بیانات رهبری انقلاب در دیدار اعضای همایش بینالمللی حضرت حمزه سیّدالشّهدا (علیه السّلام)
بسماللّهالرّحمنالرّحیم(۱)
و الحمد للّه ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی محمّد و آله الطّاهرین و لعنة اللّه علی اعدائهم اجمعین.
حقیقتاً خیلی متشکّرم از شما آقایان محترم که به این فکر افتادید و این اقدام بزرگ را انجام دادید. البتّه این یک مقدّمه است؛ یعنی این اقدام شما و این بزرگداشت جناب حمزه (سلام اللّه علیه) یک زمینهسازی و منبعسازی است برای کارهای بعدی. کار اصلی را بایستی هنر انجام بدهد و حتماً بایستی هنرهای نمایشی، هنرهای زبانی و تجسّمی به کار برود برای این قضیّه تا مقصود از تکریم و بزرگداشت شخصیّتی مثل جناب حمزه حاصل بشود؛ وَالّا با صِرف بزرگداشت [به نتیجه نمیرسد]، خب حالا ممکن است چون در رسانهها پخش میشود، یک برههای از زمان اسم این بزرگوار پخش بشود؛ لکن آن کاری که شما میخواهید انجام بدهید و میخواهید فرهنگسازی بکنید و الگوسازی بکنید، جز با کار هنری به طور کامل انجام نمیگیرد و ناقص خواهد ماند. بنابراین، کارتان بسیار خوب است. هر چه میتوانید ــ همان طور که اشاره هم کردید و درست است ــ بر اتقان تکیه کنید و کیفیّت را بالا ببرید؛ این موجب میشود که آن کسی که میخواهد کار هنری بکند، منابع لازم و مستندات لازم را در اختیار داشته باشد.
امّا چند جملهای دربارهی جناب حمزه (علیه السّلام). واقعاً ایشان یکی از اصحاب غریب رسولاللّه (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) است، آن هم با آن نقشی که ایشان داشته است. در هنگام ایمان آوردنش، آن کیفیّت ایمان آوردن این بزرگوار است که علناً فریاد میزند من مسلمان شدم و اعلامِ اسلام میکند، بعد از آنکه به گفتهی ابناثیر یک کتک مفصّلی به ابوجهل میزند ــ در اُسدالغابة،(۲) ابناثیر این جوری میگوید ــ بعد، مسئلهی هجرت، ورود در مدینه و تأثیراتی که شخصیّت ایشان داشته در بنای این عمارت باشکوه اسلامی که پیغمبر میخواهد در آن محیط کوچک انجام بدهد؛ بعد، بنا بر یک روایت، اوّلین سریّهای که پیغمبر میفرستند سریّهی جناب حمزه است که برای او پرچم میبندند و او را میفرستند به جنگ؛ بعد هم در جنگ بدر و آن حرکت عظیمی که ایشان و آن دو بزرگوارِ دیگر انجام دادند و بعد هم در جنگ اُحد. وقتی که جناب حمزه میجنگید، یک علامتی با خودش داشت؛ در لباسش و هیئتش یک علامتی داشت ــ ظاهراً در جنگ بدر است ــ یکی از آن اسرا میگوید صاحب آن علامت چه کسی بود؟ گفتند حمزةبنعبدالمطّلب بود؛ گفت هر چه به سر ما آمد به وسیلهی او آمد؛ او بود که در بدر پدر لشکر کفّار را درآورد! یعنی یک چنین شخصیّتی بود؛ با این وضعیّت، این بزرگوار ناشناخته است، اسمش مطرح نیست، شرح حالش مطرح نیست، خصوصیّاتش مطرح نیست، ایشان واقعاً غریب است.
و واقعاً خدا رحمت کند مصطفیٰ عقّاد را و باید تشکّر کنیم از او که در فیلم «الرّسالة»(۳) این شخصیّت بزرگ را در قالب یک اثر فاخر ــ انصافاً فاخر است؛ بخصوص بخش مربوط به حمزهاش که خب بازیگرش هم بازیگر فوقالعاده معروف و مهمّی است،(۴) حقیقتاً یک جلوهای دارد ــ توانسته تا حدودی زندگی این بزرگوار را به تصویر بکشد؛ البتّه تا حدودی. و این کار بایستی انجام بگیرد. البتّه این کار در مورد دیگر صحابهی پیغمبر هم باید انجام بگیرد: در مورد عمّار همین کار باید بشود؛ در مورد جناب سلمان باید بشود؛ در مورد جناب مقداد [باید بشود]. مقداد را چه کسی میشناسد؟ چه کسی میداند که او چه کرد؟ حتّی دربارهی بعضی از اصحاب درجهی یک دارد که بعد از پیغمبر «حاصَ حَیصَة»،(۵) مگر مقداد؛ فقط او بود که هیچ تکان نخورد؛ اینها خیلی مهم است؛ اینها را بایستی زنده کرد، احیا کرد. یا جناب جعفربنابیطالب همین جور؛ بخصوص که زندگی جناب جعفر، ظرفیّت هنری و ــ به تعبیر خودشان ــ ظرفیّت درامیاش خیلی زیاد است؛ آن سفر به حبشه و کیفیّت آن و رفتن و برگشتن و مانند اینها؛خیلی کار باکیفیّتی است و از لحاظ هنری میشود [روی آن] پرداخت خوبی انجام داد. بنابراین آنچه در درجهی اوّل میشود گفت، این است که این بزرگوار انصافاً غریب است.
علاوهی بر این کارها، به نظر من آن فرمایش امیرالمؤمنین (علیه السّلام) و آن روایت دربارهی جناب حمزه که نورالثّقلین از خصال نقل میکند ــ من البتّه در نورالثّقلین دیدم، به خصال مراجعه نکردم ــ روایت مهمّی است. حضرت امام باقر (علیه السّلام) از امیرالمؤمنین (علیه السّلام) نقل میکند این را ــ روایت مفصّل است و یک تکّهاش این است ــ لَقَد کُنتُ عَاهَدتُ اللّهَ تَعالی وَ رَسولَهُ اَنا وَ عَمّی حَمزَةُ وَ اَخی جَعفَرٌ وَ ابنُ عَمّی عُبَیدَة. همین عبیدةبنحارث که اصلاً کسی نمیشناسد این بزرگوار را؛ یکی از آن سه نفر بود که در جنگ بدر [به میدان] رفت، بعدها هم به شهادت رسید. هیچ کس اصلاً از ایشان خبری ندارد؛ حضرت امیر اسم او را میآورد [و میفرماید]: من و عمویم حمزه و برادرم جعفر و پسر عمویم عبیده، عَلى اَمرٍ وَفَینا بِهِ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِه؛ بر یک موضوعی با هم توافق کردیم، با خدا و پیغمبرش معاهده کردیم؛ یعنی نشستهاند قرار گذاشتهاند. امیرالمؤمنینِ جوان، با عموی مسنّش جناب حمزه ــ که دو سال یا بنا به روایتی چهارسال از پیغمبر بزرگتر بوده و ضمناً برادر رضاعی پیغمبر هم هست ــ با آن برادر و با آن پسر عمو نشستهاند و قرارداد بستهاند بر یک امری که قاعدتاً «جهاد حتّی الشهادة» است؛ یعنی ما در این راه، در این حرکت، بیمحابا میرویم تا لحظهی شهادت.(۶) بعد حضرت میفرماید: فَتَقَدَّمَنی اَصحابی؛ این رفقا، [این] سه نفر از من جلو افتادند؛ وَ تَخَلَّفتُ بَعدَهُم لِما اَرادَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَاَنزَلَ اللّهُ فینا: مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللّهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَه» تا آخر آیه. بعد میفرماید: حَمَزةُ وَ جَعفَرٌ و عُبَیدَة؛ این سه نفر «قَضى نَحبَه»(۷) هستند؛ وَ اَنا وَاللّهِ المُنتَظِر.(۸) خب، اینها خیلی مهم است؛ اینکه از زبان امیرالمؤمنین، این جور شخصیّتها تمجید بشوند و بزرگ بشوند و به رخ کشیده بشوند، نشاندهندهی عظمت این موضوع و عظمت این شخصیّت است.
خود پیغمبر اکرم به نظر میرسد که از همان لحظهی اوّل که ایشان شهید شد، خواستند از او الگو درست کنند؛ اینکه پیغمبر به او لقب «سیّدالشّهدا» دادند؛ و بعد [وقتی] وارد مدینه شدند و دیدند زنهای انصار گریه میکردند، ناله میکردند، زاری میکردند ــ چون در جنگ اُحد ۷۰ نفر شهید شدند که ۴ نفر از مهاجرین بودند و ۶۶ نفر از انصار به شهادت رسیده بودند ــ پیغمبر یک قدری گوش کرد، بعد فرمود که حمزه گریهکننده ندارد. این خبر به گوش زنهای مدینه رسید و همه گفتند که قبل از اینکه برای شهید خودمان گریه کنیم بر حمزه گریه خواهیم کرد.(۹) پیغمبر وادارشان کرد دیگر؛ یعنی وادار کرد همهی مدینه را [بر او گریه کنند]؛ پیغمبر غوغا درست کرد همهی مدینه را برای جناب حمزه. معنای این چیست؟ این [یعنی] پیغمبر میخواهد حمزه را برجسته کند. او سیّدالشّهدا است، و کسی است که همه باید بر او گریه کنند. این الگوسازی است و برای آن روز هم فقط نیست؛ برای همیشهی تاریخ است و برای همهی مسلمین است؛ بنابراین کار شما [تنها] مربوط به داخل کشور و ایران نیست؛ کاری دارید میکنید که اگر انشاءاللّه خوب از آب دربیاورید ــ که من امیدوار هم هستم که کارتان خوب از آب دربیاید ــ آن وقت خدمتی خواهد بود به همهی کشورهای اسلامی؛ کشورهای عربی، کشورهای با زبانهای دیگر که اینها همه باید استفاده کنند و استفاده خواهند کرد و شاید هنرمندان آنها پیشقدم بشوند و کارهای بزرگی را انجام بدهند.
خب، حالا کاری که ما باید بکنیم، [این است که] عناصر تشکیلدهندهی شخصیّت حمزه را باید مشخّص بکنیم؛ یعنی یکی از کارهای بزرگ این است که چه شد و چه خصوصیّتی [بود] که این شخصیّت را در این حد، عظمت بخشید؛ به نظر من این یکی از کارها است. آن وقت اینها الگو بشود برای ماها که هم خودمان و هم دیگران از آن استفاده کنیم. و به نظر من دو مورد از این عناصر مهمّ تشکیلدهندهی شخصیّت او، یکی «عزم راسخ» است و یکی «قدرت شناخت» که اینها را ما بایستی هر چه میتوانیم ترویج کنیم. عزم راسخ؛ گاهی اوقات انسان از یک چیزی مطّلع است، یک چیزی را قبول هم دارد، اعتقاد هم دارد، منتها به خاطر ضعف نفْس بر طبق آن عمل نمیکند؛ ارادهی قوی و عزم راسخ اینجا یک عنصر تعیینکننده است که این آدم با عزم راسخ [عمل کند].
آن روزی که جناب حمزه اسلام آورد ــ جناب حمزه سال هشتم بعثت اسلام آورد که این، مستند به منابع معروف است؛ یعنی اُسدالغابة(۱۰) و دیگران، سال هشتم گفتهاند ــ جزء سختترین اوقات پیغمبر بود؛ چون اسلام علنی شده بود، از اطراف و اکناف به پیغمبر حمله میکردند، به اصحاب پیغمبر حمله میکردند. البتّه این هست که جناب حمزه قبل از آن که مسلمان هم بشود از پیغمبر به طور جدّی دفاع میکرد؛ از اوّل دفاع میکرد؛ و این [هم] هست که مثلاً آن وقتی که جناب ابوطالب مشکلاتی داشت و حضرت امیرالمؤمنین را پیغمبر قبول کرد، ایشان [هم] جناب جعفر را از بچّگی [به خانهی خود آورد]؛(۱۱) یعنی از این قبیل چیزها در زندگی جناب حمزه هست که اینها مال قبل از اسلام است. این سختیهایی که شنیدهایم، مال همین سالها است که در یک چنین شرایطی که مسلمانها در نهایت محنت زندگی میکنند، این آدم در مسجدالحرام، کنار کعبه فریاد میزند که من مسلمان شدم و همه بدانید من به دین او ایمان آوردم.
اینها خب آن شجاعت و آن عزم راسخ و تشخیص درست را [نشان میدهد]؛ و این تشخیص درست خیلی مهم است. یاد بدهیم خودمان را و مردممان را به اینکه روی مسائل درست فکر کنیم و درست تشخیص بدهیم. وَ قالوا لَو کُنّا نَسمَعُ اَو نَعقِلُ ما کُنّا فی اَصحابِ السَّعیرِ* فَاعتَرَفوا بِذَنبِهِم؛(۱۲) اینکه نشنویم، فکر نکنیم، تأمّل نکنیم، گناه است؛ قرآن این جوری با صراحت این را بیان میکند. و خب حالا این بزرگوار بنا به فرمایش امیرالمؤمنین، به نقل امام باقر (علیه الصّلاة و السّلام) مصداق «صَدَقوا ما عاهَدُوا اللّه»(۱۳) است؛ آن وقت این «صَدَقوا ما عاهَدُوا اللّه» ــ یعنی صادقانه با معاهدهی الهی رفتار کردن ــ چه جوری است؟ شکل تمام و کاملش عبارت از این است که شخص از خودش مصداقی بسازد برای معارف الهی و برای دستورات الهی و برای راهی که خدا معیّن کرده و پیش پا گذاشته؛ یعنی خودش را مصداق آن قرار بدهد؛ این را انشاءاللّه یاد بگیریم.
و اگر خواصّ جامعه همّت کنند برای تولید یک چنین شخصیّتهایی، هر یک از اینها خواهد توانست جامعه را در مواقع حسّاس نجات بدهد؛ واقعاً این جوری است. ما اکتفا نکنیم به همین که حالا کسانی را تربیت کنیم، یا موعظه کنیم، یا از این کارها، که حالا بالاخره باریبههرجهت، یک چیزی را قبول کنند؛ نه، سعی دستگاهها بر این باشد ــ بحمداللّه جامعةالمصطفیٰ در این زمینهها میتواند مرکز فعّالی باشد؛ در قم، مراکزی که اخیراً مدیریّت کارآمدِ حوزه بحمداللّه به وجود آورده میتواند یک چنین چیزهایی را تمهید کند؛ بعضی از دستگاههای تبلیغی هم در این زمینه خوب کار میکنند ــ شخصیّتهایی را درست کنیم که این شخصیّتها خودشان مصداق باشند برای معارف الهی، معارف اسلامی و احکام اسلامی. اگر یک چنین شخصیّتهایی درست بشوند، آن وقت دیگر تشکیل تمدّن اسلامی یک چیز قطعی خواهد بود؛ یعنی دیگر مورد تردید نخواهد بود.
خداوند انشاءاللّه به شماها اجر بدهد، شماها را موفّق کند که بتوانید این کار را و کارهای بعدی را انشاءاللّه با بهترین وجهی انجام بدهید. بنده هم به سهم خودم از همهی شما آقایانی که دستاندرکار این قضیّه هستید تشکّر میکنم.
والسّلامعلیکمورحمةاللّه
۱) در ابتدای این دیدار، حجّتالاسلام والمسلمین علی عباسی (رئیس جامعة المصطفی العالمیّة) و حجّتالاسلام والمسلمین ناصر رفیعیمحمّدی (مسئول همایش بینالمللی حضرت حمزهی سیّدالشّهدا) مطالبی بیان کردند.
۲) اسدالغابة، ج ۱، صص ۵۲۸ تا ۵۲۹
۳) این فیلم در ایران با نام محمّد رسول اللّه به نمایش درآمده است.
۴) آنتونی کوئین
۵) بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۲۳۹
۶) گریهی معظّمٌله
۷) کسانی که صادقانه به عهدشان وفا کردند.
۸) تفسیر نورالثّقلین، ج ۴، ص ۲۵۸
۹) اسدالغابة، ج ۱، صص ۵۳۰
۱۰) اسدالغابة، ج ۱، ص ۵۲۸
۱۱) مقاتلالطّالبیّین، ص ۴۱
۱۲) سورهی ملک، آیهی ۱۰ و بخشی از آیهی ۱۱؛ «و گویند: «اگر شنیده [و پذیرفته] بودیم یا تعقّل کرده بودیم در [میان] دوزخیان نبودیم. پس به گناه خود اقرار مىکنند ...»
۱۳) سورهی احزاب، بخشی از آیهی ۲۳
پیام تسلیت آیتالله سید علی سیستانی به مناسبت رحلت آیتالله صافی گلپایگانی
به گزارش گروه بینالملل دفاعپرس، آیتالله العظمی سیدعلی حسینی سیستانی، مرجع عالیقدر شیعیان امروز (سهشنبه) پیامی به مناسبت رحل آیتالله العظمی صافی گلپایگانی منتشر کرد.
در این پیام آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم ( انا لله وانا الیه راجعون ) خبر ارتحال عالم ربانی مرجع عالیقدر جناب آیت الله آقای حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی (رضوان الله علیه) موجب تألم و تأسف فراوان گردید. فقدان آن بزرگوار که از اساطین حوزه علمیه مقدسه قم و حسنات این دوران و خدمتگزاران نمونه دین و مدهب بودند، خسارتی عظیم است. اینجانب این مصیبت دردناک را به آستان مقدس حضرت ولیعصر اروحنا فداه و به آقایان علمای اعلام و به بستگان گرامی و دیگر علاقهمندان محترم ایشان تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال برای آن فقید سعید علو درجات و برای بازماندگانشان صبر جمیل و اجز جزیل مسألت دارم.
و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
۲۸ جمادیالثانی ۱۴۴۳ هـ
علی حسینی سیستانی
نگاهی به یک قرن زندگی آیتالله صافی گلپایگانی
به گزارش گروه اخبار داخلی دفاعپرس، آیت الله شیخ «لطفالله صافی گلپایگانی» مرجع عالیقدر تشیع، اسلامشناس و اندیشمند بزرگ معاصر شب گذشته در سن ۱۰۲ سالگی پس از تحمل دورهای بیماری به ملکوت اعلی پیوست.
مرحوم آیت الله شیخ لطفالله صافی در ۳۰ بهمن ۱۲۹۷ هجری شمسی در گلپایگان متولد شد. وی تحصیلات خود را در گلپایگان آغاز و ادبیات عرب، کلام، تفسیر قرآن، حدیث، فقه و اصول را تا پایان سطح، در زادگاه خود به سرانجام رساند.
ایشان در ۲۳ سالگی از گلپایگان به قم هجرت کرد و در محضر آیت الله سید محمدتقی خوانساری، آیت الله سید محمد حجت کوهکمرهای، آیت الله سید صدرالدین صدر، آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی و آیتالله بروجردی حاضر میشد.
آیت الله صافی گلپایگانی پس از چهار سال اقامت در قم، به مدت یک سال در نجف ساکن شد و از محضر آیت الله محمدکاظم شیرازی، آیت الله سید جمالالدین گلپایگانی و آیت الله شیخ محمدعلی کاظمی حاضر شد. او با دختر آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی ازدواج کرد.
فقیهی آگاه در حوزههای علمی-حوزوی و فعال در عرصه سیاسی و اجتماعی
آیت الله لطفالله صافی، از شاگردان برجسته آیتالله بروجردی بود و توانایی ویژه علمی او موجب شد پاسخگویی به سوالات فقهی و کلامی و همچنین نگارش کتاب منتخب الاثر، از سوی آیت الله بروجردی به وی واگذار شود. او همچنین از مشاوران نزدیک و همچنین از اعضای شورای استفتای آیتالله بروجردی بوده است.
آیتالله صافی گلپایگانی، پس از درگذشت آیتالله سید محمد رضا گلپایگانی در آذرماه ۱۳۷۲ شمسی، به عنوان مرجع تقلید شناخته شد. آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی در وصیتنامه خود، ایشان را مجتهد مسلم و عادل خوانده بود.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حضور در صحنههای مختلف مبارزه با رژیم ستمشاهی باعث حساسیت ساواک، نسبت به این فقیه آگاه گشت و بالاخره به توقیف یکی از کتب ایشان که حاوی مطالبی در نقد فساد رژیم شاه بود، منجر شد.
فعالیتهای علمی و حوزوی این مرجع عالیقدر باعث نشد که از حضور اجتماعی و سیاسی پرهیز کند.
مهمترین آثار و تألیفات آیت الله صافی گلپایگانی
ایشان عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی که از ۲۸ مرداد تا ۲۴ آبان ۱۳۵۸ شمسی تشکیل شده بود و مسئولیت تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را به عهده داشت. همچنین در سال ۱۳۵۹ شمسی، با حکم حضرت امام خمینی، عضو فقهای شورای نگهبان و اولین دبیر شورای نگهبان بود.
همچنین میتوان آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی را از نویسندگان پرکار شیعی دانست، آنچنان که بیش از ۸۰ عنوان کتاب از وی به زبانهای فارسی و عربی منتشر شده است. برخی از آثار او به زبانهای انگلیسی و اردو ترجمه شده و پارهای از این کتابها برنده جایزه کتاب سال ولایت و کتاب سال مهدویت شدهاند. ازآن جمله میتوان به «منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر» اشاره کرد که درباره امام مهدی (عج) و در ده فصل است. نصوص مرتبط با دوازده امام، نصوص مرتبط با امام زمان، و تاریخ زندگی و چگونگی ظهور آن امام، بخشهای اصلی کتاب است. این کتاب در سال ۱۳۸۰ شمسی، در سه جلد چاپ شده که مجموعاً ۱۴۰۰ صفحه است. منتخب الاثر، در اولین دوره کتاب سال ولایت، اثر برگزیده شناخته شد و در اولین دوره کتاب سال مهدویت، اثر برتر نام گرفت.
برخی از مهمترین آثار این مرجع عالیقدر بدین شرح است: الاحکام الشرعیة ثابتة لا تتغیر، التعزیر، احکامه و ملحقاته، اوقات الصلوات، بیان الاصول، ثلاث رسائل فقهیة، ضرورة وجود الحکومة او ولایة الفقهاء فی عصر الغیبة، فروغ زیارت، سفرنامه حج، پرتوی از فضائل امیرمومنان علی (ع) در ۱۱۰ حدیث از کتب اهل سنت، پیام غدیر و ...
فقیه و متکلمی متواضع و با اخلاص
این مرجع عالیقدر، ولایت فقیه جامعالشرایط را از افتخارات شیعه میدانست و در این باره میگفت: تقدم بر فقها و علما و دوری از آنها موجب ضلالت و گمراهی است. اگر بخواهیم نظام اسلامی محفوظ باشد باید دین خود را از آنان بگیریم و بدانیم امروز این نظام دشمنان زیادی دارد که همه میخواهند به نظام ضربه بزنند. دلسوزان انقلاب باید هوشیار باشند و بدانند که غیرت و سربلندی کشور وابسته به حفظ هویت اسلامی و پیروی واقعی از احکام میباشد. همه احزاب و گروهها باید برای رسیدن به هدف والای انقلاب اسلامی، روحیه انتقادپذیری داشته باشند و حتی از حقوق مسلم خود برای حفظ وحدت و امنیت و آرامش کوتاه بیایند.
تواضع مثال زدنی از خصوصیات آیت الله صافی بود؛ چند سال قبل در جریان مراسم عمامه گزاری طلاب غیر ایرانی در قم حضرت آیت الله صافی گلپایگانی بر دست یکی از طلاب آفریقایی بوسه زدند. این مراسم در مدرسه عالی امام خمینی در شهر قم برگزار شده بود و معظم له پس از گذاشتن عمامه بر سر یکی از طلاب از قاره آفریقا دست او را (به این نیت که خدمتگزار دین است) بوسیدند.
زهد، تقوی، اخلاص، قناعت، توکل، سعه صدر، صراحت لهجه و امر به معروف و نهی از منکر، از ویژگیهای مهم روحی- اخلاقی این فقیه بزرگوار بود. وجودش، دریای بی کرانه عشق به انوار مقدس ائمه معصومین علیهمالسّلام بود و هر صبح بعد از اقامه نماز، در دعای عهد، میشد ترنم تمنای دل عاشق و شیدایش نسبت به امام زمان (عج) را دشنید و او را عصرهای جمعه، میان خیل عاشقان امام زمان (عج)، میهمان لحظههای پر معنویت مسجد جمکران دید.
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح: تألیفات آیتالله صافی گلپایگانی گرمابخش مسیر حرکت حوزههای علمیه خواهد بود
به گزارش گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، سردار سرلشکر «محمد باقری» رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در پیامی ارتحال آیتالله «لطفالله صافی گلپایگانی» را تسلیت گفت.
متن این پیام به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
«إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْءٌ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ»
ارتحال ملکوتی مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیتالله العظمی لطفالله صافی گلپایگانی از همراهان مصمم حضرت امام (ره) و نهضت اسلامی موجب تأثر و تألم فراوان شد.
این فقیه وارسته و مجاهد نستوه در زمره فقهای برجسته تاریخ معاصر در عرصههای ترویج فرهنگ و معارف دینی و فقه اسلامی درخشید و آثار و تألیفات ارزشمند، پرشمار و ماندگار وی همواره گرمابخش مسیر حرکت حوزههای علمیه و طلاب و روحانیون متعهد و اصیل خواهد بود.
این ضایعه بزرگ و جبرانناپذیر را به پیشگاه مقدس حضرت بقیةالله الاعظم (ارواحنا فداه)، مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی)، حوزههای علمیه و بیت شریف آن فقید سعید و مقلدان ارجمند ایشان در اقصی نقاط جهان تسلیت و تعزیت عرض نموده و از درگاه حضرت احدیت برای ایشان علو درجات و همنشینی با پیامبر اعظم (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت علیهمالسلام و برای خانواده مکرم و یادگاران گرانقدر او صبر جمیل و اجر جزیل طلب میکنم.
سرلشکر پاسدار محمد باقری
رئیس ستاد کل نیروهای مسلح
پیام تسلیت رهقبری انقلاب درپی درگذشت آیتالله حاج شیخ لطفالله صافی گلپایگانی
حضور رهبری انقلاب در مرقد مطهر امام راحل و گلزار شهدای بهشت زهرا
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی سحرگاه امروز و در آستانه ایامالله دههی فجر، در مرقد مطهر بنیانگذار انقلاب اسلامی و گلزار شهدای بهشت زهرا سلاماللهعلیها حضور یافتند
بیانات رهبری انقلاب در دیدار تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی