شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

دیدار رئیس‌جمهور قرقیزستان با رهبر انقلاب

دیدار رئیس‌جمهور قرقیزستان با رهبر انقلاب

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز در دیدار آقای آلماس بیگ آتامبایف رییس جمهوری قرقیزستان، با تأکید بر ضرورت تقویت هر چه بیشتر روابط دو جانبه میان کشورهای برادر و مسلمان، تأکید کردند: اساس سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران افزایش ارتباطات و پیوندهای همه‌جانبه و مستحکم بین کشورهای برادر اسلامی است.
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار، مخالفت با تحمیل قدرت‌های زورگو را یک اصل الهی و اسلامی برشمردند و با اشاره به اظهارات رئیس‌جمهور قرقیزستان در خصوص تعطیل کردن  پایگاه هوایی آمریکا در این کشور و ضرورت مقابله با زورگویی قدرت‌ها گفتند: قدرت‌های سلطه‌گر و متجاوز دائماً علیه همه‌ی ملت‌های دنیا توطئه می‌کنند اما اسلام، خواهان عزت ملت‌های مسلمان است و تنها راه مقابله و دفع شرّ قدرت‌ها نیز ایستادگی و تقویت ارتباطات کشورهای اسلامی است.
رهبر انقلاب همچنین افزایش همکاری‌های دو کشور در بخش‌های مختلف از جمله مواصلات را ممکن و منوط به اراده در ایجاد پیوندهای محکم خواندند.

در این دیدار که آقای روحانی رئیس‌جمهور نیز حضور داشت، آقای آلماس بیگ آتامبایف رئیس‌جمهوری قرقیزستان با ابراز خرسندی از سفر به تهران، گفت: ایران و قرقیزستان دو ملت برادر و دارای دین، تاریخ و فرهنگ مشترک هستند و در هر دو ملت روح آزادی‌خواهی و استقلال‌طلبی وجود دارد.
وی خواستار توسعه‌ی ارتباطات و حمل و نقل و برقراری خطوط مواصلاتی جاده‌ای، ریلی و هوایی بین دو کشور شد و خاطرنشان کرد: باید حجم روابط بین دو کشور به مراتب به بیش از آنچه که هست، افزایش یابد.
رئیس جمهور قرقیزستان با اشاره به تعطیل کردن پایگاه نظامی آمریکا در منطقه‌ی مِناس و لغو قرارداد همکاری با آن کشور، گفت: هیچ کشوری در دنیا حق ندارد خود را بالاتر از دیگران بداند و علیه دیگر کشورها تحریم‌های ظالمانه وضع کند.
آقای آلماس بیگ آتامبایف افزود: کشور آمریکا با سابقه‌ی حدود ۲۰۰ساله می‌خواهد اراده‌ی خود را به کشوری مثل ایران با سابقه‌ی تمدن و تاریخ پنج هزار ساله تحمیل کند که این امکان ندارد.
وی با تجلیل از ایستادگی دولت و ملت ایران در مقابل آمریکا گفت: ایران در مقابل تحریم‌ها نه تنها متزلزل نشد بلکه محکم‌تر شد، و ما جمهوری اسلامی را برای خود یک الگو می‌دانیم.

فتنه ۸۸ را کسانی راه انداختند که در گرماگرم کربلای ۴ دنبال «مک فارلین» بودند

کسانی که شرایط امروز را با زمان امام حسن مقایسه می‌کنند نسبت به مردم شک دارند/ اسم مقام معظم رهبری را می‌آورند ولی کار خودشان را می‌کنند/ فتنه ۸۸ را کسانی راه انداختند که در گرماگرم کربلای ۴ دنبال «مک فارلین» بودند


آقا روح‌الله از بابت حضور امریکایی‌ها در خلیج‌فارس نترسیده بود که جا بزند. روح‌اللهی که حداقل ما می‌شناسیم، به خاطر شیمیایی زدن در سردشت، به خاطر شهدای فلان جا نرفت امضا کند. چه دلیلی داشت؟ ما هم نمی‌دانیم، اما خودش در پیام قطع‌نامه می‌گوید خدایا! از هر آنچه گفتم گذشتم.
گروه سیاسی - رجانیوز: مراسم یادوراه شهدای پایگاه شهید یوسفی(مهدیه) همدان و تشییع و تدفین سه شهید گمنام دفاع مقدس با سخنرانی حاج سعید قاسمی برگزار شد.
 
به گزارش رجانیوز مراسم یادواره شهدای مسجد مهدیه همدان و همچنین تشییع و تدفین سه شهید گمنام با حضور حاج سعید قاسمی در تاریخ ۱۹ مرداد و مقارن با شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام برگزار شد.
 
حاج سعید قاسمی در ابتدای سخنرانی خود ضمن اشاره به عملکرد امام صادق علیه‌السلام در کادرسازی ادامه داد: از این مقطع بود که بنیه شیعه به جایی رسید که با تبیین مواضع فقه شیعی و علوم اسلامی، کادرسازی‌ای اتفاق افتاد که منجر به این شد که این پرچم هم اکنون بالاست.
 
وی در ادامه این مطلب با اشاره به داستان معروف هارون مکی در زمان امام صادق علیه‎السلام گفت: حسن باقری در یکی از سخنرانی‌هایش گفته بود: «به صراحت اعلام می‌کنم اگر در زمان امام جعفر صادق(ع)، آقا یک شیعه تنوری داشت، امروز در زمان حضرت روح‌الله ده‌ها هزار بسیجی به مثابه هارون مکی شیعه تنوری داریم. هیهات که عراقی‌ها بخواهند پشت ما را به خاک بمالند.»
 
این کارشناس مسائل فرهنگی در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: آنهایی که امروز را با زمان صلح امام حسن(ع) مقایسه می‌کنند، یعنی نسبت به شما نوعی شک دارند که در شرایطی مثل همان داستانی که در تحریم هستیم، جبهه را ترک و به رهبر پشت می‌کنی؟ حداقل در استان همدان این را باور ندارم. به همان دلیل که رهبر این جمله را فقط در همدان، در ورزشگاه ابن‌سینا گفت.
 
وی افزود: ر این باورم که حضرت آقا در مورد شما خطا نکرده است، منتهی با خواص بی‌بصیرت چه کنیم که هر از گاهی می‌آیند. حتی در قوی‌ترین دوره که دوره اصولگراها بود، آدم‌های آن مقطع رفتند، نشستند و گفتند آقا! در شعب ابی‌طالب هستیم. کار تمام است.
 
حاج سعید قاسمی در ادامه با انتقاد از عدم پرداخت آموزش و پرورش و آموزش عالی به سخنان امام خمینی و مقام معظم رهبری خاطرنشان کرد: در دبستان که تا دوازده سال از این مباحث خبری نیست. کلاً در کتاب‌ها با دو سه تا شهید و دفاع مقدس آشنا شوی که چه بشود! دانشگاه که التماس دعا! کلاً دو تا کتاب بیرون آمده است، یکی «انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن» و یکی هم وصیت‌نامه حضرت روح‌الله. ۱۰۰ تا تست و سئوال لو رفته است. هر گبر و یهودی که از این درس‌ها ۲۰ نگیرد، گاگول است.
 
وی با طرح این سئوال که «چه کسانی در گرماگرم همین کربلای ۴ و ۵ کمیته عقلا برای بررسی این موضوع داشتند که چگونه امریکا را پای میز مذاکره بیاوریم؟ و مک‌فارلین را آوردند» ادامه داد: اگر با هماهنگی آقا روح‌الله آورده بودید، چرا آقا روح‌الله گفت نه مسئولین رده ۱، نه رده ۲ و نه رده ۱۰ حق ندارند بروند با مک‌فارلین حرف بزنند. دو روز ماند، دید کسی تحویل نمی‌گیرد، رفت. اینها وسط گرماگرم کربلای ۴ او را برداشتند و به هتل هم بردند.
 
این فرمانده دفاع مقدس در پایان ضمن تأکید بر این مطلب که ۲۲ جلد سخنان حضرت روح الله مانیفست است تصریح کرد: نه یکی از این چند راه را! نگفت بازی بازی است! بازی مال آنهایی است که اهل بازی هستند. نگفت برد ـ برد! این کلمات و عبارات جدید و لجن‌مال‌شده اینها از فرهنگ‌هایی است که از خودشان در آورده‌اند. در ۲۲ جلد مانیفست حضرت روح‌الله، ابداً به چنین کلماتی برنمی‌خورید. بازی؟ بچه سر بازی بازی شهید شد؟ ۲ـ۳ شدیم. چه جور برد ـ بردی است؟ «یا شهادت یا پیروزی که در مکتب ما هر دوی آنها پیروزی است.»
 
متن کامل سخنرانی حاج سعید قاسمی در مسجد مهدیه همدان را از نظر می گذرانید:
 
***
 
اعوذ بالله من الشیطان اللعین الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم. صلی الله علیک یا اباعبدالله و السلام علیک یا روح الله ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و السلام علیک لجمیع شهدائک الذین بذلوا مهجهم دون الحسین(ع)، طبتم و طابت الارض التی فیها دفنتم، فیالیتنی کنا معکم (با شما بودیم) فافوز فوزا عظیما.
 
باز هم برای شادی روح امام عزیز، همه شهدای انقلاب، روح همه شهدای ده سال دفاع مقدس، همه شهدای استشهادی از عباس دوران و حسین فهمیده گرفته تا همه آنهایی که این روزها پنجه در پنجه استکبار افکنده‌اند؛ خاصه شادی روح همه قریب هشت هزار شهید از این استان شهیدپرور، خاصه همه شهدای منسوب به ۷۲ غواص به تعداد اصحاب آقا اباعبدالله(ع) از شما مردم خوب همدان در این نبرد صلوات و فاتحه دیگری عنایت بفرمایید. [صلوات حضار]

قبل از اینکه صحبتم را شروع کنم، مجدداً خدمت شما مردم خوب تسلیت عرض می‌کنم. مردم ایران همه خوبند، ولی شما همدانی‌ها خیلی خوب‌ترید. به سابقه‌تان کار ندارم، اما به هر آنچه که بعد از انقلاب اتفاق افتاد، از ابتدا در آن دو سال فتنه تا مرصاد پای کار بودید؛ بعد از قطع‌نامه پای کار بودید؛ در دو سه تا فتنه، نظیر سال ۷۸، ده سال بعد فتنه ۸۸ پای کار بودید و تا همین الان هم در نبرد برون مرزی پای کار هستید و برایتان شهید می‌آورند و حسب ظاهر بنا ندارید رنگ عوض کنید. دست تک تک شما را به خاطر هیبت خاصتان می‌بوسم. این اولین دین من به شما و بسیاری از مردم است. بسیاری از شهدای مفقودالاثرتان که تاکنون هم به تعبیر آقا روح‌الله زمین و بیابان‌های گرم و آسمان زیبای این خاک مقدس ملحفه آنهاست، هنوز که هنوز است در بیابان‌ها به دلیل اینکه خودشان دوست داشتند مثل مادرشان باشند، چنین شرایطی را دارند، اما باز این شب روحانی را که رحلت ششمین امام همام ما شیعیان است تسلیت عرض می‌کنیم و باز خدمتشان عرضه می‌داریم که السلام علیک یا جعفر بن محمد ایها الصادق یابن رسول الله، یا حجه الله علی خلقه، یا سیدنا و مولانا، انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بک الی الله و قدمناک بین یدیه حاجاتنا یا وجیها عند الله اشفع لنا عند الله. وجود ذیجود آقا امام جعفر صادق(ع) و در مناقب ایشان صحبت کردن از آدم یک لاقبایی مثل من خیلی گنده‌تر از حدم است، اما «آب دریا را اگر نتوانید کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید». وجود ذیجود آقا امام جعفر صادق(ع)، همان که به عنوان رئیس مذهب جعفری و بنیانگذار فقه شیعی از او یاد می‌کنیم، در مقطع اواخر امویان و اوایل حکومت ملعون عباسیان، آقا از خلاء تاریخی استفاده می‌کنند و بیش از چهار هزار شاگرد را پرورش می‌دهند و معروف است که حتی دو نفر از رهبران چهارگانه مذاهب تسنن در زمان خود آقا مباشرتاً شاگردی کردند و دو تن دیگر بعد از رحلت ایشان. آقا در همه علوم سرآمد بودند و در بین همه ائمه گرامی هم بیش از همه ایشان عمر کردند که اگر اشتباه نکرده باشم قریب به ۶۵ سال عمر شریف ایشان بود.
 
از حوادث معروف آن مقطع قیام ابومسلم خراسانی است که امام صادق(ع) تأیید نکردند و آن قیام منجر به شکست شد. بعد از آن قیام دیگری اتفاق افتاد. اینها را به این دلیل دارم می‌گویم که قصدی دارم. قیام محمد نفس زکیه اتفاق افتاد که به مهدی موعود معروف شد که حضرت صادق(ع) گفتند دروغی بیش نیست و اگر قیام کنید همه‌تان شکست می‌خورید و کشته خواهید شد و همین‌طور هم شد.
 
اما مطلبی که می‌خواستم در اینجا عرض کنم، عمل آقا امام صادق(ع) در کادرسازی است. این شد که بنیه شیعه به جایی رسید که با تبیین مواضع فقه شیعی و علوم اسلامی، کادرسازی‌ای اتفاق افتاد که منجر به این شد که این پرچم هم اکنون بالاست. وقتی می‌گوییم کادرسازی، امروز خیلی خوب با این مفهوم آشنا هستید. یعنی وقتی در سیستم قضایی علمداری مثل شهید بهشتی را از دست دادیم، حضرت امام در مورد ایشان فرمود او برای این ملت به تنهایی یک امت بود. این جمله معروف امام برای شهید بهشتی است. اگر چه زیر تابوت شهید بهشتی را هم گرفتیم و گفتیم: «امریکا در چه فکریه؟ ایران پر از بهشتیه»، اما همه می‌دانیم که یکی بود. همان‌طور که رجایی، باهنر، صیاد، محمود شهبازی شما، چیت‌ساز شما و... نمونه و تک هستند و بایستی قرن‌هایی سر بیاید تا مثل یک آوینی دیگر بیاید. یک چرخه تاریخی می‌خواهد. کادرسازی خیلی مهم است. جاهایی که خوب کار نمی‌کنیم برای این است که آدم نداریم بگذاریم. از مدیر مدرسه تا استاندار اگر آدم پرورش ندهیم همان مصیبتی می‌شود که الان دچارش هستیم. در مقطعی منتسب به آقا امام جعفر صادق(ع) است که از اصحاب کسی خدمت ایشان آمد و پرسید: «آقا! چرا قیام نمی‌کنید؟» تعبیر «یا مذّل المؤمنین» در مورد ایشان نیست و راجع به امام حسن(ع) است، ولی این طعنه‌ها را به آقا امام صادق(ع) هم می‌زدند. با این بنده خدایی که داشت می‌رفت، چوپانی داشت هفده تا گوسفند را می‌چراند. آقا گفتند اینها را بشمار. شمردند و گفت هفده تا. آقا گفتند این یادت باشد. به منزل آقا امام جعفر صادق(ع) رفتند و طرف بحث را شروع کرد که الان وضعیت این‌جوری و چنین شرایطی حاکم است. شما باید مانند جدتان امام حسین(ع) قیام کنید. این‌طور که نمی‌شود و اگر به این شکل پیش بروید کار ما تمام شده است. خلاصه داشت صحبت می‌کرد و مولا گوش می‌کردند. هارون مکی از اصحاب خاص آقا وارد شد. مولا فرمودند: «هارون! برو ببین تنور داغ است؟» هارون رفت و در تنور را باز کرد و دید آتش روشن است. مولا فرمودند: «برو داخل تنور.» هارون داخل تنور رفت و در تنور را هم گذاشت. آن مرد وامانده بود که این چه اتفاقی است که دارد می‌افتد؟ آمد جلز و ولز کند، آقا فرمودند این از نشانه‌های دینداری است. بعد افزودند چگونه هدایت پذیرد آنکه بصیرت ندارد و چگونه بصیرت یابد آنکه تدبیر ندارد؟ این باز هم خواست جلز و ولز کند که آقاجان! او در تنور کارش تمام است. دو باره مولا مطالب دیگری از فقه و اصول را برایش باز کردند تا وقتی که دیگر تحمل نکرد. مولا فرمودند برو و در تنور را بردار. رفت و در تنور را برداشت و دید هارون آسوده خاطر آنجا نشسته است و دارد نخ نعلین‌هایش را زیر و رو می‌کند و هیچ آثار سوختگی هم روی بدنش نیست. مولا فرمودند: «هارون بیا بیرون.» هارون بیرون آمد. مولا فرمودند یابن فلان! اگر به تعداد آن هفده تا هارون مکی داشتم به خط می‌زدم. حسن باقری را همه می‌شناسید. حداقل به خاطر این سریالی که ساخته شد، حسن باقری باز گل کرد. یک حسن باقری را شما می‌شناسید و یک حسن باقری را من که جوجه نوچه‌اش بودم و درک درستی هم از او نداشتم. خدایش رحمت کند. جمله معروف حسن باقری در یکی از سخنرانی‌هایش این است: «آهای همه آنهایی که داستان هارون مکی را به عنوان شیعه تنوری می‌شناسید»، بعد می‌گوید: «به صراحت اعلام می‌کنم اگر در زمان امام جعفر صادق(ع)، آقا یک شیعه تنوری داشت، امروز در زمان حضرت روح‌الله ده‌ها هزار بسیجی به مثابه هارون مکی شیعه تنوری داریم. هیهات که عراقی‌ها بخواهند پشت ما را به خاک بمالند.»

بنده بر این باور نیستم که در سن تویی که روح‌الله را درک نکردی کمتر از ده هزار تا شیعه تنوری هارون مکی برای آقا سیدعلی داشته باشیم. بر این باور نیستم. داریم و قطعاً بیشتر هم داریم، منتهی به تعبیر چمران، پسرم! شیپور جنگ باید نواخته شود تا مرد از نامرد تشخیص داده شود، والا در این حمام زنانه‌ای که هست، همه عربده مردانه می‌کشند. حضرت آقا در سخنرانی آخر قشنگ گفت که ما ایرانی‌ها ضرب‌المثلی داریم که می‌گوید لاف در غریبی... همه خندیدند، بند دومی دارد که آقا نگفتند، ولی منِ بی‌ادب می‌گویم. لاف در غریبی بادی در بازار مسگرهاست که سر و صدا زیاد است و شنیده نمی‌شود. فعلاً لاف در غریبی زیاد زده می‌شود.
 
اما چند تا نکته که زیاد شما را خسته نکنم و نتیجه بگیرم. صلواتی عنایت بفرمایید. [صلوات بلند حضار] به به! صلوات شما همدانی‌ها همیشه توپر است و سخنران را که من نیستم چنان به وجد می‌آورد که دوست دارد یک ساعت و بلکه بیشتر، آنچه را که اتفاق افتاده است برایتان بگوید. قربان صلوات‌های شما بروم. [صلوات خیلی بلندتر حضار]
 
البته دوستان خوبم و مردم مجاهد استان همدان! این روزها، روزهایی است که... البته مختص این روزها هم نیست. یک انحراف فکری اتفاق افتاد که هر کسی که می‌خواهد لاف در غریبی بزند و پای شمشیر زدن نیست، صلح چه کسی را بهانه می‌کند؟ امام حسن(ع) را. امام حسنی را که نمی‌شناسد و امام حسنی را که همه بزرگان ما و همه ائمه اطهار(ع) گفته‌اند اگر جای امام حسین(ع) بودند همان کار را می‌کردند و اگر جای امام صادق(ع) بودند، همان تقیه و کادرسازی را می‌کردند. در این سخن هیچ شکی نداریم. انحراف فکری و خزعبلاتی که در فکر این آقایان هست و هر بار که می‌خواهی به سمت مبارزه بروی، یکدفعه در بغل امام حسن(ع) پاستوریزه و انحرافی که خودشان درست کرده‌اند، غش می‌کنند! این انحراف فکری آنهاست و جای بحثش اینجا نیست، اما پسرم! اگر خواستی با این مطلب آشنا شوی که چه اتفاقی افتاد که آقا امام حسن(ع) مجبور به صلح شد، بهترین کتاب و منبعی که بتوانی به آن مراجعه کنی کتاب خود حضرت آقا با عنوان «صلح امام حسن(ع)» است. کتاب ترجمه است و فکر می‌کنم ۳۰ سالی از آن گذشته است. بسیار کتاب شیرین و جذابی است که چرا آقا تن به صلح دادند. مختصر و مفید در یک پرانتز کوچک، کار به آنجا می‌رسد که سرلشکرها و سردارهای امام، یعنی سرتیپ دو و سرتیپ تمام‌هایش خریده شدند. معاویه به امام حسن(ع) نامه می‌نویسد که با چه کسانی می‌خواهی بجنگی؟ نامه‌های سرتیپ‌ها و سردارها را هم برای امام فرستاد و گفت این نامه‌ای است که فرمانده لشکرت برایم فرستاده است. فرمانده لشکر در نامه چه نوشته است؟ نوشته بود اگر امام را کت بسته بیاورم چقدر می‌دهی؟ سر بیاورم چقدر می‌دهی؟ قصه تمام شده بود.
 
کسانی که شرایط امروز را با زمان امام حسن مقایسه می‌کنند یعنی نسبت به شما شک دارند
 
آنهایی که امروز را با زمان صلح امام حسن(ع) مقایسه می‌کنند، پسرم! یعنی نسبت به شما نوعی شک دارند که در شرایطی مثل همان داستانی که در تحریم هستیم، جبهه را ترک و به رهبر پشت می‌کنی؟ حداقل در استان همدان این را باور ندارم. به همان دلیل که رهبر این جمله را فقط در همدان، در ورزشگاه ابن‌سینا گفت. درست گفتم؟ قصه مال چند سال پیش است؟ آقا این جمله معروف را در اینجا فرمودند: «اگر دشمن آن‌گونه بر ما فشار بیاورد که مجبور شویم یکی از این دو راه را انتخاب کنیم، یعنی یا صلح حسنی یا قیام عاشورایی، کربلایی بودن را برمی‌گزینیم.» [تکبیر حضار]

اسم مقام معظم رهبری را می‌آورند ولی کار خودشان را می‌کنند
 
بر این باورم که حضرت آقا در مورد شما خطا نکرده است، منتهی با خواص بی‌بصیرت چه کنیم که هر از گاهی می‌آیند. حتی در قوی‌ترین دوره که دوره اصولگراها بود، آدم‌های آن مقطع رفتند، نشستند و گفتند آقا! در شعب ابی‌طالب هستیم. کار تمام است. این جماعت که کمپلت مرخصند، از نظر روحیه انقلابی تعطیل! این نظر شخص خودم هست. از فردا هر کسی که می‌خواهد هر تعبیری کند. پسرم! اینها کلاً با مسیر آقا روح‌الله ۱۸۰ درجه فاصله دارند. اسم مقام معظم رهبری را می‌آورند، ولی خر خودشان را می‌رانند. اینها که اصلاً از اساس معتقدند باید با کدخدای ده ببندیم. کل دنیا یک دهکده است و یک کدخدا دارد. چرا برویم با نیجریه، افریقایی‌ها و هندی‌ها ببندیم؟ می‌رویم با خود کدخدای ده می‌بندیم تا زودتر به نتیجه برسیم. این اصل و قاعده فکری اینهاست. تو این را بگیر و بقیه را ول کن که اینجا و آنجا چه گفتند. آنجا گفتند اقتصاد مقاومتی را قبول نداریم یا اگر داریم فلان و بهمان. تکیه بدهی و بگویی دستور داده‌ایم زاینده‌رود خشک نشود! به این می‌گویند اقتصاد مقاومتی! با مدل اشرافی زندگی کردنشان کوچک‌ترین نسبتی با زندگی کردن امام و حضرت آقا ندارند. کلیت قصه این است. خیالت از این بابت راحت.
 
اما حالا در این جمع هم نگاه می‌کنی و می‌بینی کلی مو سفید پیشکسوت نشسته‌اند، یکی باقر سیلواری! یا اباالفضل! خودش که پیشکسوت است، بچه‌های کربلای ۴ و کربلای ۵ هم همین‌طور. باید همین جور جلوی اینها عرق شرم بریزیم. همین الان باقر سیلواری را که دیدم، ۳۰ سال پیش، فتح خرمشهر که اتفاق افتاد، محاذی با چنین روزهایی با باقر سیلواری و احمد متوسلیان در لبنان بودیم. کجا باقر سیلواری؟ پادگان زبدانی، همین زبدانی که یک ماه است می‌خواهند از دست داعش آزادش کنند. با باقر یک ماه آنجا بودیم. دست بر قضا اتفاقاً تمام بچه رزمنده‌ها یکی یک عکس با حافظ اسد دارند. اگر باقر رویش بشود، بعداً برو و از او بخواه عکسش را با حافظ اسد برایت بیاورد، منتهی نه خود حافظ اسد، بلکه در پادگان زبدانی یک مجسمه نیم‌تنه داشت. ما هم در آن مقطع بیکار بودیم و همه دوست داشتند بپرند قلمدوش حافظ اسد و پاهایشان را هم گردن حافظ اسد گَل می‌کردند و عکس می‌گرفتند. آن موقع دوربین‌های دیجیتالی نبود و عکس‌ها را می‌بردند و داخل شهر چاپ می‌کردند. حکومت حافظ اسد حکومت پلیسی بود و یک پاسبان سوتی با یک باتوم حکومت می‌کرد. یکدفعه دیدند بچه تهرانی‌ها، بچه شهرستانی‌ها و بچه همدانی‌ها که دست بر قضا در این گروه همراه ما اعزام شده بودند، همه قلمدوش رئیس مملکتشان شده‌اند! خیلی زشت است! شرّی به پا شد و به گوش رفعت اسد رساندند و آمدند آنجا و تیر و تیرکشی. بچه‌ها آمدند قضیه را جمع کنند، خدا حاج همت را رحمت کند. رفت و گفت آقا! ما در عرفمان هر کسی را که دوست داشته باشیم این کار را می‌کنیم. ممکن است در عرف شما بد باشد. بیا نگاه کن در تظاهرات‌ها بچه‌هایمان را قلمدوش کرده‌ایم. به هر کسی که علاقه داشته باشیم این کار را می‌کنیم. از فردای آن روز برای مجسمه حافظ اسد نگهبان گذاشتند و دیگر هر کسی هم که عکس نگرفته بود، این کار را که کردند کرم‌اش می‌گرفت عکس بگیرد. می‌رفتند و به محافظ‌ها دو تا شکلات می‌دادند و می‌پریدند و دو تا عکس می‌گرفتند و لذا همه ما با پدر آقای بشار اسد عکس داریم. به دلیل ویژگی و موقعیت خاص سوریه، بصیرت حکم می‌کند به‌جای اینکه فتنه در شهرهای ما بیاید، خط را هزاران کیلومتر آن طرف‌تر از مرزهای خودمان نگه داریم و جلوی داعشی‌ها را در آنجا بگیریم. در اینجا شلنگ تخته بیندازیم، جشن بگیریم و خوش باشیم. همیشه دو رکعت نماز برای آن دیوانه‌هایی که در سال ۹۴ زن و بچه را در همدان رها می‌کنند و در دفاع از حرم می‌روند و شهید می‌شوند، بخوانیم. شما را به خدا اینها دیوانه نیستند؟ دیوانه‌اند! ولی دیوانه حسین بن علی(ع) و عاشقند. به حسب منِ مادی‌گرا که دائماً در این فکر هستم که قیمت زمین پایین آمد، بالا رفت، قیمت طلا پایین آمد، قیمت دلار بالا رفت، دیوانه! کجا می‌روی؟ بروی حرم حضرت زینب(س) که چطور شود؟ بشار اسد خیلی بلد است تنبان خودش را نگه دارد. تو چرا؟ باید برود، باید برود. اگر نرود می‌شود همان اتفاقی که وقتی آقا روح‌الله بود افتاد.
 
چرا امامی که تا ۱۵ روز قبل می فرمود خود را برای نبرد عاشورایی آماده کنید قطع‌نامه را امضا کرد؟
 
پسرم! مصادف با همین روزها اتفاقی افتاد و قطع‌نامه‌ای امضا شد که آن را خود آقا روح‌الله امضا کرد، قطع‌نامه‌ای به نام ۵۹۸. تا پانزده روز قبل از آن آقا روح‌الله می‌گفت فرزندان من! بجنگید. کمربندهای خود را محکم ببندید. هیچ چیز عوض نشده است. همه برای نبرد عاشورایی... دولت ممکن است امکانات را فراهم کند. پانزده روز قبل. هواپیمای ما را زده بودند و ۳۰۰ تا شهید داده بودیم. در مکه سگ سعودی‌های یهودی جنایت کرده بودند و کنار بیت‌الله‌الحرام ۴۰۰ تا شهید داده بودیم. همه اینها بود، اما آقا روح‌الله از بابت حضور امریکایی‌ها در خلیج‌فارس نترسیده بود که جا بزند. روح‌اللهی که حداقل ما می‌شناسیم، به خاطر شیمیایی زدن در سردشت، به خاطر شهدای فلان جا نرفت امضا کند. چه دلیلی داشت؟ ما هم نمی‌دانیم، اما خودش در پیام قطع‌نامه می‌گوید خدایا! از هر آنچه گفتم گذشتم. تاریخ این پیام اولین سالگرد خونین شهدای حج و سال پذیرش قطع‌نامه و معروف به مانیفست تفکرات آقا روح‌الله است، یعنی اگر می‌خواهی امام و خطوط راهبردی امام را بشناسی، باید این را بخوانی و باید خوانده باشی.
 
چرا آخرین پیام‌های امام را سانسور می‌کنند؟
 
در دبستان که تا دوازده سال از این مباحث خبری نیست. کلاً در کتاب‌ها با دو سه تا شهید و دفاع مقدس آشنا شوی که چه بشود! دانشگاه که التماس دعا! کلاً دو تا کتاب بیرون آمده است، یکی «انقلاب اسلامی و ریشه‌های آن» و یکی هم وصیت‌نامه حضرت روح‌الله. ۱۰۰ تا تست و سئوال لو رفته است. هر گبر و یهودی که از این درس‌ها ۲۰ نگیرد، گاگول است. اگر نمی‌دانی برو بپرس. در دانشگاه دکتر جاسبی از این در می‌روی تو، از آن در دکتر شده بیرون می‌آیی! این‌قدر فوت آب خوردن است! راحتِ راحت. ریلکس باش! اصلاً برای این قصه استرس و اضطراب نداشته باش. در این پیام که هر سال سالگرد آن می‌شود، رادیو و تلویزیون منتسب به جمهوری اسلامی جگر نمی‌کند این پیام را بخواند. جالب است، نه؟ سالگرد هر اتفاقی را می‌گیرند. چارلی چاپلین ۱۰۰ بار، لورل هاردی ۲۰۰ بار، آن یکی ۱۰۰۰ بار. پسرم! نگفتم ۲۲ جلد صحیفه نور، ولی چرا نباید با جلد آخر صحیفه نور که در آن چهار پنج تا پیام استراتژیک تفکر آقا روح‌الله هست آشنا شوی و چرا نباید آن را بخوانی؟ چرا سانسور می‌کنند؟ من هم نمی‌دانم، اما می‌دانم. به دلیل اینکه تو باید ۱۰۰ بار از این سوراخ نیش بخوری. تو که نمی‌دانی حل‌المسائل قضیه کجاست. ما که حوصله نداریم همه را بخوانیم، اما خامه تفکرات آقا روح‌الله کجاست؟ یکی‌اش این است: پیام قطع‌نامه که در آن علی‌رغم اینکه دارد می‌گوید خدایا از هر آنچه گفتم گذشتم و همه چیز را پس گرفتم، دارد در آنجا خط و نشان می‌کشد که اگر تو این خط و نشان‌ها را بدانی، دیگر اگر فتنه ۸۸ اتفاق بیفتد هشت ماه طول نمی‌کشد. بچه گیج و کلافه است.
 
«خدایا! اگر دستبند تجمل نمی‌بست دست کمانگیر ما را
کسی تا قیامت نمی‌کرد پیدا از آن گوشه کهکشان تیر ما را
ولی خسته بودیم و یاران همدل/ به نانی ‌گرفتند شمشیر ما را
ولی خسته بودیم و می‌برد طوفان/ تمام شکوه اساطیر ما را
طلا را که مس کرد؟ دیگر ندانم/ چه خاصیتی بود اکسیر ما را؟»
 
فتنه ۸۸ را کسانی راه انداختند که دنبال مک فارلین بودند
 
سئوال؟ در مقطع حضرت روح‌الله با همه ذکاوت، تیزهوشی و تمام تجربه‌هایی که از هزار و چند سال شکست و پیروزی‌های شیعه داشت، تاکتیک‌ها و تکنیک‌ها را خوب بلد بود و استراتژی داشت، جام زهر را نوشید. سه مرتبه اشاره می‌کند جام زهر را نوشیدم. علتش چه بود؟ من هم نمی‌دانم پسرم. امام گفت در آینده مشخص می‌شود. اگر چه بخشی از آن از همان اول برایم مشخص بود. در فتنه ۸۸ دم‌های خروس بیرون آمد. یااباالفضل! چه کسانی پای این کار بودند! چه کسانی از همان اول دنبال مک‌فارلین بودند! چه کسانی در گرماگرم همین کربلای ۴ و ۵ کمیته عقلا برای بررسی این موضوع داشتند که چگونه امریکا را پای میز مذاکره بیاوریم؟ مک‌فارلین را آوردند. حاج‌آقا خاطره! اگر با هماهنگی آقا روح‌الله آورده بودید، چرا آقا روح‌الله گفت نه مسئولین رده ۱، نه رده ۲ و نه رده ۱۰ حق ندارند بروند با مک‌فارلین حرف بزنند. دو روز ماند، دید کسی تحویل نمی‌گیرد، رفت. اینها وسط گرماگرم کربلای ۴ او را برداشتند و به هتل هم بردند. در نهایت موقع رفتن از طرف گمانم ریگان، چیزی آورده بود.

پسرم! برایمان یک انجیل آورده بود و یک کیک کلیدنشان! امام جمعه وقت، حاج‌آقا خاطره بعداً گفت فکر می‌کنم این کیک را محافظ‌هایم خوردند. پس کیک کلیدنشان سابقه دارد!
 
و اما سئوال! که امروز تو باید جواب بدهی. دست پدر و مادرت را هم می‌بوسیم که امشب تن تو لباس سیاه کرد و تو را تشییع شهدا و شهادت امام جعفر صادق(ع) به اینجا آورد. دست این پدر و مادر را هم می‌بوسیم.
 
به امام گفتند کفگیر ته دیگ خورده است و برای جنگیدن تجهیزات نداریم پس قطع‌نامه باید امضا شود
 
اما سئوال؟ امام با همه ذکاوت و تیزهوشی ـ این جمله را به کار می‌برم و خودم هم مسئولیتش را به عهده می‌گیرم ـ لفظ رکب خورد خوب نیست. رکب نخورد. رکب خوردن یعنی گول خوردن، در حالی که امام با آگاهی تمام قطع‌نامه را امضا کرد و در نامه‌ محرمانه‌ای که اصلاً منتشر نمی‌شود و در صحیفه‌اش هست، ولی اصلاً خوانده نمی‌شود، اشاره کرد. یک روز قبل از اینکه رادیو پیام امام را بخواند، خطاب به خبرگان می‌گوید به دلیل اینکه رئیس قوه مجریه آمد و اعلام ناتوانی کرد و گفت کفگیر ته دیگ خورده است ـ مثل همین دوره که می‌گویند خزانه خالی است ـ و به دلیل اینکه فرمانده نظامی آمده و گفته است این‌قدر تجهیزات، امکانات و سلاح اتمی می‌خواهم و تازه اگر اینها را بدهید می‌توانیم از سال ۷۰ به بعد پیروزی کسب کنیم و مسئولین اجرایی هم دست‌هایشان را بالا برده‌اند، خدایا! از هر آنچه گفتم گذشتم.
 
پسرم! منطقی هم هست. او که نمی‌تواند همه اینها را عقب بزند و بگوید کادر جدیدی درست کنم و بگوید آقای فلان و فلان بروید کنار. برای همین گفت حالا که به اینها اعتماد دارم، خدایا! از هر آنچه که گفتم گذشتم، اما ۱، ۲، ۳، ۴ و... امریکا چه جوری است و باید با مشت به دهانش کوبید و از منطقه بیرونشان کرد. دو باره کفنمان را آغشته به خون خواهیم کرد و... اگر پیام‌هایی را که الان وقتش نیست برایتان بخوانم اذیت می‌شوید. پسرم! توصیه می‌کنم یک بار بخوان، چون مسیر زندگی ما با این مشخص می‌شود و دروغگویی‌های من از داخل این درمی‌آید که با این تفکر چقدر فاصله دارم. یک بار بخوان. زحمتی ندارد. اینها بنا ندارند برایت بخوانند. نه دفترش نه بیت‌اش خیال ندارند بخوانند، چون اصل بمب هسته‌ای و اتمی این است و اگر تو این تفکر را بپذیری، دیگر ول کن معامله نیستی.
 
سئوال و عرضم تمام. مع‌الاسف با تمام مقاومت آقا روح‌الله که باز دو باره فرمود آن صلحی که بر امام حسن(ع) تحمیل شد، آن حکمیتی که بر امام علی(ع) تحمیل شد ما را بر آن می‌دارد که راه این دو بزرگوار را نرویم. در تاریخ کسی تا به حال جرئت نکرده است این حرف را بزند. می‌گوید آن دو واقعه در اثر بی‌بصیرتی مردم اتفاق افتاد. مولا هارون مکی همدانی، چیت‌ساز و محمود شهبازی نداشت. اینها رفتند و تمام شدند و تخم‌شان را ملخ خورد و دیگر رهبر کسی را ندارد؟ و لذا بایستی این وضعیت را بپذیریم. حتی حاج‌آقا خاطره فرمود مردم کم‌کم باید به این فکر کنند که حکومت شورایی هم می‌شود. جوابش را می‌دهیم: شتر در خواب بیند پنبه‌دانه/ گهی... [جمعیت: لف‌لف خورد گه دانه‌دانه] این هم جواب شما به حاج‌آقا خاطره! می‌شود که رهبری شورایی شود. چه خواب‌هایی دارند می‌بینند! همین جا عرض کنیم که دست قوه قضائیه را می‌بوسیم که امروز ما را دلشاد کردند. اگرچه که جسارتاً خیلی دیر اتفاق افتاد. اگرچه که جسارتاً پانزده سال به نظر من ـ آقا! نظر است دیگر، نظر شخصی است. آزاد هستیم حرف بزنیم یا نیستیم؟ یک صلوات بفرستید. [صلوات حضار] ـ از نظر من پانزده سال را باید برای کسی ببرند که در خیابان آمد و فقط لاستیک آتش زد. [از داخل جمعیت: ده سال] ده سال؟ اولش که پانزده سال بود آقا. یا خدا! کم‌کم دو باره هر دو سال یک تشویقی نخورد! قرآن حفظ کند. می‌گویند به زندانی که قرآن را حفظ کند بخشودگی می‌خورد. لابد نهج‌البلاغه را حفظ کند دو سال، صحیفه سجادیه را حفظ کند دو سال، تمام شد! می‌آید بیرون. ضمن اینکه تازه آن سوئیت زندان را ندیدی! شهرام جزایری از آن سوئیت بیرون آمد. ده سال جوان‌تر شده بود. نمی‌دانم آنجا چه بساطی بود. امروز هم مقام معظم قوه قضائیه گفتند فیلم‌هایی درست کرده‌اند که در «بازتاب» و این جور جاها دیده‌اید که در گوش طرف یاسین می‌خوانند. فیلم هم که پخش شد گفتند فیلم بسازند. ما کاری به این چیزها نداریم. کار خودمان را می‌کنیم.
 
در هر صورت مقام محترم قوه قضائیه! تشکر می‌کنیم. ان‌شاءالله تداوم داشته باشد، ولی عزیزم! اعدام حداقل چیزی بود که باید برای این می‌بریدید. [صلوات حضار] برای چه صلوات فرستاد؟ برای اینکه خونش دارد به جوش می‌آید. حرف رهبرش چیست؟ رهبرش گفت این بی‌انصاف‌ها در فتنه ۸۸ ما را تا لب پرتگاه بردند. پول‌های دانشگاه آزاد و پول‌هایی که به کانادا و این طرف و آن طرف بردند. فقط یک قلم فتنه ۸۸ را کار دارم. با کارگرهای اجیر شده... اینکه سفارت‌های فرانسه و انگلیس خودشان کف کار هستند، کاری ندارم. کارگردان روزمزدی که بروید و ترتیب نظام را بدهید. آبجی روی چهارپایه جلوی صدا و سیما صحبت کند که آقا کیلویی چند است؟ ادامه بدهید تا کار تمام شود. اینها از گوش ذکر ذاکره ما به این راحتی‌ها خارج نمی‌شود.
 
پسرم! عمود خیمه و این حرف‌ها را هم قبول نداریم. امام به ما یاد داد. شش ماه آخر عمر که می‌خواهد از دنیا برود، معاونت اول خودش را زد و دو شقّه کرد و گفت با قلبی خونبار این نامه را می‌نویسم به تو که حاصل [جمعیت: عمر منی] باریکلا! سلامتی اینها که باز حواسشان جمع است. یک صلوات بفرستید. [صلوات حضار] به تو که حاصل عمر من بودی می‌گویم به دلیل بی‌بصیرتی، ساده‌لوحی، چه و چه برو کنار و استراحت کن. باز خدا پدرش را بیامرزد، الا این آخری‌ها که دو باره فتنه‌ای کردند و یکی دو تا مصاحبه با بی.بی.سی و اینها کرد و بی.بی.سی خیلی هم رویش تبلیغ کرد، در همین حد کفایت و تمام کرد.
 
و اما آقایانی که همان مسیر را می‌روند. تو یکی نگران نباش که آقا! اینها عمود خیمه هستند چطور می‌شود؟ هیچ طوری نمی‌شود. چه جوری بعد از ۱۴۰۰ سال به دست تو و من رسید؟ دست به دست پرچم رسید. نگران چه هستی؟ «تو نیکی می‌کن و در دجله انداز.» عرضم تمام است. حواست اینجا جمع باشد! عرضم تمام است، چون بعدش فرمانده سپاه بدبخت باید جواب بدهد، امام جمعه فردا باید جواب بدهد که آقا! دیوانه‌ای آمد و شرّی به پا کرد. مگر آزادی نیست. چطور صادق زیباکلام در هر دانشگاهی که رفتم یا قبلش رفته تریبون را اشغال کرده است؟ برای اینکه حرف بزند؟ اصلاً چه می‌گوید؟ تطهیر رضاشاه! تطهیر رضاشاه که اگر او نبود... که اگر پسرش مثل پدرش بود، با قاطعیت می‌گویم که خمینی نمی‌توانست به این سادگی‌ها حکومت را در دست بگیرد. یک مشت چرت و پرت و خزعبل!
 
عزیزم! این مسیری که این جماعت می‌روند به ناکجاآباد است. فقط مسیر روح‌الله و فرزند خلف و صالحش، حضرت آیت‌الله سید علی خامنه‌ای «حفظه الله تعالی» جواب می‌دهد. [صلوات حضار] این مسیر انحرافی که اینها می‌روند به ترکستان است. در این چند وقت در سایت‌هایشان مطرح کرده‌اند. دیگر حرف‌هایشان جایی خریدار ندارد. وبلاگ دارند و در وبلاگ‌هایشان می‌زنند. در وبلاگ حاج‌آقا خاطره آمده است که خوشحالم در مابقی عمرم تابوشکنی را دیدم. آنچه را که دوست داشتم با مک‌فــــــــــــارلین! می‌گویند داشت نماز می‌خواند، حالا که گفتیم بگذار تخته گاز برویم. آخرش که آمد بخواند آن‌قدر عطش داشت که آن اتفاق بیفتد، بعد از «و لا الضالین» گفت: «و مک‌فــــــــــــارلین! صدق الله العلی العظیم!» [خنده حضار] گفت خیلی افتخار می‌کنم که در زمان این تابوشکنی اتفاق افتاد. تابو یعنی چه؟ یعنی یک نماد. کدام نماد؟ آخر خط جمهوری اسلامی که اقتدار و در دهان امریکا زدن بود که امام برای من و تو گفته بود اگر امریکا لا اله الا الله بگوید ما قبول نمی‌کنیم. آنها می‌خواهند ما را گول بزنند. چقدر جمله‌های حضرت روح‌الله واضح و روان است! احتیاج نیست ظریف بیاید این را برای من و تو معنی کند یا مثلاً کلمات دو پهلو. ۱۵۰ صفحه نوشته است، اصلاً معلوم نیست چه گفته است. داشتم بالا می‌آمدم، یک نفر گفت: «حاج‌آقا! شما را به خدا راجع به هسته‌ای صحبت نکن.» گفتم: «اصلاً سوادش را ندارم.» من که سوادش را ندارم هیچ، شما از نماینده همدان و بقیه استان‌ها بپرس که آقا! چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ [خنده شدید حضار] چرا می‌خندید؟ بعدش بپرس. جسارت کردم. اگر می‌دانستم نماینده همدان اینجاست می‌گفتم بعداً برو بپرس! [خنده شدیدتر حضار] ولی لطفاً پسر گلم! تو را به خدا. دستت را می‌بوسم. بعدش برو بپرس آقا! آن fact sheetات. گوش بده، فرار نکن، کمی خودت را کنترل کن، بعد که من فرار کردم بریز به هم و با مشت روی تابوت شهدا بکوب. هر کاری دلت خواست بکن. این همه آدم که انگلیسی را مثل زبان مادری‌شان صحبت می‌کنند، fact sheet لوزان که بیرون آمد، آن ترجمه ۴۰ غلط املایی داشت. به آنها پیشنهاد کردم و گفتم آقا! در میدان انقلاب خانمی را می‌شناسم صفحه‌ای دو هزار تومان می‌گیرد و اینها را ترجمه می‌کند. به خدا آن‌قدر خوب ترجمه می‌کند. [خنده حضار] آخر شما این همه کارشناس دارید می‌برید، فریدون می‌برید، حداقل نسخه fact sheet را بدهید. یک ماه و نیم دو ماه که بازی در آوردند و fact sheet را ندادند. ما که اصلاً خبر نداریم چی به چی است. آقا! نعوذ بالله! غلط بکنم راجع به هسته‌ای صحبت کنم، چون عزیزم! رفقای احمدی روشن که رفقای من هستند، فعلاً دارند در تره‌بار تهران کار می‌کنند. غلط بکنم راجع به هسته‌ای صحبت کنم. آنچه را که می‌بینم دارم برایت می‌گویم که قبل از اینها کرکره برای گوگورینی فابیوس پایین کشیده شد. فابیوس! برادر ناتنی نتانیاهو! موشه دایان!
 
تابو رابطه با آمریکا نبود که شکسته شد؛ تابو اقتدار سید علی بود که در هزاران بار در صحبت‌هایش امریکا را تحقیر کرده بود
 
گفت الحمدلله تابو شکسته شد. تابو چه بود؟ پسرم! می‌دانی چه چیزی شکسته شد؟ مانیفست روح‌الله که در این قضیه شکسته شد و باید برایش خون گریه کرد. تابو اقتدار سید علی بود که در بیش از هزاران مذاکره و مصاحبه، تقریباً در تمام مصاحبه‌ها و صحبت‌هایش امریکا را تحقیر کرده و در دهانش زده بود. تابو این بود که شکسته شد. تابو عظمت و وجهه کریم شهدا بود که شکسته شد. بر این باور هستم نماینده محترم مجلس همدان! اگر غیر از این دولت، دولت دیگری سر کار آمده بود و روی سید علی فشار نمی‌گذاشت هرگز حضرت آقا نمی‌گفت بروید پای مذاکره! هرگز نمی‌گفت! نمی‌خواهم بگویم «۵۹۸»ای امضا شد یا نشد، اما پسرم! این را می‌گویم که چه در اثر خیانت امثال من و چه خیانت خواص بی‌بصیرت شد آنچه که شد و می‌شود که در زمان تو هم این اتفاق بیفتد، اگر بصیرت نداشته باشی.
 
«دیروز یا امروز یا فردا همین است/ شیطان همیشه این طرف‌ها در کمین است
این بار اگر چه در لباس نو، ولیکن/ فتنه رفیق کهنه این سرزمین است
ما هر چه خوردیم از خودی بوده نه از غیر/ این مار سی سال است که در آستین است
چون صخره باید بود پیش موج سرکش/ سیلی جواب این هجوم سهمگین است
اینجا نه کوفه نه مدینه نه فلسطین/ این مملکت ملک امیرالمؤمنین(ع) است.» [صلوات حضار]
 سر دادن و سر را به ذلت خم نکردن/ هر کس حسینی زندگی کرده چنین است
 
پسرم! نخوابی. پسرم! داستان کلاغ و روباه را که خوانده بودی. کلاس چندم بود؟ [جمعیت: سوم!] که آمد گفت: به‌به! چه سری، چه دمی، عجب پایی! یک دهان برای ما بخوان. کلاغ دهانش را باز کرد و پنیر افتاد. روباه گفت همین را می‌خواستم. می‌گویند یک بار دیگر این اتفاق افتاد. زاغ پنیر را روی پیتزا ریخته و زیر بغلش زده بود. روباه آمد و گفت: چه سری! چه دمی! عجب پایی! یک دهان خفن بخوان حال کنیم. رکب نخورد. گفت: برو فلان فلان شده! آن موقع که این را برایم گفتی کلاس سوم بودم. الان از دانشگاه دکتر جاسبی مهندسی گرفته‌ام. در ضمن دارم در وزارت خارجه هم کار می‌کنم. دیگر گول نمی‌خورم. روباه گفت: برای همین پرهایت ریخته است؟ تا آمد به پرهایش نگاه کند، پیتزا از لای بالش افتاد. گفت: آن موقع که داشتی لیسانس می‌گرفتی، من در ماساچوست دکترا گرفتم، الان هم در تیم جان کری هستم. [خنده شدید حضار]
 
پسرم! داستان روز است دیگر! چه کارش کنیم؟ دو پیام هم از حاج‌آقا روح‌الله، چون نمی‌خوانید وقت نمی‌شود. اصلاً سانسور است. اولاً فحش و بد و بیراه را بسته به آل‌سعود و بالا و پایینشان را آب گرفته است. آقای خاطره برای آل‌سعود هم ناراحت شد و گفت: چرا آقای جنتی آمده و در نماز جمعه لعن و نفرین کرد و خوشحالی و شیرینی پخش کردند. دو باره یک دو بیتی بگویم: «گفته‌اند مرده است ملک عبدالله/ ناز شست‌ات ملک‌الموت بگو ای والله!» بقیه‌اش یادم رفت. ولش کن برویم سر پیام حضرت روح‌الله: «ان‌شاءالله ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و آل‌سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر، نفاق و آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهیم شد.» ان‌شاءالله این خبیث‌ها با این جنایت‌ها و بچه‌کشی‌هایی که دارند در یمن می‌کنند، همان چیزی را که امام برایشان پیش‌بینی کرده بود برایشان رقم می‌خورد.

دو پیام دیگر از آقا روح‌الله و عرضم تمام. دو باره دارند فتنه می‌کنند که آقا! عمره نرویم چه می‌شود! تمتع نرویم چه می‌شود! امام جواب‌هایش را داده‌ است. حل‌المسائل: «ما در مکه باشیم یا نباشیم، دل و روحمان با ابراهیم و مکه است. دروازه‌های مدینه‌الرسول را به روی ما ببندند یا بگشایند، رشته محبتمان با پیامبر هرگز پاره و سست نمی‌شود. به سوی کعبه نماز می‌گزاریم، به سوی کعبه می‌‌میریم و خدا را سپاس می‌گزاریم که در میثاقمان با خدای کعبه پایدار مانده‌ایم. ما مظلومین همیشه تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. غیر از خدا کسی را نداریم. اگر هزار بار قطعه قطعه شویم، دست از مبارزه با ظلم برنمی‌داریم.»
 
حاج‌آقا خاطره! اینها را برای تو گفته است. برای توی وزیر محترم خارجه گفته است. «راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهانخواران...» جهانخواران چه کسانی هستند؟ همان‌هایی که دور میز نشسته بودند. مرده‌شور اسم‌های نحسشان را ببرد. اَ، او و اِ را پس و پیش می‌خوانند. اگر اصلش را بخوانند آن وقت می‌بینید چه اسم‌های مزخرفی دارند. ولش کن. «راستی اگر مسلمانان مسائل خود را به صورت جدی با جهانخواران حل نکنند و لااقل خود را به مرکز قدرت بزرگ جهان نرسانند، آسوده خواهند بود؟» یعنی ولش کنید. باز حاج‌آقا خاطره گفت: فلسطین چه ربطی به ما دارد؟ کروبی گفت: خودشان زمین‌هایشان را فروختند، کله پدرشان، خودشان هم بروند تحویل بگیرند. امام برای خودش گفته مسئله فلسطین مسئله استراتژیک نظام جمهوری اسلامی است! امام برای خودش یک چیزی گفته است! «هم‌اکنون اگر امریکا یک کشور اسلامی را به بهانه حفظ منافع خویش با خاک یکسان کند، کسی جلوی او را خواهد گرفت؟»
 
آقا! این فرمایش امام است. تازه تازه است.
 
«پس راهی جز مبارزه نمانده است.» مانیفست است. فرمایش آقا سیدعلی هم همین است. «و باید چنگ و دندان ابرقدرت‌ها و خصوصاً امریکا را شکست.» [تکبیر جمعیت] «و الزاماً یکی از این دو راه را انتخاب کرد.» نه یکی از این چند راه را! نگفت بازی بازی است! بازی مال آنهایی است که اهل بازی هستند. نگفت برد ـ برد! این کلمات و عبارات جدید و لجن‌مال‌شده اینها از فرهنگ‌هایی است که از خودشان در آورده‌اند. در ۲۲ جلد مانیفست حضرت روح‌الله، ابداً به چنین کلماتی برنمی‌خورید. بازی؟ بچه سر بازی بازی شهید شد؟ ۲ـ۳ شدیم. چه جور برد ـ بردی است؟ «یا شهادت یا پیروزی که در مکتب ما هر دوی آنها پیروزی است.»
 
می‌خواستم یک بیت دیگر از آقا روح‌الله بخوانم که عزیزم خواند، اما غواصی که دیدم و غواصی که دوستان دیدند. پسرم! در همین کربلای ۴، در شب‌های سرد آموزش می‌دادیم. وقتی غواص آن لباس را می‌پوشد و در آب می‌رود اذیت می‌شود. وقتی بیرون می‌آید یخ می‌زند و بعد باید عسل در دهانش بگذاری که گرم شود. کار نداریم اینها چقدر در آموزش زحمت کشیدند. یک شبه یاد نگرفتند. یک وقت به تو دروغ نگویند که سپاه پاسداران اینها را برد و هِرتی در آب ریخت! یک سال شناسایی و جزر و مد را بررسی کردند. عزیزم اینها را گفت. البته بخشی‌اش را «اندوه دل نگفتیم الا یک از هزاران» این بچه سرما خورد. عزیزم! دست بر قضا قد و اندازه تو هم بود، شانزده هفده ساله. سرما خورد و عطسه و سرفه می‌کرد. شب عملیات شد. فرمانده گردان غواص‌ها گفت حیدری! تو را نمی‌بریم، چون اگر بروی آنجا کرانه اروند را باید شنا کنی و برسی به ۴۰ متر موانع خورشیدی، توپی و حلقوی. اینها را بخواهی باز کنی و تازه برسی به دشمن. بعد ندا بدهی تا بچه‌های عمل‌کننده بیایند، در آنجا یک سرفه یا عطسه بکنی کارمان زار است. اصرار از این بچه و انکار از فرمانده. نیرو هم نداشتیم. این بچه به هر حال چهار ماه آموزش غواصی دیده بود. بالاخره او را بردیم. پای سیم خاردارها و موانع رسیدیم و می‌خواستیم راه را باز کنیم، یکدفعه حیدری دو تا سرفه کرد. تاریکی مطلق، منوّر. فرمانده گردان همین که به حیدری نگاه کرد، این بچه فهمید هوا پس است. نگاهی به آسمان کرد و زیر آب رفت و از او فقط چند تا حباب بیرون آمد. حیدری به عمق آب رفت و به کوسه‌ها پیوست. ۷۲ تایشان را آوردند. ۳۰ سال انتظار! چه می‌دانی انتظار یعنی چه؟ ۳۰ سال سفره که می‌اندازی بشقاب و قاشق را برای حیدری هم بگذاری و شب لحاف و تشک بیندازی و به خودت بگویی ان‌شاءالله می‌آید.
 
آخ! «از شهیدان مانده تنها جامه‌ای/ مانده تنها استخوان و پلاک و نامه‌ای / گر وصیت‌نامه‌ها را خوانده‌ایم/ پس چرا بین دوراهی مانده‌ایم؟» خدایا! فرمایش حضرت روح‌الله است. خدایا! کتاب و دفتر شهادت را پیوسته به روی ما و ما را از وصول بدان محروم مفرما. دعای سید شهیدان اهل قلم برای همه اینها که عزیزم گفت که امامزاده هستند. واقعاً امامزاده‌اند. اصلاً شک نداریم. چه جوری می‌شود این همه در بهشت زهرا شفا می‌دهند؟ دعای سید شهیدان اهل قلم: «ای شهید! این آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود نشسته‌ای. دستی بر آر و ما قبرستان‌نشینان عادات سخیف را از این منجلاب بیرون کش.»
 
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته. 

نگاهی به رزمایش های سپاه برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی/ از پیامبر اعظم تا اقتدار ثارالله+تصاویر

نگاهی به رزمایش های سپاه برای مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی/ از پیامبر اعظم تا اقتدار ثارالله؛ دفاع موزائیکی سپاه و بسیج از امنیت+تصاویر

سراج24- گروه دفاعی امنیتی| سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان نهادی مردمی و انقلابی که به دستور امام راحل(ره) و تصویب شورای انقلاب از اجماع چندین گروه مسلح انقلابی در دوم اردیبهشت 58 که تنها محدود به چند پایگاه نظامی می شد تا زمان حال که گستره فعالیت آن به اعتراف برجسته ترین تحلیل گران بین المللی در کنار ارتش جمهوری اسلامی ایران سدی محکم در مقابل هرگونه تجاوزگری های استکبار علیه ایران است، راهی دراز پیموده است.
شاید پایه گذاران اولیه این نهاد نظامی هرگز چنین آینده ای را در مخیله خود برای آن تصور می کردند، اما تاریخ و تقدیر الهی نشان داده است که کمتر از پیش بینی های انسان تاثیر می پذیرد.
سپاه پاسداران از اواسط دهه 70 که خود را با خطرات داخلی و خارجی فراوان مواجه می‌دید، تدارک ابزارهای جدید برای موقعیت فوق را در دستورالعمل کار خود قرار داد.
از آنجا که تهدیدات نظامی به خصوص پس از واقع یازدهم سپتامبر روندی صعودی را طی می‌کرد، سپاه پاسداران برای بدست آوردن توانایی ضربه به عمق مراکز فرماندهی دشمن را در دستور کار قرار داد که به صورت شاخص در برنامه های موشکی تبلور پیدا کرد.
با همین اتخاذ رویه جدید بود که مدتی بعد، نوع رزمایش های سپاه نیز تغییر کرده و رزمایش های پیامبر اعظم آغاز می‌شود؛ رزمایش هایی که هم در حوزه زمین، هم دریا و هم هوا (موشکی) بیشترین بازتابها را در سطح بین الملل به همراه داشت.


این رزمایش ها که برخی از آنها تخصصی و با بکارگیری یک نیرو و برخی نیز با حضور همه نیروها اجرا می شود، نشان می‌داد سپاه رویکردی جدید در مقابله با تهدیدات خارجی در پی گرفته که همین رویکردها و سامانه‌های بکارگیری شده در هر رزمایش، بُردی به مراتب بیشتر از داخل، در خارج از مرزها پیدا می کرد.
برای مثال تست موشک دریایی حوت، شلیک همرزمان چندین موشک بالستیک کوتاه برد، دوربرد و میان برد، انجام رزمایش های گسترده دریایی ازجمله اتفاقاتی بود که بازخورد فراوانی در سطح بین الملل به دنبال داشت.
سپاه پاسداران هرساله تقریبا این رزمایش ها را در سطوح مختلف برگزار می کند که به گفته فرماندهان عالیرتبه این نهاد انقلابی، امسال نیز رزمایش های متعددی خصوصا در حوزه موشکی که این روزها با پایان گرفتن مذاکرات هسته ای و صدور قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل برای افکار عمومی زمینه نگرانی شده، اجرا خواهد شد.


اما از بُعد تهدیدات خارجی که بگذریم، در بُعد داخلی نیز با تهدیدات بیشماریم مواجهیم. برای مثال پس از روی کار آمدن اصلاح طلبان در اواسط دهه 70 در فضای سیاسی کشور متشنج شد و در نتیجه تهاجمات امنیتی در فضای کشور افزایش یافت. این مسئله به خصوص پس از جنجال قتل های زنجیره ای در مجموعه وزارت اطلاعات و در نتیجه ضعف این نهاد مهم اطلاعاتی به شدت نمایان شد.
هدف قرار گرفتن مجموعه مرکزی  توسط خمپاره های منافقین و ترور شهیدصیاد شیرازی نمونه های مصداقی این ضعف در شراط فوق محسوب می شد.
از سوی دیگر شورش های اجتماعی در سطح کشور برای مقابله با نظام از جمله راهکارهای دیگر نیروهای خارجی برای مقابله با نظام بود و در چنین شرایطی نقش امنیتی و اطلاعاتی سپاه بیش از پیش نمایان شد.
تکمیل قرارگاه های امنیت استانی در تهران و سایر شهرستان ها، تشدید عملیات ضد جاسوسی در مقابله با عملیات سرویس های مخفی، مقابله با نا آرامی های سال ۱۳۷۶ درتهران با دستور مستقیم مقام معظم رهبری و تامین امنیت اجلاس سران کشورهای اسلامی  از جمله تلاش های سپاه در این حوزه محسوب می شد.
در این دوران با توجه به هجمه سنگین رسانه ای دشمن، فعالیت های فرهنگی در کنار فعالیت های نظامی و سازندگی نیز در برنامه کاری سپاه قرار گرفت.عمده فعالیت های فرهنگی سپاه پاسداران در این حوزه، مصروف مقابله با افکار انحرافی سیاسی در فضای کشور بود که از طریق نیروی بسیج مستضعفین صورت گرفت.
آشنایی نیروهای بسیجی و جذب جوانان در این حوزه با نظرات مختلف سیاسی و آشنایی آنان با ترفندهای سیاسی دشمنان از جمله مهم ترین رئوس برنامه های سپاه پاسداران برای مقابله با تهاجم فرهنگی دشمن محسوب می شود.
اعزام کاروان های راهیان نور به مناطق جنگی و آشنایی توده مردم با مناطق عملیاتی از جمله برنامه دیگر فرهنگی بود که در این دوره آغاز آن اجرا شد.
اما برای مقابله با خطر نفوذ و گسترش جریانات معاند و ضدانقلاب سپاه رویکرد دیگری نیز درنظر داشت که مسئولیت عمده آن بر عهده بسیج قرار می گرفت.
در سال ۱۳۸۶ و پس از ده سال ریاست سردار رحیم صفوی بر این نهاد نظامی، سردار سرلشکر محمد علی جعفری فرمانده سابق نیروی زمینی سپاه به این سمت منصوب شد؛ تغییری که زمینه ساز تغییرات گسترده در نحوه چینش سپاه و مقابله با تهدادت جدیدبود.


سپاه به راهبرد دفاع موزاییکی روی می آورد
در این دوره  با توجه به سرمایه گذاری سنگین نیروهای متخاصم و به خصوص ایالات متحده در نیروهای هوایی و ویژه برای انهدام مراکز فرماندهی و عملیاتی دشمن که در جنک دوم خلیج فارس در سال ۱۹۹۱ آزموده شده بود، طرح ایجاد سیستم ذفاع موزاییکی مورد توجه فرماندهی سپاه قرار گرفت.

در این طرح که بصورت عملیاتی و موفقیت آمیز از سوی حزب الله لبنان ضد حملات سنگین نیروهای اسراییلی در سال ۲۰۰۶ بکارگرفته شد، با ایجاد واحد های مستقل دفاعی امکان عملکرد مستقل آن ها در برابر نیروهای دفاع تامین می شود و انهدام مقرهای فرماندهی نیز تاثیری در توان دفاعی آن ها نخواهد داشت.
بر اساس چنین رویکردی بود که سپاه های استانی در استان های مختلف کشور با توانایی عملیات مستقل در رده های فرماندهی خود تشکیل شد.

در این سیستم جدید تجهیزات و نیروهای لشکر سابق سپاه بر در این سپاه های استانی تلفیق شده و عملیات نظامی قرارگاه های بسیج نیز تحت فرماندهی این قرارگاه های استانی قرار گرفت.
البته برخی از لشکرهای سپاه از جمله لشکر ۲۷ محمد رسول الله و لشکر ۸ نجف اشرف همچنان به طور مستقل و تحت نظر ستاد فرماندهی نیروی زمینی سپاه به ایفای نقش می پردازند.
*فتنه و سپاه رودرروی هم
در بعد داخلی، مهم ترین تدبیر امنیتی سپاه مهار شورش های فتنه پس از انتخابات بیست و دوم خرداد ماه سال ۱۳۸۸ و مقابله با عملیات تهاجمی سرویس خارجی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی بود.
دستگیری مظنونان به ایجاد و شورش و مهار اراذل و اوباش از جمله مهم ترین اقدامات سپاه در این دوره بود که مجری اصلی اجرای قرارگاه امنیتی ثارلله در تهران بود.بعدها اعترافات بسیاری از دستگیر شدگان از نقش مهم اقدامات سپاه در برهم زدن نقشه سران فتنه برای ایجاد تقابل داخلی در مجموعه نظام پرده برداشت.
تبدیل نیروی مقاومت بسیج به سازمان و پر رنگ تر شدن نقش فرهنگی این نیرو از جمله اقدامات دیگر سپاه در این دوره و به خصوص جنگ نرم با تاکیدات مقام معظم رهبری بود.
پس از قضایای فتنه گون سال 88، سپاه و بسیج که حالا باتجربه تر از قبل شده اند، دست به برگزاری سلسله رزمایش هایی در سطح استانها می زنند که این رزمایش ها تحت عنوان الی بیت النمقدس انجام می گرفت.
در این رزمایش ها هر استان بصورت جداگانه با استفاده از اقشار مختلف بسیج و نیروهای سپاه‌های استانی به تمرین مقابله با طیف گسترده ای از تهدیدات نرم، نیمه سخت و سخت می پرداختند.
این رزمایش ها که سلسله وار و پشت سر هم در استانهای مختلف برگزار می شود چندین ماه طول کشید و طی آن بسیجیان هم با انواع تهدیدت روز و هم نحوه مقابله با آنها اشنا شدند.
اما رزمایش اخیر سپاه در پایتخت به لحاظ ساختاری متفاوت تر از قبل بود و حالا سپاه دست به برگزاری رزمایشی با این سطح و رویکردی جدید می زد که در آن علاوه بر گردان های متعدد عاشورا، امام علی(ع)، امام حسین(ع) و بیت المقدس (درحوزه برادران) و الزهرا و کوثر (در حوزه خواهران) تعداد قابل توجهی از فعالین حوزه های سایبری نیز حضور داشتند.
بنا بر گفته مسئولین امر، بیش از 3 هزار نفر از اساتید و نخبگان فضای سایبری در قالب یگان های سایبری در این رزمایش مشارکت ویژه داشتند.


حفظ انسجام در میان نیروهای حاضر در این رزمایش و ارتقاء سطح دانش بخشی از اهداف رزمایش اقتدار ثارالله عنوان و گفته شد که با توجه به تجارب به دست آمده در وقایع 88 و همچنین تجربه های پیشین اقدام به برگزاری این رزمایش شد تا جلوه ای از امنیتِ مد نظر رهبری را به نمایش گذاشته شود.
در این رزمایش علاوه بر ستونکشی موتوریزه 30 هزار نفری، عملیات راپل، توان موتورسواری حرفه ای نیروها، اسکورت شخصیت ها و آمادگی بدنی نیروها، به نمایش گذاشته می شود.
سردار شعبانی سخنگوی رزمایش اقتدار ثارالله نیز با اشاره به کارکرد عملیاتهای اجرایی این رزمایش در زمان بحرانهای مختلف از جمله زلزله که نیازمند اقدامات ویژه امداد و نجات است، گفت: دو گردان الزهرا و کوثر آموزش های ویژه امدادی را فراگرفته اند و در این رزمایش نیز توانایی های خود را به نمایش خواهند گذاشت.
*ناو هواپیمابر یا فیس بوک
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بسیاری از عرصه ها همواره خود را به عنوان اصلی ترین مدافع حریم نظام جمهوری اسلامی مطرح کرده است و به طور تهدیدات دشمن نیز ماهیتی دینامیک و و در حال نو شدن دارد.
شاید بررسی تحولات این نهاد نظامی تصویری نا پایدار از سپاه پاسداران در حوزه سازمانی و عملیاتی را به ذهن متبادر کند اما در این میان نباید تغییر ماهیت تهدیدات دشمن را از خاطر برد.
تهدیداتی که گاه در شکل ناوهای هواپیما بر و گاه به شکل پورتال های شبکه های اجتماعی خود را نشان می دهد.

رحیم‌پور ازغدی: وقتی با دشمن می‌خندی و قدم میزنی رویت می‌شود به او بگویی مرگ؟!

رحیم‌پور ازغدی: وقتی با دشمن می‌خندی و قدم میزنی رویت می‌شود به او بگویی مرگ؟!/ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی: می‌خواهند اینگونه بیان کنند که مسئله هسته‌ای در واقع آشتی، تسلیم و سازش حکومت ایران با صهیونیزم و غرب است/ انتهای خصوصی‌سازی، تسلط سرمایه‌داری بر کشور است

به گزارش خبرنگار «نسیم»، حسن رحیم پور ازغدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با موضوع "سیاست های اقتصادی امیرالمومنین(ع) در حمایت از تولید ملی" در در دوره اولی الابصار که به همت دانشگاه جامع امام حسین (ع) با همکاری بنیاد علمی فرهنگی حیات برگزار شد سخنرانی کرد.
وی در ابتدای این بحث اظهار داشت: در دوره قدیم تر تجارت جهانی به معنای امروز با این امکانات و رسانه ها و با این ابعاد نبوده است. طبیعتا مفهوم تولید داخلی و خارجی دارای ابعادی چون امروز نبوده است. بسیاری از آیات و روایات داریم که به مسئله کار و تولید نگاه کرده اند. مثلا از بعد عزت و استقلال یک کشور و جامعه اسلام هم نگاه کرده اند. اینکه دشمن از زاویه اقتصاد به شما ضربه نزند، شما را تحریم نکند و شما را به خودش وابسته نکند و نتواند شما را تحت فشار قرار بدهد.
عزت اقتصادی، خواسته قرآن است
این استاد دانشگاه ادامه داد: منظور قرآن فقط عزت و استقلال سیاسی و نظامی نیست. بلکه عزت و استقلال اقتصادی هم هست. خداوند هیچ اجازه ای نداده تا کفار نفوذی بر جامعه اسلامی داشته باشند. منظور هم سلطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. قرآن می فرماید هر ظرفیت جدید از قدرت که می توانید در برابر دشمنان فعال کنید تا دشمن خودتان و خدا را بترسانید تا آنها جرات نکنند شما را مورد حمله قرار بدهند.
رحیم پور ازغدی خاطرنشان کرد: قدرت فقط نظامی نیست بلکه قدرت اقتصادی و علمی، فرهنگی و رسانه ای هم محسوب می شود. حتی قدرت هنری، صنعتی و تکنولوژی و هرچه باعث می شود تا دشمنان به شما طمع نکنند و سوار شما نشوند. از جمله این مصداق ها می توان به تولید و کار داخلی اشاره کرد. بنابر این تولید قدرت، ثروت و علم را برای جامعه و امت اسلامی یک واجب و فریضه دینی است. این امر حتی یک عبادت و جهاد هم محسوب می شود.
وی اضافه کرد: تعبیر مجاهد بارها به عنوان یک مولد اقتصادی در آیات و روایات اسلامی ذکر شده است. حتی از کوچکترین صورت مجاهدت اقتصادی که تلاش فرد برای تامین زندگی خود و خانواده خود باشد. این موضوع هم به معنای جهاد و عبادت است. هرکسی که از راه مشروع و بدون سوء استفاده از دیگران معیشت خود و خانواده خود را تامین کند گویی در نبرد بدر و احد و در رکاب پیامبر (ص) نبرد کرده و شهید شده است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: معمولا افرادی که تولید ثروت، خدمت و کالا برای خود، خانواده و جامعه اسلامی می کنند تا فقیر نشده و در جامعه تحقیر نشوند مثل فردی هست که خون او در راه خدا ریخته شده باشد. به عبارتی بهتر با نگاهی کاملا آخرتی، معنوی، عدالت محور و نگاهی توحیدی دعوت صریح عبادی و جهادی به تولید ثروت، تولید علم، تولید قدرت و تولید معنویت و فرهنگ در جامعه می شود.
رحیم پور ازغدی افزود: بر این اساس فردی که در جامعه کار می کند گویی درحال عبادت در راه خدا است. در حقیقت یکی از دعوای اهل بیت با جریان صوفیه و جریان های معرفتی انحرافی همینجا است. آنها می گویند هرگونه تلاش در دنیا و کار اقتصادی دنیا زدگی و فاصله گرفتن از معنویت است. چنانچه شکل دیگر آن را هم می بینید که می گویند هرکاری که در دنیا و بر روی زمین انجام دهید تا زمین را آباد کنید این امر مدرن و مدرنیته زدگی بوده و هردوی ان غلط است.
وی ادامه داد: از نظر ما مسلمانان کار کردن مساوی با تولید، عبادت و جهاد در راه خدا است. امام باقر (ع) می فرمایند: آباد کردن دنیا عبادت است. اما دنیا زدگی، دنیا پرستی و حب دنیا کفر است. صنعت، کشاورزی، علم، ازدواج، هنر و . . . هیچکدام دنیا نیست بلکه مزرعت الآخرت است. البته بستگی دارد که هدف و روش تو چیست. آن وقت است که کار می تواند عبادت باشد و یا جنایت شود.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: مسئله بعدی موضوع اخلاقی کار است. شما اگر به لحاظ اقتصادی هم به کار احتیاجی نداشته باشید در روایات و مفاهیم اسلامی آمده که باز هم باید کار کنید. زیرا یک بعد کار اقتصادی است و اگر کار نکنیم گرسنه می شویم. بر این اساس کار کردن واجب است. یک دلیل شرعی برای کار تامین معیشت و اقتصاد است. اما دلیل دوم اخلاقی است. فرد بیکار فاسد می شود و فاسد می کند. در روایات آمده که هرجا بیکاری هست بی عاری است. هرجا هم بی مسئولیتی است آنجا فساد، گناه و ظلم است.
رحیم پور ازغدی گفت: بی کاری معنایی ندارد و همه باید کار کنند. حالا یا کار بدنی، یا کار فکری، کار فرهنگی و یا کار مدیریتی باید کرد. در هر صورت باید فرد یک کاری و خدمتی به جامعه خود کند. در غیر این صورت نانی که فرد بی کار می خورد مسئله دار است. البته مگر افرادی که نمی توانند کار کنند. آنها حقوق بی منت دارند و تکلیفی هم برای کار کردن ندارند.

مرفهین از مفت خوری بیمار شده اند و فقرا از کم خوری!
وی اضافه کرد: از جمله شغل های حرام شغل هایی است که بدون اینکه خدمتی به جامعه کنید چیزی از آن جامعه دریافت کنید. در راس این مورد ربا و معاملات ربوی قرار دارد. ربا ثروتی است که در قبال آن هیچ کاری صورت نگرفته است. رشوه، اختلاص، غصب، دزدی و قمار چرا حرام است؟ زیرا در همه این فعالیت ها پول و سود آمده اما در برابر آن هیچ کار مثبت و درستی برای جامعه صورت نگرفته است.
این استاد دانشگاه یادآور شد: انگیزه و روش کار هم مهم است. از روش حرام و هم از روش حلال پول درآورده می شود. همچنین می تواند از راه مشروع و یا در راه نامشروع پول درآورده شود. از راه اخلاقی و یا از راه غیراخلاقی می تواند پول درآورده شود. اصلا در روایات ها داریم که کار برای سلامت جسم شما لازم است. فرض می کنیم فردی مرفه است و اصلا به کار نیازی ندارد اما بدن او به کار کردن نیاز دارد وگرنه او بیمار می شود. الان بیشتر بیماری هایی که ما داریم ناشی از کم کاری و مفت خوری است. اما بیشتر بیماری های فقرا ناشی از کمبود ویتامین و کم خوردن است.
رحیم پور ازغدی تصریح کرد: در روایات داریم که باید برای معاش و اقتصاد و عزت اجتماعی برای عدم وابستگی به دشمنان کار کنیم تا خودکفا شده و دشمنان نتوانند ما را تحقیر کنند. پس باید در همه زمینه های اقتصادی و فرهنگی و علمی کار کنیم. حتی برای اینکه به لحاظ اخلاقی رشد کنیم هم باید کار کنیم. حتی روایت داریم که برخی از گناهان ما فقط با کار کردن و عرق ریختن بخشیده می شود. در حقیقت کفاره برخی از گناهان فقط کار کردن است.
وی افزود: کار کردن آثار تربیتی و اخلاقی دارد. آمده هرجا بیکاری است گناه هم دیده می شود. فردی که کار می کند مسئولیت پذیر است و کسی که کار نمی کند از این ویژگی بی بهره است. دستی که کار می کند جهنم را نخواهد دید. مفت خوران و انگل صفتان و اصراف گران به جهنم می روند. آنهایی که کار و تولید می کنند و به اندازه نیاز خود مصرف می کنند بهشتی هستند.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: روایات متعددی داریم از پیامبر و اهل بیت (ع) و امیرالمومنین (ع) که بعضی از گناهکاران یک سری از گناهان آنها به دلیل زیاد کار کردن آنها در دنیا توسط خداوند بخشیده می شود. دلیل آن هم زیاد زجر کشیدن و فراوان کار کردن است. زیرا کار و زحمت فراوان آنها کفاره گناهان آنها محسوب می شود. بر این اساس توصیه به کار ابعاد مختلفی دارد. نخستین گروه معنویونی هستند که می گویند هرکس در دنیا کار کند دنیا زده و مدرنیته زده است. در مقابل تفکرات سرمایه داری و مدرنیته غرب است که فقط کار را برای سود می دانند. این دو خط های انحرافی اند که به جهنم ختم می شوند.

ضربه شاه این بود که مردم گفت هیچ غلطی نمی توانید بکنید!
رحیم پور ازغدی گفت: یکی از ضربات بزرگی که غربی ها از طرف شاه به ما می زدند که حتی مهمتر از ضربه اقتصادی ضربه روحی فرهنگی بود که به تمام نیروها و متخصصان داخلی زدند که شما هیچ غلطی نمی توانید انجام دهید. آنها به متخصصان القاء می کردند که شما نمی توانید تولید داخلی انجام بدهید. این رو به همه تلقین می کردند و اغلب هم همه آن را باور می کردند. همچنین شاه چنان ضربه ای به روحیه پزشکان ما زد که مردم کشور برای کوچیکترین عمل های خارجی به خارج اعزام میشدند. این در حالی بود که همین دانشجوی پزشکی ما در خارج و در بین دانشجویان خارجی شاگرد اول شده بود.
وی ادامه داد: در حقیقت این نقشه ای برای تضعیف روحیه متخصصان ما بود برای اینکه باور کنیم در همه زمینه ها عقب افتاده هستیم و باید هم عقب افتاده بمانیم. اما امام (ره) می گوید انقلاب یعنی اینکه ما در همه رشته ها باید از همه جلو بزنیم. وقتی اشراف زادگان و حاکمان در اغلب کشورهای دنیا مردم خود را به حساب نمی آورند و زئیس شده و به سایرین دستور می دهند در برابر قدرت های خارجی ذلیل هستند اما جلوی متخصصین داخلی گردن کلفت و تحقیر کننده هستند.
این استاد دانشگاه بیان داشت: صدر اعظم و نخست وزیر ایران را در زمان شاه سفیر می آمد و یقه او را می گرفت و او را به دیوار می کوبید و به او دستور می داد. حالا همین فرد که اینقدر ضعیف بود می آمد بیرون و با متخصصین داخلی، بازاریان و مردم چنان توهین آمیز و تحقیر آمیز حرف میزد که همه می گفتند در دنیا کی حریف اینها است. وقتی ملتی را تحقیر کردید دیگر به دنبال کار، تولید داخلی، خلاقیت، ابداع، اختراع و اقداماتی از این دست دیگر نیست.
رحیم پور ازغدی افزود: در زمان شاه حتی می گفتند کارشناسان ارتش باید از آمریکا و انگلستان باشند. کارخانه های ما را هم می گفتند که کارشناس و طراح آنها هم باید از افسران رده بالای ارتش باشند. یادم می اید که در نیروی هوایی فرد شریفی بود و در جنگ هم خیلی به کشور خدمت کرد می گفت که این کارشناسان خارجی را با پول ما به ایران می آوردند آنها حتی اجازه نمی دادند که ما یک کار کوچکی را بر روی هواپیماها و هلی کوپترهای خود انجام بدهیم.
وی خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری در این اواخر فرمودند که یک توری بگذاریم تا بعضی از مسئولین بروند و پیشرفت های داخلی و نظامی را ببینند. زیرا برخی از این افراد هم خبر ندارند. هنوز هم برخی از آنها می گویند ما نمی دانیم و نمی توانیم. نکته دیگر اینکه دانشگاهی که غرب در زمان رضا خان و شاه ساخت کادر سازی برای استعمار و رژیم استبدادی بود. آنها افرادی را می خواستند تربیت کنند که به جای پیشرفت، کشور را بیشتر و بیشتر وابسته تر کنند.

قطع ید استعمارگران و استثمارگران، عامل برقراری حکومت الله
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اینها می خواهند بگویند که ایران نمی تواند خود را اداره کند. چه برسد به اینکه بخواهد انقلاب خود را به دنیا صادر کند. متاسفانه یک عده هم در داخل به اینها کمک می کنند. امام (ره) می گویند اگر می خواهید اسلام و حکومت الله برقرار باشد باید دست تمامی استعمارگران خارجی را که جامعه را استثمار اقتصادی می کنند را از داخل و خارج قطع کنید. در این راه نباید انگیزه الهی را از دست داد و بدانید هدف میلیاردها دلار شایعه و دروغ و جنگ رسانه ای دشمن این است که این ملت از خود مایوس شود.
رحیم پور ازغدی یادآور شد: مسئله دوم این است که متاسفانه ما حتی خبر نداریم که متفکران مسلمان در قرن های گذشته در راستای ارزش های اسلامی نظریه پردازی های علمی در همین حوزه اقتصاد و کار کرده اند. یک اقتصاد دان مسلمان فقط اقتصادی بحث نمی کند. هر نظریه ای که در اقتصاد راجع به کار، پول و خدمات می دهد یک سر این نظریه هم باید به سیاست، عزت و استقلال سیاسی و سر دیگر آن هم باید به اخلاق وصل شود.
وی افزود: در بازار معامله و کار برای فروختن دروغ نمی توانیم بگوییم، گران فروشی نمی توانیم بکنیم، احتکار نباید بکنیم و ربا نباید بگیریم. اقتصاد یک سر آن به فقه، یک سر به اخلاق و سر دیگر به سیاست وصل می شود. همچین بعد دیگر آن تربیت است. زیرا در اسلام همه چیز فرع بر تربیت است. در حقیقت علم مادر که همه علوم باید خود را بر اساس آن تنظیم کنند تعلیم و تربیت است. اصلا هدف خلقت تعلیم و تربیت است. حالا تمام علوم ذیل تعلیم و تربیت یعنی رشد انسان تعریف شود و در ارتباط با آن باید بدانیم.
این استاد دانشگاه گفت: بر این اساس اگر ما علم را اینگونه تقسیم و طبقه بندی کنیم آن وقت می بینیم که همه علوم با هم منسجم تر و انسانی تر می شوند. دیگر کسی نمی گوید اقتصاد به اخلاق و دین به سیاست چه ربطی دارد. دیگر کسی نمی گوید ربا برای توسعه اقتصاد علمی لازم است. زیرا آن وقت نظر همه علوم شامل نظری و عملی انسان است. در حقیقت هدف همه این علوم انسان، تعالی و سعادت او در دنیا و آخرت است. اگر اینگونه شود گویی علم اصلی تعلیم و تربیت است و سایر علوم در ذیل آن قرار می گیرند.
رحیم پور ازغدی ادامه داد: خواجه نصیر می گوید درآمد باید بخشی از آن صرف مصرف کردن و بخشی صرف پس انداز شود. بر این اساس اگر پس انداز را مدام سرمایه گذاری نکنیم و فقط مصرف کننده باشیم و یا اگر هیچ پس انداز اجتماعی و ملی و خانوادگی نداشته باشیم مال اقتصادی ما به تدریج از بین می رود و جامعه فقیر می شود. آنها نخست متوجه نمی شوند در حال فقیر شدن هستند و سپس این سیر فقیر شدن تصاعدی می شود و آن وقت است که یک دفعه همه احساس خطر کرده و می گویند که پول نیست.
وی تصریح کرد: نظریه پردازان امپریالیسم اقتصادی اینگونه توجیه می کنند که ما اصلا احتیاج به تولید ملی و کار نداریم. آنها می گویند ما یک اقتصاد سرمایه داری جهانی تعریف کردیم و شما جزء این پروژه ما بیایید. اسم آن را هم تقسیم کار جهانی یا همان جهانی شدن گذاشته اند. ما این بازار و کارخانه جهانی را مدیریت می کنیم و درست است که بیشتر منافع در جیب ما می رود اما یک چیزهایی هم به شما می رسد. بر این اساس مردم شما هم فعال می شوند و تولید ملی شما هم راه می افتد. البته بیشتر به سمت مونتاژ و واردات می رود.
این استاد دانشگاه یادآور شد: این یکی از نظریات به اصطلاح جدی و علمی است علیه اقتصاد مقاومتی و علیه فکر تقویت تولید داخلی و کار است. آنها عبارت دیگری دارند که اصلا مفهوم تولید خودکفا را زیر سوال می برد. آنها اسم این را تقسیم کار جهانی می گذارند. البته تقسیم کار جهانی در دو نوع خوب و بد است. معنای خوب این است که بالاخره هر کشوری یک سری مزیت های خوب دارد و کشور دیگری از ان برخوردار نیست اما در عوض آن کشور مزیت های خوب متفاوتی دارد. اگر تقسیم کار به این معنا باشد که با هم یک پروژه جمعی تعریف کنیم و آنجایی که مزیت نسبی من است به تو کمک کنم و آنجایی که مزیت نسبی تو است به من کمک کنی آن هم بدون اینکه کسی بر کسی سلطه ای داشته باشد.

نباید ملت را قربانی سرمایه داری غرب کنیم
رحیم پور ازغدی گفت: بله ما در تقسیم کار جهانی شرکت می کنیم اما منافع ملی خود را درنظر می گیریم. نه اینکه ملت ما قربانی سرمایه داران غربی شود. اتفاقا جهانی شدن مهدوی در آخرالزمان وقتی که حضرت تشریف می آورند همه چی جهانی می شود. منتهی جهانی واقعی و به صورتی که همه جهان امنیت، رفاه، بیمه، کار، منزلت و سیر باشند. اما این جهانی شدنی که غربی ها می گویند یعنی جهان در خدمت ما باشد. اما جهانی شدنی که ما می گوییم و قبول داریم این است که همه جهان برابر است. کدخدای این دهکده جهانی باید امام زمان (عج) اولیای خداوند و کسی بوده که عادل باشد و نه شیطان و سرمایه دار باشد.
وی اشاره کرد: ما می گوییم اقتصاد و تقسیم کار جهانی و در نگاه نخست لفظ هردو یکی است اما معانی آنها با هم کاملا در تضاد بوده و تفاوت دارد. در شکل کلاسیک قطبی شدن و تقسیم بین المللی کار نتیجه آن حمله به استقلال و عزت ملت ها است. هستند افرادی که در حکومت هم هستند که رسما مقاله نوشتند که اصلا مفهوم استقلال و وابستگی توهم است. البته من اسم آنها را اینجا به زبان نمی آورم. آنها می گویند مفهوم استقلال و وابستگی توهم است و این مطالب را کومونیست ها گفتند و به ما هم یاد دادند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: این دسته از افراد اعتقاد دارند که ما باید همه در خدمت کدخدای جهان باشیم. بالاخره آنها ارباب بوده و ثروتمند تر هستند و تکنولوژی آنها از ما بیشتر است. بر همین اساس آنها رئیس هستند و ما هم جرء مرعوسین و رئایای آنها هستیم. بی خودی هم تنش درست نکنیم و همش هم مرگ بر کدخدا هم نگوییم. اما این افراد آمدند به شکل روشنفکری و آکادمیک این موضوع را تئوریزه و توجیه کردند. عده ای هم آن را تحت عنوان نظریه پیشرفت مطرح کردند که توسعه بدون هضم شدن در سیستم سرمایه داری به رهبری کاپیتالیسم غرب که آمریکا و یا صهیونیست ها نامیده می شوند اصلا امکان ندارد.
رحیم پور ازغدی خاطرنشان کرد: زیرا تمرکز اصلی ثروت، قدرت، تکنولوژی، نظامی گری و سلاح در دست آنها است. بر این اساس شما چطور می خواهید با آنها درگیر شوید که در اتاق فرمان اقتصاد سرمایه داری جهان بدون تنش و تحریم مشکلات آنها حل شود. پس باید تسلیم شد و پذیرفت که آنها سرکارگر و ارباب هستند و ما هم جزء کارگردهای آنها محسوب می شویم. این منطق گسترش سرمایه داری جهانی شدن و حاکمیت سرمایه داری غرب است.
وی اضافه کرد: البته شرایط تقسیم بین المللی کار متحول شده است. شما می گویید تولید داخلی و کار اقتصادی یعنی چی؟ استقلال یعنی چی؟ این دسته از افرد اعتقاد دارند که اصلا خودکفایی مسخره است. اصلا هیچ ملتی نباید خودکفا بشود، نه می تواند خودکفا شود و نه معقول و مفید است که خودکفا شود. بعد که از او می پرسیم خودکفایی یعنی چه می گوید یعنی انزوا و قطع رابطه با تمامی اقتصادهای دیگر و یعنی از ابتدا خود چرخ ابتدا کنیم و همه چیز را دوباره ما اختراع کرده و خود هم مصرف کنیم و تجارت خارجی هم تعطیل و این در حالی است که اصلا معنا و مفهوم استقلال اصلا این نیست.

استقلال یعنی این که فرمان اقتصاد را دست دیگران ندهیم!
این استاد دانشگاه متذکر شد: استقلال یعنی شما رابطه اقتصادی با تمام جهان داشته باش و حتی تقسیم کار جهانی هم معقول است منتهی در تمامی این موارد نباید سلطه پذیر باشیم. نباید اتاق فرمان اقتصاد تو در اختیار دشمنان تو و بیگانگان باشد که هرگاه بخواهند ملت شما را استثمار کنند. زیرا آنها دو قرن است که جهان اسلام را استثمار و غارت می کنند. بر این اساس نباید اجازه داد تا آنها ما را غارت و تحقیر کنند و ما را به نفع خودشان مدیریت کنند. همچنین نباید اجازه دهیم تا منافع ملی و منافع مردم خود را قربانی کمپانی های سرمایه داری کنند. مسئله این است وگرنه استقلال به معنای انزوا نیست.

قدرت های سلطه گر، انگل های جهان هستند
رحیم پور ازغدی تصریح کرد: استقلال یعنی من در کار جمعی مشارکت می کنم اما اختیار من در دستان خودم هست. به عبارت بهتر برده تو نمی شوم و از طرف دیگر هم تو برده من نمی شوی. زیرا قرار نیست که رابطه ما رابطه ارباب و برده باشد. بلکه رابطه ما باید برابر باشد. ما اصلا با جهان قهر نیستیم که حالا بخواهیم با آنها آشتی کنیم. با قدرت های سلطه گر که جهان را به خاک و خون کشیدند و آن را غارت می کنند ما با اینها مشکل داریم و تا آخر هم مشکل خواهیم داشت. زیرا اینها در جامعه جهانی نیستند. در حقیقت اینها مزاحمین جامعه جهانی هستند. انگل های جامعه جهانی هستند.
وی گفت: شکل جدید ارباب و رعیتی در جهان مطرح شده و شکل قدیمی دیگر منسوخ شده است. پنج محور در هر اقتصادی در هر جامعه است که اگر اینها در دست خود ما نباشد هرقدر هم کار کنیم سود آن را در جیب آنها و نه در کیسه ملت خود میریزیم. بر این اساس جهانی شدن جدید اثر مدیریت اقتصادی دولت های مستقل را تحلیل می برد. یعنی تحت عنوان اقتصاد جهانی کاری کنند که دیگر هیچ ملتی نتواند بگوید به نفع ملت من نیست وارد این معامله بشویم. در حقیقت دیگر مایی و ملت مایی دیگر وجود ندارد. بلکه یک ارباب است و بقیه رعایا هستند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: با تغییراتی که در حوزه های رایانه و فناوری اطلاعات در قرن 21 رخ داده فکر می کنم شکل تجارت  تا 40 الی 50 سال آینده کاملا نسبت به اینی که امروز هست فرق کند و در حقیقت زیر و رو شود. در حقیقت تا 50 سال آینده شیوه هایی از تجارت اتفاق می افتد که تا به حال در طول تاریخ بشر سابقه نداشته است. بر این اساس رسانه و ارتباطات هم در آن نقش دارند. البته محتوی همان ها است و اصلا هیچ فرقی نکرده است. بر این اساس ربا همچنان ربا، غصب همان غصب، اهتکار همان اهتکار، استثمار همان استثمار است.
رحیم پور ازغدی اضافه کرد: آنها در حال حاضر همانند انگل به بدنه اقتصادهای ضعیف تر می چسبند و اگر هم در ظاهر مشاهده کنید می گویند که تقسیم کار است. اما در حقیقت اقتصاد ضعیف کار می کند و آنها همانند انگل از آن تغذیه می کنند. اسم آن را هم جامعه جهانی، بازار جهانی و یا مشارکت جهانی می گذارند. در چنین وضعی شما دیگر در داخل کشور نمی توانید صحبت از کار و تولید ملی کنید. زیرا عملا کارگر کم جیره و مواجب آن کارگاه بزرگ سرمایه داری شده اید.
وی یادآور شد: آن سیستم سرمایه داری غرب به موجودیت شما پایان نمی دهد بلکه همانند انگل به اقتصاد ما می چسبد. در این راستا تضادهای فراوانی پیش می آید که در قرن های 18 و 19 نبوده است. در حقیقت استثمار به این شکلی که امروز بوده نبود و یا در این حد وسیع نبوده است. آنها سعی دارند القا کنند که ما باید بپذیریم که غلبه بر سیستم سرمای داری غرب امکان پذیر نیست. بر این اساس برخی ها فکر می کنند که نظام سرمایه داری فقط نظامی اقتصادی است. این درحالی است که اصلا اینگونه نیست. زیرا نظام سرمایه داری یک نظام اقتصادی است اما یک نظام سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و فرهنگی ویژه ای هم دارد که از آن جدا ناپذیر است.
این استاد دانشگاه افزود: اینگونه نیست که اگر حاکمیت اقتصاد نظام سرمایه داری غرب بر نظام اقتصادی شما تحقق پیدا کرد دیگر تولید داخلی شما فلج شده و یا در خدمت او قرار گرفته فقط یک اتفاق اقتصادی رخ داده باشد. خیر اینگونه نیست. زیرا بلافاصله معادل و مابه ازای ما یک اتفاق سیاسی در حال رخ دادن در جامعه است.

دشمن تلاش دارد توافق هسته ای را آشتی با صهیونیزم و غرب جلوه دهد!
رحیم پور ازغدی خاطرنشان کرد: به طور مثال همین برجام که مطرح است. دشمن مدام تلاش می کند که این مسئله هسته ای نماد یک تحول خیلی بزرگتری شود. گویی انگار سیاست جهانی ما تغییر کرده و یا ایدئولوژی ما دگرگون شده است. آنها می خواهند اینگونه بیان کنند که مسئله هسته ای در واقع آشتی، تسلیم و سازش حکومت ایران با صهیونیزم، غرب و همه دنیا است. در حقیقت گویی مسئله فقط توافق هسته ای نیست بلکه توافق در همه چیز است.
وی تصریح کرد: آنها آنقدر هم وقیح هستند که در همین پیامک هایی هم که می آمد مقامات انگلیس و آلمان و فرانسه بارها می گویند که خب این قضیه اسرائیل چی شد ؟ حتی ارکستری از آلمان قصد داشت به ایران بیاید که تعدادی از اعضای آن یهودی بودند و ایران هم فهمید و آنها را راه نداد. آنها هم گفتند یعنی چی ! چی شد؟ قرار نبود دیگر از این چیزها داشته باشیم. از ان طرف مقامات انگلیس و فرانسه می گویند چه کار کردید ؟ گزارش بدهید. در عراق و سوریه باید این کارها را بکنید و آن کارها را هم نکنید. قرار بود با داعش بجنگیم. یعنی شما بجنگید و ما نگاه کنیم !
این استاد دانشگاه یادآور شد: رهبری 10 بار است که به شما می گوید ما جز در مسئله هسته ای با شما مذاکره ای نداریم. آنها می خواهند بگویند که مسئله هسته ای در ظاهر هسته ای است و در باطن همه نظام فرهنگی، رسانه ای و ایدئولوژیکی شما باید زیر و رو شود. اگر اجاز بدهی اقتصاد و کمپانی های غربی و صهیونیبستی برای تولید و تجارت داخلی و خارجی بر تو مسلط شوند و بانک ها، مبادلات و ارزش پول تو را در دست بگیرند شما فقط یک تصمیم اقتصادی غلط نگرفتید. اگه نبض قیمت های بازار را در دست مقامات آمریکایی گذاشتید تا هر وقت آنها چیزی بگویند ارزهای مملکت بالا و پایین برود تو فقط یک خیانت و حماقت اقتصادی نکردی بلکه یک حماقت سیاسی، فرهنگی، تربیتی، اجتماعی و حقوقی کرده ای.

وقتی با دشمن می خندی و قدم میزنی رویت می شود به او بگویی مرگ؟!
رحیم پور ازغدی گفت: بنابر این فقط فکر نکنید مسئله فقط اقتصادی است. زیرا اقتصاد آن بدون بعد اجتماعی، سیاسی و حقوقی اصلا قابل تصور و درک نیست. درحقیقت نحوه معاملات اقتصادی را به این شکل انجام می دهند که دولت سازی و دولت سوزی کنند. تو وقتی می روی و با کسی که دشمن قطعی ما است سر مسئله کوچکی دست می دهی، می خندی، قدم میزنی و جک برای هم می گویید و حالا که قضیه هسته ای تمام شد دیگر تو روت میشه به او بگویی مرگ ؟ ما که با هم گپ زدیم و خندیدیم. باز هم مرگ ! بلا . شما مذاکره قانونی در چارچوب مسئله هسته ای کنید. دیگر چرا دل می دهید و قلوه می گیرید و عکس یادگاری می گیرید ؟! آنها دشمن ما هستند.
وی افزود: ولی آنها بلدند که چیکار کنند. ما ساده ایم ولی آنها بلدند چه کاری را انجام بدهند. آنها می دانند که یه فیگور گرفتن جلوی دوربین و گرفتن حتی یک عکس که در رسانه های جهان پخش شود چه معنایی دارد. این موقع است که یک مرتبه انقلابیون جهان می گویند که چه اتفاقی افتاده است ؟ نکته دیگر غربی ها در این ماجرای هسته ای هم به میخ می زنند و هم به نعل زده و عملیات دوگانه انجام می دهند.
این استاد دانشگاه ادامه داد: از یک طرف می خواهند اتجادیه های مسلمین و مستضعفین و در کل بازار مشترک اسلامی را تشکیل دهند می گویند چه دولت و ملتی و اقتصاد فراملی یعنی چی ؟ پس منافع ملی شما چه می شود ؟ اینجاست که یک مرتبه ملی گرا می شوند. بعد از اینکه این روابط رو با هم قطع کردند حالا می خواهند که این رابطه ها را به خود وصل کنند. حالا اینجاست که طرفدار جهانی شدن می شوند. اینجاست که دوستان ما دیگر پیرامون ملی بازی، ملی گرایی و هویت ایرانی، هویت ملی و اقتصاد ملی هیچ چیزی نمی گویند.
پور ازغدی خاطرنشان کرد: آقا جهانی شدنی که شما می گویید درست نقطه مقابل چیزی است که به عنوان منافع ملی محسوب می شود. زیرا جهانی شدن یعنی ازمحلال ملیت است. آنها از یک طرف می گویند گسترش سرمایه داری اینگونه معنا می شود که آن فضایی که در آن انباشت اقتصادی یک جامعه بازتولید می شود باید بر فضای سیاسی اجتماعی منطبق شود. یعنی دولت و ملت منظور است. به اسم منافع ملی جلوی تشکیل بلوک های اقتصادی فراملی در نقطه مقابل گروههای خود را می گیرند.
وی تصریح کرد: وقتی قدرت اقتصادی مستقل خودکفایی من ندارم چطور می توانی بگویی که قدرت سیاسی اجتماعی مستقلی دارم ؟ اصلا مگر می شود که یک ملت به لحاظ اقتصادی وابسته به دشمنان خود باشد اما به لحاظ سیاسی ادعای استقلال کند. در نتیجه استقلال و عزت سیاسی بدون عزت اقتصادی نمی شود. اینکه روایت از حضرت امیر داریم که فرمودند اگر می خواهی در ردیف آن افرادی باشی که تو را فقیر و وابسته به خودشان می خواهند باید استقلال داشته باشید. اصلا لحن کسی که به او محتاج می شوی با تو عوض می شود. اما ما اجازه نمی دهیم که با ما اینگونه حرف بزنند.
این استاد دانشگاه گفت: می دانید چی به آنها این جرات را می دهد که اینگونه حرف بزنند ؟ اینکه ما می گوییم از نظر اقتصادی، صنعتی و برخی از رشته ها به تو وابسته هستیم. بر این اساس حالا اگر به کسی بگویی که به او وابسته ای و یا حتی اینکه وابسته باشی و نگویی که وابسته هستی. اگه بگویی که بدتر است. البته اینها هم مدام این را می گویند. وقتی وابسته باشی لحن حرف زدن و رفتار کردن آنها با تو عوض می شود.
رحیم پور ازغدی افزود: شما وقتی محکم می توانی بایستی و شعار بدهی که بر روی پایه های اقتصادی خود ایستاده اید. آن وقت است که می توانی بگویی من اجازه نمی دهم که با من اینگونه صحبت کنید. متاسفانه شعارهای قشنگی چون خصوصی سازی شنیده می شود ولی انتهای آن تسلط سرمایه داری و غرب بر فرهنگ کشور و بر رسانه های ملی و محلی همان کشور است.
وی در پایان تصریح کرد: در قرآن کریم آمده که در فلسفه خلقت انسان نخستین آن آباد کردن زمین است. خداوند خواسته تمام انسانها استعمارگر باشند. اصلا این کلمه استعمار یعنی آباد کردن می شود. خداوند فرموده زمین را استعمار کنید. در حقیقت خداوند به لحاظ تشریعی ما را مامور به آباد کردن زمین کرده است./


دشمن را در فاصله بیش از 3هزار کیلومتر رصد می‌کنیم/خودکفایی ایران در سامانه‌های پدافندی

امیر اسماعیلی پیش از خطبه‌های نمازجمعه تهران:

دشمن را در فاصله بیش از 3هزار کیلومتر رصد می‌کنیم/خودکفایی ایران در سامانه‌های پدافندی

به گزارش عمارنامه؛ امیر فرزاد اسماعیلی فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیا(ص) به مناسبت دهم شهریورماه سالروز تشکیل قرارگاه پدافند هوایی، طی سخنانی در پیش از خطبه‌های نمازجمعه تهران گفت: یکی از دستاوردهای پدافند هوایی اتکا به نیروی داخلی و عدم وابستگی به خارج است که این خودکفایی در سامانه های پدافندی از رادارها گرفته تا موشک ها متبلور شده است.
اسماعیلی با بیان اینکه امروز نفس دشمن را در فواصل بیش از 3هزار کیلومتری رصد می کنیم، گفت: تجربیات 8 سال دفاع مقدس به خوبی نشان داد که اتکای هوایی کشور می‌بایستی متحرک و چابک باشد چنانکه در عملیات والفجر 8 و به تعبیر مقام معظم رهبری دفاع معجزه‌آسای پدافند هوایی منجر به ساقط شدن بیش از 80 فروند هواپیما و بالگرد بعثی شد.
وی افزود: مشاهدات علمی و عملی در جنگ‌های اخیر دنیا از جمله در عراق، افغانستان، یمن به خوبی نشان می‌دهد که عمده تهدیدات و حملات و شروع تجاوزات از راه هوا و به وسیله هواپیماها و موشک‌های دوربرد بوده است.
فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا (ص) با تاکید بر اینکه خط دفاعی کشور تنها مرزهای جغرافیایی نیست گفت: با توجه به افزایش برد، سرعت و تنوع سلاح‌های هوایی دشمن و میل متخاصم به تخریب زیرساخت‌ها و دستاوردهای کشور مدافع، تمام نقاط کشور هدف می‌تواند یک لجمن دفاعی باشد.
امیر اسماعیلی در ادامه تصریح کرد: با عنایت به گسترش پایگاه‌های کشورهای فرا منطقه‌ای در پیرامون کشورمان و حفظ و حراست از جزایر و سکوهای نفتی، میادین گازی و اماکن صلح آمیز هسته‌ای و ارمغان حس آرامش برای ملت ایران، قرارگاه پدافند هوایی با اختیارات فرا نیرویی و به عنوان یک دستاورد دفاع ملی و یکپارچه در سطوح ارتش، سپاه و بسیج در 3هزار و 700 نقطه به عنوان خط مقدم دفاعی و برای نواختن اولین سیلی خشم ملت ایران به گوش تهدید مستقر گردید.
وی در ادامه گفت: قرارگاه پدافند هوایی در بخش امنیت هوایی همواره در برابر زیاده‌خواهی های استکبار و حضور نیروهای فرا منطقه‌ای در خاورمیانه با اخطارها  و اقدامات تاکتیکی، پدافندی مانع عطش تجاوزات هوایی بدون مجوز گردیده است.
امیر اسماعیلی پیرامون فعالیت قرارگاه پدافند هوایی در بخش ایمنی و سلامت پروازهای مسافربری گفت: امروزه بیش از هزار و 200 فروند هواپیمای مسافربری از فراز آسمان جمهوری اسلامی ترانزیت می‌شود و ما در فضای تحریم و تهدید مستمر توانستیم نمره امن‌ترین آسمان خاورمیانه را با همکاری سازمان هواپیمایی کشور از سازمان بین‌المللی هوانوردی دنیا بدست آوریم.
فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا (ص) خاطرنشان کرد: با گسترش بیش از 3 هزار و 700 نقطه دفاع هوایی در کشور پیام صلح، امنیت و آرامش برای کشورهای دوست و منطقه‌ای و پیام  اخطار و دفاع قاطعانه در برابر هر گونه میل به تهدید هوایی برای کشورهای فرا منطقه‌ای داریم.
وی از جمله دستاوردهای قرارگاه پدافند هوایی کشور را عدم وابستگی علمی و تجهیزاتی به خارج عنوان کرد و گفت: این موضوع به فضل پروردگار و دعای پرخیر  رهبر معظم انقلاب و تکیه بر جوانان و نخبگان است که منجر به تولید و استقرار رادارهای استراتژیک، موشک‌های هوشمند تماماً ایرانی و سامانه فرماندهی و کنترل یکپارچه بومی و هوشمند شده است.
امیر اسماعیلی با تاکید بر اینکه ما امروز فقط دشمن را نمی‌بینیم بلکه از فاصله 3 هزار کیلومتری نفس آن‌را حس می‌کنیم گفت: دستاورد دیگر ما نعمت قدرت تصمیم گیری قاطعانه براساس منافع ملی و خواست ملت ایران و از همه مهمتر نعمت سرباز ولایت بودن است.
وی تصریح کرد: تمام دستاوردهای دفاعی با عقل و درایت و عمل جوانانی رخ داده که امام راحل و 8 سال دفاع مقدس را ندیدند و تجربه نکردند اما ولایی بودن کارشان را با تمام وجود حس می‌کنند.
فرمانده قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیا (ص) در پایان خاطرنشان کرد: دشمنان بدانند با قدرت نشات گرفته از خون شهدا و رهبری و درایت مقام معظم رهبری به هرگونه دست‌درازی به آسمان کشورمان، جواب کوبنده‌ای با آتش‌های سلاحمان داده خواهد شد.
 
منبع: خبرگزاری فارس

آمریکا دشمن درجه یک ملت ایران است/ فرش قرمز زیر پای مقامات سلطه نخواهیم انداخت

آمریکا دشمن درجه یک ملت ایران است/ فرش قرمز زیر پای مقامات سلطه نخواهیم انداخت

به گزارش عمارنامه به نقل از فارس؛ سردار حسین سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صبح امروز طی سخنانی در تجمع بزرگ 50هزار نفری گردانهای بسیج که در قالب رزمایش اقتدار ثارالله در بوستان ولایت تهران برگزار شد، با اشاره به اینکه بسیجیان و سپاهیان از درون روزهای سخت دفاع مقدس آمده اند، گفت: این همان دوران پرشکوهی بود که جوانان آن عصر همچون شما در دل شب در سنگرهای دشمنی که بخشی از خاکم سرزمین  ما را اشغال کره بود و آمده بود تا نظام سلطه را بر سرنوشت ملت ایران بازگرداند هجوم می‌بردند.
وی افزود: این جوانان خاکریز ها را فتح می کردند و از رودخانه عبور می‌کردند باتلاق ها و هورها را پشت سر می‌گذاشتند وبا فریادها تکبیرشان پیام پیروزی ملت را تحت هدایت های امام(ره) منتشر می‌کردند.
سلامی خطاب به بسیجیان گفت: شما از دل آن حادثه شکوهمند و سخت آمده‌اید که پیام‌آور حقیقی استقلال این ملت و حفظ تمامیت عرضی آن تحمیل اراده سیاسی به یک آرایش بین‌‌المللی بود که در مقابلکان صف کشیده بود.
وی خاطر نشان کرد: شما آن روزها تمام سیاست‌های آمریکا را که یک جنگ 8 ساله ر ا در مقیاس مدیریت جهانی مدیریت می‌کرد در هم شکستید؛‌ شما از دورن ریگزارهایی آمده اید که در آن شب زیبا و الهی از رمل‌های طبس به پا خاستند و هلی‌کوپترها و هواپیماها و نیروهای حرفه‌ای دلتای آمریکا را در قلب کویر ایران به آتش کشاندند.
جانشین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: شما میراث داران آن نسل‌های مقاوم و باشکوهی هستید که پیکر جاودانه آنان امروز در نقاب خاک رخ پنهان کردند اما آثار باشکوه شهادت و جانبازی و فداکاری آنان برای همیشه هویت اسلامی و انقلابی این ملت را با زیباترین نمادها نقاشی خواهد کرد.
وی خطاب به گردان‌های بسیجی شرکت کننده در رزمایش اقتدار ثارالله اظهار داشت: شما از درون فتنه های پیچیده ای آمده اید که نظام سلطه برای استحاله شخصیت و محتوای انقلاب اسلامی طراحی کرده بود؛‌ از دل شکوه مقاومت ملت در 9 دی برای خنثی کردن فتنه 88.
وی ادامه داد: شما از درون استراتژی جهانی تحریم اقتصادی غرب به ویژه آمریکا در این میدان حاضر شده اید؛‌ آن استراتژی ننگینی که ملت ایران با صبر با شکیبایی با ثبات قدم با ایستادگی با پیروی از ولی امر خویش با استمداد از تدابیر نورانی امام خود با تکیه بر فرهنگ نورانی عاشورا با الهام از ایستادگی پیامبر و اصحابش در آن محاصره ها و تحریم‌ها این راهبرد و استراتژی دشمن را در هم شکستید.
سلامی گفت: این مقاومت و اقتدار و ایستادگی، شکوه و عظمت شما بود که دشمن را وادار کرد از جاده گزینه نظامی و از مسیر تحریم اقتصادی و تلاش برای انزوای سیاسی و جاده ننگین عملیات روانی سرانجام به مسیر دیپلماسی تن دهد.
وی تصریح کرد: این بار شما بسیجیان بودید که شاید برای اولین در تاریخ پیدایش امپراطوری ها و به خصوص در تاریخ حیات یک قدرت به ظاهر مسلط جهانی او را وادار به تغییر رفتار و راهبرد کردید،‌ بنابر این،‌ این اجتماعی که در اینجاست پیمانی است فشرده از مقاومت ملت ایران از روح استکبار ستیزی از بی اعتنایی و بی اعتمادی به دشمنان کوچک و بزرگ. نشانه ایست از هیبت و جلالت و عظمت ملتی بزرگ که تصمیم گرفته است برای همیشه خود را در تاریخ، مستقل، پایدار با دوام و پیشرفته نشان دهد.
جانشین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: شما از دل هسته‌های اتمی در آمده اید که شهید احمدی روشن، شهید علی محمدی شهید شهریاری،‌ شهید رضایی و دیگر شهیدان آن را شکافتند و ما را به عضویت در باشگاه دارندگان انرژی صلح آمیز هسته‌ای در یک ارتفاع عظیم درآوردند.
وی خطاب به بسیجیان شرکت کننده در رزمایش اقتدار ثارالله افزود: شما از دل ماهواره‌ها و موشک‌هایی آمده‌اید که سینه فضا را می‌شکافند؛ شما از دل پیشرفت‌های بزرگی در اینجا حاضر شده‌اید که در عصر تحریم و محاصره توانستند از ارتفاع ممانعت دشمن عبور کنند.
سلامی در ادامه گفت: شما بسیجیان از دل نبردهای 33 روزه و 22 روزه و 8 روزه و 51 روزه آمده‌اید که ارتش افسانه‌ای رژیم صهیونیستی را برای 4 بار با افسردگی، شکست و ناکامی مواجه کرد اما امروز آمده‌اید بگویید ما تا آخر ایستاده‌ایم؛ آمده‌آید بگویید اگر آمریکایی‌ها همچنان از در دسترس بودن گزینه نظامی صحبت می‌کنند اما ما هم با منطق و با عمل و با ذخیره‌سازی قدرت دفاعی هوشمند و ویرانگرمان همان عبارت امام را تکرار می‌کنیم که «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند».
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه مقامات آمریکایی هر آنچه بخواهند می‌توانند بگویند اضافه کرد: اما نمی‌توانند هر آنچه می‌خواهند عمل کنند؛ فرق بین گفتار و عمل آنها تفاضل بین توهمات و خیالات و رؤیاها و آرزوهای آنهاست با توانایی‌ آنها برای عمل.
جانشین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: آمریکایی‌ها می‌دانند کشوری که می‌تواند سفره حیات تنفس سیاسی آنها را در جهان اسلام و غرب آسیا تنگ کند و استراتژی‌ها و سیاست‌های سلطه‌طلبانه آنها را در جهان اسلام با شکست مواجه کند هرگز تسلیم اراده سیاسی دشمنان خود نخواهد شد.
وی تأکید کرد: آمریکایی‌ها می‌دانند کشوری که می‌تواند با الهام‌بخشی روح انقلابی خود ظرفیت‌های عظیم و پایان‌ناپذیری را در بلاد اسلامی ایجاد کند که استراتژی‌های عملیاتی و میدانی آمریکا را در سرزمین‌های اسلامی در لبنان، سوریه،‌ عراق، بحرین و یمن با شکست مواجه کند هرگز فریب مفاهیم به ظاهر شیک آنها را نخواهد خورد.
سلامی در ادامه گفت: آمریکایی‌ها می‌دانند همه جا منافع آنها زیر برد آتش‌های ماست؛ دشمنان ما به خوبی استعدادها و ظرفیت‌های دفاعی و تهاجمی ما را می‌دانند اما باز در میدان عملیات روانی از دسترس بودن گزینه نظامی سخن می‌گویند.
وی تصریح کرد:‌ این عبارات نخ نما شده برای ملت بزرگ ایران حقیرتر از آن است که معتبر شناخته شود زیرا دنیا می‌داند قدرت نظامی آمریکا از اعتبار ساقط شده است؛ هر چند هنوز آمریکا دارای قدرت نظامی بزرگی است اما این قدرت فاقد آفرینش منفعت و پیروزی سیاسی است و به همین دلیل که از اعتبار و منزلت افتاده است.
جانشین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: ما شاهد شکل‌گیری منحنی زوال قدرت غرب در جهان هستیم و در عین حال شاهد درخشش خورشید انقلاب اسلامی در همه سرزمین‌های اسلامی.
وی عنوان داشت: موازنه قوا به نفع مسلمانان در حال تغییر است و امروز سیاست‌های دشمنان ما متوقف شده است؛ آنها باید بدانند که دیگر بیش از این نمی‌توانند ثروت‌های مادی و هویت‌های معنوی ملت‌های مسلمان را به غارت ببرند چرا که مسلمانان بیدار شده‌ و به راه افتاده‌اند و همه سرزمین‌های اسلامی به میدان مقاومت علیه استراتژی‌های آ‌مریکا تبدیل شده است و این واقعیت، سیمای ژئوپلتیک آینده جهان و منطقه را شکل خواهد داد.
سلامی خطاب به بسیجیان شرکت کننده در رزمایش 50 هزار نفری اقتدار ثارالله و نیز ملت ایران گفت: این را بدانید چه توافق صورت بگیرد چه نگیرد آمریکا دشمن درجه یک ملت مسلمان ایران و جهان اسلام است.
جانشین فرمانده کل سپاه با بیان اینکه هم مخالفان و هم موافقان توافق هسته ای در آمریکا به دنبال دشمنی با ملت ایران بوده و مانند دو لبه یک قیچی علیه انقلاب اسلامی عمل می‌کنند، گفت: ما روزانه رفتار آنها را رصد می کنیم و منتظر فرصتیم تا اگر غلطی کنند، تمام منافع اقتصادی و سیاسی آنها را به آتش بکشیم.
سلامی تاکید کرد: اگر بخواهند دست به سمت گزینه نظامی ببرند، گردهایشان را بر فراز آسمان پرتاب کرده و انگشتهایشان را قطع می‌کنیم.
وی ادامه داد: چه توافق بشود و چه نشود، حامی ملت های مظلوم و مسلمان در برابر سلطه آمریکا خواهیم بود.
جانشین فرمانده کل سپاه ادامه داد: چه توافق بشود و چه نشود، پیشرفت های علمی و فنی خود را برای تبدیل شدن به یک تکیه گاه برای تمدن بزرگ اسلامی دنبال می کنیم و هیچگاه ظرفیت های اقتصادی خود را در اختیار نظام سلطه نمی‌گذاریم و فرش قرمز زیر پای مقامات سلطه قرار نمی دهیم.
سلامی تصریح کرد: ما اجازه نفوذ اندیشه های غرب گرایانه را نه در پیکره جامعه و نه اجتماعات روشنفکریمان نخواهیم داد و از  از همه مسئولان سیاسی و مقامات هم می خواهیم همانطور که رهبری معظم انقلاب فرمودند، با روحیه، ثبات قدم و توجه به ادبیات انقلابی، همواره رفتار و گفتار خود را با دشمن تنظیم کنند.
وی گفت: ما بنا به فرمان رهبر معظم انقلاب، با تمام توان، در همه میدانها و عرصه ها حاضر خواهیم بود.

آیت‌الله جنتی: جریانی که با رهبری زاویه دارد در مقام نفوذ در خبرگان و تضعیف قدرت رهبری است

آیت‌الله جنتی: جریانی که با رهبری زاویه دارد در مقام نفوذ در خبرگان و تضعیف قدرت رهبری است

به گزارش «نسیم»، آیت الله جنتی در جلسه پایانی اجلاس خبرگان رهبری در سخنانی درباره جایگاه و اهمیت مجلس خبرگان رهبری در نظام اسلامی و انتخابات دوره پنجم این مجلس گفت: با توجه به جایگاه خطیر مجلس خبرگان، افرادی باید به عنوان نماینده این مجلس انتخاب شوند که واقعاً از لحاظ داشتن صلاحیت های علمی و سیاسی و اشتهار به دیانت و وثوق در حد بالایی باشند و ما در شورای نگهبان برای احراز این خصوصیت ها مسئولیت سنگینی بر عهده داریم.
آیت الله جنتی در ادامه با تأکید بر تداوم دشمنی های آمریکا با ملت ایران و انقلاب اسلامی اظهار داشت: دشمنی آمریکا با نظام اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب، نه تنها کاهش پیدا نکرده، بلکه روز به روز با حربه های جدید ادامه داشته است لذا باید با دقت از آرمانهای امام، انقلاب و مقام معظم رهبری و دستاوردهای انقلاب صیانت نماییم و نگذاریم عده ای ساده لوح بخواهند با دراز کردن دست دوستی بطرف دشمن و آمریکا و ورود به نهادهایی همچون مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری، نظام و جایگاه ولایت فقیه را تضعیف نمایند.
دبیر شورای نگهبان افزود: جریانی که همیشه با ولایت فقیه و رهبری زاویه داشته از جمله در رابطه با آمریکا در مقام نفوذ در خبرگان و تضعیف قدرت رهبری است . شورای نگهبان بر حسب وظیفه قانونی موظف است که شرایط چهارگانه از جمله اشتهار به دیانت و وثوق و شایستگی اخلاقی ، بینش سیاسی و اجتماعی و آشنایی با مسائل روز را در داوطلبان احراز کند که قهرا هرکه فاقد شرایط باشد تایید نمی شود.