بیانات رهبری انقلاب در سخنرانی تلویزیونی به مناسبت عید قربان
بالاتر از ایثار جان
حضرت آیتالله خامنهای:اگر به حکمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است. حضرت ابراهیم علیهالسلام در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را قربان میکرد؛ آن هم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار به او داده بود. ۱۳۸۹/۰۸/۲۶
بخش زن و خانواده (ریحانه) پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرارسیدن عید سعید قربان، لوح «بالاتر از ایثار جان» را منتشر میکند.
خط حزبالله ۲۴۷ | اصول منطقی ضربه متقابل
شمارهی دویستوچهلوششم هفتهنامهی خط حزبالله با عنوان «اصول منطقی ضربه متقابل» منتشر شد.
به گزارش خط حزبالله، با توجه به اهمیت و تکرار کلید واژهی ضربهی متقابل از دیدار نخست وزیر عراق با رهبر انقلاب در رسانهها از هفتهی گذشته تا کنون، نشریه خط حزبالله اصول حاکم بر چگونگی این راهبرد مهم جمهوری اسلامی از منظر رهبر انقلاب را مرور کرده است.
هرساله در ایام حج ابراهیمی و حضور میلیونها نفر در مراسم حج، رهبر انقلاب پیامی دربارهی این کنگرهی بزرگ مرقوم میفرمودند و در مراسم برائت از مشرکان این پیام قرائت میشد. امسال اما به دلیل شیوع بیماری کرونا و عدم برگزاری این رویداد بزرگ اسلامی این پیام در حال و هوای دیگری و در غیاب حجاج ایرانی در مراسم حج صادر گردید. از طرف دیگر اوجگیری دشمنیهای آمریکا با ملت ایران و تشدید تحرکات آنان در منطقه بر اهمیت زمان انتشار این پیام افزوده است. به همین مناسبت خط حزبالله فرازهایی از این پیام مهم سیاسی و عبادی را مرور کرده است.
دیگر بخشهای نشریهی خط حزبالله به شرح زیر است:
همیشه پای گذشت و ایثار در میان است/ روایت تاریخی
خطر عمده این است که مسئولین بیخبر باشند/ مطالبه رهبری
انگیزه عمیق جوانان برای ایستادگی و پیشرفت/ روایت پیشرفت
ما با اعلام برائت از مشرکین تصمیم بر آزادیِ جهان اسلام داریم/ کلام امام
امام از قبل این برنامه را داشتند/ خاطرات رهبری
عمده موانع ازدواج، فرهنگی است/ خانواده ایرانی
نوجوانها و جوانها این سرفصلها را به یاد داشته باشند/ حزب الله این است
هنر باید میداندار باشد/ عکس نوشت
این فرصت متعلق به شما جوانان است/ تفسیر قرآن
دعای عرفه، یک دعای کمنظیر است/ درس اخلاق
طبق رسم هفتگی خط حزبالله و به برکت خون شهدا شمارهی این هفته به ارواح طیبهی شهدای خونین مکه تقدیم میشود.
برای دسترسی به آرشیو نشریه میتوانید به اینجا مراجعه کنید.
دریافت «خط حزبالله» نسخهی مطالعه | دریافت نسخهی چاپ
فرمانده نیروی هوافضای سپاه عنوان کرد؛ شلیک موشک بالستیک از اعماق زمین برای اولین بار در دنیا
به گزارش گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس به نقل از سپاهنیوز، سردار سرتیپ «امیرعلی حاجیزاده» فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه برگزاری چهاردهمین رزمایش پیامبر اعظم (ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خلیج فارس و غرب تنگه هرمز، اظهار داشت: رزمایشهای سپاه بهطور معمول با ابتکارات همراه بوده و در این رزمایش برای نخستین بار در دنیا، شلیک موشکهای بالستیک از اعماق زمین توسط نیروی هوافضای سپاه انجام شد.
وی افزود: در رزمایش پیامبر اعظم (ص) ۱۴بدون استفاده از سکوها و تجهیزات مرسوم، موشکهای مدفون شده، زمین را شکافتند و اهداف از پیش تعیین شده را با دقت بالایی مورد اصابت قرار داده و منهدم کردند.
سردار حاجی زاده عبور از سپر موشکی و منهدم کردن سامانههای پدافندی دشمن را اقدامی نو و بدیع در رزمایش پیامبر اعظم (ص) ۱۴سپاه عنوان و تصریح کرد: در این رزمایش برای اولین بار سامانه «تاد» را مستقر کردیم و با موشکهای ضد رادار آن را مورد هدف قرار دادیم؛ همچنین پهپادهای رزمی هوافضای سپاه از فاصله دور اهداف از پیش تعیین شده بویژه پل فرماندهی ماکت ناو هواپیمابر آمریکا را با دقت مورد هدف قرار دادند.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه افزود: در این رزمایش جنگندههای سوخو ۲۲ سپاه اهداف با سطح مقطع کم را از فاصله دور مورد اصابت موشکهای بالدار قرارداده و منهدم کردند.
سردار حاجی زاده با اشاره به تمرین جنگ مشترک هوافضای سپاه با نیروی دریایی در رزمایش پیامبر اعظم (ص) ۱۴ گفت: سامانه و تجهیزاتی که در مجموعه نیروی هوافضای سپاه اعم از موشکی، پدافندی، پهپادی و دیگر امکانات قرار دارد، در کنار سایر تجهیزات سپاه در نیروهای دریایی و زمینی موجب ایجاد همافزایی و توان بازدارندگی در کنار سایر نیروهای مسلح میشود که ثمره آن امنیت کامل امروز ایران اسلامی است.
فرمانده نیروی هوا فضای سپاه در پایان تأکید کرد: با مجموعه امکاناتی که امروز در اختیار داریم، میتوانیم هر هدف متخاصمی را در هر نقطه از منطقه خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند مورد هدف قرار دهیم.
آداب و اعمال شب و روز عرفه
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پنجشنبه 9 مرداد و 9 ذیالحجه مصادف با روز عرفه است؛ روزی که حضرت امام اباعبدالله الحسین علیه السّلام در صحرای عرفات با مناجاتی زیبا عالم را تحت تأثیر قرار دادند. امام حسین با این رفتار زیبا در روز عرفه در صحرای عرفات، عالمیان را به این مقوله توجه دادند که "ای اهلعالم، بهدنبال معرفت باشید"، و این همان چیزی است که در این برهه از زمان؛ یعنی در دوران غیبت امام مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف در حدی وسیع به آن نیازمندیم.
در کتاب مفاتیحالجنان برای شب و روز عرفه اعمال و آدابی ذکر شده است که عمل به آنها میتواند ما را در کسب هرچه بیشتر فیوضات این روز بزرگ یاری کند.
شب عرفه
شب نهم، از شبهای پربرکت و شب مناجات با خدای برآورنده حاجات است؛ و توبه در آن شب پذیرفته و دعا در آن مستجاب است و کسی که آن شب را به عبادت بهسر آورد، اجر 170 سال عبادت را دارد و برای آن شب چند عمل است:
اوّل:
این دعا را که روایت شده: هرکه آن را در شب عرفه یا شبهای جمعه بخواند، خدا او را بیامرزد:
اللّٰهُمَّ یَا شاهِدَ کُلِّ نَجْوىٰ، وَمَوْضِعَ کُلِّ شَکْوىٰ، وَعالِمَ کُلِّ خَفِیَّةٍ، وَمُنْتَهىٰ کُلِّ حاجَةٍ، یَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ عَلَى الْعِبادِ، یَا کَرِیمَ الْعَفْوِ، یَا حَسَنَ التَّجاوُزِ، یَا جَوادُ، یَا مَنْ لَایُوارِى مِنْهُ لَیْلٌ داجٍ، وَلَا بَحْرٌ عَجَّاجٌ، وَلَا سَماءٌ ذاتُ أَبْراجٍ، وَلَا ظُلَمٌ ذاتُ ارْتِتاجٍ، یَا مَنِ الظُّلْمَةُ عِنْدَهُ ضِیاءٌ، أَسْأَلُکَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ الَّذِى تَجَلَّیْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَکّاً وَخَرَّ مُوسىٰ صَعِقاً، وَبِاسْمِکَ الَّذِى رَفَعْتَ بِهِ السَّماواتِ بِلا عَمَدٍ، وَسَطَحْتَ بِهِ الْأَرْضَ عَلَىٰ وَجْهِ مَاءٍ جَمَدٍ، وَبِاسْمِکَ الْمَخْزُونِ الْمَکْنُونِ الْمَکْتُوبِ الطَّاهِرِ الَّذِى إِذا دُعِیتَ بِهِ أَجَبْتَ؛
خدایا، ای آگاه از هر گفتوگوی پنهان و جایگاه هر شکایت و دانای هر نهان و نهایت هر حاجت، ای آغازگر نعمتها بر بندگان، ای بزرگوار گذشت، ای نیکو درگذشت، ای بخشنده، ای که چیزی را از او نپوشاند نه شب تار، نه دریای پر موج، نه آسمان دارای برجها و نه تاریکیهای درهم پیچیده، ای آنکه تاریکی نزد او روشنایی است، از تو میخواهم بهحق نور جلوه پرشکوهت که به آن بر کوه تجلّی کردی و کوه را با خاک همسان ساختی و موسی مدهوش بر زمین افتاد، بهحق نامت که با آن آسمانها را بیستون برافراشتی و زمین را بر روی آب منجمد بگستردی و بهحق نام مخزون، پوشیده، نوشته شدهی پاکیزهات که چون با آن خوانده شوی، پاسخ دهی؛
وَ إِذا سُئِلْتَ بِهِ أَعْطَیْتَ، وَبِاسْمِکَ السُّبُّوحِ الْقُدُّوسِ الْبُرْهانِ الَّذِى هُوَ نُورٌ عَلَىٰ کُلِّ نُورٍ، وَنُورٌ مِنْ نُورٍ یُضِىءُ مِنْهُ کُلُّ نُورٍ، إِذا بَلَغَ الْأَرْضَ انْشَقَّتْ، وَ إِذا بَلَغَ السَّماواتِ فُتِحَتْ، وَ إِذا بَلَغَ الْعَرْشَ اهْتَزَّ، وَبِاسْمِکَ الَّذِى تَرْتَعِدُ مِنْهُ فَرائِصُ مَلائِکَتِکَ، وَاَسأَلُکَ بِحَقِّ جَبْرَئِیلَ وَمِیکائِیلَ وَ إِسْرافِیلَ، وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفىٰ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَعَلَىٰ جَمِیعِ الْأَنْبِیاءِ وَجَمِیعِ الْمَلائِکَةِ، وَبِالاسْمِ الَّذِى مَشىٰ بِهِ الْخِضْرُ عَلَىٰ قُلَلِ الْماءِ کَما مَشىٰ بِهِ عَلَىٰ جَدَدِ الْأَرْضِ، وَبِاسْمِکَ الَّذِى فَلَقْتَ بِهِ الْبَحْرَ لِمُوسىٰ وَأَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَقَوْمَهُ وَأَنْجَیْتَ بِهِ مُوسَى بْنَ عِمْرانَ وَمَنْ مَعَهُ، وَبِاسْمِکَ الَّذِى دَعاکَ بِهِ مُوسَى بْنُ عِمْرانَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَأَلْقَیْتَ عَلَیْهِ مَحَبَّةً مِنْکَ؛
و چون با آن درخواست شوی عطا کنی و بهحق نام منزّه و مقدّس و برهانت که آن نوری است بر فراز هر نور و نوری است برآمده از نور، از آن روشنی میگیرد هر نور، چون به زمین شکافته شود و چون به آسمانها رسد گشوده گردد و چون به عرش رسد، عرش به اهتزاز آید و بهحق نامت که از آن اندام فرشتگانت به لرزه آید و از تو درخواست میکنم بهحق جبرییل و میکاییل و اسرافیل و بهحق محمّد پیامبر برگزیده، درود خدا بر او و خاندانش و بر همه پیامبران و همه فرشتگان و بهحق نامی که به وسیله آن خضر بر روی امواج دریا ره سپرد، چنانکه بر روی زمین سخت راه رفت و بهحق نامت که دریا را به آن برای موسی شکافتی و فرعون و قومش را در آن غرق نمودی و به وسیله آن موسی بن عمران و همراهانش را نجات دادی و بهحق نامت که موسی بن عمران از ناحیه طور ایمن تو را به آن خواند، پس او را اجابت فرمودی و از جانب خود بر دلش محبّت انداختی؛
وَبِاسْمِکَ الَّذِى بِهِ أَحْیَا عِیسَى بْنُ مَرْیَمَ الْمَوْتىٰ وَتَکَلَّمَ فِى الْمَهْدِ صَبِیّاً، وَأَبْرَأَ الْأَکْمَهَ والْأَبْرَصَ بِإِذْنِکَ، وَبِاسْمِکَ الَّذِى دَعاکَ بِهِ حَمَلَةُ عَرْشِکَ وَجَبْرَئِیلُ وَمِیکائِیلُ وَ إِسْرافِیلُ وَحَبِیبُکَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَمَلائِکَتُکَ الْمُقَرَّبُونَ، وَأَنْبِیاؤُکَ الْمُرْسَلُونَ، وَعِبادُکَ الصَّالِحُونَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضِینَ، وَبِاسْمِکَ الَّذِى دَعاکَ بِهِ ذُو النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ تَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادىٰ فِى الظُّلُماتِ أَنْ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّى کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ، فَاسْتَجَبْتَ لَهُ وَنَجَّیْتَهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذَلِکَ تُنْجِى الْمُؤْمِنِینَ، وَبِاسْمِکَ الْعَظِیمِ الَّذِى دَعاکَ بِهِ داوُدُ وَخَرَّ لَکَ ساجِداً فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ؛
و بهحق نامت که به آن عیسی بن مریم مردگان را زنده کرد و درحال کودکی در گهواره سخن گفت و کور مادرزاد و مبتلای به بیماری پیسی را به اذن تو شفا داد و بهحق نامت که حاملان عرشت تو را به آن خواندند و جبرییل و میکاییل و اسرافیل و محبوبت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش باد) و فرشتگان درگاهت و پیامبران مرسلت و بندگان شایستهات، از اهل آسمانها و زمین و بهحق نامت که ذوالنون [حضرت یونس (ع)] تو را به آن خواند، در آن زمانکه خشمناک رفت و گمان کرد که بر او سخت نگیری، پس در میان تاریکیها فریاد برآورد که معبودی جز تو نیست، منزّهی تو، من از ستمکاران بودم، پس دعایش را اجابت کردی و او را از اندوه رهانیدی و اینچنین مردم با ایمان را نجات میدهی و بهحق نام بزرگت که داوود تو را به آن خواند و در برابرت بر سجده افتاد، در نتیجه گناهش را آمرزیدی؛
وَبِاسْمِکَ الَّذِى دَعَتْکَ بِهِ آسِیَةُ امْرَأَةُ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ: ﴿رَبِّ ابْنِ لِی عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنِی مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظّٰالِمِینَ﴾، فَاسْتَجَبْتَ لَها دُعاءَهَا ، وَبِاسْمِکَ الَّذِى دَعاکَ بِهِ أَیُّوبُ إِذْ حَلَّ بِهِ الْبَلاءُ فَعافَیْتَهُ وَآتَیْتَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِکَ وَذِکْرىٰ لِلْعابِدِینَ، وَبِاسْمِکَ الَّذِى دَعاکَ بِهِ یَعْقُوبُ فَرَدَدْتَ عَلَیْهِ بَصَرَهُ وَقُرَّةَ عَیْنِهِ یُوسُفَ وَجَمَعْتَ شَمْلَهُ، وَبِاسْمِکَ الَّذِى دَعاکَ بِهِ سُلَیْمانُ فَوَهَبْتَ لَهُ مُلْکاً لَا یَنْبَغِى لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ، وَبِاسْمِکَ الَّذِى سَخَّرْتَ بِهِ الْبُراقَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ إِذْ قالَ تَعالىٰ: ﴿سُبْحٰانَ الَّذِی أَسْرىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرٰامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى﴾؛
و بهحق نامت که آسیه همسر فرعون تو را به آن خواند آنگاه که گفت: «پروردگارا برای من نزد خود در بهشت خانهای بنا کن و از فرعون و عملش نجاتم ده و مرا از چنگ ستمکاران خلاص کن»، پس دعایش را مستجاب کردی و بهحق نامت که ایوب تو را به آن خواند، زمانی که بلا بر او فرود آمد، پس به او عافیت بخشیدی و اهلش را و مانند آنها را به همراه آنان، از روی رحمت از نزد خود به پیش او بازگرداندی و این را یادآوری برای بندگان نهادی و بهحق نامت که یعقوب تو را به آن خواند، پس بینایی و نور دیدهاش یوسف را به او بازگرداندی و پریشانیاش را سر و سامان بخشیدی و بهحق نامت که سلیمان تو را به آن خواند، پس به او سلطنتی دادی که برای هیچکس پس از او شایسته نبود، همانا تو بسیار بخشندهای و بهحق نامت که به آن براق را برای محمّد درود خدا بر او و خاندانش مسخر ساختی، آنجا که خدای تعالی فرمود: «منزّه است خدایی که بندهاش را شبانه از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی راه برد»؛
وَقَوْلُهُ:﴿سُبْحٰانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنٰا هٰذٰا وَ مٰا کُنّٰا لَهُ مُقْرِنِینَ وَ إِنّٰا إِلىٰ رَبِّنٰا لَمُنْقَلِبُونَ﴾، وَبِاسْمِکَ الَّذِى تَنَزَّلَ بِهِ جَبْرَئِیلُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَبِاسْمِکَ الَّذِى دَعاکَ بِهِ آدَمُ فَغَفَرْتَ لَهُ ذَنْبَهُ وَأَسْکَنْتَهُ جَنَّتَکَ، وَأَسْأَلُکَ بِحَقِّ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ ، وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِیِّینَ، وَبِحَقِّ إِبْراهِیمَ، وَبِحَقِّ فَصْلِکَ یَوْمَ الْقَضاءِ، وَبِحَقِّ الْمَوازِینِ إِذا نُصِبَتْ، وَالصُّحُفِ إِذا نُشِرَتْ، وَبِحَقِّ الْقَلَمِ وَمَا جَرىٰ، وَاللَّوْحِ وَمَا أَحْصىٰ، وَبِحَقِّ الاسْمِ الَّذِى کَتَبْتَهُ عَلَىٰ سُرادِقِ الْعَرْشِ قَبْلَ خَلْقِکَ الْخَلْقَ وَالدُّنْیا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ بِأَ لْفَیْ عامٍ، وَأَشْهَدُ أَنْ لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ؛
و گفتار خدا: «منزّه است خدایی که این مرکب را برای ما مسخر کرد، وگرنه ما قدرت تسخیرش را نداشتیم و ما به جانب پروردگارمان باز میگردیم» و بهحق نامت که به وسیله آن جبرائیل بر محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) نازل میشد و بهحق نامت که آدم تو را به آن خواند، پس گناهش را آمرزیدی و در بهشتت جای دادی و از تو درخواست میکنم بهحق قرآن بزرگ و بهحق محمّد خاتم پیامبران و بهحق ابراهیم و بهحق جدا کردنت حقوباطل را در روز داوری و بهحق ترازوها زمانی که نصب شوند و نامهها وقتی که گشوده شوند و بهحق قلم و آنچه نوشت و لوح و آنچه شمرد و بهحق اسمی که بر سراپرده عرش نوشتی، به دوهزار سال پیش از آنکه مخلوقات و دنیا و آفتاب و ماه به دست قدرتت آفریده شوند و گواهی میدهم که معبودی جز خدا نیست، یگانه و بیشریک است و همانا محمّد بنده و فرستاده اوست؛
وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَخْزُونِ فِى خَزائِنِکَ الَّذِى اسْتَأْثَرْتَ بِهِ فِى عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَکَ لَمْ یَظْهَرْ عَلَیْهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِکَ، لَامَلَکٌ مُقَرَّبٌ، وَلَا نَبِیٌّ مُرْسَلٌ، وَلَا عَبْدٌ مُصْطَفىً، وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِى شَقَقْتَ بِهِ الْبِحارَ، وَقامَتْ بِهِ الْجِبالُ، وَاخْتَلَفَ بِهِ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ، وَبِحَقِّ السَّبْعِ الْمَثانِى وَالْقُرْآنِ الْعَظِیمِ، وَبِحَقِّ الْکِرامِ الْکاتِبِینَ، وَبِحَقِّ طٰهٰ وَیٰس وَکهٰیٰعص، وَحٰمعسق، وَبِحَقِّ تَوْراةِ مُوسىٰ، وَ إِنْجِیلِ عِیسىٰ، وَزَبُورِ داوُدَ، وَفُرْقانِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَعَلَىٰ جَمِیعِ الرُّسُلِ وَباهِیّاً شَراهِیّاً.
و از تو درخواست میکنم بهحق آن نامت که در میان گنجینهای از گنجینههای توست، نامی که در علم غیب نزد خود خاص خویش نمودی، نامی که هیچیک از آفریدگانت بر آن آگاه نشد، نه فرشته مقرّبی و نه پیامبر فرستادهای و نه بنده برگزیدهای و از تو درخواست میکنم بهحق نامت که دریاها را با آن شکافتی و کوهها را با آن برپا ساختی و شب و روز با آن در رفتوآمد شد و بهحق سوره «حمد» و قرآن بزرگ و بهحق نویسندگان بزرگوارت و بهحق سورههای «طه»، «یس» و «کهیعص» و «حمعسق» و بهحق تورات موسی و انجیل عیسی و زبور داوود و فرقان محمّد درود خدا بر او و خاندانش و بر همه رسولان و بهحق باهی و شراهی [دو نام اعظم یا دو راز یا دو تن از اولیای الهی]
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ بِحَقِّ تِلْکَ الْمُناجاةِ الَّتِى کانَتْ بَیْنَکَ وَبَیْنَ مُوسَى بْنِ عِمْرانَ فَوْقَ جَبَلِ طُورِ سَیْناءَ؛ وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِى عَلَّمْتَهُ مَلَکَ الْمَوْتِ لِقَبْضِ الْأَرْواحِ، وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِى کُتِبَ عَلَىٰ وَرَقِ الزَّیْتُونِ فَخَضَعتِ النِّیرانُ لِتِلْکَ الْوَرَقَةِ فَقُلْتَ: ﴿یٰا نٰارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاٰماً﴾، وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِى کَتَبْتَهُ عَلَىٰ سُرادِقِ الْمَجْدِ وَالْکَرامَةِ، یَامَنْ لَایُحْفِیهِ سائِلٌ، وَلَا یَنْقُصُهُ نائِلٌ، یَا مَنْ بِهِ یُسْتَغاثُ وَ إِلَیْهِ یُلْجَأُ، أَسْأَلُکَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِکَ، وَمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ کِتابِکَ، وَبِاسْمِکَ الْأَعْظَمِ، وَجَدِّکَ الْأَعْلىٰ، وَکَلِماتِکَ التَّامَّاتِ الْعُلىٰ.
خدایا از تو درخواست میکنم بهحق آن راز و نیازی که میان تو موسی بن عمران بر فراز کوه طور سینا انجام گرفت؛ و از تو میخواهم بهحق نامی که برای گرفتن جانها به ملکالموت آموختی و از تو میخواهم بهحق نامی که بر برگ زیتون نوشته شد و آتش در برابر آن برگ فروتن گشت، پس گفتی: «ای آتش سرد و سلامت باش» و از تو میخواهم بهحق نامی که آن را بر سراپرده بزرگواری و کرامت نوشتی، ای که خواهندهای بازش ندارد و عطا از خزانههایش نکاهد، ای آنکه از او فریادرسی شود و از او پناه جویند، از تو درخواست میکنم به جایگاه عزّت از عرشت و حدّ نهایی رحمت از کتابت و اسم اعظمت و شأن برترت و کلمات کامل والایت.
اللّٰهُمَّ رَبَّ الرِّیاحِ وَمَا ذَرَتْ، وَالسَّماءِ وَمَا أَظَلَّتْ، وَالْأَرْضِ وَمَا أَقَلَّتْ، وَالشَّیاطِینِ وَمَا أَضَلَّتْ، وَالْبِحارِ وَمَا جَرَتْ، وَبِحَقِّ کُلِّ حَقٍّ هُوَ عَلَیْکَ حَقٌّ؛ وَبِحَقِّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبِینَ وَالرَّوْحانِیِّینَ وَالْکَرُوبِیِّینَ وَالْمُسَبِّحِینَ لَکَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ لَایَفْتُرُونَ، وَبِحَقِّ إِبْراهِیمَ خَلِیلِکَ، وَبِحَقِّ کُلِّ وَ لِیٍّ یُنادِیکَ بَیْنَ الصَّفا وَالْمَرْوَةِ وَتَسْتَجِیبُ لَهُ دُعاءَهُ، یَا مُجِیبُ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هٰذِهِ الْأَسْماءِ وَبِهٰذِهِ الدَّعَواتِ أَنْ تَغْفِرَ لَنا مَا قَدَّمْنا وَمَا أَخَّرْنا وَمَا أَسْرَرْنا وَمَا أَعْلَنَّا وَمَا أَبْدَیْنا وَمَا أَخْفَیْنا وَمَا أَنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنَّا إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
خدایا ای پروردگار بادها و آنچه پراکنده کردند و ای پروردگار آسمان و آنچه بر آن سایه افکند و ای پروردگار زمین و آنچه را با خود برداشت و ای پروردگار شیاطین و هرکه را گمراه کردند و ای پروردگار دریاها و آنچه روان شد و بهحق هر حقی که آن بر تو حق است؛ و بهحق فرشتگان درگاهت و روحانیان و کرّوبیان و آنانکه شب و روز بدون اینکه سستی ورزند برایت تسبیح میگویند و بهحق ابراهیم خلیلت و بهحق هر دوستی که میان صفا و مروه تو را میخواند و تو دعایش را اجابت میکنی، ای اجابتکننده، از تو درخواست میکنم بهحق این نامها و بهحق این دعاها که ما را بیامرزی از گناهانی که پیش از این انجام دادیم و از این پس انجام میدهیم و آنچه پنهان و آنچه آشکار کردیم و آنچه ظاهر نموده و آنچه نهان ساختیم و آنچه را تو از ما به آن آگاهتری، همانا تو بر هر چیز توانایی، به مهربانیات، ای مهربانترین مهربانان.
یَا حافِظَ کُلِّ غَرِیبٍ، یَا مُؤْنِسَ کُلِّ وَحِیدٍ، یَا قُوَّةَ کُلِّ ضَعِیفٍ، یَا ناصِرَ کُلِّ مَظْلُومٍ، یَا رازِقَ کُلِّ مَحْرُومٍ، یَا مُؤْنِسَ کُلِّ مُسْتَوْحِشٍ، یَا صاحِبَ کُلِّ مُسافِرٍ، یَا عِمادَ کُلِّ حاضِرٍ، یَا غافِرَ کُلِّ ذَنْبٍ وَخَطِیئَةٍ، یَا غِیاثَ الْمُسْتَغِیثِینَ، یَا صَرِیخَ الْمُسْتَصْرِخِینَ، یَا کاشِفَ کَرْبِ الْمَکْرُوبِینَ؛
ای نگهدار هر غریب، ای مونس هر تنها، ای نیروی هر ناتوان، ای یار هر ستمدیده، ای روزیبخش هر محروم، ای همدم هر هراسان، ای همراه هر مسافر، ای تکیهگاه هر حاضر، ای آمرزنده هر گناه و خطا، ای فریادرس فریادکنان، ای دادرس دادخواهان، ای برطرف ساز اندوه اندوهگینان؛
یَا فارِجَ هَمِّ الْمَهْمُومِینَ، یَا بَدِیعَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرَضِینَ، یَا مُنْتَهىٰ غایَةِ الطَّالِبِینَ، یَا مُجِیبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّینَ، یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، یَا رَبَّ الْعالَمِینَ، یَا دَیَّانَ یَوْمِ الدِّینِ، یَا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِینَ، یَا أَکْرَمَ الْأَکْرَمِینَ، یَا أَسْمَعَ السَّامِعِینَ، یَا أَبْصَرَ النَّاظِرِینَ، یَا أَقْدَرَ الْقادِرِینَ، اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُغَیِّرُ النِّعَمَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُورِثُ النَّدَمَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُورِثُ السَّقَمَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَهْتِکُ الْعِصَمَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَرُدُّ الدُّعاءَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَحْبِسُ قَطْرَ السَّماءِ وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُعَجِّلُ الْفَناءَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَجْلِبُ الشَّقاءَ؛
ای غمگسار غمزدگان، ای پدیدآورنده آسمانها و زمینها، ای نهایت هدف جویندگان، ای اجابتکننده دعای بیچارگان، ای مهربانترین مهربانان، ای پروردگار جهانیان، ای پاداشدهنده روز پاداش، ای بخشندهترین بخشندگان، ای کریمترین کریمان، ای شنواترین شنوندگان، ای بیناترین بینایان، ای تواناترین توانایان، بر من بیامرز گناهانی که نعمتها را تغییر میدهد و گناهانی که پشیمانی به بار میآورد و گناهانی که باعث بیماریها میشود و گناهانی که پردههای حرمت را میدرد و گناهانی که دعا را پس میزند و گناهانی که باران آسمان را نگاه میدارد و گناهانی که نابودی را بهشتاب میرساند و گناهانی که بدبختی میآورد؛
وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُظْلِمُ الْهَواءَ، وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تَکْشِفُ الْغِطاءَ وَاغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى لَایَغْفِرُها غَیْرُکَ یَا اللّٰهُ، وَاحْمِلْ عَنِّى کُلَّ تَبِعَةٍ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ، وَاجْعَلْ لِى مِنْ أَمْرِى فَرَجاً وَمَخْرَجاً وَیُسْراً، وَأَنْزِلْ یَقِینَکَ فِى صَدْرِى، وَرَجاءَکَ فِى قَلْبِى حَتَّىٰ لَاأَرْجُوَ غَیْرَکَ
و گناهانی که هوا را تیره میکند و گناهانی که پرده حیا را بالا میزند و گناهانی که جز تو کسی آنها را نمیآمرزد، ای خدا و هر حقی که از یکی از بندگانت به دوش من است بردار و برای من در کارم گشایش و راه چاره و آسانی قرار ده و یقینت را در سینهام و امیدت را در دلم فرود آر تا به غیر تو امید نبندم.
اللّٰهُمَّ احْفَظْنِى وَعافِنِى فِى مَقامِى، وَاصْحَبْنِى فِى لَیْلِى وَنَهارِى، وَمِنْ بَیْنِ یَدَىَّ وَمِنْ خَلْفِى وَعَنْ یَمِینِى وَعَنْ شِمالِى وَمِنْ فَوْقِى وَمِنْ تَحْتِى، وَیَسِّرْ لِىَ السَّبِیلَ، وَأَحْسِنْ لِىَ التَّیْسِیرَ، وَلَا تَخْذُلْنِى فِى الْعَسِیرِ، وَاهْدِنِى یَا خَیْرَ دلِیلٍ؛
خدایا نگاهم دار و در جایگاهم عافیت ده و همراه من باش، در شب و در روز و از پیش رو و پشت سر و از راست و چپ و از بالا و زیر پا و راه را بر من هموار ساز و سهولت امر را برایم نیکو گردان و در دشواری خوارم مکن و مرا راهنما باش ای بهترین راهنما؛
وَلَاتَکِلْنِى إِلىٰ نَفْسِى فِى الْأُمُورِ، وَلَقِّنِى کُلَّ سُرُورٍ، وَاقْلِبْنِى إِلىٰ أَهْلِى بِالْفَلاحِ وَالنَّجاحِ مَحْبُوراً فِى الْعاجِلِ وَالْآجِلِ، إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ، وَارْزُقْنِى مِنْ فَضْلِکَ، وَأَوْسِعْ عَلَىَّ مِنْ طَیِّباتِ رِزْقِکَ، وَاسْتَعْمِلْنِى فِى طاعَتِکَ، وَأَجِرْنِى مِنْ عَذابِکَ وَنارِکَ، وَاقْلِبْنِى إِذا تَوَفَّیْتَنِى إِلىٰ جَنَّتِکَ بِرَحْمَتِکَ.
و در کارها مرا به خود وامگذار و هرگونه دلخوشی را به دلم انداز و مرا با رستگاری و سربلندی به خانوادهام بازگردان، آراسته به شادکامی، در دنیاوآخرت، همانا تو بر هر چیز توانایی و از فضلت نصیبم کن و از روزیهای پاکیزهات بر من وسعت ده و در طاعتت به کار گیر و از عذاب و آتشت پناهم ده و زمانی که مرا از دنیا بردی از روی رحمت به بهشتت وارد کن.
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِکَ مِنْ زَوالِ نِعْمَتِکَ، وَمِنْ تَحْوِیلِ عافِیَتِکَ ، وَمِنْ حُلُولِ نَقِمَتِکَ، وَمِنْ نُزُولِ عَذابِکَ، وَأَعُوذُ بِکَ مِنْ جَهْدِ الْبَلاءِ، وَدَرَکِ الشَّقاءِ، وَمِنْ سُوءِ الْقَضاءِ، وَشَماتَةِ الْأَعْداءِ، وَمِنْ شَرِّ مَا یَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ، وَمِنْ شَرِّ مَا فِى الْکِتابِ الْمُنْزَلِ؛
خدایا به تو پناه میآورم از زوال نعمتت و از تغییر عافیتت و از فرود آمدن انتقامت و از نزول عذابت و به تو پناه میآورم از سختی بلا و افتادن در بدبختی و از بدی سرنوشت و سرزنش دشمنان و از شرّ آنچه از آسمان میرسد و از شرّ آنچه در کتاب نازل شدهات شر قلمداد کردی؛
اللّٰهُمَّ لَاتَجْعَلْنِى مِنَ الْأَشْرارِ، وَلَا مِنْ أَصْحابِ النَّارِ، وَلَاتَحْرِمْنِى صُحْبَةَ الْأَخْیارِ، وَأَحْیِنِى حَیَاةً طَیِّبَةً، وَتَوَفَّنِى وَفاةً طَیِّبَةً تُلْحِقُنِى بِالْأَبْرارِ، وَارْزُقْنِى مُرافَقَةَ الْأَنْبِیاءِ فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ.
خدایا مرا از اشرار و از اهل آتش قرار مده و از همنشینی نیکان محروم مگردان و به زندگی پاکیزه زندهام بدار و به مرگ پاکیزه بمیران، به نیکان پیوندم ده، همنشینی با پیامبران را نصیبم فرما، همنشینی در جایگاه صدق، نزد فرمانروایی نیرومند.
اللّٰهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلَىٰ حُسْنِ بَلائِکَ وَصُنْعِکَ، وَلَکَ الْحَمْدُ عَلَى الْإِسْلامِ وَاتِّباعِ السُّنَّةِ، یَا رَبِّ کَما هَدَیْتَهُمْ لِدِینِکَ وَعَلَّمْتَهُمْ کِتابَکَ فَاهْدِنا وَعَلِّمْنا وَلَکَ الْحَمْدُ عَلَىٰ حُسْنِ بَلائِکَ وَصُنْعِکَ عِنْدِى خاصَّةً کَما خَلَقْتَنِى فَأَحْسَنْتَ خَلْقِى وَعَلَّمْتَنِى فَأَحْسَنْتَ تَعْلِیمِى وَهَدَیْتَنِى فَأَحْسَنْتَ هِدایَتِى، فَلَکَ الْحَمْدُ عَلَىٰ إِنْعامِکَ عَلَىَّ قَدِیماً وَحَدِیثاً، فَکَمْ مِنْ کَرْبٍ یَا سَیِّدِى قَدْ فَرَّجْتَهُ؟ وَکَمْ مِنْ غَمٍّ یَا سَیِّدِى قَدْ نَفَّسْتَهُ؟ وَکَمْ مِنْ هَمٍّ یَا سَیِّدِى قَدْ کَشَفْتَهُ ؟ وَکَمْ مِنْ بَلاءٍ یَا سَیِّدِى قَدْ صَرَفْتَهُ؟ وَکَمْ مِنْ عَیْبٍ یَا سَیِّدِى قَدْ سَتَرْتَهُ؛ فَلَکَ الْحَمْدُ عَلَىٰ کُلِّ حالٍ فِى کُلِّ مَثْوىً وَزَمَانٍ وَمُنْقَلَبٍ وَمَُقامٍ وَعَلَىٰ هٰذِهِ الْحالِ وَکُلِّ حالٍ.
خدایا تو را سپاس بر نیکی آزمایش و رفتارت و تو را سپاس بر اسلام و پیروی روش پیامبر، پروردگارا، چنانکه اینان را به دینت هدایت فرمودی و کتاب خود را به آنها آموختی، ما را هم رهنما باش و به ما هم بیاموز، تو را سپاس بر نیکی آزمایش و رفتارت به ویژه نسبت به من، چنانکه مرا آفریدی و آفرینشم را نیکو نهادی و به من آموختی و آموزشم را نیکو نمودی و راهنماییام فرمودی و راهنماییام را نیکو گرداندی، پس تو را سپاس بر نعمتبخشیات بر من در گذشته و حال، آقای من چه بسیار محنت غم زایی که از من گشودی و چه بسیار اندوهی که زدودی و چه بسیار نگرانی که برطرف ساختی و چه بسیار بلایی که ای آقای من برگرداندی و چه بسیار عیبی که پوشاندی؛ پس تو را سپاس بر هر حال، در هر مکان و زمان و هر منزل و مقام و بر این حال و هر حال.
اللّٰهُمَّ اجْعَلْنِى مِنْ أَفْضَلِ عِبادِکَ نَصِیباً فِى هٰذَا الْیَوْمِ مِنْ خَیْرٍ تَقْسِمُهُ، أَوْ ضُرٍّ تَکْشِفُهُ، أَوْ سُوءٍ تَصْرِفُهُ، أَوْ بَلاءٍ تَدْفَعُهُ، أَوْ خَیْرٍ تَسُوقُهُ، أَوْ رَحْمَةٍ تَنْشُرُها، أَوْ عافِیَةٍ تُلْبِسُها، فَإِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ، وَبِیَدِکَ خَزائِنُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَأَنْتَ الْواحِدُ الْکَرِیمُ الْمُعْطِى الَّذِى لَایُرَدُّ سائِلُهُ، وَلَا یُخَیَّبُ آمِلُهُ، وَلَا یَنْقُصُ نائِلُهُ، وَلَا یَنْفَدُ مَا عِنْدَهُ بَلْ یَزْدادُ کَثْرَةً وَطِیباً وَعَطاءً وَجُوداً، وَارْزُقْنِى مِنْ خَزائِنِکَ الَّتِى لَاتَفْنىٰ، وَمِنْ رَحْمَتِکَ الْواسِعَةِ، إِنَّ عَطاءَکَ لَمْ یَکُنْ مَحْظُوراً، وَأَنْتَ عَلَىٰ کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ، بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
خدایا مرا در این روز از برترین بندگانت در روزی قرار ده، از خیری که پخش میکنی، یا رنجی که برطرف مینمایی، یا امر بدی که برمیگردانی، یا بلایی که دفع میکنی، یا خیری که میفرستی، یا رحمتی که میگسترانی، یا عافیتی که بر بندگان میپوشانی، همانا تو بر هر چیز توانایی و خزانههای آسمانها و زمین به دست توست و تو یگانهی بزرگوار عطا بخشی هستی که خواهندهاش بازگردانده نشود و آرزومندش ناامید نگردد و عطایش کاستی نپذیرد و آنچه نزد اوست پایان نیابد، بلکه به فزونی عنایت و خاطر پسندی و عطا و بخشش بیفزاید و مرا روزی کن از خزانههایت که تمام نمیشود و از رحمت گستردهات، همانا عطایت ممنوع نبوده و تو بر هر چیز توانایی، به مهربانیات ای مهربانترین مهربانان.
دوم:
«هزار مرتبه» «تسبیحات عشر» را که سید بهنقل کفعمی ذکر فرموده بخواند و این تسبیحات در اعمال روز عرفه بیاید.
سوم:
دعای «اللّٰهُمَّ مَنْ تَعَبَّأَ وَتَهَیَّأَ» را که در روز عرفه و شب و روز جمعه نیز وارد است بخواند و متن آن در بیان اعمال شب جمعه گذشت.
چهارم:
حضرت سیدالشهدا علیه السّلام و زمین کربلا را زیارت کند و تا روز عید قربان در آنجا بماند تا از شرّ آن سال محفوظ باشد.
روز عرفه:
روز نهم، روز عرفه و از اعیاد بزرگ است، گرچه به اسم عید نامیده نشده و روزی است که خدا بندگانش را به عبادت و طاعت خویش دعوت کرده و سفرههای جود و احسانش را برای آنان گسترده و شیطان در این روز خوارتر و حقیرتر و راندهتر و خشمناکتر از روزهای دیگر است؛
روایت شده: که حضرت زینالعابدین علیهالسلام در روز عرفه صدای سائلی را شنید که از مردم درخواست کمک میکرد، به او فرمود: وای بر تو، آیا در این روز از غیر خدا درخواست میکنی؟! و حال آنکه برای بچههای در رحم، در این روز امید میرود که فضل خدا شامل حالشان شود و سعادتمند شوند.
و برای این روز چند عمل وارد است:
اوّل:
غسل.
دوم:
«زیارت حضرت سید الشّهداء» که برابر هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد و بلکه افضل از این است و روایات در کثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است [یعنی از افراد بسیاری نقل شده است] و اگر کسی در این روز توفیق یابد که زیر قبّه مقدّسه آن حضرت باشد، ثوابش کمتر از کسی که در عرفات باشد نیست، بلکه بیشتر و بیشتر است و کیفیت زیارت آن حضرت بعد از این در «باب زیارات» انشاءالله تعالی میآید.
سوم:
پس از نماز عصر، پیش از آنکه مشغول خواندن دعاهای عرفه شود، در زیر آسمان دو رکعت نماز بجا آورد و به گناهانش نزد خداوند اعتراف و اقرار نماید تا به ثواب عرفات دست یابد و گناهانش آمرزیده گردد، آنگاه به اعمال و دعاهای عرفه که از ائمه طاهره علیهم السّلام روایت شده است مشغول گردد و آن اعمال و ادعیه بیشتر از آن است که بهطور کامل در این مختصر ذکر شود ولی بهاندازهای که این کتاب گنجایش آن را داشته باشد نقل میکنیم؛
شیخ کفعمی در کتاب «مصباح» فرموده: برای کسی که از دعا خواندن ضعف پیدا نکند روزه روز عرفه مستحب است؛
و پیش از زوال [رسیدن آفتاب به وقت شرعی ظهر] غسل استحباب دارد و همچنین زیارت امام حسین (علیه السلام) در روزوشب عرفه مستحبّ است؛
و چون وقت زوال رسید، زیر آسمان رود و نماز ظهر و عصر را با رکوع و سجود نیکو بجا آورد و چون از نماز ظهروعصر فارغ شود، دو رکعت نماز بخواند، در رکعت اول پس از سوره «حمد» سوره «توحید» و در رکعت دوم بعد از «حمد» سوره «کافرون» بخواند، پس از آن چهار رکعت نماز بجا آورد؛ در هر رکعت پس از سوره «حمد» «پنجاه مرتبه» سوره «توحید» بخواند.
فقیر میگوید: این نماز همان «نماز حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام» است که در ضمن اعمال روز جمعه گذشت.
سپس شیخ کفعمی فرموده است: این تسبیحات را که از حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله روایت شده است و سید ابنطاووس در «اقبال» ذکر فرموده بخوان:
سُبْحانَ الَّذِى فِى السَّماءِ عَرْشُهُ! سُبْحانَ الَّذِى فِى الْأَرْضِ حُکْمُهُ! سُبْحانَ الَّذِى فِى الْقُبُورِ قَضاؤُهُ! سُبْحانَ الَّذِى فِى الْبَحْرِ سَبِیلُهُ! سُبْحانَ الَّذِى فِى النَّارِ سُلْطانُهُ! سُبْحانَ الَّذِى فِى الْجَنَّةِ رَحْمَتُهُ! سُبْحانَ الَّذِى فِى الْقِیامَةِ عَدْلُهُ! سُبْحانَ الَّذِى رَفَعَ السَّماءَ! سُبْحانَ الَّذِى بَسَطَ الْأَرْضَ! سُبْحانَ الَّذِى لَامَلْجَأَ وَلَا مَنْجٰا مِنْهُ إِلّا إِلَیْهِ.
منزّه است خدایی که عرشش در آسمان است، منزّه است خدایی که حکمش در زمین است، منزّه است خدایی که فرمانش در گورهاست، منزّه است خدایی که راهش در دریاست، منزّه است خدایی که سلطنتش در آتش است، منزّه است خدایی که رحمتش در بهشت است، منزّه است خدایی که عدالتش در قیامت است، منزّه است خدایی که آسمان را برافراشت، منزّه است خدایی که زمین را بگسترد، منزّه است خدایی که پناهگاه و نجاتی از او جز به سوی او نیست.
سپس «صد مرتبه» بگو:
سُبْحانَ اللّٰهِ وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ وَلَا إِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ وَاللّٰهُ أَکْبَرُ.
منزّه است خدا و سپاس از آن خداست و معبودی جز خدا نیست و خدا بزرگتر است.
و سوره «توحید» را «صد مرتبه» و «آیتالکرسی» را «صد مرتبه» بخوان و «صد مرتبه» بر محمّد و آل محمّد صلوات فرست و «10 مرتبه» بگو:
لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ، وَلَهُ الْحَمْدُ، یُحْیِى وَیُمِیتُ، وَیُمِیتُ وَیُحْیِى، وَهُوَ حَیٌّ لَایَمُوتُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ، وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ.
معبودی جز خدا نیست، یگانه و بیشریک است، فرمانروایی و سپاس از آن اوست، زنده میکند و میمیراند و میمیراند و زنده میکند و او زنده پاینده است، خیر تنها به دست اوست و او بر هر چیز تواناست.
و «10 مرتبه»:
أَسْتَغْفِرُ اللّٰهَ الَّذِى لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ.
آمرزش میجویم از خدایی که معبودی جز او نیست، زنده و به خود پاینده است و به سوی او باز میگردم.
و «10 مرتبه»
یَا اللَّهُ؛ اى خدا
«10 مرتبه»
یَا رَحْمَنُ
ای مهربان
«10 مرتبه»:
یَا رَحِیمُ
اى بخشنده
«10 مرتبه»:
یَا بَدِیعَ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ یَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ.
ای پدیدآورندهی آسمانها و زمین، ای دارای شوکت و بخشش.
«10 مرتبه»:
یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ
اى زنده، اى پاینده
«10 مرتبه»:
یَا حَنَّانُ یَا مَنَّانُ
اى نعمت افزا، اى عطابخش.
«10 مرتبه»:
یَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ
ای که خدایی جز تو نیست.
و «10 مرتبه»:
آمِینَ
اجابت فرما.
آنگاه بگو:
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ یَا مَنْ هُوَ أَقْرَبُ إِلَىَّ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ، یَا مَنْ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ یَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلىٰ وَبِالْأُفُقِ الْمُبِینِ، یَا مَنْ هُوَ الرَّحْمٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوىٰ، یَا مَنْ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَىْءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ، أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.
خدایا از تو درخواست میکنم، ای کسی که از رگ گردن به من نزدیکتر است، ای کسی که میان انسان و دلش پرده میشود، ای کسی که در چشمانداز برتر و افق آشکار است، ای کسی که بخشنده و بر حکومت هستی قرار دارد، ای کسی که چیزی مانندش نیست و او شنوا و بیناست، از تو درخواست میکنم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست.
حاجت خود را بخواه که به خواست خدا برآورده خواهد شد؛
آنگاه این صلوات را که از امام صادق (علیه السلام) روایت شده بخوان که هرکه بخواهد محمّد و آل محمّد (صلّی اللّه علیه و آله) را در فرستادن صلوات بر ایشان مسرور کند، بگوید:
اللّٰهُمَّ یَا أَجْوَدَ مَنْ أَعْطىٰ، وَیَا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ، وَیَا أَرْحَمَ مَنِ اسْتُرْحِمَ. اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى الْأَوَّلِینَ، وَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى الْآخِرِینَ، وَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى الْمَلَاَ الْأَعْلىٰ، وَصَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ فِى الْمُرْسَلِینَ. اللّٰهُمَّ أَعْطِ مُحَمَّداً وَآلَهُ الْوَسِیلَةَ وَالْفَضِیلَةَ وَالشَّرَفَ وَالرِّفْعَةَ وَالدَّرَجَةَ الْکَبِیرَةَ. اللّٰهُمَّ إِنِّى آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَلَمْ أَرَهُ فَلا تَحْرِمْنِى فِى الْقِیامَةِ رُؤْیَتَهُ، وَارْزُقْنِى صُحْبَتَهُ، وَتَوَفَّنِى عَلَىٰ مِلَّتِهِ، وَاسْقِنِى مِنْ حَوْضِهِ مَشْرَباً رَوِیّاً سائِغاً هَنِیئاً لَاأَظْمَأُ بَعْدَهُ أَبَداً، إِنَّکَ عَلَىٰ کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ. اللّٰهُمَّ إِنِّى آمَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَلَمْ أَرَهُ فَعَرِّفْنِى فِى الْجِنانِ وَجْهَهُ. اللّٰهُمَّ بَلِّغْ مُحَمَّداً صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ مِنِّى تَحِیَّةً کَثِیرَةً وَسَلاماً.
خدایا ای بخشندهترین کسی که عطا فرمود و ای بهترین کسی که درخواست شد و ای مهربانترین کسی که از او مهربانی خواسته شد، خدا درود فرست بر محمّد و آلش در بین گذشتگان و بر محمّد و خاندانش در میان آیندگان و بر محمّد و خاندانش در میان فرشتگان و بر محمّد و خاندانش در میان رسولان. خدایا عطا فرما به محمّد و خاندانش وسیله و فضیلت و شرف و بلندی مقام و درجه والا. خدایا ایمان آوردم به محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) درحالیکه او را ندیدم، پس مرا در قیامت از دیدارش محروم مساز و همنشینی با او را نصیبم فرما و مرا بر دین او بمیران و از حوضش سیرابم کن، نوشیدنی بدون تشنگی، دلنشین و گوارا که پس از آن هرگز تشنه نشوم، همانا تو بر هر چیز توانایی. خدایا ایمان آوردم به محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) درحالیکه او را ندیدم، پس در بهشت چهرهاش را به من بشناسان. خدایا به محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) از سوی من تحیت و سلام بسیار برسان.
پس دعای «امّداود» را که بیانش در ضمن اعمال ماه رجب گذشت بخوان.
آنگاه این تسبیح را که ثوابش در زیادتی شماره نمیشود و ما میزان ثواب آن را بهخاطر رعایت اختصار بیان نکردیم، بگو:
سُبْحانَ اللّٰهِ قَبْلَ کُلِّ أَحَدٍ ! وَسُبْحانَ اللّٰهِ بَعْدَ کُلِّ أَحَدٍ ! وَسُبْحانَ اللّٰهِ مَعَ کُلِّ أَحَدٍ ! وَسُبْحانَ اللّٰهِ یَبْقىٰ رَبُّنا وَیَفْنىٰ کُلُّ أَحَدٍ ! وَسُبْحانَ اللّٰهِ تَسْبِیحاً یَفْضُلُ تَسْبِیحَ الْمُسَبِّحِینَ فَضْلاً کَثِیراً قَبْلَ کُلِّ أَحَدٍ ! وَسُبْحانَ اللّٰهِ تَسْبِیحاً یَفْضُلُ تَسْبِیحَ الْمُسَبِّحِینَ فَضْلاً کَثِیراً بَعْدَ کُلِّ أَحَدٍ وَسُبْحانَ اللّٰهِ تَسْبِیحاً یَفْضُلُ تَسْبِیحَ الْمُسَبِّحِینَ فَضْلاً کَثِیراً مَعَ کُلِّ أَحَدٍ؛
منزّه است خدا، پیش از هرکس و منزّه است خدا پس از هرکس و منزّه است خدا با هرکس و منزّه است خدا، پاینده است پروردگار ما و فنا میپذیرد هرکس و منزّه است خدا، تنزیهی که فزونی میگیرد بر تنزیه تنزیهکنندگان فزونی بسیار پیش از هرکس و منزّه است خدا، تنزیهی که فزونی میگیرد بر تنزیه تنزیهکنندگان فزونی بسیار پس از هرکس و منزّه است خدا تنزیهی که فزونی میگیرد بر تنزیه تنزیهکنندگان فزونی بسیار به همراه هرکس؛
وَسُبْحانَ اللّٰهِ تَسْبِیحاً یَفْضُلُ تَسْبِیحَ الْمُسَبِّحِینَ فَضْلاً کَثِیراً لِرَبِّنَا الْباقِى وَیَفْنىٰ کُلُّ أَحَدٍ! وَسُبْحانَ اللّٰهِ تَسْبِیحاً لَایُحْصىٰ وَلَا یُدْرىٰ وَلَا یُنْسىٰ وَلَا یَبْلىٰ وَلَا یَفْنىٰ وَلَیْسَ لَهُ مُنْتَهى! وَسُبْحانَ اللّٰهِ تَسبِیحاً یَدُومُ بِدَوامِهِ وَیَبْقىٰ بِبَقائِهِ فِى سِنِى الْعالَمِینَ وَشُهُورِ الدُّهُورِ وَأَیَّامِ الدُّنْیا وَساعاتِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ! وَسُبْحانَ اللّٰهِ أَبَدَ الْأَبَدِ وَمَعَ الْأَبَدِ مِمّا لَایُحْصِیهِ الْعَدَدُ، وَلَا یُفْنِیهِ الْأَمَدُ، وَلَا یَقْطَعُهُ الْأَبَدُ، وَ تَبارَکَ اللّٰهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ.
و منزّه است خدا تنزیهی که فزونی میگیرد بر تنزیه تنزیهکنندگان فزونی بسیار، برای پروردگار ما که پاینده است و هیچکس نپاید و منزّه است خدا تنزیهی که شمرده نشود و دانسته نگردد و فراموش نشود و کهنه نمیگردد و فانی نمیشود و برایش نهایتی نباشد و منزّه است خدا تنزیهی که دوام یابد به دوامش و باقی ماند به بقایش در امتداد سالهای جهانیان و ماههای روزگاران و روزهای دنیا و ساعات شبوروز و منزّه است خدا به ابدیت ابد و همپای ابد، آن تنزیهی که آن را عددی شماره نکند و مدّتی فنایش نکند و سرانجامی قطعش نکند و بزرگ است خدا نیکوترین آفرینندگان.
پس بخوان دعای علیبن الحسین علیه السلام را که شیخ طوسی در کتاب «مصباح المتهجّد» ذکر فرموده:
«اللّٰهُمَّ أَنْتَ اللّٰهُ رَبُّ الْعالَمِینَ..»
مؤلف گوید: این دعا چون دعای موقف عرفات و بسیار طولانی بود ذکر نکردیم؛
و در این روز دعای «چهلوهفتم» صحیفه کامله آن حضرت را با خشوع و دلشکستگی بخوان که دعایی است مشتمل بر تمام مطالب دنیا و آخرت که درود خدا بر انشاءکنندهاش باد.
چهارم:
از جمله دعاهای مشهور این روز «دعای حضرت سید الشّهدا [در روز عرفه]» است.
به هر صورت هرکه توفیق یابد و روز عرفه را در عرفات باشد، دعاها و اعمال بسیار دارد و بهترین اعمال در این روز دعاست و این روز شریف، در تمام روزهای سال بهخاطر دعا امتیاز دارد و برای برادران مؤمن از آنانکه زندهاند یا دار فانی را وداع گفتهاند دعای بسیار باید کرد و روایت وارد در حال عبداللهبن جُندَب، در موقف عرفات و دعای او برای برادران خود مشهور است؛
و همچنین روایت زید نِرسی، در حال ثقه جلیلالقدر، معاویةبن وهب در صحرای عرفات و دعای او درباره فرد فرد از اشخاصی که در آفاق بودند و روایت او از امام صادق (علیه السلام) در فضیلت این عمل، شایسته ملاحظه و توّجه است و امید واثق از برادران دینی، آنکه به این بزرگواران اقتدا نموده و اهل ایمان را در دعا بر خود مقدّم دارند و این گنهکار روسیاه را یکی از آن اشخاص به حساب آرند و در حال حیات و مرگ از دعای خیر فراموشم نفرمایند؛
و نیز در این روز «زیارت جامعه سوم» را قرائت کن؛
و در آخر روز عرفه چنین بخوان:
یَا رَبِّ إِنَّ ذُنُوبِى لَاتَضُرُّکَ، وَ إِنَّ مَغْفِرَتَکَ لِى لَاتَنْقُصُکَ، فَأَعْطِنِى مَا لَایَنْقُصُکَ، وَاغْفِرْ لِى مَا لَایَضُرُّکَ.
پروردگارا، همانا گناهان من به تو زیانی نمیرساند و آمرزشت بر من از تو نمیکاهد، پس ببخش به من آنچه نمیکاهدت و بیامرز برایم آنچه زیانت نرساند.
و نیز بخوان:
اللّٰهُمَّ لَاتَحْرِمْنِى خَیْرَ مَا عِنْدَکَ لِشَرِّ مَا عِنْدِى، فَإِنْ أَنْتَ لَمْتَرْحَمْنِى بِتَعَبِى وَنَصَبِى فَلاتَحْرِمْنِى أَجْرَ الْمُصابِ عَلَىٰ مُصِیبَتِهِ.
خدایا محرومم مساز از خیر آنچه نزد توست، به خاطر شرّ آنچه پیش من است، پس اگر با خستگی و واماندگیام به من رحم نمیکنی، از پاداش مصیبتدیده بر مصیبتش محرومم مکن.
مؤلّف گوید: سید ابنطاووس، در ضمن دعاهای روز عرفه فرموده: چون غروب آفتاب نزدیک شود بگو:
«بِسْمِ اللّٰهِ وَ بِاللّٰهِ وَ سُبْحانَ اللّٰهِ وَ الْحَمْدُ لِلّٰهِ ...»
تا آخر و این همان «دعای عشرات» است که پیش از این گذشت. پس سزاوار است خواندن دعای عشرات که خواندن آن در هر صبح و شام مستحب است، در آخر روز عرفه ترک نشود و این اذکار عشراتی را که کفعمی نقل کرده، همان اذکار آخر دعای عشرات است که سید ابنطاووس روایت کرده.
سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در عراق؛ آمریکاییها دیگر در امان نخواهند بود
سهشنبه ۳۱ تیرماه ۹۹ آقای مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. بیانات حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار حاوی نکاتی مهم و راهبردی بود از تأکید بر استقلال و تمامیت ارضی و حمایت از دولت عراق تا مسئلهی ترور شهید سلیمانی در خاک این کشور و ضرورتِ اخراج آمریکاییها.
به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتگو با آقای حسن کاظمی قمی، نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق بعد از سقوط حکومت بعثی صدام به تحلیل ابعاد و زوایای این دیدار پرداخته است. آقای کاظمی قمی در این گفتار ضمن بررسی این دیدار مهم، دربارهی ارتباط بین دو کشور عراق و ایران، وضعیت جبههی مقاومت و اخراج آمریکاییها تحلیلی راهبردی و حاوی نکاتی خواندنی ارائه دادهاند:
دیدار راهبردی
سفر هیئت بلندپایهی سیاسی، اقتصادی و نظامی عراق با محوریت نخستوزیری آقای الکاظمی به جمهوری اسلامی ایران که در شرایط خاصی صورت گرفت و از لحاظ زمانی کوتاه بود، خیلی عمیق و پرمعنا بود. این دیدار در بین دیدارهای یک نخستوزیر با رهبر معظّم انقلاب از ویژگیهای خاصی برخوردار بود. درواقع این دیدار فوقالعاده مهم و راهبردی بود و درحقیقت تبیین مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال عراق، دولت عراق و جبههی مقاومت بود. این دیدار همچنین پر از پیام هم برای آمریکا و هم برای تعاملات بین دو کشور بود. درحقیقت منشور سیاست خارجی جمهوری اسلامی در قبال مؤلفههایی که ذکر شد در بیانات رهبر معظّم انقلاب خیلی شفاف بود. از این جهت هیچ نقطهی ابهامی در مواضع جمهوری اسلامی در قبال عراق وجود ندارد و شاید جزو دیدارهای تاریخی نخستوزیر عراق بهحساب بیاید.
این دیدار در مقایسهی با نخستوزیران دیگرِ عراق که خدمت رهبر معظّم انقلاب رسیدند، از شاخصها و ویژگیهایِ ممتازتری برخوردار بود. همهی آن دیدارها، دیدارهای خوبی بودند، امّا این دیدار با توجه به شرایط این سفر و سخنان رهبر انقلاب، فوقالعاده مهم بود. از چند منظر میتوان این دیدار را تحلیل کرد:
۱. حمایت ایران از عراقِ امن و مستقل با حاکمیت ملی
در این دیدار رهبر معظّم انقلاب بر سیاست اصولی جمهوری اسلامی نسبت به عراق تأکید کردند. سیاستی که جمهوری اسلامی ایران خواهان یک عراق باثبات، امن، شکوفا، مستقل، برخوردار از یک حاکمیت ملیِ مستقل و عزتمند است و جمهوری اسلامی از چنین عراقی با این ویژگیها سود خواهد برد. مردم عراق هم سود میبرند و ثبات و امنیت منطقه در گرو وجود چنین عراقی است. کمااینکه جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد چنین عراقی در کنار مردم عراق و همسو با دولت برخواستهی از ارادهی مردم ایستاد. کارنامهی جمهوری اسلامی ایران از ابتدای شکلگیری عراق تا به امروز همین را نشان میدهد. در تمامی شرایط بهویژه شرایط سخت و بحرانی، چه در موضوع اشغالگری و چه در موضوع تروریزم و گروههای تکفیری که مرزهای بغداد را در محاصره قرار دادند، تنها کشوری که جانانه، متواضعانه و مقتدرانه در کنار مردم و دولت عراق ایستاد، جمهوری اسلامی ایران بود.
نهتنها آمریکاییها، بلوک شرق و دولتهای عربی که مدعی هستند عراق جزئی از جامعهی عربی است و باید به آن کمک کرد، کمک نکردند، بلکه درست در نقطهی مقابلِ خواستهی مردم حرکت کردند. سردمدار این جریانات هم عربستان سعودی است که اساساً با عراقی با این ویژگیها مخالف است. اساساً حکّام عربستان سعودی با عراق باثبات، امن، شکوفا و دارای حاکمیتی برآمده از ارادهی مردم یعنی نظام مردمسالاری مخالفاند. چون در عربستان گردشِ قدرت و دموکراسی وجود ندارد و اصلاً اجازهی برگزاری انتخابات نمیدهند و اگر در عراق انتخابات برگزار شود و حاکمیت و بهدنبالش امنیت، شکوفایی، ثبات و استقلال بهوجود بیاید، فیالنفسه پیامی برای مردم عربستان دارد که باید از یک نظام موروثی- سلطنتی اعلام برائت کنند. نظامی که امروزه متأسفانه از پشت به جهان اسلام خنجر میزند و با دشمنان جهان اسلام یعنی رژیم اشغالگر قدس همپیوند شده است. به همین دلیل است که عربستان سعودی در نقطهی مقابل مردم ایستاده است.
۲. همکاری بدون مداخله
نکتهی دیگری که رهبر انقلاب در این دیدار بر آن تأکید کردند این بود که ما در امور داخلی عراق دخالت نمیکنیم. وقتی جمهوری اسلامی اجازه نمیدهد که دیگران در امور داخلیاش دخالت کنند، همینگونه به خودش هم اجازه نمیدهد که در امور داخلی دیگران دخالت کند. امّا آیا مشورت دادن، نظر دادن و همکاری کردن مداخله است؟ ابداً مداخله نیست. جمهوری اسلامی ایران از تجربهی گرانسنگی در ایجاد یک نظام سیاسی مستقل، در برقراری امنیت، شکوفا کردن اقتصاد، امنیت مرزها و هر اقدام دیگری برخوردار است.
گوشزد کردن خطر تروریزم و اشغالگری و مشورت دادن به مفهوم مداخلهگری نیست. جمهوری اسلامی در نقش یک ناظر بیطرف در عراق عمل نخواهد کرد. ما بهعنوان یک کشور و همسایهی قدرتمند در کنار مردم عراق هستیم و همکاری، تعامل و کمک میکنیم، امّا مداخله نمیکنیم. به همین دلیل برخلاف هر نوع گمانهزنی و تحلیلی که نسبت به نخستوزیر جدید عراق مطرح شد، جمهوری اسلامی رأی مردم و پارلمان را در انتخاب این نخستوزیر تأیید و حمایت کرد.
پذیرش آقای الکاظمی در جمهوری اسلامی و دیدار با بالاترین مقام کشور حاکی از این است که جمهوری اسلامی به رأی مردم عراق و رأی هر ملت دیگری احترام میگذارد. امّا ما ناظرِ بیطرف نیستیم. کشوری که اگر یک رژیم دیکتاتوری برای آن حاکم شد، هم برای جمهوری اسلامی و هم برای کشورهای منطقه تهدید است. اگر این کشور اشغال شود، برای ما تهدید است. اگر این کشور مورد تهاجم گروههای تروریستی و تکفیری قرار بگیرد و گروهک شرور و مزدور منافقین که علیه ملت ایران دست به هر نوع جنایتی زدند، آنجا مستقر شود برای ما تهدید است. بر این اساس طبیعی است که جمهوری اسلامی نگذارد اشغالگری در آن سرزمین تهدیدی برای ما ایجاد کند. امّا آنچه که خیلی مهم است، منافع مردم عراق و منافع جمهوری اسلامی و تهدیدات مشترکاند. آنچه که منافع مردم عراق است، منافع ما هم هست. آن تهدیدی که علیه مردم عراق است، تهدیدی برای ما هم هست. استقلال این کشور به نفع ما خواهد بود و بالعکس. اگر آن کشور ناامن شد، ایران و منطقه هم ناامن خواهند شد. پس ما منافع و تهدیدات مشترکی داریم. همانطور که ما در امور داخلی کشورها دخالت نمیکنیم، به دیگران هم اجازه نمیدهیم در امور ما دخالت کنند.
۳. تأکید بر حشدالشعبی یعنی عدم نیاز به نیروی خارجی
نکتهی دیگر در فرمایشهای رهبر معظّم انقلاب تکیه بر «حشدالشعبی» است. پیام ایشان در مورد حشدالشعبی، صرفاً یک پیام برای یک گروه نیست، بلکه مخاطب این پیام هم آمریکاییها و هم دولت عراق است. درواقع اگر در عراق ثبات و امنیتی در مبارزهی با تروریزم ایجاد و برقرار شد، بهدلیل این بود که عراقیها توانستند در برابر اراده و خواستهی نامشروع اشغالگر بایستند. اگر عراق عزتمند شد، بهدلیل حضور مردم در صحنههای اجتماعی، سیاسی و امنیتی بود. مرجعیت یک فتوا و حکم در برابر داعش داد و گفت هرکسی که کشته شود، شهید فیسبیلاللّه است. اساساً امروز در استراتژی دفاعی عراق، حشدالشعبی و گروههای مقاومت بخش لاینفک این استراتژی هستند. دلیل تأکید حضرت آقا بر حشدالشعبی هم این است که اگر یک عراق مستقل، امن و دارای حاکمیت ملی میخواهید، باید حشدالشعبی حضور قدرتمندی داشته باشد. اساس، امنیت و دفاع عراق از مردم است. ارتش و نیروهای مسلح بدون پشتوانهی مردم نمیتوانند مأموریت خودشان را انجام دهند. تداوم اشغالگری و مداخلهگری در عراق و افغانستان بدون وابستگی ساختارهای دفاعی و امنیتی این کشورها به نیروی اجنبی و بیگانه امکانپذیر نیست. به همین خاطر است که آمریکاییها نسبت به بسیج و حشدالشعبی حساساند. اگر حشدالشعبی حضور داشته باشد، دیگر بهانهای برای حضور اشغالگر و آمریکاییها وجود نخواهد داشت. تأکید رهبر معظّم انقلاب بر حشدالشعبی، به معنای تأکید بر استقلال این کشور و عدم نیاز و وابستگی به یک نیروی خارجی است. بر همین اساس این پیام مستقیماً به نخستوزیر عراق گوشزد میکند که هر اقدامی که باعث تضعیف حشدالشعبی شود، برای امنیت ملی و منافع ملی عراق خطرناک است.
۴. مرجعیت پشتوانه استقلال و تمامیت ارضی عراق
پیام دیگر رهبر انقلاب دربارهی موضوع مرجعیت بهویژه مرجعیت حضرت آیتاللّهالعظمی سیدعلی سیستانی بود. سکاندار هدایت سیاسی مردم عراق از ابتدای اشغالگری تا عراق امروز، مرجعیت دینی بود. در سختترین و حساسترین شرایط مرجعیت تلاش کرد تا اشغالگر سوءاستفاده نکند. مرجعیت جامعه را هدایت کرد تا به اشغالگر لبیک گفته نشود و در برابر جریان خطرناکی مثل گروههای تکفیری و داعش ایستادگی کنند و از حاکمیت ملی، از استقلال و از تمامیت ارضی این کشور دفاع کنند. عراق هنوز یک جامعهی دینی است و مرجع سیاسی مردم عراق، مراجع دینیاند. تلاش امروز دشمن برای تضعیف جایگاه مرجعیت بهدلیل این است که چنین پشتوانهای را از ملت عراق بگیرد. بر همین اساس است که رهبر معظّم انقلاب هم بر اهمیت جایگاه مرجعیت تأکید میکنند.
۵. همکاریهای ایران و عراق، ساختار فرماندهی نیاز دارد
نکتهی دیگر در فرمایشهای رهبر معظّم انقلاب تأکید بر همکاریهای دو کشور بهصورت دو جانبه است. در جهان امروز هیچ کشوری مانند جمهوری اسلامی نبوده است که اینچنین خالصانه، مقتدرانه و بدون چشمداشت در کنار مردم عراق باشد و از دستاوردهای این ملت دفاع کند. البته جمهوری اسلامی درکنار این همکاری از امنیت و ثبات منطقه نفع میبرد. اگر به این همکاری از منظر امنیت و منافع ملی نگاه کنیم، برای جمهوری اسلامی پرمنفعت است. در سیاست خارجی، عراق هم جزو امنیت ملی و منافع ملی جمهوری اسلامی است. از این جهت همکاری سودمند است و ما باید دامنهی همکاری را در بخشهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، دفاعی و امنیتی توسعه دهیم و تقویت کنیم. این نباید مختص به یک تعامل بین دو حکومت و حاکمیت باشد. منافع دو ملت باید چنان با هم گره بخورد که هر تلاش و ارادهای که میخواهد انفصالی بین اینها ایجاد کند، امکانپذیر نباشد. ما باید برای کشورهای همسایه بهویژه عراق در حوزهی همکاریهای دو جانبه، یک ساختار فرماندهی ایجاد کنیم و تمام امکانات دولتی، بخش خصوصی و مردمی را همافزا کنیم و در این مسیر حرکت کنیم.
۶. نقشه آمریکا در عراق شکست خورد
در روابط ایران و عراق ما باید خطشکن باشیم. ما نمیتوانیم با یک نگاه منفعتطلبانهی موقت بگوییم که اقدام متقابل داریم. در اقدام متقابل یکی میدهم و یکی میگیرم. این در تعامل بین کشورها عرف است. امّا در مواقعی باید خطشکن بود، چون تعامل با یک واحد سیاسی است. آمریکا، صهیونیزم و ارتجاع که دشمنان قسم خوردهی اسلام، جمهوری اسلامی، مقاومت اسلامی و گفتمان انقلاب اسلامی هستند، در کشوری مثل عراق مانع همکاری در چهارچوب منافع و بر اساس آن ظرفیتهای همکاری میشوند. با آغاز اشغال عراق توسط آمریکاییها در سال ۲۰۰۳، مأموریت آقای برمر این بود که یک نظام سیاسی کاملاً آمریکایی را با پوستهی دموکراسی و انتخابات شکل دهد. البته آمریکاییها بنا نداشتند تا ۲۰۰۸ انتخابات راه بیندازند. عراق، مرجعیت و جمهوری اسلامی در مقابل چنین نقشهای ایستادند و اعلام کردند که باید نظام سیاسی بر پایهی خواستهی مردم در عراق شکل بگیرد. دلیل اشغال عراق این بود که حضور نظامیشان را دائمی و ساختار دفاع و امنیت عراقیها را آمریکایی کنند و روابط خارجی این کشور را مدیریت کنند. آمریکاییها آمدند تا یک عراقی را با این مشخصهها ایجاد کنند تا این کشور گام اول شکلدهی خاورمیانهی جدید مدنظر آمریکاییها باشد. البته رهبران عراق، مراجع دینی و جمهوری اسلامی نگذاشتند که چنین اتفاقی بیفتد.
امروز امنیت، ثبات و استقلال منطقه با امنیت، ثبات و استقلال عراق مساوی است. براساس یک برآورد کارشناسی، وقتی جمهوری اسلامی میگوید اشغالگر نباید در منطقه باشد، یعنی خروج اشغالگران نظامی آمریکا از منطقه از عراق شروع خواهد شد. اگر آمریکا از عراق خارج شود، یعنی حضور نظامیاش از منطقه تمام خواهد شد. همانطوری که از نگاه آمریکا عراق گام اول خاورمیانهی جدید بود، امروز بر اثر مقاومتِ جبههی مقاومت و مردم منطقه، عراق در اخراج حضور نظامی آمریکا، گام اول خواهد بود.
۷. آمریکا به دنبال فشار بر دولت عراق است
آمریکاییها دروغ میگویند که برای امنیت عراق به این کشور آمدند. هفده سال از اشغال عراق و نوزده سال از اشغال افغانستان میگذرد. آنچه که آمریکاییها انجام دادند ایجاد بیثباتی، درگیری و نفاق داخلی بود. همهی تلاش آمریکا در افغانستان تا سوریه به انحراف کشاندن پتانسیل مقاومتی است که میتواند در برابر رژیم اشغالگر قدس و صهیونیزم بایستد. سوریه چندسال درگیر این مسائل شد. در سوریه بیداری اسلامی رخ نداد که بگوییم آن بیداری اسلامی بود. آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدین آمریکایی نزدیک به ۱۸۰۰ گروه تروریستی را به جان مردم سوریه و نظام سیاسی سوریه انداختند و این کشور را ویران کردند. این خواستهی مردم سوریه نبود که کشورشان نابود شود.
امروز عراق دچار مشکلات اقتصادی ناشی از کاهش صادرات نفت بهدلیل افت قیمت است. عراق در ماه نزدیک به نهونیم میلیارد دلار هزینهی جاری دارد که الان درآمدش به یک سوم رسیده است و بهدنبال استقراض از جامعهی جهانی است که البته به آن وامی نخواهند داد. عراق کشور پرهزینهای است. امّا نقش آمریکاییها در کمک به عراق چیست؟ آمریکا برای کمک، دولت عراق را تهدید میکند که اگر بر خروج نظامی فشار بیاورند، پولشان را در صندوق نفت بلوکه میکند. آمریکاییها برخلاف شعاری که میدهند، هر دولتی که در عراق روی کار بیاید، بنای همکاری ندارند و با فشار به دولت بهدنبال تحمیل اراده و خواستههایشان هستند. الان آمریکاییها مانع از همکاری بین جمهوری اسلامی ایران و عراق میشوند.
وقتی رهبر معظّم انقلاب دربارهی به شهادت رساندن شهید سلیمانی میفرمایند مهمان شما را کشتند، یعنی حاکمیت ملی را نقض کردند. اصلاً آمریکای متکبر، احترام و ارزشی برای حاکمیتها قائل نیست. خوی استکباری که آمریکا دارد اصلاً متوجه منافع دیگران نمیشود. به همین خاطر هم آمریکاییها مداخلهگری میکنند. الان در بانک مرکزی عراق یک تیم آمریکایی مستقر هست که روابط و فعالیتهای بانکهای عراق را زیرنظر دارد و به بهانههای مختلف سعی در کارشکنی و مداخلهگری دارد. یکی از برنامههای آمریکا این است که مانع تعاملات رو به گسترش بین ایران و عراق شود. البته مزاحمت ایجاد میکند، اما نمیتواند موفق شود.
۸. طراحی آمریکایی برای ضربه زدن به رابطه ایران و عراق
رهبر معظّم انقلاب در مسئلهی همکاری با ایران به نوعی اشاره میکنند که این رابطه یک مدالیتهای برای همکاری دیگران با عراق است و ما مشوّق آن هستیم که دیگران هم با عراق همکاری کنند. جمهوری اسلامی هیچ نگرانی در این باره ندارد، چون سیاست ما خیلی روشن است. یک عراق ساخته شده به نفع همه است. قبل از سفر آقای الکاظمی به ایران اینچنین مطرح کردند که اول به عربستان سعودی میرود و قراردادهای سنگین اقتصادی مثلاً در تأمین انرژی امضا میکند. اصلاً یکچنین اتفاقی نمیافتد، چون سیاستهای کشورهایی مثل آمریکا و عربستان این نیست که کاری کنند که عراق ساخته شود. اصلاً آنها نمیخواهند که عراق ساخته شود. همین حرکتهای خیابانی که در عراق به راه افتاد، پشت مطالبات مردمی به حق عراق، آمریکاییها جریانی مثل جوکرها درست کردند و مطالبات دیگری را به جامعه تلقین کردند که این مطالبات هیچکدام اولویت منافع مردم نیست. در عراق نزدیک به ۱۲۰۰ سازمان غیر حکومتی NGO راهانداختند که عمدهی اینها تحت حمایتهای آمریکا هستند. آمریکاییها برای هر مأموریت و مسئولیت بودجه دارند. مأموریتهایشان بهظاهر خدمات به مردم عراق است، امّا در نقطهی مقابل منافع مردم عراق و حاکمیت ملی عراق است.
در چنین فضایی، این جمهوری اسلامی است که همکاری میکند تا یک مدالیته شود. البته ما برخلاف این شعاری که آمریکاییها میدهند، استقبال میکنیم که دیگران بیایند. اخیراً هم آمریکاییها نسخهی جدید ارائه کردند و میگویند ما میخواهیم همکاریهای اقتصادی قوی داشته باشیم. عربها هم این را میگویند، امّا لازمهاش این است که ایران نباشد. بعد آمریکاییها به کشورهای عربی میگویند که اگر بخواهیم ایران نباشد، لازمهاش این است که ما رابطهی عراقی- ایرانی را تبدیل به رابطهی عراقی- عربی کنیم و سرمایهگذارهای بزرگ آمریکا باید در این کشور سرمایهگذاری کنند تا سرمایهی ایرانی به این کشور نیاید. امّا این نسخه همهاش بهانه است تا مانع رابطهی عراق با ایران شوند. و این پشتوانهی بزرگی که امروز در خدمت به عراق هست را از آنها بگیرند. هدف این نیست که این رابطه را قطع کنند، بلکه میخواهند این پشتوانهی بزرگ را که جمهوری اسلامی است، از عراق بگیرند. اگر این اتفاق بیفتد آنوقت آنها میتوانند هر مسئلهای را به عراق تحمیل کنند. داعش را آمریکا به عراق آورد. آمریکاییها مانع شکلگیری یک ارتش حرفهای و ملی در عراق شدند. چون اگر این ارتش شکل بگیرد دیگر بهانهای برای اشغالگری نیست. تلاش آمریکا برای این است که یک دولت قوی و یک قدرت دفاعی بازدارندهی مردم پایه نباشد. برخلاف اینکه جمهوری اسلامی همواره دنبال چنین ستونهایی است که عراق بتواند به آن تکیه کند.
۹. پیامدهای ترور شهید سلیمانی برای آمریکا
در مسئلهی مهمانکُشی که شهید سلیمانی با دعوت رسمی به عراق رفته بود و آمریکاییها ایشان را کشتند و به آن اعتراف کردند، رهبر معظّم انقلاب هم از واژهی کشتن مهمان استفاده کردند که بار معنای چند وجهی دارد. اولاً پیام خون این بزرگوار آنقدر سنگین و باارزش بود که فردای آن روز، پارلمان عراق اخراج نظامیان اشغالگر آمریکا را تصویب کرد. جوشش خون شهید از وجود جسمی شهید در این مسئله مؤثرتر بود. ثانیاً چه دولت آقای الکاظمی و یا هر دولت دیگری که مستقر باشد، به آمریکا نمیشود اعتماد و تکیه کرد. آمریکاییها در همهی صحنهها نشان دادند که در آنچه که تعهد میکنند وفادار نیستند. از سال ۲۰۰۳ تا به امروز، در حساسترین مقاطع آمریکاییها تعهد دادند، ولی خلافش عمل کردند. رهبر انقلاب تکیهی به آمریکا را نقطهی مقابل مصالح ملی عراق میدانند.
این فرمایش رهبر انقلاب ناظر بر این است که آمریکاییها منافقاند. آمریکایی که مدعی مقابله با تروریسم است بالاترین فرماندهی منطقهای ضدتروریسم را شهید کرد. بالاتر از شهید سلیمانی برای مقابله با جریانات تکفیری- تروریستی مثل داعش و تروریزم دولت جعلی نامشروع آپارتاید استعماری رژیم اشغالگر قدس نداشتیم. آمریکا چنین شخصیت و چنین رهبری را ترور کرد. این نشان میدهد که آمریکا رفتار منافقانه دارد. در عین اینکه جنایت میکند، رنگ اخلاقی هم به آن میدهد. در هر جنایاتی آمریکا اینچنین کرده است.
۱۰. آمریکا از عراق خارج نشود با انتقام سخت مواجه خواهد شد
پیام دیگر رهبر معظّم انقلاب این است که آمریکا دیگر در امان نخواهد بود. انتقام سخت تمام نشده است و این خون از آن خونهایی نیست که بهفراموشی سپرده شود. مخاطب سخن هم دولت عراق و هم آمریکا و هم جبههی مقاومت در این موضوع است. اگر آمریکاییها بخواهند سرکشی کنند و به مصوبهی پارلمان عراق توجه نکنند، وظیفهی مقاومت است که اینها را بیرون بیندازد. در نتیجه این پیام خیلی قوی است. هم به دولت و هم به مردم عراق و هم به مقاومت این پیام را میدهد که رمز بقاء، مقاومت و ایستادگی و نبود اشغالگر است.
آن راهبردی که در داخل کشور و چه در منطقه میتواند ثبات، پیشرفت و عزت را تضمین کند، مقاومت است. به همین خاطر هم تکیهی رهبر معظّم انقلاب بر مقاومت است که در این دیدار خیلی پرمعنا بود. این پیام برای جبههی مقاومت و گروههای مقاومت در داخل عراق خیلی پیام مهمی بود. مردم عراق این پیام را پشتوانهی خودشان دیدند. بازتاب این دیدار هم در عراق و هم در منطقه و هم در سطح رسانههای بینالمللی پرمخاطب، فوقالعاده بود. از این جهت میشود گفت این دیدار هم در تقویت روابط دو کشور، هم در موضوع آمریکا، هم در موضوع مقاومت و هم بر جایگاه مرجعیت در تداوم این راه طولانی که ملت عراق دارند، در حقیقت بیان راهبردهای جمهوری اسلامی بود که از زبان رهبر معظّم انقلاب شنیده شد.
۱۱. روابط اقتصادی با عراق باید برمبنای دینار و ریال باشد
قضاوت مردم عراق برخلاف شانتاژبازیها این است که مردم ایران و جمهوری اسلامی در هر شرایط سختی در کنار ملت عراق بوده است. امّا ما باید خطشکن باشیم و شرایطی را ایجاد کنیم تا زیرساختهای اقتصادی دو کشور به همدیگر وصل شود. خداوند ظرفیتهای بیمانندی به این دو کشور داده است. تلاش میکنند افکار عمومی را هدایت کنند و یک ذهنیت منفی نسبت به مردم عراق در ذائقهی ایرانی و بالعکس ایجاد کنند. چون هرچه تعاملات قوی میشود، دشمن ناامیدتر میشود. اگر ما منافع مردمی را گره بزنیم، همین منافع مردمی مانع تهدید دولتها و اشغالگران برای ما میشود. بهعنوان مثال امروز در حوزهی اقتصاد آن گلوگاهی که در تجارت خارجی به ما فشار وارد میکند، وجود ارزهای واسط یعنی یورو و دلار است. ما باید یورو و دلار را از تعاملاتمان خارج کنیم. ما باید با عراق برمبنای دینار و ریال عمل کنیم. البته شاید اولین سؤالی که در این باره مطرح میشود این است که حجم تعاملات مثلاً در حوزهی انرژی دو میلیارد دلار است و ما اینقدر نیاز به دینار نداریم. این برداشت غلطی است. اصلاً قرارداد را برمبنای ریال و دینار ببنید و دینار را خرج کنید. الان اتفاقی که دارد میافتد این است که قراردادها را برمبنای دلار میبندند، اما عراق دینار میدهد. این خسارت است. ما باید حمل بیوقفهی کالا و مسافر را راهاندازی کنیم و موانعش را برداریم. باید برای این کار شرکت مشترکی تأسیس کنیم و شرکتهای حملونقل با معیارها و استانداردهای ایمنی و خدماتدهی مناسب را زیر مجموعهی شرکت مشترک بهکار بگیریم. باید تلاش کرد، نباید بگوییم که امروز داعش و اشغالگر است و نمیشود. ما هر کاری کردیم در این زمانها انجام دادیم. مسئلهی داعش تعاملات در حوزهی دفاع و امنیت دو کشور را نهادینه کرد و ملت عراق متوجه شد که جمهوری اسلامی در آنجا خون میدهد. اعتقاد شهید سلیمانی این بود که فرصتهایی که در دل بحران میشود ایجاد کرد، بیشتر از خود فرصتها است و جمهوری اسلامی تحت فرماندهی حاج قاسم نشان داد خالق فرصتها در دل بحرانها است.
نباید ترسید، بلکه باید به ظرفیتهای بیمانندی که از مردم و از توکل به خدا و عنایت ائمهی اطهار داریم، تکیه کنیم و اصلاً تردید نکنیم. جمهوری اسلامی هرچه در عراق و منطقه انجام داد به برکت خون شهدا، عنایت ائمه، توکل بر خدا و ایمان ملت بود که همهی اینها تحت یک رهبری الهی بود. آنچه که امروز دنیا ندارد، وجود چنین رهبر مقدس الهی است که آنچه میاندیشد فقط معاملهی با خدا و هدایت جامعه است.
۱۲. جبهه مقاومت، طرح آمریکا را به شکست کشاند
مخاطب این دیدار هم فقط دولت الکاظمی نبود، بلکه مقاومت، آمریکاییها، کشورهای منطقهای، مردم عراق و خود جمهوری اسلامی مخاطب این دیدار بودند. جمهوری اسلامی باید عراق را جدیتر بگیرد و اقدامات عملیاتیاش را قوی کند. اقداماتی که تا به امروز در عراق اتفاق افتاده است، به مفهوم واقعی همه در جهت خدمت به مصالح و منافع مردمی ما و خدمت به جبههی مقاومت و گفتمان انقلاب اسلامی است. امّا در نقطهی مقابل اولین متضررِ پروندهی عراق آمریکا و متحدین آن بودند که در مقابل مردم عراق ایستادند. آمریکاییها نمیخواستند به عراقیها اجازه دهند که در امور حاکمیتی دخالت کنند و از قبل طراحی کرده بودند که به محض اینکه رژیم صدام را برداشتند، یک حکومت نظامی را شکل دهند؛ امّا چند ماهی بیشتر دوام نیاورد. هم تشویقهای جمهوری اسلامی و هم درک رهبران عراق این بود که این کار خطرناک است و فشارها علیه آمریکا شروع شد. حملهی نظامی آمریکا به عراق بدون مجوزگرفتن از سازمان ملل و شورای امنیت شروع شد. علتش هم این بود که آمریکا میخواست به دنیا اعلام کند که رویهی بینالمللی تغییر کرده و این کشور اشغال شده است و کشور اشغال شده باید توسط اشغالگر مدیریت شود. پیام آمریکا به جمهوری اسلامی هم این بود که عراق امنیت ندارد و نباید به این کشور بیایید. پیامش به کشورهایی مثل فرانسه و آلمان و کشورهای همسایه هم این بود کسانی که در جنگ نیامدند، حق ندارند در بازسازی بیایند. به عراقیها هم گفته بودند که هرکسی بدون هماهنگی و اجازه به عراق وارد و یا خارج شود، بهعنوان تروریسم با او برخورد میکنیم. در این فضا بود که جمهوری اسلامی وارد همکاری، کمک کردن و دادن مشاورههای اصولی شد.
امّا تاکتیک بدی که آمریکاییها بهکار بردند این بود که گفتند اگر آن حکومت نباشد، ما حکومت نظامی را برمیداریم و یک حکومت مدنی را جایگزین میکنیم. علتش هم این بود که خود عراقیها شروع به شکل دادن یک نظام و یک ساختاری کرده بودند و ما هم تشویقشان میکردیم. آقای برمر هم تحت عنوان حاکم مدنی به عراق آمد. برمر گفت من میخواهم مجلس شورا را راهاندازی کنم. یعنی اینجا من حاکم هستم. آمریکا در عراق حاکم است و عراقیها باید مشورت بدهند. مفهومش این بود که آمریکا هر جنایتی که میکند به اسم رهبران و مسئولین عراق باشد. ولی ما عراقیها را تشویق کردیم که نباید وارد این خواسته شوید و به مصلحت شما نیست که آمریکا هر جنایتی که میکند، میگوید من با مشورت رهبران عراق دارم انجام میدهم.
آن مجلس مشورتی که آقای برمر داشت دنبال میکرد، مجلسالحکم یعنی شورای حکومتی نام داشت. در شورای حکومتی رهبران را تعریف کردند که هرکدام چند ماهی حکومت کنند، امّا اساس کار دست برمر بود. هنوز برخی از قوانینی که در آن مقطع وضع کردند، دارد به منافع مردم عراق و منافع ملی عراق لطمه میزند.
درواقع آقای برمر میخواست در داخل عراق حکومت کند. قوانینی که در مسئلهی نیروهای مسلح، در حوزهی دولت و... صادر کرد با منافع مردم عراق مغایر بود. آمریکاییها یک مداخلهی کامل تحت عنوان حکومت مدنی را در عراق شکل دادند که این اقدام بهمعنای نقض کامل حاکمیت ملی بود. انحلال ارتش و دیگر اقدامات در آن مقطع صورت گرفت. البته عراقیها از بعضی از این قوانین سعی کردند که استفاده کنند. امّا آن چیزی نبود که آمریکاییها میخواستند. در همان مقطع یک کار بد دیگری که آمریکاییها داشتند انجام میدادند، تحمیل پیشنویس قانون اساسی بود که داشتند به عراقیها تحمیل میکردند.
آمریکاییها قبل از اینکه نظام صدام سقوط کند و کشور اشغال شود، دو کار اساسی را بهزعم خودشان انجام دادند. اوّل پیشنویس قانون اساسی که نوشته بودند و دوم نزدیک به سه هزار عراقی بهعنوان مستشار و مشاور با آمریکاییها قرارداد امضا کرده بودند که در ساختار حکومت وارد شوند و به آمریکاییها مشورت دهند و آمریکاییها حاکمیت کنند.
در آن زمان آمریکا خودش را حاکم بلامنازع میدانست و عبور از آن شرایط کار راحتی نبود. در این فضا بود که مسئلهی حاکمیتِ عراقی سر داده شد و موضوع انتخابات، قانون اساسی، تدوین قانون اساسی که آمریکاییها مخالف آن بودند، مطرح شد. مشابه آن کار را بعدا آمریکاییها در سال ۲۰۰۸ تحت عنوان توافقنامهی امنیتی و راهبردی داشتند به عراق تحمیل میکردند که در حقیقت آن هم نقض حاکمیت ملی عراق و تهدیدی برای همسایگان بود. جمهوری اسلامی در آن مقطع با تجربیاتی که داشت مشورتهای خوبی در تدوین قانون اساسی، در موضوع تحمیل توافقنامهی همکاریهای امنیتی و راهبردی، مسئلهی قانون کاپیتولاسیون و امنیت قضائیِ سربازان خودشان که کاملاً با حاکمیت ملی و استقلال این کشور در تباین بود، به عراقیها داد که این مشورتها خیلی به آنها کمک کرد. البته عراقیها انصافاً نخبه و تیزهوشاند و مصالح خودشان را خوب میفهمند. ولی تجربیات جمهوری اسلامی هم کارساز و مؤثر بود و باعث شد که آمریکاییها نتوانند برخلاف همهی آن قدرت مادی و نظامیشان مسیر را جلو ببرند. امّا در نقطهی مقابل الحمدللّه جبههی مقاومت توانست این راه پرمخاطره و مشکل را تا به امروز با همهی چالشها و تهدیدات بهپیش ببرد.
جمعبندی پایانی
آیندهی روابط دو کشور مثبت است، به شرطی که ما برای حفظ و تقویت این دستاوردها تلاش کنیم. وجود ساختارهای عادی جاری با آن اهداف بلندی که ما در منطقه داریم سازگار نیست. امروز دارد زمینههای شکلگیری یک همکاری دستهجمعی بهویژه در حوزهی امنیت فراهم میشود که خیلی موضوع مهمی است. آنچه که جمهوری اسلامی یک زمانی شعار میداد که امنیت منطقه در گرو همکاریهای دستهجمعی منطقهای است، امروز در حال اتفاق افتادن است و اساس این همکاری، ایران و عراق و سوریه است. این همکاری بعداً میتواند به یک مهندسی امنیتی در منطقه با حضور همهی کشورها تبدیل شود. ما فارغ از اشغالگری در حال شکلدهی یک نظام جدید و یک مهندسی جدید امنیتی در منطقه هستیم. این هم موضوع مهمی است. اگر ما این تلاش را در چهارچوب یک نقشهی راه، یک سازمان و یک فرماندهی ادامه دهیم با توجه به جایگاهی که غرب آسیا در نظام جدید بینالملل دارد، گفتمان مقاومت میتواند در شکلدهی نظام آیندهی جهان جایگاه خوبی داشته باشد
سفیر سابق جمهوری اسلامی در عراق؛ آمریکاییها دیگر در امان نخواهند بود
سهشنبه ۳۱ تیرماه ۹۹ آقای مصطفی الکاظمی نخستوزیر عراق با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. بیانات حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار حاوی نکاتی مهم و راهبردی بود از تأکید بر استقلال و تمامیت ارضی و حمایت از دولت عراق تا مسئلهی ترور شهید سلیمانی در خاک این کشور و ضرورتِ اخراج آمریکاییها.
به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتگو با آقای حسن کاظمی قمی، نخستین سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق بعد از سقوط حکومت بعثی صدام به تحلیل ابعاد و زوایای این دیدار پرداخته است. آقای کاظمی قمی در این گفتار ضمن بررسی این دیدار مهم، دربارهی ارتباط بین دو کشور عراق و ایران، وضعیت جبههی مقاومت و اخراج آمریکاییها تحلیلی راهبردی و حاوی نکاتی خواندنی ارائه دادهاند:
دیدار راهبردی
سفر هیئت بلندپایهی سیاسی، اقتصادی و نظامی عراق با محوریت نخستوزیری آقای الکاظمی به جمهوری اسلامی ایران که در شرایط خاصی صورت گرفت و از لحاظ زمانی کوتاه بود، خیلی عمیق و پرمعنا بود. این دیدار در بین دیدارهای یک نخستوزیر با رهبر معظّم انقلاب از ویژگیهای خاصی برخوردار بود. درواقع این دیدار فوقالعاده مهم و راهبردی بود و درحقیقت تبیین مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال عراق، دولت عراق و جبههی مقاومت بود. این دیدار همچنین پر از پیام هم برای آمریکا و هم برای تعاملات بین دو کشور بود. درحقیقت منشور سیاست خارجی جمهوری اسلامی در قبال مؤلفههایی که ذکر شد در بیانات رهبر معظّم انقلاب خیلی شفاف بود. از این جهت هیچ نقطهی ابهامی در مواضع جمهوری اسلامی در قبال عراق وجود ندارد و شاید جزو دیدارهای تاریخی نخستوزیر عراق بهحساب بیاید.
این دیدار در مقایسهی با نخستوزیران دیگرِ عراق که خدمت رهبر معظّم انقلاب رسیدند، از شاخصها و ویژگیهایِ ممتازتری برخوردار بود. همهی آن دیدارها، دیدارهای خوبی بودند، امّا این دیدار با توجه به شرایط این سفر و سخنان رهبر انقلاب، فوقالعاده مهم بود. از چند منظر میتوان این دیدار را تحلیل کرد:
۱. حمایت ایران از عراقِ امن و مستقل با حاکمیت ملی
در این دیدار رهبر معظّم انقلاب بر سیاست اصولی جمهوری اسلامی نسبت به عراق تأکید کردند. سیاستی که جمهوری اسلامی ایران خواهان یک عراق باثبات، امن، شکوفا، مستقل، برخوردار از یک حاکمیت ملیِ مستقل و عزتمند است و جمهوری اسلامی از چنین عراقی با این ویژگیها سود خواهد برد. مردم عراق هم سود میبرند و ثبات و امنیت منطقه در گرو وجود چنین عراقی است. کمااینکه جمهوری اسلامی ایران برای ایجاد چنین عراقی در کنار مردم عراق و همسو با دولت برخواستهی از ارادهی مردم ایستاد. کارنامهی جمهوری اسلامی ایران از ابتدای شکلگیری عراق تا به امروز همین را نشان میدهد. در تمامی شرایط بهویژه شرایط سخت و بحرانی، چه در موضوع اشغالگری و چه در موضوع تروریزم و گروههای تکفیری که مرزهای بغداد را در محاصره قرار دادند، تنها کشوری که جانانه، متواضعانه و مقتدرانه در کنار مردم و دولت عراق ایستاد، جمهوری اسلامی ایران بود.
نهتنها آمریکاییها، بلوک شرق و دولتهای عربی که مدعی هستند عراق جزئی از جامعهی عربی است و باید به آن کمک کرد، کمک نکردند، بلکه درست در نقطهی مقابلِ خواستهی مردم حرکت کردند. سردمدار این جریانات هم عربستان سعودی است که اساساً با عراقی با این ویژگیها مخالف است. اساساً حکّام عربستان سعودی با عراق باثبات، امن، شکوفا و دارای حاکمیتی برآمده از ارادهی مردم یعنی نظام مردمسالاری مخالفاند. چون در عربستان گردشِ قدرت و دموکراسی وجود ندارد و اصلاً اجازهی برگزاری انتخابات نمیدهند و اگر در عراق انتخابات برگزار شود و حاکمیت و بهدنبالش امنیت، شکوفایی، ثبات و استقلال بهوجود بیاید، فیالنفسه پیامی برای مردم عربستان دارد که باید از یک نظام موروثی- سلطنتی اعلام برائت کنند. نظامی که امروزه متأسفانه از پشت به جهان اسلام خنجر میزند و با دشمنان جهان اسلام یعنی رژیم اشغالگر قدس همپیوند شده است. به همین دلیل است که عربستان سعودی در نقطهی مقابل مردم ایستاده است.
۲. همکاری بدون مداخله
نکتهی دیگری که رهبر انقلاب در این دیدار بر آن تأکید کردند این بود که ما در امور داخلی عراق دخالت نمیکنیم. وقتی جمهوری اسلامی اجازه نمیدهد که دیگران در امور داخلیاش دخالت کنند، همینگونه به خودش هم اجازه نمیدهد که در امور داخلی دیگران دخالت کند. امّا آیا مشورت دادن، نظر دادن و همکاری کردن مداخله است؟ ابداً مداخله نیست. جمهوری اسلامی ایران از تجربهی گرانسنگی در ایجاد یک نظام سیاسی مستقل، در برقراری امنیت، شکوفا کردن اقتصاد، امنیت مرزها و هر اقدام دیگری برخوردار است.
گوشزد کردن خطر تروریزم و اشغالگری و مشورت دادن به مفهوم مداخلهگری نیست. جمهوری اسلامی در نقش یک ناظر بیطرف در عراق عمل نخواهد کرد. ما بهعنوان یک کشور و همسایهی قدرتمند در کنار مردم عراق هستیم و همکاری، تعامل و کمک میکنیم، امّا مداخله نمیکنیم. به همین دلیل برخلاف هر نوع گمانهزنی و تحلیلی که نسبت به نخستوزیر جدید عراق مطرح شد، جمهوری اسلامی رأی مردم و پارلمان را در انتخاب این نخستوزیر تأیید و حمایت کرد.
پذیرش آقای الکاظمی در جمهوری اسلامی و دیدار با بالاترین مقام کشور حاکی از این است که جمهوری اسلامی به رأی مردم عراق و رأی هر ملت دیگری احترام میگذارد. امّا ما ناظرِ بیطرف نیستیم. کشوری که اگر یک رژیم دیکتاتوری برای آن حاکم شد، هم برای جمهوری اسلامی و هم برای کشورهای منطقه تهدید است. اگر این کشور اشغال شود، برای ما تهدید است. اگر این کشور مورد تهاجم گروههای تروریستی و تکفیری قرار بگیرد و گروهک شرور و مزدور منافقین که علیه ملت ایران دست به هر نوع جنایتی زدند، آنجا مستقر شود برای ما تهدید است. بر این اساس طبیعی است که جمهوری اسلامی نگذارد اشغالگری در آن سرزمین تهدیدی برای ما ایجاد کند. امّا آنچه که خیلی مهم است، منافع مردم عراق و منافع جمهوری اسلامی و تهدیدات مشترکاند. آنچه که منافع مردم عراق است، منافع ما هم هست. آن تهدیدی که علیه مردم عراق است، تهدیدی برای ما هم هست. استقلال این کشور به نفع ما خواهد بود و بالعکس. اگر آن کشور ناامن شد، ایران و منطقه هم ناامن خواهند شد. پس ما منافع و تهدیدات مشترکی داریم. همانطور که ما در امور داخلی کشورها دخالت نمیکنیم، به دیگران هم اجازه نمیدهیم در امور ما دخالت کنند.
۳. تأکید بر حشدالشعبی یعنی عدم نیاز به نیروی خارجی
نکتهی دیگر در فرمایشهای رهبر معظّم انقلاب تکیه بر «حشدالشعبی» است. پیام ایشان در مورد حشدالشعبی، صرفاً یک پیام برای یک گروه نیست، بلکه مخاطب این پیام هم آمریکاییها و هم دولت عراق است. درواقع اگر در عراق ثبات و امنیتی در مبارزهی با تروریزم ایجاد و برقرار شد، بهدلیل این بود که عراقیها توانستند در برابر اراده و خواستهی نامشروع اشغالگر بایستند. اگر عراق عزتمند شد، بهدلیل حضور مردم در صحنههای اجتماعی، سیاسی و امنیتی بود. مرجعیت یک فتوا و حکم در برابر داعش داد و گفت هرکسی که کشته شود، شهید فیسبیلاللّه است. اساساً امروز در استراتژی دفاعی عراق، حشدالشعبی و گروههای مقاومت بخش لاینفک این استراتژی هستند. دلیل تأکید حضرت آقا بر حشدالشعبی هم این است که اگر یک عراق مستقل، امن و دارای حاکمیت ملی میخواهید، باید حشدالشعبی حضور قدرتمندی داشته باشد. اساس، امنیت و دفاع عراق از مردم است. ارتش و نیروهای مسلح بدون پشتوانهی مردم نمیتوانند مأموریت خودشان را انجام دهند. تداوم اشغالگری و مداخلهگری در عراق و افغانستان بدون وابستگی ساختارهای دفاعی و امنیتی این کشورها به نیروی اجنبی و بیگانه امکانپذیر نیست. به همین خاطر است که آمریکاییها نسبت به بسیج و حشدالشعبی حساساند. اگر حشدالشعبی حضور داشته باشد، دیگر بهانهای برای حضور اشغالگر و آمریکاییها وجود نخواهد داشت. تأکید رهبر معظّم انقلاب بر حشدالشعبی، به معنای تأکید بر استقلال این کشور و عدم نیاز و وابستگی به یک نیروی خارجی است. بر همین اساس این پیام مستقیماً به نخستوزیر عراق گوشزد میکند که هر اقدامی که باعث تضعیف حشدالشعبی شود، برای امنیت ملی و منافع ملی عراق خطرناک است.
۴. مرجعیت پشتوانه استقلال و تمامیت ارضی عراق
پیام دیگر رهبر انقلاب دربارهی موضوع مرجعیت بهویژه مرجعیت حضرت آیتاللّهالعظمی سیدعلی سیستانی بود. سکاندار هدایت سیاسی مردم عراق از ابتدای اشغالگری تا عراق امروز، مرجعیت دینی بود. در سختترین و حساسترین شرایط مرجعیت تلاش کرد تا اشغالگر سوءاستفاده نکند. مرجعیت جامعه را هدایت کرد تا به اشغالگر لبیک گفته نشود و در برابر جریان خطرناکی مثل گروههای تکفیری و داعش ایستادگی کنند و از حاکمیت ملی، از استقلال و از تمامیت ارضی این کشور دفاع کنند. عراق هنوز یک جامعهی دینی است و مرجع سیاسی مردم عراق، مراجع دینیاند. تلاش امروز دشمن برای تضعیف جایگاه مرجعیت بهدلیل این است که چنین پشتوانهای را از ملت عراق بگیرد. بر همین اساس است که رهبر معظّم انقلاب هم بر اهمیت جایگاه مرجعیت تأکید میکنند.
۵. همکاریهای ایران و عراق، ساختار فرماندهی نیاز دارد
نکتهی دیگر در فرمایشهای رهبر معظّم انقلاب تأکید بر همکاریهای دو کشور بهصورت دو جانبه است. در جهان امروز هیچ کشوری مانند جمهوری اسلامی نبوده است که اینچنین خالصانه، مقتدرانه و بدون چشمداشت در کنار مردم عراق باشد و از دستاوردهای این ملت دفاع کند. البته جمهوری اسلامی درکنار این همکاری از امنیت و ثبات منطقه نفع میبرد. اگر به این همکاری از منظر امنیت و منافع ملی نگاه کنیم، برای جمهوری اسلامی پرمنفعت است. در سیاست خارجی، عراق هم جزو امنیت ملی و منافع ملی جمهوری اسلامی است. از این جهت همکاری سودمند است و ما باید دامنهی همکاری را در بخشهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، دفاعی و امنیتی توسعه دهیم و تقویت کنیم. این نباید مختص به یک تعامل بین دو حکومت و حاکمیت باشد. منافع دو ملت باید چنان با هم گره بخورد که هر تلاش و ارادهای که میخواهد انفصالی بین اینها ایجاد کند، امکانپذیر نباشد. ما باید برای کشورهای همسایه بهویژه عراق در حوزهی همکاریهای دو جانبه، یک ساختار فرماندهی ایجاد کنیم و تمام امکانات دولتی، بخش خصوصی و مردمی را همافزا کنیم و در این مسیر حرکت کنیم.
۶. نقشه آمریکا در عراق شکست خورد
در روابط ایران و عراق ما باید خطشکن باشیم. ما نمیتوانیم با یک نگاه منفعتطلبانهی موقت بگوییم که اقدام متقابل داریم. در اقدام متقابل یکی میدهم و یکی میگیرم. این در تعامل بین کشورها عرف است. امّا در مواقعی باید خطشکن بود، چون تعامل با یک واحد سیاسی است. آمریکا، صهیونیزم و ارتجاع که دشمنان قسم خوردهی اسلام، جمهوری اسلامی، مقاومت اسلامی و گفتمان انقلاب اسلامی هستند، در کشوری مثل عراق مانع همکاری در چهارچوب منافع و بر اساس آن ظرفیتهای همکاری میشوند. با آغاز اشغال عراق توسط آمریکاییها در سال ۲۰۰۳، مأموریت آقای برمر این بود که یک نظام سیاسی کاملاً آمریکایی را با پوستهی دموکراسی و انتخابات شکل دهد. البته آمریکاییها بنا نداشتند تا ۲۰۰۸ انتخابات راه بیندازند. عراق، مرجعیت و جمهوری اسلامی در مقابل چنین نقشهای ایستادند و اعلام کردند که باید نظام سیاسی بر پایهی خواستهی مردم در عراق شکل بگیرد. دلیل اشغال عراق این بود که حضور نظامیشان را دائمی و ساختار دفاع و امنیت عراقیها را آمریکایی کنند و روابط خارجی این کشور را مدیریت کنند. آمریکاییها آمدند تا یک عراقی را با این مشخصهها ایجاد کنند تا این کشور گام اول شکلدهی خاورمیانهی جدید مدنظر آمریکاییها باشد. البته رهبران عراق، مراجع دینی و جمهوری اسلامی نگذاشتند که چنین اتفاقی بیفتد.
امروز امنیت، ثبات و استقلال منطقه با امنیت، ثبات و استقلال عراق مساوی است. براساس یک برآورد کارشناسی، وقتی جمهوری اسلامی میگوید اشغالگر نباید در منطقه باشد، یعنی خروج اشغالگران نظامی آمریکا از منطقه از عراق شروع خواهد شد. اگر آمریکا از عراق خارج شود، یعنی حضور نظامیاش از منطقه تمام خواهد شد. همانطوری که از نگاه آمریکا عراق گام اول خاورمیانهی جدید بود، امروز بر اثر مقاومتِ جبههی مقاومت و مردم منطقه، عراق در اخراج حضور نظامی آمریکا، گام اول خواهد بود.
۷. آمریکا به دنبال فشار بر دولت عراق است
آمریکاییها دروغ میگویند که برای امنیت عراق به این کشور آمدند. هفده سال از اشغال عراق و نوزده سال از اشغال افغانستان میگذرد. آنچه که آمریکاییها انجام دادند ایجاد بیثباتی، درگیری و نفاق داخلی بود. همهی تلاش آمریکا در افغانستان تا سوریه به انحراف کشاندن پتانسیل مقاومتی است که میتواند در برابر رژیم اشغالگر قدس و صهیونیزم بایستد. سوریه چندسال درگیر این مسائل شد. در سوریه بیداری اسلامی رخ نداد که بگوییم آن بیداری اسلامی بود. آمریکا، رژیم صهیونیستی و متحدین آمریکایی نزدیک به ۱۸۰۰ گروه تروریستی را به جان مردم سوریه و نظام سیاسی سوریه انداختند و این کشور را ویران کردند. این خواستهی مردم سوریه نبود که کشورشان نابود شود.
امروز عراق دچار مشکلات اقتصادی ناشی از کاهش صادرات نفت بهدلیل افت قیمت است. عراق در ماه نزدیک به نهونیم میلیارد دلار هزینهی جاری دارد که الان درآمدش به یک سوم رسیده است و بهدنبال استقراض از جامعهی جهانی است که البته به آن وامی نخواهند داد. عراق کشور پرهزینهای است. امّا نقش آمریکاییها در کمک به عراق چیست؟ آمریکا برای کمک، دولت عراق را تهدید میکند که اگر بر خروج نظامی فشار بیاورند، پولشان را در صندوق نفت بلوکه میکند. آمریکاییها برخلاف شعاری که میدهند، هر دولتی که در عراق روی کار بیاید، بنای همکاری ندارند و با فشار به دولت بهدنبال تحمیل اراده و خواستههایشان هستند. الان آمریکاییها مانع از همکاری بین جمهوری اسلامی ایران و عراق میشوند.
وقتی رهبر معظّم انقلاب دربارهی به شهادت رساندن شهید سلیمانی میفرمایند مهمان شما را کشتند، یعنی حاکمیت ملی را نقض کردند. اصلاً آمریکای متکبر، احترام و ارزشی برای حاکمیتها قائل نیست. خوی استکباری که آمریکا دارد اصلاً متوجه منافع دیگران نمیشود. به همین خاطر هم آمریکاییها مداخلهگری میکنند. الان در بانک مرکزی عراق یک تیم آمریکایی مستقر هست که روابط و فعالیتهای بانکهای عراق را زیرنظر دارد و به بهانههای مختلف سعی در کارشکنی و مداخلهگری دارد. یکی از برنامههای آمریکا این است که مانع تعاملات رو به گسترش بین ایران و عراق شود. البته مزاحمت ایجاد میکند، اما نمیتواند موفق شود.
۸. طراحی آمریکایی برای ضربه زدن به رابطه ایران و عراق
رهبر معظّم انقلاب در مسئلهی همکاری با ایران به نوعی اشاره میکنند که این رابطه یک مدالیتهای برای همکاری دیگران با عراق است و ما مشوّق آن هستیم که دیگران هم با عراق همکاری کنند. جمهوری اسلامی هیچ نگرانی در این باره ندارد، چون سیاست ما خیلی روشن است. یک عراق ساخته شده به نفع همه است. قبل از سفر آقای الکاظمی به ایران اینچنین مطرح کردند که اول به عربستان سعودی میرود و قراردادهای سنگین اقتصادی مثلاً در تأمین انرژی امضا میکند. اصلاً یکچنین اتفاقی نمیافتد، چون سیاستهای کشورهایی مثل آمریکا و عربستان این نیست که کاری کنند که عراق ساخته شود. اصلاً آنها نمیخواهند که عراق ساخته شود. همین حرکتهای خیابانی که در عراق به راه افتاد، پشت مطالبات مردمی به حق عراق، آمریکاییها جریانی مثل جوکرها درست کردند و مطالبات دیگری را به جامعه تلقین کردند که این مطالبات هیچکدام اولویت منافع مردم نیست. در عراق نزدیک به ۱۲۰۰ سازمان غیر حکومتی NGO راهانداختند که عمدهی اینها تحت حمایتهای آمریکا هستند. آمریکاییها برای هر مأموریت و مسئولیت بودجه دارند. مأموریتهایشان بهظاهر خدمات به مردم عراق است، امّا در نقطهی مقابل منافع مردم عراق و حاکمیت ملی عراق است.
در چنین فضایی، این جمهوری اسلامی است که همکاری میکند تا یک مدالیته شود. البته ما برخلاف این شعاری که آمریکاییها میدهند، استقبال میکنیم که دیگران بیایند. اخیراً هم آمریکاییها نسخهی جدید ارائه کردند و میگویند ما میخواهیم همکاریهای اقتصادی قوی داشته باشیم. عربها هم این را میگویند، امّا لازمهاش این است که ایران نباشد. بعد آمریکاییها به کشورهای عربی میگویند که اگر بخواهیم ایران نباشد، لازمهاش این است که ما رابطهی عراقی- ایرانی را تبدیل به رابطهی عراقی- عربی کنیم و سرمایهگذارهای بزرگ آمریکا باید در این کشور سرمایهگذاری کنند تا سرمایهی ایرانی به این کشور نیاید. امّا این نسخه همهاش بهانه است تا مانع رابطهی عراق با ایران شوند. و این پشتوانهی بزرگی که امروز در خدمت به عراق هست را از آنها بگیرند. هدف این نیست که این رابطه را قطع کنند، بلکه میخواهند این پشتوانهی بزرگ را که جمهوری اسلامی است، از عراق بگیرند. اگر این اتفاق بیفتد آنوقت آنها میتوانند هر مسئلهای را به عراق تحمیل کنند. داعش را آمریکا به عراق آورد. آمریکاییها مانع شکلگیری یک ارتش حرفهای و ملی در عراق شدند. چون اگر این ارتش شکل بگیرد دیگر بهانهای برای اشغالگری نیست. تلاش آمریکا برای این است که یک دولت قوی و یک قدرت دفاعی بازدارندهی مردم پایه نباشد. برخلاف اینکه جمهوری اسلامی همواره دنبال چنین ستونهایی است که عراق بتواند به آن تکیه کند.
۹. پیامدهای ترور شهید سلیمانی برای آمریکا
در مسئلهی مهمانکُشی که شهید سلیمانی با دعوت رسمی به عراق رفته بود و آمریکاییها ایشان را کشتند و به آن اعتراف کردند، رهبر معظّم انقلاب هم از واژهی کشتن مهمان استفاده کردند که بار معنای چند وجهی دارد. اولاً پیام خون این بزرگوار آنقدر سنگین و باارزش بود که فردای آن روز، پارلمان عراق اخراج نظامیان اشغالگر آمریکا را تصویب کرد. جوشش خون شهید از وجود جسمی شهید در این مسئله مؤثرتر بود. ثانیاً چه دولت آقای الکاظمی و یا هر دولت دیگری که مستقر باشد، به آمریکا نمیشود اعتماد و تکیه کرد. آمریکاییها در همهی صحنهها نشان دادند که در آنچه که تعهد میکنند وفادار نیستند. از سال ۲۰۰۳ تا به امروز، در حساسترین مقاطع آمریکاییها تعهد دادند، ولی خلافش عمل کردند. رهبر انقلاب تکیهی به آمریکا را نقطهی مقابل مصالح ملی عراق میدانند.
این فرمایش رهبر انقلاب ناظر بر این است که آمریکاییها منافقاند. آمریکایی که مدعی مقابله با تروریسم است بالاترین فرماندهی منطقهای ضدتروریسم را شهید کرد. بالاتر از شهید سلیمانی برای مقابله با جریانات تکفیری- تروریستی مثل داعش و تروریزم دولت جعلی نامشروع آپارتاید استعماری رژیم اشغالگر قدس نداشتیم. آمریکا چنین شخصیت و چنین رهبری را ترور کرد. این نشان میدهد که آمریکا رفتار منافقانه دارد. در عین اینکه جنایت میکند، رنگ اخلاقی هم به آن میدهد. در هر جنایاتی آمریکا اینچنین کرده است.
۱۰. آمریکا از عراق خارج نشود با انتقام سخت مواجه خواهد شد
پیام دیگر رهبر معظّم انقلاب این است که آمریکا دیگر در امان نخواهد بود. انتقام سخت تمام نشده است و این خون از آن خونهایی نیست که بهفراموشی سپرده شود. مخاطب سخن هم دولت عراق و هم آمریکا و هم جبههی مقاومت در این موضوع است. اگر آمریکاییها بخواهند سرکشی کنند و به مصوبهی پارلمان عراق توجه نکنند، وظیفهی مقاومت است که اینها را بیرون بیندازد. در نتیجه این پیام خیلی قوی است. هم به دولت و هم به مردم عراق و هم به مقاومت این پیام را میدهد که رمز بقاء، مقاومت و ایستادگی و نبود اشغالگر است.
آن راهبردی که در داخل کشور و چه در منطقه میتواند ثبات، پیشرفت و عزت را تضمین کند، مقاومت است. به همین خاطر هم تکیهی رهبر معظّم انقلاب بر مقاومت است که در این دیدار خیلی پرمعنا بود. این پیام برای جبههی مقاومت و گروههای مقاومت در داخل عراق خیلی پیام مهمی بود. مردم عراق این پیام را پشتوانهی خودشان دیدند. بازتاب این دیدار هم در عراق و هم در منطقه و هم در سطح رسانههای بینالمللی پرمخاطب، فوقالعاده بود. از این جهت میشود گفت این دیدار هم در تقویت روابط دو کشور، هم در موضوع آمریکا، هم در موضوع مقاومت و هم بر جایگاه مرجعیت در تداوم این راه طولانی که ملت عراق دارند، در حقیقت بیان راهبردهای جمهوری اسلامی بود که از زبان رهبر معظّم انقلاب شنیده شد.
۱۱. روابط اقتصادی با عراق باید برمبنای دینار و ریال باشد
قضاوت مردم عراق برخلاف شانتاژبازیها این است که مردم ایران و جمهوری اسلامی در هر شرایط سختی در کنار ملت عراق بوده است. امّا ما باید خطشکن باشیم و شرایطی را ایجاد کنیم تا زیرساختهای اقتصادی دو کشور به همدیگر وصل شود. خداوند ظرفیتهای بیمانندی به این دو کشور داده است. تلاش میکنند افکار عمومی را هدایت کنند و یک ذهنیت منفی نسبت به مردم عراق در ذائقهی ایرانی و بالعکس ایجاد کنند. چون هرچه تعاملات قوی میشود، دشمن ناامیدتر میشود. اگر ما منافع مردمی را گره بزنیم، همین منافع مردمی مانع تهدید دولتها و اشغالگران برای ما میشود. بهعنوان مثال امروز در حوزهی اقتصاد آن گلوگاهی که در تجارت خارجی به ما فشار وارد میکند، وجود ارزهای واسط یعنی یورو و دلار است. ما باید یورو و دلار را از تعاملاتمان خارج کنیم. ما باید با عراق برمبنای دینار و ریال عمل کنیم. البته شاید اولین سؤالی که در این باره مطرح میشود این است که حجم تعاملات مثلاً در حوزهی انرژی دو میلیارد دلار است و ما اینقدر نیاز به دینار نداریم. این برداشت غلطی است. اصلاً قرارداد را برمبنای ریال و دینار ببنید و دینار را خرج کنید. الان اتفاقی که دارد میافتد این است که قراردادها را برمبنای دلار میبندند، اما عراق دینار میدهد. این خسارت است. ما باید حمل بیوقفهی کالا و مسافر را راهاندازی کنیم و موانعش را برداریم. باید برای این کار شرکت مشترکی تأسیس کنیم و شرکتهای حملونقل با معیارها و استانداردهای ایمنی و خدماتدهی مناسب را زیر مجموعهی شرکت مشترک بهکار بگیریم. باید تلاش کرد، نباید بگوییم که امروز داعش و اشغالگر است و نمیشود. ما هر کاری کردیم در این زمانها انجام دادیم. مسئلهی داعش تعاملات در حوزهی دفاع و امنیت دو کشور را نهادینه کرد و ملت عراق متوجه شد که جمهوری اسلامی در آنجا خون میدهد. اعتقاد شهید سلیمانی این بود که فرصتهایی که در دل بحران میشود ایجاد کرد، بیشتر از خود فرصتها است و جمهوری اسلامی تحت فرماندهی حاج قاسم نشان داد خالق فرصتها در دل بحرانها است.
نباید ترسید، بلکه باید به ظرفیتهای بیمانندی که از مردم و از توکل به خدا و عنایت ائمهی اطهار داریم، تکیه کنیم و اصلاً تردید نکنیم. جمهوری اسلامی هرچه در عراق و منطقه انجام داد به برکت خون شهدا، عنایت ائمه، توکل بر خدا و ایمان ملت بود که همهی اینها تحت یک رهبری الهی بود. آنچه که امروز دنیا ندارد، وجود چنین رهبر مقدس الهی است که آنچه میاندیشد فقط معاملهی با خدا و هدایت جامعه است.
۱۲. جبهه مقاومت، طرح آمریکا را به شکست کشاند
مخاطب این دیدار هم فقط دولت الکاظمی نبود، بلکه مقاومت، آمریکاییها، کشورهای منطقهای، مردم عراق و خود جمهوری اسلامی مخاطب این دیدار بودند. جمهوری اسلامی باید عراق را جدیتر بگیرد و اقدامات عملیاتیاش را قوی کند. اقداماتی که تا به امروز در عراق اتفاق افتاده است، به مفهوم واقعی همه در جهت خدمت به مصالح و منافع مردمی ما و خدمت به جبههی مقاومت و گفتمان انقلاب اسلامی است. امّا در نقطهی مقابل اولین متضررِ پروندهی عراق آمریکا و متحدین آن بودند که در مقابل مردم عراق ایستادند. آمریکاییها نمیخواستند به عراقیها اجازه دهند که در امور حاکمیتی دخالت کنند و از قبل طراحی کرده بودند که به محض اینکه رژیم صدام را برداشتند، یک حکومت نظامی را شکل دهند؛ امّا چند ماهی بیشتر دوام نیاورد. هم تشویقهای جمهوری اسلامی و هم درک رهبران عراق این بود که این کار خطرناک است و فشارها علیه آمریکا شروع شد. حملهی نظامی آمریکا به عراق بدون مجوزگرفتن از سازمان ملل و شورای امنیت شروع شد. علتش هم این بود که آمریکا میخواست به دنیا اعلام کند که رویهی بینالمللی تغییر کرده و این کشور اشغال شده است و کشور اشغال شده باید توسط اشغالگر مدیریت شود. پیام آمریکا به جمهوری اسلامی هم این بود که عراق امنیت ندارد و نباید به این کشور بیایید. پیامش به کشورهایی مثل فرانسه و آلمان و کشورهای همسایه هم این بود کسانی که در جنگ نیامدند، حق ندارند در بازسازی بیایند. به عراقیها هم گفته بودند که هرکسی بدون هماهنگی و اجازه به عراق وارد و یا خارج شود، بهعنوان تروریسم با او برخورد میکنیم. در این فضا بود که جمهوری اسلامی وارد همکاری، کمک کردن و دادن مشاورههای اصولی شد.
امّا تاکتیک بدی که آمریکاییها بهکار بردند این بود که گفتند اگر آن حکومت نباشد، ما حکومت نظامی را برمیداریم و یک حکومت مدنی را جایگزین میکنیم. علتش هم این بود که خود عراقیها شروع به شکل دادن یک نظام و یک ساختاری کرده بودند و ما هم تشویقشان میکردیم. آقای برمر هم تحت عنوان حاکم مدنی به عراق آمد. برمر گفت من میخواهم مجلس شورا را راهاندازی کنم. یعنی اینجا من حاکم هستم. آمریکا در عراق حاکم است و عراقیها باید مشورت بدهند. مفهومش این بود که آمریکا هر جنایتی که میکند به اسم رهبران و مسئولین عراق باشد. ولی ما عراقیها را تشویق کردیم که نباید وارد این خواسته شوید و به مصلحت شما نیست که آمریکا هر جنایتی که میکند، میگوید من با مشورت رهبران عراق دارم انجام میدهم.
آن مجلس مشورتی که آقای برمر داشت دنبال میکرد، مجلسالحکم یعنی شورای حکومتی نام داشت. در شورای حکومتی رهبران را تعریف کردند که هرکدام چند ماهی حکومت کنند، امّا اساس کار دست برمر بود. هنوز برخی از قوانینی که در آن مقطع وضع کردند، دارد به منافع مردم عراق و منافع ملی عراق لطمه میزند.
درواقع آقای برمر میخواست در داخل عراق حکومت کند. قوانینی که در مسئلهی نیروهای مسلح، در حوزهی دولت و... صادر کرد با منافع مردم عراق مغایر بود. آمریکاییها یک مداخلهی کامل تحت عنوان حکومت مدنی را در عراق شکل دادند که این اقدام بهمعنای نقض کامل حاکمیت ملی بود. انحلال ارتش و دیگر اقدامات در آن مقطع صورت گرفت. البته عراقیها از بعضی از این قوانین سعی کردند که استفاده کنند. امّا آن چیزی نبود که آمریکاییها میخواستند. در همان مقطع یک کار بد دیگری که آمریکاییها داشتند انجام میدادند، تحمیل پیشنویس قانون اساسی بود که داشتند به عراقیها تحمیل میکردند.
آمریکاییها قبل از اینکه نظام صدام سقوط کند و کشور اشغال شود، دو کار اساسی را بهزعم خودشان انجام دادند. اوّل پیشنویس قانون اساسی که نوشته بودند و دوم نزدیک به سه هزار عراقی بهعنوان مستشار و مشاور با آمریکاییها قرارداد امضا کرده بودند که در ساختار حکومت وارد شوند و به آمریکاییها مشورت دهند و آمریکاییها حاکمیت کنند.
در آن زمان آمریکا خودش را حاکم بلامنازع میدانست و عبور از آن شرایط کار راحتی نبود. در این فضا بود که مسئلهی حاکمیتِ عراقی سر داده شد و موضوع انتخابات، قانون اساسی، تدوین قانون اساسی که آمریکاییها مخالف آن بودند، مطرح شد. مشابه آن کار را بعدا آمریکاییها در سال ۲۰۰۸ تحت عنوان توافقنامهی امنیتی و راهبردی داشتند به عراق تحمیل میکردند که در حقیقت آن هم نقض حاکمیت ملی عراق و تهدیدی برای همسایگان بود. جمهوری اسلامی در آن مقطع با تجربیاتی که داشت مشورتهای خوبی در تدوین قانون اساسی، در موضوع تحمیل توافقنامهی همکاریهای امنیتی و راهبردی، مسئلهی قانون کاپیتولاسیون و امنیت قضائیِ سربازان خودشان که کاملاً با حاکمیت ملی و استقلال این کشور در تباین بود، به عراقیها داد که این مشورتها خیلی به آنها کمک کرد. البته عراقیها انصافاً نخبه و تیزهوشاند و مصالح خودشان را خوب میفهمند. ولی تجربیات جمهوری اسلامی هم کارساز و مؤثر بود و باعث شد که آمریکاییها نتوانند برخلاف همهی آن قدرت مادی و نظامیشان مسیر را جلو ببرند. امّا در نقطهی مقابل الحمدللّه جبههی مقاومت توانست این راه پرمخاطره و مشکل را تا به امروز با همهی چالشها و تهدیدات بهپیش ببرد.
جمعبندی پایانی
آیندهی روابط دو کشور مثبت است، به شرطی که ما برای حفظ و تقویت این دستاوردها تلاش کنیم. وجود ساختارهای عادی جاری با آن اهداف بلندی که ما در منطقه داریم سازگار نیست. امروز دارد زمینههای شکلگیری یک همکاری دستهجمعی بهویژه در حوزهی امنیت فراهم میشود که خیلی موضوع مهمی است. آنچه که جمهوری اسلامی یک زمانی شعار میداد که امنیت منطقه در گرو همکاریهای دستهجمعی منطقهای است، امروز در حال اتفاق افتادن است و اساس این همکاری، ایران و عراق و سوریه است. این همکاری بعداً میتواند به یک مهندسی امنیتی در منطقه با حضور همهی کشورها تبدیل شود. ما فارغ از اشغالگری در حال شکلدهی یک نظام جدید و یک مهندسی جدید امنیتی در منطقه هستیم. این هم موضوع مهمی است. اگر ما این تلاش را در چهارچوب یک نقشهی راه، یک سازمان و یک فرماندهی ادامه دهیم با توجه به جایگاهی که غرب آسیا در نظام جدید بینالملل دارد، گفتمان مقاومت میتواند در شکلدهی نظام آیندهی جهان جایگاه خوبی داشته باشد