گلچین مراسم شب هفتم ماه رمضان94حاج منصور ارضی مسجدارک تهران/فیلم
مراسم مناجات شب هفتم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حسینی قمی و مناجات حاج منصور ارضی با حضور پرشور مردم مومن و شب زنده دار در مسجد ارک تهران برگزار گردید.
گزارش جلسه
اجمالی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید حسین حسینی قمی در شب هفتم ماه مبارک رمضان 1394 مسجد ارک
آغاز سخنان حجت الاسلام حسینی قمی بااشاره به جلسه شب گذشته بود مبنی بر حربه وسوسه ابلیس در مقابل توبه عاصین از منظر امام خمینی(رحمت الله علیه) اول بزرگ جلوه دادن توبه در نظر عاصین و دوم کوچک نشان دادن گناه در نظر مومنین. با این مقدمه حجت الاسلام حسینی قمی به طرح این سوال پرداختند:
با مقدمات بیان شده چرا برای طهارت جستن و تقرب الهی نباید به گناه اعتراف کرد؟
برای تطهیر نفس اعتراف به نزد غیر خدا لازم نیست، خداوند ستار و غفار قصد ندارند مردم اعتراف(به نزد غیر خود) به گناه داشته باشند و سرزنش عاصی باعث خشم خداوند است و از آن مهمتر کسی که خود را بالاتر از دیگران بداند خداوند او را مستکبر میداند.
این مطالب به استناد روایاتی که در پی میآید بنا شده است:
- امیرالمومنین علیه السلام: "اَیَّ طهارةٍ أفضل من التّوبة" (وسایل الشیعه، جلد 19، صفحه 328، باب 16 مقدمات الحدود، ح 6)
چه طهارتی بالاتر از توبه است؟
"لَو عَلِمَ المُدبِرونَ کَیفَ اشتیاقی بِهِم لَماتوا شَوقاً" (تذکره المتقین 101)
اگر کسانی که از من روگردان هستند شوق و علاقه مرا به خودشان میدانستند از کثرت شوق میمردند.
- دعای امام صادق علیه السلام در ابتدای ماه رمضان: "یا مَنْ اعْصِیهِ فَیَسْتُرُ عَلَیَّ وَ یَغْضِبُ لِی انْ عُیِّرْتُ بِمَعْصِیَتِهِ"
ای خدای که پرده پوشان من هستی و خشمگین میشوی در مقابل(سرزنش) مردم برای گناه من!
این یعنی امربه معروف و نهی از منکر نباید معنی سرزنش دهد و باید از سر دلسوزی باشد! در غیر این صورت مانند مستکبرین عمل میکنیم.
"وَ إِنَّمَا یَنْبَغِی لِأَهْلِ اَلْعِصْمَةِ وَ اَلْمَصْنُوعِ إِلَیْهِمْ فِی اَلسَّلاَمَةِ أَنْ یَرْحَمُوا أَهْلَ اَلذُّنُوبِ وَ اَلْمَعْصِیَةِ" (خطبه 140 نهج البلاغه)
شایسته است اهل پاکی(و اهل تقوا) و اهل سلامت دین که خداوند به ایشان عنایت کرده بااهل گناه و معصیت مهربانی کنند.
- رسول الله صل الله علیه و آله : "مَن عَیرَ اَخاهُ بِذَنبٍ لَم یمُت حَتّى یعمَلَهُ" (نهج الفصاحه، ح 2920)
کسی که به سرزنش برادر مومن خود به پردازد نمیمیرد مگر اینکه مرتکب همان گناه شود.
"مَن ذَهَبَ یَرى أَنَّ لَهُ عَلَى الآخَرِ فَضلاً فَهُوَ مِنَ المُستَکبِرینَ" (الکافى ج8، ص128 )
هر کس خودش را بهتر از دیگران بداند، او از مستکبران است.
- اما شاهد قرآنی این ادعا در ماجرای ساحران و حضرت موسی علیه السلام نمایان است " یَأْتُوکَ بِکُلِّ سَاحِرٍ عَلِیمٍ .... وَإَنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ" (آیات 112 تا 114 سوره اعراف) " هر چه ساحر ماهر است نزد تو آورند ... و شما از مقربان خواهید بود" . چرا که ماهرترین ساحران فرعونی به امید تقرب درگاه طاغوت زمان خود در مقابل حضرت موسی علیه السلام ایستادند ولی لحظانی بعد به جمع شهدای مورد رحمت خداوند پیوستند این معنی حکمت خداست: "وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ" ساحران هم به کسوت ساجدین در آمدند.
بیانات حاج منصور ارضی در شب هفتم ماه مبارک رمضان مسجد ارک تهران
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها
نه قدرتی دارند از عمل زشتی که انجام دادند جدا شوند و نه میتوانند بر کارهای نیک خود چیزی بیافزایند.
در ادامهی بحث خطبه 188 نهج البلاغه، امیرالمومنین علی علیه السلام میفرمایند: "وَاشْتَغَلُوا بِمَا فَارَقُوا، وَ أَضَاعُوا مَا إِلَیْهِ انْتَقَلُوا" و به جایی که منتقل شدند یعنی سرای آخرت را تباه کردند. معلوم میشود حضرت این جمله را در مورد مردم دنیاپرست و کسانی که اهمیت به دنیا و ظواهرش میدهند و آخرت را میفروشند بیان میکنند. حالا این کسی که از دنیا رفته دیگر زیر خاک است، حضرت میفرمایند قدرتی ندارد از عمل زشتی که انجام داده جدا شود چون همراهشان است و نمیتواند بر کارهای نیک خود چیزی بیافزاید، همهی این مسائل در این دنیاست. "الدنیا مزرعة الاخرة" ، از دنیا برای ما فقط سختیها و آلودگیها را ترسیم کرند ما نتوانستیم دنیای قشنگ را که به زبان اهل بیت علیهم السلام مزرعة الاخرة است را ببینیم. لذا در سیر ابوحمزه میرسیم به دنیای قشنگ، دنیایی که حضرت میفرمایند بهترین دنیا را میتواند انسان بسازد. "وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ أَطَلْتَ عُمُرَهُ وَ حَسَّنْتَ عَمَلَهُ" به من طولانی بودن عمر را بده که شرطش این است، "حَسَّنْتَ عَمَلَهُ" یعنی به این صورت که من بهترین عمل را در این دنیا انجام بدهم، ببینید چقدر قشنگ است. "وَ أَتْمَمْتَ عَلَیْهِ نِعْمَتَکَ وَ رَضِیتَ عَنْهُ" این درست دنیایی است که برای امام حسینی هاست. چه چیزی "أَتْمَمْتَ عَلَیْهِ نِعْمَتَکَ" میشود؟ قرآن میفرماید کسی که ولایت امیرالمومنین علیه السلام را کامل قبول داشته باشد "الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی" (سوره مائده آیه 3) و همچنین "حَسَّنْتَ عَمَلَهُ" باشد و به دستورات آنها عمل کند. "وَ اَحْیَیْتَهُ حَیاهً طَیِّـبَهً فی اَدْوَمِ السُّرورِ" روایت است بعد هر گریه ای که بر امام حسین علیه السلام میکنید، خدا یک سرور وصف ناپذیری را در وجودت ایجاد میکند. تاحالا شده وقتی از هیئت بیرون آمدی غمگین و ناراحت باشی؟ تازه ما با هم شوخی هم میکنیم. بعضیها هم که میگویند الان داشتی گریه میکردی و سینه میزدی، چرا الان مسروری؟ ما خوشحالیم که به یک زندگی قشنگی رسیدم حتی تا به این اندازه.
اَدْوَمِ السُّرورِ فقط در دستگاه امام حسین علیه السلام است اگر درست بیایی.
خواهشم از دوستان این است که هر روز سعی کنند قرآن بخوانند و کسانی که به روان خوانی مسلط نیستند با یکی از برنامههای تلویزیون که هر روز یک جزء میخوانند تنظیم کنند که روخوانی اصلاح شود. متاسفانه میبینی مداح اهل گریه و روضه اما قرآن را غلط میخواند. الان چند برنامه زنده قرائت قرآن پخش میکنند، اگر بخواهی عوض بشی اگر بخواهی درونت درست شود و از آن تخریبی که شیطان با نفس اماره ات دست به دست هم داده اند تا تو را گمراه کنند جلوگیری کنی، این یک ماه خیلی کار کن. حالا چه میخواهی؟ امام علیه السلام میفرمایند "اَدْوَمِ السُّرورِ"دائم سرور و خوشحالی، این حال فقط در دستگاه امام حسین علیه السلام است اگر درست بیایی. کسی که بعد از هیئت میرود بیرون بیشتر عصبانی میشود، او را امام حسین علیه السلام قبولش نکرده، رک به شما میگویم این بیماری است. این آدم نشده است چون هر کسی میآید در دستگاه امام حسین علیه السلام آدم میشود و بیرون میرود.
تو چقدر این شبها دوست داری با خدا حرف بزنی؟ آنها برعکس بدشان میآید.
"وَ اسْبَغِ الْکَرامَهِ" براستی یک زندگی زیبایی مرحمت کن با کرامت "وَ اَتـَمِّ الْعَیْشِ" این برای ابوحمزه است. اما کسانی نمیخواهند این سیر را داشته باشند و دست خالی میروند، البته آنها هم دست پر میروند منتها با بار گناه، با بار حرب با خدا. اصلا شاید در روزهای دیگر در خیابان چیزی نمیخورد ولی از روی دهن کجی هم که شده در ماه رمضان مخصوصا این کار را نجام میدهد، ببین چگونه دلها برمی گردد . همان طور که دل تو به سمت خدا برمی گردد، آنها هم به همان اندازه به خدا پشت میکنند. تو چقدر این شبها دوست داری با خدا حرف بزنی؟ آنها برعکس بدشان میآید. به گونه ای که انگار ما در جنگیم، مثلا ما اینجا حرفی دربارهی مسائل از بعد معنوی میزنیم اما بعضی بر روی خروجی سایت هایشان حرفهای دیگری میآید که ظاهرا از ماست ولی کاملا تحریف شده است.
تا زنده ای خودت مالت و عمرت را در راه خدا خرج کن، بمیری هیچ کسی برایت کاری نمیکند.
انسانها به همان شکلی که در دنیا هستند وارد قبر میشوند. حضرت میفرمایند "لَاعَنْ قَبِیحٍ یَسْتَطِیعُونَ انْتِقَالًا، وَ لَافِی حَسَنٍ یَسْتَطِیعُونَ ازْدِیَاداً"قدرتی ندارند که عمل زشتشان را کنار بزنند و بگویند این اعمال برای ما نیست، چون بهشان چسبیده. یقین بدانید هرکسی هر عملی داشته باشد باخودش در قبر میبرد و دیگر از او جدا نمیشود، جای توبه هم ندارد و کار خوب هم نمیتواند انجام دهد. اولادش اموالش را تقسیم میکنند و به وصیت میت هم عمل نمیکنند، میگویند ما خودمان گرفتاریم. مثلا میگویی پدرتان خمس نداده، میگویند همان جا میسوزد، دیگر به ما ربطی ندارد، میخواست تا زنده بود پرداخت میکرد. حالا هر چه میگویی باز میبینی افراد در خمس دادن دقتی ندارند. سعی کنید در همین ماه رمضان سال خمس برای خودتان قرار دهید، آنهایی هم که دارند در ماه رمضان خمسشان را بدهند. اگرتوانایی داشتند انفاق هم بکنند. الان شبها برای جهیزیه و صدقه پول جمع میکنیم. تا زنده ای خودت مالت و عمرت را در راه خدا خرج کن، بمیری هیچ کسی برایت کاری نمیکند. حالا کی یک بچهی صالحی داشته باشد که بعد از مرگش برای او خیرات کند.
با اینکه دنیا فریبشان داد به او اعتماد کردند و در نتیجه زمین خوردند.
راستی سوال است آیا میوه ای را که از درختی چیدیم میتوانیم به درخت وصلش کنیم؟ آیا بچه ای که به دنیا میآید را میتوان به درون شکم مادر برگرداند؟ هیچ کسی نمیتواند مگر امر الهی باشد آن هم بحث رجعت و قیامت. رجعت برای کسانی است که دقت در اعمال صحیح دارند مثل دعای عهد. خلاصه باتوجه به دعای ابوحمزه دنیای قشنگی را میتوانی ترسیم کنی. "أَنِسُوا بِالدُّنْیَا فَغَرَّتْهُمْ" واقعا اهل دنیا انس گرفته اند به دنیا، الان تازه شب هفتم است میخواهی زودتر وارد مناجات شویم تا یک مقداری باخدا حرف بزنی این یعنی انس به خدا پیدا کردی، ولی در ابوحمزه میگوید اهل دنیا اصلا نمیتواند کارش را رها کند، وقتی رها میکند که ورشکست شده باشد. میگوید همهی زندگیم رفت آمده ام در خانهی خدا، باز خدا دوستش داشته که آمده. مگر کسی که از دنیا لذت میبرد و دنبال دنیاست میتواند در این گرما تشنگی و گرسنگی روزه را تحمل کند؟ حضرت میفرمایند اینها به دنیا انس گرفته اند و با اینکه فریبشان داد به او اعتماد کردند و در نتیجه زمین خوردند. این سرانجام اهل دنیا و دنیا پرستان و متکبرین است.
ان شاءالله که بتوانیم به آقایمان امیرالمومنین علیه السلام برسیم.
یک سوال ما امشب از آقا امیرالمومنین علی علیه السلام داریم، آقاجان ما چه کار کنیم راه را درست برویم و به شما برسیم؟ حضرت میفرمایند:"سَابِقُوا رَحِمَکُمُ اَللَّهُ" حضرت حدود 1400 سال پیش برای کسانی که سبقت میگیرند در مسیر الی الله دعا کرده است. "فَسَابِقُوا رَحِمَکُمُ اَللَّهُ إِلَى مَنَازِلِکُمُ اَلَّتِی أُمِرْتُمْ أَنْ تَعْمُرُوهَا" خوش به حال آنهایی که سبقت میگیرند خدا رحمتشان کند به سوی منازلی که مامور عمران آنها هستند. کجا؟ آخرت. یعنی یک پولی که برای کار خیر میدهی همهی اینها حساب میشود و برای آخرتت پس انداز میشود. حضرت میفرمایند کسانی سبقت میگیرند در مسیر الی الله که شب زنده دار باشند، قرآن بخوانند، کمک به مردم بکنند، حرف دروغ نزنند، مواظب حلال و حرام باشند، در نتیجه این مراتب را میبینند. دنیا خیلی قشنگ است اگر اینطور به آن نگاه کنی. پس این همه سختی که میکشم چه میشود؟ یک عدهی زیادی مستاجرند. این مشکلات از خودمان است، اگر درست از امام حسین علیه السلام بخواهی آقا حتما کارت را راه میاندازد. مگر برای ما درست نکرده است؟ شبها شبکه قرآن را ببینید سرگذشت علمای بزرگ را نشان میدهد. بعد از صد سال عمر از مال دنیا چیزی ندارد. انگار آنها یک آدمهای دیگری بودند. اگر میخواهی زیر نظر دعای امیرالمومنین علیه السلام باشی باید سبقت بگیری به منازلی که باید بسازی، این یک ساخت و ساز قشنگ است. سعی کنید از این ماه رمضان استفاده کنید قرآن بخوانید، اگر نماز قضایی به گردنتان است بخوانید. ان شاءالله که بتوانیم به آقایمان امیرالمومنین علیه السلام برسیم.
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب هفتم ماه مبارک رمضان
اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی در ابتدای جلسه
نازم به این خدا که گنه کار مى خرد
هر روزه دار را دم افطار مى خرد
باآبروى رفته به مهمانى آمدم
هر بار آبروى مرا یار مى خرد
یک لحظه هم کنار نزد پرده ى مرا
با احترام، حضرت ستّار، مى خرد
من روى آمدن به ضیافت نداشتم
اما دلم خوش است که غفّار مى خرد
اشک جوان زگوشه ى چشمش که میچکد
بارِ گناهِ او به شب تار مى خرد
رو مى کنیم سوى کرمخانه ى کریم
اینجا ندیده صاحب آن، بار مى خرد
در روز حشر هم به امیرِ نجف قسم
ما رابه عشق حیدر کرار مى خرد
حبّ على هدیه مخصوص فاطمه است
ما رابه این بهانه خریدار مى خرد
در حسرت "یمت یرنی" مى کُشد مرا
حیدر غلام خود دمِ دیدار مى خرد
باب الرضاى صحن نجف باب جنت است
اینجا بهشت نازِ گنه کار مى خرد
ما را به نامِ تشنه لبِ کربلا حسین
با یک سلام، لحظه ى افطار مى خرد
اذن دخولِ کرببلا نام زینب است
زینب فقط گداى گرفتار مى خرد
هرکس که مویش از غم زینب سپید شد
او را یقین کنید علمدار مى خرد
.........................................................................................
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در میان جلسه
بی دست کاری از عمویت برنیامد
بامشک راهی شد ولی دیگر نیامد
خیلی دعا کردم مگر باران بگیرد
خیلی دعا کردم ولی آخر نیامد
ناخن کشیدی بی قرار شیر بودی
جز خون ولی از سینه مادر نیامد
در حیرت از اینم چرا وقت تلظی
صبر خدا از دیدن تو سر نیامد
تیر سه شعبه نقشه هایی در سرش داشت
اصلا به قصد و نیت حنجر نیامد
دادم که سیرابت کند برگردی اما
ازتو برایم غیر مشتی پر نیامد
بابا تمام سعی خود را کرد افسوس
جسمت به شکل سابق خود، در نیامد
دیدم که وقت دفن پلکت باز مانده
از این بلایی بر سرم بدتر نیامد
تو یک تنه پرچم بدوش عشق بودی
کاری که ازتو آمد از لشگر نیامد
این مراسم با قرائت قرآن و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید حسین حسینی قمی آغاز گردید و پس از ذکر چهارده صلوات، حاج منصور ارضی به بیان سخنانی در شرح خطبه 188 نهج البلاغه پرداخت و در ادامه به مناجات با خدا و قرائت دعای ابوحمزه ثمالی و روضه خوانی پرداختند و در آخر نیز این مجلس با مداحی و نوحه خوانی توسط حاج حسین سازور به پایان رسید.
منبع:سایت قدیم الاحسان پایگاه انتشاربرنامه های حاج منصورارضی
www.ghadimolehsan.ir
ماجرای نبش قبر شهید بهنام محمدی/ جسدی که پس از 31 سال سالم بود + فیلم
سرهنگ جانباز «علی قمری» فرمانده پادگان دژ خرمشهر در دوران دفاع مقدس، در گفتوگو با خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع پرس، با اشاره به لبیک بسیاری از جوانان و نوجوانان به ندای امام خمینی(ره) و حضور در جبهههای حق علیه باطل، به تشریح فعالیتهای نوجوان شهید «بهنام محمدی» در جریان دفاع از خرمشهر و همچنین چگونگی تفحص پیکر این شهید والامقام پرداخت.
"روایت سرهنگ قمری در این زمینه را در ادامه میخوانید.
بهنام محمدی نوجوان 13 ساله زبر و زرنگی بود که به او تعلیمات لازم را جهت کسب اطلاعات از دشمن داده بودم، و بهعنوان اطلاعاتچی در خدمتم بود. یک روز به بهنام گفتم «برو پیش عراقیها و بگو صدام کِی به خرمشهر میآید؟ مادرم یک گوسفند نذر کرده که هر وقت صدام آمد زیر پایش قربانی کند؛ آنوقت آنها دیگر با تو کاری نخواهند داشت. بعد به آنها بگو که تعداد زیادی تانک از فلان مسیر در حال حرکتند و دارند به سمت شما میآیند»؛ میخواستم با استفاده از این ترفند جلوی پیشروی دشمن گرفته شود، تا نیروی کمکی برسد؛ که البته جلوی پیشروی دشمن گرفته شد، اما نیروی کمکی هیچ وقت نرسید.
همچنین در برخی اوقات که درگیر جنگ و دفاع بودیم، بهنام محمدی را میدیدم که دوان دوان جلو آمده و اطلاعاتی از آرایش نظامی دشمن به ما میداد، یا مثلا میگفت «تیمسار! به جان مادرم از فلان کوچه پنج تانک دارند به طرف ما میآیند»؛ که من فورا آرپی جی زن ها را به آن محور میفرستادم. خدا رحمتش کند.
* شجاعت بهنام در تعویض پرچمها
یک روز بهنام وقتی که پرچم عراق را بالای یکی از ساختمانهای بلند خرمشهر میبیند، بهطور نامحسوسی خود را به ساختمان رسانده و به دور از چشم بعثیها پرچم ایران را جایگزین پرچم عراق میکند؛ واقعا دیدن پرچم ایران بر فراز آن قسمت اشغال شده خرمشهر روحیه مضاعفی را در بچهها ایجاد کرده بود، و جالبتر اینکه عراقیها تا 18 آبان متوجه این موضوع نشده بودند.
بهنام بعد از تعویض پرچم نزد ما آمده بود؛ دست او هنگام تعویض پرچم به دلیل ضخامت طناب، و سرعتی که در پایین کشیدن پرچم عراق و بالا بردن پرچم کشورمان داشت، مجروح شده بود. به گروهبان مقدم گفتم باند بیاورد و دست بهنام را پانسمان کند، مقدم باند را از کولهاش بیرون آورد، اما بهنام اجازه پانسمان دستش را نمیداد و با دویدن به دور من، مقدم را به دنبال خود میکشاند؛ به بهنام گفتم «چرا نمیایستی؟! میخواهد پانسمانت کند تا زخمت چرک نکند»؛ بهنام رو کرد به من و گفت «باند را بگذارید برای سربازانی که مادر ندارند و تیر میخورند.»
هرچه سعی کردیم این نوجوان 13 ساله اجازه نداد دستش را ببندیم؛ او یک مشت خاک روی دستش ریخت و رفت.
* چگونگی شهادت نوجوان دلاور
حدود ساعت 9 صبح روز 24 مهر، بهنام در «بازار نقدی» مورد اصابت ترکش «خمسه خمسه» قرار گرفت، و در پیادهرو به زمین افتاد؛ سپس تانک از روی زانوانش عبور کرد، که در اثر آن پایش از زانو به پایین قطع شد، و ایشان به این ترتیب به شهادت رسید.
** ماجرای نبش قبر شهید بهنام محمدی/ جسدی که بعد از 31 سال سالم بود
مادر شهید محمدی میگفت که بهنام هر شب به خوابش میآید و میگوید «من از دوستانم جا ماندم، مرا به مسجد سلیمان ببرید»؛ به اصرار مادر شهید، ایشان را سال 90 نبش قبر کردند. با اجازه علما قرار بر این شد که پیکر ایشان از محل دفن به مسجد سلیمان انتقال پیدا کند.
آیتالله جمی امام جمعه و جناب سروان دهقان با من تماس گرفتند و گفتند شما هم برای مراسم بیایید. بلیط هواپیما گرفتم و برای نبش قبرش رفتیم، من و حاج آقا کعبی جلو رفتیم مادرش سمت راست من و پدرش روبروی من قرار داشتند خاک را برداشتند و رسیدند به نزدیکی سنگی که روی جنازه ایشان بود؛ من رفتم جلو و گفتم «بیل را کنار بگذارید، چون استخوانهای این بچه قطعا در این مدت پوسیده، و اگر تکهای از این سنگ روی آنها بیافتد استخوانها از بین میرود. بگذارید من با دست خاک را کنار بزنم و استخوانهایش را سالم برداریم».
آرام آرام با دستانمان خاک را کنار زدیم و به سنگ رسیدیم، وقتی که سنگ اول را برداشتیم، با پیکر سالم شهید مواجه شدیم، من که در همان لحظه از حال رفتم، مادرش هم غش کرد؛ باور کردنی نبود، انگار که این بچه یک دقیقه پیش خوابیده است؛ بعد از 31 سال هنوز زانویش خون میچکید.
مادر شهید محمدی، پیکر نوجوان شهیدش را ساعات زیادی در آغوش خود گرفته بود، و حاضر نبود او را از خود جدا کند؛ او میگفت «مردم! این بچه بوی گلاب میدهد؛ چرا میخواهید از من جدایش کنید؟ مگر نمیبینید که تمامی اعضایش سالم است؟ پس چرا میخواهید او را دفن کنید؟ مگر شما از دست بچه من سیر شدهاید»؛ واقعا صحنهی عجیبی بود.
من سال گذشته مادر بهنام را دیدم؛ به من گفت «جناب سرهنگ! عجب اشتباهی کردم؛ این بچه قبل از اینکه جایش را عوض کنیم هرشب به خوابم میآمد و با من حرف میزد، و میگفت "جایم را عوض کنید، من از دوستانم دور افتادم"، اما از وقتی که جایش را تغییر دادیم، دیگر مثل قبل به خوابم نمیآید»؛ من به ایشان گفتم «آیا شما ناراحتی که او خوشحال است»؛ گفت «خوشحالم از اینکه که او خوشحال است، اما ناراحتم که چرا هر شب نمیبینمش». ما چنین عزیزانی را داشتیم، که همه باید قدر این افراد را بدانیم."
فایل تصویری توضیحات سرهنگ قمری را مشاهده کنید
مراسم مناجات شب ششم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین حسینی قمی و مناجات حاج منصور ارضی با حضور پرشور مردم مومن و شب زنده دار در مسجد ارک تهران برگزار گردید.
گزارش جلسه
این مراسم با قرائت قرآن و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید حسین حسینی قمی آغاز گردید و پس از ذکر چهارده صلوات، حاج منصور ارضی به بیان سخنانی در شرح خطبه 188 نهج البلاغه پرداخت و در ادامه به مناجات با خدا و قرائت دعای ابوحمزه ثمالی و روضه خوانی پرداختند و در آخر نیز این مجلس با مداحی و نوحه خوانی توسط حاج ابوالفضل بختیاری به پایان رسید.
اجمالی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین سید حسین حسینی قمی در شب ششم ماه مبارک رمضان 1394 مسجد ارک
سخنران و خطیب ارجمند حجت الاسلام حسینی قمی در شب ششم مناجات ماه رمضان مسجد ارک در بیانات خود به یک موضوع اصلی و دو موضوع فرعی پرداختند. موضوع اصلی تبشیر و انذار توبه و غفران و رحمت الهی بود؛ فرهنگ کتابت و یاد علمای گذشته از جمله دانشمند ارجمند حجت الاسلام یاسری امام جماعت مسجد ارک دو موضوع فرعی سخنرانی امشب ایشان بود.
- اوج نامیدی، نامیدی از رحمت خداوند است و این اولین گناه کبیره، گناهی است که خداوند میفرماید: "وَلاَ تَیْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ " (سوره یوسف آیه 87) این شرک را خداوند نمیبخشد.
ستر و غفران الهی برای ما اهل مناجات معنایی خاص دارد یعنی بیشتر از آنکه اهل اعتراف باشی اهل توبه باشیم!
- امام صادق میفرمایند در قرآن وعده هایی برای تائبین وجود دارد که اگر آن را برای نجات همه اهل آسمانها و زمین داده میشد همه را کفایت میکرد اما وعدههای قرآن:
وعده اول سوره فرقان آیات 68 تا 70
" وَالَّذِینَ لَا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا یَزْنُونَ " ..."إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ "
و آنان که با خدای یکتا خدای دیگری نمیگیرند و کسی را که خدا کشتنش، راحرام کرده مگر به حق نمیکشند و زنا نمیکنند و هر که این کارها کند، عقوبت گناه خود را میبیند... مگر آن کسان که توبه کنند و ایمان آورند و کارهای شایسته کنند خدا، گناهانشان را به نیکیها بدل میکند.
وعده دوم قرآن سوره غافر آیه 7
" الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَیُؤْمِنُونَ بِهِ وَیَسْتَغْفِرُونَ "
مقربترین فرشتگان فرشتگان حامل عرش هستند که علاوه بر حمد وثنای خداوند وظیفه استغفار طلبیدن برای مومنین(مردم) را هم دارند.
وعده سوم قرآن سوره بقره آیه 222
" إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ "
خداوند توابین را به اندازه متطهرین دوست دارد!
- توبه باید بین خود و خدا باشد یعنی خداوند به دنبال اعتراف انسانها نیست! چرا؟
امام خمینی در چهل حدیث این گونه بیان میدارند:
"مبادا شیطان و نفس اماره مطلب را بزرگ نمایش دهند و تو را از توبه منصرف سازد "
امام بیان میدارند شیطان دو حیله برای انسان به کار میبرد:
1- بزرگ و سخت شمردن توبه به درگاه الهی
2- کوچک شمردن گناه برای تکرار آن
بدانیم توبه باعث میشود خداوند از حقوق خود بگذرد و قرار به جبران حقوق دیگران بگذارد! ولی ورود به گناهان کبیره باعث ریشه دواندن گناه در انسان میشود و فیض توبه را از کف برون میکند.
در دعای افتتاح میخوانیم" یارب ندیدم مولایی کریم که این همه صبر کند بر بنده لئیمی مثل من، صدایم میزنی من بر نمیگردم، محبت میکنی من دشمنی میکنم، دوستی تو را نمیپذیرم خدایا من با تو طوری برخورد میکنم که انگار من بر تو نعمت دارم! "
به همین دلیلی است که در آیه 50 سوره ذاریات خداوند میفرماید: " فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ " از من به سوی من فرار کنید!
توبه جناب حُر باعث شد به هنگام شهادت در دامن امام زمانش ابی عبدالله الحسین علیه السلام جان دهد و حضرت علی اکبر علیه السلام برای او نوحه گری کند، این مقام توابین و پناه آورندگان به حسین علیه السلام است! ای اهل مناجات اگر در ماه رمضان آمرزیده نشوید باید تا عرفه صبر کنید!
در این مجلس حجت الاسلام حسینی قمی نکات حاشیهی زیبای را بیان کردند که به چند نمونه آن اشاره میکنیم:
- اشاره و تاکید برفرهنگ کتابت و یاداشت برداری اهل هیئات، چندی پیش در مشهد بزرگداشتی برای عالم بزرگوار آقا سید هاشم نجف آبادی برگزار شد. مقام معظم رهبری برای این بزرگداشت مطلبی در مقامات علمی و معنوی ایشان ارسال داشتند جالب اینجاست که با اینکه ایشان سالهای زیادی به تفسیر قرآن پرداختند ولی کتاب تفسیر قرآن ایشان توسط خودشان تالیف نشد بلکه توسط فردی که پای منبر ایشان مینشست و ظاهراً بازاری هم بودند گرد آوری شده است یعنی یک مستمع هم میتواند با همین منبرها دست به گردآوری تفسیر قرآن بزند.
- یادی از علما از جمله امام جماعت مسجد ارک مرحوم یاسری که صاحب تالیفات و کتب زیادی و همچنین ترجمه قرآن هم بودند، نقل داستان حاجب که امیرالمومنین علیه السلام به این شاعر تذکر دادند که چرا شعر خود را این گونه سرودی:
حاجب گرمعامله حشر با علی است
من ضامنم تو هرچه خواهی گناه کن
که در خواب رویت امیرالمومنین علیه السلام را دیدند که چرا این شعر را اینگونه نسرودی:
حاجب گرمعامله حشر با علی است
توشرم از رخ علی کن وکمتر گناه کن
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب ششم ماه مبارک رمضان
اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی در ابتدای جلسه
تو اگر که نظرت با منِ مسکین باشد
حیف باشد که دلم پیش تو غمگین باشد
همه شهر به بیچارگی ام خندیدند
پس چه خوب است سرم پیش تو پایین باشد
می زنی گاه تلنگر، بخورم زود ولی
وای اگر که زدنت از سر نفرین باشد
وای اگر زود ببخشی و بگویی که برو
وای اگر جلوه ستاری تو، این باشد
بند ابلیس شدم هی به گناه افتادم
نکند بندگی من، به تو توهین باشد
نکند با منِ مغرور شوی سرسنگین
نکند بنده تو بنده تحسین باشد
تو اگر قهر کنی بنده تو میمیرد
بغلم کن، فقط آغوش تو تسکین باشد
من که بد بوده و بد کرده ام اما والله
بدتر این است که آدم به تو بدبین باشد
یا ببخشید مرا یا جلوی چشم حسین
مگذارید که پرونده ام سنگین باشد
دم افطار فقط تربت او میچسبد
هر چه هم دور و برم سفره رنگین باشد
گریه کنهای حسینیه محشر هستیم
گریههای سحر ما همه تمرین باشد
بسپارید مرا دست اباعبدالله
نوکری پیش حسین است که شیرین باشد
.........................................................................................
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در میان جلسه
خزان رسید و به گلزار من شرار انداخت
رسید هیزم و آتش به شاخسار انداخت
میان معرکه، سلمان، خداش خیر دهد
دوید و زود عبا را روی نگار انداخت
دری که ساخته بودم به من خیانت کرد
گرفت آتش و خود را به روی یار انداخت
زن جوان من را میزدند نامردان
مدینه، فاطمه را به احتضار انداخت
چقدر چادر زهرا به پاش میپیچید
زن مرا وسط کوچه چند بار انداخت
از آن به بعد که برگشت فاطمه، زینب
دو گوشوارهء خود را دگر کنار انداخت
منبع:سایت قدیم الاحسان پایگاه انتشاربرنامه های حاج منصورارضی
www.ghadimolehsan.ir
دیدار مسئولان نظام با رهبر انقلاب
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر امروز (سهشنبه) در دیدار رمضانی سران قوا و مسئولان و مدیران ارشد نظام، ضمن «تبیین پیامدهای مثبت، چالشها و راهکارهای تحقق اقتصاد مقاومتی»، دربارهی روند مذاکرات هستهای نکات تعیینکنندهای بیان کردند و با اعلام و تشریح صریح خطوط قرمز هستهای ایران تأکید کردند: آمریکاییها به دنبال نابود کردن صنعت هستهای ایران هستند در مقابل همهی مسئولان ایران ضمن تأکید بر خطوط قرمز، به دنبال توافقی خوب یعنی توافقی منصفانه و عادلانه، عزتمند و منطبق با منافع و مصالح ایران هستند.
رهبر انقلاب اسلامی در ابتدا با اشاره به ماه مبارک رمضان که ماه تقوا است، به تبیین دو نوع تقوای شخصی و اجتماعی پرداختند و گفتند: تقوای شخصی در واقع آن حالت و مراقبت دائمی است که انسان را از ضربههای مهلک معنوی در امان نگه میدارد و البته در امور دنیوی او نیز تأثیرات بسیار مهمی دارد.
حضرت آیتالله خامنهای تقوای جامعه را قابل تعمیم به مسائل اجتماعی و اقتصادی دانستند و تأکید کردند: تقوای جامعه در مسائل اقتصادی، همان اقتصاد مقاومتی است که کشور را در مقابل تکانههای ناشی از حوادث جهانی یا در مقابل تیرهای زهرآگین سیاستهای معارض جهانی حفظ میکند.
ایشان با یادآوری هشدارهای مکرر خود در سالهای گذشته درخصوص لزوم استحکامبخشی کشور در مقابل خیز اقتصادی قدرتها خاطرنشان کردند: در این سالها مسئولان در حد و توان خود تلاشهای خوبی را انجام دادند اما موضوع اقتصاد مقاومتی باید با استفاده از همهی توان و ظرفیت کشور پیگیری و محقق شود.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه الگوی اقتصاد مقاومتی در برخی کشورهای دیگر اجرا و تأثیرات مثبت آن دیده شده است، نقطهی کانونی اقتصاد مقاومتی را درونزایی و نگاه به درون دانستند و گفتند: این درونزایی به معنای انزواطلبی نیست بلکه تکیه به ظرفیتها و تواناییهای درونی، با نگاه به بیرون است.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه تدوین سیاستهای اقتصاد مقاومتی محصول خرد جمعی و مشورتهای طولانی بوده است، افزودند: بعد از ابلاغ این سیاستها، بسیاری از صاحبنظران اقتصادی آن را تأیید کردهاند و اکنون اقتصاد مقاومتی وارد ادبیات و فرهنگ رایج اقتصادی کشور شده است.
ایشان مدل اقتصاد مقاومتی را، مقابل مدل قدیمی دیکتهشده از طرف قدرتها به کشورهای جهان سوم دانستند و خاطرنشان کردند: این مدل قدیمی مبتنی بر نگاه به بیرون است اما مدل اقتصاد مقاومتی، الگویی مترقی و متکی به ظرفیتهای درونی است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ممکن است عدهای اینگونه تصور کنند که مدل اقتصاد مقاومتی، الگویی مطلوب است اما امکان تحقق آن وجود ندارد در حالیکه قاطعانه میگویم، اجرای الگوی اقتصاد مقاومتی در شرایط کنونی کشور و با توجه به ظرفیتهای موجود، کاملاً امکانپذیر است.
حضرت آیتالله خامنهای بعد از این مقدمه به بیان برخی از ظرفیتهای فراوان کشور که میتوانند مبنای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی قرار گیرند، پرداختند. نیروی جوان تحصیل کردهی متخصص و دارای اعتماد به نفس اولین ظرفیتی بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند و گفتند: وجود این تعداد نیروی جوان تحصیلکرده در کشور از برکات انقلاب است به شرط آنکه سیاستهای غلط موجب پیر شدن جامعه و کاهش نیروی جوان نشود.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به وجود ۱۰میلیون فارغالتحصیل دانشگاهی و بیش از چهارمیلیون دانشجوی در حال تحصیل در کشور که ۲۵برابر اول انقلاب است، تأکید کردند: این تعداد نیروی تحصیلکرده جوان و متخصص از افتخارات نظام اسلامی و یک فرصت بسیار بزرگ است.
ایشان جایگاه اقتصادی کشور را یکی دیگر از ظرفیتها برشمردند و افزودند: براساس آمارهای جهانی، جمهوری اسلامی ایران دارای رتبهی بیستم در اقتصاد دنیا است که در صورت بهرهبرداری از ظرفیتهای استفادهنشده، امکان رسیدن به رتبهی دوازدهم اقتصاد دنیا وجود دارد.
رهبر انقلاب اسلامی جایگاه اول ایران در مجموع ذخایر نفت و گاز را از جمله ظرفیتها دانستند و با اشاره به موقعیت جغرافیایی ممتاز کشور به عنوان نقطهی اتصال شمال به جنوب و شرق به غرب، گفتند: همسایگی با ۱۵کشور، با جمیعتی ۳۷۰میلیونی به عنوان بازار خارجی بسیار نزدیک و همچنین جمعیت بیش از ۷۰میلیونی کشور به عنوان بازار داخلی بزرگ، از دیگر ظرفیتهایی هستند که اگر فقط به همین بازار داخلی توجه شود، وضعیت تولید دگرگون خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای زیرساختهای اساسی کشور در انرژی، حمل و نقل، ارتباطات، نیروگاهها، و سدها و همچنین تجربهی مدیریتی متراکم در کشور را از دیگر ظرفیتها برشمردند و خاطرنشان کردند: ما باید از این ظرفیتها بهصورت مناسب و صحیح استفاده کنیم زیرا مشکل کشور، نبود طرح و یا سخن صحیح و کارشناسی نیست بلکه مسئلهی اصلی که در محیطهای نخبگانی هم تکرار میشود، استفادهی شایسته نکردن از طرحها و سخنهای صحیح است.
ایشان برخی مشکلات را ناشی از چالشهای درونی کشور دانستند و در بیان بخشی از این چالشها، گفتند: چالش بزرگ کشور ما سهلانگاری در عمل و ساده و سطحی نگریستن به مسائل است.
رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: مباحث لفظی و روشنفکری کار را پیش نمیبرد بلکه حل مسائل، نیازمند حرکت و اقدام و پیگیری بلندمدت امور است.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه به نتیجه رسیدن برخی کارهای بزرگ شاید نیازمند سپری شدن مدت زمانی به اندازهی یک نسل باشد، افزودند: آن زمانی که دربارهی نهضت علمی در کشور، در دانشگاهها صحبت میشد، شاید کسی باور نمیکرد که بعد از ۱۰ تا ۱۵سال حرکت علمی کنونی در کشور، به همت اساتید و جوانهای با استعداد بهوجود آید اما امروز در مقایسه با آن سالها، شاهد پیشرفت چشمگیر و در برخی زمینهها شاهد پیشرفت خیرهکننده هستیم.
راههای موازی و آسان ولی در عین حال مهلک، یکی دیگر از چالشهای داخلی بود که رهبر انقلاب اسلامی به آن اشاره کردند و در تبیین این موضوع گفتند: برخی اوقات تأمین برخی کالاها و نیازها از دو مسیر امکانپذیر است. یک مسیر از طریق اروپا و آسان و مسیر دیگر از طریق غیراروپا ولی سخت. مسیر اول انسان را در تنگنا قرار خواهد داد و دوستان او را ضعیف و دشمنان او را قوی میکند.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: یکی دیگر از چالشهای درونی که خطای بسیار بزرگ و اساسی است، این است که تصور شود با فاصله گرفتن از مبانی اعتقادی و اصول نظام اسلامی، همهی راهها باز خواهد شد.
ایشان خاطرنشان کردند: مسئولان در دولت خدمتگزار، انسانهای معتقد به مبانی و اصول انقلاب هستند و من از آنها گلهای ندارم ولی در مجموعهی دستاندرکاران، برخی تصور میکنند با کوتاه آمدن از اصول، درها گشوده خواهد شد در حالیکه نتیجهی این خطای بزرگ را در سالهای اخیر در برخی کشورها دیدهایم. رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: تنها راه پیشرفت، ایستادگی و پافشاری بر مبانی و اصول است.
حضرت آیتالله خامنهای یکی دیگر از چالشهای درونی را این موضوع دانستند که برخی تصور میکنند، مردم مشکلات را تحمل نخواهند کرد.
ایشان گفتند: اگر حقایق امور با صداقت لازم و به درستی برای مردم بیان شود، مردم خواهند ایستاد و مقاومت خواهند کرد.
ایشان، تردید در تواناییهای درونی کشور را یکی دیگر از چالشها خواندند و افزودند: باید به دانشمندان جوان خود و به مجموعههای مردمی در امور اقتصادی اعتماد و از تواناییهای آنها استفاده کرد.
رهبر انقلاب اسلامی شرط اصلی برای تحقق اقتصاد مقاومتی را عزم راسخ و جدی و پرهیز از سهلانگاری و راحتطلبی و تکیه بر مدیریت جهادی برشمردند و تأکید کردند: مدیریت جهادی عبارت است از توکل بر خداوند و استفاده از تدبیر و عقلانیت و در عین حال پیش بردن کارها با عزم راسخ و بدون هراس از جوانب.
حضرت آیتالله خامنهای، ترویج فرهنگ متناسب با اقتصاد مقاومتی را در کنار بهکارگیری مدیریت جهادی، ضروری دانستند و خاطرنشان کردند: صداوسیما، رسانهها، مسئولین، ائمهی جمعه و همهی کسانی که سخن آنان در میان مردم تأثیرگذار است، باید ترویجگر فرهنگ اقتصاد مقاومتی باشند.
ایشان، صرفهجویی، مصرف کالاهای داخلی بهویژه در دستگاههای دولتی، مقابلهی جدی با واردات بیمنطق، مقابلهی جدی با قاچاق، توجه ویژه به کارگاههای تولیدی کوچک و متوسط و بازنگری در سیاستهای پولی و فعالیتهای نظام بانکی را از ضروریات اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی برشمردند و تأکید کردند: شرط اصلی تحقق همهی این موارد، همدلی و همزبانی و انسجام درونی است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه همه باید به دولت و مسئولان کمک کنند، افزودند: حاشیهسازی از هر طرفی غیرقابل قبول است و باید از آن پرهیز شود.
حضرت آیتالله خامنهای در جمعبندی مباحث مربوط به اقتصاد مقاومتی تأکید کردند: ما میتوانیم در زمینهی اقتصادی کارهای بزرگی انجام دهیم و از این گذرگاه حساس عبور کنیم.
رهبر انقلاب اسلامی در سخنان بسیار مهمشان دربارهی موضوع هستهای، قبل از تشریح برخی جزئیات مذاکرات و تبیین صریح خواستهها و خطوط قرمز هستهای، سه نکته را مورد تأکید قرار دادند.
نکتهی اول اینکه هر آنچه رهبری در جلسات عمومی میگوید عیناً همان مسائلی است که در جلسات خصوصی به رئیسجمهور و دیگر مسئولان ذیربط میگوید بنابراین این خط تبلیغی غیرصحیح که از برخی خطوط قرمز رسمی در جلسات خصوصی صرف نظر شده است، خلاف واقع و دروغ است.
دومین نکتهای که حضرت آیتالله خامنهای به عنوان مقدمهی بحث هستهای بیان کردند، امانتداری، غیرت، شجاعت و تدین اعضای تیم مذاکرهکنندهی کشورمان بود.
ایشان گفتند این تیم، با غیرت ملی و دقت کامل و با قصد باز کردن گره و پیش بردن کار کشور، در مقابل تعداد کثیر مذاکرهکنندگان طرفهای مقابل، مشغول تلاش است و انصافاً با شجاعت، مواضع را بیان و دنبال میکند.
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند هرکسی از جزئیات مذاکرات باخبر شود حتماً به این مطالبی که دربارهی تیم هستهای گفته شد، اذعان خواهد کرد البته آنها ممکن است در تشخیص و عمل خطا کنند اما متدین و غیور هستند.
مخاطب سومین نکته مقدماتی رهبری، منتقدان هسته ای بودند. ایشان افزودند: با انتقاد مخالف نیستم و آن را لازم و کمککننده میدانم اما این یک واقعیت است که انتقاد کردن از عمل کردن آسانتر است چرا که دیدن عیبهای طرف مقابل راحت است اما درک دشواریها و نگرانیهای او، مشکل است.
رهبر انقلاب افزودند: این حرف من، نباید مانع ادامهی انتقادها شود اما متوجه باشیم که تیم هستهای برخی از مسائلی را که مورد انتقاد است میداند اما بعضی ضرورتها او را به برخی اقدامات میکشاند.
حضرت آیتالله خامنهای سپس به بیان تاریخچهی کوتاهی از روند مذاکره با آمریکاییها پرداختند که به درک روند مذاکرات کمک قابل توجهی میکند.
ایشان گفتند: موضوع مذاکره با آمریکاییها مربوط به زمان دولت قبل است و به فرستادن واسطه به تهران برای درخواست مذاکره مربوط میشود.
رهبر انقلاب در توضیح بیشتر افزودند: در آن زمان، یک نفر از محترمین منطقه به عنوان واسطه به دیدار ما آمد و به صراحت گفت رئیسجمهور آمریکا از او خواهش کرده که به تهران بیاید و درخواست آمریکاییها برای مذاکره را مطرح کند آمریکاییها به این واسطه گفته بودند میخواهیم ضمن شناخت ایران به عنوان قدرت هستهای، مسئلهی هستهای را حل و فصل کنیم و تحریمها را ظرف ۶ماه برداریم البته ما به آن واسطه گفتیم به آمریکاییها و حرفهایشان اطمینانی نداریم، اما با اصرار آن واسطه، قبول کردیم که این مسئله را یک بار دیگر امتحان کنیم و مذاکرات شروع شد.
رهبر انقلاب اسلامی با تذکر دو نکتهی مهم در هماوردیهای جهانی خاطرنشان کردند: در هر رویارویی دیپلماتیک دو میدان وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد میدان اصلی که میدان واقعیت، عمل و تولید دارایی است و مدیران دیپلماسی و سیاست که عرصهی تبدیل این داراییها به امتیاز و تأمین منافع ملی است.
ایشان افزودند: دست خالی هر کشور در میدان اول، محدودهی انعطاف او را در میدان دوم میبندد و با توجه به همین منطق، ایران با دستاوردهای مهم و قوی وارد میدان مذاکره شد که برخورداری از قدرت تولید سوخت ۲۰درصد، یکی از آنها بود.
رهبر انقلاب یادآوری کردند همهی قدرتهای هستهای از فروختن سوخت ۲۰درصد برای تولید داروهای هستهای در مرکز تهران خودداری میکردند و حتی جلوی خرید ما از کشورهای دیگر را میگرفتند اما جوانان دانشمند و افتخارآفرین ایران، این سوخت را تولید و به صفحهی سوخت تبدیل کردند و طرف مقابل مات شد.
ایشان افزودند: علاوه بر سوخت ۲۰درصد، دستاوردهای واقعی و میدانی دیگری هم داشتیم و در واقع راهبرد ایستادگی ایران در مقابل فشارها جواب داد و آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که تحریمها اثر مورد نظر و مطلوب آنها را ندارد و باید راه دیگری پیدا کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به نگاه شکآلود ایران به طرف آمریکایی گفتند: با وجود این، ما حاضر بودیم اگر آمریکاییها سر حرفها و وعدههای خود به آن واسطه منطقهای ایستادند ما هم هزینه بدهیم چون در مذاکرات میتوان براساس عقل و محاسبه، عقبگردهایی نیز داشت اما آنها اندکی بعد از مذاکرات زیادهخواهی و بدعهدی را آغاز کردند.
رهبر انقلاب با اشاره به اینکه توافق خوب از نظر ایران یعنی توافق عادلانه و منصفانه افزودند: در جریان مذاکرات آمریکاییها ۶ماهِ وعده داده شده برای لغو تحریمها را ابتدا به یک سال تبدیل کردند و بعد با زیادهخواهیهای مکرر مذاکرات را طولانی و حتی تهدید به تحریم بیشتر کردند و از نظامیگری و روی میز و زیر میز سخن گفتند.
حضرت آیتالله خامنهای در نوعی جمعبندی از روند مذاکرات تأکید کردند: تأمل و مطالعه در روند مطالبات آمریکاییها نشان میدهد هدف آنها ریشهکن کردن صنعت هستهای ایران، از بین بردن ماهیت هستهای کشور و تبدیل آن به یک کاریکاتور و تابلوی بیمحتوا است.
ایشان با اشاره به نیاز حقیقی و مطالعهشدهی کشور به ۲۰هزار مگاوات برق هستهای افزودند: آنها ضمن تلاش برای نابودی صنعت هستهای و محروم کردن ایرانیان از فواید فراوان این صنعت، قصد دارند ضمن ادامهی فشارها، تحریمها را نیز به نوعی حفظ کنند.
رهبر انقلاب سپس در تبیین واقعیات صحنهی پیچیدهی مذاکرات با آمریکاییها، یک نکتهی مهم دیگر یعنی نیاز دولت آمریکا به توافق هستهای را مورد بررسی قرار دادند.
ایشان افزودند: اگر آنها بتوانند به اهداف خود در مذاکرات برسند به یک پیروزی بزرگ رسیدهاند چرا که ملت استقلالطلب ایران را تسلیم کردهاند و کشوری را که میتواند الگوی دیگر کشورها باشد شکست دادهاند و تمام بدعهدیها و چانهزنیهای آنها برای تحقق همین اهداف است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر خواستهای منطقی ایران از اول مذاکرات تا امروز خاطرنشان کردند: ما از ابتدا گفتهایم میخواهیم تحریمهای ظالمانه برداشته شود که البته در مقابل آن، حاضریم یک چیزهایی بدهیم به شرط اینکه صنعت هستهای متوقف نشود و لطمه نخورد.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامهی سخنانشان به ترسیم صریح خطوط قرمز هسته ای پرداختند. ایشان به عنوان اولین خط قرمز گفتند: ما برخلاف اصرار آمریکاییها محدودیتهای بلند مدت ۱۰، ۱۲ساله را قبول نداریم و مقدار سالهای مورد قبول محدودیت را به آنها گفتهایم.
رهبر انقلاب ادامهی کار تحقیق و توسعه و ساختوساز حتی در زمان محدودیت را دومین خط قرمز ایران اعلام کردند و افزودند: آنها میگویند در مدت ۱۲سال هیچ کاری نکنید اما این، یک حرف زور مضاعف و غلط مضاعف است.
رهبر انقلاب در توضیح سومین خط قرمز هستهای تأکید کردند: تحریمهای اقتصادی، مالی و بانکی چه مربوط به شورای امنیت، چه کنگرهی آمریکا و چه دولت آمریکا باید فوراً هنگام امضای موافقتنامه لغو و بقیهی تحریمها هم در فواصل معقول برداشته شود.
ایشان افزودند: آمریکاییها دربارهی تحریمها یک فرمول پیچیده، چندلایه و عجیب و غریب مطرح میکنند که معلوم نیست از آن چه چیزی در میآید اما ما صریحاً مطالبمان را میگوییم.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامهی بحث دربارهی خطوط قرمز مذاکرات هستهای افزودند: لغو تحریمها نباید به اجرای تعهدات ایران منوط شود نگویند شما تعهدات را انجام دهید بعد آژانس گواهی دهد تا تحریمها لغو شود ما این مسئله را مطلقاً قبول نداریم. رهبر انقلاب افزودند: اجرائیات لغو تحریمها نیز باید با اجرائیات تعهدات ایران متناظر باشد.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین تأکید کردند: ما با موکول کردن اجرای تعهدات طرف مقابل به گزارش آژانس، مخالفیم چون آژانس بارها و بارها ثابت کرده مستقل و عادل نیست بنابراین ما به آن بدبین هستیم.
ایشان افزودند: میگویند «آژانس باید اطمینان پیدا کند» این چه حرف نامعقولی است چگونه اطمینان پیدا کند مگر اینکه وجب به وجب این سرزمین را بازرسی کند.
رهبر انقلاب مخالفت قاطع با «بازرسیهای غیرمتعارف، پرس و جو از شخصیتهای ایران و بازرسی از مراکز نظامی» را از دیگر خطوط قرمز هستهای اعلام کردند.
رهبر انقلاب به صراحت تأکید کردند: در ایران، همه از جمله بنده، دولت، مجلس، دستگاه قضایی، دستگاههای امنیتی و نظامی و همهی نهادها خواهان توافق خوب هستهای هستیم توافقی که عزتمندانه، منصفانه و مطابق با مصالح و منافع ایران، تدوین شود.
رهبر انقلاب افزودند: اگر چه دنبال لغو تحریمها هستیم اما آنها را از زاویهای نوعی فرصت میدانیم چرا که باعث شده به نیروها و ظرفیتهای داخلی توجه بیشتری داشته باشیم.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین در ابتدای سخنان خود به لزوم بهرهگیری از برکات ماه مبارک رمضان بهویژه بهرهمندی از ادعیهی این ماه و مضامین والای آن توصیه کردند و گفتند: ماه مبارک رمضان، ماه خشوع و استغفار و ماه بازگشت به خدا و خودسازی و اخلاق است.
پیش از سخنان رهبر معظم انقلاب، حجتالاسلام والمسلمین روحانی با اشاره به آغاز به کار دولت یازدهم در ۲۲ماه قبل، رویکرد دولت در زمینهی مسائل داخلی را حسن اعتماد، رفتار مسالمتآمیز، کاهش فاصلهها و دوری از افراطیگری دانست و گفت: رویکرد دولت در زمینهی سیاست خارجی تعامل سازنده با جهان با خط قرمز «حفظ استقلال، عزت و غرور ملی» و در زمینهی مسائل فرهنگی، فضای بازتر برای همهی اصحاب فرهنگ و هنر با خط قرمز اخلاق و احکام اسلام بوده است.
آقای روحانی حل و فصل مسئلهی مذاکرات در چارچوب احقاق حقوق هستهای و تأمین نیازهای جامعه و کشور را دو اولویت دولت برشمرد و افزود: آنچه کشورهای قدرتمند را پای میز مذاکره آورد، مقاومت ملت ایران در برابر فشار بدخواهان و شکست تحریمها بود.
رئیسجمهور با بیان اینکه تحریم هرگز موفق نخواهد بود و ملت ایران حتی در شرایط تحریم قادر است مسائل اجتماعی، اقتصادی سیاسی و فرهنگی خود را بهخوبی حل و فصل کند، گفت: در شرایط تحریم توانستیم با کمک مردم، تورم را مهار کنیم و از رکود خارج شویم و در همان شرایط تحریم بود که رشد سرمایهگذاری بالا رفت.
رئیسجمهور افزایش ذخائر کالاهای استراتژیک، رفع موانع صادرات، ارائهی لایحهی خروج از رکود، کاهش واردات گندم، تغییر الگوی کشت کشاورزی، ارائهی خدمات درمانی، کمک به اقشار کمدرآمد و ارائهی یارانهی کالایی، کاهش اتکا به نفت در بودجه، صرفهجویی در هزینههای جاری، راه اندازی ۸هزار واحد صنعتی تولیدی و برداشتن قدمهای مفید در حوزه محیطزیست را از جمله اقدامات دولت در شرایط تحریم خواند.
آقای روحانی کاهش درآمدهای نفتی دولت را از شرایط خاص امسال دانست و افزود: باید با تلاش، وحدت، همدلی و انسجام، از مشکلات بهخوبی عبور کنیم که این کار را با کمک مردم انجام خواهیم داد.
رئیسجمهور با تأکید بر اینکه نباید بگذاریم در شرایط کنونی فرسایشهای غیرضروری در جامعه ایجاد شود، اظهار داشت: در صورتی که طرف مقابل زیادهخواهی نکند توافق در دسترس خواهد بود و از این گردنهی تاریخی عبور خواهیم کرد.
رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه ملتهای منطقه امروز تحت فشار مضاعف در برابر مداخلات برخی کشورها و تروریستها قرار دارند خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران پیشتاز مبارزه با تروریسم و حمایت از ملتهای منطقه بوده و این راه را ادامه خواهد داد.
مجموعه پوستر تحریف امام | یک
حضرت آیتالله خامنهای: اگر ملّت ایران بخواهد به هدفهای بزرگ خود برسد، بخواهد این راه را ادامه بدهد، باید راه امام بزرگوار را درست بشناسد، اصول او را درست بشناسد، نگذارد شخصیّت امام را تحریف کنند...[امام] به مسئولان کشور هشدار میداد دربارهی خوی کاخنشینی و همه را از خوی کاخنشینی برحذر میداشت، تأکید مکرّر میکرد بر اینکه به وفاداری طبقات ضعیف اعتماد کنید. این یکی از خطوط اساسی است. ۹۴/۳/۱۴
حجت الاسلام صدیقی: روزه میگیریم تا وجود خود را بیمه کنیم+ گزارش تصویری
وارث: مراسم شب چهارم ماه مبارک رمضان در هیئت عشاق الحسین علیه السلام، با سخنرانی حجت الاسلام صدیقی و مناجات خوانی حاج علی قربانی در مسجد شهید بهشتی برگزار شد.
در ادامه میتوانید متن سخنان حجت الاسلام صدیقی را بخوانید:
آیا سیدحسن خمینی و مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام موضع میگیرند؟
پنجه تحریفگران امام(ره) این بار بر چهره سیداحمد خمینی
روزنامه زنجیرهای شرق مصاحبه سیدمحمود دعایی را با هفتهنامه صدا در تیتر اول خود منتشر کرد. این مصاحبه البته ضمن ترور شخصیت سیداحمد خمینی، تحت عنوان «حسن خمینی آیندهای درخشان دارد» منتشر شده است.
در این مصاحبه خبرنگار مدعی میشود «بعد از انقلاب نقش سیداحمد خمینی در بیت امام، به چه صورت و در چه حد بود؟ گفته میشود بعضی تصمیمات را او میگرفته ولی تلقی و تصور این بوده که اینها تصمیمات امام است(!) دعایی در پاسخ میگوید: اینها دروغ است. وقتی شما نامههای امامخمینی را درباره ایشان بخوانید، میبینید که پاسخ همه اینها داده شده است.
خبرنگار دوباره ادعا میکند « مثلا اعضای نهضت آزادی میگویند نامه امام درباره نهضت آزادی را سیداحمد خمینی نوشته است.» که آقای دعایی میگوید من از این موضوع اطلاع ندارم(!) خبرنگار مجددا میپرسد نمونه دیگر این است که گفته میشود او در عزل آقای منتظری نقش داشته است. این موضوع تا چه حد درست است؟ که آقای دعایی میگوید: کاملا عکس است. حاجاحمدآقا در حل مسئله امام و آقای منتظری خیلی تلاش میکرد تا موضوع به یک سامانی برسد که آقای منتظری امام را درک کنند(!) ولی موضوع به نتایج دیگری انجامید.
درباره موضع سیداحمد خمینی(ره) نسبت به منتظری البته رنجنامه علنی و 30 صفحهای یادگار امام به آقای منتظری کاملا صریح است. اما آنچه مهم است القائات بعدی خبرنگار زنجیرهای است که مدعی میشود سیداحمد خمینی از رئیس گروهک نهضت آزادی در زمان حیات امام حلالیت خواسته است! آقای دعایی در پاسخ میگوید: شاید(!) البته حلالیتخواهی را نمیدانم. به هر حال در دلجویی ممکن است تعابیری باشد که مثلا معذرتخواهی هم بشود. من دقیقا مضامینی را که رد و بدل شده نمیدانم(!)
اقدام کلاهبردارانه نشریات صدا و شرق و پاسخ منفعلانه و تاسفآور آقای دعایی در حالی است که مرحوم سیداحمد خمینی در نامه به آیتالله پسندیده، موضع صریحی نسبت به ملیگراها و نهضتآزادی اتخاذ میکند.
پس از رحلت حضرت امام(ره) نهضت آزادی مدعی شد نامه تاریخی امام به محتشمیپور - که در آن به نفاق نهضتیها و اینکه اگر سر کار میماندند به اسلام و ایران سیلی میزدند، تصریح شده بود - سندیت نداشته بلکه توسط حاج سیداحمد آقا جعل و به اسم امام ارسال شده است!!
گروهک نفاق با این تهمت ناجوانمردانه و رذیلانه کوشیده بود هم انتقام امام را از سیداحمد آقا بگیرد و هم اینگونه القاء کند که امام توسط اطرافیانش اداره میشده!
در همان ایام، حاج سیداحمد خمینی نامهای خطاب به عموی خود مرحوم آیتالله پسندیده نوشته و در آن پرده از نفاق گروهک نهضت آزادی برمیدارد.
مرور نامه حاجسیداحمدآقا(ره) به آیتالله پسندیده گویای خیلی از واقعیتها است و نشان میدهد که جریان نفاق پس از جعل و تحریف اول در نسبت دادن نامه امام به حاجسیداحمدآقا، اکنون در تلاش است سید احمدآقا را نیز سمپات نهضت آزادی و پشیمان از مواضع خود نشان دهد!
در نامه حاجسیداحمدآقا به آیتالله پسندیده آمده است: «مسئله ملیگراها مسئلهای خطرناک است. ملیگرایی در مقابل اسلامگرایی است و اسلامگرایی خط محکم و استوار امام است. ملیگراها بهای اول برایشان میهن است و به انقلاب و نظام و اسلام یا اهمیتی نمیدهند و یا اهمیت بسیار ناچیزی برایشان دارد. اینها اصل و اساس برایشان ریاست است. اگر به میهن هم علاقه دارند، میهنی است که رئیسش آنان باشند. اگر بعضی از آنان به اعمال فردی در چارچوب اسلام پایبند باشند ولی وقتی پای منافعشان پیش بیاید، از هیچ دروغ و تهمت و ناسزا فروگذار نیستند. آنان بعد از انقلاب لحظهای در کنار امام نماندند. متلک و فحش و ناسزا به امام از کارهای رایج این از خدا بیخبران بود. تنها یکی از کارهای آنها را برایتان میفرستم، تا خود قضاوت فرمایید. اینان اعلامیهای را که امام (قدس سره) با خط مبارکشان خطاب به آقای محتشمی نوشتهاند، مجعول دانسته و در عین اینکه نسبت جعل را مستقیما به من ندادهاند ولی با قرار دادن خط من بالای نامه امام به آقای محتشمی، جعل را از من دانستهاند.... من معتقدم که حق با امام راحلمان است آن مرد بزرگی که با هوش و استعداد سرشار خود عمق ماهیتهای کثیف ضد انقلاب را بسیار عالی تشخیص میداد. نامهای را نهضت آزادی برای فرار از تنبیه ملت شریف ایران به اینجانب نسبت داده است و فکر میکرده بعد از وفات امام، من دست به چنین خیانتی زدهام، در زمان حیات امام و با دستور ایشان برای آقایان خامنهای، هاشمی، موسوی اردبیلی، موسوی نخستوزیر، ریشهری وزیر اطلاعات وقت فرستاده شد. فقط اجازه ندادند که در همان موقع منتشر کنیم. فرمودند این برای بعد از مرگ من است تا اگر آنها خواستند ایران را به سوی غرب به خصوص آمریکا سوق دهند، منتشر کنید. من این نامه را برایتان فرستادم تا معلومتان گردد اینها از چه قماشی هستند و برای رسیدن به دنیا حاضرند به هرکسی هر تهمتی بزنند و از خدا باکی نداشته باشند ... آنان که این نامه را جعلی میدانند، از همه بهتر میدانند که این خط امام است، ولی آنها چند مطلب را با این کار دنبال میکنند که مهمترین آن این است که فکر میکردند نفوذ امام در بین مردم از بین رفته است و امام محبوبیتی ندارد و با رفتن او نظام میپاشد و آنان روی خون و اجساد مطهر شهدا و اسلام به حکومت میرسند. بعد از ارتحال امام (قدس سره) بیش از ده میلیون نفر امام را بدرقه کردند و مرقد و حرم آن بزرگوار پناه محرومان شد و کسانی که با این امام بد بودند، مسلما مورد نفرت هستند، لذا آنها با دادن نسبت جعل به من، خود را و گروه خود را میخواهند از این مغلطه نجات دهند.... مسئله دیگری که نهضت آزادی دنبال میکند، این است که اعتماد مردم را نسبت به امام کم کنند، بدین معنا که هرچه از امام باشد، مردم احساس کنند که این از امام نیست بلکه از اطرافیان امام و یا کسی دیگر است و این خط و امضا امام نیست، بلکه خط و امضا امام را جعل کردهاند. القای این مطلب بسیار خطرناک است و خداوند کسی را که اینگونه حرکت میکند، هرگز نمیبخشد. میبینید که اگر این مسئله جا بیافتد که عدهای بودهاند و هستند که خط امام را جعل میکردند و یا امروز میکنند، چه ضربه هولناکی به اسلام و انقلاب و آرمانهای اسلامی امام عزیزمان خواهد خورد. دیگر فتواهای تاریخی امام رنگ میبازد، مبارزات امام زیر سوال میرود و حیثیت رهبر انقلاب بزرگ جهان اسلام ضربه میخورد. آیا نهضت آزادی و مصدقیها هنوز آدمهای درستی هستند که بعد از ارتحال ملکوتی برادر عزیزتان امام بزرگ، فرمودید آنها که میگفتند امام محبوب نیست تشییع جنازه امام را دیدند و فهمیدند اشتباه میکنند. ملیگراها با برادر، امام، مرجع تقلید و رهبر شما سرناسازگاری داشتند و دارند دل امام راحلمان را خون کردهاند و آدمهای بیدینی هستند که در قالب دین به اسلام و مسلمین ضربه میزنند. مقصودم از دین، دین امام است نه دین مخالفان امام که یزید و معاویه هم داشتند اما دین مقابل دین امامحسین علیهالسلام ... بار دیگر از شما تقاضامندم که اگر این نامه یعنی نامه امام به آقای محتشمی خط امام است که هست مرقوم فرمایید و کسانی که به دروغ چنین نسبتی را به من دادهاند، خائن بدانید.»
اکنون سوال این است آیا سیدحسن خمینی و موسسه حفظ و نشر آثار امامخمینی(ره) در برابر این اتهامات و تحریفها موضع میگیرند؟ سوال دیگر این است که جریان عقدهگشا نسبت به امام و یادگار ایشان، با چه هدفی تظاهر به ارادت و حمایت نسبت به سیدحسن خمینی میکند و از آینده درخشان وی میگوید؟.
منبع:سایت کیهان