شهید «عینالله دهرابپور»: ای خواهرم! با سنگر حجابت، مشت محکمی به دهان یاوهگویان بزن
به گزارش خبرنگار دفاعپرس از یاسوج، شهید «عینالله دهرابپور» در سال 1345 در شهرستان بویراحمد متولد شد و در سومین روز از مرداد سال 1362 در عملیات والفجر دو به درجه رفیع شهادت نایل آمد. به مناسبت سالروز شهادت شهید دهرابپور، به مرور وصیتنامه این شهید والامقام میپردازیم.
شهید دهرابپور در بخشی از وصیتنامه خود خطاب به پدرش نوشته است:
خدمت پدر بزرگوار و دلسوزم سلام. سلام ناقابل مرا بپذیر. امیدوارم که تاکنون فرزند خوبی برای شما بوده باشم. اگرچه خود میدانم که نبودهام. سلامتی پدرم را از درگاه خداوند متعال خواهانم و امیدوارم که پیوسته شاد و مسرور باشید و همیشه در حال ذکر و نیایش پروردگار باشی تا شاید از این راه تسکین قلب پیدا کنی.
پدرم! همیشه در دعایمان برایت دعا میکنم تا آمرزیده شوی. امیدوارم که از این به بعد یک انقلاب و تحول شگرف و دیدنی در شما به وجود بیاید و آنچنان در فکر خدا و اسلام باشید که با نثار جان تمام فرزندانت، کوچکترین ناراحتی به خود راه ندهی. پدر! تصمیم دارم که پس از یک و نیم سالی که از این جنگ تحمیلی میگذرد به جبهه روم و معقتدم که خیلی به خودم ظلم کردهام و خیلی دیر شده است. به هر حال ای پدرم! خدا همیشه بندگان را مورد آزمایش قرار میدهد تا از میان آنان بهترین را انتخاب کند. قحطی، گرسنگی، نقص عضو و اموال و انفس و از بین رفتن ثمرات و ...، جنگ، صلح و ... همگی اینها آزمایش هستند که خدا در میان این آزمایشها، بندگان خاص خود را بر میگزیند.
هم اکنون صدام تکریتی جنگ را بر ما تحمیل کرده است و یک آزمایش بزرگی است، پس باید درست امتحان دهی تا از این آزمایش موفق در بیایی. بنابراین از رفتن من به جبهه ناراحت نباش. در درجه دوم، ای پدرم! به خدا فرزندان انسان همگی اماناتی هستند که خداوند به آنها عطا کرده است و انسان واقعی و مسلمان کامل کسی است که این امانتها را به درستی به صاحب اصلی آن برگرداند. اکنون موقع آن رسیده که خدا از شما طلب امانت کرده، پس ای پدر نازنین! ای دلسوز فرزند! امانت خود را با راحتی تمام با دلی شاد و چهرهای خندان ادا کن و به صاحبش بازگردان. باشد تا رستگار شوی.
ای پدرم! مثل کوه استوار باش و مثل کوه مقاومت کن و آن چنان بر علیه دردها و رنجها قیام کن که در زمره بندگان خاص الهی قرار گیری. چند تا وصیت برای پدر عزیزم دارم:
1- همیشه به ذکر و نیایش پروردگار مشغول باش. با حالات خاص نمازها را بخوان و سعی کن معنی و مفهوم نماز را درک کنی. در غیر ماه رمضان هم روزه بگیر و سعی کن در ماه رمضان اگرچه روزه هستی کمتر خرج کنی و اضافی را به فقیران و نیازمندان عطا نمایی.
2- درجه سازگاریات را با افراد خانواده بالا ببر. همیشه با آنان صحبت کن، نصیحت کن و بچهها را طوری تربیت کن که آیندهسازان انقلاب باشند.
3- با تمام فامیل دوستی داشته باش و سعی کن با همه آنها روابط حسنه یکسان داشته باشی. همسرانی برای برادرانم معرفی کن که خود و خانوادهشان افراد شایستهای باشند. خواهرانم را نیز با افراد شایسته تزویج کن.
4- در فکر مادیات زیاد نباش و از همه مهمتر، خمس، زکات و احکام اسلامی را به درستی رعایت کن. به معنویات بیشتر عنایت کن، در محافل قرآنی وارد شو تا برایت قرآن بخوانند و معنی کنند و بنده خاصی از بندگان خالص خدا باش.
5- در مقابل سختیها مثل کوه باش و در مقابل شادیها خویشتنداری نشان ده و مسائل مادی زیاد تو را خشنود نسازند. به هر حال خودت را بساز، افراد خانوادهمان را بساز و برای من عاصی دعا کن و فرزند گنهکارت را حلال کن. اگر ناراحتی از من دیدی مرا ببخش و همیشه برایم دعای آمرزش کن.
این شهید والامقام در بخش دیگری از وصیتنامه خود خطاب به مادرش نوشته است:
و اما مادرم! آرام باش. مثل کوه استقامت کن تا در پیشگاه خدا روسفید باشی. از دوری من اصلاً ناراحت نباش. اگر خدا راضی باشد و شهید شدم، دوست دارم مثل بقیه مادران شهید شاد باشی و برایم نماز شکر بخوانی. میدانم که با نبودنم زیاد ناراحت میشوی ولی ای مادر! تو را به خدا خودت را کنترل کن، به حضرت زینب فکر کن که همه عزیزانش را در راه امام و مولایش از دست داد. به ام البنین بیندیش که چهار فرزندش را فدایی اسلام عزیز کرد. سپاسگزار پروردگار باش و از اینکه خداوند فرزندی مثل من را به تو ارزانی داشته؛ که جانم را فدای اسلام میکنم، شاد باش.
به هر حال مادرم! از تو حلالیت میطلبم و میخواهم که شیر پاکت را حلالم کنی، اگرچه در پهنه این عمر، زیاد تو را ناراحت کردهام، تو را به خدا مرا ببخش. و ای مادر! همیشه دعای آمرزش تو را از خدا دارم و همیشه دعا میکنم که تا شما را نیامرزد از دنیا نبرد. ای مادرم! کوه باش و چون کوه استوار و مقاوم باش و آن چنان مقاوم باش که دردها و زجرهای این دنیا باعث نشود که تو از نام و یاد خدا غافل بمانی و به هر حال ای مادر دلسوزم! تمام نصایحی را که برای پدرم گفتم به شما نیز میگویم: با بچههایت خوب باش و آنچنان آنها را تربیت کن که در پیشگاه خدا شرمسار نباشی. آنها را فدائیان اسلام بار بیاور و مربی خوبی برای آنها باش. با خواهران و عروسها همیشه در صلح و صفا باش. آنها را نیز برای تربیت فرزندان آینده اسلام تربیت کن. نمازهای مستحبی را هم به جای آور. در جایی که پشت سر دیگران صحبت میکنند، توقف مکن. مگذار کسی در مسائل شخصی اقوام دخالت کند. بیشتر از آن که در اندیشه مادیات باشی به فکر معنویات باش. به فکر قبر و مردن و خدا و پیامبر و ... باش.
شهید دهرابپور همچنین خطاب به خواهرش نوشته است:
و در آخر تو ای خواهرم! با سنگر حجابت، مشت محکمی به دهان یاوهگویان بزن و زینبوار پیامآور خون شهیدان باش. از این که برادری از پیشتان میرود ناراحت نباشید و شکر کنید که تا ابد میهمان پیامبر خاتم و ائمه اطهار علیهمالسلام است و بیشتر به فکر اسلام و ایران بیفتید. سعی کنید فرزندانی همچون شهداء به جامعه تحویل دهید. ای خواهرم! شخصیت تو، وقار تو، در حجاب و اسلامی بودن تو است. خودت را بساز، حجابت را نگه دار و به وسیله این سنگر دشمنان را محو کن.
خواهرم ثریا! مختار را بزرگ کن و او را مثل پدرش تربیت کن و تنها نیتت این باشد که او در آینده فرزندی رشید برای اسلام عزیز گردد.
به هر حال خواهرانم را نیز وصیت میکنم؛ آهیجان، آبی جان، ثریا، سکینه، زلیخا و صدیقه که با خانوادهمان بسازید. با هم دوست باشید و دشمن نباشید. احترام آمیز با هم روبرو شوید. سوگند به مقدسات نخورید. کار خانه و زندگی را به درستی انجام دهید و گوشهای شنوایی برای پدر و مادر و برادرم باشید. قرآن زیاد بخوانید. دعا زیاد بخوانید. هر شب جمعه دعای کمیل بخوانید. نمازهای یومیه را سر وقت بخوانید. روزههایتان را کامل بگیرید و مگذارید غیبت و گناه در آن راه یابد. نمازهای مستحبی را بخوانید به خصوص نماز شب را.
این شهید والامقام همچنین خطاب به برادرانش نوشته است:
و سرانجام، صورت برادران خوبم را میبوسم و از پدر و مادر و خانواده گرامی میخواهم آنها را فرزندان اسلام بار بیاورید، آنها را فدایی امام بار بیاورید. با شهید شدن من بسیار نیرو بگیرید و به یاد داشته باشید که: «مپندارید آنها که در راه خداوند کشته شدهاند، مردهاند، که زندهاند و در نزد پروردگارشان روزی دارند.» نکند خدای ناخواسته ناراحت شوید و ناشکری نشان دهید که عیناللهتان را با این گونه رفتار کاری نیست. باز میگویم: بیشتر به فکر مسائل انقلاب باشید تا فقدان فردی چون من در میان افراد خانواده.
در پایان، تمام اقوام را سلام برسانید و از همگی اقوام میخواهم دعایم کنند و به خوبی خودشان مرا ببخشند. من هم دعاگوی آنها خواهم بود.. از مادر بزرگوارم حلالی شیر میطلبم. از پدر ارجمندم میخواهم از من راضی و خشنود باشد. از خواهران و برادران عزیزم میخواهم مرا ببخشند. مرا دعا کنید، باشد که همگی مورد لطف و عنایت خداوند قرار گیریم.