شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

این شب ها از خدا چه بخواهیم

این شب ها از خدا چه بخواهیم




یکی از مراجع تقلید شیعیان در نوشتاری به دستورات مربوط به ماه رمضان اشاره کرده و درخواست‌هایی که ما می توانیم از خدا در این ماه داشته باشیم را تشریح کرده است.

متن نوشته شده توسط آیت الله العظمی جوادی آملی بدین شرح است:

ماه مبارک رمضان دو دستور دارد:

۱ـ عمومی: انسان تمام ماه مبارک رمضان را به عنوان یک واحد دانسته و برای آن نیّت کند؛ یعنی در شب اول ماه مبارک رمضان، می‌توان قصد کند که تا آخر ماه، روزه بگیرد.

۲ـ خصوصی: هر روز از روزهای ماه مبارک رمضان دارای تکالیفی مستقل است. «وأیّامه أفضل الأیام ولیالیه أفضل اللّیالی» یعنی تمام روزهای ماه مبارک رمضان از تمام ایّام سال افضل است و تمام شبهای ماه مبارک رمضان، از تمام شبها و لیالی سال برتر است. «وساعاته أفضل الساعات» (ساعات یعنی چند لحظه) و لحظات آن بهترین لحظه‌هاست.

این جمله که فرمود: شهرالله به شما رو کرده، مناسب با حدیث شریف «الصّوم لی» است. اگر روزه متعلق به خداست، پس این ماه هم ماه خدا و «شهرالله» است. و به همان نسبت تنها «الصّوم لی» نخواهد بود؛ دعاهای سحر هم «لله» است؛ آن عبادت‌های دیگر هم «لله» است؛ چون این شهر «شهرالله» است. اگر این ماه، ماه خداست، تمام آنچه که در این ماه انجام می‌گیرد، خواه دعاهای شب و سحر، و خواه عبادات روز و روزه، همه «لله» است.

ماه رمضان و تخلّق به اخلاق الهی

فرمود: «هو شهرٌ دُعیتم فیه إلی ضیافة الله» در این ماه شما مهمان خدا هستید. پس میهمان باید کاری که صاحب خانه می‌کند. را انجام دهد روزه‌دار، میهمان خدایی است که «یُطعِمُ ولایُطَعم»(۱) اطعام می کند ولی خود اطعام نمی‌شود؛ پس او هم می‌تواند «یُطعِمُ ولایُطَعم» باشد. اگر خدای سبحان می‌بخشد و نمی‌گیرد، انسان هم بایستی در این ماه رفتاری داشته باشیم که بخشد و نگیرد؛ چون هیچ دستی بهتر از دست بخشنده و هیچ دستی هم بدتر از دست بگیر نیست. رفتار گدامنشی را خداوند ناپسندی دارد و خوی بخشش را می‌پذیرد. اگر کسی تلاش و کوشش کرد که دیگران در کنار سفرهٴ او به بهشت بروند، دست او دست بخشنده است، اما اگر کسی تلاش کرد که به برکت دیگران به بهشت برود، او دست گیرنده دارد.

یکی از کلمات بلندی که قبل از رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) کسی نگفته است، این است که : «الید العُلیا خیرٌ من الید السُفلی»(۲)دست بالایی بهتر از دست زیرین است؛ زیرا انسانی که می‌بخشد دستش بالاست، اما وقتی می‌گیرد، دستش پایین است.

در ضمن دعاهای شب‌های ماه مبارک رمضان، داشتن چنین روحی بلند را به انسان توصیه می‌کنند که به خدا عرض کنید: «خدایا تو که دینت را حفظ می‌کنی و ممکن نیست دست از آن برداری، توفیق بده تا دین تو به دست من زنده شود» نه این که دیگران دین تو را زنده کنند و من کنار سفرهٴ دین بنشینم. بگذار، نماز و روزه به دست من و با خون من زنده شود که دیگران میهمان من باشند؛ نه این که دیگران بجنگند، خون دهند، دین را احیا کنند، اما من فقط نماز بخوانم و روزه بگیرم. «واجعلنی ممّن تنتصر به لدینک ولا تستبدل بی غیری»(۳)

خدای سبحان عده‌ای را تهدید کرده می‌فرماید: من از دینم حمایت می‌کنم و دست از آن بر نمی‌دارم، شما توفیق اجرای این فیض را نیافتی به دست دیگری انجام خواهم داد: ﴿إِن تَتَوَلَّوْا یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ ثُمَّ لاَ یَکُونُوا أَمْثَالَکُم﴾(۴) چنین نیست که اگر دیگران در برابر دین اسلام صف بستند، خداوند دست از اسلام بکشد، بطور یقین خدا دینش را حفظ می‌کند. حال اگر حفظ دین با شما ممکن نشد، و خلوص را از دست دادید، شما را می‌برد و دیگران را جای شما می‌آورد.

براساس این تهدید و تعلیم قرآن کریم است که فرموده‌اند: در شب‌های ماه مبارک رمضان بگویید: خدایا تو که دینت را حفظ می‌کنی، این توفیق را بده که دین تو به دست من حفظ و زنده شود. این را دست‌های بخشنده و همّت بلند می‌گویند.

در دعاهای این ماه صاحب‌خانه را به ما معرفی کرده‌اند که: «وهو یُطعِم ولا یُطعَم ویُجیر ولا یُجار علیه»(۵) یا: «یُهلک ملوکاً ویَستخلف آخرین»(۶) سپس به ما گفته‌اند که شما میهمان چنین خدایی هستید.

[۱]ـ امام صادق (علیه‌السلام) فرمود: هنگام غذا خوردن نام خدا را ببر، آن گاه که دست کشیدی بگو: «الحمد لله الذی یُطعِم ولا یُطعَم» (کافی، ج۶، ص۲۹۴)..

[۲]ـ الکافی، ج۴، ص۱۱.

[۳]ـ مفاتیح الجنان، اعمال شبهای ماه رمضان، دعای سیزدهم.

[۴]ـ سورة محمد، آیة ۳۸.

[۵]ـ بحارالانوار، ج۶۳، ص۳۸۱.

[۶]ـ از فقرات دعای افتتاح.


منبع: مهر

استاد فاطمی نیا و سخنانی پیرامون ماه مبارک رمضان و شبهای قدر

استاد فاطمی نیا و سخنانی پیرامون ماه مبارک رمضان و شبهای قدر




رمضان سوزاننده گناهان

استاد فاطمی نیا:در قرآن میفرماید:"شهر رمضان الذی انزل فیه القران هدى للناس وبینات من الهدى والفرقان"  بعضی از روایات ناظر است بر اینکه رمضان اصلا از نام های خداست و حتی حدیث داریم که میفرماید:لا تقولو جاء رمضان و ذهب رمضان نگویید رمضان آمد و رمضان رفت قولوا جاء شهر رمضان بگویید ماه رمضان آمد. حالا این حدیثی است که میشود مورد تحقیق قرار بگیرد و ممکن است که رمضان به اعتباری از نام های خدا باشد، این حرف مستبعدی نیست.و اما از نظر لغت ملاحضه میفرمایید که را و میم و ضاد اصل لغت رمضان است، الف و نون، زائد بر جوهر لغت است خب همیشه همینطور است وقتی شما میگویید "حدثان" همان حا و دال و ثا اصل لغت است بقیه زائد است، علی کل حال این ماده راء و میم و ضاد را لغویون برسی کرده اند و گفته شده است که این یک اصل است خب این را توضیح بدهم، بعضی لغت ها را میبینید که دو اصل است، دو تا کلمه می آید این ها از نظر جوهر و مواد عینا یکی هستند اما دو اصل هستند، معانی متفاوت میشود، من اینجا همان مثال فا و را و سین را میزنم که مثلا از این حروف "فَرَس" درست میشود "فَرَس" به معنای اسب است اما از طرفی میبینیم که دریدن شیر را میگویند "افتراس"، اگر شیر حیوانی را دریده باشد میگویند "افترسه الاسد" و آن شکاری که شیر بدست می آورد آن را "فریسه" میگویند در صورتی که ملاحضه میکنید هیچ ربطی به اسب ندارد یا اینکه فِراست به معنای تیز هوشی و پیش بینی است حالا فََراست اگر بگوییم به معنای اسبداری میشود، یک زیر و زبر انقدر حساس است فِراست یعنی تیزهوشی آینده نگری فَراست یعنی اسب داری، خوب این را مثال میزنیم که اینها دو اصل هستند برای اینکه فَرس که اسب باشد ربطی به طعمه شیر ندارد و هکذا، اما اصل واحد ان شاء الله جوان ها دقت میکنند به لغتی میگویند که این لغت به هر شکلی به هر صورتی در بیاد یک روح بر آن سایه میگسترد یعنی همان مفهوم در همه جا محفوظ است و گفته اند یکی از اون ها راء و میم و ضاد است که رمضان ار آن درست شده است هر کجا راء و میم و ضاد باشد از آنجا حرارت و سوزاندن استفاده میشود.مثلا سرزمینی که آفتاب آن را داغ کرده باشد میگویند "ارضٌ رمضاء" سرزمینی که آفتاب داغش کرده است، پس رمضان یعنی داغ ، سوزاندن از آن استفاده میشود، چرا؟ باز برمیگردیم به حدیث، میفرماید:"سمی رمضان رمضان لانه تحرق الذنوب" این ماه را رمضان نامیدند به خاطره اینکه رمضان گناهان را میسوزاند، گناهان بندگان در این ماه بخشیده میشود.


بقیه سخنان درادامه مطلب


   ادامه مطلب ...

پیام امام(ره) را مکرر بخوانید

پیام امام(ره) را مکرر بخوانید


روایتی از پایان تیرماه 67؛
سی‌ویکم تیر ماه سال 1367 نمازجمعه تهران است، حالا وقت آن است که آیت‌الله خامنه‌ای، امام جمعه تهران، رئیس جمهور و این شاگرد راستین مکتب روح‌الله، این مواضع بلند حضرت امام را تبیین کنند. این نمازجمعه، شرح مختصری است از پیام حضرت امام؛ خطبه اول بحث حج و خطبه دوم پذیرش قطعنامه.
گروه سیاسی مشرق- بیست‌‌وهفتم تیرماه سال 1367 اعلام می‌شود که ایران قطعنامۀ 598 شورای امنیت را که در 29 تیر سال 1366 تصویب شده بود پس از یک سال پذیرفته است. جبهه‌ها به هم می‌ریزد. خیلی‌ها در بُهت و سرگردانی‌اند. مردم هنوز نمی‌توانند تحلیل کنند چه اتفاقی افتاده؟


در روز بیست‌و‌نهم تیر امام امت به‌ مناسبت سالگرد حج خونین پیام می‌دهند. متن این پیام طولانی در رسانه و روزنامه‌ها منتشر می‌شود. بخش عمده‌ای از پیام، مربوط به بحث پذیرش قطعنامه است. حضرت امام در این پیام، هدف و راه انقلاب را برای همیشه مشخص می کنند.

سی‌ویکم تیر ماه سال 1367 نمازجمعۀ تهران است، حالا وقت آن است که آیت‌الله خامنه‌ای، امام جمعۀ تهران، رئیس جمهور و این شاگرد راستین مکتب روح‌الله، این مواضع بلند حضرت امام را تبیین کنند. این نمازجمعه، شرح مختصری است از پیام حضرت امام؛ خطبۀ اول بحث حج و خطبۀ دوم پذیرش قطعنامه.

ایشان در ابتدای خطبۀ اول، با جملاتی عجیب و تأمل برانگیز، از عظمت پیام حضرت امام می‌گویند...


«این دو مسألۀ مهم در دو خطبۀ امروز باید مطرح بشود، در خطبۀ اول مسألۀ حج و در خطبۀ دوم مسألۀ قطعنامه. البته اگر ما مى‌خواستیم که حق سخن را در این باره ادا بکنیم، باید پیام بلند زیباى استثنائى ماندگار تاریخى رهبر و امام عزیزمان را در این‌جا مطرح مى‌کردیم و در پیرامون آن حرف مى‌زدیم.

حقیقتاً این پیام یکى از آیات و معجزات بزرگ این انقلاب است، و همان‌طورى که همه احساس کردید، آنچنان نغمۀ دلپذیر و مؤثرى است که تا اعماق جان ملت انقلابى ما نفوذ کرد و تارهاى روح آنان را به نوا درآورد، و این تازه آغاز کار است.

این پیام لوحۀ زرین پاک نشدنى‌اى است که بر سردر این انقلاب و بر پیشانى و کتیبۀ این نظام عظیم اسلامى، تا ابد خواهد ماند.

کلمه کلمه و جمله جملۀ این پیام قطرۀ باران رحمتى است که کام مشتاقان را و جان عاشقان را سیراب خواهد کرد.


حقیقتاً نشانه‌اى است از این‌که امام ما، این فرزند راستین ولى خدا و پیامبر خدا ملهم به الهامات الهى است. این نیروى فوق‌العاده‌اى است که خداى متعال ذخیرۀ این انقلاب قرار داده است.

افسوس که وقت کم است، والّا در ستایش این پیام ساعت‌ها باید سخن گفت و در تفسیر آن عمرى را باید صرف کرد.

برادران ما در مجلس شوراى اسلامى و بیرون آن مجلس گفتند که این پیام باید قانون بشود، این درست است اما بالاتر از آن، این پیام باید فرهنگ جامعۀ ما بشود. اى بسا قانونى که در دل مردم و عمق جان مردم نیست. بر نوک قلم‌ها و لقلقۀ زبان‌هاست، اما فرهنگ یک جامعه یعنى آن راه روشنى که جامعه آن راه را مى‌پیماید.

این پیام باید آن قدر تکرار بشود، آن قدر بر سر منابر و تریبون‌ها گفته بشود و شرح و توضیح داده شود، آن قدر باید جزوه و کتابى که حاوى این پیام خواهد شد در خانه‌ها به وسیلۀ پدران و مادران و جوانان بزرگ خانواده براى دیگران خوانده بشود، آن قدر باید این پیام در زبان‌ها و دل‌ها و ذهن‌ها بگردد تا رنگ ثابت ملت ما و فرهنگ ناستردنى انقلاب ما بشود.

این پیام و پیام سال گذشتۀ حج یک مجموعۀ کامل است که باید از آن این ملت جان خود را سیراب کند.

من امروز به گوشه‌هایى از این پیام اشاره مى‌کنم و حقیقتاً وقت کوتاه این خطبه‌ها به بیش از اشاره هم نمى‌رسد. البته مى‌توان فهرستى از مطالب این را گفت، اما بنده وقتى پیام را با دقت مطالعه کردم، دیدم فهرست مباحث و نکاتى که امام در این پیام بیان کرده‌اند، آن قدر طولانى است که حتى بیان رئوس مطالب هم وقت زیادى مى‌طلبد. بنده امروز فقط برخى از مطالب این پیام را عرض مى‌کنم که البته نمى‌توانم ادعا بکنم که اینها مهمترین مطالب این پیام است.»



متن کامل پیام امام خمینی (ره) درادامه مطلب

 

ادامه مطلب ...

امام خمینی (س) وشعری در وصف ماه مبارک رمضان

 امام خمینی (س) وشعری در وصف ماه مبارک رمضان



ماه رمضان شد می و میخانه برافتاد


                                                عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد



افطار به می کرد برم پیر خرابات


                                                گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد



با باده وضو گیر که در مذهب رندان


                                                در حضرت حق این عملت بارور افتاد



 امام خمینی، دیوان اشعار (تاریخ سرودن شعر ۲۹ شعبان ۱۴۰۷)

امام خمینی واشتیاق خواندن نماز

امام خمینی واشتیاق خواندن نماز



امام خمینی ونماز

یکی از یاران امام  در مورد نماز اول وقت حضرت امام می گوید: یادم هست یک بار در خدمت امام به تهران رفتیم و به منزل آیت اللّه لواسانی وارد شدیم. آیت اللّه لواسانی از دوستان خیلی صمیمی امام بود. آنجا که رسیدیم، برخوردشان خیلی دوستانه و صمیمی بود. آنها مقداری که صحبت کردند، وقت نماز شد. امام در عین اینکه خسته بودند و تازه رسیده بودند؛ اما چون مقید بودند که همیشه نمازشان را در اول وقت بخوانند، پا شدند و نماز ظهر را اول وقت خواندند.

توصیه امام به نماز اول وقت

یکی از یاران امام می گوید: حضرت امام خیلی به نماز اهمیت می دادند. خیلی سفارش نماز را می کردند. همیشه می گفتند: «همین که شما می گویید اول این کار را بکنم بعد نماز بخوانم، این خلاف است؛ نگویید این حرف را، به نمازتان اهمیت دهید، اول نماز».

نماز اول وقت با حضور سران کشورهای اسلامی

امام به نماز اول وقت خیلی مقید بودند، در اوج اشتغالات و گرفتاری ها به نماز اول وقت مقید بودند. یادم هست روزی که سران کشورهای اسلامی برای قضیه صلح ایران و عراق به خدمت شان آمده بودند، وسط جلسه بود که اذان ظهر گفته شد، امام بلند شدند و فرمودند: «من می خواهم نماز بخوانم. و چون مقید بودند به هنگام نماز خود را با عطر خوشبو کنند، در همان جلسه به من اشاره کردند: عطر مرا بیاور. پس از عطر زدن به نماز ایستادند و دیگران هم پشت سر ایشان نماز جماعت خواندند.

برخورد با نمازگزاران آخر وقت

آیت اللّه صادق خلخالی می گوید: گاهی اوقات بعضی از طلاب که سر درس حضرت امام شرکت می کردند، نماز ظهر و عصرشان به نزدیک غروب می افتاد و در پایان درس امام، برمی خاستند و نماز می خواندند. حضرت امام خیلی جدی از بالای منبر با این گونه طلاب برخورد می کردند و می فرمودند: «برای اهل علم درست نیست که نمازشان را به آخر وقت موکول کنند».

آیا وقت نماز شده است؟

غلام رضا باطنی می گوید: حضرت امام بعد از عمل جراحی سنگین، با توجه به سن زیاد ایشان و به علت استفاده کردن از داروهای مختلف، حالت خواب آلودگی داشتند. و عموما خواب بودند. اما زمانی که وقت نماز می شد، خودشان بیدار می شدند؛ یعنی به طور خودکار وقتی لحظه نماز فرا می رسید، کاملاً هوشیار بودند و به محض اینکه چشم باز می کردند، می پرسیدند، وقت نماز شده است؟ بنده می گفتم: بله. جناب حاج آقا محمد علی انصاری هم تشریف داشتند و به ایشان کمک می کردند، امام وضو می گرفتند و نمازشان را می خواندند.

وقت نماز است

از تیمسار شهید صیاد شیرازی نقل است: قبل از شروع یکی از عملیات ها که خودمان را برای طرح برنامه آن آماده می کردیم، خدمت حضرت امام رسیدیم و به ارائه گزارش پرداختیم. در این جلسه حضرت آیت اللّه خامنه ای، آقای هاشمی رفسنجانی، وزیر دفاع و فرمانده محترم کل سپاه حضور داشتند. گزارش ها خدمت حضرت امام داده شد. در اوج صحبت و گزارش، ایشان بلند شدند و به اتاق دیگر رفتند. پس از این حرکت، اولین کسی که صحبت کرد، آقای هاشمی رفسنجانی بود، ایشان گفت: آقا، کسالتی عارض شده؟ چون تنها چیزی که به ذهن می آمد، این بود. امام در پاسخ فرمودند: خیر! وقت نماز است.با یک قاطعیتی بیان کردند که احساس می کردیم، مثل اینکه ما تا حالا نماز نخوانده ایم. سجاده امام پهن بود، آن بزرگوار به مقدمات نماز پرداختند و ما هم رفتیم وضو گرفتیم و پشت سر ایشان در یکی دو صف ایستادیم و نماز را به جماعت برگزار کردیم.این صحنه تمام شد؛ ولی آثار رفتاری و اخلاقی امام و روحیه تعبد ایشان، به نظر من یک اثرِ جاودانی بر جای گذاشت.

آیا ظهر شده است؟

رهبر معظم انقلاب می گویند: حضرت امام تا آخرین لحظه حیات شان، ذکر و نماز و دعا را نیز فراموش نکردند. حاج احمد آقا فرزند عزیز ایشان می گفت: پیش از ظهر روز آخر حیات امام، ایشان روی تخت دائم نماز می خواندند. مدتی گذشت، بعد پرسیدند: ظهر شده است؟ گفتم: بلی. آن وقت خواندن نماز ظهر و عصر با نوافلش را شروع کردند. بعد از اتمام نماز، مشغول ذکر گفتن شدند و تا لحظاتی که در حالت اغما به سر می بردند، مرتب پشت سر هم می گفتند: «سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اکبر.» این برای ما درس است، ما که رهبرمان را دوست داریم باید به کارها و روحیات او توجه کنیم و از آن درس بگیریم.

در اشتیاق نماز، لحظه شماری می کنند

از خانم صدیقه مصطفوی نقل است: یادم هست وقتی حضرت امام در بیمارستان بستری شدند، همه برنامه های عبادی ایشان مطابق معمول انجام می شد. از یک ساعت مانده به وقت نماز، مرتب به ساعت نگاه می کردند، گویی در اشتیاق نماز، لحظات برایشان سخت می گذشت. ایشان بسیار مفید به وقت نماز و آداب آن بودند؛ مثلاً شانه کردن محاسن، معطر کردن و بستن عمامه و غیره.

نماز اول وقت، حتی در پیاده رو

خانم صدیقه مصطفوی می گوید: روزهایی را به یاد دارم که ما بیشتر، از ظاهر و حالت چهره پزشکان مطالب را دریافت می کردیم و کمتر جرئت پرسیدن پیرامون وضعیت حال، امام را به خود می دادیم، با این حال در هر فرصت که برای غذا دادن نزد ایشان می رفتیم، توصیه های اخلاقی را فراموش نمی کردند. چندین بار به من و هم شیره ها فرموده بودند: «راه آخرت سخت است، گناه نکنید، ترک گناه آسان تر از عذاب خداست. نماز را حتی اگر در پیاده رو خیابان باشید، اول وقت بخوانید.

ساعت چنده؟

خانم فاطمه طباطبایی می گوید: همیشه توجه ایشان به وقت نماز بود، یعنی مثلاً از موقعی که ساعت یازده می شد، مرتب می پرسیدند ساعت چنده؟ ساعت چنده؟ برای اینکه مقید بودند اول ظهر نمازشان را بخوانند، ایشان همواره مراقب و منتظر اول وقت نماز بودند. باور کنید از ساعت 30:10 تا 12 نگران وقت نماز بودند، نمازشان را که می خواندند، یک آرامشی پیدا می کردند و سپس چشم ها را می بستند.

علاقه عاشقانه به نماز

از علی اشراقی نقل است: علاقه ای که حضرت امام به نماز داشتند، عاشقانه بود، نه از روی عادت. مدتی قبل از اذان، خود را مهیای نماز می کردند و این کار را واقعاً عاشقانه انجام می دادند. در این اواخر که برای نماز جماعت خدمت ایشان می رسیدیم، خیلی راضی به این کار نبودند و می فرمودند: «چون من با سختی بلند می شوم و می نشینم، شما ناراحت می شوید، نمازتان را خودتان بخوانید.» البته دوست داشتند که با خدای خود خلوت کنند و تا شب آخر هم نمازهای مستحبی ایشان ترک نشد. من یاد ندارم که حضرت امام نماز اول وقت را به تعویق انداخته باشند.

 
باید قلب‌ انسان‌ در نماز پیشنماز باشد

پدرم‌ با اینکه‌ سالها بود در تهران‌ اقامت‌ داشتند ولی‌ به‌ اصفهان‌ که‌ می‌آمدندنمازشان‌ را تمام‌ و هم‌ شکسته‌ می‌خواندند و می‌گفتند در این‌ زمینه‌ احتیاط‌می‌کنم‌. وقتی‌ اقامه‌ نماز را می‌خواندند حالتشان‌ عادی‌ بود ولی‌ وقتی‌ تکبیرة‌الاحرام‌را می‌گفتند به‌ وضوح‌ می‌دیدیم‌ رگهای‌ گردن‌ ایشان‌ متورم‌ می‌شود قبل‌ از تکبیرة‌الاحرام‌ عادتشان‌ این‌ بود که‌ چشمهایشان‌ را

می‌بستند و تمرکزعجیبی‌ پیدا می‌کردند که‌ معلوم‌ بود دارند همه‌ اعضا و جوارحشان‌ را متوجه‌ حضوردر محضر حق‌ تعالی‌می‌کنند. تکیه‌ کلام‌ ایشان‌ این‌ بود که‌ در موقع‌ نماز باید قلب‌انسان‌ پیشنماز باشد و بقیه‌ جوارح‌ و اعضای‌ انسان‌ به‌ قلب‌ نمازگزار اقتدا کنند.


منبع: ستاداقامه نماز

ویژه نامه پذیرش قطعنامه 598 ( جام زهر )

ویژه نامه پذیرش قطعنامه 598 ( جام زهر )



برروی تصویربالاکلیک کنید


منبع :سایت راسخون

چرا دعای ابوحمزه با بسم‌الله شروع نمی‌شود؟

چرا دعای ابوحمزه با بسم‌الله شروع نمی‌شود؟


ابوحمزه ثمالی طبق بیاناتی که از ائمه علیهم‌السلام رسیده از نظر زهد، سلمان عصر خود بود؛ از وجود مبارک امام رضا سلام الله علیه نقل شده است ...



 


 دعای ابوحمزه دعایی است که وجود مبارک امام سجاد، زین العابدین (ع) در تمام سحرهای ماه مبارک رمضان می‌خواندند. شایسته است پیروان عترت طاهرین تأسّی کنند و در سحرها بیدار باشند و این دعای نورانی را قرائت نمایند.


 این دعا در جوامع روایی و حدیثی ما‌ آمده، در مصباح کَفعَمی است و در اقبال سیّدبن طاووس نیز وجود دارد. مرحوم سیّدبن طاووس می‌گوید: با سند خاصی که ما به هارون بن موسیِ تلعلُکبُری داریم، او از حسن بن محبوب سراد و او از ابوحمزه ثمالی نقل می‌کند. این هارون بن موسیِ تلعکبُری که ابن طاووس سلسله سندش در نقل این دعای نورانی به او ختم می‌شود، از بزرگان حدیث بوده و مورد وثوق است.

 دعا طبق بیان نورانی امام سجاد(ع) بهترین عبادت است و ذات اقدس اله در این آیه مبارکه که فرمود: «ادْعُونی اَستَجِبْ لَکُمْ إنَّ الَّذین یَسْتَکْبِرونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین»؛ به سه نکته اشاره کرد. نکته اول این که دعا عبادت است، دوم این که ترک دعا استکبار است و سوم این که خداوند مستکبران را، یعنی تارکان دعا را به دوزخ تهدید کرده است.

 اُکبُر از رجال بنام اسلام است. مکان و منطقه مخصوصی به عنوان طَلّ اُکبُری نام گذاری شده است که این هارون بن موسی مال آن منطقه و محدوده خاص است. هارون بن موسیِ طَلّ اُکبُری! او از حسن بن محبوب که هم به صَرّآء و هم به ضَرّآء ملقّب است نقل می‌کند که او هم موثّق است.

 حسن بن محبوب از ثابت بن دینار، مُکنّی به ابوحمزه ثمالی نقل می‌کند. ابوحمزه ثمالی طبق بیاناتی که از ائمه علیهم‌السلام رسیده است از نظر زهد، سلمان عصر خود بود. از وجود مبارک امام رضا سلام الله علیه نقل شده است که ابوحمزه ثمالی لقمان عصر خود بود. او چهار امام را اِدراک کرد.

 از محضر نورانی چهار امام، معارف الهی را فراگرفت. خدمت امام زین العابدین علیه السلام رسید، شاگردی امام باقر سلام الله علیه افتخار او شد. تلمّذ محضر امام صادق سلام الله علیه بهره او شد و مقداری هم از عصر امام کاظم سلام الله علیه را درک کرد، بنابراین این حدیث نورانی از نظر سند تام است.

 گذشته از این که از جهت مضمون و محتوا بسیار بلند است. روایت را از دو جهت می‌توان معتبر دانست. یکی از نظر سند که طریق، طریقیت دارد، نه موضوعیت. گاهی ممکن است روایت ضعیف باشد، ولی محتوای او بسیار عمیق و بلند باشد. با خطوط کلّی قرآن و روایات هماهنگ باشد. این هم یک تبیّن علمی است. یعنی انسان وثوق دارد، اطمینان دارد که این مضمون از غیر خاندان عصمت و طهارت سلام الله علیهم أجمعین نمی‌رسد و نرسیده است. و این که گفته شد: «إنْ جآءَکُمْ فاسِقٌ بِنَبَاءٍ فَتَبَیَّنُوا» (۲)برای آن است که انسان وثوق پیدا کند این مطلب رسیده است.

 وثوق به صحت مطلب گاهی از راه طریق است و گاهی از نظر متن. ولی در اینجا جامع بین طریق و محتواست. یعنی هم سند معتبر است، و هم مضمون و محتوا.

 مطلب دیگر آن است که دعا طبق بیان نورانی امام سجاد سلام الله علیه بهترین عبادت است و ذات اقدس اله در این آیه مبارکه که فرمود: «ادْعُونی اَستَجِبْ لَکُمْ إنَّ الَّذین یَسْتَکْبِرونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین»؛ به سه نکته اشاره کرد. نکته اول این که دعا عبادت است. دوم این که ترک دعا استکبار است. سوم این که خداوند مستکبران را، یعنی تارکان دعا را به دوزخ تهدید کرده است. این بیان از امام سجاد سلام الله علیه در صحیفه سجادیه او نقل شده است.

 مطلب سوم آن است که همان طوری که قرآن «یُفَسِّرُ بَعضُهُ بَعضاً، یَنْطِقُ بَعضُهُ بِبَعض، یَشهَدُ بَعضُهُ بِبَعض»، آیات را باید با یکدیگر تفسیر کرد. ادعیه این چنین است، احادیث این چنین است، روایات دیگر این چنین است. اگر ما خواستیم دعاها را خوب تفسیر کنیم، باید از یکدیگر کمک بگیریم. برخی از دعاها شاهد و مفسّر دیگرند. مخصوصاً آنچه که از امام سجاد سلام الله علیه در این زمینه رسیده است. یعنی صحیفه سجادیه یک شرح نورانی است برای دعای ابوحمزه ثمالی. این دعا که امام سجاد را با سائر ادعیه آن وجود مبارک می‌توان به خوبی حل کرد.

 مطلب بعدی آن است که در غالب این ادعیه کلمه بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم در طلیعه و آغازش نیست. با این که به ما دستور دادند هر کاری که شروع می‌کنید اول نام ذات أقدس إله را ببرید. پاسخ این سوال این است که هر کاری را باید به نام خدا شروع کرد. نام خدا گاهی به صورت بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم است، گاهی به صورت اذکار و اُوراد دیگر . هیچ دعایی نیست که بدون نام خدا شروع شده باشد. همین دعای ابوحمزه ثمالی گرچه اولش بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم ندارد، اما اول «الهی» و مانند آن است. خدایا! «الهی! لا تُؤدِّبْنِی بِعُقُوبَتِکْ وَلا تَمْکُرْ بِی فِی حِیلَتِکْ». پس به نام خدا شروع شده است؛ چون به نام شروع شده است، مشمول آن احادیثی نخواهد بود که هر کاری که به نام خدا شروع نشده است، ابتر و بی نتیجه است.

 مطلب بعدی آن است که این دعای نورانی، فرازهای گوناگون و جمله‌های متعددی دارد. همه اینها یک سطح نیست. چون همه دعا کنندگان یک سطح نیستند. بعضی مشکل خوف دارند، بعضی در مرحله رجاء مشکل دارند. بعضی دیگر مشکلات دیگر دامنگیر آنها شده است. لذا این دعای جامع برای همگان سودمند است. البته بحث‌های محوری این دعا همان مسئله توحید است که در خِلال این مسائل بازگو می‌شود.

 منبع : فرهنگ نیوز

 /110/