دیدار شرکتکنندگان در کنگرهی جهانی جریانهای افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلام صبح امروز (سهشنبه) در دیدار علماء، اندیشمندان و میهمانان شرکتکننده در «کنگرهی جهانی جریانهای تکفیری از دیدگاه علمای اسلامی»، احیاء جریان تکفیری در سالهای اخیر را مشکل تحمیلی و دستساز استکبار برای دنیای اسلام دانستند و با اشاره به اقدامات جریان خبیث تکفیری در جهت اهداف آمریکا و دولتهای استعماری و رژیم صهیونیستی بهویژه تلاش برای به فراموشی سپرده شدن مسئلهی اصلی فلسطین و مسجدالاقصی، تأکید کردند: ایجاد یک نهضت علمی، منطقی و فراگیر برای ریشهکن کردن جریان تکفیری، روشنگری نسبت به نقش سیاستهای استکباری در احیای این جریان و اهتمام جدی و مطالبهی عمومی در خصوص قضیهی فلسطین به عنوان مسئلهی اصلی دنیای اسلام از مهمترین و اولویتدارترین وظایف علمای جهان اسلام در شرایط کنونی است.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدای سخنان خود با قدردانی از حضرات آیات مکارم شیرازی و سبحانی و دیگر علما و فضلای قم که اهتمام جدی برای برگزاری این کنگره و شکلدهی یک جریان علمی فراگیر در میان علمای جهان اسلام درخصوص مقابله با جریان تکفیری داشتند، گفتند: در بررسی این جریان خطرناک باید به این نکته توجه شود که موضوع اصلی، مقابلهی همهجانبه با جریان احیاء شده تکفیری است که فراتر از گروه موسوم به داعش است و در واقع داعش یکی از فروع این شجرهی خبیثه است.
حضرت آیتالله خامنهای سپس به یک نکتهی غیرقابل انکار اشاره کردند و افزودند: جریان تکفیر و حکومتهای پشتیبان آن کاملاً در جهت اهداف استکباری یعنی آمریکا و دولتهای استعماری اروپایی و رژیم صهیونیستی حرکت میکنند و با ظاهری اسلامی، عملاً درخدمت آنها هستند.
ایشان در ادامه به چند نمونه از شواهدی که نشانگر حرکت جریان تکفیری در جهت اهداف استکباری و در مقابله با دنیای اسلام است اشاره کردند.
رهبر انقلاب اسلامی منحرف کردن حرکت بیداری اسلامی را به عنوان اولین شاهد بیان و خاطرنشان کردند: بیداری اسلامی حرکتی ضد آمریکایی، ضد استبداد و ضد دستنشاندگان آمریکا بود اما جریان تکفیر این حرکت عظیم ضد استکباری را به جنگ خانگی و برادرکشی میان مسلمانان تبدیل کرد.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: خط مقدم مبارزه مسلمانان در این منطقه، فلسطین اشغالی بود اما جریان تکفیر این خط مقدم را تغییر داد و به داخل خیابانها و شهرهای عراق، سوریه، پاکستان و لیبی کشاند و این، یکی از جنایتهای فراموشنشدنی جریان تکفیر است.
ایشان منحرف کردن حرکت بیداری اسلامی را، خدمت به آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی و سرویسهای جاسوسی آنها دانستند و گفتند: شاهد دیگر برای نشان دادن حرکت این جریان در جهت اهداف استکباری این است که پشتیبانان جریان تکفیر، در مقابل رژیم صهیونیستی یک اخم هم نمیکنند و حتی با این رژیم برای مقابله با مسلمانان همکاری میکنند ولی برای ضربه زدن به کشورها و ملتهای اسلامی، حضور فعال دارند.
حضرت آیتالله خامنهای، نابودی زیرساختهای ارزشمند کشورهای اسلامی بهدست فتنهی تکفیر را نمونهی دیگری از خدمت این جریان به منافع دشمنان اسلام برشمردند و افزودند: یکی دیگر از اقدامات بسیار خبیثانهی جریان تکفیر مخدوش کردن چهرهی اسلامِ رحمت و تعقل و منطق، با نشان دادن تصاویر جنایاتی همچون زیر شمشیر نشاندن انسانهای بیگناه و یا درآوردن قلب یک مسلمان و بهدندان گرفتن آن، در مقابل دوربین و به نام اسلام، است.
ایشان یکی دیگر از شواهد خدمت جریان تکفیر به منافع استکبار را تنها گذاشتن محور مقاومت در جنگ ۵۰ روزهی غزه دانستند و خاطرنشان کردند: یک شاهد دیگر، منحرف کردن شور و حماسهای بود که بر اثر بیداری اسلامی در جوانان مسلمان بوجود آمد، که متأسفانه از آن برای کشتار مسلمانان بیگناه دیگر استفاده شد.
رهبر انقلاب اسلامی نمونه و شاهد دیگر را اقدام اخیر و مکرر هواپیماهای ترابری آمریکا در پرتاب تجهیزات جنگی برای گروه موسوم به داعش در عراق برشمردند و تأکید کردند: آمریکاییها با وجود این اقدامات، در ظاهر مدعی تشکیل ائتلاف ضدداعش هستند که یک دروغ محض است زیرا هدف اصلی این ائتلاف زنده نگهداشتن فتنهی جنگ و درگیری میان مسلمانان است که البته به اهداف خود نخواهند رسید.
حضرت آیتالله خامنهای سپس به وظایف بزرگ علمای جهان اسلام در شرایط کنونی اشاره کردند و افزودند: یکی از این وظایف ایجاد نهضتی علمی و منطقی و فراگیر از جانب علمای مذاهب اسلامی برای ریشهکن کردن جریان تکفیر است.
ایشان گفتند: این جریان با شعار دروغین سلف صالح وارد شده است و باید با زبان دین، علم و منطق، بیزاری سلف صالح را از این اقدامات نشان داد.
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: باید با این نهضت علمی و منطقی، جوانان بیگناهی را که گرفتار این جریان خبیث شدهاند، نجات داد و این وظیفه به عهدهی علما است.
حضرت آیتالله خامنهای، روشنگری نسبت به نقش سیاستهای آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی در احیای جریان تکفیری را یکی دیگر از وظایف بزرگ علما در کشورهای اسلامی برشمردند و افزودند: سومین وظیفهی مهم علما، اهتمام جدی به قضیه فلسطین و مسجدالاقصی و جلوگیری از مورد غفلت واقع شدن این موضوع اصلی دنیای اسلام است.
ایشان با اشاره به تصمیم اخیر کابینهی رژیم صهیونیستی در اعلام یهودی بودن فلسطین اشغالی، گفتند: رژیم صهیونیستی بهدنبال تصرف قدس و مسجدالاقصی و تضعیف هرچه بیشتر فلسطینیها است. همهی ملتهای اسلامی و همچنین علما باید از دولتهای خود مسئله فلسطین را مطالبه و پیگیری کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به اقدام امام بزرگوار رحمهالله ، در اعلام سیاست حمایت از فلسطین و دشمنی با رژیم صهیونیستی، تأکید کردند: ما خداوند را شاکریم که در جمهوری اسلامی ایران، دولت و ملت در قضیه حمایت از فلسطین و دشمنی با رژیم صهیونیستی، همزبان هستند و در ۳۵ سال گذشته از مسیری که امام ترسیم کرده، منحرف نشدهاند.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه ملت و جوانان ایران با کمال میل از مردم فلسطین حمایت میکنند و عاشق مبارزه با صهیونیستها هستند، افزودند: جمهوری اسلامی ایران به لطف و فضل الهی اسیر محدودیتها و اختلافهای مذهبی نشده است و همانگونه که به حزبالله شیعه در لبنان کمک میکند، به حماس و جهاد اسلامی و دیگر گروههای اهل سنت در فلسطین نیز کمک میکند و به این کمکها ادامه خواهد داد.
ایشان تقویت برادران فلسطینی در غزه را یک نمونه از کمکهای جمهوری اسلامی ایران به مردم فلسطین برشمردند و تأکید کردند: همانگونه که قبلاً هم اعلام شد، کرانهی باختری باید مسلح و آماده دفاع شود، و این کار قطعاً انجام خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی قدرت و وضعیت دشمنان دنیای اسلام را به مراتب ضعیفتر از دورانهای گذشته ارزیابی کردند و با اشاره به مشکلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشورهای اروپایی و همچنین مشکلات بیشتر و بدتر آمریکا در مسائل اخلاقی و سیاسی و بهویژه مالی و پولی و ضعف حیثیت ابرقدرتی آمریکا گفتند: رژیم صهیونیستی نیز نسبت به گذشته بهشدت ضعیف شده است. این رژیم، همان رژیمی است که سالهای قبل شعار از نیل تا فرات سر میداد اما اکنون در جنگ ۵۰ روزه غزه همهی توان خود را به کار گرفت ولی نتوانست تونلهای زیرزمینی حماس و جهاد اسلامی را نابود کند.
حضرت آیتالله خامنهای، مشکلات و ناکامیهای دشمنان اسلام در منطقه بهویژه در عراق، سوریه و لبنان را نیز یادآور شدند و گفتند: یک نمونهی دیگر از ضعف دشمن، قضیهی هستهای ایران است. آمریکا و کشورهای استعمارگر اروپایی دور هم جمع شدند تا جمهوری اسلامی ایران را در قضیهی هستهای به زانو درآورند اما نتوانستند و در آینده نیز نخواهند توانست.
پیش از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی، حجتالاسلام علیزاده موسوی دبیر کنگرهی «جریانهای افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام» با ارائه گزارشی از روند برگزاری و فعالیتهای این کنگره گفت: در جریان دو روز برگزاری این کنگره، کمیتههای تخصصی و راهبردی، تبارشناسی و ریشهیابی جریانهای تکفیری، مسائل سیاسی آنها و همچنین راههای برونرفت از مسئلهی تکفیر را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
وی با اشاره به برگزاری پیشنشستهای این کنگره در سوریه و پاکستان و ارائه بیش از ۷۰۰ مقاله به دبیرخانهی کنگره افزود: در این کنگره ۳۱۵ نفر از علمای جهان اسلام حضور داشتند که ۱۴۴ مقاله انتخابی، در هشتجلد و به زبانهای فارسی و عربی منتشر شده است.
مروری بر بیانات و اقدامات حضرت آیتالله خامنهای برای کاهش وابستگی اقتصاد ایران به نفت
«من هفده هجده سال قبل به دولتی که در آن زمان سر کار بود و به مسئولان
گفتم کاری کنید که ما هر وقت اراده کردیم، بتوانیم در چاههای نفت را
ببندیم. آقایان به قول خودشان "تکنوکرات" لبخند انکار زدند که مگر
میشود؟!»[۱]
وقتی در اولین روز سال ۹۲ و در سخنرانی عمومی رهبر انقلاب اسلامی در حرم
مطهر رضوی این عبارات از ایشان شنیده شد موجی از اظهارنظرها از سوی افراد و
رسانههای مختلف در تحلیل این سخنان ایجاد شد. هرچند تفاسیر صرفاً سیاسی
از این جملات تا مدتی بر تحلیل عمیق مسأله از زوایایی چون اقتصاد سیاسی و
مدیریت کلان اقتصادی کشور سایه افکنده بود، اما با فُروکش کردن این امواج
سیاسی و جدیتر شدن برخی فشارها و توطئههای دشمنان در زمینهی مسائل
اقتصادی، اکنون فرصت مناسبی است تا بار دیگر به ریشهیابی و مرور دغدغههای
آیتالله خامنهای دربارهی مسألهای به نام «اقتصاد منهای نفت» پرداخته
شود.
دهه ۶۰: یک احتمال
خرداد ماه سال ۱۳۶۸ و در روزهای آغازین رهبری آیتالله خامنهای در حالی
که دستهها و گروههای گوناگونی از مردم و مسئولان به دیدار ایشان
میآمدند، رهبری در لابهلای سخنان خود ضمن آگاه کردن جامعه در مورد
جهتگیری و برنامههای دشمنان، «مشکلتراشی دشمن برای فروش نفت ایران» را
امری بعید ندانسته و از مسئولان کشور خواستند در جستجوی بهترین راهها و
موفقترین شیوهها برای کم شدن مشکلات اقتصادی مردم باشند:
«من برخلاف بعضی از تحلیلها، احتمال میدهم که دشمن برای اینکه مردم را
از ادامهی این راه و این حضور مأیوس و پشیمان کند، حتی مشکلات جدید
اقتصادی را بر ما تحمیل نماید. هیچ بعید نیست مشکلاتی را برای فروش نفت،
تهیهی مواد اولیه و کالاهای ضروری به وجود آورد، تا فشار را بر مردم زیاد
کند. دولت و مجلس و مسئولان باید دست به دست هم دهند و بهترین راهها و
موفقترین شیوهها را جستجو کنند، تا مشکلات اقتصادی مردم کم شود.»[۲]
این هشدار و اعلام خطر را شاید بتوان یکی از اولین طرح بحثهای جدی رهبر
انقلاب دربارهی ضرورتِ کاهش وابستگی اقتصاد کشور به فروش نفت دانست.
هشداری که طی سالیان دههی هفتاد به یکی از مطالبات جدی رهبری از مسئولان
دولت برای برنامهریزی و اقدام تبدیل شد.
دهه ۷۰: ریشهیابی یک آرزو
هشدار رهبری دربارهی این مسأله و مطالبهی ایشان از مسئولان را نباید
تنها از زاویهی بحث تحریم و فشار دشمن تحلیل نمود. هرچند این موضوع از
حساسیت و اهمیت زیادی برخوردار بوده و هست اما خواستهی رهبری در چند سطح و
لایه قابل بررسی و ریشهیابی است.
رهبر انقلاب در ۱۳ اردیبشهت ماه ۱۳۷۳ از بستن چاههای نفت و شکلگیری
اقتصاد کشور براساس تولیدات غیرنفتی بهعنوان «آرزوی واقعی» خود نام برده و
همگان را به تلاش در مسیر تحقق این مهم فراخواندند:
«آرزوی واقعی من- که البته ممکن است به این زودیها قابل تحقق نباشد- این
است که ما در چاههای نفت را ببندیم و اقتصاد خود را براساس کالاها و
محصولات غیرنفتی بنیاد نهیم. یعنی فرض کنیم این کشور، کالایی به نام نفت
ندارد.»[۳]
اما چرا آیتالله خامنهای از بستن چاههای نفت و بنیاد نهادن اقتصادی بر
مبنای تولیدات غیرنفتی بهعنوان آرزوی خود یاد کردند؟ چه عواملی باعث شد تا
این مسأله بهعنوان مشکل و معضلی اساسی از سوی ایشان مطرح شده و برای حل
آن تلاش کنند؟
در پاسخ به این سؤالات میتوان از گزارهای به نام «نفت و وابستگی» سخن به
میان آورد. استقلالطلبی در عرصههای گوناگون سیاسی، فرهنگی و اقتصادی
بهعنوان یکی از اصلیترین و مهمترین آرمانهای انقلاب اسلامی در
اندیشهی آیتالله خامنهای از اهمیت زیادی برخوردار بوده و هست. تلاش جهت
تحقق اقتصاد منهای نفت و اتکای اقتصاد کشور به تولیدات غیرنفتی نیز از
زاویهی کاهش وابستگی کشور به بیگانگان قابل ریشهیابی است.
رهبر انقلاب ضمن معرفی رژیم پهلوی بهعنوان عامل ایجاد وابستگی اقتصاد
کشور به نفت سعی میکنند فضای عمومی جامعه را به تغییر این روند و جایگزین
کردن تولیدات گوناگون غیرنفتی به جای وابستگی به نفت ترغیب کنند:
«آن جوانانی که نمیدانند رژیم گذشته با این کشور چه کرده است، بدانند یکی
از دهها کار خیانتآمیزی که کردند، این است! اقتصاد این کشور را متکی به
نفت کردند که به آسانی هم نمیشود آن را تغییر داد و دگرگون کرد! این ملت
اگر بتواند، باید با صادرات گوناگون صادرات میوه، صادرات معادن گوناگونی که
در این کشور هست، تولیدات صنعتی، کشاورزی و خدمات این کشور را اداره کند.»[۴]
در مذمت وابستگی
رهبر انقلاب در این سالها تلاش میکنند ضمن تبیین مهمترین پیامدهای
ناگوار حاصل از وابستگی در این حوزه، عموم مردم و مسئولان را به سمت
برنامهریزی و تلاش برای خداحافظی با اقتصاد نفتی سوق دهند. با دقت در
بیانات رهبری میتوان توجه به عواقب نامطلوب وابستگی به نفت را در دو
حوزهی اصلی «اقتصاد سیاسی نفت» و «بنیانهای اقتصاد ملی» مشاهده نمود:
۱. تعیین سیاستهای کلان و قیمتگذاری نفت توسط بیگانگان
«متاسفانه، امروز در دنیا نفت به سیاستهای بینالمللی، کمپانیها و
غارتگران بزرگ و جهانخواران و مستکبران وابسته است. در حقیقت، نفت در مشت
آنهاست.»[۵]
«مادهی ارزشمندی که امروز دنیا جانش به آن بند است یعنی نفت به ملتهای
خاصی متعلق است عمدتاً در همین منطقهی خود ما، مقداری هم در جاهای دیگر
اما سرنوشت این ماده، قیمتگذاری و مصرفش، دست دیگران است و صاحبان اصلی در
آن کمترین نقش را دارند!»[۶]
«طبیعی است اقتصادی که بر پایهی کالایی است که قیمتگذاری آن در دست
دیگران است، همین مشکلات را هم دارد؛ یک روز میشود بشکهای هجده دلار و
بیست دلار، یک روز هم ناگهان به هفت و نیم دلار و هشت دلار تنزل میکند!»[۷]
۲. ناممکن بودن بهرهبرداری از اهرم نفت در معادلات بینالمللی
«به وسیلهی قدرت نفت، ملت ایران میتواند در صحنهی سیاست بینالمللی،
ابراز قدرت کند. یکوقت اعلان کند که من میخواهم نفتم را شش ماه نفروشم!
همهی دنیا را تحت تأثیر قرار میدهد؛ همهی سیاستها را تحت تأثیر قرار
میدهد. یا بگوید میخواهم این قدر کم کنم، یا این قدر زیاد کنم!... همین
پول نفت را بهخاطر نیاز کشور میدهند و گندم وارد میکنند!»[۸]
۳. ترویج فرهنگ مصرفی غلطِ غربی و عدم استفاده از درآمد نفت برای ساخت زیربناها
«فرهنگ مصرفی غلط که بر بسیاری از کشورهای اسلامی و غیراسلامی جهان
سوم تحمیل شده، از کجاست؟... کشورهای تولیدکنندهی نفت، ثروت خدادادی
متعلق به همهی مردم را که باید صرف عمران و آبادی کشورشان بشود،
میدهند و در مقابل وسایلی میگیرند که جز انحطاط و فساد در زندگی، تأثیر
دیگری ندارند. همهی اینها صادرات فرهنگ غربی و آمریکا و اروپا به
کشورهای جهان سوم است.»[۹]
«ما برای ادارهی امور کشور، برای کارهای گوناگون کشور، برای واردات و
خدمات کشور، برای آموزش و پرورش و بودجهی جاری کشور، مجبور نباشیم نفت را
که ذخیرهی ماست، بفروشیم و گندم، یا شیر خشک وارد کنیم! این غلط است...
نفت، ذخیرهی همیشگی این ملت است و میماند. اولاً از آن برای ساخت
زیربناهای ماندگار و دیگر سرمایههای اساسی کشور استفاده میشود.»[۱۰]
۴. دورشدن از پیشرفت در علم و صنعت
«فکر غلط، همان تفکری است که در دوران حاکمیت عوامل آمریکا بر این کشور
حاکم بود؛ و آن اینکه علم و صنعت و تکنولوژی و امور فنی، باید به وسیلهی
خارجیها، اروپاییها و غربیها آماده بشود و به صورت محصول در اختیار ما
قرار بگیرد؛ ما باید پول و نفت بدهیم و از محصول کار آنها استفاده کنیم؛
این یک طرز تفکر بود.»[۱۱]
در طول سالهای دههی ۷۰ رهبر انقلاب ضمن تأکید بر «استقلال اقتصادی کشور»
پایان یافتن جنگ را فرصتی مناسب برای برنامهریزی و اقدام دولت در جهت
کاهش وابستگی به نفت دانسته و خواستار حرکت مردم و مسئولان در این مسیر
میشوند.
مطالبهگری و فضاسازی عمومی
ابلاغ مسأله به دولت و مطالبهگری از آن یکی از مهمترین اقدامات رهبری در طول این سالها است:
«باید اقتصاد ملت ایران از نفت جدا شود. این مسأله را اخیراً به دولت
خدمتگزار ابلاغ کردهایم که برایش برنامهریزی کند... دولت ما امروز حداکثر
استفاده را از نفت میکند و باید هم بکند. اما باید کاری کند که بتواند
روزی به دنیا اعلام نماید که از امروز تا شش ماه دیگر، تا یک سال یا چهل
روز دیگر، میخواهم در چاههای نفت را ببندم. میخواهم یک قطره نفت صادر
نکنم. دولت باید بتواند تصمیم بگیرد. باید به نفت احتیاج نداشته باشد. ما
ثروت، منابع طبیعی و تولیدات داخلی زیاد داریم. امکانات تولید ثروت در داخل
کشور، خیلی زیاد است. روزی به خاطر جنگ، این کارها عملی نبود، ولی
بحمدالله امروز عملی است. باید هم انجام گیرد و انجام دهند.»[۱۲]
از سوی دیگر «تأکید بر محیط کار، جامعهی کارگری و آموزش کارگران»[۱۳]،
فضاسازی عمومی و ترغیب عموم مردم بهخصوص تولیدکنندگان و کارگران برای رشد
تولید ملی و تلاش در جهت قطع وابستگی اقتصاد کشور به نفت، اقدام مهم دیگر
رهبری در این زمینه بود:
«اگر ملت ایران- اعم از کارگر ایرانی، جوان ایرانی، تولیدکنندهی ایرانی و
معلم ایرانی- با همهی تلاش و غیرت خود وارد عمل شود و این کشور را
بهگونهای بسازد که به خاطر صادرات و واردات و نیازهای مصرفی، محتاج فروش
نفت خود، آن هم با این قیمت پایین نباشد، ببینید چه خدمت بزرگی به امروز و
آیندهی این کشور خواهد بود!»[۱۴]
دهه ۸۰ و ۹۰: رویکردهای نوین و جایگزینهای مطمئن
با آغاز دههی ۸۰ آیتالله خامنهای پیشنهادات جدیدی برای خارج شدن اقتصاد
ایران از شرایط وابستگی نفتی مطرح کردند که جایگزینی تولید ثروت از دانش و
استفاده از فناوریهای نوین به جای استخراج، مصرف و فروش نفت در آنها
محوریت داشت.
روند تلاشهای پیشینِ آیتالله خامنهای در دو عرصهی عمومی و حاکمیتی
بهصورت متکاملتر در دههی هشتاد ادامه یافت. برخی از اصلیترین و
مهمترین تلاشها و اقدامات عمومی و گفتمانساز رهبری در این دهه را
میتوان چنین برشمرد:
۱. تلاش برای تولید ثروت از دانش و حرکت به سوی اقتصاد دانشبنیان
«آن روزی که ما بتوانیم درآمد کشور را از راه دانشمان بهدست بیاوریم و
در چاههای نفت را پلمب کنیم، آن روز برای ما روز خوبی است. امروز ما داریم
از ذخایرمان میخوریم. بیشتر بودجهی کشور از نفت است. نفت ذخیرهی ماست.
گنجینهمان را داریم تخلیه میکنیم؛ از روی ناچاری. باید روزی برسد که این
ملت بتواند از دانش خود ثروت تولید کند. آن وقت خود آن ثروت به پیشرفت دانش
کمک خواهد کرد.»[۱۵]
از طرفی بحث انرژیهای جایگزین و بینیازی به نفت بهصورت جدی از سوی
ایشان پیگیری شد. یکی از مهمترین دلایل ایستادگی آیتالله خامنهای بر روی
مسألهی انرژی هستهای و تأکید دائمی ایشان به ضرورت استفاده از این
فناوری از همین زاویه قابل فهم است:
۲. تلاش در جهت جایگزین کردن نفت با انرژی هستهای
«ما میخواهیم منابع تجدیدناپذیرمان برای نسلهای دیگر بماند. اینطور
نباشد که بیست سال دیگر، بیستوپنج سال دیگر، این کشور نفت نداشته باشد؛
مجبور باشیم نفت خود را از آمریکا یا از عوامل آمریکا بخریم. ما میخواهیم
جایگزین نفت داشته باشیم و آن، انرژی هستهیی است. آنها میگویند نه،
نداشته باشید؛ همان نفتتان را مصرف کنید تا تمام شود.»[۱۶]
۳. تأکید بر صادرات غیرنفتی
«بودجهی کشور ما متأسفانه از دهها سال پیش به این طرف، وابستهی به نفت
است. این روش را همهی اقتصاددانهای دلسوز رد میکنند؛ این روش در کشور ما
عادت شده است. نفت را استخراج کنند، بفروشند، از پول آن کشور را اداره
کنند؛ این شیوهی غلطی است... افزایش صادرات غیرنفتی موجب میشود که ما به
این هدف [بینیازی به نفت] نزدیک شویم.»[۱۷]
تلاش برای اصلاحات ساختاری
در ادامهی حرکتها و فعالیتهای پیشین رهبری، ورود جدیتر ایشان به
حوزهی اصلاحات ساختاری برای رهایی اقتصاد ایران از وابستگی به نفت مسألهی
حائز اهمیت دیگری است که بیشتر در عرصهی سیاستگذاریهای رسمی و حاکمیتی
خود را نشان میدهد. جهتدهی به استفاده از نفت برای سرمایهگذاریهای
تولیدی و آمادهسازی زیرساختها با تأکید بر مواردی چون: «ایجاد صندوق
توسعهی ملی» و «قطع وابستگی هزینههای جاری دولت به درآمدهای نفت و گاز»
که بند ۲۲ ابلاغ سیاستهای کلی برنامهی پنجم توسعه در دیماه ۱۳۸۷ نمود
یافت در همین بستر قابل درک است:
«تغییر نگاه به نفت و گاز و درآمدهای حاصل از آن، از منبع تأمین بودجهی
عمومی به «منابع و سرمایههای زایندهی اقتصادی» و ایجاد صندوق توسعهی ملی
با تصویب اساسنامهی آن در مجلس شورای اسلامی در سال اول برنامهی پنجم و
برنامهریزی برای استفاده از مزیت نسبی نفت و گاز در زنجیرهی صنعتی و
خدماتی و پاییندستی وابسته بدان.»[۱۸]
با آغاز دههی ۹۰ فشارهای نظام سلطه برای تغییر محاسبات ملت و مسئولان
نظام رنگ و بوی تازهای به خود گرفت و چنانکه رهبری سالها پیش احتمال
داده بودند دامنهی تحریمها حتی به فروش نفت نیز کشیده شد.
ایشان به صراحت نارضایتی خود از قطع نشدن وابستگی کشور به فروش نفت طی سالیان پس از پایان جنگ را به زبان آورده و چنین میگویند:
«امروز شما ملاحظه کنید، وقتی روی نفت ما فشار میآورند، ما دچار مشکل
میشویم، این ناشی از چیست؟ ناشی از این است که ما تکیهمان را به نفت از
بعد از دورهی جنگ و پایان جنگ تا امروز، نتوانستیم کم کنیم، اگر ما
تکیهمان را به نفت کم میکردیم، فشار بر روی نفت اینقدر برای ما سخت تمام
نمیشد.»[۱۹]
به موازات این اعلام نارضایتی، آیتالله خامنهای تلاش میکنند علاوه بر
حفظ و تعمیق گفتمان پیشرفت علمی و «حرکت به سوی اقتصاد دانش بنیان»[۲۰]
با مطرح نمودن گفتمان اقتصاد مقاومتی و مشخصسازی حدود و چارچوبهای آن در
قالب سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، تهدید تحریم را به فرصت تبدیل کنند:
«ما در زمینهی تصمیمگیریهای اقتصادی و برنامهریزیهای اقتصادی نقاط
ضعفی داشتهایم؛ این نقاط ضعف موجب شده است که دشمن احساس کند با تحریم و
امثال آن میتواند رخنه ایجاد کند؛ این فرصتی است برای ما تا این نقاط
ضعفمان را بشناسیم، آنها را برطرف کنیم و انشاالله برطرف خواهیم کرد.»[۲۱]
به بیان دیگر، براساس استراتژی آیتالله خامنهای میتوان با جدیت و
عملکرد صحیح در چارچوب اقتصاد دانش بنیان و عملیاتی نمودن اقتصاد مقاومتی
ضمن بیاثر کردن تحریمهای دشمن بر روی فروش نفت ایران عملاً معضل دیرینهی
اقتصاد کشور در وابستگی به نفت را درمان نمود:
«نکتهی هفتم [از مؤلفههای سیاستهای مقاومتی]، کاهش وابستگی به نفت است؛
یکی از سختترین آسیبهای اقتصادی ما همین وابستگی به نفت است. این نعمت
بزرگ خدادادی برای کشور ما در طول دهها سال مایهی فروریختگیهای اقتصادی و
فروریختگیهای سیاسی و اجتماعی شد؛ باید ما یک فکر اساسی بکنیم. ما
نمیگوییم از نفت استفاده نشود، [بلکه] تکیهی ما بر استفادهی حداقلی از
فروش نفت خام است؛ نفت را میتوان بهصورت فرآورده در اختیار گذاشت؛ که در
این سیاستها دیده شده. یک کار اساسی و مهمی که باید انجام بگیرد این است؛
این همت بلندی لازم دارد که ما در بند سیزده این سیاستها به این پرداختیم و
جداً باید این بند عملیاتی بشود.»[۲۲]
علاوه بر بند ۱۸ سیاستهای اقتصاد مقاومتی که بر «افزایش سالانهی سهم
صندوق توسعهی ملی از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز تا قطع وابستگی بودجه
به نفت»[۲۳] تأکید داشت در بند سیزدهم ابلاغیهی رهبری نیز به صورت تفصیلی راهکارهای «مقابله با ضربهپذیری درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز»[۲۴] دیده شده است.
جمعبندی
آنچه که در بالا به آن اشاره رفت مروری بود بر تبیین و تحلیل ریشهها و
پیامدهای اقتصاد نفتی و راهکارهای رسیدن ایران به اقتصاد منهای نفت در
بیانات و دستورات رهبر معظم انقلاب اسلامی. مسیر و چارچوب کلی مقابله با
این مشکل دیرینه کاملاً روشن بوده و علاوه بر تأکید حداکثری رهبری نظام بر
روی آن از سوی نخبگان و جامعهی علمی و مدیریتی کشور نیز پذیرفته شده است.
در تازهترین بحثی که در این زمینه در دیدار رهبری با نخبگان جوان مطرح شد
ایشان ضمن طرح واژهی «بچهپولدارِ ملى»[۲۵]
که اشاره به حالت و رفتار غیرمنطقی و باری به هرجهت در استفاده از درآمدها
دارد، نسبت به بیتوجهی در استفاده از نخبگان در اقتصاد وابسته به ثروت
بادآوردهای چون نفت هشدار داده و بار دیگر بر ضرورت توجه به علم و تحقیق
تأکید کردند.
در این میان نقش دولتمردان و بازیگران حکومتی در عملیاتی ساختن این آرزوی
دیرینهی اقتصاد ایران نقشی فوقالعاده حساس و تعیینکننده است. این آرزو
امروز، خود را در قالب عملیاتی و اجرایی اقتصاد مقاومتی بازیافته است. باید
منتظر ماند و دید آیا آنانکه بار عمل به این مسئولیت بر دوششان سنگینی
میکند اقدامات مؤثری در این زمینه میکنند یا خیر؟
بیانات فرماندهی کل قوادر هشتمین مراسم دانشآموختگى دانشجویان دانشگاههاى افسرى ارتش جمهورى اسلامى ایران
بسماللهالرّحمنالرّحیم(۱)
خدای متعال را سپاسگزارم بر نعمت وجود جوانهای مؤمن، افسران مطهّر و پاکیزهای که آیندهی روشنی را برای ارتش جمهوری اسلامی ایران و برای نظام دفاعی کشور نوید میدهند. شما جوانان عزیز - چه کسانی که دوران آموزش این دانشگاه را طی کردهاید و به درجهی افسری رسیدهاید و چه کسانی که وارد این میدان علم و تجربه و ایمان شدهاید و انشاءالله بهرههای وافر خواهید برد - فرزندان عزیز من و فرزندان عزیز و برجستهی ملّت ایرانید. به همهی شما توفیقاتتان را تبریک عرض میکنم و از فرماندهانتان، مدیران و مسئولانی که این بار سنگین را بر دوش دارند، صمیمانه تشکّر میکنم. برنامهی امروز هم برنامهی زیبا و پر مضمون و پر مغزی بود؛ انشاءالله که خداوند متعال بر طبق همین شعارها، بر طبق همین روش، این گفتارها را در مایههای اصلی جان و دل و اندیشه و عمل شما تا سالیان دراز مستقر و پایدار بدارد.
نیروهای مسلّح در هر کشوری یکی از پایههای اقتدار آن کشورند. یقیناً پایهی اقتدار نظامی هر کشور، میتواند نمایشگر تواناییهای عمومی و بینالمللی آن کشور باشد. ولی معنای اقتدار در خود نیروهای مسلّح، نباید با سهلانگاری و سادهاندیشی نگریسته بشود. نیروهای مسلّح توانمند، آن نیروهایی هستند که انگیزه و معنویّت و عزم راسخ در آنان بتواند روشهای آنها، رفتارهای آنها و حرکت آنها را در عرصههای مسئولیّت شکل بدهد، جهت بدهد و هدایت کند. اگر ایمان نباشد، بصیرت نباشد، عزم راسخ نباشد، نگاه بلندمدّت به انتهای صفوف دشمن نباشد، تعداد جمعیّت یا کثرت عِدّه و عُدّهی نظامی و تجهیزات، سرنوشتساز نخواهد بود. جمعیّت زیاد در نیروهای مسلّح یا حتّی تجهیزات پیشرفته یا حتّی آموزشهای روزآمد بهتنهایی کافی نیستند که نیروهای مسلّح متعلّق به یک کشور و ملّت را موجب توانایی و اقتدار آن ملّت قرار بدهند؛ لازم است ایمان باشد، عزم باشد، احساس مسئولیّت باشد، فهمِ حقیقتِ مسئولیّت نیروهای مسلّح وجود داشته باشد؛ اینها است که میتواند نیروهای مسلّح را بهمعنای واقعی کلمه رکن اقتدار یک ملّت قرار بدهد. نیروهای مسلّح نظام جمهوری اسلامی - چه ارتش سرافراز جمهوری اسلامی و چه سپاه پاسداران و نیروی بسیج، و دیگر کسانی که در مجموعهی نظام نیروهای مسلّح حضور دارند - در طول سالیان دراز قابلیّتهای خودشان را به اثبات رساندند؛ قابلیّتهای معنوی خود، تواناییهای علمی خود، قدرت ابتکار خود، عزم راسخ خود را عملاً نشان دادند. لذا دنیا بر روی نیروهای مسلّح ما حساب میکند، آن را جدّی میگیرد، میداند آنجایی که میدان مسئولیّت و عرصهی رزمآوری است در نظام جمهوری اسلامی ایران، نیروهای مسلّح در آنجا سنگ تمام میگذارند.
جوانان عزیز، فرزندان فداکار این ملّت که این عرصهی خطیر را برای خدمت خودتان انتخاب کردید! خودتان را برای اعتلای روزافزون مجموعهی نیروهای مسلّح آماده کنید. درس که میخوانید، آموزش که میبینید، فکر و تحقیق که میکنید، انضباط و سایر فنون نظامی را که فرا میگیرید، با این نیّت، با این فکر، با این همّت بلند آنها را همراه کنید که میخواهید به معنای حقیقی کلمه پایهی مهمّ اقتدار کشورتان باشید.
این دانشگاه که به نام مبارک امیرالمؤمنین مزیّن است، افتخارات زیادی دارد. این شهدایی که در اینجا تصویر نورانی آنها را مشاهده میکنیم، اینها همه از این دانشگاه برخاستند، در اینجا تربیت شدند و توانستند نقش ایفا کنند. در میان رزمندگان ما و شهدای عزیز ما تعدادی از جوانان دانشجوی این دانشگاه هم حضور داشتند؛ این دانشگاه جای بابرکتی است، جای مبارکی است؛ این دانشگاه محلّ پرورش و رشد انسانهایی است که امروز ملّت ایران به وجود آنها میبالد و آنها را مایهی اقتدار معنوی خود بهحساب میآورد؛ این را قدر بدانید و به اینکه در یک چنین مرکزی مشغول آمادهسازی خودتان هستید افتخار کنید.
امروز دنیای اسلام بلکه دنیای بشریّت به پیام اسلامی شما و ملّت ایران نیازمند است. امروز دنیا درگیر حوادث ناشی از خودخواهیها و افزونطلبیها است. امروز دنیا با ابزارهای جدید و مخرّب و مهلک در اختیار بسیاری از کسانی است که جز هوسهای شخصی و گروهی خود چیزی نمیفهمند، فضیلتها را درک نمیکنند، از انسانیّت بویی نبردهاند. در یک چنین دنیایی وقتی ندای آزادیبخش اسلام بلند میشود، وقتی اسلام پرچم برمیافرازد، جاذبهی آن، دنیا را متوجّه به خود میکند و امروز [چنین] کرده است. البتّه دشمنان عکسالعمل نشان میدهند؛ برای اینکه اسلام را بدنام بکنند، از هنر، از نظامیگری، از سیاست، از همهی ابزارهای ممکن استفاده میکنند.
امروز یکی از کارهای اساسی و مهمّی که در شرکتهای هنری معروف دنیا مورد استفاده قرار میگیرد عبارت است از ترساندن مردم از اسلام. چرا؟ اگر اسلام منافع جهانخواران را تهدید نکرده بود، در مقابل آن، این واکنشها نشان داده نمیشد. اینکه میبینید گروههایی را به نام اسلام و به نام حکومت اسلامی میسازند، میتراشند، مسلّح میکنند، پشتیبانی میکنند، به جان انسانها میاندازند و کشورها را بهوسیلهی آنها ناامن میکنند، این نشاندهندهی نفوذ پیام اسلام است. از اسلام حقیقی میترسند، از اسلام ناب میترسند؛ اسلامی که نسل پیش از شما در میدانهای نبرد، در میدانهای سیاست، در میدانهای انقلاب آن را سرِدست گرفت و به دنیا نشان داد. و همینطور که این جوانهای عزیز اشاره کردند و نشان دادند، امروز شما وارثان آن شهدای بزرگ و آن مردان عظیمالقدر هستید. پیام اسلام برای انسانیّت، پیام آسایش، عزّت، سربلندی و پیام زندگیِ همراه با امنوامان است؛ این را دشمنان نمیخواهند در دنیا شناخته بشود و ملّتها با آن آشنا بشوند.
عزیزان من! درس را خوب بخوانید، نظامیگری را بخوبی فرا بگیرید، نظامیگری را با ضوابط اسلامی و مبانی دینی همراه کنید، ابتکار کنید همچنانکه محقّقان ما، دانشمندان جوان ما در میدانهای گوناگون علمی، پدیدههای علمی را عرضه میکنند، شما هم پدیدههای نظامی را، پدیدههای سازماندهی نظامی را، پدیدههای ارتشی را، پدیدههای نوینی را که میتواند یک سازمان نظامی را به اوج اعتلاء برساند، به وجود بیاورید، ابتکار کنید و در میان خودتان آنها را رواج بدهید.
از خداوند متعال میخواهیم به شماها توفیق عنایت کند و انشاءالله شما جوانهای عزیز، فردای بهتر، روشنتر و سرافرازتری را در این کشور شاهد باشید و خود شما در بهوجود آمدنِ آن فردای روشن بهطور کامل سهیم باشید.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
۱) برنامههای این بازدید - که بهمناسبت فارغالتّحصیلی جمعی از دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش جمهوری اسلامی ایران و دریافت سردوشی دانشجویان جدید این دانشگاهها در محلّ دانشگاه افسری امام علی(ع) نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران برگزار شد - به ترتیب عبارت بود از: حضور رهبر معظّم انقلاب در محلّ یادْمان و ادای احترام به شهدا، بازدید از یگانهای مستقر در میدان، قرائت قرآن، ارائهی گزارش سرتیپ دوّم محمّدرضا فولادی (فرمانده دانشگاه)، قرائت سوگندنامهی دانشجویان، دریافت جوایز و دانشنامهها و تقدیرنامهها و درجهها و سردوشیهای اساتید و دانشآموختگان و دانشجویان نمونه از دست فرمانده معظّم کلّ قوا، تحویل پرچم از سوی نمایندهی فارغالتّحصیلان به نمایندهی دانشجویان جدید، بیانات فرمانده معظّم کلّ قوا، اجرای سرود و رژهی یگانهای مستقر در میدان از مقابل قرآن کریم و فرمانده معظّم کلّ قوا.
پنجمین شب عزاداری محرم ۱۴۳۶ در حسینیه امام خمینی ره
سخنرانی آیتالله خامنهای مقابل لانه جاسوسی در عاشورای ۵۸
چهارمین شب عزاداری محرم ۱۴۳۶ در حسینیه امام خمینی