شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

دین‌دارها خود را برای حکومت کردن عرضه نمی‌کنند

دین‌دارها خود را برای حکومت کردن عرضه نمی‌کنند


انتخاب اصلح از نگاه رحیم‌پور ازغدی




حسن رحیم‌پور ازغدی طی سخنانی در همایش «جامعه قرآنی، بصیرت، رسالت‌ها و آسیب‌ها» به معیار‌های قرآنی انتخاب اصلح پرداخت و گفت: هیچگاه دولت معصوم نخواهیم داشت اما باید تلاش کنیم دولتی را که از بقیه کم‌عیب‌تر است انتخاب کنیم.
  "عماریون"- همایش جامعه قرآنی، بصیرت، رسالت‌ها و آسیب‌ها یک‌شنبه 22 اردیبهشت‌ماه 1392 با حضور حجت‌الاسلام «علی محمدی» نماینده ولی فقیه و رئیس سازمان اوقاف و امورخیریه، «حسن رحیم‌پور ازغدی»،  اساتید قرآن و فعالان قرآنی کشور در سالن «بصیرت» لانه جاسوسی برگزار شد.

در این همایش «حسن رحیم‌پور ازغدی» طی سخنانی با اشاره به تطبیقات قرآن با مسائل روز جامعه گفت: در خصوص برداشت از مفاهیم قرآن کریم شاهد برخی آسیب‌ها هستیم که آنها را به اختصار اشاره می‌کنیم.

وی نگاه گزینشی به آیات قرآن را یکی از این آسیب‌ها برشمرد و گفت: در مباحث گوناگون افراد نگاه و برداشت گزینشی از قرآن کریم دارند، یعنی آیاتی را که به نفع آنها است می‌خوانند و آیات مقابل را نمی‌بینند و یا آنگونه که می‌خواهند تفسیر می‌کنند، به عنوان مثال اشعری برخی از آیات را می‌بیند و برخی را نمی‌بیند و اینگونه فریب می‌خورد.

رحیم‌پور با اشاره به اینکه در بسیاری از آیات نکاتی بیان شده و نقطه مقابل آن هم اشاره شده است گفت: در آیات قرآن هم دعوت به جهاد شده و هم دعوت به صلح، هم دعوت به زور شده هم به آسایش، اما متأسفانه برخی افراد نقاط مقابل هم را بیان نمی‌کنند فقط آیاتی را که برایشان منفعت دارد را اشاره می‌کنند.

وی فعال قرآنی را کسی دانست که به آیات الهی عمل کند و در این خصوص اظهار داشت: امروزه به کسی که قرآن را بخواند و حفظ کند فعال قرآنی می‌گویند اما کسی که آیات قرآن را به کار می‌بندد و به آن عمل می‌کند فعال قرآنی نیست، پس مراقب باشید قرآنی بودن و تجلیل از قرآن، شما را فریب ندهد، زیرا کسانی که حضرت «علی(ع)» را به خاک و خون کشیدند حافظ قرآن بودند.
بقیه سخنان درادامه مطلب

ادامه مطلب ...

رهبر انقلاب از چه علمایی در برابر استعمار نام بردند؟

رهبر انقلاب از چه علمایی در برابر استعمار نام بردند؟


به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از دیدبان : مقام معظم رهبری در بیانات مهم خود در همایش علماء و بیداری اسلامی، از برخی شخصیت هائی که پیش قراول امواج بیداری اسلامی و جنبش های اسلامی در تاریخ معاصر هستند نام بردند. ایشان در بخشی از بیانات خویش فرمودند: « نخستین امواج بیدارى در کشورهاى این منطقه که همزمان با آغاز ورود پیشقراولهاى استعمار آغاز شد، غالباً به وسیله‌‌ى علماى دین و مصلحان دینى پدید آمد. نام رهبران و شخصیتهاى برجسته چون سیدجمال‌‌الدین و محمد عبده و میرزاى شیرازى و آخوند خراسانى و محمود الحسن و محمدعلى و شیخ فضل‌‌الله و حاج آقا نورالله و ابوالاعلى مودودى و دهها روحانى معروف بزرگ و مجاهد و متنفذ از کشورهاى ایران و مصر و هند و عراق در صفحات تاریخ براى همیشه ثبت و ضبط است.»[۱] در این نوشتار مختصراً به معرفی این اشخاص می پردازیم.

 

سید جمال الدین سلسله جنبان بیداری اسلامی

کشور مصر را می توان به عنوان اولین کشور در جهان اسلام برشمرد که با فرهنگ غربی و اروپایی بطور جدی آشنائی پیدا کرد و سیدجمال الدین اسدآبادی نیز نهضت خویش را بطور جدی در مصر پیگیری کرد به نحوی که شهید مطهری می فرمایند: «بدون تردید سلسله‏جنبان نهضتهاى اصلاحى صدساله اخیر، سیدجمال‏الدین اسدآبادى معروف به افغانى است. او بود که بیدارسازى را در کشورهاى اسلامى آغاز کرد، دردهاى اجتماعى مسلمین را با واقع‏بینى خاصى بازگو نمود، راه اصلاح و چاره‏جویى را نشان داد.»[۲]





سید جمال الدین اسدآبادی معروف به افغانی

فعالیت های سیاسی-اجتماعی سید از هجرتش به هندوستان در ۱۲۳۲ش که به دستور استادش شیخ انصاری بود، شروع می شود. سید جمال الدین پس از دو سال فعالیت علیه استعمار انگلیس با فشار عمال روباه پیر مجبور به ترک هندوستان می شود. او نهایتا مجبور شد به مصر برود. در آنجا بود که نهضت اسلامی ضد استعماری را پایه ریزی کرد. او مدتی نیز در افغانستان بود و موفق شد ضمن انتشار روزنامه، بیمارستان، مرکز دامپزشکی، پستخانه و دیگر نهادهای اجتماعی و مدنی را تأسیس نماید.

سید جمال ضمن سفر و سکونت در لندن و برخی شهرهای اروپا سعی کرد با چهره های سیاسی و فرهنگی اروپا دیدار کرده و آنان را نسبت به اسلام و دنیای اسلام متوجه سازد. دیدارهای وی با «چرچیل» و سیاستمداران غربی در مورد حل مساله سودان بسیار مهم است. در این دیدار رهبران سیاسی انگلستان پس از تعریف و تمجید از وی، پادشاهی کشور سودان را به سید پیشنهاد کردند. او بر آشفت و گفت: «این تکلیف بسی شگفت انگیز است و این کارها دلیل نادانی در امور سیاسی شماست. حضرت لرد اجازه دهید که از شما سوالی نمایم. آیا سودان را مالک شده اید که می خواهید مرا پادشاه آن کنید؟! مصر از آن مصریان و سودان هم جزء جدانشدنی آن است.»[۳]

از ویژگی های سید این است که برخی او را ایرانی می پندارند؛ برخی او را افغانی، برخی او را مصری و ... . استاد خسروشاهی در این باره می گوید: «از سوی‌ دیگر، سید در امضاهای‌ باقیمانده‌ که‌ در ذیل‌ نامه‌ها یا در حاشیه‌ رساله‌ها، مقالات‌ و کتابها، خود را: افغانی‌، اسدآبادی‌، سعدآبادی‌، استانبولی‌، کابلی‌، حسینی‌ و... معرفی‌ کرده‌ است‌، این‌ نکته‌ را نشان‌ می‌دهد که‌ سید خود را «جهانی‌» می‌دانسته‌ و برایش‌ مهم‌ نبوده‌ که‌ در «کجا متولد شده‌ است‌«!»[۴]

 

 

شیخ محمد عبده

پس از سیدجمال، شاگرد سید، شیخ محمد عبده را به می توان به عنوان دومین مصلح جهان اسلام در تاریخ معاصر محسوب کرد. اولین فعالیت های اصلاحی عبده را می توان از «حزب وطنی مصر» دانست. حدود یک سال پس از فعالیت حزب، مستشار مالی انگلیس در مصر متوجه شد که از نفوذ انگلستان در مصر کاسته شده است و تجارت انگلستان ۳۵% کاهش یافته است. وی در گزارشی به سردمداران انگلستان اعلام خطر می کند که اگر فعالیت های حزب یک سال دیگر ادامه پیدا کند؛ نه تنها سیاست و تجارت دولت انگلس در آفریقا و آسیا بطور کلی نابود خواهد شد؛ بلکه خطر این خواهد بود که نفوذ کشورهای اروپائی در سراسر جهان به خطر بیفتد.[۵]

 




شیخ محمد عبده شاگرد سید جمال

چیزى که عبده را از سید جمال متمایز مى‏سازد توجه خاص عبده به بحران اندیشه مذهبى مسلمانان در اثر برخورد با تمدن غربى و مقتضیات جدید جهان اسلام است، که مسلمانان در اثر رکود چند صد ساله آمادگى درستى براى مقابله با این بحران نداشتند. به عبارت دیگر عبده پس از جدا شدن از سید جمال و بازگشت به مصر، آنچه اندیشه او را آزار مى‏داد و در جستجوى راه حلى براى آن بود مسئله «اسلام و مقتضیات زمان» بود.[۶]

ویژگی های حرکت اصلاحی عبده به شرح زیر است:

۱. از مبازرات شدید سیاسی پرهیز می کرد.

۲. اصلاح تربیتی و فرهنگی را مقدم می دانست.

۳. در شکل مبارزه به کادر سازی و تربیت نیرو معتقد بود.

 

میرزای شیرازی

فتوای مشهور میرزای شیرازی(ره) در مورد تحریم استعمال توتون و تنباکو زبانزد خاص و عام است.

اما به غیر از قضیه تنباکو ایشان مواضع و اقدامات سیاسی دیگری نیز داشتند. اولین قضیه مربوط به زمانی است که ناصرالدین شاه به نجف اشرف می رود؛ و میرزا او را نمی پذیرند و در نهایت با اصرار فراوان قبول می کنند که در صحن حرم حضرت امیرالمومنین(ع) با شاه دیداری داشته باشند. هدایای شاه را نیز نپذیرفتند. این برخورد علاوه بر از بین بردن هیبت و عظمت شاه، رسم قدیمی را که مجتهدین، در استقبال از پادشاهان کشورهای اسلامی به دیدار آنها می رفتند، شکست.


 



میرزای شیرازی مرد مقابله با استعمار

موضع گیری دوم درباره فرونشاندن آشوبی بود که رنگ مذهبی داشت و می رفت تا میان اهالی سامراء و مناطق همجوار آن در سال ۱۳۱۱ ق به کشت و کشتار بیانجامد. وی در مقابل درخواست جلسه کنسول انگلیس در بغداد برای او پیغام فرستاد که نیازی به دخالت یک مأمور بریتانیایی در کاری که به انگلستان مربوط نمی شود، نیست.

 

آخوند خراسانی

آخوند ملامحمد کاظم خراسانی مشهور به آخوند خراسانی و مشهور به آخوند صاحب کفایه؛ از علمای بزرگ شیعه است که حدود یک قرن از رحلت ایشان می گذرد. ایشان در زمان خود بزرگترین عالم و مرجع شیعه بودند به نحوی که زعامت کل شیعه را داشتند و مرجعیت عام پیدا کرده بوند. آیۀ الله خراسانی علاوه بر فعالیت های علمی، از عالم سیاست هم بیگانه نبود و نسبت به تحولات اقتصادی- سیاسی و فرهنگی داخل ایران عکس العمل نشان می داد. با تاسیس شرکت اسلامیه در ایران به سال ۱۳۱۶ش آخوند خراسانی به همراه تعدادی دیگر از علما حمایت همه جانبه خود از منسوجات این شرکت را اعلام کرد و بر استقلال اقتصادی ایران و نفی وابستگی آن تاکید وافر داشت.


 



مرحوم آخوند خراسانی

در حوادث منتهی به سال ۱۳۲۴ق در سبزوار،کرمان و تهران از جنبش ضد استبدادی علما و مردم دفاع نمودند تا این که در ایران مشروطه برقرار شد. برجسته ترین رهبران مشروطه خواه عتبات عالیات آخوند خراسانی ، شیخ عبدالله مازندرانی و میرزا حسین خلیلی تهرانی بودند. سه عالم و مرجع تقلیدی که به «آیات ثلاث نجف» مشهور شدند و محکم ترین رکن دینی مشروطه محسوب می شدند.

روسیه و انگلستان که با مشروطه شدن ایران منافع زیادی را از دست داده بودند با کمک محمد علی شاه مجلس را تخریب و مشروطه را نابود کردند. عده ای از مشروطه خواهان را کشتند؛ دسته ای را فراری دادند و تعدادی را مجبور کردند تا از اندیشه مشروطه خواهی عدول کنند. درباریان و مستبدان گمان می بردند مراجع نجف هم دست از مشروطه خواهی خواهند شست در حالی که نتیجه بر خلاف تصور آنها بود. آخوند خراسانی با فراخوان مسلمین ابتدا نیروی رزمنده آماده کرده و به همراه سایر علمای عتبات به سمت ایران حرکت کردند که خبر فتح تهران و ایجاد مشروطه دوم رسید.

در دو سال و نیم مشروطه دوم باز هم مشاهده می کنیم که آخوند خراسانی به تمام قامت از مشروطه دفاع می کند، سعی در رفع مفاسد مشروطه اول دارد. در زمینه عملی کردن اصل دوم متمم قانون اساسی-که ناظر به حضور چند فقیه جامع الشرایط مطلع از اوضاع زمانه برای نظارت بر مصوبات مجلس در عدم مخالفت با شرع مقدس شیعه است- بلاخره تلاش خراسانی و مازندرانی به ثمر نشست و این اصل از اقلیم نظر به وادی عمل رسید.

 

 

محمود الحسن

معروف به شیخ الهند، ‌عالم، عارف، محدث، دانشمند برجسته و مجاهد هند در قرن سیزدهم و چهاردهم ق است.

محمود حسن که نگاه عمیقش بر حوادث و وقایع جهان و به ویژه اوضاع و احوال هندوستان و کشورهای اسلامی متمرکز بود. اینک گمان او به یقین تبدیل شده بود که تا زمانی که انگلیسی ها از هندوستان بیرون نروند،‌ قدرت آنها در کشورهای اسلامی و آفریقایی نیز پایان نخواهد پذیرفت.

با فعالیت هایی که انجام میداد ناگزیر به دستگیری او شدند و حکام انگلیسی او را به جزیره مالت تبعید کردند.

محمودحسن دوران زندان «مالت» را با ترجمه قرآن مجید به زبان اردو به پایان رسانید. در این هنگام در هندوستان برای رهایی وی از تبعید، نهضتی به وجود آمد و سرانجام او پس از سه سال و دو ماه آزاد گردید و از جزیره «مالت» به هندوستان بازگردانده شد و در ۱۹۲۰ به بمبئی رسید.

او استعمار بریتانیا را دشمن بزرگ جهان اسلام می دانست و عقیده داشت تا زمانی که انگلیسی ها در هندوستان بر اریکة قدرت هستند جهان اسلام را تحت استعمار خود خواهند داشت.

 

محمدعلی

محمدعلی جناح از سیاستمداران سده بیستم و بنیانگذار کشور پاکستان بود. وی رهبر حزب مسلم لیگ پاکستان و نخستین فرماندار کل آن کشور بود.

با ورود محمدعلی جناح به حزب کنگره ملی هند که برای کمک به انگلیسی ها و توسط خود آنها تأسیس شده بود؛ انگلیس این حزب را دیگر در راستای اهداف و منافع خود نمی دید. مسلمانان نیز با تأسیس حزبی به نام مسلم لیگ، راه استقلال را هموار نمودند و فعالیتهای زیرکانه جناح منجر به استقلال پاکستان شد. او یکی از بهترین نمایندگان اتحاد مسلمانان با هندوها به شمار می رفت.

در مسأله پاکستان نیز جناح از مدت ها قبل با اقبال لاهوری راجع به تأسیس پاکستان یعنی کشور مستقل مسلمانان صحبت کرده بودند و به نتایجی رسیده بودند. جناح از سال ۱۹۴۰ بعد از پشت سر نهادن مرحله زمینه سازی افکار عمومی در این راستا علنا وارد مرحله رویارویی استدلالی با مخالفان بر سر این مسأله شد.





محمد علی جناح 

با فعالیت های جناح بود که سرانجام نایب السلطنه انگلیس طرح استقلال پاکستان را به تصویب رساند. جناح در حدود ۱۳ماه در رأس حکومت پاکستان قرار داشت و خط مشی کلی سیاست خارجی آن را مشخص کرد. جناح همیشه دنبال حل مسأله کشمیر برای ایجاد روابط دوستانه با هندوستان بود. او همچنین بر گره گشایی از مسأله فلسطین اصرار می ورزید.

 

شیخ فضل الله

شیخ فضل الله نوری نیز در ماجراهای مشروطه تأثیر بسزایی داشت. ایشان که در ابتدا از طرفداران نهضت مشروطه خواهی ایران بود و با دیگر علما از جمله حضرات آیات بهبهانی و طباطبائی از موافقان نهضت بود. اما پس از چندی و با مشاهده انحرافات بوجود آمده در نهضت از نهضت کناره گیری نمود؛ و همین اختلافات سرانجام باعث شد ایشان توسط حکومت و با فتوای آخوند زنجانی که ظاهراً فراماسونر بود؛ در تهران به دار آویخته شود و به «شیخ شهید» معروف شد.



 



شیخ فضل الله معروف به شیخ شهید

از جمله اقدامات شیخ فضل الله، افزودن یک بند به قانون اساسی مشروطه بود که طبق آن تعدادی فقیه موظف بودند به بررسی منطبق بودن یا نبودن قوانین تصویب شده با شرع مقدس بپردازند؛ که به لحاظ عملکردی مانند شورای نگهبان امروزی است.

 

حاج آقا نورالله

محمدمهدی نجفی اصفهانی معروف به نورالله نجفی اصفهانی از دیگر علمائی بود که رهبر معظم انقلاب-مدظله- از او یاد کردند.



 



محمدمهدی نجفی اصفهانی

 

اقدامات سیاسی و مبارزاتی حاج آقا نورالله را می توان به شرح زیر برشمرد:

۱. همراهی با قیام تنباکو و جنبش مشروطیت و پشتیبانی از فتوای مراجع ثلاث.[۷]

۲. برپایی قیام مردمی ۵۰ هزار نفره و درخواست کناره گیری محمد علی شاه از قدرت: حاج آقا نورالله که تنها داروی درد شاه را نمایاندن قدرت مردم به وی می‎دانست، حدود پنجاه هزار رزمنده را گرد هم آورد. اما دریغ که محمدعلی شاه توانست با به توپ بستن مجلس بساط مشروطیت را برچیند.[۸]

۳. آیت‌الله نورالله نجفی اصفهانی طی یک اقدام بدیع در اواسط جمادی الاول ۱۳۲۴ و در آستانه مهاجرت علمای تهران به قم (مهاجرت کبری)، به همراهی ۱۳ نفر از علمای طراز اول اصفهان موارد زیر را متعهد شدند:

۱.قبالجات و احکام شرعیه از شنبه به بعد روی کاغذ ایرانی بدون آهار نوشته شود. اگر بر کاغذهای دیگر نویسند، مهر ننموده و اعتراف نمی‌نویسیم...

۲.کفن اموات، اگر غیر از کرباس و پارچه اردستانی یا پارچه‌های دیگر ایرانی باشد، متعهد شده‌ایم برآن میت، ماها نماز نخوانیم.

۳. ماها ملتزم شده‌ایم حتی‌المقدور بعد از این تاریخ ملبوس خود را از منسوج ایرانی بنماییم.

۴.مهمانی‌ها بعد ذلک ولو اعیانی باشد، چه عامه، چه خاصه، باید مختصر باشد یک پلو و یک خورش و یک افشره.

۵. وافوری اهل وافور را احترام نمی‌کنیم و به منزل او نمی‌رویم.

 

 

ابوالاعلی مودودی

سیّد ابوالأعلی مودودی یک روزنامه‌نگار، حکیم الهی، مسلمان طرفدار احیای مذهبی و فیلسوف سیاسی، و نیز یک متفکر اسلام‌گرای قرن بیستم در هندوستان و پاکستان بود. او همچنین مؤسس جماعت اسلامی بود.


 



سیّد ابوالأعلی مودودی

ابوالاعلی برخی از اصول و مبانی سلفیه را به نقد کشیده یا تعدیل کرده است. مهم‌ترین اندیشه‌ها و نوآوری‌های ابوالاعلی مودودی را در موارد ذیل می‌توان خلاصه کرد:

۱. ارائه تصویری کامل‌تر و کاربردی‌تر از مباحث خشک توحید سلفی و سوق دادن آن از مباحث صرفاً فردی و تکفیری، به مباحث کاربردی و اجتماعی.

۲. مطرح کردن ضرورت برپایی حکومت اسلامی بر اساس قوانین اسلام.

۳. احیای اصل جهاد اسلامی در برابر نظام مبتنی بر اومانیسم غربی برای مبارزه با اندیشة جواز سلطة انسان بر انسان.

۴. تأکید بر انقلاب فکری و فرهنگی از راه جنبش علمی و اخلاقی.

۵. دفاع از تئوری وحدت اسلامی در برابر استکبار جهانی، به رسمیت شناختن مذاهب خمسه و مخالفت جدی با تعصب مذهبی و قومی. [۹]



منبع : فرهنگ نیوز


گفت‌وگویی منتشر نشده از آیت‌الله خوشوقت

گفت‌وگویی منتشر نشده از آیت‌الله خوشوقت



همزمان با فرارسیدن اربعین درگذشت عالم وارسته مرحوم آیت‌الله عزیزالله خوشوقت از اساتید اخلاق و عرفان حوزه‌های علمیه، مصاحبه منتشر نشده‌ای با آن مرحوم در تیرماه سال ۱۳۹۱ در مدینه منوره در جوار حرم شریف رسول‌الله (ص) توسط پایگاه ۵۹۸ صورت پذیرفت.

برای کسب توفیقات الهی و حال خوش چه باید کرد؟

همه توفیقات بعد از انجام واجبات و ترک حرام و اخلاص نصیب ما می‌شود. گرچه مستحبات در جای خودشان آثار خاصه خودش را دارد، خداوند در قرآن کریم می‌فرماید که عمل انسان گناهکار پذیرفته نیست و باید بدانیم اگر نظم این دو (انجام واجبات و ترک حرام) به هم بخورد، همه چیز به هم می‌ریزد.

برای رسیدن به آن باید سعی کنیم مهم‌ترین قسمت ریاضت را در انجام واجبات و ترک گناه آن هم با اخلاص قرار دهیم که هم ظاهر و هم باطن ما را اصلاح می‌کند.

انجام مستحبات چه تاثیری در این مسیر دارد؟

مستحبات، اضافه‌کار است یعنی اگر مزد بیشتر می‌خواهید، مستحبات را انجام دهید و آن چیزی که اجازه ترک آن را به ما نمی‌دهند، مسئله واجب و حرام است چرا که ترک واجبات خطرآفرین است و باطن انسان را ضایع می‌کند.

خداوند دو بازوی توانمند را برای اینکه پرچم تقوا در جامعه انسانی به زمین نیفتد و ساقط نشود، کنار این قرار داده است؛ یکی امر به معروف و دوم نهی از منکر است. اگر انسان دید در مسیر زندگی، کسی واجب خدا را زیر پا می‌گذارد، باید امر به معروف و نهی از منکر کند که در واقع تمام تلاش ما در مسیری باشد که اگر فرمان خدا به ما رسید، خود را از مخالفت با آن حفظ کنیم که معنای واقعی «اهدناالصراط المستقیم» نیز همین است.

هدی للناس و هدی للمتقین چه تفاوتی با هم دارند؟

قرآن کریم درباره هدایت با چند نفر طرف است که از جمله آنان بت‌پرستان هستند که اسلام آمد با بت‌پرستان حرف زد، چرا که در آن زمان مسلمان و متقی وجود نداشت. اینها «ناس» هستند و بعد از آنکه بت‌پرستان حرف‌ها را شنیدند و یک قدم جلو آمدند، مسلمان شدند و دوباره این مسلمانان که مسائل را یاد گرفتند و آموختند و به آن عمل کردند، متقین شدند و در واقع اگر اسلام را پذیرفته باشی و به آن عمل نکردی، هدایت نشده‌ای! هر وقت اسلام را قبول کردی و موفق شدی به آن عمل کنی، از هدایت واقعی برخوردار می‌شوی و الا گناهکار، هدایت نشده است.

از منظر حضرتعالی بهترین زیارت ائمه اطهار (ع) چیست؟

بهترین زیارت این است که روبه‌روی قبر ائمه اطهار (ع) بایستی و بگویی دیگر گناه نمی‌کنم و هرچه دعا بخوانی و از طرف دیگر گناه کنی فایده‌ای ندارد. اگر می‌خواهید حضرات معصومین را خوشحال کنید بروید و بگویید دیگر من گناه نمی‌کنم و به طور جدی ترک گناه کنید.

عواملی که باعث می‌شود ترک گناه در انسان تقویت شود، چیست؟

اولین عامل، روزه است که اگر شکم خالی شد، گرایش انسان به گناه کمتر اتفاق می‌افتد؛ لذا می‌بینیم که در ماه رمضان گناهکارها کمتر گناه می‌کنند. بنابراین بهترین راهی که موجب تقویت انجام واجب و ترک گناه می‌شود، روزه است. امیدواریم که حضرات معصومین (ع) با اینکه تصمیم جدی بگیریم که دیگر گناه نکنیم، خوشحال شوند.


منبع: جهان نیوز


با این بی‌گذشتی‌ها برکات از زندگی می‌رود

با این بی‌گذشتی‌ها برکات از زندگی می‌رود



حجت الاسلام فاطمی نیا:

با این بی‌گذشتی‌ها برکات از زندگی می‌رود

زیارت جامعه را برای فهمیدن بخوانید. این جمله‌ها عرشی است. اصلاً ببینید «و الرحمة الموصولة» یعنی چه؟ از خدا بخواهید که خدایا! با طهارت باطنی به من بفهمان. برای همین هم هست که علما به شرح زیارت جامعه‌ی کبیره اهتمام ورزیده‌اند.

به گزارش  فرهنگ نیوز ، «زیارت جامعه کبیره» کلمات عجیبی است. بدون اغراق به شما عرض بکنم که تمام کلماتی که ما در متون در مورد امام‌شناسی داریم، لااقل می‌توانیم بگوییم که این زیارت مکمل آنها است. اگر این زیارت نباشد، واقعاً خیلی از مقامات ائمه را ما متوجه نمی‌شویم. زیارت جامعه‌ی کبیره کلماتی دارد که بنده به آنها واقف نیستم و فقط نقل قول می‌کنم. خدا کند که همه‌ی ما محرم این حرف‌ها بشویم. این‌ها کلماتشان مثل قرآن است. در قرآن می‌گوید: «لا یَمَسُّهُ الاّ المُطَهَّرُونَ». باید طهارت باطنی باشد تا آدم این کلمات را متوجه شود. می‌خواهم این‌طور بگویم که اگر بعضی از فرازهای جامعه‌ی کبیره را کسی بفهمد، ممکن است وجودش منشأ خوارق عادات بشود. «أنتُم الصِّراطُ الأقْوَم و السّبیل الأعْظم و شُهَداءُ دارِ الْفَناءِ و شُفَعاءُ دارِ الْبَقاءِ و الرّحْمَةِ الْمَوصُولَة» این‌جا رحمت موصوله را اگر کسی بفهمد، دیگر اصلاً همه چیز حل می‌شود. 


ائمه نتوانستند همه چیز را بگویند. هر وقت می‌بینید یک کسی دشمنی می‌کند، این دشمنی به جهل و عدم شناخت و شناخت ناقص او برمی‌گردد. اگر آدم این‌ها را بشناسد، نمی‌تواند دشمنی کند. شما ملاحظه بفرمایید که ائمه حتی بین دوستانشان هم تقیه کردند و بعضی چیزها را نگفتند. حضرت سجادسلام‌الله‌علیه می‌فرماید که اگر من بعضی چیزها را به این مردم بگویم، من را به بت‌پرستی متهم می‌کنند. در زیارت جامعه‌ی کبیره هم خیلی چیزها را در یک قالب‌هایی گفته‌اند که به دست اهلش برسد. اگر هیچ چیز نمی‌گفتند، ما خیلی محروم می‌شدیم. بنابراین باید یک چیزهایی را بگویند ولو سربسته که به دست اهلش برسد. یک استادی داشتم که می‌فرمودند: «پرده از جمال ائمه برداشته نشد؛ مخصوصاً از حضرت جواد، حضرت هادی و حضرت عسکری علیهم‌السلام». فلسفه‌ی زیارت جامعه به این دلیل بود که لازم بود شیعه تکانی بخورد. شوخی نیست که: «خَلَقَکُم اللهُ أنواراً فَجَعَلَکُم بِعَرْشِهِ مُحدِقینَ».

یکی از چیزهایی که در جامعه کم شده، حتی در خانواده‌ها کم شده، همین مسئله‌ی گذشت است. آیت‌الله بهاء‌الدینی قدّس‌سرّه سخنی داشتند که مفادش این بود که: با این صفت‌ها با این بی‌گذشتی‌ها برکات از زندگی می‌رود. اگر برخی می‌بینند برکت در زندگیشان نیست، خدا می‌داند برمی‌گردد به سوء خُلق. سوء خُلق را باید دوا کنیم.

 این زیارت را برای فهمیدن بخوانید
ما عادت کرده‌ایم همه چیز را برای ثوابش انجام دهیم. استادی داشتم که می‌گفت: شما برای فهمیدن بخوانید، ثواب به پای خودش می‌آید. این بد شده که ما این جور بارآمده‌ایم. یعنی الان می‌خواهیم عمره برویم، اولین چیزی که در ذهن خطور می‌کند ثواب است. اعتکاف می‌رویم اولین چیزی که خطور می‌کند ثواب است. اعتکاف فلسفه‌اش چیست؟ اعتکاف از عَکَفَ مشتق است، عُکوف یعنی یک جا ایستادن. اعتکاف رمزش این است که شما همیشه پیش خدا بمانید. حج هم رمزش همین است. عمره رمزش دور خدا چرخیدن است، اما ما همه را برای ثوابش انجام می‌دهیم. آن استادم می‌گفت: اگر آدم در تابستان برای خنک شدن وضو بگیرد وضویش باطل است، اما اگر برای خدا وضو بگیرد هم خنک می‌شود و هم عملش صحیح است. ثواب ما را بیچاره کرده است.

زیارت جامعه را برای فهمیدن بخوانید. این جمله‌ها عرشی است. اصلاً ببینید «و الرحمة الموصولة» یعنی چه؟ از خدا بخواهید که خدایا! با طهارت باطنی به من بفهمان. برای همین هم هست که علما به شرح زیارت جامعه‌ی کبیره اهتمام ورزیده‌اند. من دوست داشتم مرحوم امام راحل یک شرح می‌نوشتند به زیارت جامعه. زیارت جامعه را علما شرح کرده‌اند. مرحوم مجلسی اول شرح کرده است، پدر علامه‌ی مجلسی که امامی که باج به فلک نمی‌داد، در حق او می‌فرماید: شیخ ارباب معرفت؛ مولانا محمد تقی مجلسی.

شرح دیگری که خیلی ممتاز است، برای آقاسید حسین همدانی درودآبادی است که «الشموس الطالعة فی شرح زیارت الجامعة» نام دارد. ایشان همشاگردی میرزا جوادآقا ملکی تبریزی و از شاگردان ملا حسینقلی بوده است. البته شرح ایشان بسیار مشکل است و اگر کسی عرفان نظری نخوانده باشد، از همه جای این شرح بهره‌مند نمی‌شود.
شرح دیگر «الأنوار اللّامِعَة» برای مرحوم سید عبدالله شُبّر نجفی است که آن هم شرح خوبی است. این کتاب اگر دم دست باشد، برخی از مشکلات را حل می‌کند.

یک کتاب دیگری که در شرح زیارت جامعه‌ی کبیره از معاصران نوشته شده است، کتاب «ادب فنای مقربان» است از حضرت آیت‌الله جوادی آملی که امیدواریم ایشان این شرح را به پایان برسانند.
منبع: KHAMENEI.IR

چهل حدیث گهربار از حضرت فاطمه زهراء (س)

چهل حدیث گهربار از حضرت فاطمه زهراء (س)


۱. ره آورد خلوص در عبادت

قالت فاطمة الزهراء سلام الله علیها: من أصعد إلی الله خالص عبادته، أهبط الله عزوجل إلیه أفضل مصلحته.

فرمود: کسی که عبادت خالص خود را به خداوند متعال تقدیم می‌کند (و فقط برای رضای او عمل می‌کند﴾ خداوند نیز بهترین مصلحت خود را بر او نازل می‌کند.

تحف العقول ص۹۶۰

----------------------------

۲. مرگ محبان شهادت است
عَنْ فَاطِمَةُ بِنْتَ مذوسَى بْن ر جَعْفَر (ع)... عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت ِرَسُول ِاللّهِ صَلَّى اللّه عَلَیه ِوَ آلِهِ وِ سَلَّمَ ، قالَتْ (سلام الله علیها): قَالَ رَسُولُ اللّه ِصَلَّى اللّه ِعَلَیه ِوَ آلِه ِوَ سَلَّمَ : «ألا مَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آل ِمُحَمَّد ماتَ شَهِیداً.

فاطمه معصومه(س)، از دختر امام صادق (ع) روایتى نقل می‌کند که سلسله سندش به حضرت فاطمه زهرا (س) مى‌رسد که آن حضرت مى‌فرماید: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: «آگاه باشید! هرکس با محبّت آل محمّد ازدنیا برود شهید از دنیا رفته است.»

عوالم العلوم، ج ٢١، ص ٣٥٣

----------------------------

۳. دوستدار علی (ع﴾ سعادتمند است
قالَتْ (سلام الله علیها): ان السعید، کل السعید، حق السعید من أحب علیا فی حیاته و بعد موته
فرمود: همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
شرح نهج البلاغه ج ۲، ص ۴۴۹ مجمع الزّوائد: ج ۹، ص ۱۳۲

----------------------------
۴. معرفی خاندان پیامبر
قالَتْ (سلام الله علیها): نحن وسیلته فی خلقه و نحن خاصته و محل قدسه و نحن حجته فی غیبه و نحن ورثه أنبیائه
فرمود: ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان خداییم و جایگاه نیکی‌ها، ما دلیل‌های روشن خداییم و وارث پیامران الهی.
(شرح‌ نهج‌ البلاغه‌ ج‌ ۱۶ ، ص‌ ۲۱۱)

----------------------------

۵. ثواب قرائت سوره‌های قرآن حدیث
قالَتْ (سلام الله علیها): قاریءُ الحدید، و اذا وقعت، و الرحمن، یدعی فی السموات و الارض، ساکن الفردوس
فرمود: تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده می‌شوند.
(کنزالعمال ، ج‌ ۱ ، ص۵۸۲)

----------------------------

۶. بهترین و ارزشمندترین کسان

قالَتْ (سلام الله علیها): خیارکم الینکم مناکبة و اکرمهم لنسائهم
فرمود: بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم‌تر و مهربان‌تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.
(دلال الامامه ص۷۶ و کنزالعمال ، ج‌ ۷، ص۲۲۵)

----------------------------

۷. خداوند در دنیا برای مؤمنین سه چیز پسندید
قالَتْ (سلام الله علیها): حبب الی من دنیاکم ثلاث: تلاوة کتاب الله و النظر فی وجه رسول و الانفاق فی سبیل الله
فرمود: از دنیای شما سه چیز محبوب من است: ۱- تلاوت قرآن ۲- نگاه به چهره رسول خدا ۳-انفاق در راه خدا .
(وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص۲۹۵)

----------------------------

۸. ره آورد‌های اطاعت و امامت اهل بیت (ع﴾
قالَتْ (سلام الله علیها): فجعل الله...اطاعتنا نظاما للملة و امامتنا أمانا للفرقة
فرمود: خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقه‌ها قرار داده است.
(بحار الانوار، ج ۴۳، ص ۱۵۸)

----------------------------

۹. ره آورده‌های ایمان و نماز
قالَتْ (سلام الله علیها): فجعل الله الایمان تطهیرا لکم من الشرک ، و الصلاة تنزیها لکم عن الکبر

فرمود: خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد ، و نماز را برای دوری از تکبر و خودخواهی.

(احتجاج طبرسی،ج۱،ص۲۵۸)

----------------------------

۱۰. امام مانند کعبه است
قالَتْ (سلام الله علیها): مَثَلُ الإمام مَثل الکَعبة إذ تُؤتی وَ لا تَأتی
از حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) روایت شده که رسول خدا فرمودند: امام همچون کعبه است که باید به سویش روند، نه آنکه (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید.
(بحار الانوار ، ج ۳۶ ، ص ۳۵۳)

----------------------------

۱۱. ره آوردهای جهاد و صبر:
قالَتْ (سلام الله علیها): جعل الله ... الجهاد عز للإسلام، و الصبر معونة علی استیجاب الأجر

فرمود: خداوند جهاد را موجب عزت و هیبت اسلام، و صبر را وسیله استحقاق و شایستگی پاداش حق تعالی قرار داد.

(احتجاج طبرسی، ج ۱، ص ۲۵۸)

----------------------------

۱۲. ره آوردهای ایمان و عدل
قالَتْ (سلام الله علیها): فَفَرَضَ اللّه‏ُ الایمانَ تَطهیرا مِنَ الشِّرکِ... وَ العَدلَ تَسکینا لِلقُلوبِ

فرمود: خداوند ایمان را براى پاکى از شرک... و عدل و داد را براى آرامش دل‏ها واجب نمود.

(من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۵۶۸)

----------------------------

۱۳. داور فرشتگان
عن عَبْدُ اللّهِ بْنِ مَسْعُود، فالَ: أتَیْتُ فاطِمَةَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْها، فَقُلْتُ: أیْنَ بَعْلُکِ؟ فَقالَتْ (علیها السلام): عَرَجَ بِهِ جِبْرئیلُ إلَى السَّماءِ، فَقُلْتُ: فیما ذا؟ فَقالَتْ: إنَّ نَفَراً مِنَ الْمَلائِکَةِ تَشاجَرُوا فى شَیْىء، فَسَألُوا حَکَماً مِنَ الاْدَمِیّینَ، فَأَوْحىَ اللّهُ إلَیْهِمْ أنْ تَتَخَیَّرُوا، فَاخْتارُوا عَلیِّ بْنِ أبی طالِب (علیه السلام).
عبد اللّه بن مسعود گوید: روزى بر فاطمه زهراء(علیها السلام)وارد شدم و عرضه داشتم: همسرت کجا است؟ فرمود: همراه جبرائیل به آسمان عروج نموده است، گفتم: براى چه موضوعى؟ فرمود: بین عدّه اى از ملائکه الهى مشاجره اى شده است؛ و تقاضا کرده اند یک نفر از آدم‌ها بین ایشان حکم و قضاوت نماید؛ و خداوند به ملائکه وحى فرستاد: خودتان یک نفر را انتخاب نمائید؛ و آن‌ها هم حضرت علىّ بن ابى طالب (علیه السلام) را برگزیدند.
اختصاص شیخ مفید: ص ۲۱۳، س ۷، بحارالأنوار: ج ۳۷، ص ۱۵۰، ح ۱۵.

----------------------------
۱۴. معرفی امام علی علیه السلام
قالَتْ (علیها السلام): وَهُوَ الإمامُ الرَبّانى، وَالْهَیْکَلُ النُّورانى، قُطْبُ الأقْطابِ، وَسُلالَةُ الاْطْیابِ، النّاطِقُ بِالصَّوابِ، نُقْطَةُ دائِرَةِ الإمامَةِ.
فرمود: حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در تعریف امام علىّ (علیه السلام) فرمود : او پیشوائى الهى و ربّانى است، تجسّم نور و روشنائى است، مرکز توجّه تمامى موجودات و عارفان است، فرزندى پاک از خانواده پاکان مى باشد، گوینده اى حقّ گو و هدایتگر است، او مرکز و محور امامت و رهبریت است.
ریاحین الشّریعة: ج ۱، ص ۹۳.

----------------------------
۱۵. محمد و علی پدران امت
فرمود: قالَتْ (علیها السلام): أبَوا هِذِهِ الاْمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلىٌّ، یُقْیمانِ أَودَّهُمْ، وَ یُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إنْ أطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمُ النَّعیمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما.
فرمود: حضرت محمّد (صلى الله علیه وآله) و علىّ (علیه السلام)، والِدَین این امّت هستند، چنانچه از آن دو پیروى کنند آن‌ها را از انحرافات دنیوى و عذاب همیشگى آخرت نجات مى دهند؛ و از نعمت‌هاى متنوّع و وافر بهشتى بهره مندشان مى سازند.
تفسیر الإمام العسکرى (علیه السلام): ص ۳۳۰، ح ۱۹۱، بحارالأنوار: ج ۲۳، ص ۲۵۹، ح ۸.
۱۶.دعای حضرت در حق شیعیان
قالَتْ (سلام الله علیها): إلهى وَ سَیِّدى، أسْئَلُکَ بِالَّذینَ اصْطَفَیْتَهُمْ، وَ بِبُکاءِ وَلَدَیَّ فى مُفارِقَتى أَنْ تَغْفِرَ لِعُصاةِ شیعَتى، وَشیعَةِ ذُرّیتَى.
فرمود: خداوندا، به حقّ اولیاء و مقرّبانى که آن‌ها را برگزیده اى، و به گریه فرزندانم پس از مرگ و جدائى من با ایشان، از تو مى خواهم گناه خطاکاران شیعیان و پیروان ما را ببخشى.
کوکب الدّرىّ: ج ۱، ص ۲۵۴.
۱۷. شیعه کیست؟
قالَتْ (سلام الله علیها): شیعَتُنا مِنْ خِیارِ أهْلِ الْجَنَّةِ وَکُلُّ مُحِبّینا وَ مَوالى اَوْلیائِنا وَ مُعادى أعْدائِنا وَ الْمُسْلِمُ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِهِ لَنا.
فرمود: شیعیان و پیروان ما، و همچنین دوستداران اولیاء ما و آنان که دشمن دشمنان ما باشند، نیز آن‌هائى که با قلب و زبان تسلیم ما هستند بهترین افراد بهشتیان خواهند بود.
بحارالأنوار: ج ۶۸، ص ۱۵۵، س ۲۰، ضمن ح ۱۱.

----------------------------
۱۸. اگر بیگناهان مبتلا نمی‌شدند نفرین می‌کردم
قالَتْ (سلام الله علیها): وَاللّهِ یَابْنَ الْخَطّابِ لَوْلا أنّى أکْرَهُ أنْ یُصیبَ الْبَلاءُ مَنْ لا ذَنْبَ لَهُ، لَعَلِمْتَ أنّى سَأُقْسِمُ عَلَى اللّهِ ثُمَّ أجِدُهُ سَریعَ الاْجابَةِ.
فرمود: ای پسر خطّاب! سوگند به خداوند، اگر ناپسند نمی‌داشتم که عذاب الهى بر بى گناهى، نازل گردد؛ متوجّه مى شدى که خدا را قسم مى دادم و نفرین مى کردم. و مى دیدى چگونه دعایم سریع مستجاب مى گردید.
اصول کافى: ج ۱، ص ۴۶۰، بیت الأحزان: ص ۱۰۴، بحارالأنوار: ج ۲۸، ص ۲۵۰، ح ۳۰

----------------------------
۱۹. هرگز با تو سخن نخواهم گفت
قالَتْ (سلام الله علیها): وَاللّهِ! لا کَلَّمْتُکَ أبَداً، وَاللّهِ! لاَدْعُوَنَّ اللّهَ عَلَیْکَ فى کُلِّ صَلوة.
فرمود: پس از ماجراى هجوم به خانه حضرت، خطاب به ابوبکر کرد و فرمود: به خدا سوگند، دیگر با تو سخن نخواهم گفت، سوگند به خدا، در هر نمازى تو را نفرین خواهم کرد.
صحیح مسلم: ج ۲، ص ۷۲، صحیح بخارى: ج ۶، ص ۱۷۶.

----------------------------
۲۰. بعد از یادآوری حدیث من اسخط فاطمة فقد اسخطنی فرمود:

قالَتْ (سلام الله علیها): إنّى أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ، أنَّکُما اَسْخَطْتُمانى، وَ ما رَضیتُمانى، وَ لَئِنْ لَقیتُ النَبِیَّ لأشْکُوَنَّکُما إلَیْهِ.
فرمود: هنگامى که ابوبکر و عمر به ملاقات حضرت آمدند فرمود: خدا و ملائکه را گواه مى گیرم که شما مرا خشمناک کرده و آزرده اید، و مرا راضى نکردید، و چنانچه رسول خدا را ملاقات کنم شکایت شما دو نفر را خواهم کرد.
بحارالأنوار: ج ۲۸، ص ۳۰۳، صحیح مسلم: ج ۲، ص ۷۲، بخارى: ج ۵، ص ۵.

----------------------------
۲۱. عهدشکنان برمن نماز نگزارند
قالَتْ (سلام الله علیها): لا تُصَلّى عَلَیَّ اُمَّةٌ نَقَضَتْ عَهْدَ اللّهِ وَ عَهْدَ أبى رَسُولِ اللّهِ فى أمیر الْمُؤمنینَ عَلیّ، وَ ظَلَمُوا لى حَقىّ، وَ أخَذُوا إرْثى، وَ خَرقُوا صَحیفَتى اللّتى کَتَبها لى أبى بِمُلْکِ فَدَک.
فرمود: افرادى که عهد خدا و پیامبر خدا را درباره امیرالمؤمنین علىّ (علیه السلام) شکستند، و در حقّ من ظلم کرده و ارثیه ام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدک پاره کردند، نباید بر جنازه من نماز بگذارند.
بیت الأحزان: ص ۱۱۳، کشف الغمّة: ج ۲، ص ۴۹۴.

----------------------------
۲۲. بعد از غدیر عذری نمانده است
قالَتْ (سلام الله علیها): إلَیْکُمْ عَنّی، فَلا عُذْرَ بَعْدَ غَدیرِکُمْ، وَ الاَْمْرُ بعد تقْصیرکُمْ، هَلْ تَرَکَ أبى یَوْمَ غَدیرِ خُمّ لاِحَد عُذْراٌ.
فرمود: خطاب به مهاجرین و انصار کرد و فرمود: از من دور شوید و مرا به حال خود رها کنید، با آن همه بى تفاوتى و سهل انگارى‌هایتان، عذرى براى شما باقى نمانده است. آیا پدرم در روز غدیر خم براى کسى جاى عذرى باقى گذاشت؟
خصال: ج ۱، ص ۱۷۳، احتجاج: ج ۱، ص ۱۴۶.

----------------------------
۲۳. ره آورد‌های ایمان و نماز و زکات و صیام و حج
قالَتْ (سلام الله علیها): جَعَلَ اللّهُ الاْیمانَ تَطْهیراً لَکُمْ مِنَ الشّـِرْکِ، وَ الصَّلاةَ تَنْزیهاً لَکُمْ مِنَ الْکِبْرِ، وَ الزَّکاةَ تَزْکِیَةً لِلنَّفْسِ، وَ نِماءً فِى الرِّزقِ، وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلاْخْلاصِ، وَ الْحَّجَ تَشْییداً لِلدّینِ
فرمود: خداوند سبحان، ایمان و اعتقاد را براى طهارت از شرک و نجات از گمراهى‌ها و شقاوت‌ها قرار داد. و نماز را براى خضوع و فروتنى و پاکى از هر نوع تکبر، مقرّر نمود. و زکات (و خمس) را براى تزکیه نفس و توسعه روزى تعیین نمود. و روزه را براى استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست. و حجّ را براى استحکام أساس شریعت و بناء دین اسلام واجب نمود.
ریاحین الشّریعة: ج ۱، ص ۳۱۲، فاطمة الزّهراء (س) ص ۳۶۰، خطبه آنحضرت. احتجاج طبرسی، ج ۱.

----------------------------

۲۴. من اولین کسی هستم که به پدرم رسول الله (ص) ملحق می‌شوم
قالَتْ (سلام الله علیها): یا أبَا الْحَسَنِ! إنَّ رَسُولَ اللّهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) عَهِدَ إلَىَّ وَ حَدَّثَنى أنّى اَوَّلُ أهْلِهِ لُحُوقاً بِهِ وَ لا بُدَّ مِنْهُ، فَاصْبِرْ لاِمْرِاللّهِ تَعالى وَ ارْضَ بِقَضائِهِ.
فرمود: اى ابا الحسن! ـ همسرم ـ ، همانا رسول خدا با من عهد بست و اظهار نمود: من اوّل کسى هستم از اهل بیتش که به او ملحق مى شوم و چاره اى از آن نیست، پس تو صبر نما و به قضا و مقدّرات الهى خوشنود باش.
بحارالأنوار: ج ۴۳، ص ۲۰۰، ح ۳۰.

----------------------------
۲۵. ره آورد سه روز سلام بر آنحضرت و پدر بزرگوارش (ص)
قالَتْ (سلام الله علیها): مَنْ سَلَّمَ عَلَیْهِ اَوْ عَلَیَّ ثَلاثَةَ أیّام أوْجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ، قُلْتُ لَها: فى حَیاتِهِ وَ حَیاتِکِ؟ قالَتْ: نعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنا.
فرمود: هر که بر پدرم ـ رسول خدا ـ و بر من به مدّت سه روز سلام کند خداوند بهشت را براى او واجب مى گرداند. راوى گوید: عرضه داشتم: آیا در زمان حیات و زنده بودن؟ فرمود: چه در زمان حیات ما باشد؛ و یا پس از مرگ.
بحارالأنوار: ج ۴۳، ص ۱۸۵، ح ۱۷.

----------------------------
۲۶. علی علیه السلام به وظیفه الهی عمل کرد
قالَتْ (سلام الله علیها): ما صَنَعَ أبُو الْحَسَنِ إلاّ ما کانَ یَنْبَغى لَهُ، وَ لَقَدْ صَنَعُوا ما اللّهُ حَسیبُهُمْ وَ طالِب۲ُهُمْ.
فرمود: آنچه را امام علىّ (علیه السلام) ـ نسبت به دفن رسول خدا و جریان بیعت ـ انجام داد، وظیفه الهى او بوده است، و آنچه را دیگران انجام دادند خداوند آن‌ها را محاسبه و مجازات مى نماید.
الإمامة والسّیاسة: ص ۳۰، بحارالأنوار: ج ۲۸، ص ۳۵۵، ح ۶۹.

----------------------------
۲۷. جه چیزی برای بانوان بهتر است 
قالَتْ (سلام الله علیها): خَیْرٌ لِلِنّساءِ أنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ.
فرمود: بهترین چیز براى حفظ شخصیت زن آن است که مردى را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد.
بحارالأنوار: ج ۴۳، ص ۵۴، ح ۴۸.

----------------------------
۲۸. یاعلی مرا فراموش مکن
قالَتْ (سلام الله علیها): أوُصیکَ یا أبَا الْحَسنِ أنْ لا تَنْسانى، وَ تَزُورَنى بَعْدَ مَماتى.
فرمود: ضمن وصیتى به همسرش اظهار داشت: مرا پس از مرگم فراموش نکن؛ و به زیارت و دیدار من ـ بر سر قبرم ـ بیا.
زهرة الرّیاض ـ کوکب الدّرى: ج ۱، ص ۲۵۳.

----------------------------
۲۹. برجستگی اندام زنان حتی در حین تشییع جنازه نباید دیده شود
قالَتْ (سلام الله علیها): إنّى قَدِاسْتَقْبَحْتُ ما یُصْنَعُ بِالنِّساءِ، إنّهُ یُطْرَحُ عَلىَ الْمَرْئَةِ الثَّوبَ فَیَصِفُها لِمَنْ رَأى، فَلا تَحْمِلینى عَلى سَریر ظاهِر، اُسْتُرینى، سَتَرَکِ اللّهُ مِنَ النّارِ.
فرمود: در آخرین روزهاى عمر پر برکتش ضمن وصیتى به اسماء فرمود: من بسیار زشت و زننده مى دانم که جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچه اى روى بدنش تشییع مى کنند. و افرادى اندام و حجم بدن او را مشاهده کرده و براى دیگران تعریف مى نمایند. مرا بر تخت ـ و بلانکاردى ـ که اطرافش پوشیده نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد قرار مده ـ بلکه مرا با پوشش کامل تشییع کن ـ ، خداوند تو را از آتش جهنّم مستور و محفوظ نماید.
تهذیب الأحکام: ج۱، ص ۴۲۹، کشف الغمّه: ج ۲، ص ۶۷، بحار:ج ۴۳، ص ۱۸۹،ح ۱۹.

----------------------------
۳۰. حجاب حتی در برابر مرد نابینا
قالَتْ (سلام الله علیها): ... إنْ لَمْ یَکُنْ یَرانى فَإنّى أراهُ، وَ هُوَ یَشُمُّ الریح. 
فرمود: مرد نابینائى وارد منزل شد و حضرت زهراء (علیها السلام)پنهان گشت، وقتى رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) علّت آن را جویا شد؟ در پاسخ پدر اظهار داشت: اگر آن نابینا مرا نمى بیند، من او را مى بینم، دیگر آن که مرد، حسّاس است و بوى زن را استشمام مى کند.
بحارالأنوار: ج ۴۳، ص ۹۱، ح ۱۶، إحقاق الحقّ: ج ۱۰، ص ۲۵۸.

----------------------------
۳۱. ترک دنیا و مخالفت با غاصبان و...
قالَتْ (سلام الله علیها): أصْبَحْتُ وَ اللهِ! عاتِقَةً لِدُنْیاکُمْ، قالِیَةً لِرِجالِکُمْ.
فرمود: بعد از جریان غصب فدک و احتجاج حضرت، بعضى از زنان مهاجر و انصار به منزل حضرت آمدند و احوال وى را جویا شدند، حضرت در پاسخ فرمود: به خداوند سوگند، دنیا را آزاد کردم و هیچ علاقه اى به آن ندارم، همچنین دشمن و مخالف مردان شما خواهم بود.
دلائل الإمامة: ص ۱۲۸، ح ۳۸، معانى الأخبار: ص ۳۵۵، ح ۲.

----------------------------
۳۲. شیعه اهل بیت کیست؟
قالَتْ (سلام الله علیها): إنْ کُنْتَ تَعْمَلُ بِما أمَرْناکَ وَ تَنْتَهى عَمّا زَجَرْناکَ عَنْهُ، قَأنْتَ مِنْ شیعَتِنا، وَ إلاّ فَلا.
فرمود: اگر آنچه را که ما ـ اهل بیت عصمت و طهارت ـ دستور داده ایم عمل کنى و از آنچه نهى کرده ایم خوددارى نمائى، تو از شیعیان ما هستى وگرنه، خیر.
تفسیر الإمام العسکرى (علیه السلام): ص ۳۲۰، ح ۱۹۱.

----------------------------
۳۳. وصیت به علی در مورد ازدواج مجدد
قالَتْ (سلام الله علیها): أُوصیکَ اَوّلاً أنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدى بِإبْنَةِ اُخْتى أمامَةَ، فَإنَّها تَکُونُ لِوُلْدى مِثْلى، فَإنَّ الرِّجالَ لابُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّساءِ.
فرمود: در آخرین لحظات عمرش به همسر خود چنین سفارش نمود: پس از من با دختر خواهرم أمامه ازدواج نما، چون که او نسبت به فرزندانم مانند خودم دلسوز و متدین است. همانا مردان در هر حال، نیازمند به زن مى باشند.
بحارالأنوار: ج ۴۳، ص ۱۹۲، ح ۲۰، أعیان الشّیعة: ج ۱، ص ۳۲۱.

----------------------------
۳۴. خدمت به مادر و ره آورد آن
قالَتْ (سلام الله علیها): الْزَمْ عجْلَها فَإنَّ الْجَنَّةَ تَحْتَ أقْدامِها و الْزَمْ رِجْلَها فَثَمَّ الْجَنَّةَ.
فرمود: همیشه در خدمت مادر و پاى‌بند او باش، چون بهشت زیر پاى مادران است؛ و نتیجه آن نعمت‌هاى بهشتى خواهد بود.
کنزل العمّال: ج ۱۶، ص ۴۶۲، ح ۴۵۴۴۳.

----------------------------
۳۵. روزه چگونه باید باشد؟
قالَتْ (سلام الله علیها): ما یَصَنَعُ الصّائِمُ بِصِیامِهِ إذا لَمْ یَصُنْ لِسانَهُ وَ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ وَ جَوارِحَهُ.
فرمود: روزه دارى که زبان و گوش و چشم و دیگر اعضاء و جوارح خود را کنترل ننماید هیچ سودى از روزه خود نمى برد.
مستدرک الوسائل: ج ۷، ص ۳۳۶، ح ۲، بحارالأنوار: ج ۹۳، ص ۲۹۴، ح ۲۵.

----------------------------
۳۶. خوشرویی و ره آورد آن
قالَتْ (سلام الله علیها): اَلْبُشْرى فى وَجْهِ الْمُؤْمِنِ یُوجِبُ لِصاحِبهِ الْجَنَّةَ، وَ بُشْرى فى وَجْهِ الْمُعانِدِ یَقى صاحِبَهُ عَذابَ النّارِ.
فرمود: تبسّم و شادمانى در برابر مؤمن موجب دخول در بهشت خواهد گشت، و نتیجه تبسّم در مقابل دشمنان و مخالفان سبب ایمنى از عذاب خواهد بود.
تفسیر الإمام العسکرى (ع) ص ۳۵۴، ح ۲۴۳، مستدرک الوسائل: ج ۱۲، ص ۲۶۲، بحار: ج ۷۲، ص ۴۰۱، ح ۴۳.

----------------------------
۳۷. دست شستن بعد از غذا
قالَتْ (سلام الله علیها): لا یَلُومَنَّ امْرُءٌ إلاّ نَفْسَهُ، یَبیتُ وَ فى یَدِهِ ریحُ غَمَر. 
فرمود: کسى که بعد از خوردن غذا، دست‌هاى خود را نشوید دست‌هایش آلوده باشد، ـ چنانچه ناراحتى برایش بوجود آید ـ کسى جز خودش را سرزنش نکند.
کنزل العمّال: ج ۱۵، ص ۲۴۲، ح ۴۰۷۵۹.

----------------------------
۳۸. بهترین موقع دعا در روز جمعه
قالَتْ (سلام الله علیها): اصْعَدْ عَلَى السَّطْحِ، فَإنْ رَأیْتَ نِصْفَ عَیْنِ الشَّمْسِ قَدْ تَدَلّى لِلْغُرُوبِ فَأعْلِمْنى حَتّى أدْعُو.
فرمود: روز جمعه نزدیک غروب آفتاب به غلام خود مى فرمود: بالاى پشت بام برو، هر موقع نصف خورشید غروب کرد مرا خبر کن تا براى خود ـ و دیگران ـ دعا کنم.
دلائل الإمامة: ص ۷۱، س ۱۶، معانى الأخبار: ص ۳۹۹، ضمن ح ۹.

----------------------------
۳۹. خداوند گناهان را می‌بخشد(جز شرک و حق مردم)
قالَتْ (سلام الله علیها): إنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً وَلایُبالى.
فرمود: همانا خداوند متعال تمامى گناهان بندگانش را مى آمرزد و از کسى باکى نخواهد داشت.
تفسیر التّبیان: ج ۹، ص ۳۷، س ۱۶.

----------------------------
۴۰. حق مرد بر مرکب و منزل 
قالَتْ (سلام الله علیها): الرَّجُلُ اُحَقُّ بِصَدْرِ دابَّتِهِ، وَ صَدْرِ فِراشِهِ، وَالصَّلاةِ فى مَنْزِلِهِ إلاَّ الاْمامَ یَجْتَمِعُ النّاسُ عَلَیْهِ.
فرمود: هر شخصى نسبت به مرکب سوارى، و فرش منزل خود و برگزارى نماز در آن از دیگرى در أُلویت است، مگر آن که دیگرى امام جماعت باشد و مردم بخواهند با او نماز جماعت را إقامه نمایند.
مجمع الزّوائد: ج ۸ ، ص ۱۰۸ ، مسند فاطمه: ص ۳۳ و ۵۲.

----------------------------
۴۱. نگرانی از وضع مردم در روز قیامت
قالَتْ (سلام الله علیها): یا أبَة، ذَکَرْتُ الْمَحْشَرَ وَوُقُوفَ النّاسِ عُراةً یَوْمَ الْقیامَةِ، وا سَوْأتاهُ یَوْمَئِذ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ.
فرمود: اظهار داشت: اى پدر، من به یاد روز قیامت افتادم که مردم چگونه در پیشگاه خداوند با حالت برهنه خواهند ایستاد ـ و فریاد رسى ندارد، جز اعمال و علاقه نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) ـ.
کشف الغمّة: ج ۲، ص ۵۷، بحار الأنوار: ج ۸ ، ص ۵۳، ح ۶۲.

----------------------------
۴۲. شفاعت از گنهکاران امت
قالَتْ (سلام الله علیها): إذا حُشِرْتُ یَوْمَ الْقِیامَةِ، أشْفَعُ عُصاةَ أُمَّةِ النَّبىَّ
فرمود: هنگامى که در روز قیامت برانگیخته و محشور شوم، خطاکاران امّت پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)، را شفاعت مى نمایم.
إحقاق الحقّ: ج ۱۹، ص ۱۲۹.

----------------------------
۴۳. تلاوت قرآن و دعا برای میت
قالَتْ (سلام الله علیها): فَأکْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ الْقُرآنِ، وَالدُّعاءِ، فَإنَّها ساعَةٌ یَحْتاجُ الْمَیِّتُ فیها إلى أُنْسِ الاْحْیاءِ.
فرمود: ضمن وصیتى به امام علىّ (علیه السلام) اظهار نمود: پس از آن که مرا دفن کردى، برایم قرآن را بسیار تلاوت نما، و برایم دعا کن، چون که میت در چنان موقعیتى بیش از هر چیز نیازمند به اُنس با زندگان مى باشد.
بحارالأنوار: ج ۷۹، ص ۲۷، ضمن ح ۱۳.

----------------------------
۴۴. زنان نباید مردان را به مشقت وادارند
قالَتْ (سلام الله علیها): یا أبَا الحَسَن، إنّى لأسْتَحى مِنْ إلهى أنْ أکَلِّفَ نَفْسَکَ ما لا تَقْدِرُ عَلَیْهِ. 
فرمود: خطاب به همسرش امیرالمؤمنین علىّ (علیه السلام) کرد و اظهار نمود: من از خداى خود شرم دارم که از تو چیزى را در خواست نمایم و تو توان تهیه آنرا نداشته باشى.
أمالى شیخ طوسى : ج ۲، ص ۲۲۸.

----------------------------
۴۵. عاقبت قاتلان فرزندان پیامبر (ص)
قالَتْ (سلام الله علیها): خابَتْ أُمَّةٌ قَتَلَتْ إبْنَ بِنْتِ نَبِیِّها.
فرمود: رستگار و سعادتمند نخواهند شد آن گروهى که فرزند پیامبر خود را به قتل رسانند.
مدینة المعاجز: ج ۳، ص ۴۳۰.

----------------------------
۴۶. ره آورد‌های اجتناب از گناهان کبیره
قالَتْ (سلام الله علیها): ... وَ النَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهاً عَنِ الرِّجْسِ، وَاجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَةِ، وَ تَرْکَ السِّرْقَةِ ایجاباً لِلْعِّفَةِ.
فرمود: خداوند متعال منع و نهى از شرابخوارى را جهت پاکى جامعه از زشتى‌ها و جنایت‌ها؛ و دورى از تهمت‌ها و نسبت‌هاى ناروا را مانع از غضب و نفرین قرار داد؛ و دزدى نکردن، موجب پاکى جامعه و پاکدامنى افراد مى گردد.
ریاحین الشّریعة: ج ۱، ص ۳۱۲، فاطمة الزهراء (س﴾ ص ۳۶۰، خطبه معروف. احتجاج طبرسی ج۱.

----------------------------

۴۷. علل حرمت شرک
قالَتْ(علیها السلام): وَ حَرَّمَ - اللّه - الشِّرْکَ إخْلاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ، فَاتَّقُوا اللّه حَقَّ تُقاتِهِ، وَ لا تَمُوتُّنَ إلاّ وَ أنْتُمْ مُسْلِمُونَ، وَ أطیعُوا اللّه فیما أمَرَکُمْ بِهِ، وَ نَهاکُمْ عَنْهُ، فَاِنّهُ، إنَّما یَخْشَى اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءِ.
فرمود: خداوند سبحان شرک را (در امور مختلف) حرام گرداند تا آن که همگان تن به ربوبیت او در دهند و به سعادت نائل آیند؛ پس آن طورى که شایسته است باید تقواى الهى داشته باشید و کارى کنید تا با اعتقاد به دین اسلام از دنیا بروید. بنابر این باید اطاعت و پیروى کنید از خداوند متعال در آنچه شما را به آن دستور داده یا از آن نهى کرده است، زیرا که تنها علماء و دانشمندان (اهل معرفت) از خداى سبحان خوف و وحشت خواهند داشت.
ریاحین الشّریعة: ج ۱، ص ۳۱۲، فاطمة الزهراء (س﴾ ص ۳۶۰، خطبه معروف. احتجاج طبرسی ج۱.

----------------------------

۴۸. ره آوردهای فرمانبرداری از عترت نبی (ص)
قالَتْ (سلام الله علیها): أمّا وَاللّهِ، لَوْ تَرَکُوا الْحَقَّ عَلى أهْلِهِ وَ اتَّبَعُوا عِتْرَةَ نَبیّه، لَمّا اخْتَلَفَ فِى اللّهِ اثْنانِ، وَ لَوَرِثَها سَلَفٌ عَنْ سَلَف، وَ خَلْفٌ بَعْدَ خَلَف، حَتّى یَقُومَ قائِمُنا، التّاسِعُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ(علیه السلام).
فرمود: به خدا سوگند، اگر حقّ ـ یعنى خلافت و امامت ـ را به اهلش سپرده بودند؛ و از عترت و اهل بیت پیامبر صلوات اللّه علیهم پیروى و متابعت کرده بودند حتّى دو نفر هم با یکدیگر درباره خدا ـ و دین ـ اختلاف نمى کردند. و مقام خلافت و امامت توسط افراد شایسته یکى پس از دیگرى منتقل مى گردید و در نهایت تحویل قائم آل محمّد ( عجّل اللّه فرجه الشّریف ، و صلوات اللّه علیهم اجمعین) مى گردید که او نهمین فرزند از حسین (علیه السلام) مى باشد.
الإمامة والتبصرة: ص ۱، بحارالأنوار: ج ۳۶، ص ۳۵۲، ح ۲۲۴.

----------------------------
۴۹. آداب دوازده‌گانه سفره
قالَتْ (سلام الله علیها): فی المائدة اثنتا عشرة خصلة یجب علی کل مسلم ان یعرفھا اربع فیھا فرض؛ و اربع فیھا سُنَّة و اربع فیھا تأدیب: فامّا الفرض فالمعرفة و الرضا والتسمیة و الشکر؛ و اما السنة فالوضو ء قبل الطعام و الجلوس علی الجانب الایسر و الاکل بثلاث اصابع و لعق الاصابع؛ فامّا التأدیب فاکل بما یلیک و تصغیر اللقمہ و المضغ الشدید وقلة النظر فی وجوہ الناس.
فرمود: آداب سفره دوازده چیز است که واجب است هر مسلمانی آن را بداند. چهار چیز آن واجب است؛ چهار چیز مستحب است و چهار چیز نشانه مراعات ادب است: اما واجبات سفره عبارتند از: معرفت خدا، رضای الهی، شکر پروردگار و قرائت بسم الله الرحمن الرحیم قبل از شروع غذا۔ مستحبات سفره عبارتند از وضوء قبل از غذا، نشستن بر طرف چپ (و گذاشتن سنگینی بدن بر سمت چپ)، لقمه با سه انگشت برداشتن و لیسیدن انگشتان، و اما چهار چیزی که رعایت ادب مقتضی آن است عبارتند از: آنچه در برابرت گذاشته شود بخور، لقمه‌های کوچک بردار، غذا را خوب بجو و به چهره دیگران (هم سفره‌ها) کمتر نگاه کن (و به آنها خیره نشو).
تحف العقول ص ۹۶۲

پوشش فاطمه(س) در بیرون از خانه چگونه بود؟

پوشش فاطمه(س) در بیرون از خانه چگونه بود؟


آیت الله آقا مجتبی تهرانی در ایام فاطمیه سال ۱۳۷۴ به شرح خطبه فدک حضرت فاطمه( درود خدا بر او باد) پرداختند و در جلسه اول به شکل پوشش اسلامی زنان در جامعه بر اساس سیره آن حضرت اشاره کردند.

متن زیر گلچینی از کتاب این استاد اخلاق با نام "شرح خطبه فدک" است که درباره شرایط زمانی و مکانی سخنرانی حضرت فاطمه(س) در مسجد پیامبر(ص) است که می خوانید:
 

 * لَمّا أَجْمَعَ[۱] اَبُوبَکْرٍ وَ عُمَرٍ عَلی مَنْعِ فاطِمَةَ فَدَکاً وَ بَلَغَها ذلِکَ.
زمانی که ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند که مانع رسیدن فدک به حضرت زهرا(س) شوند. این خبر که به حضرت زهرا(س) رسید. ایشان همه را خبر کرد و پس از پوشیدن لباس ها برای سخنرانی به سمت مسجد رفت. نوع و چگونگی پوشش حضرت زهرا را همه روایت کرده اند:

پوشش اول : بزرگتر از روسری‏های فعلی زن ها به صورتی که سر و سینه و گردن را می‏پوشانده است
* لاثَتْ خِمارَها عَلی رَأْسِهٰا
لاث به معنی پیچیده است. خمار چیزی بوده است بزرگتر از روسری‏های فعلی زن ها به صورتی که سر و سینه و گردن را می‏پوشانده است و همان است که در آیۀ شریفه آمده است:
* وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیُوبِهِنَّ[۲]
روسری‏هایشان را طوری روی سر بیندازند که سینه را بپوشاند.
خُمر جمع خمار است. به هر حال وقتی این خبر به حضرت زهرا(س) رسید برخاستند و خمار را بستند. لاثَ به معنای پیچیدن است. از لفظ خمار هم معلوم می‏شود که حضرت طوری آن روسری را به کار برده بودند که روی گردن و سینه ایشان پوشیده شده بود.

پوشش دوم: نوعی پوشش سراسری شبیه چادر امروز یا پیراهن بلند عربی
* وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبابِهٰا
جلباب نوعی پوشش سراسری بوده که روی لباس ها می‏پوشیده‏اند. شاید چیزی شبیه چادر امروز یا پیراهن بلند عربی. حضرت آن پوشش سراسری را هم طوری بر سر افکندند که محیط بر تمام بدن ایشان بود.
* وَ أَقْبَلَتْ فی لُمَّةٍ (یا لمةٍ)[۳] مِنْ حَفَدَتِها وَ نِساءِ قَوْمِهٰا
یعنی حضرت زهرا(س) همراه با گروهی که به اصطلاح همسن و سال، یا هماهنگ، یا از یاران و اعوان و خویشاوندان ایشان بودند حرکت کردند. تا اینجا یکی از مسائل قابل توجه مسئلۀ پوشش حضرت است که ایشان برای وارد شدن در مسجد که مردان در آنجا حضور داشتند چگونه خودشان را از نظر پوشش آماده کردند. نکتۀ دیگر توجه به جماعتی است که آن حضرت را در حرکت به سمت مسجد همراهی کردند و احتمال زیاد دارد که منظور همراهان از این کار یاری حضرت زهرا(س) باشد. همان‏طور که امروز اگر کسی برای حضور در مجلس احتجاج حرکت می‏کند گروهی از همفکرانش نیز او را همراهی می‏کنند. پس در این اقدام حضرت دو احتمال وجود دارد اوّل آنکه شخصیت ظاهری ایشان محفوظ بماند، دوّم اینکه پیکرۀ ظاهری حضرت هم در بین مردها نمایان نشود و در میان گروه زنان پوشیده بماند."

* حَتّی دَخَلَتْ عَلی أَبی بَکْرٍ وَ هُوَ فی حَشْدٍ مِنَ الْمُهاجِرینَ وَ الأنْصٰارِ وَ غَیْرِهِمْ
تا این که حضرت وارد شد بر ابی‏بکر در مسجد در حالی که گرداگرد او را جمع زیادی از مهاجرین و انصار و دیگر مسلمین گرفته بود. حَشد همان گروه و جماعت است.
* فَنیطَتْ دُونَها مُلاَءةٌ
سپس میان حضرت و مردم پرده‏ای نصب شد.
وقتی حضرت زهرا(س) وارد مسجد می‏شود در آنجا پرده‏ای نصب می‏شود. مُلاَءةٌ به معنای إزار یا پرده است. یعنی بین ایشان و آن مردها که از مهاجرین و انصار و گرداگرد ابی‏ بکر بوده‏اند پرده‏ای آویخته می‏شود حتی در برخی نسخه‏ ها آمده است مُلاَءةٌ قِبطّیةٌ یعنی حتی جنس پرده را که مصری بوده است مشخص کرده‏اند. به هر حال نکتۀ مهم در این بخش آن است که همین که حضرت وارد می‏شود دستور می‏دهند که پرده‏ای بین ایشان و دیگران بیاویزند. البته از کلمۀ فَجَلَست که در خطبه آمده استفاده می‏شود که قبل از این که حضرت بنشینند پرده را سریع می‏آویزند. یعنی همین که خبردار می‏شوند دختر پیغمبر(ص) در راه مسجد است یا به محض ورود ایشان محیط را آماده می‏کنند و این پرده را نصب می‏کنند و این خود باز از اموری است برای حفظ حضرت از نگاه مردان و احترامی بوده که به صورت سنّت درآمده است و امروزه نیز در مجالس مذهبی رعایت می‏شود.

کسی بیشتر از مقام معظم رهبری مورد توجه حضرت ولی‌عصر (عج) نیست.

علامه مصباح یزدی: کسی بیشتر از مقام معظم رهبری مورد توجه حضرت ولی‌عصر (عج) نیست.


 استاد اخلاق حوزه علمیه قم، علت ناسپاسی و قضاوت‌های ناعادلانه درباره مقام ولایت را حسد، حقارت، خودکم‌بینی و... دانست و گفت: اگر کسانی با سوءاستفاده از موقعیت خود این موقعیت را تضعیف کنند، به اسلام، انقلاب و خون‌‌های شهدا خیانت کرده‌اند.


به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی آثار حضرت آیت‌الله مصباح یزدی، ایشان در تاریخ 3/12/1391 در سخنانی در جمع شرکت‌کنندگان در دوره آموزشی کوثر ولایت که به همت مؤسسه ولاء برگزار شده بود، با اشاره به نعمت بزرگ ولایت، وجوب شکرگزاری و قدردانی از منعم را از امور بدیهی و بی‌نیاز از اثبات دانست و گفت: حتى علمای علم کلام برای اثبات وجوب تحقیق و شناخت خدا، در کنار دلیل دفع ضرر محتمل به وجوب شکر منعم استدلال می‌کنند و می‌گویند هر عاقلی می‌فهمد که نعمت‌هایی که دردست ماست از خود ما نیست و کسی به ما عطا کرده است، و فطرت انسان اقتضا می‌کند که ولی نعمت را بشناسد و از او تشکر نماید.

استاد اخلاق حوزه علمیه قم ادامه داد: فطرت انسانی به ما اجازه نمی‌دهد این نعمت را که در دنیا بی‌نظیر و دارای برکات بسیاری برای نسل ما و نسل‌های آینده ‌ماست نشناسیم و قدرش را ندانیم.

وی بهترین راه برای شناختن نعمت را مقایسه وجود آن نعمت با عدم آن دانست و گفت: ما  انسان‌‌ها ضعف‌هایی داریم و خودبه‌خود به وجود نعمت‌ها توجه نداریم، مثلا توجه نداریم که نعمت وجود هم نعمتی است و فقط در حالی به عظمت آن پی‌می‌بریم که در حال از دست دادن آن باشیم. هوایی که تنفس می‌کنیم، آبی که می‌نوشیم، سلامتی اندام‌های مختلف بدن همه نعمت‌هایی است که به صورت عادی توجهی به آن‌ها نداریم و وقتی کمبودی در یکی از آن‌ها پیدا شود به اهمیت و قدر آن پی‌می‌بریم.

عضو خبرگان رهبری گفت: برای این‌که بتوانیم قدر نعمت ولایت را بدانیم یا باید دوران قبل از انقلاب را به‌خاطر بیاوریم و با الان مقایسه کنیم و یا کشور خودمان را نسبت به کشوری که شرایط مشابهی با کشور ما دارد ولی این نعمت ولایت را ندارد بسنجیم. اگر انسان متوسط بی‌غرضی از یکی از این دو راه درباره انقلاب و برکات آن بیاندیشد قدر این نعمت را می‌شناسد و درصدد شکرگزاری آن برمی‌آید.

علامه مصباح یزدی ضمن اشاره به حوادث و مشکلات مردم افغانستان طی نیم‌قرن گذشته، سختی‌ها و مشکلات مردم ایران برای پیروزی انقلاب را نسبت به مشکلات مردم افغانستان‌، ناچیز دانست و گفت: احزاب افغان اگرچه دارای انحرافاتی بودند ولی در حد فهم خود برای اسلام می‌جنگیدند، اما بعد از همه این مجاهدت‌ها عاقب‌کارشان به برادرکشی و بالاخره تسلط دشمن بر خانه و کاشانه‌شان انجامید.

وی ادامه داد: فرق اساسی ایران با افغانستان در نعمت ولایت‌فقیه بود که ایرانیان مطیع ولی‌فقیه زمان خود شدند و حتى اقلیت‌های مذهبی وقتی با پاکی و صداقت او روبه‌رو شدند عاشقش شدند و با رهبری او به پیروزی رسیدند.

استاد حوزه علمیه قم همچنین با اشاره به تحولات یک‌صدساله اخیر مصر و مقایسه آن با ایران گفت: مصر در صدسال اخیر به‌خصوص نیمه‌اول آن، مرکزیت فرهنگی کشورهای اسلامی را در دست داشت، اما بعد از 33سال از پیروزی انقلاب اسلامی، اکنون مصر با اقتباس از انقلاب ما می‌کوشد که به اهداف اسلامی خود برسد.

ایشان ضمن مقایسه شرایط قبل از پیروزی انقلاب در ایران و مصر گفت: با این‌که مصریان دارای حزب قوی اخوان‌المسلمین بودند و در مقابل مبارک سالیان بسیاری مقاومت کردند و تعداد زیادی از آن‌ها کشته شدند ولی هنوز معلوم نیست تلاش‌هایشان به چه سرانجامی برسد و در انقلاب خود تا چه حد پیروز شوند.

استاد علوم قرآنی و تفسیر یک دلیل این ناکامی‌ها را محرومیت تئوریک دانست و گفت: آن‌ها از نظر تئوری هم ضعیفند، زیرا ما به ولایت امامان معصوم و وجود امام زمان (عج) معتقدیم و ولی‌فقیه را نایب ایشان می‌دانیم و به عنوان یک وظیفه شرعی از او تبعیت می‌کنیم، ولی آنها از این نعمت محرومند و همین باعث می‌شود که این گرفتاری‌ها را داشته باشند و نتوانند وضع ثابتی برای خودشان ترسیم کنند.

وی با اشاره به‌این که پس از انقلاب اسلامی، شهر قم مرکز فرهنگی جهان اسلامی شده است، به سفری که به کشور مالزی داشته اشاره کرد و گفت: نخست‌وزیر ایالت کلانتان مالزی در آن زمان شخصی به نام نیک عبدالعزیز بود، که به سفارت آمد و به بنده گفت: تحصیل‌کرده الازهر هستم، ولی امروز معتقدم اگر  کسی بخواهد با اسلام آشنا شود باید به قم بیاید.

رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی سپس اظهارات رئیس یکی از دانشگاه‌های لبنان، که خود کشیش ارتودکس بود، را نقل کرد و گفت: وی پس از آن ‌که معنا و دلایل ولایت فقیه را شنید، با تعجب گفت: فقط این تئوری می‌تواند لبنان را نجات بدهد.

 

علامه مصباح یزدی با بیان این‌که امام (ره) ولایت‌فقیه را منطقی‌ترین و عقلایی‌ترین روش حکومت می‌دانست گفت: مجلس خبرگان و انتخابات آن سازوکاری برای تشخیص فرد اصلح است، نه این‌که مجلس خبرگان مقام ولایت را به ولی فقیه تفویض کند،‌ چرا که این مجلس چنین ولایت و جایگاهی ندارد.

وی ضمن بحث درباره برخی از شبهات و القائات دشمنان درباره ولایت‌فقیه پرسید: آیا این عیب است که ما بگوییم باید در رأس حکومت کسی باشد که قانون اسلام را بهتر از دیگران بداند؟!

 

استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان نمونه‌هایی از تأثیرگذاری عملی امام خمینی (ره) در کشورهای مختلف از جمله شمال آفریقا گفت: وقتی از گروهی در شمال آفریقا پرسیده بودند مذهب شما چیست، پاسخ داده بودند که مذهب ما مذهب خمینی است، زیرا ما یقین پیدا کرده‌ایم که مسلمان واقعی این فرد است و مذهبی که او را پرورش داده، مذهب حق است و ما نیز مذهب اهل بیت را قبول داریم.

استاد حوزه علمیه ضمن اشاره به سرسپردگی سردمداران رژیم گذشته نسبت به اوامر امریکا و انگلیس، ‌به مقایسه شرایط آن زمان با زمان حال پرداخت و گفت: امروز آمریکا تصریح می‌کند: ایران بزرگ‌ترین خطر و بزرگ‌ترین رقیب برای ما است.

 

عضو مجلس خبرگان رهبری ضمن برشمردن برخی از ویژگی‌های مقام معظم رهبری گفت: من خود را از بیان یک‌دهم آن‌چه در این‌باره وظیفه ماست، عاجز می‌بینم، و وجود این بزرگوار را یکی از بزر‌گ‌ترین نعمت‌های الهی بر امت اسلامی می‌دانم.



این فیلسوف اسلامی ضمن بیان خدمات برخی از علمای بزرگ گذشته و مقایسه آن با زمان حال گفت: در طول تاریخ اسلام و تشیع شخصیت‌های بزرگی چون خواجه نصیر‌الدین طوسی را داشته‌ایم که از لحاظ شخصیت و قدرت سیاسی و استفاده از فرهنگ دینی کم‌نظیر بود و در مقابل مغول‌ها، به‌عنوان وزیر کشور اسلامی، کشوری شیعی ساخت که نه تنها اسلام را بر کفر مغول‌ها پیروز کرد بلکه تشیع را در کشور رواج داد و موجب شد تا دولت بنی‌عباس بعد از پانصد سال حکومت، سقوط کند.

استاد علوم قرآنی و تفسیر حوزه علمیه قم، همچنین ضمن برشمردن مقامات علمی و خدمات علامه مجلسی  گفت: ایشان با عهده‌دار شدن مقام شیخ‌الاسلامی فرصت را برای ترویج شیعه غنیمت شمرد و علاوه بر تنظیم بحارالانوار که دایره‌المعارف حدیث شیعه است، در تمام بخش‌های معارف، از تاریخ انبیا و اهل‌بیت گرفته تا آداب و رسوم و مستحبات و آداب زندگی به قلم خود کتاب‌هایی به زبان فارسی نوشت.

وی سپس به مقایسه عصر آن بزرگان با عصر قبل از انقلاب پرداخت و ادامه داد: در آن زمان اسلام حاکم بود و حکما و سلاطین (حتی بنی‌عباس) به نام اسلام حکومت می‌کردند،‌ زیرا افکار عمومی پشتیبان اسلام، اما در زمان طاغوت رسما با اسلام مبارزه می‌کردند، و حوزه‌های علمیه را از بین می‌بردند، لباس روحانیت قاچاق و ممنوع شده بود، و  حوزه‌ها و مدارس علمیه را ویران کرده بودند؛ و حتی شرایطی که اکنون در جهان برعلیه اسلام وجود دارد با شرایط آن زمان قابل مقایسه نیست.

استاد اخلاق حوزه علمیه قم، هنر امام را استفاده از سرمایه‌های اندوخته امت اسلامی دانست و  گفت: وجوب اطاعت از ولی فقیه از ناحیه امام زمان، علاقه به سیدالشهدا و علاقه به شهادت در راه خدا سرمایه‌هایی بود که در طول بیش از هزار سال برای ما اندوخته شده بود، اما یک نفر می‌خواست که بیاید و این گنج‌ها را استخراج کند و به میدان بیاورد، و امام در چنین شرایطی قیام کرد و توانست مسیر تاریخ را 180درجه تغییر دهد،‌ و او بود که براساس آن اعتبار دینی که علمای گذشته فراهم کرده بودند، توانست دست به چنین اقدام بزرگی بزند، و هیچ کسی به غیر از امام نمی‌توانست چنین کاری بکند.

عضو مجلس خبرگان رهبری، مقام معظم رهبری را نسخه بدل امام (ره) دانست و گفت: در طول این مدت کشور ما حوادثی را از سر گذراند که هر کدام از این حوادث برای کشور قدرتمندی پیش آمده بود، متلاشی شده بود.

وی ضمن اشاره به برخی کاستی‌ها و مشکلات پیش آمده در بیست‌سال اخیر و تدبیرهای مقام معظم رهبری برای رفع  آن‌ها، گفت: عمدا یا ‌سهوا کارهای بسیاری بر خلاف اسلام و اهداف انقلاب اسلامی از کانال‌های قانونی و رسمی انجام ‌گرفت، که در صورت موفقیت، کشور را به شرایط زمان طاغوت برمی‌گرداند، و زمینه‌ای برای تجدید حیات اسلام باقی نمی‌گذارد، و استکبار جهانی چنان مردم ما را می‌کوبید که دیگر خیال انقلاب هم به مغزشان نیاید.

علامه مصباح یزدی تدبیر مقام ولایت در مقابل فتنه 88 را از الهامات و نصرت‌های الهی دانست و گفت: اختلاف حتی در یک گروه یا حزب پنجاه نفری باعث از هم پاشیدگی آن می‌شود، اما فتنه 88 را  یک روحانی با اتکا به خدا و توسل به وجود مقدس ولی‌عصر، به‌گونه‌ای مدیریت کرد که نه تنها ضربه‌ای به عظمت نظام نخورد بلکه بر عظمت نظام افزوده شد.

استاد اخلاق حوزه علمیه قم ضمن برشمردن نمونه‌هایی از زهد و ساده‌زیستی رهبر فرزانه انقلاب گفت: اگر تمام باقیمانده عمرمان را تسبیح دست بگیریم و به خاطر همین یک نعمت شکرگزاری کنیم، نمی‌توانیم حقش را ادا کنیم،  زیرا همین شکرگزاری زبانی هم نیازمند امنیت و آرامش در سایه حکومت اسلامی است و همه این‌ها مرهون وجود و ولایت این بزرگوار است.

وی علت برخی ناسپاسی‌ها و قضاوت‌های ناعادلانه درباره مقام ولایت را حسد، حقارت، خودکم‌بینی و... دانست و گفت: اگر کسانی با سوءاستفاده از منصب خود موقعیت ایشان را تضعیف کنند، به اسلام، انقلاب و خون‌‌های شهدا خیانت کرده‌اند.

استاد علوم قرآنی و تفسیر با استفاده از آیه هفتم سوره ابراهیم گفت: خدای متعال قاعده‌ای را با کمال تأکید در قرآن بیان کرده که هیچ استثنا ندارد، و خداوند اعلام قطعی می‌فرماید که اگر شکر نعمت خدا را به‌جا بیاورید نعمت‌تان را زیاد خواهم کرد، اما اگر ناسپاسی کنید إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ؛ و مصداق این آیه، وجود مبارک امیرالمؤمنین و ائمه اطهار به‌عنوان بزرگ‌ترین نعمت‌های خدا برای مسلمان‌‌ها بودند، که وقتی مردم قدر آن‌ها را ندانستند خداوند حجاج بن یوسف را بر آن‌ها حاکم کرد.


برای دریافت فایل صوتی این سخنرانی اینجا کلیک کنید