شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

کشف صدها اسلحه سازمانی «ناتو» از قاچاقچیان مواد مخدر در شرق کشور

کشف صدها اسلحه سازمانی «ناتو» از قاچاقچیان مواد مخدر در شرق کشور

سردار علی مؤیدی در گفت‌وگو با خبرنگار انتظامی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به گستردگی جرائم قاچاقچیان مواد مخدر و گره‌خوردن قاچاق مواد مخدر با سایر جرائم اظهار داشت: متأسفانه امروز حمل مواد مخدر در شرق کشور و قاچاق این مواد از مرزهای شرقی، صرفاً با حمل این مواد همراه نیست و ما با مجموعه‌ای از جرائم روبه‌رو هستیم.
رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر با بیان اینکه قاچاقچیان مواد مخدر کنار قاچاق این مواد، مرتکب بسیاری از جرائم دیگر نیز می‌شوند، گفت: تجارب ما نشان می‌دهد که این قاچاقچیان مسلح عمدتاً کنار قاچاق مواد مخدر، دست به قاچاق اسلحه و مهمات نیز می‌زنند.
وی در خصوص آمار به دست آمده از اسلحه و مهمات مکشوفه در سال گذشته توسط مأموران پلیس مبارزه با مواد مخدر، اظهار داشت: در سال 93 مأموران پلیس مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی موفق شدند در درگیری با قاچاقچیان، بیش از 1400 قبضه اسلحه و مهمات را از آن‌ها کشف و ضبط کنند.
مؤیدی خطاب به برخی از مدعیان حقوق بشر که برخورد جمهوری اسلامی ایران با قاچاقچیان مسلح مواد مخدر را از مصادیق نقض حقوق بشر عنوان می‌کنند، گفت: کشورها و افرادی که دم از حقوق بشر می‌زنند و ما را به‌منظور برخورد با قاچاقچیان مسلح مواد مخدر محکوم می‌کنند، باید به این سؤال پاسخ دهند که اگر این فجایع در کشور خودشان هم اتفاق می‌افتاد، همین موضع‌گیری را داشتند؟
رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر نیروی انتظامی در پایان خاطرنشان کرد: عمده سلاح‌های کشف شده از قاچاقچیان مواد مخدر از جمله سلاح‌های سازمانی کشورهای اروپایی و ناتو است که امروز شاهدیم در اختیار قاچاقچیان مواد مخدر شرق کشور قرار دارد.
انتهای پیام/)

آژیر اعلام جنگ ناوگروه ارتش در خلیج عدن/حرکت قایق تروریستی به سمت ناوشکن البرز


به گزارش عمارنامه به نقل از روابط عمومی نیروی دریایی ارتش، در چند روز گذشته، ناوهای آمریکایی و ائتلاف شبانه روز دور تا دور ناوگروه 34 نیروی دریایی ارتش پرسه می زدند که با هشدارهای محکم ناوشکن 72 (البرز) راه به جایی نبردند چراکه می دانستند هر اقدام آنها نقض حریم قوانین بین المللی است.


 


از روز گذشته حریم ناوهای البرز و بوشهر در پهنه آبهای خلیج عدن خالی از ناوهای رزمی ائتلاف شد و بوی فتنه به مشام می‌رسید.

دریادلان ناوشکن البرز و ناو لجستیک بوشهر هوشیار و پای کار آماده مقابله با هر تهدید و تحرکی بودند که ناگهان از بلندگوهای البرز صدای اعلام جنگ به گوش رسید.


رادارها و اتاق عملیات قایقی را رصد کردند که با سرعت تمام از سمت یمن به سوی ناوشکن البرز حرکت می‌کرد.
به دستور فرمانده ناوشکن بلافاصله پرسنل البرز حالت عملیاتی گرفتند و تمام قبضه ها آماده شلیک شد.

ناخدا یکم عرشه مصطفی تاج الدینی فرمانده ناوگروه 34 در خارج از پل فرماندهی ایستاد و با دوربین نظامی جزئیات این قایق را به فرمانده ناوشکن ابلاغ می کرد تا لحظه ای که تصمیم گیری کند.

فرمانده ناوگروه با دوربین تعدادی تروریست را در قایق به صورت خوابیده دید که آماده تحرک خصمانه هستند و به فرمانده ناوشکن ابلاغ کرد که هرگاه آدم های داخل قایق تنها یک حرکت نابجا انجام دادند دستور آتش را صادر کند.

ناخدا سوم عرشه حسن مقصودلو فرمانده ناوشکن البرز گفت: تروریست ها اگر لحظه ای غفلت می کردند با چند گلوله اول البرز از بین می رفتند.

وی افزود: دریادلان ارتش هر لحظه آماده دفاع از حریم ایران اسلامی و منافع آن هستند.
قایق که معلوم نبود انتحاری است یا با خود قبضه های دوش پرتاب یا آر پی جی دارد اما مشخص بود که حرکت او کاملاً خصمانه است و تروریست ها منتظر فرصتی هستند که ضربه ای به ناوشکن البرز بزنند.

قایق با دیدن پرسنل آماده البرز و هدف گیری قبضه ها در فاصله یک مایلی ناوشکن به شک افتاد و تصمیم گرفت پا به فرار بگذارد.


کارشناسان نظامی در ناوگروه 34 اقدام ناوشکن البرز علیه حرکت خصمانه قایق را که بدون شلیک گلوله ای تروریست ها را فراری دادند بهترین تصمیم در لحظه این نوع عملیات در آبهای بین المللی خواندند؛ چرا که احتمال می رود این تروریست ها دست نشانده کشورهای بیگانه و ائتلاف غربی - عربی باشند که بخواهند هم با حرکتی تروریستی و خصمانه ضربه ای به ایران اسلامی و حضور آن در آبهای بین المللی بزنند و هم بهانه ای بدست بگیرند که بتوانند به وسیله آن علیه ایران اسلامی جنگ رسانه ای کنند.

البرز و بوشهر با قدرت همچنان در خلیج عدنند و مدافع منافع ایران اسلامی در پهنه آبهای بین المللی هستند.


هشدار آیت‌الله مکارم به آل سعود/ آیت‌الله نوری:‏ مقابل اعدام نمر سکوت ‏نمی‌کنیم/آیت‌الله سبحانی: باید درحکم اعدام تجدیدنظر شود

هشدار آیت‌الله مکارم به آل سعود/ آیت‌الله نوری:‏ مقابل اعدام نمر سکوت ‏نمی‌کنیم/آیت‌الله سبحانی: باید درحکم اعدام تجدیدنظر شود

به گزارش جهان، مرجع تقلید شیعیان صبح امروز در درس خارج فقه در مسجد اعظم ضمن واکنش به تهدید اعدام روحانی عربستانی شیخ محمدباقر نمر، اظهار داشتند: دولتمردان عربستان یا غافلند یا خودشان را به غفلت می زدند که چنین حکمی را صادر کردند.

*دو مشکل اساسی شیعیان عربستانی

ایشان با اشاره به دو مشکل اساسی شیعیان عربستانی، ابراز داشتند: نخستین مشکل آنان، برگزاری مراسمات مذهبی و برنامه های دینی است که تحت فشار بوده و حکومت برای آنان دردسر ایجاد می کند.

این مرجع تقلید تأکید کرد: شیعیان، شهروند عربستان بوده و حق دارند مطابق با مذهب خود عمل کرده و مراسمات گوناگون داشته باشند.

حضرت آیت الله مکارم شیرازی ادامه دادند: در ایران اسلامی، مسیحیان، یهودیان و دیگر مذاهب به راحتی مراسمات خود را برگزار کرده و اعمال خود را انجام می دهند.

این استاد درس خارج حوزه محرومیت های حقوقی را دومین مشکل اساسی شیعیان عربستانی ذکر کردند و گفتند: متأسفانه به شیعیان همانند اهل سنت به یک چشم نگاه نشده و با محرومیت های حقوقی مواجهند.

معظم له افزودند: ترقی در مدارج اجتماعی، تحصیل در دانشگاه ها، حضور در سازمان ها و ... از جمله محرومیت های حقوقی شیعیان عربستانی است.

*گناه این روحانی مجاهد چیست؟

ایشان با اشاره به سخنان روحانی عربستانی در دفاع از حقوق شیعیان این کشور، خاطرنشان ساختند: گناه این روحانی مجاهد این است که از حقوق شیعیان دفاع کرده و بدون قیام، آدم کشی و بدون سلاح، داغ تر از دیگران سخن گفته است.

*کجای قرآن اجازه اعدام چنین انسانی را می دهد؟

این مرجع تقلید تصریح کردند: کجای اسلام و قرآن اجازه می دهد برای چنین انسانی، حکم اعدام صادر شود؟ مگر او چه عملی مرتکب شده که سزایش اعدام باشد؟

حضرت آیت الله مکارم شیرازی ضمن یادآوری اثرات سوء اجرای این حکم برای حکومت عربستان، بیان داشتند: بدانید اگر این حکم اجرا شود، آثار سوء برای این جمعیت قاتل داشته و تمام شیعیان دنیا کینه و بغض شدیدی نسبت به همه شما پیدا خواهند کرد. (تکبیر طلاب و سردادن شعار مرگ بر آل سعود)

این استاد درس خارج حوزه ادامه دادند: این اشخاص ممکن است خیال کنند که با اعدام این شخصیت، دیگران می ترسند؛ اما باید بدانند شیعیان جسورتر شده و به فعالیت های خود ادامه خواهند داد.

*تمام مسلمانان معتدل معترضند

معظم له در پایان اظهار داشتند: نه تنها شیعیان؛ بلکه تمام مسلمانان معتدل دنیا نیز نسبت به چنین اقدامی اعتراض دارند.

آیت‌الله نوری همدانی:‏
اعدام شیخ نمر تبعات فراوانی برای عربستان خواهد داشت/مقابل اعدام نمر سکوت ‏نمی‌کنیم

آیت‌الله حسین نوری همدانی هم عصر دیروز در انتهای درس خارج فقه خود در مسجد اعظم، عربستان سعودی را رژیمی قبیله‌ای و زیرسلطه و سیطره استکبار دانست و اظهار کرد: آل‌سعود شیخ نمر را دستگیر، شکنجه و حکم اعدام او را صادر می‌کند که این امر مورد انتقاد ماست.

وی افزود: شیخ نمر فقیهی شجاع است که به دلیل مبارزاتش علیه آل‌سعود، مدت‌هاست شکنجه و بازداشت را تحمل می‌کند.

این مرجع تقلید با بیان اینکه اخیراً خبر اجرای حکم اعدام شیخ نمر در روزهای آینده منتشر شده است، گفت: این کار تبعات زیادی دارد و عربستان سعودی باید به این امر توجه کند، البته آل سعود دولتی قبیله‌ای هستند که تاکنون به خواست مردم به هیچ عنوان اهمیت نداده‌اند.

وی ادامه داد: آل‌سعود زیر نفوذ مفتی‌هایی قرار دارند که به سختی با اسلام و تشیع مخالفت می‌کنند، همچنین دولت عربستان سعودی زیر سلطه استکبار جهانی به ویژه آمریکا هم قرار دارد.

آیت‌الله نوری همدانی با اشاره به کمک‌های عربستان سعودی به صدام در طول دفاع مقدس خاطرنشان کرد: همچنین در سال‌های گذشته شاهد به خاک و خون کشیده شدن زائران ایرانی در عربستان بودیم که به واسطه آن، امام راحل(ره) برای مدتی حج را تعطیل اعلام کردند.

استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه حکومت آل‌سعود برای مقابله با بیداری اسلامی هزینه‌های فراوانی کرده است، گفت: دلیل این مخالفت شدید با انقلاب‌های مردمی این است که سعودی‌ها دریافته‌اند این بیدارگری و خیزش مردمی، سرانجام به زوال همه دیکتاتورها می‌انجامد.

وی با بیان اینکه پول نفت و گاز عربستان صرف به وجود آوردن داعش و گروه‌های تروریست دیگری مانند بوکوحرام می‌شود، تصریح کرد: نتیجه این امر چیزی جز جنایات بی‌شمار در عراق، سوریه و یمن نیست.

آیت‌الله نوری همدانی عنوان کرد: یمن پیش از قیام حوثی‌ها و جنبش انصارالله، حیاط خلوت آل‌سعود بود به همین دلیل امروز عربستان با کمک چند کشور دیگر می‌خواهد هر طور شده این حیاط خلوت را پس بگیرد و بر همین اساس به جان شیعیان افتاده است.

این مرجع تقلید با اشاره به سوابق سیاه عربستان سعودی در مواجهه به مردم به ویژه شیعیان گفت: توهین و تعرض به زائران ایرانی از دیگر اقدامات زشت سعودی‌هاست و امروز هم می‌بینیم قصد دارند شیخ نمر را اعدام کنند.

وی ضمن محکوم کردن شدید تصمیم به اجرای حکم اعدام شیخ نمر، عنوان کرد: حکومت آل‌سعود بداند که ما در مقابل این امر سکوت نمی‌کنیم، چراکه همه مردم ایران و حوزه‌های علمیه، این اعدام را جنایتی بزرگ می‌دانند و هیچگاه در مقابل ظلم سکوت نکرده و نمی‌کنند.

آیت‌الله نوری همدانی افزود: جهانیان بدانند که با حصر، شکنجه و اعدام شیخ نمر مخالف هستیم و مانع شدن از آزادی بیان را به شدت محکوم می‌کنیم.


آیت الله العظمی سبحانی:
در حکم اعدام شیخ نمر باید تجدید نظر شود

همچنین حضرت آیت الله سبحانی صبح امروز در درس خارج اصول خود در مسجد اعظم با اشاره به موضوع اعدام شیخ نمر عالم برجسته عربستانی، اظهار داشتند: مسئله ای که امروز با آن مواجه هستیم، تهدیدجان عالم مجاهد، شیخ محمدباقر نمر است که باید در آن تجدید نظر شود.

ایشان ادامه دادند: در اخبار شنیده ایم که قاضی حکم اعدام ایشان را صادر کرده و ما امیدواریم این قاضی و اشخاصی که در رأس این قضاوت هستند، در حکم خود تجدید نظر کنند.

این مرجع تقلید ابراز داشتند: در کجای دنیا دیده شده که مدعی و قاضی یک نفر باشد؛ یعنی خودشان مدعی، خودشان قاضی و خودشان هم مجری هستند که جای تعجب دارد.

حضرت آیت الله سبحانی خاطرنشان ساختند: این اشخاص، خودشان طرح دعوا کرده و خودشان نیز به قضاوت آن می پردازند که درست نیست.

این استاد درس خارج حوزه تصریح کردند: جرم این عالم مجاهد، دفاع از شیعیان کشور عربستان و گرفتن حقوق آنان است.

معظم له با اشاره به سخنان شیخ نمر در سخنرانی های خود، بیان داشتند: این روحانی عربستانی در سخنان خود آورده است که شیعه در این کشور دارای جمعیت بوده؛ اصالت داشته و به نبی مکرم اسلام(ص) منسوب هستند؛ پس همانطور که دیگران در این کشور حق دارند، حق ما را نیز بدهید.

ایشان با اشاره به برخی از ظلم ها به شیعیان در عربستان، اظهار داشتند: متأسفانه کودکان شیعی در دبستان های حفظ قرآن این کشور راهی نداشته و دانشجویان از حضور در دانشگاه های فنی و پزشکی محروم بوده یا نمره قبولی به دست نمی آورند.

این مرجع تقلید ابراز داشتند: حجت الاسلام والمسلمین شیخ محمدباقر نمر در بالای منبر فقط حق شیعیان را درخواست کرده و تأکید بر واحدبودن تمام شهروندان عربستانی داشته است.

حضرت آیت الله سبحانی در پایان خاطرنشان ساختند: امیدواریم به زودی این عالم مجاهد از زندان رهایی پیدا کند.

جامعه مدرسین:
اعدام شیخ نمر، پرونده آل سعود را در هم می پیچد

در همین حال، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در واکنش به حکم ظالمانه علیه شیخ نمر باقر النمر روحانی مبارز عربستانی در بیانیه ای رسمی که به زبان عربی منتشر شده ابراز داشت: در سایه جنایات تکفیری ها در کشورهای اسلامی، شاهد محکومیت علمایی هستیم که خواستار اجرای عدالت در کشورهای خود هستند در حالی که مطالبه عدالت، حق مشروع تمام شهروندان است و حاکمان موظفند که در برابر شریعت خاضع باشند و به خواست مردم مسلمان توجه نمایند.

جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با اشاره به محدودیت ها و ظلم خاندان سعودی علیه شهروندانش به ویژه پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام از حاکمان سعودی خواست به خواسته های بر حق مردم خود توجه نماید و از راه های غیرشرعی مانند اتهام زنی به علمایی که تنها حقوق مردم را مطالبه می کنند پرهیز کند.

این نهاد حوزوی با محکومیت شدید نسبت به حکم ظالمانه ی اعدام علیه شیخ نمر باقر النمر اظهار داشت: قدرت حاکمه در سرزمین حجاز، باید با مردم خود به خوبی رفتار نماید و قدر علمای این کشور را بداند زیرا علما، نماد عزت و عظمت مردم هستند و توجه تمام علما در تمام کشورهای اسلامی را به این قضیه جلب می نماییم تا این روش ظالمانه، تبدیل به یک روند از سوی حاکمان و نظام های ظالم که به دنبال خفه کردن صدای حق هستند نشود.

جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، ضمن دعوت حاکمان عربستان به تعقل و بصیرت، لغو فوری حکم اعدام علیه شیخ نمر را خواستار شد و هشدار داد: در صورت هرگونه تعرض به شیخ نمر باقر النمر، ملت های مسلمان ساکت نخواهند نشست و چنین اقدامی، پرونده آل سعود را درهم خواهد پیچید.

تجمع علما، روحانیون و طلاب در محکومیت حکم اعدام شیخ نمر

از سوی دیگر،‌ مسئول روابط عمومی مرکز مدیریت حوزه های علمیه از تجمع بزرگ طلاب و فضلای حوزه علمیه قم در محکومیت صدور اعدام آیت الله نمر باقر النمر روحانی برجسته شیعه عربستان خبرداد.

حجت الاسلام سید حسن طیب حسینی با بیان این مطلب گفت: با توجه به صدور حکم اعدام آیت الله شیخ نمر از سوی رژیم آل سعود، حوزه های علمیه در تجمعی که در حوزه علمیه قم برگزار می شود، این اقدام هتاکانه و دور از اسلامیت و انسانیت را محکوم می کنند.

وی افزود طلاب و روحانیون در تجمعی بزرگ که با حضور علما و بزرگان حوزه، فردا چهارشنبه ۲۳ اردیبهشت در مدرسه مبارکه فیضیه برگزار می شود، ضمن هشدار به آل سعود این اقدام هتاکانه را محکوم خواهند کرد.

مسئول روابط عمومی حوزه های علمیه خاطرنشان کرد: این تجمع فردا ساعت ۱۲ و با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سید محمد سعیدی برگزار می گردد.
منبع: حوزه و فارس

تصاویر هم‌زمان از حضور رهبر انقلاب در نمایشگاه کتاب

تصاویر هم‌زمان از حضور رهبر انقلاب در نمایشگاه کتاب


رهبر انقلاب دقایقی پیش جهت بازدید از نمایشگاه کتاب وارد مصلی امام خمینی تهران شدند.

برادر محسن از شما بعید بود!(یادداشت روز)

برادر محسن از شما بعید بود!(یادداشت روز)

درباره اظهارات عجیب و  تأسف‌آور آقای محسن رضایی گفتنی است؛
1- اظهارنظر دبیر مجمع تشخیص مصلحت‌ نظام در حالی است که رژیم دست‌نشانده آل‌سعود علاوه بر خیانت‌های فراوانی که در طول حیات ننگین خود نسبت به اسلام و ملت‌های مسلمان مرتکب شده است، این روزها با قتل عام وحشیانه مردم مظلوم یمن و به خاک و خون کشیدن زنان و کودکان مسلمان و بی‌پناه، روی تمام جنایتکاران تاریخ را سفید کرده است. آیا جناب رضایی این جنایات هولناک و ضدبشری رژیم‌ آل‌سعود را انکار می‌کند؟ اگر پاسخ منفی است- که نمی‌تواند مثبت باشد- ایشان با چه انگیزه‌ای و از کدام جایگاه انسانی و اسلامی - قانونی‌ پیشکش!- از این جنایات بی‌شرمانه دفاع می‌کند؟! تا آنجا که می‌گوید «سلاح‌های ما برای دفاع از عربستان است»! ایشان به عنوان یک مسلمان و بر اساس آموزه‌های اسلامی، حق حمایت شخصی از جرثومه‌های فساد و تباهی آل‌سعود را هم ندارد، چه رسد به آن که از جانب نظام اسلامی و ملت مسلمان ایران، سخن بگوید  و بی‌آن که متوجه باشد از عزت و شرف مثال‌زدنی ایران اسلامی برای حمایت از جنایتکاران وحشی آل‌سعود مایه بگذارد!
2- دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌گوید
«من اطمینان دارم اگر کسی به مرزهای عربستان تعرض کند، ما از ملت این کشور دفاع می‌کنیم»! که باید پرسید آیا از نظر جنابعالی مردم مظلوم یمن که طی دهها روز و شب گذشته زیر بمباران بی‌وقفه جنگنده‌های آل‌سعود قرار دارند و همه روزه، انبوهی از آنان به خاک و خون کشیده می‌شوند،
«ملت مسلمان» نیستند؟! اگر هستند- که هستند- چرا در مصاحبه اخیر خود حتی یک کلمه به حمایت از آنان سخن نگفته‌اید؟ و مثلا؛ نفرموده‌اید که « من اطمینان دارم اگر کسی به مرزهای یمن تعرض کند، ما از ملت این کشور دفاع می‌کنیم»!
باید پرسید آقای محسن رضایی در آل‌سعود غیر از جنایت و خیانت و قتل‌عام مسلمانان بی‌پناه چه ویژگی‌ درخور تحسین! و تقدیری! دیده‌اند که حمایت از آنان را در صورت تعرض دیگران، وظیفه ایران اسلامی! می‌داند؟!  و در ملت یمن غیر از مظلومیت، اسلامخواهی و استقلال‌طلبی چه دیده‌اند که زبان ایشان در مصاحبه یاد شده کمترین گردشی به حمایت از آنان نداشته است؟!
3- یک‌بار دیگر در این اظهارنظر دقت کنید «من اطمینان دارم اگر کسی به مرزهای عربستان تعرض کند، ما از ملت این کشور دفاع می‌کنیم»! خب! امروزه بعد از حملات وحشیانه آل‌سعود به یمن، مردم این کشور مسلمان به عنوان حق قانونی و شرعی‌ خود، در پی پاسخ به حملات رژیم سعودی هستند و برای این منظور، حمله به مرزهای عربستان را وظیفه خود می‌دانند که در مواردی هر چند کم‌دامنه به این اقدام دست زده‌اند و با عبور از مرزهای جنوبی عربستان به چند  پایگاه نظامی آل‌سعود حمله کرده‌اند. حالا باید از آقای محسن رضایی پرسید، آیا مطابق دستورالعمل جنابعالی، اکنون وظیفه جمهوری اسلامی آن است که به جنگ انصارالله یمن برود! و براساس نظر دبیر مجمع تشخیص مصلحت از مرزهای عربستان در مقابل حملات آنان دفاع کند؟! آقای رضایی! خودتان قضاوت بفرمائید؛ می‌دانید چه می‌گوئید؟!
4- بعد از اظهارات آقای محسن رضایی، تعدادی از سایت‌های وابسته به اصحاب فتنه و مدعیان اصلاحات که برخی از آنان سابقه سیاهی از خیانت در کارنامه خود دارند، دست به توجیه مسخره‌ای زده و نوشته‌اند منظور آقای رضایی دفاع از ملت عربستان بوده است! که باید گفت؛ اگر رژیم روسیاه آل‌سعود را یک رژیم مردمی! تلقی می‌کنید که چه عرض کنیم؟!... و اگر این رژیم قرون وسطایی را مانند همه انسان‌های آزاداندیش، رژیمی خونریز، جنایتکار و خیانت‌پیشه می‌دانید که لازمه حمایت و دفاع از ملت عربستان، مقابله با رژیم‌ حاکم بر این کشور است و از کجای اظهارات آقای رضایی برمی‌آید که منظور ایشان مقابله با آل‌سعود باشد؟! آقای رضایی می‌گوید از مرزهای عربستان در مقابل هر گونه تعرضی دفاع می‌کنیم و دفاع از مرزهای یک کشور در حالی که اولا؛ یک رژیم
قرون وسطایی بر آن حاکمیت دارد و ثانیا؛ هیچ اشاره‌ای به نامشروع بودن آن رژیم نمی‌شود! معنا و مفهومی غیر از دفاع و حمایت از رژیم حاکم بر آن کشور ندارد.
5- باید از آقای رضایی پرسید؛ مرزهای عربستان از سوی کدام کشور مورد تهدید قرار گرفته است که ایشان برای دفاع از آن احساس وظیفه و تکلیف کرده است؟! آیا وابستگی عربستان به آمریکا و اسرائیل، آنهم در حد «دست‌نشاندگی» قابل انکار است؟ پس، به یقین آقای رضایی نگران حمله آمریکا و اسرائیل به مرزهای عربستان نبوده است. کشورهای عربی منطقه نظیر امارات و اردن و قطر و مصر و... هم که وامدار دلارهای بادآورده آل‌سعود هستند و نه فقط کمترین تهدیدی از جانب این کشورها متوجه مرزهای عربستان نیست، بلکه در بسیاری از جنایات رژیم سعودی حضور فعال دارند که مشارکت در حمله وحشیانه به یمن، تازه‌ترین  نمونه آن است. بنابراین به وضوح می‌توان نتیجه گرفت که مرزهای عربستان از سوی هیچ کشوری غیر از انصارالله مظلوم یمن مورد تهدید نیست. اکنون باید خطاب به دبیر محترم مجمع تشخیص مصلحت گفت؛ آیا منظور شما در تاکید بر دفاع از مرزهای عربستان،  در مقابل تعرض دیگران، مقابله نظامی ایران با یمن است؟! به یقین چنین منظوری نداشته‌اید ولی اظهارات شما مخصوصا در شرایط کنونی
غیر ازاین مفهوم و مصداقی نمی‌تواند داشته باشد.
و اما از سوی دیگر، آمریکا، انگلیس، فرانسه و رژیم صهیونیستی ضمن حمایت کامل و همه‌جانبه از حمله وحشیانه آل‌سعود به یمن، تاکید کرده‌اند که در مقابل تهدید مرزهای عربستان از سوی انصارالله، بی‌تفاوت نمی‌مانند و به دفاع از رژیم آل‌سعود برمی‌خیزند... خب... جناب آقای رضایی، آیا اظهارات جنابعالی به مفهوم آن است که در صورت تهدید مرزهای عربستان از سوی انصارالله و ملت مظلوم و به خون غلتیده یمن، ایران اسلامی باید- و وظیفه دارد- در کنار آمریکا و اسرائیل و انگلیس و فرانسه به مقابله با ملت و دولت قانونی یمن برخیزد؟! اگر چنین منظوری ندارید- که می‌دانیم ندارید- چرا نسنجیده سخن می‌گوئید؟!
6- بدیهی است که آنچه در این وجیزه آمده - و متأسفانه از اظهارات اخیر آقای محسن رضایی استنباط می‌شود - با توجه به شخصیت انقلابی ایشان و سوابق درخشانی که از ایثار و فداکاری وی در کارنامه دفاع مقدس ثبت و ضبط است، نمی‌تواند قابل‌قبول و باورکردنی باشد و یا خدای نخواسته از سوءنیتی حکایت کند. ولی باید گفت بی‌دقتی برادر محسن در اظهارات یاد شده و آثار سوء آن به شدت درخور ملامت و بایسته اصلاح است.

حسین شریعتمداری

هشدار سردارجزایری به عربستان و آمریکا درباره کشتی ایران

هشدار سردارجزایری به عربستان و آمریکا درباره کشتی ایران


سردار "سید مسعود جزایری" روز سه شنبه در مصاحبه با برنامه "من طهران" شبکه خبری العالم، در پاسخ به این سؤال که در صورت ممانعت عربستان از رسیدن کشتی حامل کمکهای بشردوستانه ایران به سواحل یمن، پاسخ چه خواهد بود، اظهار داشت: من صراحتا اعلام می‌کنم که خویشتنداری جمهوری اسلامی ایران حد و اندازه ای دارد.
معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستادکل نیروهای مسلح افزود: عربستان سعودی و حاکمان تازه کار این کشور و هم آمریکایی‌ها و دیگران بایستی توجه داشته باشند، چنانچه بیش از این بخواهند برای جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با کمک رسانی به کشورهای منطقه ایجاد مزاحمت کنند، چه بسا آتشی به پا شود که مهار آن قطعا از دست آنها خارج خواهد شد.

شهید هادی کجباف/جبهه ما الان همانجاست و ما با اسرائیل می‌جنگیم

شهید هادی کجباف/جبهه ما الان همانجاست و ما با اسرائیل می‌جنگیم و اگر آنجا جلوی اسراییل نایستیم باید در خاک خودمان با آن‌ها مبارزه کنیم.

همسر شهید هادی کجباف می‌گوید شوهرش در جواب منتقدان رفتنش به سوریه می‌گفت: جبهه ما الان همانجاست و ما با اسرائیل می‌جنگیم و اگر آنجا جلوی اسراییل نایستیم باید در خاک خودمان با آن‌ها مبارزه کنیم.
به گزارش فرهنگ نیوز، سایت الف، گفت و گویی با همسر شهید هادی کجباف انجام داده است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

اولین سؤال را از آخر قصه شروع کنیم؛ چطور از شهادت همسرتان مطلع شدید؟

31 فروردین، خبر شهادت ایشان ابتدا از طریق سایت‌های طرفدار داعش منتشر شد که اعلام کرده بودند پیکر شهید کجباف نیز نزد آن‌هاست و دوستان و آشنایان متوجه شده بودند. ظاهراً دوستان و همرزمان همسرم نیز از شهادت وی مطلع بودند و قصدشان این بوده که کمی دیرتر این موضوع را به ما اطلاع دهند؛ اما با پرس و جوهایی که خانواده بعد از خبر آشنایان انجام دادند خبر شهادت شهید کجباف از طرف همرزمان شهید نیز تأیید شد؛ اما باز هم موضوع را به من نگفتند؛ ابتدا گفتند که وی فقط مجروح شده است، چون ایشان سابقه مجروحیت را در تابستان سال گذشته داشتند. نهایتاً چند ساعت بعد از بقیه افراد خانواده بنده نیز از شهادت وی مطلع شدم.

برخورد شما چطور بود؟ چطور فکر می‌کردید در مورد این اتفاق؟

قضیه شهادت هادی مثل سکه، برای من دو رو داشت از یک طرف چون می‌دانستم آرزوی شهادت داشت، برای شهادتش بسیار خوشحال شدم که همسرم به آرزوی خود رسیده است و خوشحال شدم که ما افتخار خانواده شهید بودن را پیدا کردیم و از جهتی فقدان و فراغ وی برایم دشوار بود.

چقدر انتظار شهید شدن ایشان را داشتید؟

از زمانی که ایشان به سوریه رفتند با توجه به خطراتی که در سوریه وجود دارد و شهامتی که از ایشان سراغ داشتیم، شهادتش را احتمال می‌دادیم. خودش نیز در تمامی سال‌های دفاع مقدس عشق شهادت داشت و شهادت برایش نه امری محتمل که ضروری می‌نمود و می‌توان گفت که هادی در طول این 32 سال که با من زندگی کرد 32 هزار بار در ذهنم شهید شد و هر بار به نحوی نوع شهادتش در ذهنم مجسم می‌شد؛ بنابراین امری جدید و غافلگیرکننده برای من نبود. در جنگ سابقه 9 بار مجروحیت و همچنین 2 بار شیمیایی شدن را داشتند و حتی همسرم یک بار هم سابقه اسارت را داشت که قبل از رسیدن به خاک عراق، از دست بعثی‌ها فرار کرده بود. هادی برای دهمین بار در سوریه مجروح شد و برای یازدهمین بار هم مجدد در سوریه مجروح شدند و دوازدهمین بار دیگر به شهادت رسیدند.

حتی بعد از جنگ نیز ما احتمال شهادت ایشان را می‌دادیم چون همسرم معتقد بود که حتی بعد از قطعنامه نیز نمی‌توان به بعثی‌ها اعتماد کرد و به واسطه این موضوع تا مدت‌ها ایشان به همراه همرزمانشان در منطقه جزیره مینو از مرزهای ایران در برابر حمله احتمالی رژیم بعثی مراقبت می‌کردند و این موضع سبب شده بود که ما همواره احتمال بدهیم ایشان حتی بعد از قطعنامه نیز ممکن است به شهادت برسند.

واکنش شما در برابر تصمیم شهید کجباف برای عزیمت به سوریه چه بود؟

من خیلی خوشحال شدم زیرا من و همسرم در این موضوع کاملاً هم عقیده بودیم و هیچ زمان در این کارها با وی مخالفت نمی‌کردم حتی این بار من پیشنهاد دادم که ایشان را در این سفر همراهی کنم و گفتم دوست دارم در این عمل سهمی داشته باشم؛ ولی هادی گفت آمدن تو موجب می‌شود تا در میدان نبرد دست بسته باشم زیرا باید یک چشمم نیز مراقب شما باشد و با گفته وی بنده نیز منصرف شدم. ما با هادی مخالف نبودیم زیرا هر انسانی و هر مسلمانی با دیدن فجایع گروه‌های تکفیری در منطقه دلش به درد می‌آید و دوست دارد در حد توان خود به زنان و کودکان مسلمان و مظلوم منطقه کمک کند. هادی نیز بعد از دیدن این فجایع اصلاً آرام و قرار نداشت و و شب‌ها از غم مردم سوریه خوابش نمی‌برد. شب تا صبح دنبال راه حلی بود برای کمک کردن به مردم سوریه و با توجه به دشواری و تفاوت جنگ در سوریه نسبت به دفاع در برابر عراق، شهید کجباف به دنبال جمع آوری گروهی از همرزمان معتمد و کارکشته برای عزیمت و کمک به مردم سوریه بود.

آخرین بار چه زمانی به سوریه عزیمت کردند و ایشان را دیدید؟

برای آخرین باری که همسرم قصد رفتن به سوریه را داشتند بنده نیز اصرار داشتم که با ایشان بروم که مخالفت کرد. قبل از تعطیلات نوروز گفت چند روزی را برای زیارت همراه فرزندان و عروس‌ها و داماد و نوه‌ها بیا سوریه. من به دلیل خطرات احتمالی اجازه خواستم که فقط سجاد و محمد با من باشند و همسرانشان نیایند که هادی اصرار به همراهی همه اعضای خانواده داشتند حتی قرار بود دختر سجاد که 8 ماهه است در ایران بماند که همسرم تاکید کردند حتماً او را نیز همراه بیاورم به هرشکل در بیستم اسفند ماه سال گذشته به قصد زیارت حرم مطهر حضرت زینت (س) به همراه فرزندانم به سوریه رفتیم و همسرم توانست خانواده خود را ملاقات کند.

آخرین باری که وی را دیدم دشمن به حرم حضرت زینب (س) نزدیک بود با وجود اینکه شهید کجباف به همراه همرزمانش بسیاری از اطراف دمشق را از تکفیری‌ها پاک سازی کرده بود اما صحنه‌های درگیری با توجه به شیوه جنگ شهری بسیار نزدیک بود.

به اعتقاد من همسرم قصد داشت به مانند واقعه عاشورا که امام حسین (ع) تمام اهل بیت خود را به ارض کربلا برد ما را با وجود تمامی خطرات به سوریه ببرد چنانچه در سوریه که بودیم ایشان خانواده را تا نزدیک‌ترین محل‌های درگیری در سوریه نیز برد تا امتحان خود را پس دهد و حتی سجاد و محمد را یک شبانه روز با خود در صحنه‌های نبرد در مرز سوریه و اسرائیل در منطقه قنیطره همراه کرد و بعد از 10 روز اقامت در سوریه با همسرم به ایران بازگشتیم و دیدار در ایران آخرین دیدار ما بود. البته باید بگوییم تمامی این رفت و آمدها با هزینه شخصی انجام می‌شد و همسرم به هیچ عنوان حقوق و مبلغی بیشتر از حقوق بازنشستگی‌اش دریافت نمی‌کرد.

از آخرین وضعیت پیکر شهید کجباف چه اطلاعاتی دارید؟

گروهای تکفیری پیکر مطهر شهید کجباف را با خود برده‌اند و اهداف پلیدی را از این کار خود دنبال می‌کنند. یکی از اهداف آن‌ها اذیت و آزار بیشتر خانواده است در حالی که ما بر خلاف انتظار آن‌ها هر لحظه مصمم تر و قوی تر خواهیم شد.

اگر می‌دانستید آخرین باری که شهید کجباف را می‌بینید آخرین دیدار است چه جمله ای را به ایشان می‌گفتید؟

اگر می‌دانستم که این دیدار آخرین دیدار است فقط به او می‌گفتم تا آخر مقاومت کن و نگران ما نباش. من این جمله را نگفتم اما داستانی که از شهادت ایشان تعریف کرده‌اند نشان می‌دهد که شهید کجباف تا آخر مقاومت کرده‌اند؛ به نحوی که حتی با دستور عقب نشینی، با توجه به پراکندگی نیروهای تحت فرمانش مقاومت نموده تا همه نیروها را با خود همراه کند و در این راه نیز به شهادت رسیده‌اند. آخرین باری که از ناحیه ریه مجروح شده بودند مجدد اصرار داشتند که با تمام جراحت‌ها به صحنه نبرد در سوریه بازگردند و از روزی که مورد عمل جراحی قرار گرفت تا لحظه شهادتش فقط 17 روز طول کشید و این مجروحیت آخرین مجروحیت همسرم قبل از شهادت بود.

نبود پدر برای فرزندان هم دشوار است نظر آنان درمورد عزیمت پدرشان به سوریه و نبرد با تکفیری‌ها چه بود؟

بچه‌ها هم بیگانه از ما نبودند و در این خانواده بزرگ شده بودند و مطمئناً نظراتشان به نظر پدر و مادر خانواده نزدیک بوده اما دخترم فاطمه خیلی به پدرش وابسته بود و با این که همه عمرش را تقریباً از پدر دور بود عطش بیشتری برای دیدار با پدر داشت و از همان اول با رفتن پدرش مخالف بود اما این احساس دخترم صرفاً جنبه عاطفی داشت و نه اعتقادی؛ زیرا او نیز با ما در مبارزه با گروهای تکفیری هم عقیده بود و تنها عاطفه‌ی دخترانه‌اش دلیل مخالفت وی بود.

اما پسرها کاملاً با پدر هم عقیده بودند و سجاد همیشه به پدر اصرار داشت که همراهی‌اش کند و حتی خواستگاری هم که می‌رفتیم شرط می‌کردیم که ممکن است فرزندمان بخواهد به مانند پدرش به سوریه برود.
هنگامی هم که خبر شهادت پدرشان را شنیدند فاطمه بی تابی عجیبی داشت و محمد هم بسیار از این خبر محزون و دلگیر بود اما سجاد خیلی در خودش بود و احساسش را بروز نمی‌داد و جلوی ما اصلاً گریه نمی‌کرد اما با گذشت ساعاتی از خبر شهادت همسرم با آمدن اطرافیان و دلداری از سوی آن‌ها فرزندانم کمی آرام شدند و توانستند با خبر شهادت پدرشان کنار بیایند. هر چند نمی‌توان عشق پدر و فرزندی و فراغ را کتمان کرد اما نباید کاری انجام دهیم که دشمن خوشحال شود. ما خوشحالیم که شهید کجباف با داعش مبارزه و ضربات مهلکی را به این گروه تروریستی وارد کرده است و در این راه به شهادت رسیده و همین تلفاتی که به تکفیری‌ها وارد کرده است تسلای خاطر ماست.

مطمئناً تولد فرزندانتان همزمان با جنگ تحمیلی بوده است خاطره ای از این دوران و دوری از همسرتان دارید که از بقیه خاطرات ماندگارتر باشد؟

بله تولد فرزند سومم محمد، درست همزمان با اسارت شهید کجباف در 25 اردیبهشت سال 65 بود یادم میاید در آن تاریخ بیست روزی می‌شد که از همسرم خبری نداشتیم و بعد خبر دار شدیم که ایشان از ناحیه گوش مجروح و به تهران منتقل شده‌اند البته خبر اسارتش را بعد از گذشت 28 سال از آن زمان و یک ماه قبل از شهادتش برای ما تعریف کرد که این تقارن برای من بسیار جالب و ماندگار بود البته من به نبودن همسرم عادت داشتم و حتی هادی برای مراسم خواستگاری محمد نیز نتوانست حضور یابد که قرار شد با هماهنگی، ایشان برای مراسم‌های بعدی حضور رساند که هر بار به دلیل همزمانی مراسم با حضور وی در سوریه نمی‌توانست در مراسم شرکت کند و بعد از عدم حضور ایشان در مراسم عقد فرزندش قرار شد که همسرم حتماً در مراسم عروسی شرکت داشته باشد که برنامه ریزی‌های مراسم عروسی با شهادت همسرم همزمان شد.

زمانی که همسر شما در سوریه مبارزه می‌کردند واکنش اطرافیان به عزیمت ایشان به سوریه چه بود؟

اغلب اطرافیانی که از اقدام شهید کجباف مطلع بودند این اقدام را نقد می‌کردند و حتی وقتی که ایشان بعد از مجروحیت در بیمارستان بستری بودند ملاقات کنندگان نیز ایشان را سرزنش می‌کردند و شهید کجباف در آن حالت که مجروح هم بودند و به سختی تکلم می‌کردند جواب می‌دادند که جبهه ما الان همانجاست و ما با اسرائیل می‌جنگیم و اگر انجا جلوی اسراییل نایستیم باد در خاک خودمان با آن‌ها مبارزه کنیم.

و کلام پایانی؟

نه منتی روی مردم دارم و نه توقعی و نه طلبکارشان هستم و نه ادعایی دارم شوهر من شهید شده است و اگر خدا می‌خواهد پیکر آن باز می‌گردد و اگرحضرت زینب (س) قصد دارد مدافع حرمش را نزد خود نگه دارد و سرزمین مقدس شامات برایش بارگاهی باشد در برابر اراده خداوند قرار نگیرید و پیکر همسرم را معامله نکنید زیرا ما راضی نیستیم کمترین کمک مالی به جنایتکاران داعش شود و هیچ طلبی نیز از دولت و مردم دربرابر این خواسته خود نداریم.

ما حاضر نشدیم برای بازگردان پیکر شهید این ملت هزینه کنیم چطور برای یک مربی فوتبال چند ملیون دلار هزینه می‌کنیم که هیچ نتیجه ای هم ندارد و پول یک کشور اسلامی را هزینه یک فرد غیر مسلمان می‌کنیم چرا در برخی از جریانات اینقدر هزینه‌های اضافی داریم دلیل برگزاری این همه جشنواره‌های پرهزینه چیست؟ چقدر از بازیگران و مطرب‌ها تجلیل می‌شود؟ هنرمندان در ازای بازیگری خود پول می‌گیرند دلیل این همه تجلیل مجدد چیست؟ ما هم طرفدار هنر هستیم، این اقدامات هنر است یا پرداختن به واقعیات جامعه؟ آن شخصی که نقش یک فرزند شهید را بازی می‌کند این همه تجلیل می‌شود. آیا در واقعیت جامعه نیز به این خانواده‌ها توجه می‌شود؟ آن کسی که نقش واقعی را آفریده است به آن توجه می‌شود؟

بهتر است دست اندر کاران این جشنواره‌ها و کسانی که پول این مردم را در زمینه‌های بی محتوا هزینه می‌کنند بیایند و زاغه نشیها، بیمارستان‌ها و واقعیات جامعه را ببینند و ببینند که دختر جوانی را که به خاطر مشکلات مالی از ادامه تحصیل باز می ماندو بیمارانی را که به دلیل بضاعت پایین مالی نمی‌تواند در بیمارستان بستری شود این واقعیات جامعه را ببینند. وقت آن رسیده است که دیگر در لفافه سخن نگوییم.

در خاطرم هست در مسیری که به سمت سوریه می‌رفتیم به طور اتفاقی با دختر بشار جعفری نماینده سوریه در سازمان ملل متحد همراه بودم که کنار من نشسته بود و در بسیاری از موارد با وی هم کلام شدم و در میان بحثمان موضوع حجاب در سوریه را نیز مطرح کردم و گفتم ای کاش مردم سوریه نیز به دین خودشان، در مورد حجاب رفتار می‌کردند و این دستور دینی را بهتر رعایت می‌کردند و او نیز در پاسخ به من گفت: کشور ایران هم در حال حاضر از لحاظ حجاب مثل سوریه شده است در حالی که سوریه رهبری مثل امام خمینی، انقلاب اسلامی و ولایت فقیه نداشته و ندارد در صورتی که شما همه این‌ها را دارید و وضعیت حجابتان در ایران مثل سوریه شده است!

باید پرسید که چه شده است که این همه، ارزش‌ها در ایران پایمال شده چرا از کسی که حجاب اسلامی ندارد به بهانه هنرمندیش تجلیل می‌شود؟ خانمی که با ساپورت و لباس کوتاه در سطح شهر تردد می‌کند، باید بداند این امنیت که او راحت می‌تواند در شهر بچرخد، مدیون چه کسانی است. اگر امنیت نباشد، شعر و موسیقی و سینما و دانشگاه و حتی مزارع سرسبز به چه دردی می‌خورد؟! باید بدانند افرادی با قربانی کردن جان و زندگی و فرزندشان این امنیت را تأمین می‌کنند و انتظار زیادی از مردم ندارند؛ فقط می‌خواهند این راه و این اعتقاد حفظ شود... و صد درد که غیر از مردم عادی، کسانی از مسئولین و مقامات بخواهند وارد این قضایا شوند... چقدر همایش و جشنواره و گل و جایزه و بلیط هواپیما و خرج و هزینه و ...

منبع:فرهنگ نیوز