دیدار رئیس جمهوری عراق با رهبری انقلاب
آقای برهم صالح رئیسجمهور عراق و هیأت همراه بعدازظهر امروز (شنبه) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار و گفتگو کردند.
نامه به فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز برای عملیات آزادسازی سوسنگرد
پس از وخامت اوضاع سوسنگرد و اشغال این شهر، در جلسهای در اهواز با حضور حضرت آیتالله خامنهای (نمایندهی امام خمینی در شورای عالی دفاع)، سرلشکر فلاحی (جانشین وقت ریاست ستاد مشترک)، سرلشکر ظهیرنژاد (فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش)، آقای غرضی (استاندار وقت خوزستان) و افراد دیگری، تصمیم به اجرای عملیات آزادسازی سوسنگرد گرفته شد و واحدهای نظامی شرکتکننده در عملیات نیز مشخص گردید.(۱)
همان شب، آقای اشراقی داماد حضرت امام خمینی رحمهاللهعلیه، در مکالمهی تلفنی با آیتالله خامنهای، پیام امام را ابلاغ کرد: «تا فردا سوسنگرد باید آزاد شود.»
اما چند ساعت مانده به شروع عملیات، به دستور بنیصدر، تیپ ۲ لشکر زرهی اهواز از شرکت در این عملیات منع گردید.
حضرت آیتالله خامنهای پس از اطلاع از دستور بنیصدر، در نامهای خطاب به فرمانده آن لشگر (سرهنگ قاسمی) دستور دادند که طبق تصمیم قبلی، تیپ ۲ در عملیاتی که منجر به آزادسازی سوسنگرد شد، به موقع وارد شود. دکتر چمران دیگر نمایندهی امام در شورای عالی دفاع نیز در ذیل همین نامه بر ضرورت اقدام سریع و جلوگیری از اتلاف وقت بیشتر تاکید کرد.
به مناسبت سالروز فتح سوسنگرد، پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR نامه «دستور حضرت آیتالله خامنهای به فرمانده لشکر ۹۲ زرهی اهواز برای ورود به عملیات آزادسازی سوسنگرد»(۲) را منتشر میکند:
نامه امیدبخش امام عسکری علیهالسلام
حضرت آیتالله خامنهای:«عدهای از شیعیان فکر میکردند که امام عسکری (علیهالسّلام) از راه پدرانش منصرف شده. امام عسکری(علیهالسّلام) در نامهای به آنها میفرمایند: «نیّت و عزم ما همچنان مستحکم است. ما دلمان به خوشنیّتی و خوشفکری شما آرام است.»؛ ببینید چقدر این نیروبخش است برای شیعیان... این همان ارتباط مستحکم تشکیلاتی است میان امام و پیروانش.» کتاب «همرزمان حسین(علیهالسلام)، گفتار دهم، ص۳۴۶.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت سالروز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام، بر اساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب لوح «نامه امید بخش امام عسکری علیهالسلام» را منتشر میکند.
خط حزبالله ۱۵۸ | پیروز چالش چهل ساله
صدوپنجاهوهشتمین شماره خط حزبالله با عنوان «پیروز چالش چهل ساله» منتشر شد.
رهبر انقلاب در دیدار با دانشآموزان و دانشجویان به مناسبت سالروز ۱۳ آبان، به چالشی که از ابتدای پیروزی انقلاب، بین ایران و آمریکا شکل گرفته است و تا به امروز ادامه دارد، اشاره کرده و فرمودند: «یک حقیقت مهمّی در اینجا وجود دارد که گاهی از چشم بعضیها پنهان میماند، از کثرت وضوح مخفی میشود. آن حقیقت یک حقیقت درخشانی است و آن، این است که در این چالشِ چهلساله، طرفی که مغلوب شده آمریکا است، طرفی که پیروز شده جمهوری اسلامی است.» بههمین مناسبت، نظر به اهمیت این موضوع خط حزبالله در اطلاعنگاشت این هفتهی خود، جایگاه دو کشور ایران و آمریکا در دنیای امروز را مورد بررسی قرار داده است.
همچنین سخن هفته این شماره خط حزبالله با عنوان «لازم برای آینده کشور» به سه سفارش مهمی که رهبر انقلاب در دیدار با دانشآموزان و دانشجویان، خطاب به جوانها، مطرح کردند، پرداخته است.
دیگر عناوین این شماره که خواندن این بخشها نیز توصیه میشود بدین شرح است:
چرا با وجودی که آمریکاییها اصرار بر مذاکره با ایران دارند، جمهوری اسلامی مخالف آن است؟ (پرسش و پاسخ)
مسلمانهای مقاوم و مستحکمی که پیامبر تربیت کرد (انسان ۲۵۰ ساله)
ادارهکنندگان کاخ سفید باید بدانند که دنیا عوض شده است (امام)
اِذا فسد الخیّاط، فَسَدَ القَبا! (خاطرات رهبری)
دشمنی با آمریکا را فراموش نکنید (حزبالله این است)
اگر به خانهداری به چشم حقارت نگاه کنیم، می شود گناه (خانواده)
سعی کنید رابطهتان را با قرآن قطع نکنید (درس اخلاق)
بدون آزاداندیشی، رشد اجتماعی امکان ندارد (روش تحلیل)
از مرز بین دنیا و آخرت همه عبور میکنند اما... (شرح حدیث)
دو ویژگی مهم سمنانیها (عکسنوشت)
طبق رسم هفتگی خط حزبالله نیز شماره ۱۵۸ این هفتهنامه به روح بلند شهدای اخیر یمن، مخصوصا کودک «أمل حسین» تقدیم میشود.
نسخهی PDF نشریه در سه نسخهی تابلوی اعلانات، A۴ جهت مطالعه و A۳ برای چاپ و تکثیر روی خروجی پایگاهKHAMENEI.IR قرار گرفته و عموم امت حزبالله میتوانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئتهای مذهبی و پایگاههای بسیج توزیع کنند.
برای دسترسی به آرشیو نشریه میتوانید به اینجا مراجعه کنید
نسخهی تابلو اعلانات | دریافت "خط حزبالله" نسخهی مطالعه (A۴) | دریافت نسخهی چاپ (A۳)
بیانات رهبری انقلاب در دیدار مدالآوران کاروان ورزشی ایران در بازیهای پاراآسیایی اندونزی
بسم الله الرّحمن الرّحیم (۱)
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّةالله فی الارضین.
خیلی خوشآمدید برادران عزیز، خواهران عزیز، جوانان افتخارآفرین به معنای واقعی کلمه. ورزش یک ارزش است؛ هم در سطح افراد -یعنی یک فرد ورزشکار نسبت به یک فردی که ورزش نمیکند، یک ارزش افزوده دارد- و هم در سطح ملّی، در سطح کشور. کشوری که در آن ورزش هست، ورزش عمومی هست و ورزش قهرمانی که الگوی ورزش عمومی است وجود دارد، این کشور یک ارزش افزودهای نسبت به دیگران دارد؛ امروز این در دنیا جاافتاده است، این را همه میدانند، همه میفهمند؛ لذا میبینید چقدر برای ورزشهای قهرمانی و کمک به قهرمانهایشان خرج میکنند، تلاش میکنند، حتّی گاهی سیاستهایشان را هم پشت سر این قرار میدهند. امروز در دنیا با اینکه شعار میدهند که ورزش سیاسی نشود، سیاست داخل ورزش نشود و از این شعارها در دنیا هست، امّا حتّی سیاست را هم گاهی اوقات پشت سر ورزش قرار میدهند؛ برای چه؟ برای اینکه کشورشان را به برکت ورزش و با زینت ورزش سرافراز کنند؛ ورزش اینجوری است. لذا شما که در این میدان -میدان ورزش- مشغول تلاش هستید، باید احساس کنید و حقیقتاً معتقد باشید که یک کار باارزش معنویای را دارید انجام میدهید و اگر نیّتتان را خدمت به کشور و به جمهوری اسلامی قرار بدهید، قطعاً یک حسنهی الهی و معنوی هم هست، یعنی دارای ثواب است، مثل عبادت میماند و تبدیل میشود به یک عبادت. خب، در مورد اصل ورزش که قضیّه این است.
امّا در مورد شماها من چند نکته اینجا یادداشت کردهام که به شما عرض بکنم. خب، ورزش قهرمانی مظهر اعتماد به نفْس است، مظهر عزم و اراده است؛ همهی قهرمانهای دنیا اینجور هستند که این حضور قهرمانی آنها و توانایی قهرمانی آنها، نشانهی ارادهی قویّ آنها و عزم راسخ آنها است؛ این در مورد افرادی که از لحاظ جسمی معلول و جانباز هستند، دو برابر است یا حتّی گاهی بیش از دو برابر است؛ یعنی فرض کنید که اگر چنانچه یک فردی که مشکل جسمی ندارد، بتواند در فلان رشتهی ورزشی قهرمان بشود و رتبهی بالا بیاورد، وقتی یک فردی که دارای مشکل جسمی است، همان رتبه را میآورد و همان توانایی را نشان میدهد، این نشاندهندهی عزم راسخ مضاعفی در این [فرد] است؛ بنابراین ارزش این [کار]، یا دو برابر است، یا چند برابر است. شما با وجود مشکلات جسمیتان توانستهاید در این میدان بدرخشید؛ این خیلی باارزش است. بنابراین کسانی که مشکل جسمی دارند -جانباز و معلول- ورزش اینها و قهرمانی اینها نسبت به قهرمانی و ورزش کسانی که مشکل جسمی ندارند، دو برابر یا بیشتر ارزش دارد؛ نشاندهندهی عزم راسخ شما است. شما به مجرّد اینکه یک مشکل جسمی پیدا کردید -در دستتان، در پایتان یا در هر نقطهی از بدنتان- میتوانستید خودتان را از عرصهی مسابقهی قهرمانی و ورزشی کنار بکشید، با عذر اینکه من مشکل جسمی دارم؛ [امّا] این کار را نکردید؛ وارد میدان شدید، زحمت کشیدید، تلاش کردید، تمرین کردید، به خودتان فشار آوردید، بعد هم عزم راسخی را به خرج دادید، به قلّهی این حرکت ورزشی رسیدید؛ چون ورزش قهرمانی، قلّه، و ورزشهای عمومی دامنه است؛ همه بهسمت این قلّه میروند، همه به این قلّه نگاه میکنند و از او فرامیگیرند. بنابراین ارزش کار شما بیش از ارزش کار قهرمانان دیگری است که مشکل جسمانی ندارند؛ این مطلب اوّل.
یک نکتهی مهمّ دیگری که من در کار شماها، هم این دفعه دیدم -آن مقداری که حالا توانستم در تلویزیون ببینم- هم قبلاً دیده بودم، این است که دیدم شما بعد از پیروزی، خدا را شکر میکنید، بعضیهایتان سجده میکنید؛ معنایش این است که شما این پیروزی را از خدا میدانید، این نعمت را از خدا میدانید؛ این خیلی باارزش است. مشکل انسانهای طغیانگر و سرکش این است که موجودی خودشان را از خودشان میدانند، از لطف الهی و از توجّه الهی غافل میشوند. شما با این حرکتتان، با توجّهتان، با توسّلتان، با سجدهتان، با دست بلند کردن و دعا کردنتان نشان دادید که دچار غفلت نیستید و میدانید که این نعمتی را که با آن سرافراز شدهاید، خدای متعال به شما داده؛ این یک مرتبهی مهمّی از شکر است؛ و همین انشاءالله موجب خواهد شد که شما موفّقیّتهایتان بیشتر بشود، تواناییتان انشاءالله بیشتر بشود. چون فرمودهاند: لَئِن شَکَـرتُم لَاَزیدَنَّکُم؛(۲) [اگر] شکر بکنید، خدا نعمت را افزایش میدهد. این حرکتِ شما که نشاندهندهی دانایی شما به نعمت الهی است، یک مرتبهی مهمّی از شکر است.
یک نکتهی دیگری که به چشم من خیلی برجسته آمد، اعتمادبهنفسی بود که شما نشان دادید در زمینهی دفاع از اصالتهای خودتان؛ یک نمونهاش عبارت بود از اینکه پرچمدارانِ شما را بانوانی با چادر انجام دادند؛ خیلی باارزش است. من نمیدانم آن خانمی که چادر را به سرش کرده بود و پرچم را دستش گرفته بود و در افتتاحیّه، در اختتامیّه جلوی کاروان حرکت میکرد، توجّه کرد که چقدر این کار باارزش است؟ چقدر این حرکت، حرکت عظیمی است؟ این یعنی شما یکتنه در مقابلِ تهاجمِ بیبندوباری و ولنگاریِ روزافزون دنیا ایستادهاید؛ معنایش این است؛ معنایش این است که شما در مقابل هجوم سیاستهایی که از طرف صهیونیستها و کمپانیهای مخرّب اخلاق در دنیا دارد ترویج میشود در کشاندن مرد و زن بهسمت فساد اخلاقی، ایستادهاید؛ از حجاب خودتان، از چادر خودتان، از دین خودتان، از معارف اسلامی خودتان دارید عملاً در یک میدان بینالمللی و جهانی دفاع میکنید و هیچ ملاحظه نمیکنید؛ خیلی دل و جگر میخواهد. خیلیها هستند کم میآورند؛ بنده دیدهام که در یک مواردی در این میدانهای بینالمللی، بعضیها توانایی ندارند در مقابل هجوم توقّعات بیپایان جبههی کفر و استکبار مقاومت بکنند، کم میآورند، عقبنشینی میکنند؛ شما ایستادید؛ این خیلی باارزش است. نماز جماعت تشکیل دادید، در نماز جمعه شرکت کردید، یعنی از دینتان، از معارفتان، از ارزشهای ملّیتان، از لباس ملّیتان -چادر، لباس ملّی ما است- و از دینتان و از حجاب و عفافتان دفاع کردید؛ این برای من بسیار باارزش بود. من صمیمانه و عمیقاً تشکّر میکنم از همهی شما، از سرپرستان این کاروان ورزشی، از خودِ آن خانمهایی که این رعایت را کردند. این قدرتنمایی فرهنگی بود؛ ببینید، این نشاندهندهی یک اقتدار فرهنگی بود، این نشاندهندهی استقلال فرهنگی بود، نشاندهندهی ارادهی قوی بود. امروز در دنیا جنگ، جنگِ ارادهها است؛ هر طرفی که ارادهی قویتری، ثبات بیشتری داشته باشد، او پیروز این میدانها است؛ شما اینجا نشان دادید که توانایی دارید و اقتدار دارید.
یک نکتهی دیگری که امسال در کاروان ورزشی شما بود، صرفهجویی در هزینهها بود که به من گزارش شد و این بسیار خوب بود. شنیدم که مسئولین محترم این کاروان ورزشی در هزینهها صرفهجویی کردند؛ بعضی از کسانی را که معمولاً بیدلیل و بیجهت همراه این کاروانها میشدند با خودشان نبردند، و بقیّهی کارهایی که کردند؛ این هم مورد تأیید ما است، مورد تحسین ما است؛ بنده حقیقتاً این را تحسین میکنم.
یک نکتهی اساسی که در مورد ورزش قهرمانی معلولین و جانبازان هست، این است که نشاندهندهی به کار انداختن ظرفیّتهای پنهانِ موجود در وجود انسان است. یکی از مشکلات بزرگ ما امروز در کشور این است که ظرفیّتهای زیادی داریم -ظرفیّتهای ملّی- که از اینها استفاده نمیکنیم؛ ظرفیّت جغرافیایی داریم، ظرفیّت فرهنگی داریم، ظرفیّت نیروی انسانی داریم، ظرفیّت منابع زیرزمینی داریم، ظرفیّت تجارت داریم، ظرفیّت رفتوآمدهای بینالمللی و مرکزیّت [داریم]، از همهجور انواع ظرفیّتها را داریم، [امّا] از خیلیهایش متأسّفانه درست استفاده نمیشود که اگر استفاده بشود، مشکلاتِ کنونیِ اقتصادیِ کشور هم به میزان زیادی حل خواهد شد. از جملهی چیزهایی که باید مورد توجّه قرار بگیرد همین است؛ انسانها یک ظرفیّتی دارند؛ این ظرفیّت، مغفول است؛ وقتی کسی نگاه میکند به یک برادر یا خواهر معلول یا جانباز که یک مشکل جسمی دارد، به نظرش میرسد که این خیلی از تواناییهای معمولی را ندارد لکن در او این ظرفیّت بسیار مهم وجود داشته که این قهرمان بشود. شما قهرمان شدید، طلا گرفتید، نقره [گرفتید]، مدال گرفتید؛ این قهرمانی و این ظرفیّت، در خیلیهای دیگر هم ممکن است وجود داشته باشد که استفاده نمیشود [امّا] شما استفاده کردید؛ این خیلی مهم است. ورزش شما و قهرمانی شما نشاندهندهی امکان استفادهی از ظرفیّتهای پنهان وجود انسان است؛ یعنی [شما] درس شدید برای دیگران و معلّم دیگران شدید. همهی ما باید واقعاً یاد بگیریم؛ در سنین مختلف؛ بخصوص جوانها باید از شما یاد بگیرند؛ بدانند که در وجود آنها، در جسم آنها، در اراده و روح آنها، ظرفیّتهایی وجود دارد که اینها را میتوانند به کار بیندازند و از وجود آنها استفاده بشود برای پیشرفت کشور، برای آبادانی، برای خود شخص، برای دنیا و برای آخرت. این هم یک نکته است که به نظر من خیلی مهم است؛ یعنی شما مظهرِ به کار انداختن ظرفیّتها بودید.
یکی از شما آقایان -که حالا من البتّه از نزدیک که نمیشناسم شماها را- شش مدال طلا گرفت، در شنا ظاهراً؛ خیلی مهم است، شش مدال!(۳) شش مدال طلا ایشان گرفتند برای این ورزشی که در آن تخصّص دارند؛ این خیلی باارزش است یعنی یک ظرفیّت عجیبی را نشان میدهد. شاید خود این آقا تا مدّتها قبل نمیدانست که یک چنین توانایی، یک چنین ظرفیّتی در او هست؛ [امّا] وارد شد، حرکت کرد، اقدام کرد، اراده کرد، تصمیم گرفت، به اینجا رسیده که مثلاً فرض بفرمایید میتواند شش مدال طلا بگیرد. این هم یک نکتهی دیگر.
نکتهی آخر این است که شماها در انگیزه بخشیدن به تودهی مردم و به عامّهی مردم یک تأثیر مضاعف دارید. من همیشه گفتهام که ورزش قهرمانی مثل یک قلّه است که باید در کشور باشد برای اینکه دیگران همه بتوانند ورزش کنند؛ چون همه باید ورزش کنند؛ هم جوانها باید ورزش کنند، هم پیرها باید ورزش کنند؛ ورزش جوانها یک جور است، ورزش پیرها -مثل ما- یک جور دیگر است؛ همه بالاخره باید ورزش کنیم. چه کسی انگیزه میدهد به انسان برای ورزش کردن؟ آن که در قلّه است؛ او به دیگران این انگیزه را میدهد. انگیزهای که شما میدهید، دو برابر انگیزهای است که دیگران میدهند؛ برای خاطر اینکه شما با وجود مشکل جسمانی توانستید این افتخار را به دست بیاورید.
بههرحال خیلی از شما متشکّریم به خاطر زحماتتان؛ از مسئولین کاروانتان خیلی متشکّریم؛ از مسئولین ورزش، از آقای خسرویوفا(۴) و دیگران. انشاءالله که همیشه موفّق باشید و این روحیهی معنوی و روحیهی توجّه و این عزم راسخ را انشاءالله همیشه حفظ کنید و روزبهروز وضع بهتری داشته باشید. این درخواستهایی هم که این برادر عزیز جانباز و آزاده -که هم جانبازند، هم آزاده هستند- مطرح کردند، آنچه مربوط به دولت است، آقای وزیر(۵) اینجا هستند و حتماً توجّه کنید یعنی دنبال کنید؛ درخواستهایشان درخواستهای زیادیای نیست؛ یک درخواست درست و واقعی است. اینها را تحقّق ببخشید و نگذارید بماند برای بعد از خودتان. درخواستشان از ما هم که معلوم بود، گفتند چفیه و انگشتر و آن هم که در خدمتتان هستیم، انشاءالله به همهتان، هم چفیه تقدیم میکنیم، هم انگشتر تقدیم میکنیم.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) در ابتدای این دیدار، آقای مهدی علیزاده و خانمها الناز دارابیان و عشرت کردستانی -از مدالآوران این رقابتها- مطالبی بیان کردند.
۲) سورهی ابراهیم، بخشی از آیهی ۷
۳) معظّمٌله خطاب به آقای شاهین ایزدیار فرمودند: شما هستید؟ ماشاءالله.
۴) رئیس فدراسیون جانبازان و معلولان
۵) دکتر مسعود سلطانیفر (وزیر ورزش و جوانان)
سخننگاشت | علامه طباطبایی؛ احیاگر فلسفه در حوزه علمیه
حضرت آیتالله خامنهای: «مرحوم علامهی طباطبائی (رضواناللهعلیه) در حدّی بود که اگر منحصر به فقاهت میشد، یقیناً به مرجعیّت تقلید میرسید... امّا ایشان آمد مشغول فلسفه گردید و رکنی شد، و بعد از آنکه در قم هیچ نشان قابل توجّهی از فلسفه نبود، آن را احیا کرد؛ شاگردانی تربیت نمود، معارف فلسفه را راه انداخت و گسترش داد.» ۱۳۷۰/۶/۳۱
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، سخننگاشت «علامه طباطبائی؛ احیاگر فلسفه در حوزه علمیه» را منتشر میکند.
سیلی جوانان ایرانی به آمریکا
«...باز هم جوانها آمدند کاری کردند که دنیا را خیره کرد و آمریکا را به زانو درآورد...» ۱۳۸۹/۰۸/۱۲
آن روز آمریکا، آمریکای حریف شوروی بود و ادعاهایش در همان اندازهها. ادعای «آزادی» داشت و «کارترش» هم با شعار احیای «حقوق بشر» در عالم آمده بود. دنیا، مرعوب سالوسِ آمریکایی بود و حنجرهها ناتوانتر از امروز برای «اعتراض» و «استیضاح». اما ناگهان بمب خبری در دنیا منفجر شد: «لانه» آمریکاییها در ایرانِ انقلابی تسخیر شد. هنوز چند صباحی از پیروزی انقلاب نمیگذشت. سرنوشت هیچ چیز معلوم نیست. که باور میکند که ایران هنوز جای پا محکم نکرده به جنگ «ابرقدرت» رفته است؟
۱۳ آبان باز هم «خاطرهانگیز» شد؛ بعد از خاطره تبعید امام، و کشتار بچهمدرسهایها. تسخیر جاسوسخانه با پرچم خط امام، «سیلی جوانان ایرانی به آمریکا بود...» امام امت با نفس نفیس و روح استوار خود، تمام قامت پشتیبان جوانانش ایستاد.
کارتر میخواهد حمله کند؟ قلبهای مریض به کار افتادند. جانهای نحیف هم پاپس کشیدند و دولت موقتشان را منقضی کردند. اما ملت را باکی نبود؛ «این ملت بعد از سالها اسارت توانسته است روی پای خود بایستد. انقلابش پیروز شده است و دولت تشکیل داده؛ اما آنها جاسوسی میکنند! اینجا ملت مقتدرانه وارد میدان میشود و ماجرای سفارت امریکا اتّفاق میافتد...» ۱۳۷۸/۰۸/۱۲
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR، به مناسبت سالروز تسخیر سفارت ایالات متحده آمریکا به دست دانشجویان پیرو خط امام، تصاویر منتشرنشده و دیدنی از ۴۴۴روز خشم انقلابی ملت ایران علیه ابرقدرت دسیسهگر را منتشر میکند.