احکام عزاداری
س۱. آیا جایز است در ایام محرم از افراد خیّر اموالی را جمع آوری کرد و با تقسیم آنها به سهم های مختلف، قسمتی را به قاری قرآن و مرثیهخوان و سخنران داد و باقیمانده را برای برگزاری مجالس مصرف کرد؟
ج. اگر با رضایت و موافقت صاحبان اموال باشد، اشکال ندارد.
س۲. آیا میشود «اضافهخرج» مراسم فاطمیه را در محرم خرج کرد؟
ج. اگر نذر خاص نشده باشد که در مراسم فاطمیه مصرف شود و یا خلاف نظر اهدا کنندگان نباشد، اشکال ندارد.
س۳. باقی مانده اموالی که به عنوان هزینه های مراسم عاشورای امام حسین(ع) جمع آوری می شود، در چه موردی باید خرج شود؟
ج. می توان اموال باقیمانده را با کسب اجازه اهداء کنندگان آنها در امور خیریه مصرف کرد و یا آنها را برای مصرف در مجالس عزاداری آینده نگه داشت.
س۴. آیا می توان از اموال بیت المال برای مراسم عزاداری استفاده کرد؟
ج. بطور کلی این گونه امور تابع قوانین و مقررات اداره مربوطه می باشد و تخلف از آن جایز نیست؛ و اگر بر طبق قوانین و مقررات باشد، مانع ندارد.
س۵. آیا سیاه پوش کردن مسجد و پوشیدن لباس مشکی در مراسم عزاداری کراهت دارد؟
ج. سیاهپوش کردن مساجد و پوشیدن لباس مشکی در ایام عزاداری خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) به منظور تعظیم شعائر الهی و اظهار حزن و اندوه موجب ترتب ثواب الهی است در هر صورت کراهت پوشیدن لباس سیاه در غیر نماز ثابت نیست.
س۶. آیا مالیدن گِل به سر و صورت در ایام عزاداری اشکال دارد؟
ج.اگر به نحو متعارف و به گونه ای باشد که از نظر عرفی از مظاهر حزن و اندوه در عزاداری محسوب شود، اشکال ندارد.
س۷. از ساختمان حسینیه صدای قرائت قرآن و مجالس حسینی بسیار بلند پخش میشود بهطوری که صدای آن از بیرون شهر هم شنیده میشود واین امر منجر به سلب آسایش همسایگان شده است و مسئولین و سخنرانان حسینیه اصرار به ادامه آن دارند، این عمل چه حکمی دارد؟
ج. اگرچه اقامه مراسم و شعائر دینی در زمانهای مناسب در حسینیه از بهترین کارها و جزو مستحبّات مؤکد میباشد، ولی واجب است برگزارکنندگان مراسم و عزاداران تا حد امکان از اذیّت و ایجاد مزاحمت برای همسایگان بپرهیزند هرچند با کم کردن صدای بلندگو و تغییر جهت آن به طرف داخل حسینیه باشد.
س۸. در حسینیه ها و مساجد بیشتر مناطق بهخصوص روستاها مراسم شبیه خوانی به اعتبار اینکه از سنتهای قدیمی است برگزار می شود که گاهی اثر مثبتی در نفوس مردم دارد، این مراسم چه حکمی دارند؟
ج. اگر مراسم شبیه خوانی مشتمل بر امور دروغ و باطل نباشند و مستلزم مفسده هم نباشند و با توجه به مقتضیات زمان باعث وهن مذهب حق هم نشوند، اشکال ندارند، ولی در عین حال بهتر است که به جای آنها، مجالس وعظ و ارشاد و ذکر مصائب حسینی و مرثیهخوانی برپا شود.
س۹. در بعضی از هیأتهای مذهبی مصیبتهایی خوانده میشود که مستند به مقتل معتبری نیست و از هیچ عالم یا مرجعی هم شنیده نشده است و هنگامی که از خواننده مصیبت از منبع آن سؤال میشود، پاسخ میدهند که اهلبیت(علیهمالسلام) اینگونه به ما فهماندهاند و یا ما را راهنمایی کردهاند و واقعه کربلا فقط در مقاتل نیست و منبع آن هم فقط گفتههای علما نمیباشد بلکه گاهی بعضی از امور برای مدّاح یا خطیب حسینی از راه الهام و مکاشفه مکشوف میشود، سؤال من این است که آیا نقل وقایع از این طریق صحیح است یا خیر؟ و در صورتی که صحیح نباشد، تکلیف شنوندگان چیست؟
ج. نقل مطالب به صورت مزبور بدون اینکه مستند به روایتی باشد و یا در تاریخ ثابت شده باشد، وجه شرعی ندارد مگر آنکه نقل آن به عنوان بیان حال به حسب برداشت متکلّم بوده و علم به خلاف بودن آن، نداشته باشد و تکلیف شنوندگان نهی از منکر است به شرطی که موضوع و شرایط آن نزد آنان ثابت شده باشد.
س۱۰. آیا خواندن زن در مجالس عزاداری با علم او به اینکه مردان نامحرم صدای او را میشوند جایز است؟
ج. اگر خوف مفسده باشد باید از آن اجتناب شود.
س۱۱. شنیدن صدای گریه و شیون نامحرم که در عزای اهل بیت علیهم السلام است (باتوجه به کنار هم بودن قسمت زنانه و مردانه هیئت) برایمردان چه حکمی دارد؟
ج. در صورتی که مفسده ای نداشته باشد، فی نفسه اشکال ندارد.
س۱۲. برهنه شدن در سینه زنی به شرط اینکه نامحرم نباشد اشکال دارد؟
ج. شایسته است عزاداری به شیوه مرسوم و سنتی ـ که با لباس انجام می گرفته ـ برگزار گردد.
س۱۳. آیا لطمه زدن به بدن در عزاداری ها جایز است؟
ج. لطمه زدن در عزاداری اگر ضرر قابل توجهی بر بدن داشته باشد و یا موجب وهن مذهب یا مؤمنین یا مراسم عزاداری معصومین (علیهم السلام) باشد، جایز نیست و در هر حال بهتر است مؤمنین مراعات شؤون عزاداری معصومین (علیهم السلام) بویژه سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را بنمایند.
س۱۴. هروله کردن و گفتن ذکر ائمه بصورت تند و پشت سر هم (شور) جایز است؟
ج. اگر موجب وهن مذهب یا مراسم عزاداری معصومین «علیهم السلام» نباشد فی نفسه اشکال ندارد.
س۱۵. آیا استفاده از برخی از الفاظ مانند من سگ حسینم در عزاداری اشکال دارد؟
ج. گفتن این الفاظ شایسته نیست و در هر حال بهتر است مؤمنین مراعات شؤون عزاداری معصومین «علیهم السلام» بویژه سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین «علیه السلام» را بنمایند.
س۱۶. استفاده از آلات موسیقی مانند اُرگ (از آلات موسیقی و شبیه پیانو است) و سنج و غیر آنها در مراسم عزاداری چه حکمی دارد؟
ج. استفاده از آلات موسیقی، مناسب با عزاداری سالار شهیدان نیست و شایسته است مراسم عزاداری به همان صورت متعارفی که از قدیم متداول بوده برگزار شود.
س۱۷. اگر بعضی از واجبات از مکلّف به سبب شرکت در مجالس عزاداری فوت شود مثلاً نماز صبح قضا شود، آیا بهتر است بعد از این در این مجالس شرکت نکند یا اینکه عدم شرکت او باعث دوری از اهلبیت(علیهم السلام) میشود؟
ج. بدیهی است که نمازِ واجب، مقدم بر فضیلت شرکت در مجالس عزاداری اهلبیت(علیهم السلام) است و ترک نماز و فوت شدن آن به بهانه شرکت در عزاداری اهل بیت (علیهم السلام) جایز نیست، ولی شرکت در عزاداری بهگونهای که مزاحم نماز نباشد ممکن و از مستحبّات مؤکد است.
س۱۸. نظر شریف حضرت عالی نسبت به ادامه حرکت دسته های عزاداری در شب های محرم تا نصف شب همراه با استفاده از طبل و نی چیست؟
ج. به راه انداختن دسته های عزاداری برای سیدالشهدا و اصحاب او(علیهم السلام) و شرکت در امثال این مراسم امر بسیار پسندیده و مطلوبی است و از بزرگترین اعمالی است که انسان را به خداوند نزدیک می کند، ولی باید از هر عملی که باعث اذیّت دیگران می شود و یا فی نفسه از نظر شرعی حرام است، پرهیز کرد.
س۱۹. آیا جایز است زنان با حفظ حجاب و پوشیدن لباس خاصی که بدن آنان را بپوشاند، در دسته های سینه زنی و زنجیرزنی شرکت کنند؟
ج. شرکت زنان در دسته های سینه زنی و زنجیر زنی شایسته نیست.
س۲۰. اگر انسان در زیارتگاه های ائمه(علیهم السلام) خود را به زمین بیندازد و همانند بعضی از مردم که صورت و سینه خود را برزمین می مالند تا از آن خون جاری شود و به همان حالت وارد حرم می شوند، عمل کند چه حکمی دارد؟
ج. این اعمال که به عنوان اظهار حزن و عزاداری سنّتی و محبت ائمه(علیهم السلام) محسوب نمی شوند از نظر شرعی اعتباری ندارند، بلکه اگر منجر به ضرر بدنی قابل توجه و یا وهن مذهب شوند، جایز نیست.
س۲۱. استفاده از عَلَم در مراسم عزاداری سیدالشهدا(ع) با قراردادن آن در مجلس عزا یا حمل آن در دسته عزاداری چه حکمی دارد؟
ج. فی نفسه اشکال ندارد ولی نباید این امور جزء دین شمرده شوند.
س۲۲. استفاده از طبل و سنج و شیپور در مجالس و دسته های عزاداری چه حکمی دارد؟
ج. استفاده از شیپور و طبل و سنج به نحو متعارف اشکال ندارد، ولی نباید به گونه ای استفاده شود که موجب اذیت دیگران شود.
س۲۳. زنجیرزدن به بدن همانگونه که بعضی از مسلمانان انجام می دهند، چه حکمی دارد؟
ج. اگر به نحو متعارف و به گونهای باشد که از نظر عرفی از مظاهر حزن و اندوه در عزاداری محسوب شود اشکال ندارد.
س۲۴. خرید و فروش در روزهای تاسوعا و عاشورا چه حکمی دارد؟
ج. فی نفسه حرام نیست، لکن شایسته است شخص به عزاداری اشتغال داشته باشد و خود را از ثواب بزرگ محروم نسازد.
س۲۵. در روز عاشورا مراسمی مانند زنجیرهایی که دارای تیغ و پابرهنه وارد آتش و ذغال روشن شدن برگزار می شود که علاوه بر این که باعث بدنام شدن مذهب شیعه اثنی عشری در انظار علما و پیروان مذاهب اسلامی و مردم جهان می شود، ضررهای جسمی و روحی هم به این اشخاص وارد می کند و همچنین موجب توهین به مذهب می گردد، نظر شریف حضرت عالی در این باره چیست؟
ج. هر کاری که برای انسان ضرر داشته و یا باعث وهن دین و مذهب گردد حرام است و مؤمنین باید از آن اجتناب کنند و مخفی نیست که بیشتر این امور باعث بدنامی و وهن مذهب اهل بیت(علیهم السلام) می شود و این از بزرگترین ضررها و خسارت هاست.
س۲۶. معیار شرعی ضرر اعم از جسمی یا روحی چیست؟
ج . معیار، ضرری است که در نظر عرف، قابل توّجه و معتنابه باشد.
س۲۷. آیا قمه زدن به طور مخفی حلال است یا این که فتوای شریف حضرت عالی عمومیت دارد؟
ج. قمه زنی علاوه بر این که از نظر عرفی از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمی شود و سابقه ای در عصر ائمه(علیهم السلام) و زمان های بعد از آن ندارد و تأییدی هم به شکل خاص یا عام از معصوم(ع) در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب می شود بنا بر این در هیچ حالتی جایز نیست.
هیهات منا الذلة
حضرت آیتالله خامنهای: «مؤمن به هیچ کیفیّتی نباید ذلّت را قبول کند. شما میبینید امام حسین (علیهالسلام) فرمودند که ما ذلّت را نمیپذیریم. «هیهات منّا الذّلّة»، «أَبَا الله ذلک». خدا ابا دارد که ما ذلت را بپذیریم. ذلت تسلیم در مقابل کفار، ذلت پذیرش فشار کفار و تحمیل کفار، این ذلتها را مؤمن حق ندارد قبول بکند.» ۱۳۶۲/۶/۱۰
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR همزمان با فرارسیدن ماه محرم و ایام عزاداری سرور و سالار شهیدان، حضرت اباعبدالله الحسین (علیهالسلام) مجموعه طرح «هیهات منا الذلة» را بر اساس بیانات رهبر انقلاب اسلامی دربارهی واقعهی عاشورا و درسها و عبرتهای این حادثهی تاریخساز منتشر میکند.
بیانات در دیدار اعضای ستادهای برگزاری کنگره شهدای استانهای کهگیلویه و بویراحمد و خراسان شمالی
بسماللهالرّحمنالرّحیم (۱)
و الحمد ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین.
بحمدالله جلسهی ما معطّر است به عطر شهادت. برادرانی که از دو استان کهگیلویه و بویراحمد و استان خراسان شمالی تشریف دارید، به نام شهیدان و به یاد شهیدان و برای خدمت به شهیدان همّت گماشتید و امروز هم لطف کردید به اینجا تشریف آوردید. انشاءالله که خداوند شما را مأجور بدارد و نیّتهای شما را و عزم راسخ شما را مستمر و مستدام بدارد و از شما این خدمات و این تلاشها را قبول کند و منافع این خدمات باارزش فرهنگی انشاءالله عاید و واصل به مردممان بشود که امروز خیلی هم به آن احتیاج دارند.
چون دو مجموعهای که تشریف آوردهاید از یک جنس هستید، از این جهت، ما صحبت با [هر دو] مجموعه را یک صحبت قرار دادیم؛ چون ذکر شهیدان و یاد شهیدان است و برکت شهیدان انشاءالله بر این جمع و این صحبت منتشر و مشتمل خواهد بود. با اینکه از پایان دفاع مقدّس قریب سی سال - ۲۸ سال - میگذرد، در عین حال یاد شهیدان و نام شهیدان کهنه نخواهد شد، گم نخواهد شد. علّت هم این است که خدای متعال فرموده است: اَحیآءٌ عِندَ رَبِّهِم؛(۲) زندهاند دیگر. کمااینکه شهدای تاریخ هم اینجور هستند؛ اینهمه علمای بزرگ، شخصیّتهای بزرگ، سیاسیّون بزرگ در طول تاریخ وفات یافتند و از دنیا رفتند و کمتر کسی از آنها در یادهای جامعه مانده، امّا شهدایی که شناخته شدند بهعنوان شهید، یادشان زنده است و زنده خواهد بود. شهدای ما هم همینجور هستند. یاد شهدا زنده است و باید هم این بقای نام و یاد شهدا را ما به صورت یک امر مهم دنبال کنیم. چون شهیدان حامل بشارتند: وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یَحزَنون.(۳) شهیدان به ما میگویند شما خوف و حزن نداشته باشید. دلسردی و نومیدی نداشته باشید. نعمت الهی را، لطف الهی را، برکات الهی را در مقابل چشم ما نگه میدارند و این آن چیزی است که ما امروز به آن احتیاج داریم.
امروز هدف جنگ نرم دشمن و جنگ پنهان دشمن، این است که مردم را از عرصهی جهاد و مقاومت دور کند، مردم را نسبت به آرمانها بیتفاوت کند؛ هدفشان این است. تبلیغات وسیعی که میلیاردها دارند خرجش میکنند، با این هدف انجام میگیرد که ملّت ایران را - که با مقاومت خود، با ایستادگی خود توانسته قدرتهای جهانی را، سلطههای بزرگ را در بسیاری از خواستههایشان ناکام بگذارد - مأیوس کنند و از صحنه خارج کنند؛ هدف این است. حتّی اگر فشار اقتصادی هم میآورند، هدف این است؛ اگر فشار سیاسی هم میآورند، هدف این است؛ اگر فشار امنیّتی هم میآورند، هدف این است. اینکه ما خیال کنیم دشمن یک جنگی را میخواهد شروع کند و یک بخشی از کشور را تصرّف کند، اینها یک چیزهای قدیمیای است؛ امروز اینها مطرح نیست و دشمن این را نمیخواهد. امروز دشمن اگر هم به فرض، یک کار نظامی را انجام میدهد، با آن هدف است؛ با هدف تصرّف فضای فکری و روحی کشور است؛ [اگر] کار اقتصادی میکنند به این نیّت است؛ [اگر] کار امنیّتی میکنند، کار روانی میکنند، از فضای مجازی استفاده میکنند، از ماهواره استفاده میکنند، از رادیوها و تلویزیونها استفاده میکنند، از مبلّغان دهانبهمزد و سخنبهمزد در اطراف دنیا استفاده میکنند، همه با این هدف است.
خب، در یک چنین شرایطی آن چیزی که میتواند ملّت را سَرپا نگه دارد، در آنها شوق و طراوت به وجود بیاورد، یاد شهدا است؛ یعنی از جملهی عوامل مهم، یاد شهدا است؛ لذاست که مسئلهی یادبود شهدا و این کنگرههای بزرگی که برای شهدا تشکیل میشود، خیلی مهم است؛ اینها خیلی باارزش است.
گزارشهایی که آقایان دادید؛ چه برادرانی که دربارهی اقدامات در کهگیلویه و بویراحمد صحبت کردند، چه برادرانی که دربارهی اقدامات در خراسان شمالی صحبت کردند، این اقدامات خوب است. البتّه همهی اینها یکوزن نیستند، بعضی از اقدامات خوب است، بعضی خوبتر است، بعضیها تأثیرات عمیقتری دارد، بعضیها آنجور نیست؛ ولی بههرحال نگاهبانی یاد شهدا امروز یک وظیفه است.
چند نکتهی اساسی در اینجا هست که باید به اینها توجّه کرد. یکی این است که ما در بیان زندگینامهی شهیدان سعی کنیم خصوصیّات زندگی اینها و سبک زندگی اینها و چگونگی مشی زندگی اینها را تبیین کنیم، این مهم است. خب، هیجان جنگ و رفتن در میدان جنگ یک مسئله است که چیز باارزشی است که کسانی جانشان را کف دست بگیرند و بروند بجنگند؛ لکن روحیّات، خصوصیّات زندگی، سابقه و پشتوانهی فکری و اعتقادی شخص هم یک مسئلهی دیگری است که این خیلی مهم است. این شهیدی که شما از یاد او و فداکاری او و شهادت او در میدان جنگ به هیجان میآیید، در داخل زندگی خانوادگی چهجوری مشی میکرده، در محیط عادی زندگی چهجوری عمل میکرده؛ اینها خیلی مهم است؛ یا نسبت به مسائلی که امروز برای ما مهم است، اینها چهجوری عمل میکردهاند.
فرض بفرمایید که ما امروز در مورد اسراف، در مورد تعرّض و تجاوز به اموال بیتالمال، دربارهی اَشرافیگری حسّاسیّت نشان میدهیم، یعنی [اینها] چیزهایی است که امروز برای مجموعهی دلسوز جامعهی ما مسائل مهمّی است، مسائل مطرحی است؛ این شهدای عزیز ما آن روزی که زنده بودند و زندگی میکردند در داخل شهرهایشان، در داخل خانوادههایشان، نسبت به این قضایا چهجوری بودند.
تلویزیون یک برنامهای را دیروزپریروزها پخش میکرد از بعضی از شهدا که بنده تصادفاً چند دقیقهای دیدم؛ آنچه دربارهی آن شهیدان گفته میشد، یا در وصیّتنامهی آن شهیدان درج شده بود، انسان را واقعاً از عظمت روحی این شهید متحیّر میکند. میگوید من درس خواندم و میترسم که این درس خواندن من - که خرجی برایش شده و هزینهای شده - تحمیل بر بیتالمال بوده و این به گردن من باشد؛ وقتی که من شهید شدم موتور گازیِ من را بفروشید، پولهای بانک من را بگیرید، بروید بدهید به بیتالمال بهجای آن! اینها درس است؛ اینها درس است.
وضعِ عادیِ زندگیکردن شهدا چهجوری بوده؟ فرض بفرمایید ازدواجشان؛ در این خاطرات شهدا که زندگینامهی شهدا [است] - حالا تا آن مقداری که بنده دیدهام و خواندهام و نگاه کردهام - در چند مورد بحث ازدواج اینها مطرح میشود؛ چگونگی ازدواج اینها، رفتار اینها در گزینش همسر - دنبال چهجور همسری بودند - بعد مراسم ازدواج، بعد نوع رفتار با خانوادهها، اینها همه قلّههای اخلاق اسلامی است. امروز ما گرفتاریم؛ ما امروز به این چیزها احتیاج داریم. امروز جوان ما برای ازدواج، برای گزینش همسر چهجوری فکر میکند و چهجوری باید فکر کند؟ آن الگو را باید در مقابل او نگه داشت؛ اینها الگو هستند، شهدای ما الگو هستند. گاهی بعضیها پیش ما شکایت میکنند که ما الگو به جوانهایمان نشان نمیدهیم؛ خب، این هزاران الگو؛ ۳۰۰۰ الگو در این استان، ۱۸۰۰ الگو در این استان، و هزاران الگو در استانهای گوناگون، اینها را برجسته کنید؛ سیمای منوّر اینها را درست در مقابل چشم جوانها نگه دارید. من البتّه با این آلبوم و مانند اینها مخالفتی ندارم امّا کار [اصلی] اینها نیست؛ بیان آنچه اینها در زندگیشان عمل میکردند، چهجوری عمل میکردند، چهجوری رفتار میکردند، چهجوری خرج میکردند، به وظیفه چهجوری نگاه میکردند، این یکی از آن مسائل بسیار مهمّی است که میتواند الگوسازی کند.
هنرمندان ما بیایند به میدان، هنر نگارش، هنر تصویرسازی متنی و کتابی، اینها خیلی چیز مهمّی است. فقط دنبال فیلم [نباشند]؛ فیلم خوب است، فیلم خیلی لازم است، بنده بارها هم تکیه کردم و توصیه کردم، الان هم توصیه میکنم لکن این تکیه روی فیلم ما را از کتاب غافل نکند. اگر چنانچه افرادی که اهل نگارشند، اهل قلم خوب هستند، اهل ذوق در این معانی هستند، بنشینند تصویرسازی کنند، کتابهایی کوتاه که جوان حوصله کند بخواند، اینها را بسازند، کتاب تولید کنند؛ لازم نیست اغراق بکنند، لازم نیست خلاف واقع بگویند، همانی که هست را بدرستی بیان کنند، به زیبایی و شیوایی بیان بکنند؛ این، دلها را جذب خواهد کرد؛ افراد را تحت تأثیر قرار میدهد.
بنابراین، این یک نکته است که ما زندگی شهیدان را، سبک زندگی شهیدان را، برای جوانهایمان، برای نسلهای رو به آیندهمان تصویر کنیم، ترسیم کنیم، به آنها نشان بدهیم که ببینند چه بود و چه شد. چون جنگ تحمیلی که در واقع دفاع مقدّس بود، این یکچیز کوچکی نبود؛ ما هنوز هم بعد از گذشت سالها، ابعاد مهمّ این جنگ را درست نتوانستیم برای مخاطبین خودمان تشریح کنیم؛ یک جنگ بینالمللی بود، یک جنگ بینالملل بود علیه اسلام، علیه حاکمیّت اسلام، علیه امام بزرگوار؛ یک جنگ اینجوری بود. حالا قلّهی آن و بهاصطلاح سرِ نیزه را آن بدبختِ بیعقلِ بعثیِ صدّام قرار داده بودند وَالّا پشتسر او، عقبهی او دیگران بودند؛ کسانی که به او کمک میکردند، کسانی که به او راه نشان میدادند، کسانی که وسایل کار او را برایش فراهم میکردند؛ اگر یک وقتی هم احتمالاً سست میشد، تقویتش میکردند که نگذارند [ضعیف شود]؛ ما با یک چنین جنگی مواجه بودیم. اینهایی که توانستند کشور را از یک چنین بلیّهای نجات بدهند، چه کسانی بودند؟ این برای جوان امروز ما مهم است. اینها چه کسانی بودند که توانستند کشور را نجات بدهند و در وسط میدان بروند؟ اینها مهم است. بنابراین این یک نکته است که بایستی رفتارشناسی این جوانها برای مخاطبین امروز روشن باشد.
یک مسئلهی دیگر بحث آرمانهای اینها است. خب، آرمان جوانها چه بود؟ اینهایی که رفتند جنگیدند با چه اهداف بلندی رفتند جنگیدند؟ آیا مسئله فقط یک جنگ ارضی و مرزی و مانند اینها بود که دشمنی متعرّضِ مرزهای ما شده و ما میخواهیم دشمن را عقب بزنیم؟ فقط این بود؟ آرمان پدر و مادرها چه بود؟ این پدر و مادری که این جوان را تربیت کرده، حاضر نیست یک خار به پای این جوانش برود، حاضر نیست این جوان اندک بیماری پیدا کند، این جوان را همین طور میفرستد به طرف جبهه، درحالیکه خیلی مطمئن نیست که او برخواهد گشت؛ این خیلی مهم است. این پدر و مادرها با چه آرمانی این جوان را فرستادند؟ اینها مهم است، به اینها توجّه کنید؛ خیلیها سعی میکنند اینها را مکتوم نگه دارند. آرمانشان اسلام بود، آرمانشان خدا بود، آرمانشان حکومت دینی و اسلامی بود؛ این بود که این جوان را میکشاند میبرد جبهه. کسی که باور ندارد، وصیّتنامهها را نگاه کند؛ اینکه امام بزرگوار توصیه میکردند که پنجاه سال عبادت کردید خدا قبول کند، بروید یک بار هم این وصیّتنامهها را بخوانید؛ این بهخاطر این است که این وصیّتنامه نشان میدهد که این جوان برای چه آمده؛ چه جاذبهای، چه مغناطیسی او را حرکت داده؛ از هوسهای جوانی بگذرد، از درسش بگذرد، از دانشگاهش بگذرد، از محیط راحت زندگی کنار پدر و مادر بگذرد، بیاید در سرمای منطقهی غرب یا گرمای منطقهی خوزستان، آنجا با دشمن بجنگد و جانش را کف دستش بگیرد. جنگیدن با دشمن هم از دور یک چیز آسانی به نظر میآید؛ تا کسی نرود آنجا، صدای توپ و تفنگ و انفجار و مانند اینها را نبیند و نشنود، درست درک نمیکند که چه خبر است. این جوان پا میشود میرود آنجا، جانش را کف دستش میگیرد، از خطرات عبور میکند، برای چه؟ این در وصیّتنامهها منعکس است؛ برای خدا، برای امام، برای حجاب. دیدید در وصیّتنامههای شهدا چقدر دربارهی حجاب توصیه شده؛ خب، حجاب یک حکم دینی است؛ این آرمان شهیدان فراموش نشود. اینجور نباشد که تصوّر بشود «فقط یک جنگی بود مثل جنگهایی که بقیّه دارند در دنیا میکنند؛ بالاخره هر کشوری دشمنی دارد، گاهی جنگی اتّفاق میافتد، جوانهایی میروند در جبهه و میجنگند؛ کشته میشوند یا زنده بر میگردند یا مجروح برمیگردند؛ اینها هم مثل آنها»، این نبود قضیّه؛ قضیّه قضیّهی دین بود، قضیّهی آرمان الهی بود، قضیّهی حاکمیّت اسلام بود، قضیّهی انقلاب بود، اسلام انقلابی بود که اینها را میکشاند.
پدر و مادرها هم همینجور؛ پدر و مادرها اگر برای خاطر خدا نبود، اگر به امید لطف الهی و فیض الهی نبود، چطور حاضر میشدند اجازه بدهند جوانشان برود میدان جنگ؛ و بعد هم صبر کنند. بنده بارها به خانوادههای شهدا، به پدر و مادرها این را عرض میکنم و میگویم این صبر شما [بود] که موجب شد این حرکت، این شعلهی مقاومت و مبارزهی در راه حق فرو نخوابد و از بین نرود؛ صبر پدر و مادرها بود وَالّا اگر پدر و مادرها، وقتی جوانشان رفت و شهید شد، آه و ناله و گریه و شکایت و دعوا [ میکردند] و اینور و آنور [گله میکردند]، خب خانوادهی بعدی جوانشان را نمیفرستادند. این خانوادههای شهدا بودند، این روحیّهها بود [که انقلاب را حفظ کرد]؛ روحیّهی ایثار، گذشت.
من شاید این خاطره را بارها گفته باشم - البتّه خاطره فراوان است، صدها جا، شاید خیلی بیشتر از این - در یکی از شهرها که زمان ریاست جمهوری رفته بودم. بعد که سخنرانی کردم و برگشتم بیایم، مردم دوروبر ما اجتماع کرده بودند و اظهار محبّت میکردند، من هم میرفتم طرف ماشین که سوار بشوم، شنفتم که یک خانمی از پشت سر در وسط جمعیّت مرتّب صدا میزند و اسم بنده را میآورد. فهمیدم کار مهمّی دارد؛ ایستادم. گفتم بگذارید این خانم بیاید ببینم چهکار دارد که در این جمعیّت اینجور داد میکشد. آمد جلو، گفت که آقا پسر من اسیر شده بود - به نظرم، حالا درست یادم نیست، شاید گفت تنها پسرم؛ احتمال میدهم گفت تنها پسرم - چند روز پیش اطّلاع پیدا کردم که در اسارتگاه شهید شده؛ به امام بگویید که - شاید مثلاً به این تعبیر، حالا جزئیّاتش یادم نمانده، البتّه یادداشت کردهام، بارها هم گفتهام - فدای سرتان؛ و اگر باز هم پسر داشته باشم، باز هم میفرستم. این پیغامی بود که یک مادر [شهید گفت]. ببینید این روحیّه را! من آمدم به امام این را عرض کردم، امام گریهاش گرفت؛ از شنیدن این سخن و این احساس، اشک به چشم امام آمد. این روحیّهها برای چه کسی بود، برای چه بود؟ جز برای خدا یک چنین چیزهایی را انسان نمیتواند مشاهده کند که مادر دو شهید بچّههایش را خودش ببرد داخل قبر بگذارد و گریه نکند! یا بخواهد از دوروبریهایش که گریه نکنند، بگوید من بچّههایم را در راه خدا دادهام، خوشحال هم باشد؛ اینها آن آرمان است.
بنابراین فراموش نشود که ما آرمان شهیدان را که عبارت بود از خدا و اسلام و اسلامِ انقلاب و حکومت اسلامی و حاکمیّت دین، از یاد ببریم و قضیّه را عادیسازی کنیم؛ [یا بگوییم] مثل بقیّهی جنگهایی که بود؛ خب یک عدّهای کشته میشدند، یک عدّهای [زخمی یا اسیر]، در همهی جنگها بالاخره یک عدّه جوان کشته میشوند! اینجوری نبود قضیّه. این هم این نکته.
یک نکتهی دیگر هم - که حالا دیدم خوشبختانه در صحبت آقایان هم بود که توجّه به آن دارند - این است که از فرصت باقیمانده استفاده کنید برای گفتگو با پدر و مادرها. خیلی از پدر و مادرها از دنیا رفتهاند و این فرصت از دست ما و شما گرفته شده که ما ببینیم خاستگاه این جوان چیست. پدر و مادر وقتی حرف میزنند، نشاندهندهی این است که این جوان در یک چنین فضایی نشو و نما کرده؛ این خیلی مهم است. از لحاظ موقعیّت اجتماعی، از لحاظ طبقهی اجتماعی، از لحاظ گرایشهای گوناگون معلوم بشود که در چه محیطی او پرورش پیدا کرده؛ علاوه بر اینکه میتواند جزئیّاتی از زندگی شهید را هم برای ما روشن کند. این هم یک فایدهی دیگر است، این را از دست ندهید؛ پدر و مادرها را درک کنید. و بالاخره الان نزدیک سی سال از پایان جنگ میگذرد، خیلی از پدر و مادرها از دنیا رفتهاند، بعضی دیگر هم از پدر و مادرها در شُرف زوال و فنا هستند؛ شما وقت کمی دارید. این را یکی از فوریّتها و اولویّتها بدانید و در درجهی اوّل بروید سراغ پدر و مادرهایی که هستند و همسران شهدا - آن کسانی که همسر داشتند - یا برادران و خواهران؛ آنهایی که برادر و خواهر دارند. از آنها راجع به شهید، راجع به خُلقیّات شهید، راجع به روحیّات شهید بپرسید و اینها را در اختیار نسل جوان بگذارید.
در این کنگرهها و این اجتماعات کارهای خوبی واقعاً انجام میگیرد. بعضی از این کارها کارهای چشمنواز است که خب خوب است، کارهای چشمنواز لازم است. نام مبارک شهدا، عکسهایشان، تصویرهایشان، بعضی از کلماتشان در بعضی از خیابانها یا معابری که انسان حرکت میکند، چشمنواز و لازم است؛ لکن از این مهمتر، آن مسائل محتوایی است. سعی بشود جنبههای محتوایی و تربیتی و هدایتی این یادوارهها تقویت بشود. هر یادوارهای که شما به وجود میآورید، یک تأثیر اساسی در یک جمع کثیری [میگذارد]. نمیگوییم حالا در همه، بالاخره افراد مختلفند، تأثیراتِ روی آنها هم جورواجور است؛ [امّا] لااقل در جمعی، در یک مجموعهای تأثیراتی خواهد گذاشت؛ از زبان آنها وضع جنگ و جبهه ترسیم بشود. یک جوان امروز، نوجوان امروز، [باید] بداند که وقتی ما میگوییم دفاع مقدّس، این دفاع مقدّس چه بود؟ این از زبان آنها [بیان شود]؛ کمااینکه بعضی از کتابهایی که نوشته شده که بنده هم یادداشتهایی در کنار بعضیهایش نوشتم، ازاینجهت خیلی خوب است که نشاندهندهی همین است که جزئیّاتی که آنجا وجود داشته، آن ابتکارها، آن فداکاریها، آن غربتها، آن گذشتها، آن شهامتها و شجاعتهایی که افراد در حین عملیّات و در قبل از عملیّات انجام دادند، در آن لحظات سخت کارهایی که انجام دادند، اینها در بعضی از این نوشتهها خوب تصویر شده، خوب تبیین شده؛ اینها هم برای نسل جوان تبیین بشود.
انشاءالله که خداوند همهی شماها را موفّق بدارد. و امیدواریم که خداوند ما را هم به این فیض نائل کند که بتوانیم واقعاً بفهمیم مرتبت شهدا و منزلت شهدا را. و جامعهی ما را انشاءالله جامعهی شهدایی کند که اگر این شد، انشاءالله دنیا و آخرت برای کشور ما و مردم ما و جامعهی ما تأمین خواهد شد.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) در این دیدار -که در چهارچوب دیدار دسته جمعی برگزار شد- دستاندرکاران برگزاری اوّلین کنگرهی ملّی ۱۸۸۰ شهید استان کهگیلویه و بویراحمد (که از ۱۱ الی ۱۵ مهرماه سال جاری برگزار میشود) و دستاندرکاران برگزاری نخستین کنگرهی بزرگداشت ۳۰۰۰ شهید استان خراسان شمالی (که از ۲۴ تا ۲۷ مهرماه سال جاری برگزار میشود)، حضور داشتند. در ابتدای دیدار، از اعضای ستاد برگزاری کنگرهی شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد، حجّتالاسلام والمسلمین سیّدشرف الدّین ملک حسینی (نمایندهی ولیّ فقیه در استان و رئیس شورای سیاستگذاری کنگره) و آقایان سیّد موسی خادمی (استاندار و نایب رئیس شورای سیاستگذاری کنگره) و سرتیپ دوّم پاسدار یدالله بوعلی (فرمانده سپاه استان و دبیر کلّ کنگره) و از اعضای ستاد برگزاری کنگرهی شهدای استان خراسان شمالی، حجّتالاسلام والمسلمین ابوالقاسم یعقوبی (نمایندهی ولیّ فقیه در استان و رئیس شورای سیاستگذاری کنگره) و آقایان محمّدرضا صالحی (استاندار و رئیس کنگره) و سرتیپ دوّم پاسدار سیّدحسن مرتضوی (فرمانده سپاه استان و دبیر کلّ کنگره) گزارشهایی ارائه کردند.
۲) سورهی آلعمران، بخشی از آیهی ۱۶۹؛ «... زندهاند نزد پروردگارشان...»
۳) سورهی آلعمران، بخشی از آیهی ۱۷۰؛ «... و برای کسانی که از پی ایشانند و هنوز به آنان نپیوستهاند شادی میکنند که نه بیمی بر ایشان است و نه اندوهگین میشوند.»
خط حزبالله ۵۲ | اصرار دارم...
«باید مراقب بود. امروز کشور به اتحاد نیروها احتیاج دارد. بخصوص نیروهای مؤمن. نیروهای پای کار.۹۵/۷/۵» زیرا دشمنان انقلاب «یکی از این ترفندهایی که اخیراً یاد گرفتهاند و دارند اعمال میکنند، ایجاد دوقطبیهای کاذب است؛ دوقطبیهای دروغین.۹۴/۱۲/۵» اولین بار شهریور ماه دو سال قبل بود که رهبر انقلاب از کلیدواژه «دوقطبی» برای هشدار درباره شکلگیری وضعیتی خاص در جامعه استفاده کردند.
پنجاه و دومین شمارهی هفتهنامهی خبری - تبیینی خط حزبالله در سخن این هفته خود به اصرار رهبر انقلاب بر اتحاد نیروهای مومن و انقلابی و پرهیز از دوقطبیهای مصنوعی پرداخته است.
گزارش این شمارهی هفتهنامهی خط حزبالله در آستانه فرارسیدن ماه محرم و ایام عزای حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام به ۱۰ توصیه از رهبر انقلاب برای غنیمت شمردن «فرصت هیات در محرم» اختصاص دارد.
عکس ویژهی این هفته نشریه، تصویری کمتر دیدهشدهای از شرکت رهبر انقلاب در سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری است.
پنجاه و دومین شمارهی هفتهنامهی خط حزبالله به روح پرفتوح جانباختگان حادثه مسجد ارک تهران در محرم سال ۱۳۸۳ تقدیم میشود.
نسخهی PDF نشریه در سه نسخهی تابلوی اعلانات، A۴ جهت مطالعه و A۳ برای چاپ و تکثیر بر روی پایگاه KHAMENEI.IR قرار گرفته است و عموم امت حزبالله میتوانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئتهای مذهبی و پایگاههای بسیج توزیع کنند.
برای دسترسی به آرشیو نشریه هم میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
دریافت "خط حزبالله" نسخهی مطالعه (A۴) | دریافت نسخهی چاپ (A۳)
اقتدار نظامی
حضرت آیتالله خامنهای: تنها عامل رفع تهدید نظامی، «اقتدار دفاعی و نظامی» و «ایجاد ترس و رعب در دشمن» بوده و خواهد بود. ۹۵/۶/۲۸
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR بر اساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب طرح «اقتدار نظامی» را منتشر میکند.
حضور فرمانده کل قوا در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش
حضرت آیتالله خامنهای فرمانده معظم کل قوا صبح امروز (چهارشنبه) در مراسم دانشآموختگی، تحلیف و اعطای سردوشی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران در دانشگاه علوم هوایی شهید ستاری حضور یافتند.
رهبر انقلاب اسلامی در این مراسم با تأکید بر لزوم آمادگیهای روزافزون «ایمانی و اعتقادی»، «علمی و فنی» و «سازمانی و انضباطی» نیروهای مسلح و انتقال تجربیات گرانبهای دفاع مقدس به نیروهای جوان، تأکید کردند: امروز ملت ایران بهدلیل پافشاری بر اسلام، استقلال، ارزشهای والای خود و اعتقاد به حاکمیت دین خدا، با جبههی وسیعی از دشمنان مواجه است و نیروهای مسلح باید همواره آمادهی ایفای نقش خود -در صورت نیاز- باشند.
حضرت آیتالله خامنهای نیروهای جوان، مؤمن و کارآمد را ثروت بزرگ و واقعی کشور خواندند و با اشاره به دوران دفاع مقدس گفتند: دوران دفاع مقدس، آزمونی دشوار بود که در آن، جوهر ارتش جمهوری اسلامی ایران آشکار، و کارهای برجسته و درخشانی بهدست نیروهای ارتش انجام شد.
ایشان یکی از اقدامات ضروری در دانشگاههای نیروهای مسلح را آشنایی با دوران دفاع مقدس و تبیین آن شرایط برای نیروهای جوان دانستند و افزودند: جنگ تحمیلی هشتساله درواقع یک جنگ بینالمللی و تهاجم همهجانبهی قدرتهای بزرگ و دنبالهروهای جهانی و منطقهای آنها به مرزها، هویت، ارزشها، نظام اسلامی و انقلاب ملت ایران بود.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: در این قیامت کبرا و معرکهی عظیم، ملت بزرگ ایران و نیروهای مسلح با اتکا به نیروی ایمان و مقاومت و اعتماد به خدا و متکی به روحالله، قیامِ لله کردند و توانستند بر همهی قدرتها غلبه کنند.
حضرت آیتالله خامنهای خطاب به دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش گفتند: نسل گذشتهی شما چنین نسل پرافتخاری بود و اکنون شما جوانان میراثبَر آنها هستید.
ایشان با تجلیل از رشادتها و جانفشانیها و مجاهدتهای سرداران و امیران ارتش همچون صیادها و باباییها، خاطرنشان کردند: امروز همهی دنیا اعم از دوست و دشمن، بر زبان و در دل خود به عظمت، هوشمندی، شجاعت و اقتدار ملت ایران و نظام اسلامی معترف هستند.
رهبر انقلاب اسلامی ضمن تشکر از فرماندهان ارتش و فرماندهان دانشگاههای ارتش، در پایان سخنان خود تأکید کردند: به لطف و توفیق الهی، فردای کشور بهمراتب بهتر و درخشانتر از امروز آن خواهد بود.
در ابتدای این مراسم، رهبر انقلاب اسلامی با حضور در یادمان شهدا، به شهیدان سرافراز، ادای احترام و با قرائت فاتحه علوّ درجات آنان را از خداوند متعال مسئلت کردند.
فرمانده کل قوا، سپس از یگانهای حاضر در میدان سان دیدند.
در این مراسم، یک روحانی نمونه، یک ایثارگر نمونه، سه تن از فرماندهان، دو تن از اساتید و پژوهشگران و شش نفر از دانشآموختگان نمونهی دانشگاههای ارتش، هدایای خود را از دست فرمانده معظم کل قوا دریافت کردند. همچنین فرمانده دانشگاه شهید ستاری، دانشنامهی دانشآموختگان دانشگاه را اخذ کرد و نمایندهی دانشآموختگان و نمایندهی دانشجویان دانشگاه شهید ستاری نیز مفتخر به دریافت درجه و سردوشی شدند.
قرائت سوگندنامهی دانشجویان جدید، اجرای سرود دستهجمعی و رزمایش میدانی «مدافعان حریم ولایت» از دیگر برنامههای مراسم امروز بود.
در این مراسم همچنین امیر سرلشکر عطاءالله صالحی -فرمانده کل ارتش- با تأکید بر آمادگی ارتش، خاطرنشان کرد: ارتش انقلابی ملت ایران بر تهدیدات استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و توطئههای انگلیس و رژیم صهیونیستی بهخوبی اشراف دارد و آمادهی پاسخگویی و دفع هرگونه تجاوز و تهدید دشمن در دورتر از مرزها هستیم.
امیر سرتیپ دوم هادیان -فرمانده دانشگاه علوم هوایی شهید ستاری- نیز گزارشی از روند تحصیلی و آموزشهای تخصصی، علمی و برنامههای تربیتی دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاههای افسری ارتش بیان کرد.
در ادامهی مراسم، یگانهای حاضر در میدان از مقابل جایگاه رژه رفتند.
نماهنگ | دوقطبی دروغین
رهبر انقلاب اسلامی معتقدند «ایجاد دوقطبیهای کاذب و دروغین» یکی از ترفندهای اخیر دشمنان علیه ملت ایران است: «یکی از این ترفندهایی که اخیراً یاد گرفتهاند و دارند اعمال میکنند، ایجاد دوقطبیهای کاذب است؛ دوقطبیهای دروغین. این نکته، نکتهی مهمّی است.»
این ترفند بهویژه در هنگام انتخابات بیشتر به کار برده میشود: «انتخابات مسابقه است؛ معلوم است در مسابقه همه تلاش میکنند برنده بشوند، همه تلاش میکنند جلو بیفتند؛ طبیعت مسابقه، شور و نشاط و دوندگی و مانند اینها است؛ انتخابات مسابقه است؛ یکی جلو میافتد، یکی عقب میماند؛ این دشمنی نیست، این عناد نیست، این دوقطبی شدن نیست. مرتّباً در رادیوها و در تلویزیونها و در رسانههای گوناگونشان خبر از دوقطبی شدن ملّت ایران -یعنی دودستگیای که با همدیگر دشمنند و علیه هم تلاش میکنند- میدهند.»
در این میان یکی از دوقطبیهای کاذبی که دشمنان سعی میکنند در ادبیات سیاسی کشورمان وارد کنند، دوقطبی «تندرو - میانهرو» است. رهبر انقلاب دربارهی استفاده از این ادبیات به همگان هشدار دادند: «ما از ادبیّات سیاسی دشمن استفاده نکنیم؛ من این مسئله را، بخصوص به دوستان و برادران محترم خودمان در مشاغل گوناگون سیاسی و دولتی و غیر دولتی و مانند اینها تأکید میکنم؛ از ادبیّات دشمن استفاده نکنید. دشمنان انقلاب از روز اوّل آمدند تعبیر ادبیّات تندرو و میانهرو را مطرح کردند؛ فلانی تندرو است، فلان جریان تندرو است، فلان جریان میانهرو است. آن روز، از همه تندروتر هم از نظر آنها امام بزرگوار بود؛ امروز هم از همه تندروتر، به نظر آنها این بندهی حقیر هستم... آنهایی که امروز در بیرون از مرزهای کشور میگویند تندرو، مقصودی دارند و معنایی مورد نظرشان است. دوستان ما و برادران ما در داخل مراقب باشند آنچه مقصود او است تکرار نکنند. آنهایی که میگویند تندرو، منظورشان کسانی است که در راه انقلاب مصمّمتر و پایدارترند؛ حزباللّهیها را میگویند تندرو. میانهرو [هم] کسی است که در مقابل آنها تسلیم باشد. در ادبیّات سیاسی آمریکا و انگلیس و امثال اینها، معنای تندرو و میانهرو این است: تندرو کسی است که پایبند انقلاب است، میانهرو کسی است که در مقابل خواستههای آنها تسلیم است. حالا چه کسی در مقابل آنها تسلیم است؟ خوشبختانه خودشان هم اعتراف دارند و میگویند در ایران میانهرو نداریم، همه تندروند. این حرف حرف درستی است؛ در ملّت ایران هیچکس طرفدار وابستگی به اینها نیست. گاهی غفلت میشود، لغزش بهوجود میآید و بعضی اشتباه میکنند، امّا قاطبهی ملّت ایران طرفدار انقلابند، دنبالهروِ انقلابند و پافشاری بر انقلاب میکنند؛ آنها به این میگویند تندرو. چرا ما تکرار کنیم حرف آنها را؟»
اما در کشور ما یک دوقطبی راستین وجود دارد و آن «دوقطبی انقلاب - استکبار» است: «بله، در ایران اسلامی یک دوقطبیای وجود دارد؛ دوقطبی انقلاب و استکبار. آن کسانی که تفالههای بازماندهی از دوران غلبهی استکبارند و هرکسی که دنبال آنها است، همفکر آنها است، بله، اینها با انقلاب بدند؛ این دوقطبی هست امّا قاطبهی ملّت ایران، قاطبهی انقلابی، علاقهمند به نظام اسلامی، عاشق امام و خاطرات امام -آنهایی که امام را حتّی یک لحظه هم ندیدند و بعد از رحلت امام به دنیا آمدند- و فرمایشات امام، صدای امام، توصیههای امام و اصولی که امام پایهگذاری کرده [هستند]؛ قاطبهی ملّت ایران به اینها علاقهمندند؛ بله، [بین] آن کسانی که به امام علاقهمندند، به انقلاب علاقهمندند، با کسانی که اصل انقلاب را قبول ندارند، اصل نظام را قبول ندارند، البتّه یک دوقطبی اینجوری هست.»
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR نماهنگ «دوقطبی دروغین» را بر اساس بیانات رهبر انقلاب در دیدار مردم نجفآباد (۱۳۹۴/۱۲/۵) منتشر میکند.