۵ هدیه فرمانده کل قوا به سربازان متأهل در روز جوان/ از سه ماه کسری خدمت تا بکارگیری سربازان متأهل در شهر محل سکونت همسر
به گزارش عمارنامه، سردار موسی کمالی جانشین منابع انسانی ستاد کل نیروهای مسلح با اشاره به موافقت مقام معظم رهبری و فرمانده کل قوا برای اعطای تسهیلات جدید به سربازان متأهل در تشریح این تسهیلات، اظهار کرد: در اجرای سیاست های جمعیتی ابلاغی مقام معظم رهبری و فرماندهی کلی قوا و همچنین به منظور خوشایندسازی خدمت سربازی برای سربازان متأهل مقام معظم رهبری به مناسبت میلاد باسعادت حضرت علی اکبر و روز جوان با پیشنهاد ستادکل نیروهای مسلح برای ارائه تسهیلاتی جدید به سربازان متأهل موافقت کردند.
وی در ادامه افزود: تسهیلات جدید درنظرگرفته شده برای سربازان متأهل شامل 5 بند است که به شرح زیر میباشد و لازم به ذکر است که این مقررات از زمان ابلاغ لازمالاجرا بوده و تمام نیروهای مسلح میبایست این مقررات را در خردادماه عملیاتی کنند.
1.به ازای هر فرزند سه ماه از خدمت دوره ضرورت کارکنان وظیفه کسر میشود و سربازانی که تا این تاریخ غایب بودهاند نیز در شمول این مصوبه قرار میگیرند.
2.مرخصی کارکنان وظیفه متأهل از 22 روز در سال به 30 روز در سال افزایش یافت.
3.کارکنان وظیفه متأهل میبایست حداقل سه روز در هفته بعد از پایان ساعت کاری از پادگانها مرخص شوند.
4.کلیه سربازان متأهل میبایست در شهر محل سکونت همسر خود به کارگیری شوند.
5.برای آموزش فنی و حرفهای در نیروهای مسلح، کارکنان وظیفه متأهل در اولویت قرار خواهند گرفت.
منبع: تسنیم
چه کسی عامل انفجار حزب جمهوری اسلامی بود + تصاویر
به گزارش عمارنامه به نقل از مشرق، ساعتهای پایانی 25 اردیبهشت 1395، خبری در رسانهها منتشر شد که برای مردم یادآور حادثه تلخ تروریستی است که در 35 سال پیش در مرکز تهران رخ داد.
متن خبر این گونه بود: به دنبال همکاریهای پلیس اینترپل و پیگیریهای پلیس ایران، یکی از عناصر گروهک تروریستی منافقین که در انفجار حزب جمهوری دست داشت در کشور آلبانی شناسایی و دستگیر شد.
روز 7 تیر 1360 بر اثر انفجار یک بمب نیرومند در مقر حزب جمهوری اسلامی در تهران، آیتالله بهشتی و 72 تن از یاران امام خمینی به شهادت رسیدند؛ آیتالله سیدمحمد حسینی بهشتی، رییس وقت دیوان عالی کشور و بیش از ۷۰ نفر از مقامات و چهرههای برجسته سیاسی از جمله چهار وزیر، چند معاون وزیر، ۲۷ نماینده مجلس و جمعی از اعضای حزب جمهوری اسلامی در جریان انفجار مقر اصلی این حزب به شهادت رسیدند.
این حادثه شش روز پس از عزل بنیصدر از ریاستجمهوری صورت گرفت. روز سهشنبه 30 /3 /1360 طرح عدم کفایت سیاسی بنیصدر در مجلس شورای اسلامی بررسی و با 177 رای موافق، 12 رای ممتنع و یک رای مخالف تصویب شد و روز اول تیرماه، حضرت امام خمینی(ره) حکم عزل بنیصدر را از مقام ریاست جمهوری صادر کردند.
سازمان مجاهدین خلق پس از این وقایع، در 30 خرداد 1360، اعلام کرد که فعالیتهای این سازمان وارد فاز نظامی شده است، موج این فعالیتها به قدری گسترده بود که از مردم عادی در کوچه و خیابان تا مسوولین شاخص نظام را در بر گرفت. سه روز قبل از وقوع این حادثه، محمد جواد قدیری، عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق و طراح اصلی انفجار مسجد ابوذر که در آن آیتالله خامنهای، امام جمعه وقت تهران مورد سوءقصد قرار گرفت، به دوستان خود با اطمینان خبر داده بود که «روز هفتم تیر» کار یکسره خواهد شد.
روزنامه کیهان فردای آن روز در گزارشی نوشت: «حدود ساعت ۲۱ دیشب دو بمب بسیار قوی در محل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی منفجر شد که بر اثر شدت انفجار قسمتهایی از ساختمان فروریخت و موجب شهادت دهها تن از مقامات مملکتی و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی و چند تن از وزرا گردید.»
اکثر مجروحین و شهدا که به آمبولانسها حمل میشدند غرق در خون بودند و به هیچ وجه شناخته نمیشدند. یکی از شاهدان عینی انفجار که شدیداً میگریست گفت: آقایان دکتر باهنر، نبوی، محمد هاشمی، میرسلیم و طاهری نماینده کازرون در مجلس شورای اسلامی چند لحظه قبل از انفجار بمب سالن را ترک کردند. در این لحظه بسیاری از مردم در جستجوی آیتالله بهشتی بودند و یکی از پاسداران گفت که آخرین بار ایشان و حجتالاسلام محمد منتظری را در مقابل سالن دیده است، لیکن نیم ساعت بعد گفته شد که شیخ محمد منتظری به شهادت رسیدهاند.»
روزنامه اطلاعات هم نوشت: «گزارش خبرنگاران از محل انفجار به نقل از شاهدان عینی حاکی است که احتمالا دو بمب بسیار قوی منفجر شده که صدای انفجار آن تا شعاع حداقل یک کیلومتر به وضوح شنیده شده است. این انفجار به هنگامی روی داده است که جلسه هفتگی حزب با حضور اعضای حزب، نمایندگان مجلس شورای اسلامی و احتمالا چند تن از وزیران در این محل تشکیل شده بود. گزارش خبرنگاران در ساعت ۲۳ دیشب از مقابل دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی ایران حاکی بوده است که در زمان مخابره خبر ۲۰ مجروح به وسیله آمبولانس به بیمارستانهای مختلف تهران از جمله بیمارستان طرفه و سینا انتقال یافتند و از بیمارستان طرفه خبر رسید که تا آن ساعت ۸ شهید که پیکر آنها به کلی متلاشی شده را به این بیمارستان آوردهاند. یکی از این شهدا آقای طباطبایی نماینده مجلس بود اما هویت هفت نفر دیگر هنوز مشخص نشده است. خبرنگاران در گزارش خود اضافه کردهاند که در فاصله ساعتهای ۲۳ تا ۲۴ دیشب ۲۴ جسد را از زیر آوار خارج کردهاند.»
بعد از این واقعه، ابتدا از سرنوشت دکتر بهشتی اطلاعی در دست نبود و برخی امیدوار بودند نام وی در میان شهدا نباشد اما حوالی صبح ۸ تیر خبر رسید که وی نیز در میان شهداست. در پی واقعه انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، از اولین ساعات صبح فردای آن روز عده زیادی از مردم در مقابل ساختمان انتقال خون در خیابان ویلای تهران اجتماع کردند تا با اهدای خون به مجروحین این حادثه یاری برسانند.
حدود ساعت دو و نیم بامداد هشتم تیر بود که مشخص شد بمبها در سطل زباله نزدیک سن سالن اصلی حزب کار گذاشته شده بود.
*عامل واقعه هفتم تیر چه کسی بود؟
یک هفته بعد از انفجار، هویت عامل آن شناسایی شد و طی اطلاعیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اعلام مشخصات وی از مردم برای دستگیری او درخواست کمک شد:
" ... در تحقیقات مشخص شد که این عمل وحشیانه توسط سازمان آمریکایی مجاهدین خلق تدارک دیده شده و یکی از افراد مؤثر در این جنایت فردی است به اسم «محمدرضا کلاهی صمدی» که مشخصات نامبرده بدین شرح اعلام می گردد: محمدرضا کلاهی فرزند حسن متولد 1338 دارنده شماره شناسنامه 1251، دانشجوی سال اول رشته برق دانشگاه علم و صنعت ایران و دارای دیپلم ریاضی از دبیرستان بامداد واقع در خیابان جمهوری اسلامی، خیابان گلشن، که نامبرده در حین وقوع حادثه متواری شده است."
محمدرضا کلاهی صمدی
سخنگوی سپاه نیز در مصاحبه ای با ارائه توضیحات بیشتر در مورد نتایج تحقیقات گفت: " ... بمب گذاری از ناحیه سازمان مجاهدین خلق، این گروه وابسته و مزدور آمریکایی صورت گرفته است. شکل و نحوه کار هم به این طریق بوده که به وسیله یک عامل نفوذی به نام محمدرضا کلاهی که در میان کارکنان حزب جمهوری اسلامی نفوذ کرده بود ... این بمب گذاری صورت می گیرد ... این بمب گذاری خیلی ساده و به نوعی بوده که هر کسی می توانسته این کار را انجام بدهد. به جهت این که فرصت کافی داشته و یکی از بمب ها را در زیر تریبون قرار داده، بمب دیگر در کنار ستونی از سالن کار گذاشته .... "
حجت الاسلام محمدی ری شهری، اولین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران در خاطرات خود آخرین و کاملترین اطلاعات منتشره درباره کلاهی را ارائه داده است: " محمد رضا کلاهی صمدی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 به سازمان منافقین پیوست. ابتدا در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت و پس از مدتی با خط دهی سازمان از انجمن اظهار بریدگی نموده، ضمن این که در همان مقطع با سازمان ارتباط تنگاتنگی داشته است به عنوان پاسدار کمیته انقلاب اسلامی ولیعصر تهران واقع در خیابان پاستور شروع به فعالیت و به تدریج با هدایت منافقین وارد حزب جمهوری اسلامی می شود.
کلاهی در تشکیلات دفتر مرکزی حزب در جایگاهی قرار می گیرد که از کلیه جریانات مهم حزبی و مملکتی (دولت، مجلس، نهادها و ...) مطلع بوده و همچنین مسئول دعوتها برای کنفرانسها، میزگردها و یا جلسات بوده، ضمن این که حفاظت سالن نیز به عهده او بوده است. او مستقیماً زیر نظر یکی از افراد کادر مرکزی منافقین به نام هادی روشن روانی با نام مستعار مقدم قرار داشته است.
کلاهی از تاریخ 1/9/1359 در منزل شخصی فردی به نام سید عباس مؤدب صفت به عنوان مستأجر و به صورت انفرادی زندگی میکرده و بعضاً افرادی را نیز با خود به منزل می آورده است. وی ساعت 7 صبح از خانه خارج و حدود 8 شب به خانه برمی گشت و در رفت و آمد بسیار محتاط و مرتباً خودش را چک میکرد و حتی برای رفتن به دستشویی در اتاق خودش را قفل می نموده است. وی چند روز قبل از انفجار حزب، کیف سامسونت خود را عوض کرده و یک کیف بزرگ را با خودش حمل می نموده و چون رفت و آمد وی در طول روز به حزب زیاد بوده، کمتر مورد بازرسی قرار می گرفت. پس از انفجار حزب جمهوری اسلامی، او متواری و در خانههای تیمی منافقین مخفی و نهایتاً از طریق مرز غرب کشور توسط عوامل منافقین به عراق منتقل شد. در مقطعی که وی در ایران مخفی بود گزارش های متعددی مبنی بر محل اختفای وی در مناطقی از جمله: جاده چالوس، روستای سیاه پیشه، قلعه میر فتاح در اطراف همدان، واصل که با مراجعه تیم های عملیاتی نتیجه ای حاصل نشد.
"مهدی اصفهانیان" مشهور به نام سازمانی "سعید شاهسوندی" در مصاحبه ای در خصوص تحولات بعد از خرداد 1360 به بیان ناگفتههایی درباره انفجار دفتر حزب جمهوری و شهادت دبیر کل و جمعی از اعضای اصلی آن پرداخته است. او میگوید:
مهدی اصفهانیان" مشهور به سعید شاهسوندی
کلاهی اطلاعات درون حزب جمهوری از جمله زمان برگزاری جلسات نوبتی شورای مرکزی و دیگر برنامه های دبیرخانه حزب را به سازمان اطلاع میداد. یکی از این جلسات در شامگاه روز یکشنبه 7 تیر بود؛ موضوع اولیه بحث چگونگی مبارزه و مهار تورم و گرانی بود اما بعد از برکناری بنی صدر، موضوع نشست عوض شده و قرار می شود که به شرایط بعد از برکناری بنی صدر بپردازند. آقای بهشتی هم طبعا به عنوان نفر اول و اصلی حزب جمهوری اسلامی، سخنران اصلی بوده است.
رهبری سازمان به سرعت دست به کار طراحی عملیات انفجاری می گردد. کلاهی توسط مسئول خود در بخش اطلاعات سازمان توجیه عملیاتی شده و چندین نشست توجیهی هم برای او گذاشته می شود. با توجه به راحتی تردد برای او در جلسات مهم، قرار می شود دو بمب بسیار قوی یکی در سبد کنار تریبون و دیگری در کنار ستون اصلی جا داده شود.
کلاهی دعوت کننده افراد به جلسه بود و تلاش می کرد تا تعداد هر چه بیشتری را به آن جلسه دعوت کند. او تا آخرین لحظات در صحنه حضور داشت و هدف از حضورش این بود که افراد هر چه بیشتری را به داخل سالن راهنمایی کند و همچنین ناظر انجام مراحل نهایی طرح [انفجار حزب] باشد؛ طبعا تعدادی از افراد سازمان از دور و نزدیک، به طور ناشناخته ناظر عملیات بودند و این طور نبود که او به تنهایی قادر به انجام این کار باشد.
بعدها گفته شد که موسی خیابانی شخصا برای اطمینان از درست عمل کردن چاشنی ها، تعداد زیادی از آنها را در وان حمام کنترل کرده بود؛ بنا به گفته رجوی، نام رمز عملیات "الله اکبر" و زمان آن رأس ساعت 9 شب بوده است.
یک روز قبل، یعنی در 6 تیر انفجاری در در مسجد ابوذر رخ داد؛ بمب که در ضبط صوت کار گذاشته شده بود، هنگام سخنرانی آقای خامنهای منفجر و باعث جراحت شدید ایشان به ویژه از ناحیه دست راست می شود. چند روز قبل هم مرحوم چمران در جبههها شهید شده بود و این ایام همزمان با شب هفت او بود. اینها پارامترهایی بود که در سازمان به عنوان عوامل بازدارنده مطرح شد.
انفجار مسجد ابوذر، کار گروه فرقان بود که با سازمان هماهنگی نداشت؛ سازمان نگران بود تا مبادا به خاطر ماجرای 6 تیر، نشست حزب جمهوری اسلامی که بیشتر سران قرار بود آنجا جمع شوند، برگزار نشود ولی این جلسه که تدارکات آن از قبل دیده شده بود، برگزار می شود.
پیکر شهدای انفجار دفتر حزب جمهوری
البته در روابط درون سازمانی ادعاهایی مطرح شد که با واقعیت نمی خواند؛ از جمله گفته شد که مسعود رجوی اعلام آمادگی کرده که اگر طرح با مشکل رو به رو شد، خود او طی عملیاتی انتحاری بمب را به خود بسته و در آن جلسه منفجر کند؛ بعد هم گفته شد که علی زرکش و موسی خیابانی مانع این کار او شدند! من همین جا اعلام می کنم اینگونه ادعاها به گروه خونی رجوی نمی خورد؛ گر چه اینگونه صحبت ها از قول او نقل می شد و در خارج از کشور هم مطرح شده بود.
به خاطر دارم شب عملیات، من، علی زرکش [نفر شماره دو گروهک نفاق که در جریان تجاوز منافقین به کشورمان و اشغال اسلام آباد غرب در سال 67 توسط نیروهای رجوی مشمول تصفیه سازمانی شد]، علیرضا معدنچی، احمد شادبختی و همسرش، محمدعلی جابرزاده انصاری، همسر من [منصوره بیات] و چند نفر دیگر در خانه ای مخفی در اول اتوبان عباس آباد در طبقه چهارم یا پنجم حضور داشتیم. زرکش خبر طراحی چنین عملیاتی را به تعدادی از ما داد و ما از طریق دستگاه شنود بی سیم پاسداران و کمیته ها به گوش بودیم. شاخص پیروزی عملیات، کشته شدن [شهادت] آیت الله بهشتی بود که اگر صرفا ایشان کشته می شد، عملیات پیروز بود.
ساعت 9 شب انفجار صورت می گیرد و لحظاتی قبل از آن، آقایان رفسنجانی، بهزاد نبوی و عسگراولادی به دلیل کارهایی که داشتند، از جلسه خارج می شوند. کلاهی تا دقایق آخر آنجا بوده است و بعد آنجا را ترک می کند. بدین ترتیب انفجار هفت تیر با مواد منفجره ای که از پادگان ها مصادره شده بود، صورت می گیرد. شنود کمیته ها و سپاه، نشان دهنده این بود که آنها نیز به دنبال این بودند که ببینند آقای بهشتی جزء کشته شدگان [شهدا] است یا نه، که بعد معلوم شد... هدف اصلی انفجار [حزب جمهوری] آقای بهشتی بود و بمب نیز در زیر تریبون سخنرانی ایشان کار گذاشته شده بود. شدت انفجار و کهنه بودن ساختمان باعث فرو ریختن سقف و ریزش آوار می شود؛ بیشترین تلفات نیز ناشی از ریزش آوار بود.
علی زرکش
درست در فردای هفتم تیر، طبق برنامه از قبل آماده شده و در پی موافقت با عبدالرحمن قاسملو - دبیر کل وقت حزب [منحله] دموکرات کردستان - من و سه نفر دیگر به عنوان گروه موسس رادیو مجاهد، همراه پیک اعزامی حزب، عازم مهاباد و کردستان شدیم. یکی دو ماه بعد، سازمان فردی را برای حفاظت به کردستان آورد که البته هویت او برای همه روشن نیست اما آن شخص کسی نیست جز محمدرضا کلاهی.
او مدت ها در کردستان در بخش رادیو بود؛ کارآیی ویژه ای نداشت اما برای حفاظت به منطقه منتقل شد و تهیه بولتن خبری رادیوهای مختلف از جمله کارهای او بود.
در ایامی که کلاهی مخفی شده بود برای ردیابی وی، دوستان، نزدیکان و خانواده وی از جمله برادرش محسن که همافر نهاجا بوده چندین مرحله مورد بازجویی قرار گرفتند، اما نتیجه مثبتی نداشت. نامبرده در عراق در بخش عارفی (روابط با عراق) با نام مستعار کریم فعالیت می کرده و با یکی از منافقین به نام خورشید فرجی زنوز اهل تهران ازدواج می نماید. همسرش قبلاً مسئول نهاد بوده که تنزل رده داشته، مدتی فرمانده گردان ارکان (پشتیبانی) و مدتی مسئول تأسیسات بوده است. وی آموزش خلبانی را گذارنده، آخرین مسئولیتش به عنوان فرمانده یگان پدافند و به اصطلاح ارتش آزادیبخش سازماندهی شده است.
گفته می شود کلاهی در ۱۳۷۰ در فهرست اعضای «مسئلهدار» سازمان قرار گرفت، در ۱۳۷۲ از سازمان جدا شد و در ۱۳۷۳ از عراق رهسپار آلمان گردید.
*اعتراف رجوی به جنایت
بعد از سقوط رژیم بعثی صدام در عراق، نوارهای فیلمبرداری شده از ملاقاتها و مذاکرات فوق سری رجوی با مقامات اطلاعاتی و امنیتی این رژیم کشف شد و تعدادی از آنها در اروپا منتشر گردید. از جمله متن مکتوب پنج ملاقات رجوی طی سال های 1991 تا 2001 میلادی به همراه سی دی تصویری و صوتی آن در سال 1383 در قالب یک کتاب به ضمیمه سی دی، در لندن انتشار یافت.
مسعود رجوی در یکی از این ملاقاتها صریحاً در مورد مسئولیت سازمان در انفجار هفتم تیر سخن می گوید. وی در دیداری با سپهبد طاهر جلیل حبوش رئیس سازمان کل اطلاعات عراق در سال 1999 میلادی (1378 شمسی) هنگام اشاره به سوابق روابط قبلی با آمریکا و فرانسه چنین می گوید:
" همانگونه که اطلاع دارید من در سال های 1981 تا 1986 در پاریس بودم، در آن سال ها ... به ما تروریست نمی گفتند، هر چند که کاخ سفید و کاخ الیزه می دانستند، با کاخ الیزه هم ارتباط داشتیم،
می دانستند که چه کسی حزب جمهوری را در ایران منفجر کرد ... آنها می دانستند و خوب هم می دانستند، ولی صفت تروریست هم به ما نزدند ."
جلسه مسعود رجوی، مهدی ابریشمچی با طاهر جلیل حبوش
لازم به ذکر است که ضبط تلویزیونی این جلسه و سایر مذاکرات رجوی و مقامات امنیتی رژیم بعث عراق به طور مخفیانه و توسط سرویس اطلاعاتی عراق صورت پذیرفته است که پس از تصرف آرشیوهای فوق سری مراکز اطلاعاتی به دست گروهی از مردم و نیروهای مبارز عراقی کشف گردید. آن بخش از نوارهای منتشره در لندن بنابر آنچه که در مقدمه کتاب حاوی متن آنها آمده است، توسط یک نماینده برجسته پارلمان اروپا به نام بارونس اِما نیکلسون Emma Nicholson از عراق خارج شده و در اختیار ناشران آن قرار گرفته است.
*منابع:
روزنامههای کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی، تیرماه ۱۳۶۰
کتاب سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
روایت «الرأی» کویت از نحوه شهادت «بدرالدین» در سوریه/ دیدار با سردار سلیمانی 30 دقیقه قبل از شهادت
روزنامه کویتی «الرأی» واقعه ترور سید «مصطفی بدرالدین»، ملقب به «سید ذوالفقار» و فرمانده شاخه نظامی حزب الله لبنان را به نقل از آنچه آنها را منابع آگاه توصیف کرده، اینگونه روایت کرد.
این روزنامه کویتی طی گزارشی که در اینباره منتشر کرد، نوشت: «ساعت نزدیک به 22:30 پنجشنبه گذشته بود که در عملیاتی امنیتی، 2 فروند موشک هوا به زمین به یکی از ساختمانهای اطراف فرودگاه بین المللی دمشق اصابت کرد تا پس از وقوع انفجار بسیار شدید در ساختمانی که در اختیار مقاومت گذاشته شده بود، منجر به شهادت فرمانده ارشد حزب الله و زخمی شدن 5 رزمنده دیگر مقاومت لبنان شود».
منابع مذکور در گفتوگو با روزنامه الرأی تاکید کردهاند که «این 2 فروند موشک 30 دقیقه بعد از پایان جلسه سردار سلیمانی و شهید بدرالدین، به سمت ساختمان شلیک شد و این میتواند، به این معنا باشد که سردار سلیمانی، هدف عملیات ترور نبوده و جنگندههای اسرائیلی در انتظار خروج وی از ساختمان بودهاند».
این منابع سوری افشا کردند که «اصابت موشکها به این ساختمان که یک سالن بزرگ در محوطه فرودگاه بین المللی دمشق را شامل میشد و حزب الله برای اهداف لجستیکی و عملیاتی از آن استفاده میکرد، موجب انهدام کامل آن شد».
منابع مذکور به این ترتیب «عملیات ترور شهید بدرالدین را که تحت پیگرد دستگاههای اطلاعاتی اسرائیل بود، عملیات کاملا امنیتی عنوان و خاطر نشان کردند: «بعید نیست، این عملیات حاصل همکاری مشترک دستگاههای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل توامان باشد».
منبع: فارس
نظر حاج قاسم درباره ی سردار ناظری
به گزارش فرهنگ نیوز، سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه در منزل شهید سردار محمد ناظری فرمانده یگان ویژه دریایی سپاه حضور یافت و گفت: بزرگترین ویژگی شهید ناظری این بود که در این سالها از ابتدای انقلاب تا کنون هیچ تغییری در ایشان ایجاد نشد.
وی افزود: او همیشه پرکار و در صحنه و هر جای انقلاب که نیاز بود مسئولیت سختترین کارها را به عهده میگرفت.
سلیمانی تاکید کرد: علیرغم جایگاه و سنشان همچنان در صحنه بوده و تا آخرین لحظات عمر مشغول به خدمت بودند.
فرمانده نیروی قدس سپاه تاکید کرد: ما جهاد مهمی را به یاد نداریم که شهید ناظری در آن شریک نبوده باشند.
سلیمانی اظهار داشت: بنده از سال ۵۸ که نیروی آموزشی ایشان بودم تا کنون تغییر یا خستگی در ایشان ندیدم.
ناگفتههایی از برنامه داعش برای نزدیکی به مرزهای ایران/ نصب اخلالگر موشکی روی تانک M60/ درگیری نزاجا با پژاک
به گزارش عمارنامه، امیر احمدرضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران چندی پیش در گفتوگوی با نشریه ارتش (صف) به برخی موضوعات از قبیل تجهیزات نزاجا، ورود این نیرو به موضوعات موشکی، مقابله با تهدیدات مرزی و وضعیت معاش نیروها پرداخته است:
* حتی بعد از برجام هم تجهیزات نظامی وارد نخواهد شد
فرمانده نیروی زمینی در بخشی از این گفتگو به موضوع تحریمها، تامین نیازهای تجهیزاتی و تاثیر برجام در این حوزه پرداخته و میگوید: «ما همچنان در فضای تحریم هستیم و چیزی از خارج وارد نمیشود.
درست است که در برجام، صحبتها و اقداماتی در جهت رفع تحریمها شده اما اگر فضایی باز شود، قطعا تجهیزات نظامی ورود پیدا نخواهند کرد، لذا ما متناسب با نیازها، تسلیحات مورد نیازمان را تعریف کرده و ساختهایم که یکی از موارد مورد نیاز اصلی و ضروری ما، توجه به یگانهای تکتیرانداز و سلاحهای تکتیرانداز بود که توانستیم در تمامی ردهها از کالیبر 7.62، 12.7، 14.5 گرفته تا اولین سلاح تکتیرانداز 23 میلیمتری دنیا را تولید کنیم.
* نصب اخلالگر موشکی روی تانک M60
پوردستان در ادامه این بحث، به ورود تعداد زیادی از خودروهای روز دنیا به سازمان رزم نیروی زمینی اشاره کرده و گفته است که این خودروهای یک چهارم و سه چهارم و ... تحرک قابل ملاحظهای به نزاجا داده است.
وی همچنین میگوید: «بر روی تانک M60 سامانه واپایش آتش و اخلالگرهایی نصب شده که بتواند موشکهای «تاو» و سایر موشکهای ضد زره را منحرف کند.»
«امسال سال ورود نزاجا به حوزه موشکی است» این نکته را امیر پوردستان در حالی گفته است که نیروی زمینی در گذشته به راکتهایی نظیر زلزال و نازعات مجهز بوده و در برخی مقاطع نیز رزمایشهایی تخصصی در حوزه موشکی برگزار کرده است ولی اینکه وی از ورود نزاجا به حوزه موشکی در سال 95 سخن گفته است، باید صبر کرد و دید آیا سامانههای جدیدتر و قابل هدایت نیز به نیروی زمینی اضافه خواهد شد؟
* کنار گذاشتن ژ-3 به صلاح نیست
فرمانده نیروی زمینی ارتش با بیان اینکه «در خصوص تغییر سلاح انفرادی مشکلی نداریم»، به اسلحه ژ-3 اشاره کرده و میگوید: «سلاح ژ-3 یک سلاح کارآمد و متناسب با نیاز ما است که کارایی خود را در جنگ نیز نشان داد و ما یک انبار بسیار عظیم از این سلاح و مهمات آن در اختیار داریم.
وی برای همین معتقد است «از دور خارج کردن این سرمایه عظیم، برای کشور معقول نیست.»
امیر پوردستان خاطرنشان میکند: «دوربینهایی پیشبینی کردهایم که تا فاصله 500 تا هزار متر را در معرض دید و تیر قرار میدهند و کاربر میتواند از این سلاح به عنوان تک تیرانداز نیز استفاده کند.
* تشکیل قرارگاه واکنش سریع در نزاجا
فرمانده نیروی زمینی ارتش در بخش دیگری از این گفتوگو به تهدیدات پیرامونی و اطراف کشور اشاره کرده و اظهار میدارد: «هیچ گاه مرزهای کشور ما خالی از تهدید نبوده است و ما در عرصه جنگهای نیابتی به عنوان بازوی مسلح نظام وظیفه داریم متناسب با تهدید، ظرفیتهای نظامی و دفاعی لازم را ایجاد کنیم که یکی از آنها رصد تهدیدات است.»
به گفته پوردستان، تمام نقاط ضعف، قوت، برجستگیها، قابلیت عملیاتی، فنون، راهکنشها، تسلیحات و جنگافزارهای دشمن به طور کامل رصد و نتایج نیز به صورت یک کتابچه درآورده شده و متناسب با آنها، ظرفیتهای دفاعی خودی نیز را ایجاد شده است که یکی از آنها تشکیل تیپهای واکنشسریع است.
وی میافزاید: برخی از این تیپها آماده شده و برخی نیز در حال شکلگیری هستند.
فرمانده نیروی زمینی ارتش، از تشکیل قرارگاه مرکزی واکنش سریع در نزاجا خبر داده و گفته است: «این قرارگاه تیپهای واکنش سریع را هدایت و متناسب با ماموریتها آماده نبرد میکند و تیپها نیز این آمادگی را دارند تا در کمترین زمان ممکن وارد عمل شوند.»
* ناگفتههایی از برنامه داعش برای نزدیکی به مرزهای ایران
پوردستان تعیین خط قرمز 40 کیلومتری مرزها را به عنوان مصوبه ستاد کل نیروهای مسلح برای مقابله با تهدیدات گروهکهای تکفیری مورد اشاره قرار داد و گفت «اگر احساس کنیم نیروهای تکفیری قصد عبور از این خط را دارند، این حق را برای خود قائل هستیم که وارد میدان شده و به مقابله با آنها بپردازیم.»
فرمانده نیروی زمینی ارتش گفت «در سال 93، داعش در فاصله زمانی کوتاه خود را از استان الانبار -عراق- به استان دیالی که هممرز استان کرمانشاه و ایلام است، رساند. از طرف دیگر به سعدیه و جلولا آمدند و میخواستند در گام بعدی تا خانقین در 12 کیلومتری مرز ما برسند که یگانهای نیروی زمینی با قدرت وارد عمل شدند.»
وی افزود «برای مقابله با این تهدید، 5 تیپ عملیاتی وارد میدان شده و بر اساس مصوبه ستاد کل، شناساییها در آن سوی مرز شروع شد و ما آماده بودیم که اگر از خط 40 کیلومتر گذشتند با این ها درگیر شویم و همه سازوکارها نیز برای درگیری سنگین فراهم بود.»
پوردستان خاطرنشان کرد «بالگردهای ما بالای سر آنها حاضر بودند و عناصر اطلاعاتی ما تا نزدیکی آنها رفته و شناساییها را کامل کردند و مسیرها نیز با سامانههای موقعیتیاب ثبت شد تا در صورت نزدیکی، آنها را زیر باران سنگین توپخانه و آتشبار خود قرار دهیم که البته این مسائل خیلی رسانهای نشد اما موجب شد تا داعش از این اقدام منصرف شود.»
به گفته فرمانده نیروی زمینی، هنوز هم رگههایی از هواداری داعش در استان دیالی عراق وجود دارد.
وی تصریح میکند: «این تهدیدات امروز در شرق کشور نیز به واسطه حضور داعش در مرزهای افغانستان و پاکستان وجود دارد و آنها علاقه مندند خودشان را به مرزهای ما برسانند اما ما خود را متناسب با تهدیدات خود را آماده کردیم.»
* درگیری یگانهای نیروی زمینی ارتش با پژاک
پوردستان اضافه میکند که یگانهای نیروی زمینی ارتش مدتی قبل با یک گروه از پژاک نیز درگیر شده اند.
* انتقاد از عملکرد بنیاد تعاون ارتش
فرمانده نیروی زمینی در ادامه این گفتگو، به موضوع رسیدگی به وضعیت معاش کارکنان پرداخته و میگوید: «بخش عمده این اقدامات بر عهده بنیادهای تعاون گذاشته شده اما متأسفانه بنیاد تعاون ارتش در این حوزه توفیقی نداشته و عمده اقداماتش ناموفق یا کمتوفیق بوده است. برای مثال در حوزه مسکن، وام و تولید ثروت، هر چند کارهایی صورت گرفته، اما متأسفانه توفیقی حاصل نشده است.»
وی خاطرنشان کرده است: «البته ما در حوزه نیروی زمینی، کارهای زیادی انجام دادهایم. به عنوان مثال مصوبهای از فرمانده معظم کل قوا در خصوص فروش اراضی مازاد اخذ کردیم که در روزنامهها هم آگهی شد. به یگانهای منطقهای هم ابلاغ کردیم که یک تعاونی تشکیل داده و در مزایده شرکت کنند. همچنین با ارتباطاتی که با مسکن وشهرسازی و استانداران داشتیم کمکهایی در اختیار تعاونیهای مسکن قرار گرفت.»
به گفته امیر پوردستان، در 2 سال گذشته بیش از 30 هزار نفر صاحب زمین شده و بسیاری از این نفرات، با فروش این زمینها، در شهرهای خودشان صاحب مسکن شدند.»
فرمانده نیروی زمینی ارتش میگوید: «ما این موضوع را به استحضار مقام معظم رهبری نیز رساندیم که این اقدامات در حال انجام است و به منبع مالی برای خانهدار کردن کارکنان نیاز است که باید بنیاد تعاون پول در اختیار قرار دهد اما بنیاد تعاون در این زمینه ناموفق بوده است و ما فکر نمیکنیم هیچ نیرویی به اندازه نزاجا به کارکنانش زمین داده باشد.»
منبع: فارس
حضور فرمانده کل قوا در دانشگاه امام حسین(ع)/ افسران جدید سپاه در سالروز فتح خرمشهر تحلیف میشوند + برنامههای مراسم
سردار مرتضی صفاری فرمانده دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) درباره مراسم تحلیف دانش آموختگان جدید دانشگاه امام حسین(ع) با حضور فرماندهکل قوا و برنامههای این دانشگاه، گفت: طبیعتاً طبق روال هر سال در مراسم تحلیف این دانشگاه یک گروه از دانش آموختگان فارغ التحصیل شده و تعدادی نیروی جدید جاگزین آنها میشوند. امسال نیز به توفیق الهی فرمانده معظم کل قوا در مراسم تحلیف دانش آموختگان این دانشگاه حضور مییابند.
وی با اشاره به رهنمودهای فرمانده معظم کل قوا درباره محتوای برنامههای مراسم تحلیف دانش آموختگان و تاکید ایشان بر هماهنگ شدن ابتکارات نظامی با محتوای معنوی و استفاده از خلاقیت پاسداران جوان در این زمینه افزود: این دانشگاه برنامههای میثاق خود را بر اساس رهنمودهای فرمانده معظم کل قوا تطبیق میدهد و در تلاش هستیم تا بر اساس فرمایشات و پیشنهادات معظمله به دانشگاه امام حسین(ع)، بدون کاستی این برنامهها را اجرا کنیم.
سردار صفاری در ادامه خاطرنشان کرد: در سال گذشته مراسم تحلیف دانش آموختگان این دانشگاه با روز پاسدار مصادف شد و ما نیز محتوای این برنامه را متناسب با میلاد امام حسین (ع) و روز پاسدار برگزار کردیم. امسال نیز چون این مراسم مصادف شده با نیمهشعبان و ایام فتح خرمشهر بنا داریم فضاسازی دانشگاه و محتوای برنامههایمان را متناسب با این روز به اجرا گذاشته و پذیرای حضور فرمانده کل قوا باشیم.
وی در توضیح بیشتر محتوای برنامههای دانشگاه همزمان با حضور رهبر انقلاب گفت: یکی از برنامههای امسال همچون سنوات گذشته برنامه معنوی تبادل پرچم است. در سال 93 سردار فضلی بهعنوان پیشکسوت دوران دفاع مقدس و در سال 94 هم پدر شهید دانش منفرد پرچم را تحویل دانشجویان جدید الورود دادند. امسال نیز مادر شهیدان زین الدین پرچم را تحویل دانشجویان جدید این دانشگاه میدهد.
سردار صفاری افزود: در این مراسم طبق سنوات گذشته برنامههای نظامی، رزمی، آمادگی جسمانی و رژه صورت میپذیرد. در کنار این برنامهها، شکل میدانی نیروها را طوری طراحی کردهایم تا نمایی از ظهور امام زمان(عج) را ترسیم کند.
فرمانده دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین(ع) در تشریح بیشتر برنامههای فوق گفت: برای این برنامهها از مربی نظامی خاصی استفاده نشده است بلکه اشخاصی که جلوههای میدانی و برنامههای هم طراز را اجرا میکنند از دانشجویان ارشد و دکتری این دانشگاه هستند. این دانشگاه دو گردان دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری دارد.
منبع: تسنیم