۲

۱۲) سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی ۸

۱۳) سوره‌ی اسراء، بخشی از آیه‌ی ۳۶

۱۴) سوره‌ی هود، بخشی از آیه‌ی ۱۱۳

۱۵) سوره‌ی حجرات، بخشی از آیه‌ی ۹

۱۶) سوره‌ی انفال، بخشی از آیه‌ی ۲۷؛ «... به خدا و پیامبر او خیانت مکنید و [نیز] در امانتهای خود خیانت نورزید ...»

۱۷) سوره‌ی آل عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۷۵؛ «... پس اگر مؤمنید از آنان مترسید و از من بترسید.»

۱۸) سوره‌ی آل عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۷۵؛ « در واقع این شیطان است که دوستانش را می‌ترساند ...»

۱۹) سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۷۵؛ «... پس از آنان مترسید و از من بترسید ...»

۲۰) سوره‌ی طه، بخشی از آیه‌ی ۱۴؛ «... و به یاد من نماز برپا دار.»

۲۱) سوره‌ی تحریم، بخشی از آیه‌ی ۸؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید، به درگاه خدا توبه‌‌ا‌ی راستین کنید ...»

نماهنگ | علم منهای ایمان

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

نماهنگ | علم منهای ایمان

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «بشر با این همه پیشرفتهای علمیِ حیرت‌آور که بکلّی وضع زندگی را در جهان تغییر داده، احساس خوشبختی نمیکند؛ بشریّت دچار فقر است، دچار بیماری است، دچار فحشا و گناه است، دچار بی‌عدالتی است، دچار نابرابری است، دچار شکاف طبقاتی بسیار وسیع است؛ بشر دچار سوءاستفاده‌ی قدرتها از علم است؛ قدرتها از علم سوءاستفاده میکنند، از کشفیّات طبیعت سوءاستفاده میکنند، از توانایی‌های استخراج‌شده‌ی از طبیعت سوءاستفاده میکنند؛ بشر با اینها مواجه است؛ اینها موجب شده است که انسانها در همه جای دنیا احساس خستگی کنند؛ احساس نیاز به یک دست نجات‌بخش کنند.


 میلیاردها انسان در دنیا گرفتارند؛ بعضی ممکن است آسایش داشته باشند، لکن همانها هم آرامش ندارند؛ بشر دچار نگرانی است، دچار اضطراب است و این پیشرفتها و این تحوّلات گوناگون نتوانسته است به بشر خوشبختی ببخشد. البتّه خرد انسانی، نعمت بزرگی است؛ تجربه، نعمت بزرگی است؛ [اینها] نعمتهای خدا است و میتواند بسیاری از مشکلات حیات را حل کند، لکن برخی از گره‌ها هست که با اینها باز نمیشود. فرض کنید همین مسئله‌ی عدالت؛ عدالت به وسیله‌ی علمِ پیشرفته‌ی امروز و فنّاوریِ پیشرفته‌ی امروز قابل حل شدن نیست؛ گره‌اش بازشدنی نیست. امروز بی‌عدالتی در دنیا از علم تغذیه میکند؛ یعنی علمِ پیشرفته در خدمت  بی‌عدالتی است، در خدمت جنگ‌افروزی است، در خدمت تصرّف سرزمین‌های دیگران است، در خدمت سلطه‌ی بر ملّتها است؛ پس علم این گره‌ها را دیگر نمیتواند باز بکند؛ اینها احتیاج دارد به یک قدرت معنوی، قدرت الهی، دست پُرقدرتِ امام معصوم که او بتواند این کارها را انجام بدهد.» ۱۳۹۹/۰۱/۲۱

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، نماهنگ «علم منهای ایمان» را منتشر میکند.

پاسخ رهبر انقلاب به نامه حجت‌الاسلام‌ قرائتی برای ترویج و تفسیر قرآن

سایت شهدای نیاک مرجع خبری وطراح نرم افزارهای مذهبی

پاسخ رهبر انقلاب به نامه حجت‌الاسلام‌ قرائتی برای ترویج و تفسیر قرآن

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به نامه‌ی حجت‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی در ارتباط با اهمیت قرآن و ضرورت کار برای ترویج و تفسیر آن مرقوم داشتند:

«بعدالسلام خداوند به جنابعالی توفیق عطا فرموده است و امیدواریم آن را افزایش دهد. حقیر با کار برای ترویج قرآن و تفسیر کاملاً موافقم.»


بخش فقه و معارف پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در آستانه‌ی فرارسیدن ماه مبارک رمضان، متن پاسخ رهبر انقلاب و نامه‌ی حجت‌‌الاسلام والمسلمین محسن قرائتی را منتشر میکند.


بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین، اللهم صل على محمد وآل محمد

 

محضر مبارک حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر عزیز انقلاب اسلامی (دامت برکاته)

سلام علیکم اگر احساس وظیفه نمی‌کردم، با توجه به وقت عزیز شما و مشکلات بسیار مهم و پیچیده این مقدار از وقت شما را نیز نمی‌گرفتم. آنچه مرا به نوشتن این چند سطر وادار کرد، چند آیه‌ی قرآن بود:

۱. پیامبر در قیامت از مظلومیت و شهید شدن اهل بیت علیهم السلام سخنی نمی‌گوید، ولی از مهجوریت قرآن گله می‌کند. «و قال الرسول یا رب إن قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا» (فرقان، ۳۰)

٢. دومرتبه سفارش شده است که کتاب آسمانی را جدی بگیرید. «خذ الکتاب بقوة» (مریم، ۱۲)

٣. در سخنرانی پیامبر مأمور می‌شود که از وحی بگوید، «لتبین للناس ما نزل إلیهم» (نحل، ۴۴) در حالی که امروز بسیاری از سخنرانی‌ها از شعر، رؤیا، تاریخ، حکایات و نظرات این و آن پر است، ولی سخنرانی با محوریت قرآن کم است.

۴. قرآن عالم ربانی را عالم قرآنی می‌داند. «کونوا ربانیین بما کنتم تعلمون الکتاب و بما کنتم تدرسون» (آل عمران، ۷۹)

۵. اساس همه‌ی حوزه‌های علمیه یک توبیخ قرآنی است که فرمود: «فلولا نفر من کل فرقه...» (توبه، ۱۲۲) در حالی که تدبر در قرآن با دو توبیخ مطرح شده است:

الف) «أ فلا یتدبرون القرآن»

ب) «أم على قلوب أقفالها» (محمد، ۲۴)

۶. مشکل حوزه‌های علمیه این است، که با اینکه خوش‌بینانه ده درصد طلاب فقیه می‌شوند، ولی عمده‌ی مغزهای حوزوی برای تربیت این ده درصد زحمت می‌کشند، که البته این زحمت لازم است زیرا شاید ما به تعداد فرمانداری‌ها فقیه نداشته باشیم و برای نود درصدی که قدرت اجتهاد ندارند، برنامه‌ی چشمگیری نظیر شیوه‌ی پاسخ به سؤالات، شیوه‌ی کلاس‌داری، شیوه‌ی بیان تفسیر و حدیث، شیوه‌ی جذب جوانان به نماز و... وجود ندارد. گرچه در این سال‌ها تخصص‌هایی به راه افتاده است، ولی خروجی آنها چشمگیر نیست و جای بعضی از تخصص‌ها خالی است.

۷. ای کاش همان‌گونه که پیامبر فرمود: نباید بین کتاب الله و عترتی جدایی باشد «لن یفترقا»، ما باید تعداد جلسات قرآن را به تعداد جلسات عزاداری محرم و جشن‌های نیمه شعبان برسانیم.

۸. گرچه امروز در سایه انقلاب تحولاتی در حوزه‌ها پیدا شده است، لکن کم نیستند کسانی که قرآن و نهج‌البلاغه را علم نمی‌دانند، در حالی که امام رضا علیه‌السلام فرمود: «من أراد العلم فلیثور القرآن» (مجمع البحرین، ج ۳، ص ۲۳۸)

۹. با اینکه قرآن، کتاب تزکیه و تهذیب است، در حوزه‌ها معاونت تهذیب هست، در حالی که قرآن مهم‌ترین سرچشمه‌ی تهذیب است، و می‌توان آیات اخلاقی را در همان معاونت تهذیب مطرح کرد.

۱۰. بحمدالله امروز حفظ قرآن و تلاوت و مسابقات قرآنی با گذشته قابل قیاس نیست، اما نسبت به آنچه می‌توانیم انجام دهیم، فاصله‌ها داریم. سزاوار است اقامه‌ی قرآن دوش‌به‌دوش اقامه‌ی نماز باشد. زیرا کلمه‌ی أقیموا، هم برای نماز آمده «أقیموا الصلاة» و هم برای کتب آسمانی آمده است «أقاموا التوراة و الإنجیل و ما أنزل».

۱۱. با اینکه شب قدر شب نزول قرآن است ولی در شب قدر انواع ادعیه، سخنرانیها، مراسم و عزاداری‌ها مطرح است ولی در کمتر مسجدی در شب نزول قرآن از قرآن گفته میشود.

۱۲. با اینکه هدف قرآن بیشتر عموم مردم است، «بیان للناس» (آل عمران، ۱۳۷۸) ولی اکثر تفاسیر «بیان للخواص» است.

۱۳. با اینکه قرآن کتاب تذکر است، « فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ» (ق، ۴۵) ولی بیشتر موعظه‌ها از دیگران است.

۱۴. با اینکه از آیه «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» (نساء، ۸۲) (که خداوند توبیخ میکند) استفاده میشود تدبر واجب است، زیرا خداوند برای ترک کار مستحب توبیخ نمیکند، اما ما تفسیر را مستحب میدانیم.

۱۵. با اینکه برای هر رشته‌ی دانشگاهی در کنار معارف عمومی، باید آیات و روایات همان رشته جزء کتب درسی شود، ولی چنین نیست. در ادعیه میخوانیم که اولیای خدا برای هر عضوی یک دعا داشتند، و می‌گفتند: «و اکف أیدینا عن الظُلم و السرقه، طَهِّر بُطوننا من الحَرام والشُبهة». و بعد از اعضا، برای هر قشری و صنفی یک دعای خاصی داشتند. «و على الشباب بالانابة والتوبة و على النساء بالحیاء والعفة و على مشایخنا بالوقار و السکینة»

۱۶. با اینکه در قیامت درجات معنوی بر اساس قرآن است، «اقْرَأْ وَارْتَقِ» (مکاتیب الائمه، ج ۲، ص ۲۰۶) ولی شهریه‌های حوزه‌ها بر اساس قرآن نیست.

۱۷. با اینکه قرآن و اهل‌بیت علیهم‌السلام در کنار هم هستند، ولی بحمدالله برای اهل‌بیت موقوفات هست، ولی برای قرآن و تفسیر موقوفات نیست.


حضرت آقا!

جناب‌عالی قبل از انقلاب درس تفسیر داشتید، و امروز هزاران روحانی در دانشگاه‌ها و پادگان‌ها و قوای مسلح و ائمه جمعه وجود دارند که بعضی گاهی تفسیر می‌گویند ولی هنوز در حوزه، دانشگاه و منابر رنگ سخنان مخلوق بیش از سخنان خالق است.

 

حضرت آقا!

ماشین‌هایی که هوا گرفته است، در سرازیری با هل دادن روشن می‌شود، سرازیری قرآن ماه رمضان است و نیاز به سفارشی است حداقل به روحانیونی که در دستگاه‌های دولتی و در ادارات و قوای سه‌گانه و امور مساجد و ائمه‌ی جمعه و حوزه‌های علمیه مشغول به کار هستند. باید همتی جدی باشد، چرا که اگر ما قرآن را به پا نداریم، از خداوند بدترین لقب را که پوچی است، دریافت خواهیم کرد. «قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لَسْتُمْ عَلَىٰ شَیْءٍ حَتَّىٰ تُقِیمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِیلَ وَمَا أُنزِل» (مائده، ۶۸)


حضرت آقا!

چند ماهی بیشتر به ماه رمضان نمانده است، که نیمی از آن به خاطر تعطیلات عید و پنج‌شنبه‌ها و جمعه‌ها قابل استفاده نیست، ولی نیمی از آن فرصتی است که ما گام جدی‌تری بیش از آنچه تاکنون برداشته‌ایم، برداریم تا قرآن نزد ما مهجور نباشد. خواهشمند است به نمایندگان خود قبل از فرارسیدن ماه رمضان توصیه‌ی جدی بفرمایید که از هم‌اکنون خود را برای بیان تفسیر آماده کنند.

 

امید است چند جمله‌ی توصیه شما که مصداق تواصوا بالحق است سبب حرکت‌های بزرگی بشود، همان‌گونه که توصیه شما، ما و دیگران را وادار کرد که پرچم نماز میان نسل نو در آموزش و پرورش و دانشگاه‌ها برافراشته‌تر گردد و نماز ظهر عاشورا به صورت فرهنگ عمومی درآید و همان‌گونه که صدها مسجد خوب در جاده‌ها ساخته شد و همان‌گونه که از یک جمله‌ی شما در این سال‌ها حدود ۵۰۰ میلیارد تومان زکات از طریق کمیته‌ی امداد جمع‌آوری و توزیع شد.


توجه به قرآن و سفارش به تفسیر و تدبر توسط حضرت‌عالی با اراده خداوند راهگشاست و برّی است که باید همه در این بر مشارکت کنند. به امید روزی که تمام حوزه‌ها و تمام مدرسین برای تفسیر سهم و جایگاهی در شأن کتاب آسمانی قرار دهند و همان‌گونه که سایر کتب محوریت دارد، تفسیر قرآن هم محور باشد.


والسلام علیکم و رحمةالله

مرید قدیم؛ محسن قرائتی