شبیه ترین روز به قیامت در پیش است / عید فطر، ندبه دلتنگی در فراق امام عصر
به فرموده امام محمد باقر علیه السلام٬ آرزوی تحقق وعده الهی و استقرار حکومت جهانی عدل مهدوی ٬ بهترین پاداش و عیدی است که باید در روز عید فطر از خداوند متعال ٬ آن را درخواست نمود.
گروه آیین و اندیشه فرهنگ نیوز- مصطفی امیری: مهم ترین آداب بیرون آمدن از میهمان سراى الهى در ماه رمضان ٬ در عید فطر ٬ آشکار می شود که روزه دار به خویش بنگرد و در واپسین لحظه هاى این ماه ٬ خود را ارزیابى کند که تا چه اندازه به هدف این میهمانى الهى نزدیک شده است؟ آیا احساس می کند که به یک دگرگونى معنوى دست یافته است ٬ یا در همان نقطه اى مانده که در آغاز ماه رمضان ٬ بوده است؟
عید فطر ٬ روز پاداش
این عید، عید اسلامی «فطر »است که عید همگان و عید عموم طبقات و افراد است؛ اَسئَلُکَ بِحَقِّ هذَا الیومِ الَّذِی جَعَلتَهُ لِلْمُسلِمینَ عیداً، عیدی که خدا آن را برای همه مسلمانان قرار داده و همه را در آن شریک فرموده است.
تشریفات مادّی، تقدیم هدایا و تحفههای گرانبها ـ چنانچه پیش از اسلام در اعیاد رسم بود ـ در این عید مرسوم نیست .زیردستان موظّف به دیدار زمامداران نیستند و کارگر و کارفرما، افسر و سرباز، فقیر و غنی، همه اقشار و طبقات باید در صف بندگی خدا و دعا و عبادت برادرانه بایستند.
در روز «عید فطر »همه مسلمانان در سراسر جهان، غرق احساس افتخار بوده و سربلند و سرافرازند که ماه مبارک رمضان را با توفیق به پایان رسانده و از برکات معنوی و تربیتی آن مستفیض شدهاند. و خدا را شکر مینمایند که یکی از بزرگترین کلاسهای تربیتی اسلام را در طی یک ماه گذرانده و از درسهایی که در آنها داده شده، به اندازه استعداد و آمادگی خود استفاده کرده.
در این روز، مسلمانان از یک جهاد حسّاس و خطرناک، فاتحانه و پیروزمندانه باز میگردند. این جهاد، جهاد با نفس، جهاد با امیال و غرایز حیوانی و لذایذ نفسانی است .بازداشتن نفس از کامگیریهای شهوانی، نگهداری نفس از خوردن غذاهای لذیذ و نوشیدنیهای شیرین و خوشگوار، خودداری از چشم چرانی و هوسهای شیطانی، از دروغ، غیبت، خشم و غضب، بدخویی و ترشرویی، تکبّر و جاهطلبی و دوری از هر معصیت و گناه دیگر در این میدان جهاد، فتح و پیروزی است.
عید فطر، روز اول ماه شوال است .این روز از مهم ترین اعیاد مسلمانان است که در کشورهای اسلامی، معمولاً با تعطیلات رسمی همراه است .در این روز، روزه حرام است و مسلمانان، نماز عید برگزار می کنند. پرداخت زکات فطره در این روز بر مسلمانان واجب است.
شایسته است در آخرین جمعه ماه رمضان ٬ دعای وداع با ماه رمضان ٬ را زمزمه کنید و خویشتن را برای وداع با ماه مهمانی خدا ٬ مهیا سازید. جابر بن عبد لله انصاری ٬ از پیامبر اکرم ٬ چنین نقل می کند:
دخلت على رسول الله صلى الله علیه و آله فی آخر جمعة من شهر رمضان، فلما بصر بی، قال لی: «یا جابر، هذا آخر جمعة من شهر رمضان، فودعه و قل: اللهم لا تجعله آخر العهد من صیامنا إیاه، فإن جعلته فاجعلنی مرحوما، و لا تجعلنی محروما. فإنه من قال ذلک ظفر بإحدى الحسنیین، إما ببلوغ شهر رمضان من قابل و إما بغفران الله و رحمته». [1]
در آخرین جمعه ماه رمضان، خدمت پیامبر خدا رسیدم .چون مرا دید، به من فرمود «:اى جابر ! این آخرین جمعه ماه رمضان است .با آن خداحافظى کن و بگو ":خداوندا !آن را آخرین روزه دارى ما در این ماه قرار مده، و اگر چنین قرار دادى، مرا آمرزیده قرار بده و محرومم مگردان!". هر کس چنین بگوید، به یکى از دو نیکى میرسد :یا به ماه رمضان آینده میرسد، یا به آمرزش و رحمت الهی، نایل میشود».
آداب و اعمال روز عید فطر
تکبیر بعد از نماز صبح
پس از نماز صبح، تکبیراتى که در شب عید پس از نماز مغرب و عشاء خواندید، را مجددا تکرار کنید:
«اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَکْبَرُ اللَّهُ أَکْبَرُ وَ لِلَّهُ الْحَمْدُ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا هَدَانَا وَ لَهُ الشُّکْرُ عَلَى مَا أَوْلَانَا».
از امام صادق، نقل شده است:
«إن فی الفطر تکبیرا».قلت: متى؟قال: «فی المغرب لیلة الفطر، و العشاء، و صلاة الفجر، و صلاة العید ثم ینقطع، و هو قول الله تعالى: «و لتکملوا العدة و لتکبروا الله على ما هداکم» [2] و التکبیر أن یقول:الله أکبر الله أکبر الله أکبر، لا إله إلا الله و الله أکبر، و لله الحمد على ما هدانا، و له الشکر على ما أولانا». [3]
«در عید فطر، تکبیر است». گفتم: کى؟ فرمود: «درنماز مغرب شب عید فطر و نماز عشا و نماز صبح و نماز عید فطر. سپس قطع میشود. و این، همان کلام الهی است که: «شما را به کمال برسانید و خدا را بر اینکه هدایتتان کرده، تکبیر بگویید». و تکبیر، آن است که بگوید: الله أکبر، الله أکبر، الله أکبر، لا إله إلا الله والله أکبر، ولله الحمد على ما هدانا، و له الشکر على ما أولانا.
و شایسته است که مومنین، بعد از طلوع آفتاب عید فطر برای اقامه نماز عید از منزل، خارج شوند. از امام صادق نقل شده است:
کان رسول الله صلى الله علیه و آله یخرج بعد طلوع الشمس. [4]
پیامبر خدا ٬ پس از طلوع خورشید ٬ برای نماز عید ٬ بیرون می رفت.
افطار قبل از نماز عید فطر
روزه٬ در عید فطر٬ حرام است. در روز عید فطر٬ مستحب است انسان قبل از نماز عید فطر به چیز شیرینی همچون خرما و کشمش٬ انجیر٬ عسل و ... روزه خود را باز کند. «شیخ مفید» نیز فرموده است: مستحب است مقدار کمى از تربت سیدالشهدا٬ امام حسین علیه السلام٬ را تناول نماید که شفاى هر دردى است. [5] همچنین زکات فطره را به فقیر بپردازد و یا کنار بگذارد و آنگاه رهسپار نماز عید فطر شود. از امام باقر نقل شده است:
کان أمیرالمؤمنین علیه السلام لا یأکل یوم الأضحى شیئا حتى یأکل من اضحیته، و لا یخرج یوم الفطر حتى یطعم و یؤدی الفطرة، ثم قال علیه السلام: و کذلک نحن. [6]
«امیرمؤمنان علیه السلام روز عید قربان، چیزى نمی خورد تا آن که از قربانى خود بخورد و روز عید فطر، بیرون نمی رفت، مگر آن که چیزى بخورد و زکات فطره را بپردازد». سپس فرمود: «ما نیز چنین می کنیم».
و نیز در منابع حدیثی اهل سنت نیز نقل شده است:
کان النبی صلى الله علیه و آله لا یخرج یوم الفطر حتى یطعم، و لا یطعم یوم الأضحى حتى یصلی. [7]
روز عید فطر ٬ پیامبر صلى لله علیه و آله براى نماز بیرون نمی رفت ٬ تا آن که چیزى می خورد و روز عید قربان ٬ چیزى نمی خورد ٬ تا آن که نماز عید را می خواند.
بنابراین ٬ مومنین باید در عید فطر ٬ بعد از طلوع آفتاب ٬ افطار کنند و زکات فطره را هم بپردازند یا جدا نمایند و بعد ٬ نماز عید را بخوانند.
غسل و پوشیدن لباس نیکو
شایسته است در هنگام اجتماع عظیم مسلمین در روز عید فطر، انسان بهترین لباس و زینت را بر تن داشته باشد و خویشتن را به بهترین عطر، خوشبو نماید. از امام صادق نقل شده است:
«ینبغی لمن خرج إلى العید أن یلبس أحسن ثیابه، و یتطیب بأحسن طیبه».و قال فی قول الله عز و جل: «یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد و کلوا و اشربوا و لا تسرفوا إنه لا یحب المسرفین»، قال: «ذلک فی العیدین و الجمعة». [8]
«کسى که براى نماز عید بیرون می رود ٬ سزاوار است بهترین جامه هایش را بپوشد و خود را با بهترین عطر ٬ خوشبو سازد». و درباره آیه « اى فرزندان آدم! زینت خود را در هر سجده گاه با خود بردارید و بخورید و بنوشید و اسراف نکنید ٬ که او اسرافکاران را دوست نمی دارد» فرمود: « این٬ در روز عید فطر و عید قربان و جمعه است »
و نیز شایسته است ٬ که غسل نماید و وقت آن به فرموده «شیخ طوسى» بعد از طلوع فجر است تا قبل از زمان بجا آوردن نماز عید فطر. [9]
پرداخت زکات فطره قبل از نماز عید فطر
پیش از نماز عید فطر، انسان باید زکات فطره را جدا سازد .اگر دسترسى به فقیر و مستحق شرعی، دارد بپردازد و الاّ کنار بگذارد، براى هر نفر یک صاع (حدود سه کیلو ) از گندم یا موادّ غذایى دیگر که در آن شهر غذاى غالب مردم محسوب مى شود، باید پرداخت گردد. از امام صادق، نقل شده است:
«إن أخرجتها قبل الظهر فهی فطرة، و إن أخرجتها بعد الظهر فهی صدقة و لا یجزیک».قلت: فاصلی الفجر و أعزلها فتمکث یوما، أو بعض یوم آخر، ثم أتصدق بها.قال: «لا بأس هی فطرة إذا أخرجتها قبل الصلاة». [10]
«اگر فطریه را پیش از ظهر روز عید [از امول] جدا کنید و بپردازید، زکات فطره محسوب میشود و اگر بعد از ظهر بپردازید، صدقه است و زکات فطره محسوب نمیشود». (روای می گوید)گفتم: پس، نماز صبح را میخوانم و فطریه را کنار میگذارم. پس، یک روز، یا تا بخشى از روز دیگر، (فطریه در نزد من) میماند. سپس آن را میدهم. امام فرمود: «اشکالى ندارد. اگر فطریه را قبل از نماز جدا کرده باشى، زکات فطره محسوب میشود.
زکات فطره ٬ مکمل و تمام کننده روزه است؛ همان گونه که درود و صلوات بر پیامبر اسلام صلى لله علیه و آله مکمل و تمام کننده نماز است .
إن من تمام الصوم إعطاء الزکاة یعنی الفطرة کما أن الصلاة على النبی صلى الله علیه و آله من تمام الصلاة؛ لأنه من صام و لم یؤد الزکاة فلا صوم له إذا ترکها متعمدا، و لا صلاة له إذا ترک الصلاة على النبی صلى الله علیه و آله، إن الله عز و جل قد بدأ بها قبل الصلاة، قال: «قد أفلح من تزکى و ذکر اسم ربه فصلى». [11]
از کمال روزه ٬ پرداخت زکات (یعنى فطریه) است، همان گونه که صلوات بر پیامبر صلى لله علیه و آله از کمال نماز است؛ چرا که هر کس روزه بدارد٬ اما زکات نپردازد اگر به عمد ترک کرده باشد٬ براى او روزه اى نیست٬ و نیز کسى که صلوات بر پیامبر صلى لله علیه و آله را ترک کند٬ نمازى براى او نیست. خداى متعال٬ پیش از نماز٬ زکات را گفته است؛ فرموده است: « رستگار شد کسى که زکات داد و نام پروردگارش را یاد کرد ٬ و نماز خواند».
در روایتی از امام صادق، حکمت پرداخت زکات فطره، ایمنی از مرگ، شمرده شده است. در کتاب کافی مرحوم کلینی نقل شده است که امام صادق علیه السلام خطاب به یکی از اصحاب چنین فرمود:
«اذهب فأعط عن عیالنا الفطرة، و أعط عن الرقیق و اجمعهم، و لا تدع منهم أحدا؛ فإنک إن ترکت منهم إنسانا تخوفت علیه الفوت».قلت: و ما الفوت؟ قال: «الموت». [12]
«برو و از سوى خانواده ما٬ فطریه بپرداز و از سوى بردگان هم بپرداز و همه را حساب کن و کسى از آنان را وا مگذار؛ چرا که اگر یکى از آنان را واگذارى٬ از فوت او بیمناکم». گفتم: فوت چیست؟ فرمود: «مردن».
فواید پرداخت فطره چیست؟
«زکات فطره» به اتفاق شیعه و اهل سنت، واجب است و در احادیث اسلامی دینى براى آن، فلسفه و فواید متعددى برشمرده است که مهمترین آنها عبارت است از:
1. زکات فطره مکمل و تمام کننده روزه است؛ همان گونه که درود و صلوات بر پیامبر اسلام صلى لله علیه و آله مکمل و تمام کننده نماز است. [13]
2. باعث قبولى روزه ماه مبارک رمضان می گردد. [14]
3. موجب حفظ انسان از مرگ در آن سال می شود. [15]
4. باعث سلامتى جسم و پاکسازى روح از رزایل اخلاقى است. [16]
5. مکمل و تمام کننده زکات مال است. [17]
دعا هنگام خروج از منزل
از خادم امام رضا نقل شده است که ایشان هنگام خروج برای نماز عید فطر، در کنار درب منزل ایستادند و چنین فرمودند:
الله أکبر، الله أکبر، الله أکبر (الله أکبر) على ما هدانا، الله أکبر على ما رزقنا من بهیمة الأنعام، و الحمد لله على ما أبلانا نرفع بها أصواتنا. [18]
لله أکبر ٬ لله أکبر ٬ لله أکبر ٬ لله أکبر بر آن که هدایتمان کرد. لله أکبر بر آن که ما را از چارپایان ٬ روزى داد. خدا را سپاس بر آن که ما را آزمود. صداهایمان را به این ذکر بلند می کنیم.
پیوسته تکبیر گفتن
بنابر نقل کتب حدیثی اسلامی، در سیره معصومین چنین ذکر شده است از لحظه خروج از منزل تا مصلی، پیوسته تکبیر، می گفتند.
إن رسول الله صلى الله علیه و آله کان یکبر یوم الفطر من حین یخرج من بیته حتى یأتی المصلى. [19]
پیامبر خدا در روز عید فطر ٬ از لحظه اى که از خانه اش بیرون آمد تا وقتى به مصلی می رسید ٬ پیوسته تکبیر می گفت.
آداب نماز عید فطر
در نخستین روز ماه شوال٬که «عید فطر» است٬ پس از یک ماه عبادت و روزه٬ به شکرانه این توفیق حضور در مهمانی خدا٬ نماز باید خواند. نماز عید فطر٬ در هنگام حضور امام معصوم مثل نماز جمعه٬ واجب است و اما در هنگام عصر غیبت امام عصر٬ انفرادى خواندن آن٬ مستحب است. پس چون روز عید فطر٬ شود٬ مستحب است پس از طلوع خورشید٬ غسل کرده٬ پاکیزه ترین جامه هایتان را بپوشید٬ لباس را به خوشبوترین عطر٬ معطر نمائید و براى نماز عید به محل تجمع مردم در شهر بروید.
وقت نماز عید فطر٬ از اول آفتاب روز عید٬ تا ظهر است ولى بهتر است که درآغاز روز٬ پس از بلند شدن آفتاب بخوانند.
مسافرت قبل ازنماز عید فطر٬ شایسته نیست
نماز عید فطر، فضیلت و ثواب بسیار ذکر شده است به گونه ای که شایسته است، اگر انسان قصد سفر دارد، ابتدا نماز عید فطر را بخواند و آنگاه مسافرت کند. از امام صادق، نقل شده است:
إذا أردت الشخوص فی یوم عید، فانفجر الصبح و أنت بالبلد، فلا تخرج حتى تشهد ذلک العید. [20]
هرگاه روز عید قصد سفر دارى، اگر صبح دمید و تو در شهر بودى، بیرون مرو تا آن که در [مراسم] آن عید، حضور یابى.
همه خانواده در نماز عید، شرکت کنند
شایسته است تمام اهل خانواده و فرزندان در نماز عیدین، شرکت کنند. چرا که خداوند، نظر رحمت خویش را در عید فطر و قربان، گسترانیده است. از پیامبر اکرم، نقل شده است:
إن الله تعالى یطلع فی العیدین إلى الأرض، فابرزوا من المنازل تلحقکم الرحمة. [21]
خداوند متعال در روز عید فطر و عید قربان، به زمین با عنایت می نگرد. پس، از خانه ها بیرون آیید تا رحمت به شما برسد.
کان رسول الله صلى الله علیه و آله لا یکاد یدع أحدا من أهله یوم عید إلا أخرجه. [22]
پیامبراکرم، روزعید،هیچ یک از خانواده اش را وانمى نهاد،مگر آنکه او را از منزل بیرون مى برد.
کان رسول الله صلى الله علیه و آله یأمر بناته و نساءه أن یخرجن فی العیدین. [23]
پیامبر خدا به دختران و همسرانش دستور مى داد که روز عید [براى نماز] بیرون بروند.
نماز عید را در زیر آسمان، بخوانید
نماز عیدین (عید فطر و عید قربان) شایسته است در خانه و مکان های مسقف، خوانده نشود. بلکه زیر آسمان، نماز اقامه شود و پیشانی بر زمین، گذاشته شود. از امام صادق نقل شده است:
لا یصلى فی العیدین فی السقائف و لا فی البیوت؛ فإن رسول الله صلى الله علیه و آله کان یخرج فیها حتى یبرز لافق السماء، و یضع جبهته على الأرض. [24]
در عید فطر و عید قربان٬ نماز٬ زیر سایه بان ها و در خانه ها خوانده نمی شود؛ چرا که پیامبر خدا در آن روزها بیرون می رفت تا برابر افق هاى آسمان قرار بگیرد ٬ و پیشانی اش را بر زمین می گذاشت.
عن أبی عبد الله عن أبیه علیهما السلام أنه کان إذا خرج یوم الفطر و الأضحى أبى أن یؤتى بطنفسة یصلی علیها، یقول: «هذا یوم کان رسول الله صلى الله علیه و آله یخرج فیه حتى یبرز لافاق السماء، ثم یضع جبهته على الأرض». [25]
از امام صادق علیه السلام ٬ درباره پدرش علیه السلام روایت شده که چون روز عید فطر و عید قربان بیرون می رفت ٬ نمی گذاشت زیراندازى را که روى آن نماز می خواند ٬ بیاورند و می فرمود: «امروز٬ روزى است که پیامبر خدا بیرون می رفت تا در برابر آفاق آسمان قرار بگیرد». سپس پیشانی اش را بر زمین می نهاد.
نماز عید در خانه و مسجد سقف دار، خوانده نشود
از امام صادق، نقل شده است که بهتر و شایسته است که نماز عید، در خانه و مسجد مسقف، خوانده نشود بلکه در زمین باز و زیر آسمان، اقامه شود. از امام صادق نقل شده است:
لا ینبغی أن تصلى صلاة العیدین فی مسجد مسقف، و لا فی بیت، إنما تصلى فی الصحراء أو فی مکان بارز. [26]
سزاوار نیست که نماز عید فطر و عید قربان، در مسجد سقفدار خوانده شود و نه در خانه؛ بلکه در صحرا یا جاى باز خوانده می شود.
کراهت روزه تا سه روز پس از عید فطر
در برخی روایات توصیه شده است که تا سه روز پس از عید فطر، از روزه گرفتن خودداری شود. از امام صادق علیه السلام نقل شده است:
لا صِیامَ بَعْدَ الاَْضْحی ثَلاثَةَ اَیّامٍ وَلا بَعْدَ الْفِطْرِ ثَلاثَةَ اَیّامٍ اِنَّها اَیّامُ اَکْلٍ وَ شُرْبٍ. [27]
تا سه روز پس از عید قربان و عید فطر، روزه داشتن روا نیست .این روز،سه روزهای خوردن و آشامیدن است.
نماز عید فطر
نماز عید فطر، دو رکعت است که در رکعت اول، بعد از خواندن سوره حمد وسوره "اعلی"، باید "پنج تکبیر" بگوید و بعد از هر تکبیر یک قنوت بخواند و بعد از قنوت پنجم، تکبیر "ششم" را بگوید و بـه رکـوع رود و دو سـجده بجا آورد و برخیزد
و در رکعت دوم،بعد از خواندن سوره حمد و سوره "غاشیه" و یا سوره "والشمس"،"چهار تکبیر" بگوید و بعد از هر تکبیر، قنوت بخواند و تکبیر "پنجم" را بگوید و به رکوع رود وبعد از رکوع، دو سجده کند وتشهد بخواند و نماز را سلام دهد.
در قنوت نماز عید فطر، بهتر است ایـن دعـا را بـخوانند:
اللَّهُمَّ أَهْلَ الْکِبْرِیاءِ وَ الْعَظَمَةِ وَ أَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ وَ أَهْلَ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَهْلَ التَّقْوَى وَ الْمَغْفِرَةِ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذَا الْیوْمِ الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِینَ عِیداً وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهِ عَلَیهِ وَ آلِهِ ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ مَزِیداً أَنْ تُصَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُدْخِلَنِی فِی کُلِّ خَیرٍ أَدْخَلْتَ فِیهِ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُخْرِجَنِی مِنْ کُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُکَ عَلَیهِ وَ عَلَیهِمْ أَجْمَعِینَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیرَ مَا سَأَلَکَ مِنْهُ عِبَادُکَ الصَّالِحُونَ وَ أَعُوذُ بِکَ فِیهِ مِمَّا اسْتَعَاذَ مِنْهُ عِبَادُکَ الصَّالِحُونَ.
در نماز عید هم مثل نمازهاى دیگر، مأموم باید غیر از حمد و سوره چیزهاى دیگر نماز را خودش بخواند.
و بعد از نماز،سلام تسبیح حضرت زهرا (س) را بخواند و بعد از نماز عید، دعاهاى بسیار وارد شده است و شاید بهترین آنها دعاى چهل و ششم صحیفه سجادیه، باشد.
مستحب است که نماز عید در زیر آسمان و بر روى زمین بدون فرش و بوریا واقع شود و وقتی انسان، برگردد ازمصلى و محل نماز عید فطر،از غیر آن راهی که رفته بود، برگردد همانطور نقل شده است که پیامبر چنین میکرد. و نیز در زمان غیبت امام عصر،مستحب است بعد از نماز عید فطر،دو خطبه بـخـوانـند.
عید فطر ٬ صحنه ای از قیامت
از آثار تربیتى و سازنده نماز عید فطر ٬ آنست که در آن اجتماع و حضور ٬ نیازمندانه در مصلاى بى سقف ٬ انسان ٬ به یاد خدا ٬ قیامت و نیازمندى خویش به رحمت الهى می افتد و صحنه قیامت در نظرها مجسم می شود. یادآورى قیامت در آن روز ٬ سفارش امیر المؤمنین (ع) است. در روایت است که امام على (ع) در روز فطر در خطبه اى که خواند ٬ این روز را ٬ "أشبه بیوم قیامکم" ٬ معرفی و خطاب به مردم ٬ فرمودند:
أیها الناس٬ إن یومکم هذا یوم یثاب فیه المحسنون ویخسر فیه المبطلون٬ وهو أشبه بیوم قیامکم٬ فاذکروا بخروجکم من منازلکم إلى مصلاکم خروجکم من الأجداث إلى ربکم٬ واذکروا بوقوفکم فی مصلاکم وقوفکم بین یدی ربکم٬ واذکروا برجوعکم إلى منازلکم رجوعکم إلى منازلکم فی الجنة. [28]
اى مردم! این روز شما٬ روزى است که نیکان ٬ پاداش می گیرند. در این روز٬ بدکاران٬ زیان می کنند. این روز٬ شبیه ترین روز به قیامت٬ شماست. با بیرون آمدن تان از خانه ها به طرف مصلی٬ بیرون آمدن تان از قبرها را٬ به یادآورید. با توقف خود در مصلی و انتظار نماز٬ توقف در حضور خدا را در صحنه قیامت٬ به خاطر آورید. و با بازگشت خود به خانه ها٬ بازگشت تان را به خانه هاى خود در بهشت یا جهنم را٬ به یاد آورید.
مهم ترین آداب بیرون آمدن از میهمان سراى الهى در ماه رمضان٬ در عید فطر آشکار می شود که روزه دار به خویش بنگرد و در واپسین لحظه هاى این ماه٬ خود را ارزیابى کند که تا چه اندازه به هدف این میهمانى الهى نزدیک شده است؟ آیا احساس می کند که به یک دگرگونى معنوى دست یافته است٬ یا در همان نقطه اى مانده که در آغاز ماه رمضان٬ بوده است؟
زیرا این روز٬ از سویى سبب شادى و سرور است٬ چراکه هر مسلمانى از انجام وظیفه الهى خوشحال و مسرور است. ولى از سویى چون روز دریافت جوائز و پاداش الهى است٬ انسان در حالت خوف و دلهره به سر مى برد از این که نمى داند اعمال یک ماهه انسان٬ تا چه اندازه مورد قبول قرار گرفته است؟ از اینرو٬ امام حسن مجتبی٬ در شگفت می ماند که چگونه انسان هنگام دریافت اجر خویش٬ به جای عبادت و انجام اعمال عید فطر٬ در بازی و سرگرمی٬ سپری می کند در حالیکه هنوز نامه اعمال خویش را در روز عید فطر٬ دریافت نکرده است و در حالت خوف و رجاء٬ به سر می برد.
نظر الحسن بن علی علیهما السلام إلى الناس فی یوم فطر یلعبون و یضحکون. فقال لأصحابه و التفت إلیهم: « إن لله عز و جل خلق شهر رمضان مضمارا لخلقه یستبقون فیه بطاعته إلى رضوانه٬ فسبق فیه قوم ففازوا و تخلف آخرون فخابوا ٬ فالعجب کل العجب من الضاحک اللاعب فی الیوم الذی یثاب فیه المحسنون ٬ و یخیب فیه المقصرون ٬ و ایم لله لو کشف الغطاء لشغل محسن بإحسانه ٬ و مسی ء بإساءته». [29]
امام مجتبى (ع) روز عید فطر ٬ به عده اى برخورد کردند که (به جای انجام اعمال و آداب عید فطر) ٬ به خنده ٬ بازى و سرگرمی ٬ مشغول بودند. به همراهان خویش ٬ فرمود: خداوند ٬ رمضان را ٬ میدانى براى مسابقه و دستیابى به رحمت و رضوان خویش قرار داده بود ٬که عده اى پیش تاخته و بردند ٬ عده اى هم عقب مانده و باختند. تعجب از آنکه در این روز پاداش ٬ به خنده و بازى ٬ مشغول است ٬ در روزى که نیکوکاران پاداش می یابند و کوتاهی کنندگان ٬ ناکام می شوند. به خدا سوگند ٬ اگر پرده کنار رود ٬ نیکوکار سرگرم نیکوکارى خود خواهد شد و بدکار ٬ گرفتار بدکارى خویش.
عید فطر، ندبه دلتنگی در فراق امام عصر
از برجستهترین و به یاد ماندنیترین ساعات روز عید فطر، لحظاتی است که منتظران راستین ظهور حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه) آرزوی دیدار آن حضرت را کرده و در فراقش با دلی مملو از امید اشک حسرت میریزند. از این رو، در اعمال و آداب عید فطر، مستحب است که دعای ندبه،خوانده شود.
و امنن علینا برضاه، وهب لنا رأفته و رحمته و دعاءه و خیره ما ننال به سعة من رحمتک و فوزا من عندک، و اجعل صلاتنا به مقبولة و ذنوبنا به مغفورة و دعاءنا به مستجابا، و اجعل أرزاقنا به مبسوطة و همومنا به مکفیة و حوائجنا به مقضیة، و اقبل تقربنا إلیک، و انظر إلینا نظرة رحیمة نستکمل بها الکرامة عندک، ثم لا تصرفها عنا بجودک، و اسقنا من حوض جده صلى الله علیه و آله بکأسه و بیده ریا رویا هنیئا سائغا لا ظمأ بعده یا أرحم الراحمین. [30]
(ای خدای بزرگ)، به سبب امام عصر، نمازمان را پذیرفته، گناهانمان را آمرزیده، و دعاهایمان را اجابت شده قرار بده؛ و به سبب امام عصر، روزى هاى ما را گشاده و اندوه هاى ما را کفایت شده و نیازهاى ما را برآورده قرار بده؛ و تقرب جویى ما را به درگاهت بپذیر و با نگاه رحمت بار، بر ما بنگر تا با آن، به کرامت کامل در پیشگاهت نایل آییم، سپس به جود خود، آن نگاه پر مهر را از ما بر نگردان؛ و ما را از حوض جدش صلى الله علیه و آله با جام او و با دست او سیراب کن، سیرابى کامل و گوارا، که پس از آن، هیچ تشنگى اى نباشد، اى مهربانترین مهربانان!».
آری چنین است، در هنگام اجتماع عظیم مسلیمن، در فراق امام غائب از نظر، باید گریست و ندبه ها فریاد کرد. چگونه است اقامه نماز عید در غیاب امام؟ چگونه است نماز بدون امام؟ چرا که در هر عید، غم و اندوه اهل بیت، تجدید میشود. از امام صادق نقل شده است:
مَا مِنْ عِیدٍ لِلْمُسْلِمِینَ -أَضْحًى وَ لَا فِطْرٍ إِلَّا وَ هُوَ یجَدِّدُ لآِلِ مُحَمَّدٍ فِیهِ حُزْناً قُلْتُ وَ لِمَ ذَاکَ قَالَ لِأَنَّهُمْ یرَوْنَ حَقَّهُمْ فِی یدِ غَیرِهِمْ. [31]
هیچ عید قربان و عید فطری برای مسلمانان نیست جز آنکه در آن روز غم و اندوده آل محمد علیهم السلام تازه می شود. عرض کردم: چرا؟ فرمودند: زیرا حق اهل بلیت غصب شده است و دولت کریمه عدل الهی مستقر نشده است.
عارف وارسته حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی٬ استاد امام خمینی٬ در این مورد در کتاب ارزشمند المراقبات٬ می نویسد: بر مؤمن راستین شایسته است امروزه غیبت آن حضرت و غصب حکومت آن حضرت توسط دشمنان٬ سختی حال شیعیان و رعایای او را در دست کافران و فاجران بنگرد و ببیند که به آنان از قتل نفوس و هتک آبرو و غصب اموال و بدی حال و مقام خواری و ابتذال چه می رسد بایستی خوشحالی او به اندوه زیاد و خنده او به گریه و عید او به مامتم مبدل گردد و به خواندن دعای ندبه بسان زن بچه مرده ای بگرید و فرج او را از خدا بخواهد... باری چون خواستی برای نماز عید بیرون روی که با امامی نمازگزاری یا خودت امام جماعت شوی برتو است که از مصیبتی که برای غیبت امام خودت بر تو وارد شده است غافل نباشی٬ زیرا نماز عید حق خاص اوست و آن از مقامات معروفه اوست.
آری چنین است که باید٬ طبق روایات٬ در اعمال عید فطر٬ برای ظهور امام عصر٬ دعا کرد و در فراق دولت کریمه امام عصر٬ چنین سرود:
اللهم إنا نرغب إلیک فی دولة کریمة تعز بها الإسلام و أهله ٬ و تذل بها النفاق و أهله ٬ وتجعلنا فیها من الدعاة إلى طاعتک والقادة إلى سبیلک ٬ و ترزقنا بها کرامة الدنیا و الآخرة ٬ اللهم ما أنکرنا من حق فعرفناه و ما قصرنا عنه فبلغناه. [32]
[1] بحارالأنوار: 98/ 172/ 1
[2] سوره البقرة- آیه 185
[3] بحار الأنوار: 91/ 116/ 2
[4] بحار الأنوار: 90/ 371/ 23
[5] مسارالشیعه،صفحه 31
[6] بحار الأنوار: 90/ 372/ 25
[7] سنن الترمذی: 2/ 426/ 542
[8] بحار الأنوار: 90/ 373/ 27
[9] مصباح المتهجّد،صفحه 653
[10] الإقبال: 1/ 465
[11] من لا یحضره الفقیه: 2/ 183/ 2085
[12] بحار الأنوار: 47/ 54/ 90
[13] من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 183
[14] همان، ص 183
[15] کافى، ج 4، ص 174
[16] مستدرک وسائل الشیعه، ج 7، ص 137
[17] وسائل الشیعه، ج 9، ص 318
[18] الکافی: 1/ 489/ 7
[19] سنن الدارقطنی: 2/ 44/ 6
[20] بحار الأنوار: 83/ 115/ 30
[21] کنز العمال: 8/ 548/ 24104
[22] کنز العمال: 7/ 88/ 18096
[23] کنز العمال: 7/ 88/ 18098
[24] بحارالأنوار: 90/ 374/ 27
[25] من لا یحضره الفقیه: 1/ 508/ 1468
[26] من لا یحضره الفقیه: 1/ 508/ 1467
[27] وسایل الشیعه،ج10،ص519
[28] تنبیه الخواطر: 2/ 157
[29] من لایحضره الفقیه: 2/ 174
[30] بحارالأنوار: 102/ 104
[31] کافی، ج 4، ص 169
[32] بحارالأنوار: ج 91 ص 6
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یکی از برکات ماه رمضان وجود لیلةالقدر در شبهای آن است. شب قدر در فرهنگ قرآن و روایات از جایگاه بس عظیمى برخوردار است، تا آنجا که شب قدر در قرآن برابر با هزار ماه دانسته شده و شب نزول قرآن، و شب تعیین تقدیرات یکسال و شب مبارک معرفى شده است. عالمان عاملو اهل دل برای دستیابی به احیای شب قدر که از اعمال شب قدر است، تمام سال را احیاء نگه میدارند که این خود بیانگر جایگاه و ارزش این شب عظیم است؛ شبی که در آن با نزول فرشتگان و تعیین قدر و سرنوشت هر کس، وضعیت یک ساله وی مشخص و مقدر میشود.
«آیتالله حقشناس» از اساتید فقید اخلاق تهران توصیههای جالبی پیرامون شب قدر و فضیلت اعمال ماه مبارک رمضان دارند. ایشان میگویند: در روایت وارد شده است که هر کس این دو شب (نوزدهم و بیست و یکم) احیاء را به مذاکره علم بگذراند؛ هر یک ساعت ثواب یک احیای تام و تمام را در بردارد. مذاکره علم همین است، همین «قالالصادق» و «قالالباقر»است. اگر بخواهید از امیرمومنان(ع) تبعیت بکنید؛ باید به این نکات توجه بفرمایید. امیرمومنان(ع) عرضه داشت: یا رسولالله! افضل اعمال در این ماه کدام است؟ حضرت فرمودند: «الورع عن محارم الله».
مقام ورع اقسامی دارد. یک قسم آن برگشتن از نادانی، فسق و عمل بد به عمل صالح است. اگر این مرحله ورع را به کار بستی؛ از امام علی(ع) پیروی کردهای و به مقام توبه نصوح دستیافتهای. فرمود: «حب علیٍ حسنة لاتضر معهاالسیئة» محبت علی(ع) حسنهای است که با بودن آن، گناه ضرر نمیرساند. یک کسی عبای امیرمومنان(ع) را بوسید. حضرت(علیه السلام) فرمودند: «این معنای محبت نیست». معنای محبت پیروی از امیرمومنان و مقام عترت(ع) است.
مرحله دوم ورع، پرهیز از مشتبهات است. مرحله سوم هم مقام متقین است که شخص حرف نمیزند، مبادا اگر تعریف کسی را بکند؛ یککسی بگوید: اینطور نیست (و غیبت پیش بیاید).خطاب آمد که ای خاتمالرسل! باید به توبهکنندگان سلام کنی! بهبه! بهبه! شخص اول امکان - اول ما خلقالله نوری- باید به استقبال توبهکنندگان برود و به آنها سلام بکند. (انعام/54) حضرت ثامنالحجج(ع) وقتی از درون مسجد میگذشتند، یک نفرگفت: «استغفرالله». حضرت به مقام ولایتی به قلب او نگاه کرده و فرمودند: تو استغفارکننده نیستی، زیرا خیال بازگشت به همان معصیت را داری.
دو ملک الهی با هم سخن میگویند که ایکاش مردم خلق نمیشدند. حال که خلق شدهاند، بدانند برای چه خلق شدهاند. - شما را برای چه به دنیا آوردهاند؟- و حال کهنمیدانند برای چه خلق شدهاند، به دانستههای خودشان عمل کنند. حال که عمل به دانستنیهایشان نمیکنند، از بدیهایی که کردهاند، توبه کنند. اول قدم، توبه است. «لاخیر فی نسک لاورع معه؛ عبادتی که پرهیز از گناه با آن نباشد، سودی ندارد.» (کافی/1/36) ورع یعنی اینکه دهان و زبانم را نگه دارم.
مرحوم علامه طباطبایی(ره) که هم در معقول و هم در منقول مجتهد بودند زبانشان همیشه مشغول به ذکر بود؛ مگر اینکه مورد سؤال واقع شده و جواب میدادند. آنوقت ما چرا باید اینقدر حرف بزنیم؟! وقتی بنده میآمدم، یکی از رفقا گفت: آقا! راجع به غیبت و اهانت و تهمت یکقدری صحبت بکنید. من انتظار نداشتم امشب - که شب بیستویکم ماه رمضان است- این آقا به من بگوید: درباره غیبت و اهانت صحبت بکن.
تنها گریهکردن برای حضرت علی(ع) فایده ندارد، عمل علی(ع) را باید نصبالعین خودتان قرار دهید. در عیون اخبار الرضا(ع) میفرماید که عمل حضرت علی(ع) را باید سرلوحه زندگی خودتان قرار بدهید که چه فداکاریهایی کرد. حضرت میفرمایند: «انما هی نفسی اروضها بالتقوی لتأتی آمنهً یوم الخوفالاکبر، نهجالبلاغه/ نامه 45»؛ من باید به قدر درازی قبرم برای خودم احراز بکنم.
یکی از شرایط توبه، اخلاص باطن و سریره است. باید خالصاً و مخلصاً بیایید وسط. از دیگر شرایط توبه، معرفت است، یعنی ببینم که پروردگار چقدر به من مهربان است. بدانم که چه پروردگاری دارم. توبه نصوح یعنی اینکه من با قصد و یقین و قاطعیت از معصیت صرفنظر بکنم و قصد برگشت به گناه نداشته باشم. حضرت فرمودند: چنین کسی نداریم که دوباره به گناه مبتلا نشود. انسان در معرض حوادث است، شاید دوباره گرفتار معصیت شود؛ ولی باید تصمیم قاطعانه در توبه بگیرد. وقتی توبهکننده تصمیم قاطع گرفت؛ پروردگار آن دو ملک مأمور ثبت اعمال انسان را احضار میفرماید و گناهان توبهکننده را از یاد ملکین میبرد. به اعضا و جوارح هم خطاب تکوینی میشود که حق ندارید علیه این بنده شهادت بدهید. به زمین هم خطاب میرسد که باید از شهادت علیه این بنده توبهکننده خودداری بکنی. خدای ما چنین خدایی است.
«آیتالله مجتهدی تهرانی» از دیگر اساتید فقید اخلاق و عرفان تهران نیز در خصوص شب قدر، در شرح فراز «اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیلَةِ القَدْرِ» میگوید: در این بخش از دعا میخوانیم، ای خدا، برتری فضیلت شب قدر را روزیام کن! از این دعا برخی احتمال میدهند که شب بیست و هفتم ماه رمضان، شب قدر است. درروایات، راجع به شب قدر اختلافاتی وجود دارد. شیعه اعتقاد دارد که به احتمال قوی شب بیست و سوم، شب قدر است و اعمال بیست و سوم مهمتر از اعمال شب نوزدهم و بیست و یکم است. شبهای نوزدهم و بیست و یکم، یک غسل مستحبی دارند؛ اما شب بیست و سوم دو غسل دارد. خواندن سورههای «دخان»، «روم» و«عنکبوت» در شب بیست و سوم سفارش شده است.
برادران اهل تسنن به بیست و هفتم اعتقاد دارند و این شب را احیاء نگه میدارند و اعمال شب قدر را به جا میآورند. شیعه هم البته شب بیست و هفتم احیاء دارد؛ اما تنها در اول شب و البته برخی قایل به شب قدر بودن شب نیمه شعبان هستند. اندازهگیری برنامههای ما اعم از سلامتی، عمر طولانی، رفاه، بلا، گرفتاری و هر پیشامدی در شب قدر اتفاق میافتد. شبی که مورد اختلاف است و حتی برخی، عید فطر را برای آن قائلند. برخی اولیاء، تمام سال را احیاء میگرفتند تا آن شب قدر کهمعلوم نیست چه وقت است را درک کنند.
شب قدر بهترین ایام سال است. ملائکه به اذن خدا به روی زمین میآیند تا مقدرات ما را معلوم میکنند. ملائکه میآیند و دور دل ما میگردند؛ اما جای خالی نمیبینند که وارد شوند. فرودگاه دل ما برای فرود ملائکه خالی نیست.
عالم ربانی فقید «آیتالله بهجت» نیز درمورد شب قدر فرمودهاند: بسیاری از بزرگان شبهای ماه رمضان را بیدار میماندند و نمیخوابیدند. هر چند از نظر ما تقریبا واضح است که شب بیست و سوم ماه رمضان شب قدر است، و اول ماه باید قدری دقت شود که اول ماه دقیقا تشخیص داده شود.
آیتالله بهجت قرآن سر گرفتن را مخصوص شب قدر نمیدانست و معتقد بود که خیلی از عبادات وجود دارد که ما به جهت این که نوشته است در فلان زمان آن راباید بجا آورد، ما خود را از آن محروم میکنیم.
انتهای پیام/
ویژه نامه شهادت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام و لیالی قدر
منبع:سایت شهیدآوینی
زنی که دوستی با وی نجات بخش مسلمانان است
به گزارش گروه آئین و اندیشه فرهنگ نیوز، حضرت خدیجه کبری(س) بانوی بزرگ تاریخ اسلام، همدم شبهای تاریک رسولالله(ص) که بیشک تأثیری عظیم بر رشد نهال مقدس اسلام داشت، مظلومانه زیست و مظلومانه درگذشت و هنوز پس از گذشت قرنها آنچنان که بایدوشاید شناختهنشده است.
خدیجه(س) در سختترین شرایط پیامبر گرامی اسلام پا به پای ایشان در برابر تمام دنیای کفر ایستاد و از نثار مال و جان خویش باکی نداشت. برای ایشان همین افتخار بس که نخستین بانوی مسلمان است و فرزندان و نوادگانش ستارههای درخشان آسمان ولایتاند.
بهترین همسر برای پیامبر اکرم (ص)
خدیجه (س) پس از ازدواج با پیامبر اکرم (ص) همواره سعی میکرد در راه رضای ایشان گام بردارد و همواره پناهگاه آلام رسول خدا (ص) بود. پیامبر نیز به حضرت خدیجه (س) علاقه بسیار داشت و همواره از او به نیکی یاد میکرد. در بیان علاقه پیامبر (ص) به حضرت خدیجه (س)، عایشه - همسر پیامبر - نقل کرده است:
من همواره از اینکه روزگار خدیجه را درک نکرده بودم، تأسف میخوردم و از علاقه پیامبر به او در شگفت بودم؛ چراکه پیامبر، او را بسیار یاد میکرد و اگر گوسفندی میکشت، به سراغ دوستان خدیجه میرفت و سهمی برای آنها میفرستاد. روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله درحالیکه خانه را ترک میکرد، خدیجه علیهاالسلام را یاد کرد و از او تعریف کرد. کار بهجایی رسید که صبر خویش را از دست دادم و باکمال جرئت گفتم: «وی پیرزنی بیش نبود و خدا بهتر از او را نصیب شما کرده است!» گفتار من چنان رسول خدا صلی الله علیه و آله را متأثر ساخت که آثار خشم و غضب در چهره او ظاهر شد. رو به من کرد و فرمود: «ابداً چنین نیست... هرگز همسری بهتر از آن نصیب من نشده است. او هنگامی به من ایمان آورد که همه مردم در کفر و شرک به سر میبردند؛ او ثروت خود را در سختترین لحظات در اختیار من گذاشت؛ خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که به دیگر همسرانم نداد!»[1]
ثروت خدیجه (س)، پشتوانهای سودمند برای گسترش اسلام
خدیجه علیهاالسلام پس از ازدواج با پیامبر، داراییاش را به ایشان بخشید تا آنگونه که میخواهد به مصرف برساند. رسول گرامی اسلام(ص) در این زمینه میفرماید: «ما نَفَعَنِی مالٌ قَطُّ ما نَفَعَنِی مالُ خَدِیجةُ؛ هیچ ثروتی بهاندازه ثروت خدیجه علیهاالسلام برای من سودمند نبود.» [2]
پس از طلوع وحی
خدیجه علیهاالسلام هیچگاه در آسایش نبود؛ کافران همواره درصدد آزار رساندن به رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند. ابولهب، حکم بن عاص بن امیه، عَقَبَة ابن اَبی مُعیط، عدی بن حمد اثقفی و اِبْنُ الْأَصداءِ هُذَلی و وَلید بْنِ مُغَیْرة از کافرانی بودند که همواره خانه خدیجه علیهاالسلام را آشفته میساختند. بااینحال، بانوی پارسای پیامبر، با درایت و صبر، محیط خانه را آرام میساخت و از تجاوز کینهتوزان به حریم امن پیامبر جلوگیری میکرد.[3]
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در ایام حج بر بالای کوه صفا و مروه دعوت خویش را علنی به گوش مردم میرساند که مورد حمله کافران واقع شد. ابوجهل سنگی پرتاب که به پیشانی رسول خدا اصابت کرد و خون از پیشانی آن حضرت جاری شد. علی علیهالسلام به سرعت خود را به خدیجه علیهاالسلام رساند و موضوع را بازگو کرد. اشک از گونههای حضرت جاری شد و همراه علی علیهالسلام برای یافتن همسرش راهی گردید. در این هنگام، جبرئیل بر پیامبر نازل شد و فرمود: «فرشتگان از گریه خدیجه علیهاالسلام به گریه آمدند. او را فراخوان، به او سلام برسان و بگو خدا به تو سلام میرساند و او را به خانهای بهشتی که از نور زینت دادهشده است، بشارت ده.»
سرانجام ایشان پیامبر را یافتند و به خانه آوردند. مردم به خانه خدیجه علیهاالسلام حملهور شدند و خانه او را سنگباران کردند. خدیجه علیهاالسلام بیرون آمد و خطاب به آنان فرمود: «آیا از سنگباران خانه زنی که نجیبترین قوم شماست، شرم ندارید؟» مردم با شنیدن سخنان خدیجه پراکنده شدند و او برای مداوای همسرش به خانه بازگشت. آنگاه پیامبر، پیغام جبرئیل را به او رساند. خدیجه در پاسخ فرمود:
اِنَّ اللّهَ هُوَ السَّلامُ و مِنْهُ السَّلامُ وَ عَلی جَبْرِئیل السَّلامُ وَ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللّهِ اَلسَّلامُ وَ بَرَکاتُهُ.
خدا، خود، سلام است و سلام از اوست و سلام بر جبرئیل و بر تو ای رسول خدا و رحمت و برکات خداوند بر تو باد. [4]
خدیجه سلام الله علیا؛ مادر امامت
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله همواره از خدیجه علیهاالسلام به نیکی یاد میکرد و در روایتی بهصراحت ایشان را «ظرف امامت» میخواند. روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بر فاطمه علیهاالسلام وارد شد و او را آشفته و بی قرار یافت. به فاطمه علیهاالسلام فرمود: «چرا نگرانی؟» فرمود: «عایشه بر مادرم فخر میفروشد و میگوید با مردی پیش از شما آشنا نبوده است، حالآنکه مادر من در میان سالی با شما ازدواج کرده است.» رسول خدا صلی الله علیه و آله رو به فاطمه علیهاالسلام کرد و فرمود: «بدان که مادر تو «ظرف امامت» و محل پیشوایی امت من است». [5] آن چنان که در زیارت وارث میخوانیم:
اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُورا فِی الاَْصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلیَّةُ بِاَنْجاسِها...
گواهی میدهم که تو نوری بودی در پشتهای فرازنده و ارحام پاک که به پلیدی های دوران جاهلیت نیالودی...
همدم روزهای سخت شعب ابیطالب
سران قریش از پیشرفت اسلام سخت نگران بودند، تصمیم گرفتند با محاصره اقتصادی، شریانهای حیاتی مسلمانان را قطع و از گسترش اسلام بکاهند. محاصره در شعب ابیطالب سه سال به طول انجامید. در این مدت، مسلمانان با خوردن یک دانه خرما در شبانهروز زندگی میکردند و گاهی حتی همان یک دانه خرما را نصف میکردند.
خدیجه علیهاالسلام در این سه سال هیچگاه همسرش را تنها نگذاشت. ایشان تمام ثروت خود را در جریان شعب خرج کرد تا جایی که گفته میشود بعد از محاصره اقتصادی دیگر ثروتی نداشت. علاوه بر این از خویشان خود نیز خواست که در فرصت پیش آمده به مسلمانان کمک کنند. پیامبراکرم صلی الله علیه و آله، همواره از این فداکاری خدیجه علیهاالسلام یاد میکرد و او را به خاطر این ایثار و ازخودگذشتگی میستود. [6]
محمد صلی الله علیه و آله در سوگ خدیجه سلامالله علیها
خدیجه علیهاالسلام پس از تحمل سه سال رنج و مشقت شعب، اندکی بعد بیمار شد و در دهم رمضان درگذشت. پیامبر در وفات حضرت خدیجه بسیار گریست و دستور داد در حَجُون - قبرستانی نزدیک مکه- قبری برای ایشان فراهم کنند. در آن زمان هنوز نماز میّت واجب نشده بود. بنابراین، بر جنازه خدیجه علیهاالسلام نماز نخواندند. پیامبر وارد قبر شد و با دست مبارک خویش، او را داخل قبر گذاشت و برایش دعا کرد.
فاطمه علیهاالسلام در سن خردسالی گرد پدر میگشت و میگفت: «یَا رَسُولَ اللَّهِ أَیْنَ أُمِّی؟» جبرئیل بر پیامبر نازل گردید و گفت خداوند میفرماید: «به فاطمه سلام برسان و به او بگو که مادرت با آسیه همسر فرعون و مریم دختر عمران، در خانهاى است که در بهشت قرار دارد و دیوارهاى آن از طلا و ستونهاى آن از یاقوت سرخ است.».[7]
سالها بعد گروهی از زنان برای رساندن خبر خواستگاری علی علیهالسلام از فاطمه علیهاالسلام نزد پیامبرآمدند و گفتند: «ای رسول خدا صلی الله علیه و آله! جان ما فدای تو باد! برای کاری نزد تو آمدهایم که اگر خدیجه علیهاالسلام زنده بود، خشنود میشد». چون نام خدیجه بر زبان زنان جاری شد، پیامبر سخت گریست. اَمّ سَلَمَه پرسید: «برای چه میگریید؟» پیامبر فرمود: «خدیجه! کجا مثل خدیجه علیهاالسلام پیدا میشود؟ زمانی که مردم مرا تکذیب کردند، او تصدیقم کرد؛ بر دین خدا یاری ام کرد و با مالش به کمکم شتافت. خدا به من فرمان داد تا او را به خانه ای زمردین در بهشت بشارت دهم که هیاهو و اضطراب و سختی و محنت در آن نیست.» [8]
یکی از چهار زن برگزیده اهل بهشت
روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله چهار خط بر روی زمین کشید و پرسید: «آیا می دانید این چیست؟» گفتند: «خیر، خدا و رسولش داناترند.» رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بهترین زنان بهشت چهار نفرند: خدیجه علیهاالسلام بنتِ خُوَیْلِدْ؛ فاطمه بنت محمد صلی الله علیه و آله؛ مریم بنت عمران و آسیه بنت مُزاحِمْ (همسر فرعون). [9]
خدیجه علیهاالسلام در اعراف
یکی از مواقف قیامت، اعراف است. «وَ عَلَی اْلأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسیماهُمْ؛ بر اعراف مردانی هستند که هریک [از آن دو دسته] را به چهره میشناسند». (سوره اعراف- آیه 46)
اعراف جایگاهی است میان بهشت و دوزخ و راهی است که پارهای از گناهکاران از آن به بهشت میروند. در روایات فراوانی آمده است که منظور از رجال در این آیه، پیامبر و خاندان گرامی اوست که در قیامت بر آن جایگاه میایستند و هر یک از شیعیان که به ایشان معرفت داشته باشد، از عذاب دوزخ میرهد و به بهشت برین راه مییابد.
در حدیثی آمده است: «حضرت خدیجه علیهاالسلام نیز همراه پیامبر و علی و فاطمه علیهاالسلام و حسنین علیهمالسلام در اعراف حضور دارد». بنابراین شناخت خدیجه علیهاالسلام و دوستی با وی نیز همچون دوستی با اهلبیت علیهمالسلام، نجاتبخش گناهکاران و مایه رستگاری مؤمنان است. [10]
اظهار محبت پیامبر اکرم (ص) به دوستان خدیجه(س)
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله شدیداً به خدیجه علیهاالسلام محبت و ارادت داشت. نسبت به دوستان و آشنایان او نیز اظهار محبت و دوستی میکرد. به همین جهت هنگام ذبح قربانی میفرمود: از گوشت آن برای دوستان خدیجه نیز ببرید؛ چراکه «إنّی لَأُحِبُّ حبیبها؛ من دوستان خدیجه را نیز دوست میدارم»
و نیز روایتشده روزی پیرزنی بر پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله وارد شد، پیامبر او را مورد لطف و مهربانی قرارداد، پس از رفتن او عایشه علت آنهمه لطف را جویا شد، حضرت فرمود: این بانو در زمان خدیجه بر من وارد میشد. [11]
[1] بحارالانوار، ج 16، ص 8.
[2] مستدرک الوسائل، ج 3، ص 21 و ج 1، ص 379.
[3] فروغ ابدیت، ج 1، ص 234؛ ماهنامه کوثر، ش 1، ص 27.
[4] برگرفته از ماهنامه کوثر، ش 1، ص 29.
[5] بحارالانوار، ج 43، ص 43.
[6] فروغ ابدیت، ج 1، صص 271 - 286.
[7] بحار الانوار، ج ۱۶ ص 1
[8] مستدرک سفینة البحار، ج 1، ص 381.
[9] بحار الانوار، ج 13، ص 162.
[10] بحار الانوار، ج 44، ص 255.
[11] سفینة البحار، ج 1، ص 379 ـ 381.