زندگینامه شهید سید حمید عزیزنژاد نیاکی
نام پدر: سیدعلیاصغر
نام مادر: عذرا
تاریخ تولد: 1342
تحصیلات: دیپلم
تاریخ شهادت: 1360/9/9
محل شهادت: بُستان
نحوهی شهادت: اصابت ترکش
یگان خدمتی: گروه چریکی نامنظم شهید چمران
محل دفن: تهران
سن: 18 سال
شهید سید حمید عزیزنژاد به سال 1342 در شهر ری به دنیا آمد و تحصیلات خود را تا سطح دیپلم ادامه داد. در طول تحصیل همیشه دانشآموز کوشا و موفق و دارای رتبه اول کلاس بود و در مسابقات علمی منطقه مقام اول را بدست میآورد. پس از دریافت مدرک دیپلم ریاضی و با توجه به استعداد سرشار و توان ادامه تحصیلات دانشگاهی، تصمیم به دفاع از مرزهای میهن اسلامی در مقابل دشمنان را گرفت و عنوان میکرد رفتن به جنگ و دفاع از میهن یک وظیفه ی شرعی و دینی است.
در تابستان سال 1360 در گروه جنگهای نامنظم شهید چمران ثبت نام کردند و پس از یک دوره 45 روزه به جبهه اعزام شدند. در طول دورهی آموزش با شور و شوق خاصی به اطرافیان میگفتند: « حضور در گروه شهید چمران مساوی با شهادت است و انتظار شهادت برای افراد گروه، 5 الی 6 ماه بیشتر طول نمیکشد.»
سید حمید عزیزنژاد مدت 6 ماه با گروه چریکی شهید چمران در مناطق جنگی جنوب به نبرد مشغول بودند که علیرغم مجروحیت حاضر به مرخصی نشدند و با مداوای نسبی در عملیات
« طریق القدس» که با رمز « یا حسین،فرماندهی» شرکت نمودند و وظیفه آر.پی.چی زن را به عهده داشتند، در منطقه بُستان جهت عملیات با گروهان خود حضور یافتند و پس از فتح « پل سابله» که یک پل استراتژیک بود.
در تاریخ 9/9/1360 به درجهی رفیع شهادت رسیدند. فرمانده عملیات با توجه به مجاهدت و ایثارگری سید حمید، لقب « فاتح پل سابله» را به ایشان دادند.
یاد و نامش جاودان باد
گوشه هایی از وصیت نامه شهید:
«من با چشمی باز و آگاهی کامل این راه را انتخاب کردم و دفاع از این خط امام را به عنوان وظیفه شرعی می دانم،من تصمیم گرفتم برای دفاع از اسلام به جبهه های جنگ بشتابم.جبهه هایی که به زودی پیروزی اسلام در آنها طلوع خواهدکرد.از پدر و مادر عزیزم طلب عفو و بخشش می کنم. از خدا برای ایشان طلب اجر می نمایم و از آنها میخواهم سایر برادران و خواهرانم را با رعایت کامل اصول دینی تربیت کنند تا نسل بعدی انقلاب،جوانان صد در صد مسلمان و انقلابی باشند.
زندگینامه شهید سید علی جبرئیل نیاکی
سال یکهزار و سیصدو چهل و چهار بود.خانواده جبرئیل چشم به راه فرزندی بودند:عشق و ارادت به خاندان عصمت و طهارت آنان را بر آن داشت تا نامی زیبایی برای کودکی که مهمان آنها خواهد بود انتخاب کنند.شوق و تشویش خاطر و احساس صادقانه، عاملی بود تا زودتر از تولد برای کودک نام انتخاب نمایند.نام علی را برگزیدند تا نشانه ای از عشق و ارادت به مولیالموحدین باشد.
علی دوران کودکی را با صفای باطن و حسن خلق پشت سر نهاد و همواره خوشهچین گفتار و کردار خداپسندانه اطرافیان بود. دوران ابتدائی و راهنمایی را در دبستان ولی عصر(عج)و مدرسه پستا آمل پشت سر نهاد و بعد وارد بازار کار شد.با فرا رسیدن ایام خدمت سربازی به جبههها اعزام گردید.تا اینکه پس از مدتی خدمت صادقانه و مجاهدت در کوههای کردستان در قله شهدا به خیل شهیدان پیوست.
شهید، آخرین باری که به مرخصی آمده بود به مادرش خبر داد:«دیگر برگشتی برایم نیست و به من الهام شده، خمپارهای در کنارم اصابت میکند و ترکش آن به سرم می خورد و به شهادت خواهم رسید.»
شهیدگمنام
زندگینامه سردارشهید سیّد حسین الهی نیاکی