شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

دیدار فرماندهان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی با رهبری انقلاب

دیدار فرماندهان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی با رهبری انقلاب




حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (یکشنبه) در دیدار شرکت‌کنندگان در همایش فرماندهان و مدیران و رؤسای عقیدتی و سیاسی نیروی انتظامی، این نیرو را «مظهر حاکمیت و امنیت» جمهوری اسلامی خواندند و با تأکید بر اینکه ایجاد امنیت فردی، اجتماعی، اخلاقی، و روحی و روانی در جامعه از مهم‌ترین مسئولیت‌های نیروی انتظامی است، گفتند: لازمه‌ی برقراری امنیت، «اقتدار پلیس» است اما این اقتدار باید همراه با عدالت، مروت و ترحم باشد.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود با تبریک توفیق درک ماه رجب، این ماه و ماه شعبان را فرصت‌هایی گران‌بها برای تقرب به ارزش‌های الهی و خودسازی و مقدمه‌ی رسیدن به ماه مبارک رمضان دانستند و همه‌ی مردم را به بهره‌گیری بیش از پیش از برکات این ماه‌ها توصیه کردند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، اهمیت ایجاد و استقرار امنیت به‌عنوان مأموریت اصلی نیروی انتظامی را نشان‌دهنده‌ی اهمیت سازمان این نیرو برشمردند و افزودند: ایجاد امنیت مقوله‌ای تبلیغاتی و لسانی نیست بلکه وجود امنیت را باید مردم احساس کنند.
ایشان با تأکید بر اینکه نیروی انتظامی در ابعاد مختلف امنیت، اعم از امنیت در رفت و آمد جاده‌ای، امنیت شهرها، مرزها و مراکز مختلف نباید به هیچ حدی قانع باشد، تأمین امنیت روانی جامعه را یکی از موارد بسیار مهم دانستند و خاطرنشان کردند: مقابله با ناامنی‌های روانی در جامعه همچون نگرانی خانواده‌ها از حضور فرزندانشان در خیابان‌ها و بوستان‌ها به دلیل احتمال کشیده شدن آنها به سمت مواد مخدر و یا نگرانی از کشانده شدن جوانان به سمت فحشا و منکرات، بسیار با اهمیت‌تر از مقابله با ناامنی‌های فیزیکی است و باید با چنین ناامنی‌هایی به‌طور جدی مقابله شود.
رهبر انقلاب اسلامی جولان دادن برخی جوان‌های سرمستِ غرورِ ثروت با خودروهای گران‌قیمت در خیابان‌ها را یکی دیگر از مظاهر ایجاد ناامنی روانی در جامعه برشمردند و تأکید کردند: نیروی انتظامی باید برای ابعاد مختلف ناامنی برنامه داشته باشد و با آنها مقابله کند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای لازمه‌ی ایجاد امنیت در جامعه را، عمل مقتدرانه پلیس دانستند و گفتند: نیروی انتظامی مظهر حاکمیت و امنیت جمهوری اسلامی است بنابراین باید اقتدار داشته باشد اما این اقتدار به معنای ظلم کردن و حرکت بی‌مهار نیست.
ایشان با تأکید بر اینکه ما به دنبال اقتدار پلیسی هالیوودی و جوامع غربی و آمریکایی نیستیم افزودند: چنین اقتداری نه تنها امنیت ایجاد نخواهد کرد بلکه موجب ناامنی هم خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی برخوردهای پلیس آمریکا با سیاه‌پوستان را نمونه‌هایی از اقتدار ظالمانه خواندند و خاطرنشان کردند: در آمریکا که اکنون رئیس‌جمهور آن هم یک سیاه‌پوست است، سیاهان به وسیله‌ی پلیس مورد ظلم و بی‌اعتنایی و تحقیر قرار می‌گیرند که چنین رفتاری موجب بروز نا آرامی‌ها نیز شده است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای تأکید کردند: اقتدار مطلوب نظام اسلامی، قاطعیت در کنار عدالت، مروت و ترحم است، همان‌گونه که ذات مقدس پروردگار در عین آنکه رحمن و رحیم است، صاحب عذابِ الیم نیز است.
ایشان قانون‌گرایی در دو بُعد مواجهه با مردم و همچنین در درون سازمان نیروی انتظامی را ضروری و با اهمیت برشمردند و گفتند: به دلیل سطح گستردگی ارتباط نیروی انتظامی با مردم، سلامت نیرو در این سازمان بسیار مهم است به گونه‌ای که یک نیروی درست کار و قاطع می‌تواند مایه‌ی آبروی نظام جمهوری اسلامی در مقابل دیدگان مردم شود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر لزوم ارتقای جهات اعتقادی و اخلاقی و همچنین اتکاء به علم و ابتکارات علمی در نیروی انتظامی، مسئولین بخش‌های مختلف را به همکاری با این نیرو توصیه کردند.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از سخنان خود از زحمات و تلاش‌های نیروی انتظامی به ویژه در ایام نوروز تشکر و قدردانی کردند.
پیش از سخنان فرمانده‌ی کل قوا، سردار سرتیپ اشتری فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران با ارائه گزارشی از فعالیت‌ها و برنامه‌های این نیرو گفت: افزایش کشف جرایم مهم، تداوم مبارزه با سوداگران مواد مخدر، ارتقای آمادگی برای کنترل مرزها، کاهش هفت درصدی تلفات ناشی از تصادفات رانندگی، گسترش ارتباط با نخبگان، حرکت پیشروانه در علم و فناوری و پاسداری و دفاع از ارزش‌های انقلابی و اسلامی سرفصل‌های اقدامات ناجا است.
فرمانده‌ی نیروی انتظامی با بیان اینکه برداشتن گام‌های بلند بدون سازمان متدین و انقلابی و ترویج تفکر بسیجی و مدیریت جهادی و همچنین بدون همدلی و هم‌زبانی با مردم و همه نهادها ممکن نیست، گفت: تمام توان خود را صادقانه و خالصانه به کار می‌گیریم تا به جایگاه پلیسی در شان و تراز جمهوری اسلامی نزدیک‌تر شویم.

دین حداقلی نداریم

دین حداقلی نداریم


سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در این صوت می‌شنوید:
آنچه ما از مجموع معارف قرآنی استفاده میکنیم و درمی‌یابیم، این است که مطالبه‌ی اسلام از مسلمین، ایجاد نظام اسلامی به‌نحو کامل است؛ مطالبه‌ی اسلام، تحقق کامل دین اسلام است. این آن چیزی است که انسان در مجموع آن را احساس میکند.
 دین حداقلی و اکتفای به حداقل‌ها، از نظر اسلام قابل قبول نیست؛ ما در معارف خودمان چیزی به‌عنوان دین حداقلی نداریم، بلکه در قرآن کریم در موارد متعددی اکتفای به بعضی از تعالیم دینی دون بعضی، مذمت شده است »اَلَذینَ جَعَلُوا القُرءانَ عِضین« یا آیه‌ی شریفه‌ی »وَ یَقولونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَ نَکفُرُ بِبَعض« که مربوط به منافقین است، اشاره‌ی به همین است. حتی برخی از بخشهای دین که خیلی برجسته است - مثل اقامه‌ی قسط - هم کافی نیست که انسان دل خود را خوش کند که ما حالا دنبال اقامه‌ی قسطیم و اقامه‌ی قسط خواهیم کرد، پس اسلام تحقق پیدا کرد؛ نه، این نیست. بله مسلماً اقامه‌ی قسط در جامعه، یک قلم مهم است.
از این آیه‌ی شریفه در سوره‌ی مبارکه‌ی حدید، لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبِیِنت وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتبَ وَ المیزانَ لِیَقومَ الناسُ بِالقِسط این‌جور به‌ نظر میرسد در بادی امر، که هدف از ارسال رسل و انزال کتب و معارف الهی، اقامه‌ی قسط است که حالا این جمله‌ی «لِیَقومَ الناسُ بِالقِسط» را هرجور معنا کنیم - چه به این معنا بگیریم که «لِیَقومَ الناسُ بِالقِسط» یعنی «لِیُقیمَ الناسُ القِسطَ» که مثلاً «باء» را «باء تعدیه» بگیریم، که این وظیفه‌ی مردم است که در محیط زندگی خودشان اقامه‌ی قسط کنند؛ یا نه، «باء تسبیب» که «لِیَقومَ الناسُ بِسَبَبِ القِسط»، یعنی با قسط با مردم [رفتار کنیم]؛ هرکدام از این دو معنا یا معانیِ احتمالیِ دیگری که وجود دارد، اگر در نظر گرفته بشود - اهمیت اقامه‌ی قسط را در جامعه روشن میکند. لکن این بدین معنا نیست که شارع مقدس از ما قبول میکند که ما مثلاً اکتفا کنیم به اقامه‌ی قسط و همه‌ی همت خودمان را بگذاریم برای اینکه اقامه‌ی قسط بشود، ولو برخی از احکام دیگر اسلام - مثلاً - مورد بی‌توجهی قرار بگیرد؛ نه، آیه‌ی شریفه میفرماید که »اَلَذینَ اِن مَکَنهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصلوةَ وَ ءاتَوُا الزَکوةَ وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَر.« یعنی انتظاری که خدای متعال از متمکنین در ارض دارد، اینها است که اولش «اَقامُوا الصلوة» بعد «وَ ءاتَوُا الزَکوةَ وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَ للهِ‌ عاقِبَةُ الاُمور» [است]. این‌جور نیست که اگر ما به قسط توجه میکنیم، حق داشته باشیم که از اقامه‌ی صلات و اهمیت دادن به صلات یا به زکات یا به امر به معروف و نهی از منکر غفلت کنیم، بلکه »اَنِ اعبُدُوا اللهَ وَ اجتَنِبُوا الطاغوت« که چندین بار این لفظ و این مضمون در قرآن تکرار شده - نشان میدهد که اصلاً خدای متعال پیغمبران را فرستاد برای توحید، برای اجتناب از طاغوت، برای عبودیت خداوند؛ اساس کار این است. یا وصیتی که خدای متعال در آن آیه‌ی شریفه‌ی سوره‌ی شوری، به نوح و به ابراهیم و به موسی‌ و به بقیه کرده است: اَن اَقیمُوا الدین؛ آنکه مورد نظر است، اقامه‌ی دین است؛ یعنی همه‌ی دین را باید اقامه کرد؛ وَ لاتَتَفَرَقوا فیهِ کَبُرَ عَلَی المُشرِکینَ ماتَدعوهُم اِلَیهِ اللهُ یَجتَبی اِلَیهِ مَن یَشآءُ وَ یَهدی اِلَیهِ مَن یُنیب؛ یعنی همه‌ی دین - همه‌ی اجزا و همه‌ی ارکان دین - مورد توجه است، و معارض اصلی هم در مقابل این حرکت و این رویکرد - یعنی اقامه‌ی دین بتمامه، بجمیع اجزائه، بکله - عبارتند از قلدرهای عالم، مستکبران عالم؛ کَبُرَ عَلَی المُشرِکینَ ما تَدعوهُم اِلَیه؛ آنچه تو به آن دعوت میکنی، برای مشرکین‌[گران است]؛ یا در آیه‌ی شریفه در اول سوره‌ی مبارکه‌ی احزاب؛ یاَیُهَاالنَبِیُ اتَقِ اللهَ وَ لا تُطِعِ الکفِرینَ و المنِفقینَ اِنَ اللهَ کانَ عَلیمًا حَکیمًا؛  یعنی هم علیم است خدای متعال که احاطه‌ی علمی دارد به تمام اجزا و ذرات عالم و سازوکار زندگی ذرات، و هم حکیم است؛ با حکمت، راه تو را در این مجموعه مشخص کرده و باید دنبال کنی. وَ اتَبِع ما یوحی‌ اِلَیکَ مِن رَبِکَ اِنَ اللهَ کانَ بِما تَعمَلونَ خَبیرًا * وَ تَوَکَل عَلَی اللهِ و کَفی‌ بِاللهِ وَکیلًا؛ در مقابله‌ی با این حرکت تو، دشمنی وجود خواهد داشت.
دیدار اعضای مجلس خبرگان ۱۳۹۳/۱۲/۲۱

طوفان ملت

طوفان ملت


رهبر انقلاب اسلامی: جوانهای مؤمن، جوانهای علاقه‌مند و معتقدین به منهاج امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) توانستند بایستند در مقابل اینها (سعودی‌ها)؛ شیعه و سنّی و شافعی و زیدی و حنفی و همه جورشان ایستاده‌اند در مقابل هجمه‌ی دشمن و ان‌شاءالله پیروز خواهند شد و پیروزی متعلّق به ملّتها است.
۱۳۹۴/۰۱/۲۰



مسئله‌ی یمن. سعودی‌ها بدعت بدی گذاشتند در این منطقه و البتّه خطا کردند، اشتباه کردند. کاری که امروز دولت سعودی در یمن دارد انجام میدهد، عیناً همان کاری است که صهیونیست‌ها در غزّه انجام دادند. دو جنبه دارد: یکی اینکه جنایت است، نسل‌کشی است، قابل تعقیبِ بین‌المللی است، بچّه‌ها را میکشند، خانه‌ها را خراب میکنند، زیربناها را نابود میکنند، ثروتهای ملّی را در یک کشور از بین میبرند؛ خب، این یک جنایت بزرگ است؛ این یک طرف قضیّه است؛ طرف دیگر قضیّه این است که سعودی‌ها در این مسئله خسارت خواهند کرد، ضرر خواهند کرد و به‌هیچ‌وجه پیروز نخواهند شد. دلیل خیلی واضحی دارد؛ دلیلش این است که توانایی‌های نظامی صهیونیست‌ها چندین برابر توانایی نظامی این سعودی‌های کذا و کذا [است]؛ چندین و چند برابر اینها، آنها توانایی نظامی داشتند؛ طرف مقابل آنها هم غزّه‌ی یک وجبی بود. اینجا طرف مقابل یک کشور است، یک کشور ده‌ها میلیونی؛ یک ملّت، کشور پهناور و وسیع. اگر آنها توانستند در غزّه پیروز بشوند، اینها هم خواهند توانست در اینجا پیروز بشوند؛ البتّه اگر آنها هم پیروز میشدند، باز پیروزی اینها احتمالش صفر بود؛ الان احتمالش زیر صفر است. اینها قطعاً ضربه خواهند خورد؛ قطعاً بینی سعودی‌ها به خاک مالیده خواهد شد. ما با سعودی‌ها اختلافات متعدّدی در مسائل گوناگون سیاسی داریم؛ امّا این را همیشه میگفتیم که سعودی‌ها در کار سیاست خارجی‌شان یک وقار و متانتی نشان میدهند؛ این وقار و متانت را هم از دست دادند. چند جوان بی‌تجربه، امور آن کشور را در دست گرفتند و دارند آن جنبه‌ی توحّش را غلبه میدهند بر جنبه‌ی متانت و ظاهرسازی؛ این به ضررشان تمام خواهد شد. من هشدار میدهم به سعودی‌ها، از این حرکت جنایت‌آمیزی که در یمن میکنند باید دست بردارند؛ این در این منطقه قابل قبول نیست. آمریکا هم البتّه از آنها دفاع میکند، حمایت میکند؛ طبیعت آمریکا این است، در همه‌ی قضایا طرف ظالم را میگیرد؛ طرف آن چهره‌ی بد را میگیرد، به جای اینکه طرف مظلوم را بگیرد؛ این طبیعت آنها است، اینجا هم همان‌جور دارند عمل میکنند؛ ولیکن ضربه خواهند خورد، شکست خواهند خورد. حالا جنجال درست خواهند کرد که «ایران در کار یمن دخالت کرد»؛ بله، این دخالت است؛ اینکه ما نشسته‌ایم اینجا دو کلمه حرف میزنیم، این میشود دخالت؛ [امّا اینکه] هواپیماهای جنایتکارشان آسمان یمن را ناامن کرده‌اند، آن دخالت نیست! آنها برای یک چنین دخالتی، بهانه‌های ابلهانه برای خودشان جور میکنند؛ این بهانه‌ها، نه از لحاظ منطق بین‌المللی قابل قبول است، نه ملّتها میپذیرند، و نه خدا میپذیرد.
بنابراین آنچه لازم است همین است؛ بایستی اینها هرچه زودتر دست از این جنایت و فاجعه‌باری بردارند. ملّت یمن یک ملّت بزرگی است، ملّت کهنی است، ملّت دیرینی است؛ هزاران سال سابقه دارد. این ملّت این ظرفیّت را دارد، این توانایی را دارد که بنشیند برای خودش تکلیف دولت را معیّن بکند. البتّه کسانی سعی کردند خلأ قدرت ایجاد کنند، جنجال درست کنند، مسائلی را که در لیبی متأسّفانه پیش آمده ــ که بسیار وضعیّت بد و رقّت‌باری امروز در لیبی هست ــ میخواستند همین اوضاع را در یمن [هم] به‌وجود بیاورند؛ خوشبختانه نتوانستند. جوانهای مؤمن، جوانهای علاقه‌مند و معتقدین به منهاج امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) توانستند بایستند در مقابل اینها؛ شیعه و سنّی و شافعی و زیدی و حنفی و همه جورشان ایستاده‌اند در مقابل هجمه‌ی دشمن و ان‌شاءالله پیروز خواهند شد و پیروزی متعلّق به ملّتها است.
پروردگارا! برادران ما در هر نقطه‌ی دنیا هستند پیروزشان بفرما؛ پروردگارا! دشمنان اسلام و دشمنان ملّتهای مسلمان را در هر نقطه‌ای که هستند مخذول و منکوب بفرما؛ پروردگارا! ما را با وظایفمان آشنا کن؛ ما را به وظایفمان عامل کن؛ روح مطهّر امام بزرگوار را با اولیائش محشور بفرما؛ ارواح طیّبه‌ی شهدا را با روح مطهّر حضرت صدّیقه‌ی طاهره (سلام الله علیها) محشور بفرما.
والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

دستخط رهبر انقلاب در دیدار سپاهیان | سپاه پاسدار انقلاب است

دستخط رهبر انقلاب در دیدار سپاهیان | سپاه پاسدار انقلاب است


بیانات رهبری بعد از مراسم روضه‌خوانی در سالروز شهادت امام علی النقی علیه‌السلام

بیانات رهبری بعد از مراسم روضه‌خوانی در سالروز شهادت امام علی النقی علیه‌السلام

در آستانه‌ی سالروز شهادت دهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام علی النقی الهادی علیه‌السلام پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای متن و صوت بیانات رهبر انقلاب را درباره‌ی حیات نورانی این امام همام منتشر می‌کند.
این سخنان در سی‌ام مردادماه سال ۱۳۸۳ و پس از مراسم روضه‌خوانی به مناسبت شهادت حضرت امام علی النقی علیه‌السلام بیان شده است.


بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

بالاخره در نبرد بین امام هادی (علیه‌السّلام) و خلفایی که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادی (علیه‌السّلام) بود؛ این باید در همه‌ی بیانات و اظهارات ما مورد نظر باشد.

در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه، یکی پس از دیگری، آمدند و به درک واصل شدند. آخرین نفر آنها، «معتز» بود که حضرت را شهید کرد و خودش هم به فاصله‌ی کوتاهی مُرد. این خلفا غالباً با ذلت مردند؛ یکی به‌دست پسرش کشته شد، دیگری به دست برادرزاده‌اش و به همین ترتیب بنیعباس تارومار شدند؛ به عکسِ شیعه. شیعه در دوران حضرت هادی و حضرت عسگری (علیهماالسّلام) و در آن شدت عمل روزبه‌روز وسعت پیدا کرد؛ قویتر شد.

حضرت هادی (علیه‌السّلام) چهل و دو سال عمر کردند که بیست سالش را در سامرا بودند؛ آن‌جا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگی میکردند. سامرا در واقع مثل یک پادگان بود و آن را معتصم ساخت تا غلامان ترکِ نزدیک به خود را - با ترکهای خودمان؛ ترکهای آذربایجان و سایر نقاط اشتباه نشود - که از ترکستان و سمرقند و از همین منطقه‌ی مغولستان و آسیای شرقی آورده بود، در سامرا نگه دارد. این عده چون تازه اسلام آورده بودند، ائمه و مؤمنان را نمیشناختند و از اسلام سر در نمیآوردند. به همین دلیل، مزاحم مردم میشدند و با عربها - مردم بغداد - اختلاف پیدا کردند. در همین شهر سامرا عده‌ی قابل توجهی از بزرگان شیعه در زمان امام هادی (علیه‌السّلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیله‌ی آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام - با نامه‌نگاری و... - برساند. این شبکه‌های شیعه در قم، خراسان، ری، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همه‌ی اقطار دنیا را همین عده توانستند رواج بدهند و روزبه‌روز تعداد افرادی را که مؤمن به این مکتب هستند، زیادتر کنند. امام هادی همه‌ی این کارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان شش خلیفه و علی‌رغم آنها انجام داده است. حدیث معروفی درباره‌ی وفات حضرت هادی (علیه‌السّلام) هست که از عبارت آن معلوم میشود که عده‌ی قابل توجهی از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ به‌گونه‌ای که دستگاه خلافت هم آنها را نمیشناخت؛ چون اگر میشناخت، همه‌شان را تارومار میکرد؛ اما این عده چون شبکه‌ی قویای به‌وجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمیتوانست به آنها دسترسی پیدا کند.

یک روزِ مجاهدت این بزرگوارها - ائمه (علیهم‌السّلام) - به قدر سالها اثر میگذاشت؛ یک روز از زندگی مبارک اینها مثل جماعتی که سالها کار کنند، در جامعه اثر میگذاشت. این بزرگواران دین را همین‌طور حفظ کردند، والّا دینی که در رأسش متوکل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصی باشند مثل یحییبن‌اکثم که با آن‌که عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یکِ علنی بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن کنده میشد؛ تمام میشد. این مجاهدت و تلاش ائمه (علیهم‌السّلام) نه فقط تشیع بلکه قرآن، اسلام و معارف دینی را حفظ کرد؛ این است خاصیت بندگان خالص و مخلص و اولیای خدا. اگر اسلام انسانهای کمربسته نداشت، نمیتوانست بعد از هزار و دویست، سیصد سال تازه زنده شود و بیداری اسلامی به‌وجود بیاید؛ باید یواش یواش از بین میرفت. اگر اسلام کسانی را نداشت که بعد از پیغمبر این معارف عظیم را در ذهن تاریخ بشری و در تاریخ اسلامی نهادینه کنند، باید از بین میرفت؛ تمام میشد و اصلاً هیچ چیزش نمی‌ماند؛ اگر هم میماند، از معارف چیزی باقی نمی‌ماند؛ مثل مسیحیت و یهودیتی که حالا از معارف اصلیشان تقریباً هیچ‌چیز باقی نمانده است. این‌که قرآن سالم بماند، حدیث نبوی بماند، این همه احکام و معارف بماند و معارف اسلامی بعد از هزار سال بتواند در رأس معارف بشری خودش را نشان دهد، کار طبیعی نبود؛ کار غیرطبیعی بود که با مجاهدت انجام گرفت. البته در راه این کار بزرگ، کتک‌خوردن، زندان‌رفتن و کشته‌شدن هم هست، که اینها برای این بزرگوارها چیزی نبود.

ائمه‌ی ما در طول این دویست‌وپنجاه سال امامت - از روز رحلت نبی مکرم اسلام (صلّیاللَه‌علیه‌وآله) تا روز وفات حضرت عسکری، دویست‌وپنجاه سال است - خیلی زجر کشیدند، کشته شدند، مظلوم واقع شدند و جا هم دارد برایشان گریه کنیم؛ مظلومیت‌شان دلها و عواطف را به خود متوجه کرده است؛ اما این مظلومها غلبه کردند؛ هم مقطعی غلبه کردند، هم در مجموع و در طول زمان.

والسّلام علیکم و رحمةالله برکاته

شست‌وشویى کن و آنگه به خرابات خرام.../توصیه‌های رهبر انقلاب اسلامی درماه رجب

شست‌وشویى کن و آنگه به خرابات خرام.../توصیه‌های رهبر انقلاب اسلامی درماه رجب

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در آستانه فرا رسیدن ماه رجب توصیه‌های رهبر انقلاب اسلامی برای استفاده بیشتر از فرصت معنوی این ماه را در قالب کلیپ صوتی «شست‌وشویی کن و آنگه به خرابات خرام...» منتشر می‌کند.



سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در این صوت می‌شنوید:
* لازم میدانم برادران و خواهران عزیز را، مخصوصاً جوانها را توجه بدهم به اهمیت ماه رجب. از این مناسبتها و از این خصوصیاتِ مربوط به ایام و شهور نمیشود به‌آسانى صرفنظر کرد. بزرگان و اهل معنا و اهل  سلوک، ماه رجب را مقدمه‌ى ماه رمضان دانسته‌اند. ماه رجب، ماه شعبان، یک آمادگاهى است براى اینکه انسان در ماه مبارک رمضان - که ماه ضیافت الهى است - بتواند با آمادگى وارد شود. آمادگى به چیست؟ در درجه‌ى اول، آمادگى به توجه و حضور قلب است؛ خود را در محضر علم الهى دانستن، در محضر خدا دانستن - «سبحان من احصى کلّ شى‌ء علمه»(۱) - همه‌ى حالات خود را، حرکات خود را، نیّات خود را، خطورات قلبى خود را در معرض و محضر علم الهى دانستن؛ در درجه‌ى اول، این مهم است؛ و اگر این حاصل شد، آن وقت توجه ما به کارهایمان، به حرفهایمان، به رفت‌وآمدهایمان، به سکوتمان، به گفتنمان، بیشتر خواهد شد؛ توجه میکنیم که چه میگوئیم، کجا میرویم، چه اقدامى میکنیم، علیه چه‌کسى حرف میزنیم، به نفع چه‌کسى حرف میزنیم. وقتى انسان خود را در محضر الهى دانست، بیشتر متوجه کارها و حرکات و رفتار خود میشود. عمده‌ى اشکالات ما به خاطر غفلتى است که از رفتار و اعمالِ خودمان میکنیم. وقتى انسان از حال غفلت خارج شود، توجه کند که دارد دیده میشود، محاسبه میشود - «انّا کنّا نستنسخ ما کنتم تعملون»(۲) - همه‌ى حرکات او، کارهاى او در محضر پروردگار است، طبعاً مراعات میکند. با این حالت، با یک طهارتى، با یک نزاهت و پاکیزگى‌اى، انسان وارد ماه رمضان شود - «شستشوئى کن و آنگه به خرابات خرام»؛ شستشوکرده وارد ماه رمضان شود - آن وقت در محضر ضیافت الهى حداکثر بهره را خواهد برد. ماه رجب را با این چشم نگاه کنید.
دیدار اقشار مختلف مردم ۱۳۹۲/۲/۲۵