زندگینامه شهید سید عبدالله قریشی نیاکی
زندگینامه شهیدمحمود طاهری غلامی نیاکی
نام پدر: طاهر
نام مادر: منصوره
تاریخ تولد: 1345 تهران
وضعیت اشتغال: دانش آموز- طلبه
تحصیلات: متوسطه وحوزوی
یگان خدمتی: سپاه پاسداران
عضویت: بسیجی
تاریخ شهادت: 1365/11/3
محل شهادت: شلمچه
نحوه ی شهادت: عملیات کربلای 5
محل دفن: آمل
سن: 20 سال
شهید محمود طاهری، سال یکهزار و سیصد و چهل و پنج در تهران از خانوادهای متدین و علاقهمند به اهل بیت دیده به جهان گشود. نام «داریوش» را بر او نهادند.گریههای شدید و مداوم کودک خانواده را درمانده نموده بود به پزشکان متعددی مراجعه داشتند که همگی بر صحت و سلامتی کودک گواهی دادند،برحسب اتفاق به عالمی روشن ضمیر مراجعه نمودند که آن فرزانه اشاره داشت نام کودک باید عوض شود.که نام زیبای محمود را بر او نهادند. از آن لحظه دیگر بیقراری در کودک مشاهده نشد و روال عادی زندگی کودک ادامه پیدا کرد.
محمود دوران ابتدایی را تا پایه چهارم در تهران و پایه پنجم را در دبستان فرهنگ آمل گذراند.دوران راهنمایی را در مدرسه طالب آملی و مقطع متوسطه را در دبیرستان امام خمینی(ره)پشت سر گذاشت.در دوران متوسطه بود که با شهید احمدزاده آشنا شد و از فروغ و صداقت آن بزرگوار بهرهها گرفت و همواره سعی داشت خود را برانگاره،آن شهید بسازد.بعد از دریافت مدرک دیپلم به حوزهی علمیه مسجد جامع وارد شد و مرحلهی طلبگی را آغاز کرد.
شهید با حضور در جبهههای حق علیه باطل، همواره پیگیر مطالعات درسی و حوزوی خود بود و سعی داشت در اوقات فراغت، عقب ماندگیهای تحصیلی را جبران نماید.
محمود با داشتن روحیهای بانشاط و عاطفی بر آن بود زندگیاش را بر صداقت و درک وظیفه انسانی استمرار دهد. در انجام وظایف شرعی و عبادی بسیار متشرع بود و با اعمال مستحبی،خود را برای پرواز در بندگی خداوند آمادهتر میساخت.سیمای نورانی و اخلاق حسنه اش موجب جذب دوستان و آشنایان بود. شهید با داشتن روحیهی علمجویی و ذوق هنرمندی همواره مورد توجه اساتید حوزه بود که به گفتهی یکی از بزرگواران او گل سرسبد حوزه بود.
شهید از سال 1363 در طی سه مرحله اعزام به جبهههای نور، دین خود را به انقلاب ادا کرده بود.
در سال 1363 در چهارم متوسطه بود که از ناحیه دست راست مجروح شد در سال 1364 به همراه استاد ومراد خود شهید امیرحامد احمدزاده و شهید حمید فلاح در منطقه اروندکنار فاو به نبرد مشغول بود که شاهد شهادت شهید احمدزاده میشود و در سال 1365 همراه حمید فلاح به عنوان بیسیمچی در میدان نبرد به مجاهدت مشغول بود که همزمان آن دو بزرگوار با هم به شهادت میرسند.
زندگینامه شهید محمد حسنزاده نیاکی
زندگینامه شهید سید مرتضی سعادت نیاکی
نام پدر: سید حسن
نام مادر: سیده شهرناز
تاریخ تولد: 1337 آمل
وضعیت اشتغال: راننده تاکسی
تحصیلا: متوسطه
یگان خدمتی: جهاد سازندگی
عضویت: جهادی
تاریخ شهادت: 1361/10/3
محل شهادت: خرمشهر- شوش
نحوهی شهادت: اصابتخمپاره به آمبولانس در عملیات بیتالمقدس
محل دفن: آمل
سن: 24 سال
از پدری و مادری متدین که از سلسلهی جلیلهی سادات می باشند به دنیا آمد و از همان کودکی با تأسی از خانوادهاش صبغهی دینی و شاکلهی مذهبی پیدا نمود و هر چه بالندهتر میشد تلاش میکرد با همگان ارتباطی عاطفی و تعاملی انسانی که رنگ و بوی خدایی داشته باشد، برقرار نماید.دوران ابتدایی را در دبستان حکیمی و متوسطه را تا مرحله سیکل در دبیرستان ملی رازی در آمل گذراند.
در دوران خدمت سربازی بود که مرتضی با افکار انقلابی حضرت امام(ره)آشنا شد و سعی در ترویج فکر و اهداف حضرت امام نمود و با توزیع اعلامیهها و شب نامهها تلاش داشت تا ریشهی ناعدالتی و ستم در جامعه رخت بربندد.در مبارزهی روزهای اوجگیری انقلاب اسلامی و شرکت داشتن در تظاهرات جلوی دانشگاه تهران توسط ساواک دستگیر میگردد و بعد از چند روز آزاد میشود.بعد از خدمت سربازی به کار تاکسیرانی در شهر آمل مشغول شد و همواره رابطه خود را با نیروهای مردمی و انقلابی حفظ نمود او با داشتن وجودی آگاه و چشمانی بینا سعی داشت به جامعه، کشور، انقلاب و اسلام کمک کند.با شروع جنگ تحمیلی برای جهاد ومبارزه علیه کفر راهی جبهه های جنگ شد و به عنوان رانندهی آمبولانس برای حمل مجروحین در خط مقدم،داوطلبانه و سر از پا نشناخته، کمر همت به خدمت بست تا اینکه با اصابت خمپارهی دشمن به آمبولانس و در نتیجه آتش گرفتن وسیلهی نقلیه از ناحیهی شکم، مجروح شد و بعد از تحمل درد شدید و جانکاه به مدت 29 روز در یکی از بیمارستانهای تهران به شهادت رسید و به ملکوت اعلی پیوست.
زندگینامه شهید سید حمید عزیزنژاد نیاکی
نام پدر: سیدعلیاصغر
نام مادر: عذرا
تاریخ تولد: 1342
تحصیلات: دیپلم
تاریخ شهادت: 1360/9/9
محل شهادت: بُستان
نحوهی شهادت: اصابت ترکش
یگان خدمتی: گروه چریکی نامنظم شهید چمران
محل دفن: تهران
سن: 18 سال
شهید سید حمید عزیزنژاد به سال 1342 در شهر ری به دنیا آمد و تحصیلات خود را تا سطح دیپلم ادامه داد. در طول تحصیل همیشه دانشآموز کوشا و موفق و دارای رتبه اول کلاس بود و در مسابقات علمی منطقه مقام اول را بدست میآورد. پس از دریافت مدرک دیپلم ریاضی و با توجه به استعداد سرشار و توان ادامه تحصیلات دانشگاهی، تصمیم به دفاع از مرزهای میهن اسلامی در مقابل دشمنان را گرفت و عنوان میکرد رفتن به جنگ و دفاع از میهن یک وظیفه ی شرعی و دینی است.
در تابستان سال 1360 در گروه جنگهای نامنظم شهید چمران ثبت نام کردند و پس از یک دوره 45 روزه به جبهه اعزام شدند. در طول دورهی آموزش با شور و شوق خاصی به اطرافیان میگفتند: « حضور در گروه شهید چمران مساوی با شهادت است و انتظار شهادت برای افراد گروه، 5 الی 6 ماه بیشتر طول نمیکشد.»
سید حمید عزیزنژاد مدت 6 ماه با گروه چریکی شهید چمران در مناطق جنگی جنوب به نبرد مشغول بودند که علیرغم مجروحیت حاضر به مرخصی نشدند و با مداوای نسبی در عملیات
« طریق القدس» که با رمز « یا حسین،فرماندهی» شرکت نمودند و وظیفه آر.پی.چی زن را به عهده داشتند، در منطقه بُستان جهت عملیات با گروهان خود حضور یافتند و پس از فتح « پل سابله» که یک پل استراتژیک بود.
در تاریخ 9/9/1360 به درجهی رفیع شهادت رسیدند. فرمانده عملیات با توجه به مجاهدت و ایثارگری سید حمید، لقب « فاتح پل سابله» را به ایشان دادند.
یاد و نامش جاودان باد
گوشه هایی از وصیت نامه شهید:
«من با چشمی باز و آگاهی کامل این راه را انتخاب کردم و دفاع از این خط امام را به عنوان وظیفه شرعی می دانم،من تصمیم گرفتم برای دفاع از اسلام به جبهه های جنگ بشتابم.جبهه هایی که به زودی پیروزی اسلام در آنها طلوع خواهدکرد.از پدر و مادر عزیزم طلب عفو و بخشش می کنم. از خدا برای ایشان طلب اجر می نمایم و از آنها میخواهم سایر برادران و خواهرانم را با رعایت کامل اصول دینی تربیت کنند تا نسل بعدی انقلاب،جوانان صد در صد مسلمان و انقلابی باشند.