شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

اشباح قدرتمند( زبده‌ترین نیرومخصوص‌های دنیا)

اشباح قدرتمند( زبده‌ترین نیرومخصوص‌های دنیا)

«اشباح قدرتمند» شاید تنها توصیفی باشد که بتواند قدرت نهفته در پس چهره‌های آرام و خندان و شوخ طبعی آن‌ها را توصیف کند؛ نیروهای ویژه‌ای که با تاسی از آبشناسان‌ها، غلام خلیلی‌ها، علیاری‌‌ها،  اقارب‌پرست‌ها، مشکیان‌ها و دیگر شهدای سرافزار کلاه‌سبزهای ارتش، اجازه نمی‌دهند تا امروز دشمن در خیالی خام، نگاهی کج به این آب و خاک داشته باشد.

شاید باور کردنی نبود که در اولین تماس با فرمانده یکی از زبده‌ترین نیرومخصوص‌های دنیا، بتوانیم قرار مصاحبه با او را تنظیم کنیم؛ فردی بسیار «خوش‌رو» و صد البته شوخ طبع؛ مردی که اگر بتوانی در میان مشغله‌های مختلف و ماموریت‌های ویژه‌اش، فرصتی برای همکلام شدن با او را پیدا کنی، به وضوح می‌توانی مفهوم «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» را درک کنی.

صبح یکی از روزهای پایانی تابستان به سراغ تیپی می‌رویم که بسیار پرآوازه است بسیاری معتقدند که اعضای این تیپ از جمله برترین کماندوهای ویژه دنیا هستند؛ دلیرمردانی که در روزگاری نه چندان دور، افتخارات بسیاری در مقاومت سردشت و خرمشهر آفریدند و شاید تنها شاهد باقی مانده از دلاوری‌های آن دوران، «کلاهِ‌سبز» و «فرنچ‌های» روی سینه و بازوی کماندوهای تیپ 65 باشد.

با کمی تاخیر به محل استقرار تیپ 65 می‌رسیم؛ ساختمان بلندی با نوشته بزرگ «آشیانه عقاب‌های آسمان» روی آن؛ جمله‌ای که با آرم مخصوص این تیپ کماندویی ویژه، به طرز عجیبی نگاه را خیره می‌کند و با حرکت خودرو، زاویه گردنت را با امتداد جاده بیشتر می‌کند؛ از درب بزرگ دژبانی داخل می‌شویم؛ در هر گوشه‌ای، تعدادی از افراد مشغول دویدن و انجام تمرین‌های ورزشی هستند؛ سراغ دفتر فرماندهی تیپ را می‌گیریم و علی رغم تصورمان، هشتمین فرمانده این تیپ با هیبتی متفاوت در گوشه‌ای از پادگان می‌یابیم؛ به گرمی خوش آمد می‌گوید و با نحوه دست دادنش، به وضوح توانایی بدنی و ورزیدگی اندامش را به رخمان می‌کشد؛ مرد حدوداً 50 ساله‌ای که با شوخی و خنده‌ای که با نیروهای در حال تمرینش دارد، تصوراتمان از یک فرمانده نظامی و ارتباط یک فرمانده عالی رتبه با نیروهایش را به چالش می‌کشد.

به دفتر کار امیر خسروی می‌رویم؛ دفتری در حدود 30 متر مربع که در هر گوشه‌ای از آن، یک کاپ قهرمانی در یکی از رشته‌های ورزشی _ از چتربازی تا اسکی _ گذاشته شده و آنچه که بیشترین توجه را به خود جلب می‌کند، 7 قاب عکسی است که بر سینه دیوار روبروی‌ات نصب شده و تصویر 7 فرمانده پیشین این تیپ را قاب گرفته است.

سرِ صحبت با امیر «خسرو خسروی» باز می‌شود و در میان این گپ و گفت، علی رغم سکوت امیر در برابر برخی مسائل که شاید روزی از آن‌ها سخن به میان آید، صحبت‌ها به موضوعاتی نیز کشیده می‌شود که تاکنون پرده از آن‌ها برداشته نشده بود؛ حقایق و ماجراهایی که در تاریخ 20، 30 ساله گذشته علی رغم اهمیتش کمتر به آن‌ها پرداخته شده است؛ مسائلی همچون مانور شهری جنجالی تیپ 65 در ابتدای دهه 60 و 70 در تهران و تسخیر 1 ساعت و نیمه اهداف تعیین شده آن در پایتخت…

 امیر، شما هشتمین فرمانده یکی از قدرتمندترین تیپ‌های نیرومخصوص ایران، منطقه و دنیا هستید؛ قدری راجع به سابقه خود و تشکیل این تیپ بگویید.

امیر خسروی: من متولد سال 1339 هستم و از سال 1360 با ورود به دانشکده افسری، به ارتش جمهوری اسلامی ایران وارد شدم و از سال89 هم این توفیق را پیدا کردم که به عنوان هشتمین فرمانده تیپ 65 نوهد، در این سِمت به کشور عزیزمان خدمت کنم.

در خصوص نحوه شکل گیری این تیپ، موضوع به اوایل سال 1332 برمی‌گردد که در آن سال، 10 نفر از پرسنل نظامی وقت نیروی هوایی و زمینی ارتش، به فرانسه اعزام شدند و اولین آموزش چتربازی را گذراندند و اولین یگان چتربازی در ایران را تشکیل دادند این واحد در سال 1338 به گردان چتربازی ارتقاء یافت. در سال 1349، نام این تیپ به تیپ 23 نیروهای ویژه هوابرد تغییر یافت. در دهه 50 به دلیل نیاز موجود، دو یگان دیگر به نام‌های «رهایی گروگان» و گروهان «عملیات روانی» نیز به ساختار تیپ 23 اضافه شد و این تیپ متشکل شد از 3 یگان «رهایی گروگان»، «جنگ‌های نامنظم» و «عملیات روانی و یگان پشتیبانی».

البته در اوایل دهه 60 نیز در زمانی که جنگ تحمیلی ادامه یافت، تیپ نیرومخصوص‌های ارتش با حضور سربازان وظیفه در آن، به لشکر 23 تکاور تبدیل شد و در سال 1370، تیپ 65 نوهد با سه گردان متشکل از یگان رهایی گروگان، عملیات روانی و پشتیبانی به علاوه آموزشگاه جنگ‌های نامنظم و فاوا، مجدداً به صورت مستقل درآمد و از لشکر 23  منفک شد.

 وظیفه یگان عملیات روانی در این تیپ چیست؟

امیر خسروی: جنگ روانی عبارت است از بکار گرفتن هر وسیله و روش به منظور تاثیرگذاری بر روحیه و رفتار یک گروه به خاطر رسیدن به یک هدف نظامی محتمل. به عبارت دیگر جنگ روانی را می‌توان تحیمل اراده خود بر دشمن از راه‌هایی به غیر از راه‌های نظامی و با وسائلی به جز ابزار اقتصادی تعریف کرد که دستیابی به اهداف این جنگ می‌تواند در بازه زمانی کوتاه و یا بلند مدت اتفاق افتد؛ تبلیغات استراتژیک، تبلیغات نبرد، پخش و انتشار اخبار، فریب دادن دشمن به شیوه‌ای سازمان یافته و همچنین تبلیغات محرمانه از جمله این موارد است؛ همچنین انتشار اخبار به طور مرتب و سیستماتیک به منظور کمک به سیاست خارجی کشور و بالا بردن اعتبار آن و کسب سمپاتی و پشتیبانی، از جمله جنگ روانی با اهداف بلند مدت است.

در مجموع این یگان پیش از عملیات، در حین ماموریت و پس از آن وظیفه تضعیف روحیه نیروهای متخاصم و تقویت روحی نیرو‌های خودی را دارد و در رسته‌های مختلف با ابزار و امکاناتی که در اختیار دارد به این جنگ روانی که یک مساله مهم در ماموریت‌های ما است می‌پردازد.

نیرومخصوص‌های ارتش ایران  جزو 5 نیرومخصوص برتر جهان

 در برخی از تقسیم بندی‌های انجام شده، «نیرومخصوص‌های» ارتش جمهوری اسلامی ایران که به عنوان تیپ نوهد مشغول انجام وظایف خود هستند به عنوان یکی از ده نیروی مخصوص برتر در رده بندی جهانی معرفی شده‌اند، آیا امروز هم می‌توان این ادعا را مطرح کرد؟

امیر خسروی: تمرینات مداوم و روزآمدی در تکنیک‌ها و تاکتیک‌ها یکی از ارکان اصلی تمامی واحدهای رزمی و نظامی در دنیا است؛ این در حالی است که اهمیت این موضوع در نیروهای مخصوص در هر کشوری، دو چندان است و نیروهای مخصوص می‌بایست علاوه بر تمرینات مداوم و گاهاً طاقت‌فرسا، از آخرین تکنیک‌ها، تاکتیک‌ها و فنون نظامی دیگر کشورها اطلاع حاصل کنند و خود را با این پیشرفت‌های جهانی همگام سازند تا علاوه بر آشنایی با این فنون و تکنیک‌ها، به بدل آن‌ها نیز دست پیدا کند. لذا ما علاوه بر تاکیدات خود در موضوع ارتقای توانایی فیزیکی و بدنی، به موضوع ارتقای روحیه ایمانی و بهره‌گیری از آخرین تکنولوژی‌های روز نیز اهتمام ویژه‌ای داریم.

از سویی برای رده بندی نیروهای مخصوص دنیا باید رزمایش و مانور مشترکی با کشورهای مختلف برگزار شود ولی در مجموع با توانمندی‌های امروزمان می‌توانم ادعا کنم که تیپ 65، در میان 5 نیروی ویژه برتر دنیا قرار دارد و ما سعی کرده‌ایم تا علی رغم تحریم‌ها و محدودیت‌هایی که برای کشور ما وجود دارد، با تکیه بر خودکفایی و ارتقاء روحیه و توانمندی‌های فردی، برخی ضعف‌های فنی موجود را پوشش دهیم.

البته این تحریم‌ها از سویی باعث شد تا خودکفایی و ساخت تجهیزات مورد نیاز توسط کارشناسان داخلی نیز، بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد و امروز ما توانسته‌ایم چترهای بسیار سریع و بسیاری دیگر از تجهیزات مورد نیازمان را در داخل تولید کنیم؛ حتی زمانی که سرهنگ پاینده و تیم همراهش از برج میلاد پریدند، این پرش را با استفاده از چترهای دست‌سازی انجام دادند که با خلاقیت شخصی، موفق به ساخت آن شده بودند و امروز ما قادریم چترهای اتوماتیک، سقوط آزاد و انواع دیگری از چترهای مورد نیازمان را در داخل تولید کنیم.

کمی درباره نوع آموزش‌هایی که نیروهای مخصوص نوهد در طول دوره‌های متعدد خود می‌بینند توضیح می‌دهید.

امیر خسروی: در ابتدا، تمامی نیروهایی که از دانشکده افسری یا مراکز درجه داری ارتش به تیپ 65 وارد می‌شوند، باید دوره چتر بازی اولیه با چتر اتوماتیک را فرا بگیرند؛ پس از گذراندن این دوره نیز، می‌بایست دوره 6 ماهه نیروی مخصوص را در دریا، کوه و جنگل، کویر و برف بگذرانند که پس از کسب امتیازات لازم و اتمام این دوره، جزو نیروی پایور ما شده و به یگان‌های مختلف نیروهای مخصوص تیپ 65، معرفی می‌شوند و دوره‌های تخصصی دیگری را پشت سر می‌گذارند که دوره‌های سقوط آزاد، پرواز با پاراگلایدر، پاراموتور و ... از این قبیل است.

همچنین در دوره «نیرومخصوص» سعی می‌شود تا با آموزش‌ها و تمرینات فشرده و تا اندازه‌ای سخت، نیروها از نظر روحی و بدنی محک زده شوند و توانایی‌های ویژه روحی و جسمی آن‌ها برای شرایط سخت عملیاتی، ارتقا یابد. در ادامه این دوره، آموزش‌هایی از قبیل جهت‌یابی‌های ویژه، تخریب ویژه، مخابرات ویژه و کار با بسیاری از سلاح‌های استراتژیک به این افراد داده می‌شود تا آن‌ها در هر شرایط عملیاتی، بتوانند خود را به اهداف از پیش تعیین شده برسانند و با کمترین امکانات و مواد اولیه در دسترس‌شان، هدف مورد نظر را تخریب و یا تسخیر کنند.

 امیر، در همان اولیل جنگ و در آشفتگی اولیه پس از انقلاب، یکی از موثرترین نیروهایی که در میادین جنگ با عراق حاضر شد و با در پیش گرفتن جنگ‌های چریکی، اقدامات ارزشمندی را انجام داد، تیپ 23 سابق و حضور موثر کماندوهای کلاه سبز آن بود.

امیر خسروی: بله. در آن زمان با حضور شهید دکتر چمران در مناطق جنگی، تعدادی از اعضای اصلی جنگ‌های نامنظم، بچه‌های نیروی مخصوص تیپ 23  سابق بودند که در کنار شهید چمران، ستاد جنگ‌های نامنظم را تشکیل دادند و با توجه به آموزش‌هایی که دیده بودند و به دلیل ویژگی خاص این تیپ که هیچگونه وابستگی به زمین ندارد، از توانایی بالایی در جنگ‌های چریکی برخوردار بودند و قادر بودند با تعداد کمی از نفرات، ضربات مهلکی را به دشمن وارد کنند و به سرعت از محل دور شوند.

کانی‌مانگا؛ فیلمی که 15 سال بر پرده‌های سینمای کشور اکران شد

 امیر، فعالیت کلاه سبزهای ارتش در دوران دفاع مقدس و عملیات‌های برون مرزی آن به اندازه‌ای عجیب و دور از تصور بود که چندین فیلم همچون «کانی‌مانگا» و «شیران سبز» ساخته شد که سال‌ها اکران می‌شد و حتی فیلم کانی‌مانگا، توانست با 15 سال حضور بر روی پرده سینماهای ایران، رکورد طولانی‌ترین اکران کشور را از آن خود کند. در مجموع وظایف کماندوهای کلاه سبز ارتش در جنگ تحمیلی چگونه ترسیم شده بود؟

امیر خسروی: البته هم فیلم کانی‌مانگا و هم فیلم شیران سبز، برگرفته از عملیات‌های واقعی کلاه سبزهای لشکر 23 بود که در خاک عراق انجام شده بود به عنوان مثال سناریوی فیلم شیران سبز، از یک عملیات واقعی برگرفته شد که در سال 64 در مناطق شمال غرب کشور انجام شد که در آن، چند کماندوی کلاه سبز ارتش ماموریت یافتند تا یک پایگاه در کشور عراق را منهدم کنند.

در طول 8 سال دفاع مقدس نیز مسئولیت سردشت در شمال غرب کشور به نیروی مخصوص نوهد سپرده شد و به جرات می‌توانم ادعا کنم که بهترین عملکرد را این واحد در میان دیگر واحدهای نظامی کشور در مدت جنگ انجام داد به طوری که در آن زمان دشمن نتوانست حتی یک وجب از خاک آن نقطه را به تسخیر خود درآورد؛ البته از سوی دشمن تک‌های شدیدی همچون حمله شمیایی معروف «سردشت» در این منطقه انجام شد ولی نیروهای ما به سرعت این تک‌ها را دفع می‌کردند و دشمن هیچگاه نتوانست در این منطقه مستقر شود.

همچنین عملیات قادر هم یکی از عملیات‌هایی بود که نیرومخصوص‌های ارتش جمهوری اسلامی ایران در آن شرکت داشتند و شهید آبشناسان هم به عنوان فرمانده لشکر 23 در آن عملیات به شهادت رسید.

از این رو لشکر 23 و نیرومخصوص‌های ارتش، در زمان جنگ هم موفق بودند و یکی از درخشان‌ترین عملکردها را در کارنامه خود به ثبت رساندند و شهدای بسیاری را هم در طول دفاع 8 ساله مقدس، به میهن اسلامی‌مان تقدیم کردند.

بعد از اتمام جنگ و با توجه به نیازهای کشور، سپاه و نیروی انتظامی نیز اقدام به تشکیل واحدها و یگان‌های ویژه کردند؛ یگان‌های ویژه‌ای که آموزش‌های آن‌ها عموماً برگرفته از آموزش‌های کماندوهای تیپ 65 بود، در حال حاضر نیز تعاملاتی میان این نیروهای ویژه در ارتش، سپاه و نیروی انتظامی وجود دارد؟

امیر خسروی: همینطور است مرحوم غلام خلیلی یکی از زبده‌ترین نیرومخصوص‌های ارتش بود که به همراه تعدادی دیگر از نیرو مخصوص‌های زبده نوهد، دوره‌های اصلی و اولیه نیروی مخصوص را برای تعدادی از نیروهای مستعد سپاه پاسداران برگزار کرد و آموزش‌های لازم را در پادگان حر که مقر سابق لشکر 23 نوهد بود، به آن‌ها انتقال داد که الحمدلله امروز هم این نیروها، عملکرد بسیار قدرتمندی در جایگاه خود و برای انجام ماموریت‌ها دارند.

چگونه تهران در یک ساعت و نیم تسخیر شد/ نقش صیاد شیرازی در تسخیر یک ساعت و نیمه تهران

 یکی از استثنایی‌ترین عملیات‌ها و ماموریت‌های انجام شده توسط کلاه سبزهای ارتش، مانور شهری تهران در ابتدای دهه 60 و 70 بود که واکنش‌های متفاوتی را به همراه داشت، مقداری راجع به آن صحبت کنید.

امیر خسروی: در آن زمان شهید بزرگوار صیاد شیرازی با توجه به ماموریت‌های حساس نیروهای ویژه و عمدتاً برون مرزی تیپ 65، پیشنهاد برگزاری یک مانور شهری را مطرح کردند تا هم نتیجه آموزش‌های جدید این تیپ مشخص شود و هم توانایی نیرو مخصوص‌های این تیپ که پس از پایان جنگ در هیچ رزمایشی شرکت نکرده بود، محک زده شود. لذا در سال 71، بنا بر تدابیر خود شهید صیاد شیرازی، چند نقطه در شهر تهران به عنوان اهداف این مانور تعیین شد و نیرو مخصوص‌های این تیپ موظف شدند تا بدون در اختیار داشتن هرگونه سلاحی، اهداف از پیش تعیین شده در تهران را در زمان مشخصی تسخیر کنند.

اهداف در نظر گرفته شده همچون برخی کلانتری‌ها، پاسگاه‌ها، تعدای از ادارات، بعضی از پادگان‌ها و حتی سازمان رادیو و تلویزیون آن زمان، که جزو اهداف از پیش تعیین شده بودند، به گونه‌ای انتخاب شده بودند که هم از حساسیت بالایی برخوردار بودند و هم در مواردی، ورود به آن‌ها غیر ممکن به نظر می‌رسید؛ این در حالی بود که در این مانور، نیروهای شهری موظف شده بودند که از این محل‌ها در برابر هر نیروی متخاصمی، در طول برگزاری مانور به شدت محافظت کنند که خوشبختانه نیرو مخصوص‌های تیپ 65 نوهد موفق شدند، اهداف از پیش تعیین شده را در مدت زمانی کمتر از زمان تعیین شده به تسخیر خود درآورند. یکی از نقاط قوت نیرو مخصوص‌های تیپ 65 در این مانور، آموزش ویژه‌ای بود که به همت شهید صیاد شیرازی و دیگر فرماندهان این تیپ، برای آن‌ها طراحی شده بود و این نیروهای مخصوص برای هرگونه نفوذ، از بین بردن و تسخیر اهداف خود در عملیات‌های برون م رزی، از آن بهره‌مند بودند؛ آموزش‌هاییکه طی آن، نیروهای مخصوص این تیپ، با لباس بومی هر منطقه و با لهجه و زبان خاص آن، در پوششی از نیروهای محلی به اهداف مورد نظر خود نزدیک شده و نفوذ کنند.

شما آن زمان در تیپ 65 بودید؟

امیر خسروی:‌ نه در آن زمان من در لشگر 23 تکاور بودم ولی از نحوه برگزاری این مانور اطلاع دارم؛ در این مانور حدود دو گردان از نیرومخصوص‌های ارتش حضور داشتند و قرار بود این مانور شهری در 2 ساعت اجرا شود که اولین هدف در کمتر از یک ساعت تسخیر شد و کل مانور هم در زمان مقرر هم انجام شد.

حتی در این میان، برخی از کماندوهای تیپ 65، برای نفوذ و تسخیر اهداف تعیین شده، از لباس‌ روحانیت، کارکنان آن سازمان و کارکنان زحمت کش شهرداری استفاده کنند، که در نوع خود ابتکارات جدیدی بود و خاطرات جالبی از این موارد وجود دارد. (با خنده)

البته برگزاری این مانور، علاوه بر روحیه مضاعفی که به نیروهای مخصوص تیپ 65 تزریق کرد، باعث شد تا بخشی از مشکلات دفاعی که اجازه داده بود تا نیروهای مخصوص ما با استفاده از آن‌ها به اهداف خود دست یابد، شناسایی و مرتفع شوند.

 گفتید که طراحی و پیشنهاد برگزاری این مانور با شهید صیاد بود، ایشان از نتیجه این مانور راضی بودند؟

امیر خسروی: البته که راضی بودند، من به یاد دارم در آن زمان و پس از برگزاری این مانور، فرماندهان نظامی کشور، علی رغم برخی بهانه‌تراشی‌های برخی از افراد، واکنش بسیاری خوبی به عملکرد نیرومخصوص‌های تیپ 65 نشان دادند و این مانور به فرماندهی فرمانده وقت تیپ، جناب سرهنگ فهیمی صالح انجام شد.

 در حال حاضر تیپ 65، برنامه‌ای برای استفاده از توانایی‌های پیشکسوتان این تیپ که سرمایه‌های ارزشمندی برای ارتش و نظام ما هستند، ندارد؟

امیر خسروی: به حمدالله ارتباط میان نسل جدید تیپ 65 با نسل قبل‌تر آن حفظ شده و سالانه دو بار اساتید پیشکسوت تیپ 65 کنار هم جمع می‌شوند؛ این محافل از یک‌سو باعث ارتقای روحیه نیروهای امروز تیپ و از سوی دیگر افزایش همدلی میان نسل قدیم و جدید را در پی دارد؛ حتی چند ماه پیش نیز در مسابقه چتر بازی نیروهای مسلح، پیشکسوتان قدیمی تیپ نیز حضور داشتند و در حاشیه این مسابقه، تعدادی از پیشکسوتان که شاید 10 تا 20 سال بود پرش با چتر را انجام نداده بودند، پریدند که صحنه‌ بسیار زیبایی بود.

 اما حرف پایانیِ هشتمین فرمانده کلاه سبزهای ارتش جمهوری اسلامی ایران...

امیر خسروی: خدا رحمت کند امام خمینی را؛ ایشان در زمانی که برخی‌ها در اوایل انقلاب، انحلال ارتش را زمزمه می‌کردند، فرمودند که ارتشی‌ها فرزندان همین انقلاب هستند و باید ارتش در جایگاه خودش بماند؛ ارتشی که در دوران 8 سال دفاع مقدس جانانه جنگید و جوانان بسیاری را نثار این انقلاب، نظام و کشور کرد و توانست سد محکمی در برابر ارابه جنگی عراق باشد.

از طرفی ما در طول سال‌های پس از انقلاب نیز شاهدیم که استکبار و کشورهای غربی با حمایت از کشور عراق در جنگ با ایران به دنبال براندازی این نظام بودند و با شکست در 8 سال جنگ، دنباله این هدف خود را با توسل به تحریم کشورمان پیگیری کردند و این روزها هم با ادبیاتی دیگر، از گزینه‌های رو میزشان دم می‌زنند. لذا آن‌ها مترصدند تا در هر زمان ممکن، نظام جمهوری اسلامی را با چالش مواجه کنند ولی امروز شاهدیم که آمریکا و اسرائیل علی‌رغم تمام بلوف‌هایی که از روی میز بودن تمام گزینه‌ها دم می‌زنند، ولی به هیچ وجه جرات و جسارت فکر حمله به ایران را نیز ندارند چراکه در زمان دفاع 8 ساله مقدس که نظام اسلامی ایران هم در ابتدای راه خود قرار داشت، نتیجه رویارویی با ایران اسلامی را تجربه کردند و با وجود حمایت تمام قد تسلیحاتی و سیاسی از عراق، شکست را تجربه کردند.


منبع: خبرگزاری تسنیم

گزارش مختصری از اقدامات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در هفته اول جنگ

گزارش مختصری از اقدامات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در هفته اول جنگ


ویژه نامه های هفته دفاع مقدس

ویژه نامه های  هفته دفاع مقدس




منبع:سایت راسخون

آواز،ترانه و سرود برای شهدا و دفاع مقدس(سایت طلائیه وارثان شهدا)

آواز،ترانه و سرود برای شهدا و دفاع مقدس(سایت طلائیه وارثان شهدا)


دیروز،امروز،فردا                                                       حامد زمانی                                                  3 مگابایت

پایداری                                                                 حامد زمانی                                                  13 مگابایت

گزینه های روی میز                                                 حامد زمانی                                                   1 مگابایت

دلتنگ                                                                  حامد زمانی                                                   5 مگابایت

مرگ بر آمریکا                                                         حامد زمانی                                                  11 مگابایت

امروز هنوز تموم نشده                                                  حامد زمانی                                                 4 مگابایت

 


 

یه هفته به عید                                                      محسن یگانه                                                   5 مگابایت

نشان از بی نشان ها                                              محسن یگانه                                                   5 مگابایت

 


 

وطن                                                                     سالار عقیلی                                                   2 مگابایت

وطنم ای شکوه پا برجا                                             سالار عقیلی                                                   3 مگابایت

 


 

مسیر بهشت                                                         مهدی مقدم                                                     2 مگابایت

شهید گمنام                                                          مهدی مقدم                                                     3 مگابایت

 


 

آشفته حالی                                                         علیرضا افتخاری                                                   1 مگابایت

عطش کاروان                                                        علیرضا افتخاری                                                    1 مگابایت

کجائید ای شهیدان خدایی                                       علیرضا افتخاری                                                   1 مگابایت

سفر کرده                                                             علیرضا افتخاری                                                    1 مگابایت

یادگار کودکی                                                         علیرضا افتخاری                                                   1 مگابایت

 


 

خدا حافظ ...                                                          محمد اصفهانی                                                   5 مگابایت

مرو ای دوست                                                        محمد اصفهانی                                                   7 مگابایت

راز سنگر های عشق                                              محمد اصفهانی                                                   2 مگابایت

تنگ غروب                                                             محمد اصفهانی                                                   6 مگابایت

 


 

شقایق                                                            احسان خواجه امیری                                                3 مگابایت

سلام آخر                                                         احسان خواجه امیری                                                5 مگابایت

شهید                                                              احسان خواجه امیری                                                2 مگابایت

شهید آب و آتش                                                احسان خواجه امیری                                                 2 مگابایت

 


 

دسته گلهای بی زبون                              فریدون آسرایی - خشایار اعتمادی                                          7 مگابایت

ستایش                                                               فریدون آسرایی                                                     2 مگابایت

نشانی                                                                     لهراسبی                                                       3 مگابایت

سنگر ساز بی سنگر                                                علیرضا والایی                                                    2 مگابایت

شهید گمنام                                                           مجید یحیایی                                                     3 مگابایت

شهید                                                           امیر فیاض-صادق شاهدی                                             3 مگابایت

شهید گمنام                                                          هادی خالقی                                                      3 مگابایت

مرز محکم                                                               نیما علامه                                                        12 مگابایت

 

شعر از خون                                                          پرویز پرستویی                                                    1 مگابایت

اشکم                                                                      مختاباد                                                          3 مگابایت

 


 

برادر                                                                    شهرام ناظری                                                     8 مگابایت

کاروان شهید                                                         شهرام ناظری                                                     5 مگابایت

شهید                                                                  شهرام ناظری                                                     7 مگابایت

کجائید ای شهیدان خدایی                                       شهرام ناظری                                                     3 مگابایت

 


 

آسمان                                                                 علیرضا عصار                                                      3 مگابایت

از حق نگذشتی                                                     علیرضا عصار                                                      3 مگابایت

این دوستان که دم از جنگ میزنند                              علیرضا عصار                                                      1 مگابایت

خواب                                                                   علیرضا عصار                                                      4 مگابایت

میان خاک                                                             علیرضا عصار                                                      4 مگابایت

روزها                                                                   علیرضا عصار                                                      2 مگابایت

صدای شیشه                                                        علیرضا عصار                                                      6 مگابایت

شهادت                                                                علیرضا عصار                                                      4 مگابایت

ارغوان                                                                  علیرضا عصار                                                      4 مگابایت

 


 

افتخار میهنی                                                        محمد گلریز                                                        1 مگابایت

صبح پیروزی                                                          محمد گلریز                                                        1 مگابایت

 


 

کاروان                                                                          -                                                               6 مگابایت

کجائید ای شهیدان خدایی                                               -                                                               3 مگابایت

اُحُد یاد دارید                                                                  -                                                               1 مگابایت

ای تشنه                                                                      -                                                               2 مگابایت

 


 

سرود "برخیزید ای شهیدان خدایی"                                                                                                   1 مگابایت

سرود "مفقودالاثر"                                                                                                                          6 مگابایت

 
 

 

 

 

دانلود 180 قطعه مداحی شهدایی   کلیک کنید                                                             

 

دانلود 40 قطعه نوای شهدا (شهیدان تورجی زاده،علمدار،حجت رحیمی و...)   کلیک کنید

 

 

 

 

دانلود9 قطعه مناجات خوانی  حاج صادق آهنگران    در مورد شهدا   ←  کلیک کنید

 

دانلود 5 قطعه مناجات خوانی حاج منصور ارضی    در مورد شهدا   ← کلیک کنید

 

دانلود 11 قطعه مناجات خوانی  حاج عبدالرضا هلالی    در مورد شهدا   ← کلیک کنید

 

دانلود 19 قطعه مناجات خوانی  مداحان مختلف(کریمی،میرداماد و...)    در مورد شهدا   ← کلیک کنید

 

 

دیدار با مقام معظم رهبری تنها خواسته جانباز مشهدی حاج رجب محمدزاده

دیدار با مقام معظم رهبری تنها خواسته جانباز مشهدی حاج رجب محمدزاده 


به گزارش فرهنگ نیوز ،  حاج رجب محمدزاده نانوای بسیجی که سال ۱۳۶۶ در منطقه حور عراق بر اثر اصابت خمپاره صورت خود را از دست داد و امروز با ۷۰ درصد جانبازی در هیاهوی شهر به فراموشی سپرده شده است تنها برای اینکه سیرت دارد اما صورت ندارد.

تسنیم -ساکن یکی از محلات پائین شهر مشهد است، منطقه ایثارگران، به‌راستی که نام زیبنده‌ای است، برای دیدنش لحظه شماری می‌کردم، مدت‌ها بود پیگیر گفت‌وگو با جانباز ۷۰ درصد مشهدی حاج رجب محمدزاده بودم و امروز همان روز است.

وارد منزل این جانباز که شدیم آقای محمدزاده و خانواده‌اش به استقبالمان آمدند، تصورش را هم نمی‌کردم، این‌همه رشادت و از خودگذشتگی را از کمتر کسی دیده‌ام، مردی ۷۴ ساله که ۲۴ بار صورتش را جراحی کرده است اما با تمام این اوصاف هنوز هم نمی‌تواند به‌درستی صحبت کند، غذا بخورد، نفس بکشد، ببیند، استشمام کند و... .

مردی با چهره‌ای درهم اما با قلبی پاک و ساده به استقبالمان آمد، تصورش برایم سخت بود، برای نخستین بار بود که جانبازی را با چنین چهره‌ای می‌دیدم، تا امروز هر وقت سخن از جانباز به میان می‌آمد ویلچر و دست و پای قطع‌شده به ذهنم خطور می‌کرد، هیچ‌گاه تصور نمی‌کردم جانبازی از ناحیه صورت آسیب دیده باشد.

حاج رجب سال ۶۴ به‌عنوان بسیجی، چهار مرحله به جبهه اعزام شده و آخرین باری که خاک جبهه را لمس کرده است، سال ۶۶ و در مکانی به‌نام ماهوت عراق بوده است، اینها را طوبی زرندی همسرش گفت و افزود: در آن لحظه چهار نفر در سنگر حضور داشتند، یک سرباز رفته بود تا از تانکر آب بیاورد، حاج آقا هم در حال شکستن یخ بوده و بقیه هم خواب بودند که خمپاره جلوی سنگر می‌خورد، دوستش می‌گفت: یک‌دفعه دیدم آقا رجب افتاد، تا آمدم از جایم بلند شوم و به او کمک کنم دیدم نمی‌توانم، یک دست و یک پایم قطع شده بود و دیگر هم‌سنگری‌هایش هم شهید شده بودند، آن جانباز نیز چند سال پیش بر اثر جراحاتش شهید شد، هیچ‌کس تصور نمی‌کرد حاج رجب زنده بماند.

حاج رجب با صدایی که به‌سختی و کمی نامفهوم شنیده می‌شد، لحظه مجروحیت خود را این‌گونه وصف کرد: زیاد یادم نیست، فقط اندازه یک ثانیه، در سنگر داشتم یخ می‌شکستم و دو نفر از هم‌رزمانم کنارم بودند، ناگهان نیروهای عراقی خمپاره زدند و بعد از اینکه احساس کردم خون زیادی از من می‌رود، بیهوش شدم. هم‌رزمانم فکر می‌کردند شهید شده‌ام، صورتم مانند یک تکه گوشت از بدنم جدا شده بود.

محمدرضا محمدزاده، فرزند بزرگ حاج رجب که تنها هشت سال پدرش را با صورت عادی‌اش دیده، اظهار کرد: دوم دبستان بودم، قبل از اینکه خبر جانباز شدن پدر را به ما بدهند، او نامه‌ای نوشته بود که مرخصی گرفته و به مشهد برمی‌گردد، ما هنوز از چیزی خبر نداشتیم تا اینکه یکی از هم‌رزمان پدرم من را در کوچه دید و پرسید: پدرت نیامده؟ من جواب دادم: نه، و او که باخبر از ماجرا بود، گفت: ان‌شاءالله خبرش می‌آید.

۲۴ بار عمل جراحی صورت در یک سال

بعد از آن بود که متوجه شدیم جانباز شده ولی نمی‌دانستیم از چه ناحیه‌ای، فکر می‌کردیم دست یا پایش قطع شده است، اما وقتی وارد بیمارستان فاطمة الزهرا(ع) تهران شدیم من و مادرم با صحنه‌ای مواجه شدیم که برایمان قابل درک نبود، پدرم را فقط از پشت سر توانستم تشخیص دهیم، ترکشی که به او خورده بود تمام صورتش را از بین برده بود، پدرم ۲۰ روز در بیمارستان تبریز بستری بود و ۱۸ ماه در بیمارستان فاطمة الزهرای تهران و در این مدت ما حتی یک بار هم صدای او را نشنیدیم.

وی عنوان کرد: صورت پدر باندپیچی بود و نمی‌توانست صحبت کند و تکلم او در این مدت تنها از طریق نوشتن بود، روزهای سختی بود، ۲۴ بار عمل روی صورت پدر انجام شد، صورت پدر بعد از اینکه مرخص شد و به منزل آمد مدام عفونت می‌کرد، شرایط سختی را گذراندیم خصوصاً مادرم روزهای سختی داشت، در هر یک از این عمل‌ها یک تکه پوست از دست، پا یا سرش جدا می‌کردند و به صورتش پیوند می‌زدند، از پوست سرش محاسنش را درست کردند، ولی استخوان دماغش جوش نخورد.

همسر محمدزاده از لحظه‌ای که برای نخستین بار همسرش را دید، گفت: بعد از اینکه باندهای صورتش را برداشتند دیدم فک بالای همسرم از بین رفته، صورتش صاف صاف شده بود و زبان کوچک ته گلویش به‌راحتی دیده می‌شد. یک چشمش هم به‌دلیل افتادگی نابینا شده بود و تنها چشم دیگرش آن هم از فاصله‌های نزدیک می‌بیند، بعد از دیدن آن صحنه از حال رفتم و در اتاق دیگری بستری شدم، آن‌قدر وضعیتش وخیم بود که در همان ابتدا وقتی متوجه میزان آسیب‌دیدگی همسرم می‌شوند، یک ملحفه سفید روی او می‌کشند، گوشه سالن رهایش می‌کنند تا تمام کند، ولی گویا یک پزشک جراح خارجی از کنارش رد می‌شود، وضعیت او را می‌بیند و می‌گوید: او را مداوا می‌کنم.

۲۸ سال است نتوانسته سر سفره با خانواده غذا بخورد

همسر محمدزاده از خوابی که زندگی‌اش را تغییر داد، گفت: خواب دیدم در پایین جایی شبیه به جبل‌النور کوه‌سنگی ایستاده‌ام، مقام معظم رهبری در بالای این کوه دستشان را دراز کرده‌اند و مرا به بالای بلندی آوردند، مادر شهیدی را که کنارمان ایستاده بود نشان دادند و گفتند: مقام شما با مقام این مادر شهید یکی است، گاهی با خود می‌گفتم کاش رجب قطع نخاع می‌شد ولی این اتفاق نمی‌افتاد، بچه‌ها نیز کوچک بودند، نمی‌توانستند با شرایط کنار بیایند.

دختر حاج رجب می‌گوید: آرزوی پدرم این است که بعد از ۲۶ سال لقمه نانی را در دهانش بگذارد و غذاهای خانگی بخورد به‌ویژه سالاد شیرازی که خیلی دوست دارد، پدرم تا یک سال فقط با سرنگ غذا می‌خورده است و الآن نیز با گذشت ۲۸ سال فقط مایعات می‌خورد، حتی پدر به‌خاطر اینکه اعضای خانواده در سختی نباشند جدا از دیگر اعضای خانواده غذا می‌خورد، همیشه آرزویم این بوده است که تمام اعضای خانواده سر یک سفره غذا بخوریم.

همسرم جلوی چشمانمان روزی چند بار شهید می‌شود

همسرش تصریح کرد: تمام هم‌سنگرهایش به شهادت رسیدند اما ۲۸ سال است که حاج رجب جلوی چشمانم روزی چند بار شهید می‌شود، خیلی سخت است، در خیابان همه او را به یک چشم دیگر نگاه می‌کنند، کمتر کسی باور می‌کند که حاج رجب جانباز باشد، اکثر مردم فکر می‌کنند بر اثر سوختگی و یا جذام صورتش به این شکل در آمده است. قبلاً در آپارتمان زندگی می‌کردیم اما به‌خاطر اینکه همسایه‌ها می‌ترسیدند مجبور شدیم جابه‌جا شویم، من که نمی‌توانم همسرم را در خانه زندانی کنم، او چهره‌اش را برای آزادی مردم ایران داده است، من نمی‌توانم آزادی‌اش را بگیرم.

پسرش افزود: پدرم را به‌خاطر عمل قلب باز در بیمارستان بستری کرده بودند، زمانی که حاج آقا عمل قلب باز در بیمارستان داشتند، در بخش آی‌سی‌یو مانیتورهایی برای ملاقات‌کنندگان جهت آگاهی از وضعیت بیمارشان نصب شده بود، وقتی برای ملاقات پدر به بیمارستان آمدیم، متوجه شدیم که مانیتور اتاق حاج آقا را قطع کرده‌اند، با پرس‌وجوهایی که کردم متوجه شدم مردم شکایت کرده و از تصویر پدرم ترسیده بودند، به همین دلیل مانیتور اتاقش را قطع کردند، این‌قدر رفت و آمد کردم تا پس از مدتی تصویر وصل شد ولی از دور پدرم را نشان می‌دادند، پرستاران بیمارستان داروهای پدر را نمی‌دادند و می‌گفتند: خودتان این کار را انجام دهید، برخورد مردم برای من خیلی سنگین بود، به آنها می‌گفتم: پدر من ترسناک نیست، او یک جانباز است مثل همه جانبازان دیگر... .

همسرش می‌گوید: طاقت شنیدن حرف‌های مردم را ندارم، وقتی بیرون می‌رویم و به حاج رجب توهینی می‌کنند، نمی‌توانم ساکت باشم، جوابشان را می‌دهم و در نهایت دعوایی اتفاق می‌افتد و ترس از این دعواها ما را خانه‌نشین کرده است، چند سال است با همسرم بیرون نرفته‌ام، رفتن یک روز خارج از شهر بر دلمان مانده است، بچه‌هایم بزرگ شده‌اند و امروز ۶ نوه دارم اما هنوز فرزندانم با پدرشان به تفریح نرفته‌اند و این خیلی سخت است.

حاج رجب جانباز ۷۰ درصد مشهدی هرچند صورت ندارد اما سیرت دارد، سیرتی که او را به درجه ایثارگری رسانده است به‌راستی که او ایثارگری را به حد اعلی رسانده است.

حاج رجب تنها جایی را که خیلی دوست دارد حرم امام رضا(ع) است، انگار عهد و پیمانی با امام رضا(ع) بسته است، که هر روز برای زیارت به حرم می‌رود، با همان کلمات شکسته‌ای که از دهانش بیرون می‌آید می‌گوید: می‌خواهم خدا از من راضی باشد، همین برایم اندازه تمام دنیا ارزش دارد، روزی هزار بار عذاب وجدان دارم که مردم با دیدن من اذیت و ناراحت می‌شوند و بچه‌ها می‌ترسند، این موضوع خیلی ناراحتم می‌کند.

نمی‌دانم شاید محمدزاده‌های زیادی در گوشه و کنار این شهر باشند که تمام زندگی و جوانی خود را برای دفاع از میهن و انقلاب و اسلام گذاشته‌اند و از خود گذشته‌اند و امروز حتی یادی از آنها نمی‌شود، کسانی که از خود گذشتند تا ما امروز بتوانیم زندگی خوبی داشته باشیم.

دیدار با مقام معظم رهبری تنها خواسته جانباز مشهد

پدرم تنها آرزویش دیدار با مقام معظم رهبری است، در حالی که بنیاد شهید هر سال خانواده شهدا و جانبازان و ایثارگران را به دیدار رهبر می‌برد اما دریغ از اینکه در این ۲۸ سال یک بار پدر من به دیدار مقام معظم رهبری رفته باشد، تمام تفریح پدر شده است رفتن به حرم آن هم بیشتر وقت‌ها تنهایی می‌رود، حتی راننده تاکسی‌ها نیز پدر را سوار نمی‌کنند، می‌گویند مسافران می‌ترسند.

حاج رجب محمدزاده که تنها آرزویش دیدار با مقام معظم رهبری بود چند روز گذشته در منزلش میزبان نماینده ولی فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور بود و علاوه بر دلجویی از این جانباز به وی وعده داده شد تا  نیمه شهریورماه در دیداری که جانبازان با مقام معظم رهبری دارند این جانباز بتواند بعد از ۲۸ سال به آرزوی خود برسد.

قطعاً از امروز حاج رجب محمدزاده برای شهریورماه و دیدار رهبر معظم انقلاب لحظه شماری می‌کند، عشق که باشد یک سال که سهل است کسانی هستند که ۲۸ سال با صبر و استقامت انتظار بکشند.