حضرت زهرا(س) همراز جبرئیل
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، حضرت زهرا(س) همراز جبرئیل
من راجع به حضرت صدیقه(س) خودم را قاصر می دانم ذکری بکنم فقط اکتفا می کنم به یک روایت که در کافی شریف است و با سند معتبرنقل شده است; و آن روایت این است که حضرت صادق(ع) می فرماید:
«فاطمه(س) بعد از پدرش هفتاد و پنج روز زنده بودند، در این دنیا بودند و حزن و شدت بر ایشان غلبه داشت; و جبرئیل امین می آمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض می کرد و مسایلی ازآینده نقل می کرد.» ظاهر روایت این است که در این هفتاد و پنج روز مراوده ای بوده است; یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است... البته آن وحی به معنای آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم....
در هر صورت، من این شرافت و فضیلت را از همه فضایلی که برای حضرت زهرا ذکر کرده اند: با این که آنها هم فضایل بزرگی است این فضیلت را من بالاتر از همه می دانم که برای غیرانبیاعلیهم السلام آن هم نه همه انبیا، برای طبقه بالای انبیا وبعضی اولیایی که در ربته آنهاست، برای کسی دیگر حاصل نشده.(امام خمینی، 11/12/64)
امام خمینی(ره) عاشق خدا بود وشیدای حق. دلداده رسالت بود و جرعه نوش کوثر ولایت. یاد و نام مادرش زهرای اطهر برایش دل انگیز بود و شورآفرین. تقدیر نیزاین دوستداری و جذبه ولایی را زیبا و نیک به هم پیوند داد ومیلاد فرزند را قرین تجلی نور فاطمی در بیستم جمادی الثانی قرار داد. کتاب «مصباح الهدایه الی الخلافه والولایه »، پرتوی از شیدایی و مهر ولایی اوست و سخنان فوق جلوه شکوهمندی از مهرو معرفت مقام فاطمی.
امام(ره) با نقل روایتی معتبر از اصول کافی به عظمت معنوی فاطمه(س) که همان محدثه بودن است اشاره می کند و آن رامهمترین فضیلت بانوی نمونه اسلام می شمارد. فضیلتی که جز برای طبقه اول انبیاء برای دیگری حاصل نشده است. گفتگو با جبرئیل به مدت هفتاد و پنج روز و سخن گفتن با فرشتگان که به خاطرمکرمت و عظمت فاطمی به حضورش می شتافتند. امام صادق(ع) در پاسخ فردی که می پرسد: محدث چیست؟ می فرماید: «یاتیه ملک فینکت فی قلبه کیت و کیت ».
محدثه کسی است که فرشته به سویش می آید و به قلب او لطایف ونکات آسمانی را یاد آور می شود.
امام باقر(ع) می فرماید: محدث کسی است که فرشته را نمی بیند;اما سخن او را در بیداری می شنود.
وجود فردی که محدث و گوش فرادهنده به حدیث فرشتگان باشد، مورداتفاق تمامی دانشمندان شیعه و سنی است. و از اختصاصات شیعه شمرده نمی شود. مرحوم علامه امینی در بحث «المحدث فی الاسلام »نصوص فراوانی از اهل سنت ذکر می کند که وجود محدث راپذیرفته اند و بر افرادی تطبیق کرده اند.
البته شیعه موارد تطبیقی آن را قبول نکرده، مصادیق و جلوه های آن را در عترت پیامبر(ص) و ائمه معصومین علیهم السلام می داند;ولی متون مزبور بیانگر این است که شیعه در مساله وجود محدث در اسلام تنها نیست و دیگر فرق اسلامی نیز آن را پذیرفته اند. ازطرفی، پذیرفتن وجود انسانهایی مورد خطاب فرشتگان به معنای نبوت و پیامبری نیست. حمران ابن اعین می گوید: امام باقر(ع) به من فرمود که علی(ع) محدث بود. من آن را برای یاران خویش نقل کردم. آنان پرسیدند:
چه کسی با او گفتگو می کرد؟ پاسخی نداشتم. به سوی امام باقر(ع)
برگشتم و پرسش را به وی عرضه داشتم.
حضرت فرمود: فرشته با او سخن می گفت. گفتم منظورتان این است که پیامبر بود؟
حضرت دست خود را حرکت داد و فرمود: خیر، آنان همانند کسانی اندکه همراه حضرت سلیمان و حضرت موسی بودند و یا مثل ذوالقرنین شمرده می شوند.
امام صادق(ع) نیز در پاسخ به این پرسش می فرماید: خیر، پیامبرنیستند. آنها از علمایند، همانند ذوالقرنین در علم خویش.
در اصول کافی، در باب فرق بین رسول و نبی و محدث، نیز به این مطلب تصریح شده است. امام باقر و امام صادق علیهما السلام پس ازبیان اینکه امام «محدث » و مورد گفتگو و خطاب فرشتگان است،می فرماید:
«لقد ختم الله بکتابکم و ختم بنبیکم الانبیاء.» با قرآن کتابهای آسمانی پایان یافت و با حضرت محمد(ص) پیامبری به آخررسید.
بدین ترتیب، «محدث » هرگز به معنای نبوت و پیامبری نیست.
دراین راستا امام خمینی(ره) می فرماید: البته آن وحی به معنای آوردن احکام، تمام شد به رفتن رسول اکرم(ص).
در باره حضرت صدیقه در روایات، دو جهت گفتگو مطرح شده است:
یکی گفتگو با فرشتگان و دیگری حضور جبرئیل نزد آن حضرت.
حضرت امام صادق(ع) می فرماید: «فاطمه بنت رسول الله(ص) کانت محدثه و لم تکن نبیه » فاطمه دختر رسول خدا، محدثه بود نه پیامبر.
سپس در ادامه توضیح می دهد که فاطمه را از این جهت محدثه نامیده اند که فرشتگان از آسمان بر او نازل می شدند و همان گونه که با مریم دختر عمران گفتگو داشتند، با او چنین سخن می گفتند:
«یافاطمه، خدای متعال تو را پاک گردانید و از میان تمام زنان عالم برگزید.» شبی حضرت صدیقه(س) به فرشتگان فرمود: آیا آن زن که از جمیع زنان عالم برتر است، مریم دختر عمران نیست؟
جواب دادند: نه، مریم فقط سیده زنان عالم در زمان خویش بود;ولی خدای تعالی تو را بزرگ بانوان جهان در تمام زمانها ازاولین و آخرین قرار داده است. روایتی که امام خمینی از آن یادکرده، چنین است:
«ان فاطمه مکثت بعد رسول الله خمسه و سبعین یوما و قدکان دخلها حزن شدید علی ابیها و کان جبرئل یاتیها فیحسن و یخبرهابما یکون بعدها فی ذریتها و کان علی یکتب ذالک فهذا مصحف فاطمه.» فاطمه بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) بیش از هفتاد وپنج روز زنده نماند. داغ پدر اندوهی سخت بر قلبش وارد ساخته بود; به این جهت جبرئیل پی در پی به حضورش می آمد و او را درعزای پدر تسلیت می گفت.خاطر غمین زهرا را تسلی می بخشید و ازمقام و منزلت پدرش، حوادثی که بعد از رحلت او بر فرزندانش وارد می گردید، خبر می داد. امیرمومنان(ع) آنچه جبرئیل می گفت به رشته تحریر در می آورد. مجموع این سخنان «مصحف فاطمه » را شکل می دهد.
این جهت نیز به شان و منزلت نبوت ارتباط ندارد; زیرا در قرآن کریم از حضرت مریم و سخن گفتن جبرئیل با او یاد می کند. بااینکه آن حضرت پیامبر نبود. امام خمینی در این زمینه می نویسد:
در قرآن کریم آیاتی هست که دلالت می کند بر آنکه اشخاصی که پیغمبر نبودند، ملائکه; بلکه جبرئیل را دیدند و با او سخن گفتند. ما نمونه ای از آن را اینجا یاد می کنیم: (اذ قالت الملائکه یا مریم ان الله اصطفیک و طهرک واصطفیک علی نساءالعالمین) (سوره آل عمران، آیه 42) یعنی چون ملائکه گفتند به مریم که خدا تو را برگزیده و پاکیزه کرده و فضیلت داد برزنهای جهان، پس از آن خدای تعالی حکایت مریم را نقل می کند از«آیه 44» بسیاری از حالات عیسی مسیح و معجرات او را ملائکه برای مریم نقل می کند و از غیب به او اخبار می دهند; و در سوره مریم (آیه 17) می گوید: (فارسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشراسویا); و قضیه مراوده ملائکه و جبرئیل با مریم در بسیاری ازآیات قرآن مذکور است و خبرهایی که از غیب به او دادند، خداوندنقل می کند.
آمدن جبرئیل نزد حضرت صدیقه از عظمت و تعالی روحی و اوج معنوی آن بزرگوار حکایت می کند; زیرا در باره کیفیت ایجاد رابطه جبرئیل و فرشتگان با انسان دو نظریه است. نظریه ای که فلاسفه برآن تاکید دارند، این است که می گویند: انسان تا در طبیعت وماده است، در حجاب است و نمی تواند به ملا اعلی دست یابد. همین که خود را از معاصی و لذات و تعلقات نفسانی آزاد ساخت، نورمعرفت و ایمان به خدا و ملکوت اعلی در قلبش تجلی می کند.
این نور در بالاترین مرتبه خویش همان جوهر قدسی است که دراصطلاح فلاسفه عقل فعال و در زبان شریعت نبوی روح قدسی نامیده می شود. با ظهور این نور، آنچه در آسمانها و زمینهاست برایش روشن می گردد. و حقایق اشیا را می بیند، همان گونه که نور مادی را در صورتی که حجاب نباشد مشاهده می کند. در این زمینه به آیاتی نیز استشهاد شده است; برای نمونه خداوند می فرماید:
(و طبع علی قلوبهم فهم لایفقهون) بر دلهای آنها مهر زده شده،پس آنان چیزی نمی فهمند.
(بل ران علی قلوبهم ماکانوا یکسبون) گناهانی که انجام دادندبر دلهای آنان غلبه کرده است.
پس از آنکه فرد از این حجابها دور شد، باطن او معراج معنوی خویش را آغاز می کند; سر ملکوت بر او آشکار شده، آیات بزرگ خداوند را مشاهده می کند. چنانکه خداوند می فرماید:
(لقد رای من آیات ربه الکبری) سپس همین روح قدسی در روح بشری و دنیایی اش تاثیر می نهد. و حقایقی که شهود کرده، در حواس ظاهری مانند بینایی و شنوایی متمثل آشکار می سازد. بدین ترتیب،شخص حقایق ملکوتی را، که در آن عالم حقیقی خارجی و مشخص است،به صورت محسوس مشاهده می کند.
بر اساس این نظریه، تکامل و عروج معنوی و روحی انسان سبب ارتباط با حقایق ملکوت می شود.
نظریه دوم این است که روح ولی یا پیامبر سبب نزول فرشتگان نیست، بلکه خداوند فرشته را مامور می کند در پیشگاه ولی خداقرار بگیرد و مسایل را بازگوید. ظواهر ادله نیز بر درستی این نظر گواهی می دهد. بر اساس این نظریه، تا ظرفیت معنوی و تناسب روحی کامل بین ولی الهی و فرشته نباشد، این نزول ممکن نخواهدشد. قرآن کریم در این زمینه می فرماید:
(الله اعلم حیث یجعل رسالته) (انعام، 124) خداوند آگاه تر است که پیامبری و رسالت خویش را در کدامین جایگاه قرار دهد.
در شان نزول این آیه می خوانیم که: ولید ابن مغیره می گفت: چون ثروتمند هستم و سن بیشتری دارم، باید بر من وحی نازل شود.
خداوند متعال می فرماید: شایستگی ها را خداوند می داند. برای این در آیه دیگر صبر و یقین را عامل وصول به مقام امامت معرفی می نماید و می فرماید:
(و جعلنا منهم ائمه یهدون بامرنا لما صبروا و کانو بآیاتنایوقنون) (سجده، 34) از آنان پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می کنند; و این بدان سبب است که آنان صبر پیشه کردندو به آیات ما یقین داشتند.
امام خمینی(ره) در این زمینه می فرماید: مساله آمدن جبرئیل برای کسی یک مساله ساده نیست. خیال نشود که جبرئیل برای هرکسی می آید و امکان دارد بیاید. این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل می خواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است. چه ما قابل بشویم به این که قضیه تنزیل، تنزل جبرئیل، به واسطه روح اعظم خود این ولی است یا پیغمبر است، اوتنزیل می دهد او را و وارد می کند تا مرتبه پایین یا بگوییم که خیر، حق تعالی او را مامور می کند که برو و این مسایل را بگو.
چه آن قسم بگوییم که بعضی اهل نظر می گویند. و چه این قسم بگوییم که بعض از اهل ظاهر می گویند تا تناسب ما بین روح این کسی که جبرئیل می آید پیش او و بین جبرئیل که روح اعظم است نباشد امکان ندارد این معنا... . این فضیلت را من بالاتر ازهمه می دانم که برای غیر انبیاعلیهم السلام آن هم نه همه انبیابرای طبقه بالای ابیناعلیهم السلام و بعضی از اولیایی که دررتبه آنها هست، برای کسی دیگر حاصل نشده.
امید آنکه پرتوی از فیض کوثر قرآن صدیقه طاهره دل و جانمان راروشن سازد و با شناخت هرچه بیشتر آن بانو، گلواژه های تقوا وایمان را در اجتماع خویش متجلی سازیم.
منبع: سایت حوزه نت
تولد آسمانی و استثنایی حضرت فاطمه سلام الله علیها
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، «تحلیل جامع تولد آسمانی و استثنایی حضرت فاطمه سلام الله علیها»
نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
*******
از آنجایی که بیستم جمادی الثانی مقارن با میلاد خجسته ام حضرت زهرا «سلام الله علیها» است، فرصت و توفیق برای همه ارادتمندان آن حضرت است که برای بالابردن سطح معرفت و شناخت خود به تأمل در ویژگی های استثنایی و معجزه آسای تولد آسمانی و ملکوتی بانوی آسمانی بپردازند.
ازهمین رو و از باب «مالایدک کله لایترک کله» در این یادداشت چند ویژگی استثنایی مختص و مربوط به تولد حضرت زهرا «سلام الله علیها» مورد تحلیل قرار می گیرد؛
*******
1- «بارداری استثنایی حضرت خدیجه سلام الله علیها»
نخستین ویژگی که تولد حضرت زهرا «سلام الله علیها» را به یک استثناء تبدیل کرد و شبیه و نظیر تولد حضرت یحیای نمود، بشارت به رسول الله «صلی الله علیه وآله و سلم» در شب معراج به بارداری حضرت خدیجه به دختری بنام حضرت فاطمه «سلام الله علیها» است همانند بشارت به حضرت ذکریا به تولد حضرت یحیی است چرا که:
حضرت خدیجه در سنی به حضرت فاطمه سلام الله علیها باردار شد که بطور طبیعی امکان بارداری زنان در این سن امکان پذیر نیست چرا که بر پایه بعضی از گزارشات حضرت خدیجه در سن 60 سالگی بودند چرا که در کتاب شریف کافی، ج1 ص447 از امام باقر علیه السلام روایت شده است: ((وُلِدَت فاطمةُ بنت محمد بعد مبعث رسول الله بخمس سنین وتوفیت ولها ثمان عشرة سنة و خمسة و سبعون یوماً))
این درحالی است اصولا زنان در این سن یائسه هستند و باردار نمی شوند و به همین دلیل بوده است که ((عاصم بن وائل)) در مسجدالحرام خطاب به رسول الله صلی الله علیه وآله می گفت: ((ابتر)) و مقطوع النسل(الطوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۱۰، ص۴۱۸.))
ولی می بینیم همانگونه که خداوند متعال به زکریای پیامبر و همسرش در سن کهنسالی بشارت بچه دار شدن فرزند پسر بنام حضرت یحیی داد که در ایه (39\40\41) سوره آل عمران آمده است:
((فَنادَتْهُ المَلائِکَةُ وَهُوَ قائِمٌ یُصَلّى فِى المِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیى مُصَدِّقاً بِکَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَسَیِّداً وَحَصُوراً وَنَبِیّاً مِنَ الصّالِحِینَ * قالَ رَبِّ أَنَّى یَکُونُ لِى غُلامٌ وَقَدْ بَلَغَنِىَ الکِبَرُ وَامْرَأَتِی عاقِرٌ قالَ کَذلِکَ اللَّهُ یَفْعَلُ ما یَشاءُ* قالَ رَبِّ اجْعَلْ لِی آیَةً قالَ آیَتُکَ أَلّا تُکَلِّمَ النّاسَ ثَلاثَةَ أَیّامٍ إِلّا رَمْزاً وَاذکُرْ رَبَّکَ کَثِیرا وَسَبِّحْ بِالعَشِىِّ وَالإِبْکارِ؛
سپس فرشتگان زکریا را که در محراب عبادت به نماز ایستاده بود، ندا کردند که خداوند تو را به ولادت یحیى مژده مى دهد، چه اینکه او نبوت عیسى را تصدیق مى کند و خود فردى پیشوا وپارسا و پیامبرى از شایستگان است، عرضه داشت: پروردگارا، چگونه من صاحب فرزندى شوم در صورتى که پیر و سالخورده گشته ام و همسرم نیز نازاست: گفت: چنین است کار خدا، هر عملى را بخواهد انجام مىدهد. عرض کرد: پروردگارا، برایم نشانه اى مقرر فرما، فرمود: نشانه ات این است که مدت سه روز با مردم جز به اشاره سخن نگویى، و پروردگار خویش را صبح و شام بسیار ذکر و تسبیح بنما.))
حضرت خدیجه نیز صاحب چنین کرامتی شد و در سن 60 سالگی نه تنها به حضرت زهرا سلام الله علیها باردار شد، بلکه همانند حضرت یحیی پیش از تولد حضرت فاطمه(س)، خداوند در معراج بشارت تولد ایشان را به نبی خاتم داده و فرموده بود: «یَا مُحَمَّد! إِنَّ اللَّهَ تَعَالَی یُبَشِّرُکَ بِفَاطِمَةَ مِنْ خَدِیجَةَ بِنْتِ خُوَیْلِدٍ...»؛ ای پیامبر! خداوند [ولادت] فاطمه را از خدیجه دختر خویلد به تو بشارت میدهد. (بحارالانوار ، ج8، ص151)
*******
2- «دوره بارداری استثنایی حضرت خدیجه سلام الله علیها»
دومین ویژگی استثنایی میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها دوره بارداری حضرت خدیجه به آن حضرت است که جز با کرامت نمی توان این دوره را تفسیر نمود، به این معنا همانگونه که دوره نوزادی حضرت مسیح سلام الله علیه یک امر استثنایی همراه با کرامت بود که در گهواره لب به سخن گشوده و می فرمود: ((قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکِتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا «آیه 30سوره مریم»(عیسى به سخن آمد و) گفت: منم بندهى خدا، او به من کتاب (آسمانى) داده و مرا پیامبر قرار داده است))
حضرت زهرا «سلام الله علیها» نیز در حالی که در رحم مادرش حضرت خدیجه بود صاحب چنین کرامتی بود چرا که در ضمن حدیثى طولانى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود:
«روزى رسول خدا وارد منزل شد و شنید که خدیجه با کسى صحبت مى کند، به او فرمود: اى خدیجه، چه کسى با تو صحبت مى کرد؟ گفت: کودکى که در شکم دارم با من سخن مى گوید و با من انس مى گیرد، فرمود: این جبرئیل است که به من بشارت مى دهد که او دختر است، آفریده اى پاک و خوش قدم و با یمن و برکت است، بزودى خداوند متعال نسل مرا از او و از نسل او امامان را در بین امت قرار خواهد داد»((بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 16، ص 80.))
و همچنین شیخ عزالدین عبدالسلام شافعى گوید: ((هنگامى که خدیجه به فاطمه حامله شد، در شکم وى با او صحبت مى کرد، او این جریان را از پیامبر خدا پنهان مى داشت، روزى حضرت بر او وارد شد و دید بدون اینکه در خانه کسى باشد خدیجه صحبت مى کند، پرسید با چه کسى صحبت مى کردى؟ پاسخ داد با کودکى که در شکم دارم، او با من صحبت مى کند، حضرت فرمود: اى خدیجه تو را بشارت مى دهم، این دخترى است که خداوند او را مادر یازده جانشین من قرار داده است که بعد از من و بعد از پدرشان مى آیند.: . احقاق الحق، ج 10،ص 12)).
*******
3- «مصداق کوثر بون حضرت زهرا سلام الله علیها»
سومین خصوصیت استثنائی میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها آنست که پس از تولد آن حضرت سوره کوثر نا زل شده وحق تعالی لقب ونام((کوثر)) به حضرت داده است، چراکه:
((کوثر)) بر حسب لغت به معنای «خیر کثیر» است؛ یعنی موجودی که منشأ خیرات فراوان و منبع برکات بیشمار است. منتها مصداقاً به حقایق متعدّدی در تفاسیر اشاره شده است. از آن جمله: نبوّت، قرآن، شفاعت، علم، نهری در بهشت و ذریّه و نسل کثیر ولی به دودلیل مصداق اتم واکمل وبارز کوثر وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها است برای اینکه:
اولا؛ شان نزول آیه بهترین شاهد و قرینه است بر اینکه مصداق کوثر حضرت فاطمه سلام الله علیها است چرا که مفسّران از إبن عباس نقل کردهاند، سوره کوثر درباره سخن "عاص بن وائل سهمی" نازل شده و این موقعی بود که دید رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از مسجدالحرام بیرون میآید. پس در نزدیکی باب بنیسهم با حضرت ملاقات و گفتگو کرد، در حالی که عدّهای از بزرگان قریش در مسجد نشسته بودند، پس چون عاص بن وائل داخلشد، گفتند: با کی صحبت می کردی؟ گفت: با این ابتر، و این بعد از فوت عبداللّه فرزند رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بود. رسم و عادت عرب جاهلی این بود کسی را که پسر نداشت، ابتر می نامیدند، پس قریش در موقع مرگ عبداللّه او را ابتر و صنبور (شخصی که برادر و فرزندی نداشته باشد) نامیدند. (مجمع البیان، طبرسی، مترجمان، ج ۲۷، ص ۳۱۰ ـ ۳۱۱).
سوره کوثر ناظر به این واقعه نازل شده است. خداوند در این سوره پیامبر را صاحب کوثر(خیر و یا نسل کثیر) توصیف نموده است. و چنانکه مسلم است نسل پیامبر (صلّی الله علیه و آله) از دخترشان حضرت فاطمه (سلام الله علیها) استمرار و گسترش یافته است.
از همین رو«فخر رازى» در تفسیر کبیر در ضمن تفسیرهاى مختلف «کوثر» مى گوید: «قول سوم این است که: این سوره به عنوان ردّ بر کسانى نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) خرده مى گرفتند، بنابراین معنى سوره این است که: خداوند به او نسلى مى دهد که در طول زمان باقى مى ماند، ببین چه اندازه از اهل بیت را شهید کردند در عین حال جهان مملو از آنها است، این در حالى است که از «بنى امیه» (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکرى در دنیا باقى نمانده، سپس بنگر و ببین چقدر از علماى بزرگ در میان آنها است، مانند: باقر، صادق، رضا و نفس زکیه:صادق، رضا و نفس زکیه: تفسیر«فخر رازى»، جلد 32، صفحه 124.))
ثانیا: همانگونه که مفسر کبیر علامه طباطبایی در تفسیر المیزان فرمودند: ((اینکه در آخر سوره فرمود:"إِنَّ شانِئَک هُوَ الْأَبْتَرُ" با در نظر گرفتن اینکه کلمه "ابتر" در ظاهر به معنای اجاق کور است، و نیز با در نظر گرفتن اینکه جمله مذکور از باب قصر قلب است، چنین به دست می آید که منظور از کوثر، تنها و تنها کثرت ذریه ای است که خدای تعالی به آن جناب ارزانی داشته، (و برکتی است که در نسل آن جناب قرار داده)، و یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت ذریه، چیزی که هست کثرت ذریه یکی از مصادیق خیر کثیر است، و اگر مراد مساله ذریه به استقلال و یا به طور ضمنی نبود، آوردن کلمه " انّ" در جمله " إِنَّ شانِئَک هُوَ الْأَبْتَرُ" فایده ای نداشت، زیرا کلمه "انّ" علاوه بر تحقیق، تعلیل را هم می رساند و معنا ندارد، بفرماید ما به تو حوض دادیم، چون که بدگوی تو اجاق کور است و یا بی خبر است:المیزان فى تفسیر القرآن، ج 20،ص 371.))
*******
4- «اسم با مسمای حضرت زهرا سلام الله علیها»
چهارمین خصوصیت حضرت زهر ا سلام الله علیها که وی را سر آمد همه زنان و میلادش را به استثنا تبدیل نمود نام بامسمایی «فاطمه» است، که رسو ل الله صلی الله علیه وآله و سلم پس از تولد بر این نوزاد آسمانی نهادند، چرا که در روایات حکمت و رازها و علت زیادی را برای نام مبارک و مقدس «فاطمه» ذکر شده است برای آشنایی و معرفت بیشتر نسبت به اسرار این نام مقدس برخی از این حکمت هارا در اینجا می آوریم؛
اول- «بریدگى از آتش جهنم»
در برخی از روایات، حکمت نامگذارى آن حضرت به «فاطمه» دورى او و شیعیان و محبین او از آتش و عذاب جهنم بیان شده که روشنگر جایگاه بلند او نزد حق، و برکت پیروى از او و آثار محبت و ارادت به اوست، ضمن این که اشاره و تلمیح لطیفى است به مقام«شفاعت» آن بانوى بزرگ در قیامت.
از همین رو امام صادق فرمود: ((قال رسول الله صلى الله علیه و آله لعلى علیه السلام: «هل تدرى لم سمیت فاطمه؟ قال على علیه السلام لم سمیت فاطمة یا رسول الله؟ قال: لانها فطمت هى و شیعتها من النار.» (مجمع الزوائد،ج8،ص51) :رسول گرامى اسلام به حضرت على علیه السلام فرمود: آیا مىدانى براى چه فاطمه علیها السلام به این نام نامیده شد؟ حضرت على علیه السلام فرمود: براى چه؟ پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: براى آن که او و شیعیانش از آتش (جهنم) منع شدند.)
دوم- «بریدگی از شر و بدی ها»
بطور کلی شر و خیر دو امر متقابل و متضادند کسی که از شر بریده و منفصل باشد و شر و بدی در او راه نداشته باشد خیر و حسن مطلق است، و چنین حسن خدادی کاشف از طهارت و قداست ظاهر و باطن او خواهد بود، اسم مبارک «فاطمه» مشتق از مصدر «فطم » است که در لغت عرب به معناى بریدن، قطع کردن و جداشدن است. لفظ فاطمه از جهت هیئت به صورت صیغه «فاعل » است، ولى داراى معناى مفعولى است و به معناى بریده و جدا شده مى باشد.(لسان العرب،ج 10،ص 289)
پیامبر گرامی از این جهت نام فاطمه را بر نوزاد متولد شده نهادند تا به امت اسلامی این پیام را منتقل کنند که با شخصیتی روبرو خواهند بود که از چنین طهارت و قداستی برخوردارند.
از همین روست یونس بن ظبیان نقل مى کند: امام صادق علیه السلام پس از شمارش اسامى حضرت فاطمه علیها السلام، فرمود:
«اتدرى اى شى ء تفسیر فاطمه؟ قلت: اخبرنى یا سیدى. قال: فطمت من الشر» (.بحار الانوار، ج 43، باب2) یونس! آیا مى دانى تفسیر فاطمه چیست؟ گفتم: مرا از آن آگاه سازید. فرمود: دورى از شر و بدى))
سوم- «ناتوانی ازدرک مرتبه فاطمه سلام الله علیها»
سومین حکمت مسمی شدن حضرت به اسم مبارک و مقدس «فاطمه» اشاره به ناتوانی معرفت بشر نسبت به مرتبه ملکوتی حضرت فاطمه است، و پیامبر با این اسم گذاری می خواستند این پیام را به ما منتقل نمایند که معرفت به مرتبه ملکوتی حضرت فاطمه فراتر از استعداد و درک بشری است.
از همین روست که امام صادق علیه السلام فرمود:
«و انما سمیت فاطمة لان الخلق فطمواعن معرفتها»(فاطمة من المهد الى اللحد.) ;همانا فاطمه نامیده شد، چون خلق از معرفت و شناخت (عظمت و شخصیت و مراتب وجودى) او دورند))
به دلیل داشتن چنین مرتبه ملکوتی و عظمت معنوی و قدسی و سخت بودن از معرفت به مرتبه ملکوتی آن حضرت است که امام صادق علیه السلام در تفسیر سوره قدر فرمودند: (إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ): اللَّیلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَک لَیلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّیتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا:منظور از «لیله»در سورة قدر،فاطمه و منظور از قدر،الله است، پس هر کسی فاطمه را شناخت، آن گونه که سزاوار شناختن است، به درستی که شب قدر را درک کرده است و غیر از این نیست که فاطمه، فاطمه نامیده شد، به خاطر اینکه خلق از شناخت و معرفت او بریده شده اند:بحارالانوار،ج43،ص65)).
حضرت زهرا سلام اللهعلیها سرمشقی برای زن ایرانی
حضرت آیتالله خامنهای: «حضرت زهرا سلام اللهعلیها سرمشقی است برای زن ایرانی که میخواهد علیرغم تمام بدآموزیها، موجودی دنبالهرو ایشان، یعنی دیندار، طیب و طاهر، شجاع، مبارز و وفادار باشد و در عین حال در میدانهای دشوار زندگی با تمام وجود سرمایهگذاری کند.» ۶۳/۱۱/۱۲
بانویی که زیارتش بهشت را برای پیروانش ضمانت میکند
به گزارش گروه سایر رسانههای دفاعپرس، امروز دهم ربیع الثانی سالروز رحلت جانسوز کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س) است. فضائل بی شمار حضرت فاطمه معصومه (س) و بندگی خالصانه وی به درگاه الهی، عشق روز افزون دلدادگان حرم اهل بیت (ع) را مشتعل ساخته و راه را برای زیارت همراه با معرفت آن بانوی مکرمه میگشاید و آنان را به شناخت بیشتر و فهم جلالت قدر و منزلتش واقف میکند تا که استحباب زیارت آن عزیز را از دست ندهد. در میان فرزندان ائمه اطهار همالسلام و ذریه پیامبر خاتم صلیاللههوآله، دردانه باب الحوائج موسی بن جعفرهماالسلام همانند ماه شب چهارده در آسمان تشیع میدرخشد. بانویی که مشهور به «معصومه» شد تا آینه عصمت مادر گرانقدرش فاطمه زهرا سلاماللهها باشد. بانویی که زیارتش بهشت را برای دوستداران و پیروانش ضمانت میکند و هر که برای دیدار بارگاه او قدمی بردارد مانند آن است که خورشید خراسان هالسلام را در غربت طوس، زیارت کند چنانکه امام رضا هالسلام فرمودند: «مَن زارَ المَعصُومَهَ بِقُمّ کَمَنْ زارَنی؛ کسی که خواهرم معصومه را در قم زیارت کند، مرا در طوس زیارت کرده است.»
حضرت فاطمه معصومه (س) عالمه و بزرگواری که برای دیدار مولا و برادر خود راه طولانی مدینه تا خراسان را پیمود و در میانه راه در شهر مقدس قم جان به جان آفرین تسلیم کرد و برکت عظیمی شامل حال اهالی این شهر شد که وعده آن امام صادق (ع) از قبل داده بود که فرمودند؛ خداوند حرمی دارد در مکه، رسول خدا را حرمی است در مدینه و حرم امیرالمؤمنین در کوفه است، و حرم ما اهلبیت در قم است که به زودی فرزندم فاطمه در آن سرزمین دفن میشود و بهشت واجب میشود بر کسی که او را زیارت کند.
با نگاهی به زیارتنامه حضرت معصومه (ع) متوجه خواهیم شد که آن مکان مطهر، محل حضور و حرم چهارده معصوم (ع) است؛ چرا که خطاب به آن بزرگواران، سلام داده و عرض ارادت میشود در حالی که معمولاً یاد انبیای بزرگ الهی با ضمیر غایب، گرامی داشته میشود. به همین جهت منزلت و جایگاه بلند حضرت معصومه (ع) در محضر خداوند با مطالعه زیارتنامه آن بزرگوار قابل درک است. آنجا که میفرماید: «یا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَک عِنْدَاللَّهِ شَأْناً مِنَ الشأْنِ.» یعنیای فاطمه (معصومه) برای من در بهشت شفاعت کن؛ چرا که تو در پیشگاه خداوند منزلت بزرگی داری. این فراز از زیارتنامه بر این اساس است که طبق روایات، تمام شیعیان به وسیله ایشان شفاعت و وارد بهشت میشوند.
مراد از رستگاری و سعادت در زیارت حضرت معصومه (س)
نقل است که زیارتنامه حضرت معصومه (س) از زبان مبارک امام رضا (ع) صادر شده و لازم است با دقت بیشتری به این زیارت نظر کرد. یکی دیگر از فرازهای زیارت نامه حضرت معصومه (س) بحث عاقبت به خیری است؛ «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تَخْتِمَ لِی بِالسَّعَادَة؛ خدایا از تو میخواهم که عاقبت امر مرا به سعادت ختم کنی.» سپس در ادامه آمده است: «فَلَا تَسْلُبَ مِنِّی مَا أَنَا فِیهِ؛ خدایا آنچه من در آن قرار گرفتهام را از من سلب نکن» حال این سوال به وجود میآید که مگر زائر در چه چیزی قرار گرفته است که نباید از او سلب شود؟ با بررسی خود زیارتنامه جواب این سوال مهم قابل مشاهده است، زیرا در چند جمله قبل چنین آمده: «وَ أَنْ لَا یَسْلُبَنَا مَعْرِفَتَکُمْ؛ از خدا میخواهم که معرفت شما اهل بیت را از ما سلب نکند.» نتیجه این دو جمله چنین میشود: خدایا معرفت و ولایت اهل بیت (ع) را از ما سلب نکن! چرا که همین معرفت است که باعث رستگاری و سعادت مؤمن میشود.
عاقبت به خیر، کسی است که با معرفت و ولایت اهل بیت (ع) از این دنیا خارج شود. در نتیجه مراد از رستگاری و سعادتی که در زیارت حضرت معصومه (س) آمده است همان ولایت اهل بیت (ع) است و فاطمه معصومه، واسطه در رستگاری مؤمن میباشد. البته اگر چه طبق منابع اسلامی خدای متعال محبت اهل بیت (ع) را در قلب همه شیعیان قرار داده است، ولی رستگاری که نتیجه معرفت نسبت به اهل بیت (ع) است نیاز به تلاش و کوشش فراوانی دارد و یکی از واسطههای این رستگاری که راه را برای انسان هموار میکند، حضرت فاطمه معصومه (س) است.
وساطت حضرت معصومه (س) از آنجاست که در زیارت ایشان بعد از سلام به چهارده معصوم، چنین درخواست میکنیم: «عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ فِی الْجَنَّة؛ خدا بین ما و شما در بهشت آشنایی و شناخت برقرار کند.» سپس از فاطمه معصومه (س) میخواهیم که ایشان واسطه چنین فیضی برای ما شود: «یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ؛ای فاطمه معصومه برای من در بهشت شفاعت کن؛ زیرا تو نزد خدا جایگاه بلندی داری.» پس فاطمه معصومه (س) واسطه در این فیض بزرگ؛ یعنی رستگاری و سعادت مؤمن است و این بهره منیع در گرو معرفت پیدا کردن به جایگاه ایشان است؛ زیرا امام رضا (ع) فرمودند: «مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّة؛ کسی که فاطمه معصومه را زیارت کند در حالی که معرفت به او دارد، بهشت بر او واجب میشود.»
جایگاه حضرت معصومه سلام الله ها، پیشینه تاریخی، وجود علما و صدها حوزه علمیه و طلاب از صد و بیست کشور جهان، توجه امام زمان (عج) به قم و وجود مسجد جمکران و عوامل دیگر مدفن حضرت فاطمه معصومه (س) را جهانی کرده است؛ لذا این جایگاه بینالمللی اقتضا میکند شهر مقدس قم از جهات مختلف الگوی جهان باشد. حتی در روز قیامت خداوند با شهر قم بر شهرهای دیگر احتجاج میکند. در روایت داریم قم حجت بر بلاد دیگر است.
منبع: مهر
سالروز آغاز امامت و ولایت گل سرسبد عالم هستی حضرت مهدی عج مبارک باد
شهادت مظلومانه یازدهمین پیشوای شیعیان جهان حضرت امام حسن عسکری علیه السلام تسلیت باد
شهادت مظلومانه یازدهمین پیشوای شیعیان جهان
حضرت امام حسن عسکری علیه السلام را به پیشگاه فرزند غائبشان
امام عصر حضرت مهدی صاحبالزمان عجل الله تعالی ظهوره
و به عاشقان و شیفتگان اهل بیت عصمت و طهارت تسلیت عرض مینماییم
سایت شهدای نیاک