شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

هفت خاطره یک «پیشمرگ کرد مسلمان» از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

هفت خاطره یک «پیشمرگ کرد مسلمان» از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

یکی از کسانی که در مأموریت‌ها و رفت و آمدهای متعدد به تهران در ماجراهای اوایل انقلابِ کردستان حضور داشت، جمیل بابایی بود. او که اهل پاوه و از مؤسسین سپاه این شهرستان و مسئول اطلاعات آن بود، در این رفت‌وآمدها با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در شورای انقلاب آشنا شد. بابایی تا سال ۱۳۶۳ که تنش‌های کردستان شدت داشت، به‌منظور مشورت و حل مشکلات کردستان، بارها به خدمت مقام معظم رهبری و حضرت امام (ره) رسیده بود. او که ۱۱۰ ماه سابقه حضور در جبهه‌های جنگ تحمیلی را دارد، در طول جنگ بارها مجروح و مصدوم شده و هم‌اکنون ۴۵ درصد جانباز است. آنچه از پی می‌آید خاطرات بابایی از کردستان و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای است.
 
دستخط سرنوشت‌ساز
به دنبال صدور فرمان تاریخی حضرت امام (ره) درباره پایان دادن به غائله پاوه، هیئتی از دولت موقت با بعضی احزاب کرد در حال مذاکره بود. در پی این مذاکره شایعاتی مطرح شد که مسئولیت منطقه از سوی دولت به حزب دموکرات واگذار شده است. همچنین این شایعه نیز قوت گرفته بود که چنانچه اداره منطقه به دست این احزاب بیفتد، کردهای انقلابی و مسلمان در مخمصه خواهند افتاد.
با شدت گرفتن این شایعات، کردهای مسلمان که زحمت‌های فراوانی در راه دفاع از کیان انقلاب اسلامی در کردستان متحمل شده بودند، نگران شدند، از این رو برای برطرف کردن نگرانی‌ها و احیای روحیه انقلابی، برای دیدار با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که در آن زمان معاون وزارت دفاع بودند، به تهران رفتم، خدمت ایشان رسیده و ماجرا را در میان گذاشتم. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ضمن دلجویی، در تاریخ دوم آذرماه سال ۱۳۵۸ دست خطی به بنده دادند تا به اطلاع مسلمانان انقلابی کرد برسانم. نامه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حاوی دو بند مهم بود:
۱- دولت هیچ‌گونه قراردادی مبنی بر اینکه حفاظت شهرهای کردستان به عهده حزب دموکرات است، نبسته و نخواهد بست.
۲- نخستین شرط دولت با هر شخص یا گروهی، قبول حاکمیت دولت بر روستاها، شهرها و استان‌های سراسر کشور است.
با دست خط آقا و روحیه دوچندان به کردستان بازگشتم. نامه ایشان آبی بر آتش شایعات بود. دست خط ایشان سند بسیار مهمی برای کردهای مسلمان به شمار می‌آمد که مورد استقبال رسانه‌ها نیز قرار گرفت. این دست خط هم‌اکنون به‌عنوان یک سند در کتاب خاطرات و وقایع سیاسی پاوه ثبت شده است.

دعای او و روحیه ما
اوایل سال ۱۳۵۹ بود. من به همراه شهید محمد بروجردی برای تأسیس سازمان پیش‌مرگان مسلمان کرد از طریق ارتباطی که با آیت‌الله خامنه‌ای داشتیم، به شورای انقلاب در تهران رفتیم. پس از شرکت در جلسه‌ها و پیگیری و اخذ مجوزهای لازم و تهیه ملزومات تأسیس سازمان، آماده عزیمت به جبهه‌های غرب کشور شدیم. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هنگام بدرقه ما فرمودند: بروجردی را به شما و شما را به پروردگار می‌سپارم... با روحیه‌ای که از آقا گرفته بودیم به کرمانشاه برگشتیم. در مدت‌زمان کوتاهی نیروهای پراکنده سازمان را متمرکز و سازماندهی کرده و فعالیت‌های خود را با قدرت آغاز کردیم.
 
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/7004/C/pishmarganekord.jpg

سنی بودن دلیل بی‌اعتمادی نیست
آقا سنگ صبور و یاور کردها بود. پنجم خردادماه سال ۱۳۶۰ همراه با هیئتی با مسئولیت امام‌جمعه پاوه نزد حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در شورای انقلاب رفتیم و درد دل‌ها و دل‌نگرانی‌های خود را با ایشان در میان گذاشتیم.
بنده به ایشان گفتم: گروه‌های ضدانقلاب و دموکرات به ما لقب مزدور و نوکر حکومت می‌دهند؛ مسلمانان سنی تندرو هم به ما می‌گویند: شیعه شده‌اید! بعضی از مسئولان دولتی هم به دلیل اینکه ما سنی هستیم به ما اعتماد ندارند...
آقا با مهربانی همیشگی و با صدای پرطنین خود فرمودند: آنانی که این مسائل را مطرح می‌کنند، نه شیعه هستند و نه سنی! این‌ها هدفشان ایجاد تفرقه است. سنی بودن دلیلی برای بی‌اعتمادی نیست و نباید باشد.
 
هرچه خواستیم دادند
جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹ تازه آغاز شده بود. در آن زمان سپاه پاوه ضمن پاسداری از مرزها و ایستادگی در برابر هجوم ارتش عراق، با وجود کمبود امکانات نظامی، با ضدانقلاب‌ها نیز می‌جنگید. من به‌عنوان مسئول اطلاعات سپاه پاوه برای درخواست امکانات نظامی از شورای انقلاب، به تهران رفتم. در جلسه‌ای با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای که علاوه بر عضویت در شورای انقلاب، نماینده امام در شورای عالی دفاع هم بودند، نیازمندی‌های تسلیحاتی سپاه پاوه را برای ایشان تشریح کردم. آیت‌الله خامنه‌ای آقای رفیق‌دوست را به نزد خود خواندند و همان‌طور که با مهربانی دست بر شانه من نهاده بودند، فرمودند: هر چه می‌خواهند برایشان مهیا کنید. به دنبال سفارش مقام معظم رهبری فهرست نیازمندی‌های تسلیحاتی سپاه پاوه به‌سرعت مهیا شد...
 
سخن‌رانی پرشور
آقا در فروردین ۶۰ به پاوه آمدند. ایشان در آن زمان امام‌جمعه تهران بودند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای بازدید از جبهه‌های نوسود آمده بودند. بنده به‌عنوان عضو شورای فرماندهی سپاه پاوه، به‌اتفاق شهید مجید حداد عادل مشاور سیاسی استاندار کرمانشاه، شهید محمد بروجردی فرمانده سپاه غرب کشور، شهید ناصر کاظمی فرمانده سپاه و فرماندار شهر پاوه و آیت‌الله صدوقی از ایشان استقبال و همراهی‌شان کردیم. ایشان ضمن بازدید از مناطق مختلف و سرکشی به مزار شهدای پاوه، در مسجد میدان پاوه سخنرانی پر شوری کردند.
 
مسیح کردستان
شهید بروجردی را از سال ۱۳۵۸ و پس از غائله پاوه، زمانی که معاون سپاه پاوه بودم، می‌شناسم. شهید بروجردی فرمانده سپاه پاسداران غرب کشور بود. شهید ناصر کاظمی هم فرمانده سپاه پاوه و از دوستان نزدیک و هم‌کیش شهید بروجردی بود. این دو شهید بزرگوار مانند هم بودند. آن‌ها دو بال بودند که برای نجات کردستان آمدند تا حامی و امید کردها باشند. شاید اگر بروجردی و کاظمی نبودند، پاک‌سازی کردستان به‌راحتی و با هزینه و تلفات پایین انجام نمی‌شد.
شهید بروجردی بسیار متواضع، مردم‌دار و جذاب بود. به شخصیت‌ها و علمای کرد احترام خاصی می‌گذاشت. همیشه با آن‌ها مشورت می‌کرد و به آن‌ها ارزش می‌داد؛ خودرأی نبود و به اتکای کردها عمل می‌کرد. همین منش، او را در قلب مردم کرد جای داد تا اندازه‌ای که او را مسیح کردستان نامیدند. مسیح یعنی ناجی و شهید بروجردی ناجی مردم کردستان بود.
پس از شهادت محمد بروجردی، بیش از ۲۰ هزار نفر از مردم کردستان و اورامانات، پیکر پاکش را از کردستان تا بهشت‌زهرای تهران همراهی کردند. شهید بروجردی و شهید کاظمی برای مردم کردستان بی‌همتا هستند.

ناگفته‌های سقوط الرمادی از زبان هادی العامری

ناگفته‌های سقوط الرمادی از زبان هادی العامری

دبیرکل سازمان بدر عراق در پی انتشار اخبار سقوط الرمادی اعلام کرد که رهبران استان الانبار باید زودتر پیشنهاد وی مبنی بر مشارکت نیروی‌های مردمی در دفاع از شهر الرمادی را قبول می‌کردند

به گزارش «نسیم» به نقل از شبکه ماهواره‌ای الغدیر، هادی العامری از فرماندهان نیروی بسیج مردمی موسوم به "الحشد الشغبی" که به منظور فرماندهی عملیات آزادسازی رمادی وارد انبار شده است، "نمایندگان سیاسی استان انبار را مسئول سقوط الرمادی دانست چرا که آن ها با مشارکت نیروی بسیج مردمی عراق در دفاع از مردم خودشان مخالفت کردند."
عناصر تروریستی داعش روز گذشته مدعی تصرف داعش بر مناطق مختلف الرمادی استان الانبار شدند. با این وجود نیروهای مختلف مردمی از آمادگی یگان های خود در انبار از جمله در اطراف شهرهای فلوجه و حبانیه، برای ورود به رمادی و مبارزه با تروریستهای داعش شهر خبر داده اند.
این در حالی است که وزارت دفاع آمریکا "پنتاگون" در بیانیه‌ای ضمن رد ادعای گروه تروریستی داعش درباره سقوط کامل شهر "الرمادی" استان الانبار عراق، اعلام کرد که در حال بررسی گزارش‌هایی است که درخصوص ادامه درگیری‌ها در الرمادی منتشر می‌شود
از سوی دیگر، "کریم النوری" سخنگوی نیروهای مردمی عراق، اعلام کرده است که نبرد نیروهای مردمی با گروه تروریستی داعش در کنار ارتش عراق در شهر رمادی پیچیدگی کمتری نسبت به نبرد استان صلاح الدین خواهد داشت.
وی ضمن اشاره به نقش مؤثر نیروهای مردمی در رویدادهای اخیر خاطر نشان کرد پیام حیدر العبادی، نخست وزیر عراق و دعوت به موقع وی از نیروهای مردمی برای کمک به ارتش عراق لرزه به تن تروریست‌ها خواهد انداخت.
النوری افزود: شایعات اخیر مبنی بر این که عشایر استان انبار از کمبود تسلیحات رنج می برند، تاثیر بسزایی در ورود داعش به شهر رمادی داشت و تروریست‌ها را به یورش به این شهر تشویق کرد.

تصویری تکان‌دهنده از یک شهیدمدافع حرم

تصویری تکان‌دهنده از یک شهیدمدافع حرم

به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، یکی از شهدای حزب‌الله لبنان که برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم زینب کبری(س) راهی سوریه شده بود در راه مبارزه با تروریست های تکفیری به شهادت رسید.


این شهید عزیز قبل از اینکه روحش برای همیشه به آسمان پرواز کند انگشت در خون خود زد و نوشت: «سقطنا شهداء ولن نرکع. انظرو دمائنا و تابعوا الطریق» یعنی: در خون خود غلتیدیم و هیچگاه تسلیم نخواهیم شد. به خون ما بنگرید و راهمان را ادامه دهید.

درس هایی که باید از سقوط رمادی گرفت

درس هایی که باید از سقوط رمادی گرفت

گروه بین الملل فرهنگ نیوز، منابع میدانی عراقی و شماری از سیاستمداران این کشور از سقوط شهر رمادی توسط تروریست های داعش خبر داده اند. به گفته ی منابع فوق برآوردها حاکی از کشته شدن دست‌کم ۵۰۰ نفر، هم در میان نیروهای نظامی و هم غیرنظامیان، است و ده ها نیروی پلیس و ارتش عراق نیز در محاصره داعش قرار گرفته اند.

شهر رمادی در طول ماه های اخیر در محاصره شدید گروه تکفیری داعش قرار داشت و هر لحظه پیش بینی سقوط آن از سوی ناظرین منطقه قابل تصور بود. سقوط رمادی را می توان لحظه ای مهم و حیاتی در طول یک سال اخیر پس از حملات داعش به عراق دانست، تحولی که پیروزی چشمگیر نیروهای عراقی در تکریت را به حاشیه رانده و زمینه روحیه فزاینده تروریست های داعش را فراهم آورد. به واقع فتح رمادی و پیش روی داعش در سوریه در روزهای اخیر دلگرمی فزاینده ای را برای خلافت خودخوانده داعش فراهم نموده است.

سقوط رمادی ضربه مهلکی بر پیکر دولت تازه تاسیس العبادی در برابر تکفیری ها می باشد

شماری از مقامات عراقی جهت سرپوش نهادن بر شکست فوق از کم اهمیت دادن این واقعه سخن رانده اند، با این حال وسعت بزرگ استان الانبار به عنوان بزرگترین استان عراق و شهر رمادی بسان مرکز آن تحولی شگرف در عرصه میدانی تلقی می شود.

ماه ها محاصره رمادی و در نهایت سقوط این شهر حاوی نکات مهمی است که عدم توجه بدان ها در آینده نیز پیامدهای سنگینی را متوجه دولت مرکزی بغداد خواهد کرد، امری که ممکن است در پایان به تجزیه عراق واحد منجر گردد.

الف) سرمایه گذاری بر نیروهای مردمی: فتح تکریت را می توان بزرگترین موفقیت میدانی دولت حیدر العبادی دانست. تحلیل و برآورد نبرد تکریت نشان از حضور فعال گروه های شبه نظامی مردمی در تحقق آن پیروزی خطیر دارد، امری که در ماه ها محاصره رمادی و در کل در استان الانبار شاهد آن نبودیم. به واقع فشارهای فزاینده شماری از قدرت های اروپایی و به ویژه ایالات متحده و ابراز نگرانی آن ها از رشد و توسعه جریان های شبه نظامی نزدیک به ایران نظیر عصائب اهل حق، سپاه بدر، لشکر ابالفضل العباس و...که نقش موثری در پیروزی دولت بغداد بر تروریست های تکفیری ایفا نمودند عاملی جهت عدم مشارکت آن ها در ادامه نبردها بر علیه داعشی ها شد.

ایالات متحده آمریکا با اتخاذ سیاستی کج دار و مریض گاها به حمایت از دولت مرکزی عراق پرداخته و گاها زمینه گسست هرچه بیشتر در میان عراقی ها را فراهم نموده، بسیاری از ناظران بر صداقت آمریکا در نبرد با داعش تردید دارند

کارشناسان نظامی بر این باورند که با سقوط حکومت صدام حسین و پیگیری روند بعثی زدایی عملا شاکله ارتش عراق در سال 2003 فرو ریخت. سرمایه گذاری ها و آموزش های مداوم در طول بیش از یک دهه اخیر نیز نتوانسته که ارتش مقتدر را نصیب عراقی ها نماید. فرار بیش از پنجاه هزار تن از نیروهای مسلح عراق با وجود دارا بودن برتری کیفی و کمی بر تروریست های داعش در حمله به موصل خود به وضوح بیانگر ناکارآمدی ارتش عراق می باشد. از این رو پیروزی بر تکفیری های داعش در آینده به وقوع نخواهد پیوست مگر با مشارکت گسترده جریان های مردمی.

برخی منابع عراقی امروز از قول العبادی بیان داشته اند که وی از نیروهای شبه نظامی به ویژه شیعیان خواسته است که خود را برای پس از گرفتن رمادی آماده نمایند. به واقع عدم توجه به نیروهای مردمی و مقاومت در آینده زمینه شکست های فاحش بیشتری را از آن دولت مرکزی عراق خواهد نمود.

ب) اتکا به ایالات متحده: دولت ایالات متحده همواره و در طول 12 سال گذشته خود را به عنوان بزرگترین متحد عراقی ها معرفی نموده است. نفوذ فزاینده ایران در عراق و روی کارآمدن جریان های نزدیک به محور مقاومت در این کشور نگرانی دو چندان واشنگتن را در سال های اخیر فراهم نموده لذا استراتژیست های این کشور جهت مقابله با نفوذ ایران و دستیابی به مقاصد خویش پروژه قدیمی خاورمیانه بزرگ را احیا نموده اند، پروژه ای که راه حل رفع مشکلات منطقه را در تجزیه آن می یابد. از همین رو ایالات متحده جهت تضعیف دولت مقتدر به رهبری شیعیان در عراق به گفتگوی مستقیم با سنی ها و کردها پرداخته و عملا شرایط برای گسست هر چه بیشتر در این کشور را فراهم نمودند.

نیروهای دولتی مقاومت چندانی در برابر تروریست های داعش به خرج ندادند

طرح سنای آمریکا مبنی بر بر ارسال سلاح به گونه ای مستقل و بدون کسب اجازه از دولت مرکزی بغداد برای سنی ها و کردها و آموزش نظامی آن ها بر تشدید اختلاف های داخلی و عدم فرمانبرداری اقلیم کردستان و مناطق سنی نشین از دولت بغداد خواهد افزود.

تجربه سال های اخیر به وضوح نشان داده که حمایت های آمریکا از دولت مرکزی عمدتا لفظی و یا فاقد کارایی لازم بوده است، حمایت هایی که موفقیت چشمگیری را نصیب عراقی ها نکرده است. به طور نمونه جو بایدن معاون رئیس جمهور عراق در اقدامی دیرهنگام و در آستانه سقوط رمادی از ضرورت حمایت تسلیحاتی هر چه بیشتر از دولت مرکزی بغداد سخن رانده است، امری که بیان آن نتوانست مانع از سقوط رمادی گردد.

ج) پیش برد گفتگوی عراقی-عراقی: برآورد سال ها حکومت نوری مالکی در عراق حاکی از تداوم برخی رفتارهای ناپسند من جمله ترویج فرقه گرایی و توجه ویژه به شیعیان در برابر سنی ها و کردها بوده است، همین امر موجب عدم موافقت سنی ها، کردها و حتی برخی گروه های شیعه از تداوم حکم رانی مالکی بود. العبادی از زمان روی کارآمدن اعلام کرده که اقدامات نادرست پیشین را اصلاح کرده و بر ضرورت برابری همه ی شهروندان عراقی فارغ از قومیت، زبان و نژاد آن ها تاکید نموده است.

با این حال و در طول یک سال گذشته هم چنان شماری از اختلاف های داخلی مابین سه ضلع اصلی قدرت (شیعیان، سنی ها و کردها) پابرجا مانده است، امری که موجبات دخالت بیگانگان در امور عراق را فراهم نموده است. دولت ترکیه جهت تضعیف حکومت بغداد به برقراری ارتباط با کردها پرداخته و سعودی ها نیز به حمایت از سنی های عراق پرداخته اند.

ضروری است که العبادی با از سرگیری گفتگوهای ملی و رفع چالش های پابرجا از اختلاف های فی مابین کاسته و دولتی متحد جهت مقابله با داعش ایجاد نماید. یکی از راه های کلیدی جهت رفع سوتفاهمات ایجاد شده آموزش و تسلیح شبه نظامیان سنی و قبائل حاکم بر الانبار و صلاح الدین جهت مقابله با داعش از سوی دولت مرکزی و نه آمریکا است.

د) ارتقای مناسبات محور مقاومت: نگاهی به تحولات منطقه خاورمیانه و چالش های آن حاکی از وجود حلقه ای به نام محور مقاومت در برابر جریان های سازش کار منطقه ای است. حلقه فوق از تهران آغاز شده و پس از عبور از بغداد و دمشق به بیروت منتهی می شود. پیروزی جریان انصارالله در یمن بر قدرت جریان مقاومت افزوده است.

تروریست های داعش هم اکنون بر همه ی رمادی اشراف دارند

تجربه سال ها حمکرانی عراقی ها پس از سقوط صدام حسین سرشار از سنگ اندازی های برخی همسایگان جهت ممانعت از برقراری ثبات و امنیت در عراق بوده است. عربستان سعودی، اردن، قطر و ترکیه در کنار برخی شیوخ خلیج فارس با نگرانی به تحولات منطقه نگریسته و از قدرت یابی جریان مقاومت و ایران در هراس اند، لذا سرمایه گذاری عظیمی را جهت به شکست کشاندن عراقی مستقل و امن کرده اند.

برآورد این تحولات و عدم حمایت قاطع آمریکا و اتحادیه اروپا از دولت مرکزی بغداد نشان می دهد که تنها راه موفقیت این دولت اتکا بیش از پیش به اعضای محور مقاومت است، به ویژه اکنون که حزب الله لبنان و دولت سوریه شدیدا در حال نبرد با تکفیری ها در منطقه شامات اند. ارتقای مواضع میان محور مقاومت ضمن تقویت ثبات و امنیت عراق بر ارائه راهکارهایی کارآمد و عملیاتی جهت مقابله جمعی با جریان های تکفیری فعال در عراق و سوریه خواهد افزود.


رهبر انقلاب :پیشمرگان مسلمان کُرد حقاً و انصافاً امتحان بسیار خوبی دادند

رهبر انقلاب :پیشمرگان مسلمان کُرد حقاً و انصافاً امتحان بسیار خوبی دادند

به گزارش فرهنگ نیوز، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای ستاد کنگره گرامیداشت شهدای پیشمرگان مسلمان کُرد که در تاریخ ۱۳۹۴/۲/۱۴برگزار شده بود، صبح امروز (دوشنبه) در این کنگره در شهر سنندج منتشر شد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در این دیدار با تقدیر از گرامیداشت یاد شهیدان پیشمرگان مسلمان کُرد، به فداکاری و از جان گذشتگی این جوانان مؤمن و با اخلاص اشاره کردند و گفتند: پیشمرگان مسلمان کرد با حضور در میدان، هم جان خود را به خطر می‌انداختند و هم گروهکهای ضد انقلاب آرامش خانواده‌های آنها را تهدید می‌کردند، اما این جوانان شجاع، حقاً و انصافاً امتحان بسیار خوبی دادند.

رهبر انقلاب با اشاره به ناکام ماندن سیاست دشمن در استفاده از عناصر «قومیت» و «مذهب» برای نا امن کردن منطقه کردستان و تبدیل این منطقه به نقطه‌ی آسیب‌زننده به انقلاب افزودند: در سالهای اول انقلاب، ضد انقلاب همه توان خود را به‌کار گرفت تا این منطقه را ناامن کند اما همت و دل مردم و علمای کُرد همراه با انقلاب بود، و آنها حتی برخی از علمای کُرد را به شهادت رساندند، که در آخرین مورد چند سال قبل، شخصیت خالص و پاکی همچون مرحوم شیخ الاسلام را شهید کردند.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در ادامه با اشاره به این واقعیت که «دشمن آرام نمی‌نشیند و تا جایی که بتواند با استفاده از ابزارهای فراوان امنیتی، تبلیغاتی و مالی که در اختیار دارد، دشمنی خواهد کرد» خاطرنشان کردند: البته در ایران دشمن از تحریکات قومیتی در مورد کُردها نمی‌تواند استفاده کند، اما یکی به‌دنبال برانگیختن آتش تعصبات مذهبی و اختلاف شیعه و سنی علیه یکدیگر هستند و عده‌ای نیز از روی غفلت بازیچه و اسیر این نقشه‌ها می‌شوند.

رهبر انقلاب با تأکید بر ضرورت هوشیاری عناصر دلسوز و علاقمند در مقابل این توطئه، افزودند: هم آن کسی که در کِسوَت طرفداری از تسنن بنا به دشمنی و حمله کردن به شیعه می‌کند، در واقع علاقه‌ای به تسنن و اسلام ندارد و هم آن کسی که در شیعه محرّک آتش تعصب بر ضد اهل تسنن است، هیچ گونه انگیزه دینی ندارد.

ایشان با اشاره به تجربه زیاد انگلیس در اختلاف‌افکنی مذهبی میان شیعه و سنی و بهره‌برداری از آن، به یک واقعه جاری یعنی طرح کنگره آمریکا در پوشش حمایت از اهل سنت عراق اشاره و این سوال را مطرح کردند: آیا آنها واقعاً علاقه‌ای به اهل سنت دارند؟

حضرت آیت الله خامنه‌ای گفتند: آنها ضد هر چیزی هستند که نشانی از اسلام دارد و برایشان نیز فرقی میان شیعه و سنی وجود ندارد، و مسائلی نظیر مذهب و قومیت برای آنها بهانه ای برای اختلاف‌اندازی است.

رهبر انقلاب با تأکید بر اینکه باید این بهانه‌ها را از دست دشمن گرفت، گفتند: انجام کارهای فرهنگی نظیر همین گرامیداشت شهدای پیشمرگان مسلمان کُرد و همچنین توجه به مسائل مربوط به جوانان ضروری است.

جنایاتی وحشیانه تر از داعش توسط آمریکایی ها +تصاویر

جنایاتی وحشیانه تر از داعش توسط آمریکایی ها +تصاویر

گروه بین الملل فرهنگ نیوز، جهان در حالی پا به عرصه هزاره سوم نهاده است که سخن از حقوق بشر بسان یکی از کلیدی ترین خواسته های جامعه جهانی است، اما در این میان شماری از قدرت های بین المللی جهت تثبیت و یا ارتقای موقعیت بین المللی شان گاها به این حربه متوسل می شوند. دولت ایالات متحده آمریکا به عنوان ابرقدرت جهانی در عصر کنونی همواره و ظاهرا خود را در صف اول حمایت از حقوق بشر قرار داده است.

ماه می 2004 یادآور یکی از روزهای ناخوشایند حقوق بشر در گیتی تلقی می شود. در سیزدهم این ماه سناتورهای آمریکایی قریب به 1800 تصویر دلخراش را پشت درهای بسته مشاهده نمودند. عکس هایی که حکایت از شکنجه فجیع عراقی ها در زندان ابوغریب توسط نیروهای آمریکایی داشت. سناتورهای آمریکایی بعدها اظهار داشتند که هر یک از عکس ها را تنها برای چند ثانیه مشاهده نموده و باور نمی کردند که این طرز شکنجه کار آمریکایی ها باشد که در جهان مدعی لیبرال بودن، قانون ترسی و برخورد و رفتار دوستانه هستند!

سناتورهای فوق که نظر خود را با خبرنگاران در میان نهاده بودند اظهار داشتند که می دانستند که پس از رویداد 11 سپتامبر 2001 دستور اعمال خشونت در موارد لازم به بازجوهای سازمان های امنیتی از جمله «سیا» داده شده ولی نه به صورتی که در عکس ها دیده می شد.

 بانوی 21 ساله سرجوخه «لیندی اینگلند» که عکس او در حال کشیدن یک زندانی عراقی با طناب روی زمین در رسانه ها چاپ شده بود به تلویزیون کلرادو گفت که در ابوغریب به دستور بالا شکنجه می دادند. وی می گوید به آنان گفته شده بود که در آستانه کار تحقیق، وضعیت را برای زندانیان به صورت جهنم در آورید تا هنگام بازجویی اعتراف کنند.

لیندی اینگلند می گوید: «ما می دانستیم که برای یک عرب و مسلمان، گرفتن عکس در حال برهنه بودن چقدر گران تمام می شود. این عکس ها برای  ارعاب در بازجویی بود.»

این نظامی زن و دیگر مصاحبه شوندگان تایید کردند که اردوگاه های زندانیان دچار کمبود نظامی محافظ بودند و برای مثال از یک زندان با 3000 زندانی، بیش از 40 تا 50 نظامی حفاظت نمی کردند و لذا، سخت گیری لازم بود.

بلافاصله پس از این رخداد شماری روزنامه های آمریکا از جمله نیویورک تایمز اظهارات یک سرهنگ پلیس افغانستان را چاپ کرده بودند که گفته بود در طول 40 روز بازداشت در دست آمریکایی ها شدیدا شکنجه شده بود. این سرهنگ اظهار داشته: «در حالی که اورا کاملا برهنه کرده بودند، در وضعیت خلاف اخلاق از او عکس گرفتند تا بعدا وسیله ارعاب و حق السکوت قرار دهند و او بدون جهت 40 روز زیر شکنجه قرار داشت و مانع خوابیدن او شده بودند و بیشتر اوقات هم دست هایش از پشت بسته بود و...»

حال و با توجه به سال گرد آن واقعه فجیع با باز نشر شماری از تصاویر منتشر شده در این باره می پردازیم. شمار زیادی از تصاویر دلخراش می باشند، لذا تماشای آن ها به برخی خوانندگان توصیه نمی شود.

 

 

 

توصیه آیت‌الله بهجت به بی‌نمازها

توصیه آیت‌الله بهجت به بی‌نمازها

به گزارش فرهنگ نیوز ، انفکاک نیل به عرفان عملی از عمل به احکام دینی، از معضلاتی است که بروز عرفان‌های کاذب درعصر حاضر فراهم آورده است. از منظر این قلم، سالروز ارتحال فقیهان عارفی چون آیت الله العظمی بهجت(قده)، فرصت مناسبی برای بازنگری پیرامون این انگاره به شمار می رود.در گفت وشنود با عالم فرهیخته حضرت آیت الله سید محسن خرازی، این موضوع را به بررسی نشسته ایم.
 
*مرحوم آیت‌الله بهجت اهل معنا بودند، ولی افرادی را که از ایشان درباره عوالم معنوی سئوال می‌کردند، معمولاً به رساله‌های عملیه و فقه ارجاع می‌دادند. به نظر شما این دو عالم چه ارتباطی با هم دارند؟
 
در قرآن مکرر آمده است که اهل تقوا و عمل صالح مختص کسانی است که معرفت اصیل و صحیح نسبت به ذات باری‌تعالی می‌یابند و لذا هر چه معرفت انسان بیشتر شود، تقوای او هم بیشتر می‌شود. یکی از صفات خدا علم به همه چیز و حضور در همه جاست. اگر انسان این معنا را حقیقتاً درک کند، کیفیت زندگی‌اش دگرگون خواهد شد. هر گاه بخواهد خطایی مرتکب شود، خدا را حاضر و ناظر می‌بیند. لذا می‌بینیم بین مبدأ متعال و عمل انسان چه رابطه محکمی وجود دارد، از همین رو خداوند همواره به پیامبرانش تأکید می‌فرماید به مردم بگویید تقوا پیشه کنند. رساله عملیه یعنی دستوراتی که به انسان یاد می‌دهد چگونه واجبات را انجام بدهد و از حرام بپرهیزد و تقوا یعنی همین. بنابراین آیت‌الله بهجت سعی می‌کردند افراد را به سوی عمل و رساله عملیه و فقه سوق بدهند و خود در این امر پیشگام بودند.
 
*بنابراین ایشان عرفان حقیقی را در تقیّد به اجرای احکام می‌دانستند. این طور نیست؟
 
قطعاً. متأسفانه در طول تاریخ و مخصوصاً در سال‌های اخیر بسیاری از جریانات عرفان کاذب تلاش کرده‌اند کسانی را که آگاهی کافی به احکام الهی و معرفت‌شناسی توحیدی ندارند، با ارائه تفاسیر غلطی از طریقت و شریعت از تقید به شعائر دینی باز دارند و لذا بسیاری از مدعیان عرفان به نمازشان اهمیت نمی‌دهند! در حالی که عارف حقیقی از نماز لذت می‌برد، کما اینکه پیامبر اکرم(ص) به بلال می‌فرمودند: اذان بگو تا من آسوده خاطر شوم و از ایشان نقل شده است که می‌فرمودند: من با نماز معاشقه می‌کنم!
 
*ویژگی‌های بارز اعتقادی و اخلاقی مرحوم آیت‌الله بهجت از نظر شما کدامند؟
 
قبل از هر چیز معرفت به ذات باری‌ تعالی و اسماء و صفات الهی که نتیجه طبیعی آن، معرفت به مبداء، معاد و امامت است. اگر انسان نسبت به خدا معرفت کامل داشته باشد می‌داند هر برنامه‌ای که خداوند مقرر فرموده در جهت رشد و کمال اوست. کسی که با قرآن انس دارد می‌داند هدف اصلی قرآن آشنا ساختن بندگان با خدا و صفات او چون رأفت، رحمت، علم، کمال و... است. هر چه شناخت انسان از خدا بیشتر شود، معارفی که در پی این معرفت حاصل می‌آید در او قوت بیشتری می‌گیرد. معرفت مرحوم آیت‌الله بهجت نسبت به خداوند معارف الهی بسیار بالا و ناشی از معرفت قرآنی ایشان نسبت به ذات باری‌تعالی است که لامحاله خیر کثیری در آن هست.
 
*یعنی سیری که عرفا طی می‌کنند؟
 
نمی‌دانم عرفا چه سیری را طی می‌کنند، ولی می‌دانم روش قرآن در شناخت خداوند روشی فطری، روشن و صریح است. در برخی از مشرب‌های عرفانی، انسان بیشتر لفاظی می‌بیند و از حقیقت خبری نیست، اما قرآن فطرت انسان را با مبدأ خویش دمساز می‌کند. گمان نمی‌کنم بشود چنین وحدتی را در مکتب دیگری پیدا کرد.
 
*پس روش آیت‌الله بهجت با سایر عرفا، از جمله آیت‌الله قاضی فرق دارد؟
 
مشرب مرحوم آقای قاضی را نمی‌شناسم و لذا نمی‌توانم قضاوتی کنم، ولی مرحوم آقای بهجت همواره از ایشان به نیکی یاد و گاهی هم مطالبی را از ایشان نقل می‌کردند. ظاهراً درس آقای قاضی و شیخ محمدحسین اصفهانی همزمان بود و آقای بهجت باید یکی را انتخاب می‌کردند و ایشان کلاس آشیخ محمدحسین را ترجیح می‌دادند. معلوم می‌شود ایشان را از نظر فقه و اصول قوی‌تر می‌دانستند.
 
*چگونه می‌توان به مدارجی از این قبیل رسید؟
 
اینها جزو اسرار هستند و ما چندان واقف نیستیم، اما اجمالاً شاید این موارد مؤثر باشند. یکی از آنها رفتار و اعمال پدر و مادر انسان است. فردی که پدر و مادر مؤمن و مخلصی دارد، در طول زندگی از چنین نتایجی برخوردار است، چون بخش اعظم شخصیت انسان در خانواده شکل می‌گیرد، اما حقیقتاً رمز این را که چگونه فردی قبل از بلوغ چشمانش به روی حقایق اصلی باز می‌شود، نمی‌دانم، ولی می‌دانم که در مورد مرحوم آقای بهجت چنین اتفاقی روی داده بود.
 
*مرحوم آیت‌الله بهجت در رساله‌شان از کلمه «العبد» استفاده می‌کردند. به نظر شما، منظور ایشان از این عنوان چه بود؟
 
بندگی خدا یعنی به حلال و حرام خداوند مقید بودن و آنها را رعایت کردن. اگر انسان بخواهد رشد کند، راهی جز بندگی خداوند ندارد. انسان با بندگی است که خداوند را به عظمت، رأفت و حکمت می‌شناسد و برنامه‌های الهی را حکمت می‌داند. در حدیثی آمده است بندگی مرا بکن تا مثل خودم به تو قدرت بدهم. انسان باید از خود به در آید و در خود نماند تا بتواند ارتفاع بگیرد. در خود ماندن یعنی در زباله ماندن و از زباله بدتر هوا و هوس‌هاست که انسان را مانند میکروب آلوده و بیمار می‌کند.
 
توصیه آیت الله بهجت به بی‌نمازها/مشهودات خود را از زبان دیگران می گفت
*اشاره کردید به قول پیامبر اکرم(ص) با نماز معاشقه می‌کنم. گویا مرحوم آیت‌الله بهجت هم چنین حالاتی را تجربه می‌کردند. خاطره‌ای در این زمینه دارید؟
 
ایشان می‌فرمودند: هنوز به سن بلوغ نرسیده بودم که در کربلا مرحوم آقای نائینی را دیدم که برای اقامه جماعت تشریف آوردند. از مقام علمی ایشان بسیار شنیده بودم، اما در آنجا در نماز ایشان دریافتم مدارج معنوی ایشان بسیار بالا و نماز معراج مؤمن است که در مورد ایشان کاملاً مصداق دارد.
 
خود بنده وقتی برای نماز به مسجدی می‌رفتم که مرحوم آقای بهجت نماز می‌خواندند، به‌ خصوص هنگامی که ایشان به «ایاک نعبد و ایاک نستعین» می‌رسیدند، حزنی در چهره‌شان پیدا می‌شد که توصیف شدنی نیست.
 
*به کسانی که نماز نمی‌خواندند یا کاهلی می‌کردند چه توصیه‌ای داشتند؟
 
اتفاقاً یک بار کسی به ایشان گفت: فلانی نماز نمی‌خواند! چه به او بگوییم؟ فرمودند: بگویید نماز خوشمزه است! واقعاً هم اگر انسان عقلش را به کار بگیرد، چه چیزی شیرین‌تر از سخن گفتن با خداست؟ او همه چیز به ما داده است و هر چه داریم از اوست. این محبوب‌های دنیایی چه به ما می‌دهند؟ انسان که از سخن گفتن با معشوق خسته نمی‌شود، پس چرا ما از سخن گفتن با خدا خسته می‌شویم؟ چون غفلت ما را می‌گیرد و غرق در روزمرگی می‌شویم. اگر مثل اولیای الهی باشیم که همه وقت به فکر خدا هستند، این‌گونه نمی‌شویم که از صبح تا شب در غفلت باشیم و بخواهیم سر نماز ذاکر شویم.
 
*مرحوم علامه طباطبایی و مرحوم آیت‌الله بهجت هر دو شاگرد آیت‌الله قاضی و آشیخ محمدحسین اصفهانی بودند و هر دو هم در سال 1324 به قم آمدند، اما مشرب‌های متفاوتی داشتند. از دیدگاه جنابعالی علت این امر چیست؟
 
به هر حال اولیای خدا با یکدیگر فرق دارند. یعنی صاحب سرّ هستند و بعضی نیستند. بعضی در مسائل نظری وارد می‌شوند و آنها را حل می‌کنند و برخی با جنبه‌های عملی. مثلاً در زمان مرحوم شیخ حسن نخودکی، ماتریالیست‌ها به‌ شدت در ایران تبلیغات می‌کردند، لذا ایشان باب ریاضت و کرامت را باز کرد. مثلاً فردی پیش ایشان می‌آمد و برای شفای مریض خود دعا می‌خواست و ایشان مثلاً دعایی می‌خواند و به انجیر فوت می‌کرد و به او می‌داد و بیمار واقعاً شفا می‌یافت. امثال این کرامات فراوان‌اند. به هر حال در زمان غیبت معصوم(ع) افرادی باید باشند که از سوی امام مردم را از امور مادی به امور ماورائی سوق بدهند. مرحوم علامه طباطبایی به سئوالات نظری پاسخ می‌دادند و آیت‌الله بهجت در جنبه عملی کار می‌کردند. شیوه هر فردی با توجه به زمان، مکان و شرایط تعیین می‌شود.
 
*به نظر شما حوزه نجف در شکل‌گیری شخصیت ایشان چقدر مؤثر بود؟
 
خداوند وقتی بخواهد کسانی را هدایت کند و به مقامات بالا برساند، قطعاً اسبابش را هم فراهم می‌کند. استفاده از محضر مرحوم آقای قاضی و همجواری با بارگاه حضرت علی(ع) قطعاً آثاری دارد که از آن محروم بوده‌ایم.
 
توصیه آیت الله بهجت به بی‌نمازها/مشهودات خود را از زبان دیگران می گفت
*برخی معتقدند آیت‌الله بهجت زاهد بودند نه عارف. نظر جنابعالی در این باره چیست؟
 
بنده ایشان را عارف در حد اعلا و به معنای حقیقی کلمه می‌دانم. اخلاص ایشان نظیر نداشت، به قدری درجه خلوص در ایشان بالا بود که حتی وقایعی را هم که برای خودشان اتفاق افتاده بود از زبان فرد دیگری اظهار می‌کردند و هر چه هم اصرار می‌کردید، نام فرد را نمی‌گفتند. این همه اخلاص و معرفت نسبت به معارف قرآنی در این حد جز با اخلاص میسر نیست.