ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
فتنهگران طلبکار بدانند رأفت اسلامی حد و اندازهای دارد
آیتالله قرهی در پاسخ به این سوال که چرایی فتنه به مبانی غلط فکری اصلاح طلبان بود یا امیال نفسانی آن را به این سو کشاند،گفت:آنچه که باعث خود بداخلاقیها میشود، عدم تفکر دینی است. اینها جدا تفکر حقیقی نسبت به این نظام مقدس نداشتند و صد در صد در راستای همین مساله به بداخلاقیها هم روی آوردند زیرا کسی که اعتقادی به یک نظام و یک ایده و روش نداشته باشد، طبیعی است که با هر نوع روشی ولو بداخلاقی با آن ایده مبارزه میکند.
وی با اشاره به اظهارات موسویخوئینی ها مبنی بر عدم اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه، اظهار داشت: وقتی خود اینها به عدم این مساله مُقِر هستند، دلالت بر عدم اعتقاد آنان به این نظام مقدس دارد و طبیعی است بعد از آن به هر طریقی که بشود از جمله دروغپراکنی، تقلب و دست در دست دشمن دادن، با نظام مبارزه کنند.
ماجرای آشنایی پروفسور حسابی با امام خمینی
وی به خاطرهای از زمان نمایندگی پروفسور حسابی در مجلس سنا اشاره کرد و گفت: پدرم برایم تعریف کردند هنگامیکه ایشان، سناتور بودند به شریف امامی گفته بودند علیه کنسرسیوم لایحهای بنویسیم. در مجلس شریف امامی به من گفتند که شاه به همه پیغام دادند که اگر پست، مقام، ویلا یا ... میخواهید بگیرید و علیه آمریکا صحبتی نکنید همه قبول کرده بودند. بنده به شریف امامی گفتم بیائید چون کاپیتولاسیون، عمومیتر است شما صحبت کنید و چون کنسرسیوم، فنیتر است بنده صحبت میکنم ایشان گفتند که شاه برای ما دو نفر که مخالفت کرده و پیشنهاد آنان را قبول نکردیم هم پیغام فرستادهاند و گفتند آنان قبول کردند که من نخست وزیر شوم و شما هم رئیس دانشگاه تهران یا وزیر فرهنگ شوید. بنده گفتم آقای شریف امامی، مردم به ما رای دادند که به آنان خدمت کنیم نه خیانت، و ایشان در را کوبیده و بیرون رفتند.
فرزند بنیانگذار فیزیک دانشگاهی در ایران ادامه داد: ایشان به هیئترئیسه اعلام کردند که من میخواهم علیه کاپیتولاسیون و کنسرسیوم صحبت کنم. بعد از چند روز اتومبیل ما در خیابان ولیعصر منفجر شد. در آن حادثه خواهرم دچار سوختگی شدید شد بینی مادرم و چهار دنده پدرم شکست.
حسابی گفت: ما در بیمارستان بستری شدیم و ایشان با دنده شکسته سخنان مربوط علیه لایحه کاپیتولاسیون را نوشتند و در روزی که باید نطق خود را ارائه میدادند شاگردان پدرم، ایشان را روی برانکارد قرار داده و به مجلس سنا بردند و ایشان نطق خود را به دکتر لسانی دادند که قرائت کنند. بعد از این واقعه، ایشان از مجلس اخراج شده و ما شش ماه به اصفهان تبعید شدیم.
منبع:فرهنگ نیوز
روایتی زیبا از امام علی (ع)
آیا حیات دنیا فقط به معنى زیست کردن بر روى زمین و در این نشأنه طبیعت
است؟ آیا این زندگى، مشترک میان جمیع مردم و پیمبران و امامان بوده است؟ یا
اینکه گاهی اوقات زندگی انسانی به معنى زیست کردن در سطح افق بهیمیّت و
سبعیّت و شیطنت است که اخلاق و صفات و کردار بهائم و سِباع و شیاطین می
باشد؟! راه سعادت در حیات دنیاست یا حیات آخرت که زندگى علیاست و زیست
کردن در سطح افق انسانیّت و کمال عقلانى و فطرى می باشد که راه و روش
انبیاء و مرسلین و امامان معصومین و اولیاء مقرّبین بارگاه لقاء خداوندى و
محرمان سرّ حریم کبریائى احدیّتِ اوست.
علامه آیة الله حاج سیّد
محمّد حسین حسینى طهرانى (قدس سره) در تفسیر آیاتی از سوره طه، در خصوص
سعادت در این زندگی مادی مواعظی دارند و می فرمایند: در این آیات مبارکه
خداى علىّ أعلى به پیغمبرش خطاب می کند: «وَ
لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ
زَهْرَة الْحَیاة الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ وَ رِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ
وَ أَبْقى، وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاة وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها لا
نَسْئَلُکَ رِزْقاً نَحْنُ نَرْزُقُکَ وَ الْعاقِبَة لِلتَّقْوى.» (سوره طه
آیات 131 و 132)
این آیات تمام برنامه زندگى انسان را در
مقابل انسان مى گذارد، و ملاک راه سعادت را از شقاوت جدا مى کند، و هدف
هر انسانى را نشان مى دهد؛ (هر انسانى که طالب مقام انسانیّت است) مى
گوید: «اى پیغمبر ما! چشمت را مینداز به این زر و زیور، مال و جاه و شوکت،
قدرت و ریاست هایى که ما به افراد بشر قسمت کرده ایم، اینها میزان کمال
نیست؛ اینها یک جلوه اى است از زندگىِ پست، از زندگى در صدر مظاهرِ احساسِ
حیوانى، نه در رتبه عقل و منطق انسانى؛ این جلوه هاى این حیات است.
ما
به اینها جلوه زدیم، زینت دادیم براى امتحان، که قلب ها و دل هاى ضعیف را
به سمت خود برباید، براى این جهت است؛ امّا روزىِ تو که از طرف پروردگار تو
مى رسد آن خیلى عالى است، خیلى مورد پسند و رضایت است، و آن رزقِ باقى
است، از این زر و زیورها نیست که روزى باشد و روز دیگر برود؛ آن رزق یک
معنى دیگر دارد.
امر کن اهل خود را به نماز و بر این امر پافشارى کن
و جدّیت کن! ما از تو طلب روزى نمى کنیم و از تو رزق نمى خواهیم؛ ما به
تو روزى مى دهیم و عاقبت براى تقوى و متّقین است.
یعنى آنچه را که
ما بر عهده شما گذارده ایم، همان مقام عبودیّت است، ما آن را از شما طلب
مى کنیم؛ امّا تحصیل روزى به عهده شما نیست، آن به عهده ماست، ما خداى شما
هستیم و ضامن روزى شما شدیم.
دنبال کسب و کار مى روید نه براى
تحصیل روزى، روزى مال خداست! براى اینکه افراد جامعه هر کس باید به کارى
مشغول باشد، و إعانت و کمک به دیگرى بکند. نجّار باید درهاى مردم را بسازد،
آهنگر بایستى که لوازم آهنى مردم را فراهم کند، طبیب باید به مریض ها
رسیدگى کند، عالِم باید احکام دینى مردم را بیان کند؛ نه اینکه اینها وسیله
ارتزاق باشد.
آن کاسبى که صبح دنبال کار مى رود و کار را وسیله
روزى مى داند و به آن اعتماد مى کند کار غلطى کرده، این باید برود
توکّلًا على الله! بگوید خدایا تو به من امر کردى که کارى کنم و کمکى به
برادران مؤمن خود کنم، مى کنم؛ روزى را هم تو مى رسانى. این یک حسابى است
و حساب اینکه انسان دنبال روزى برود و زحمت بکشد، یک حساب دیگرى است.
امیرالمؤمنین
علیه السّلام در «نهج البلاغة» می فرماید: «قسم به خدا که خدا روزى شما را
به عهده خود گرفته ولى عمل شما را به عهده خود نگرفته، عمل را بر عهده شما
گذاشته! ولى سوگند به پروردگار که مطلب عوض شده و در افکار و آراء شما
مطلب واژگون شده؛ آنچه خدا بر عهده خود گرفته کأنّه از شما طلب مى کند! و
آنچه از شما طلب مى کند کأنّه بر عهده خود گذاشته! روزى را بر عهده خود
گرفته، شما خیال مى کنید که از شما مى خواهد؛ عمل را بر عهده شما گذاشته،
شما تصوّر مى کنید که عمل را بر عهده خود گرفته و بدون عمل از شما راضى
مى شود؛ قضیّه چنین نیست!»
منبع:فرهنگ نیوز
مجموعه پوسترهای امام روح الله و محمدرضا شاه
باید به سبک زندگی اهمیت دهیم، اگر به معنویت و رستگاری معنوی اعتقادی هم نداشته باشیم، برای زندگی برخوردار از امنیت روانی و اخلاقی، باز پرداختن به سبک زندگی مهم است. این مسئله، مسئله اساسی و مهمی است.
مقام معظم رهبری، مهرماه 91، خراسان شمالی