شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس
شهدای نیاک

شهدای نیاک

مرجع خبری و طراح نرم افزارهای مذهبی وزندگینامه شهدا وبیانات رهبری و دفاع مقدس

روش امام هادی(ع) در برخورد با پیشامدهای ناگوار/ خداوند بلایا را برای رشد انسان‌ها قرار داده است

روش امام هادی(ع) در برخورد با پیشامدهای ناگوار/ خداوند بلایا را برای رشد انسان‌ها قرار داده است

روش امام هادی (ع) در برخورد با پیشامدهای ناگوار/ خداوند بلایا را برای رشد انسان‌ها قرار داده است

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، اکنون در عصری زندگی می‌کنیم که طوفان حوادث از هر سو جهان را در بر گرفته است به‌گونه‌ای که با هر رویدادی، باید به انتظار رویدادی دیگر بود. در یک نگاه اندیشه‌ای و معرفتی به این رویدادها درمی‌یابیم دنیا در آستانه آخرالزمان دستخوش حوادثی سخت خواهد شد تا طی آن، انسان‌ها و جوامع بشری احساس نیاز به منجی موعود خود کنند؛ چه اینکه تمام کتب آسمانی ضمن وعده به حوادث سخت آخرالزمان، خبر از ظهور منجیِ معصومی داده‌اند که جهان را پس از تاریکی‌ها به‌سوی نور و روشنایی و سلامت و امنیت سوق می‌دهد.

در هر صورت آنچه در این مقطع حساس از آخرالزمان اهمیت دارد، یافتن فرمول‌های الهی جهت مواجهه با چالش‌های فردی و اجتماعی است؛ چرا که تمام مؤمنانِ از ادیان آموختند بهترین راهکار در برخورد با رویدادهای سخت، دعا و مناجات به درگاه خداوند و استفاده از ارزش‌های معنوی است.

در این باره با حجت‌الاسلام مهدی یوسفیان، مدیر پژوهشکده مهدویت به گفت‌وگو نشستیم.

وی معتقد است: بر اساس آموزه‌های دینی‌مان خداوند متعال بسیاری از بلایا و عذابهای امت را به‌واسطه وجود مقدس اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم السلام دفع می‌کند. ما نیز وظیفه داریم در تمام شرایط به ایشان پناه بیاوریم و از درگاه این انوار مقدس بهره ببریم.

وی می‌گوید: اهل‌بیت به‌صورت مکرر فرمودند "در هر شرایطی به ما پناه بیاورید."، اکنون زمانی است که باید آموخته‌های خود را عملاً نشان دهیم. پیامبر در روایتی فرمود «مَثل اهل‌بیت من بین شما مَثل کشتی نوح است؛ هرکس سوار آن شود، نجات یابد و هرکس از آن عقب بیفتد، غرق می‌شود.»

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید؛

اهل‌بیت مایه امنیت برای اهل عالمند

* ما ایرانیان به‌واسطه تربیت‌های شیعی خود آموختیم معمولاً در ابتلائات و مشکلات فردی باید به اهل‌بیت عصمت و طهارت پناه ببریم و به درگاه ایشان توسل کنیم؛ اما آیا در چالش‌ها و ابتلائات اجتماعی باید همین گونه اقدام کرد؟

از معارف شیعه نسبت به وجود مقدس اهل‌بیت علیهم‌السلام این است که خداوند متعال به‌دنبال اعطای مقام خلافت و ولایت به این انوار مقدس، ایشان را شفیع و امان امت پیامبر(ص) قرار داد؛  در روایات متعددی از رسول‌ گرامی اسلام(ص) بر این مسئله تصریح شده است که ایشان فرمود "اهل‌بیت من امان امت من هستند همچنان که ستارگان مایه امنیت اهل زمینند؛ النُّجُومُ أَمَانٌ‏ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ أَهْلُ‏‌بَیْتِی‏ أَمَانٌ لِأُمَّتِی."، یا در دیگر روایت فرمود "اهل‌بیت من برای شما مایه امنیت‌اند، پس ایشان را به‌خاطر محبت من دوست بدارید و به ایشان تمسک بجویید تا هرگز گمراه نشوید؛ أَلَا إِنَّ أَهْلَ‏‌بَیْتِی‏ أَمَانٌ‏ لَکُمْ فَأَحِبُّوهُمْ لِحُبِّی وَ تَمَسَّکُوا بِهِمْ لَنْ‌تَضِلُّوا."

بیشتر بخوانید

خداوند بلایا را به‌واسطه امام عصر(عج) دفع می‌کند

البته اهل‌بیت علیهم‌السلام، امام تمام عالم و آدمند؛ بنابراین نه‌تنها برای امت پیامبر بلکه برای تمام اهل زمین مایه امنیت‌اند؛ همچنان که امام سجاد علیه‌السلام در روایتی فرمود «ما موجب امان و آسایش مردمیم در روى زمین همان طور که ستارگان موجب امان اهل آسمانند، خداوند به‌واسطه ما آسمان را نگه‌داشته که بر زمین فرو نریزد مگر به‌اذن و اجازه او و به‌وسیله ما زمین را نگه‌داشته که اهلش را تکان ندهد، باران به‌واسطه ما مى‌بارد و رحمت به‌واسطه ما گسترش مى‌یابد و زمین نعمتهاى خود را خارج می‌کند. اگر نباشد کسی از ما (خاندان وحی)، زمین اهلش را فرو می‏‌برد؛ نَحْنُ أَمَانُ‏ أَهْلِ‏ الْأَرْضِ کَمَا أَنَّ النُّجُومَ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاء وَ نَحْنُ الَّذِینَ بِنَا یُمْسِکُ اللَّهُ‏ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ‏ وَ بِنَا یُمْسِکُ الْأَرْضَ أَنْ تَمِیدَ بِأَهْلِهَا وَ بِنَا یُنَزِّلُ الْغَیْثَ‏ وَ بِنَا یَنْشُرُ الرَّحْمَةَ وَ یُخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْضِ وَ لَوْ لَا مَا فِی الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا.»

در یک نگاه کلی می‌توان گفت اهل‌بیت(ع) در مرحله اول برای کل زمین، بعد امت اسلام، سپس به‌صورت اخص برای شیعیان مایه امنیت‌اند.

بنابراین خداوند متعال بسیاری از بلایا و عذابهای امت را به‌واسطه وجود مقدس اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام دفع می‌کند، لذا امام عصر عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف در روایتی فرمود «خداوند به‌واسطه من بلا را از اهل و شیعه من دور می‌کند؛ بِی یَدْفَعُ اللَّهُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِی وَ شِیعَتِی‏.»

روش امام هادی(ع) در برخورد با پیشامدهای ناگوار

ما نیز وظیفه داریم در تمام شرایط به ایشان پناه بیاوریم و از درگاه این انوار مقدس بهره ببریم چرا که خداوند ایشان را مجرای تمام محبت‌ها قرار داده است، کنار آن باید به ارزش‌هایی همچون توکل بر خداوند متعال مقید باشیم.

امام هادی(ع) ضمن روایتی در اهمیت توکل بر خداوند در پیشامدها فرمود «خداوند می‌داند که ما در گرفتاری‌ها به غیر او پناه نمی‌بریم و در پیشامدهاى سخت جز بر او توکل نداریم، هر وقت درخواست کرده‏‌ایم ما را رد نکرده است؛ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى عَلِمَ مِنَّا أَنَّا لَانَلْجَأُ فِی الْمُهِمَّاتِ إِلَّا إِلَیْهِ وَ لَانَتَوَکَّلُ فِی الْمُلِمَّاتِ إِلَّا عَلَیْهِ وَ عَوَّدَنَا إِذَا سَأَلْنَاهُ الْإِجَابَةَ وَ نَخَافُ أَنْ نَعْدِلَ فَیَعْدِلَ بِنَا.»

خداوند بلایا را برای رشد انسان‌ها قرار داده است

* اکنون مشاهده می‌کنیم دنیا به‌واسطه بلایای طبیعی و بیماری‌های فراگیر پیش از گذشته با تهدید مواجه شده است، این مسئله چگونه با امنیت عالم به‌واسطه اهل‌بیت قابل جمع است؟

در این باره باید به چند نکته توجه شود؛

 نکته اول اینکه بلا و مشکلاتی که مشاهده می‌کنیم، چند قسم دارد:

برخی از بلایا خاصیت امتحانی دارد؛ یعنی ما انسانها به دنیا آمدیم تا در مدار رشد قرار بگیریم؛ طبیعتاً در این عرصه از سوی خداوند آزمون‌هایی از انسانها گرفته می‌شود تا با هر آزمونی روشن شود که آیا فرد قابلیت قرارگیری در پلکان بالاتر را دارد یا خیر. این از سنت‌های الهی است که انسانها را در مسیر تکامل معنوی دچار ابتلائات کند و در این باره هیچ فردی مستثنی نیست، در واقع هدف خداوند رشد انسانها و تکامل آنها در درجات فضل است که بخشی از آن در گروی ابتلائات است.

برخی از بلایا خاصیت امتحانی دارد؛ یعنی ما انسانها به دنیا آمدیم تا در مدار رشد قرار بگیریم؛ طبیعتاً در این عرصه از سوی خداوند آزمون‌هایی از انسانها گرفته می‌شود تا با هر آزمونی روشن شود که آیا فرد قابلیت قرارگیری در پلکان بالاتر را دارد یا خیر.

نکته دوم، بلاهایی است که حالت کیفری دارد، یعنی انسانها گناهانی انجام می‌دهند و به‌دلیل شدت گناهان، خداوند بلاهایی را نازل می‌کند؛ مثل قوم نوح، لوط و عاد علیهم‌السلام که در واقع اینها کیفر گناهان امت‌ها و ملت‌ها است.

یک‌سری از بلاها به مسئله دشمنی مخالفان و معاندان و مکر و حیله آنها بازمی‌گردد تا به این وسیله جامعه بشری و جوامع اسلامی را دچار التهاب کند؛ ‌مثل مشکلات امنیتی،‌ اقتصادی،‌ سلامتی و... خداوند در آیه 205 سوره بقره درباره این‌گونه فساد دشمنان می‌فرماید: «وَ إِذا تَوَلَّى سَعى‏ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فیها وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ‏ وَ النَّسْل‏ وَ اللَّهُ لایُحِبُّ الْفَسادَ؛ و چون برگردد کوشش مى‏‌کند که در زمین فساد و کشت و نسل را نابود کند و خداوند فساد را دوست ندارد.»

نوع دیگری از مشکلات و بلاهاست که به سوء رفتار خودمان بازمی‌گردد. گاهی دانسته یا از جهالت کاری انجام می‌دهیم و تبعه آن کار ما را می‌گیرد، مثلاً انسان وقتی غذای ناپاکی مصرف می‌کند، عواقب آن نصیب او می‌شود. خداوند در آیه 30 سوره شوری می‌فرماید هرگونه مصیبتی که به شما می‌رسد به‌واسطه دستاورد خودتان است: «وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ‏ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ؛ و هر [گونه‏] مصیبتى به شما برسد به‌سبب دستاورد خود شماست، و [خدا] از بسیارى درمى‏‌گذرد.»

نوع دیگری از بلاها، به حوادث طبیعی بازمی‌گردد، منتها چون دچار زیان می‌شویم، از آن به‌عنوان نقمت و سختی یاد می‌کنیم، مثل وقوع سیل، زلزله و...، مثلاً خداوند در آیه 155 سوره بقره می‌فرماید «قطعاً شما را به چیزى از [قبیلِ‏] ترس و گرسنگى، و کاهشى در اموال و جانها و محصولات مى‌‏آزماییم؛ و به صابران بشارت بده؛ وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ‏ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرین‏.» و یا در آیه 186 سوره آل‌عمران می‌خوانیم؛ «لَتُبْلَوُنَ‏ فی‏ أَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُم‏؛ قطعاً در مالها و جانهایتان آزموده خواهید شد.»

بنابراین باید بین این بلایا تفکیک شود و فلسفه برنامه خدا را دانست. اگر اهل‌بیت می‌فرمایند "خداوند به‌واسطه ما اهل‌بیت بلا را دفع می‌کند"، منظور هر بلایی نیست.

یا می‌توان گفت گاهی جامعه انسانی دچار گناهانی می‌شوند که بناست به‌واسطه این گناهان عذابی نازل شود و همه را از بین ببرد؛ مانند آنچه در گذشته رخ داده است. خداوند به‌احترام اهل‌بیت این عذابها را از سر امت برمی‌دارد،حتی در مواردی که دشمنان اقدامی خصمانه با کید و مکر انجام می‌دهند، خداوند به‌واسطه اهل‌بیت مکر آنها را از بین می‌برد؛‌ ما نباید هیچ‌گاه گذشته خود را فراموش کنیم؛ ما اثرگذاری امام عصر(عج) در ماجرای انقلاب اسلامی، صحرای طبس و امثالهم را دیدیم، در دوران دفاع مقدس و در ماجرای پیروزی لبنان در جنگ 33روزه با اسرائیل دیدیم، اینها بلایایی بود که اگر به‌و‌اسطه امام عصر دفع نمی‌شد، اثری از امت اسلام باقی نمی‌ماند، بنابراین گاهی عداوت دشمن به‌گونه‌ای است که کل جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ در چنین شرایطی برای حفظ کلّیت دین و نظام اسلامی رفع بلا می‌شود. این مسئله درباره فرد فرد ما نیز مصداق دارد. هر کدام از ما حاضریم شهادت دهیم در طول زندگی‌مان دست پدرانه‌ای بلاها و گناهان را از ما دفع کرد و ما را در مسیر الهی قرار داد.

گاهی جامعه انسانی دچار گناهانی می‌شوند که بناست به‌واسطه این گناهان عذابی نازل شود و همه را از بین ببرد؛ مانند آنچه در گذشته رخ داده است، خداوند به‌احترام اهل‌بیت این عذابها را از سر امت برمی‌دارد.

بنابراین آنجا که فرمود "ما بلا را از شما دفع می‌کنیم" به‌معنای این نیست که همه چیز در دنیا خوش و خرم است؛ چه اینکه در زمان خود پیامبر و اهل‌بیت علیهم‌السلام شاهد خشکسالی هستیم. امام هادی(ع) در روایتی فرمود «خداوند دنیا را سرای امتحان و آزمایش ساخته و آخرت را سرای رسیدگی قرار داده و بلای دنیا را وسیله ثواب آخرت، و ثواب آخرت را عوض بلای دنیا قرار داده است؛ إِن الله جَعَلَ الدنیا دارَ بَلوی وَالاخِرَةَ دارَ عُقبی وَ جَعَلَ بَلوَی الدنیا لِثوابِ الاخِرَةِ سَبَبًا وَ ثَوابَ الاخِرَةِ مِنْ بَلوَی الدنیا عِوَضًا.»

اگر نه این بود که بلایای طبیعی رخ دهد، نظام عالم به هم می‌ریخت و طبیعت از گردش خود خارج می‌شد، حتی رشد علمی فعلی به‌دلیل همین مسائل طبیعی بوده است. اگر این اتفاقات رخ نمی‌داد، نه رشد معنوی رخ می‌داد و نه رشد علمی.

* پس منظور شما این است که خاصیت دنیا به‌گونه‌ای است که باید هر لحظه منتظر حوادث بود و در این حوادث باید به اهل‌بیت پیامبر پناه برد.

در واقع ما باید بدانیم خداوند دنیا را خلق نکرده که بیاییم دنیایی زندگی کنیم و زندگی راحت و خوش و خرمی داشته باشیم. فضای دنیا، فضای حرکت و کوشش است که باید از نقطه صفر حرکت کنیم و با رشد استعدادهای درونی و معنوی، به نقطه‌های بالاتر برسیم. دنیا در کلّیتش با مشکلات همراه است تا انسانها از لابه‌لای این مشکلات رشد کنند.

متأسفانه چنین رویکردی در همین جامعه شیعه ما به‌ندرت دیده می‌شود که اهل‌بیت پناهند؛ در حالی که اهل‌بیت به‌صورت مکرر فرمودند "در هر شرایطی به ما پناه بیاورید". اکنون زمانی است که باید آموخته‌های خود را عملاً نشان دهیم. پیامبر در روایتی فرمود «مَثل اهل‌بیت من بین شما مَثل کشتی نوح است؛ هرکس سوار آن شود، نجات یابد و هرکس از آن عقب بیفتد، غرق می‌شود؛ إِنَّمَا مَثَلُ أَهْلِ‌بَیْتِی فِیکُمْ مَثَلُ سَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ‏ رَکِبَ‏ فِیهَا نَجَا وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِق‏.»

اهل‌بیت به‌صورت مکرر فرمودند "در هر شرایطی به ما پناه بیاورید". اکنون زمانی است که باید آموخته‌های خود را عملاً نشان دهیم. پیامبر در روایتی فرمود «مَثل اهل‌بیت من بین شما مَثل کشتی نوح است؛ هرکس سوار آن شود، نجات یابد و هرکس از آن عقب بیفتد، غرق می‌شود»

نکته دوم اینکه هر حرکت و کاری برای دستیابی به نتیجه مطلوب، نیاز به صبر دارد تا به این ترتیب، به‌صورت صحیح مسیر رشد را طی کنیم؛ همچنان که وقتی قصد دارید سفر بروید، خستگی را تحمل می‌کنید تا به نقطه مطلوب برسید.

نکته آخر اینکه ما باید بدانیم بسیاری از این حوادث هرچند در ظاهر برایمان عذاب است، اما در نهایت برای انسانها منشأ خیر است.

توصیه‌های عملی برای ماه رجب و ماه شعبان

توصیه‌های عملی برای ماه رجب و ماه شعبان



 توصیه‌های عملی برای ماه رجب و ماه شعبان
براساس بیانات رهبر انقلاب
ماه رجب

 در ماه رجب به ذکر، دعا و توسل اهمیت بدهید

 از دعاهای ماه رجب معارف الهی را یاد بگیرید

 از هر ساعت ماه رجب برای جلب توجه خدا استفاده کنید

 توسلات خود را هر چه میتوانید بیشتر کنید

 در ماه رجب دائم استغفار کنید

 جوانها از سنت حسنه‌ی اعتکاف در ماه رجب بیشتر استفاده کنند

 ماه رجب بیشتر ماه نماز است

از ماه رجب برای تقویت بُعد معنویّت‌گرایتان بهره ببرید
ماه شعبان

 ماه شعبان بیشتر ماه دعا و روزه است

 رابطه‌ی خودتان را با خدا به‌وسیله‌ی دعا و ذکر تقویت کنید

 حقیقتاً از دل، با خدا مناجات کنید

 با دعای کمیل و مناجات شعبانیه مأنوس بشوید

توصیه‌های ماه رجب:
* در ماه رجب به ذکر، دعا و توسل اهمیت بدهید
الان در ماه رجب هستیم؛ ماهی که روزهای متبرّکی دارد. از این ایام استفاده بردن و معنویت را تقویت کردن و با خدا ارتباط برقرارکردن و ذکر و دعا و توسّل را اهمیت دادن از وظایف است. تقویت ارتباط خود با خدا؛ تلاش در مسائل دنیایی - اعم از فراگیری علم و دانش و کوشش در راه سازندگی - آگاه بودن از مسائل سیاسی و اقتصادی و مهمتر از همه، حفظ آن امید، عوامل و ویژگیهایی است که ان‌شاءاللَّه در آینده - آینده‌ای نه چندان دور - همه روی زمین را به نور جمهوری اسلامی منوّر خواهد کرد و بشریت را از برکات اسلام برخوردار خواهد ساخت و ملت ایران را - همچنان که خدای متعال به مسلمانان وعده فرموده است - شاهدِ یکپارچگی و وحدت بشریت در روی زمین قرار خواهد داد.
بیانات در دیدار مردم قم‌ ۱۳۷۱/۱۰/۱۹
 
* از دعاهای ماه رجب معارف الهی را یاد بگیرید
امروز جامعه‌ی انقلابی ما، مردم مؤمن ما، نیاز به این دارند که این آرامش را، این سکینه را، این طمأنینه و وقار را در خودشان هرچه بیشتر به وجود بیاورند. «الا بذکر الله تطمئن القلوب». یاد خداست که دلها را در ماجراهای طوفانی دنیا و زندگی حفظ میکند. یاد خدا را مغتنم بشمارید. ایام ماه رجب نزدیک است. دعاهای ماه رجب یک دریائی از معرفت است. در دعا فقط این نیست که انسان دل را به خدا نزدیک میکند؛ این هست، فراگیری هم هست. در دعا هم تعلیم است، هم تزکیه هست. دعا هم ذهن را - این دعاهای مأثور از ائمه (علیهم‌السّلام) - روشن میکند، حقایقی را، معارفی را به ما می‌آموزد که در زندگی به آنها نیاز داریم، و هم دل را متوجه به خدا میکند. ذکر الهی را خیلی باید مغتنم بشمرید.
خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران ۱۳۸۸/۰۳/۲۹
 
* از هرساعت ماه رجب برای به‌دست آوردن توجه الهی استفاده کنید
ماه رجب، ماه مبارکی است؛ ماه توسل و تذکر و توجه و تضرع و استغاثه و محکم کردن پیوند دلهای محتاج و نیازمند ما به ذیل لطف و فضل الهی است. این روزها را قدر بدانید. هر یک روز ماه رجب، یک نعمت خداست. در هر ساعتی از این ساعات، یک انسان اگر هوشمند و زرنگ و آگاه باشد، میتواند چیزی را به دست بیاورد که در مقابل آن، همه‌ی نعمتهای دنیا پوچ است؛ یعنی میتواند رضا و لطف و عنایت و توجه الهی را به دست آورد. بعد از ماه رجب، ماه شعبان و بعد ماه رمضان است. برادران و خواهران مسلمان! ای صاحبان دلهای بیدار و مخصوصاً ای جوانان! این سه ماه را قدر بدانید. در این سه ماه، فرصت برای وصل کردن و منور نمودن دلها به لطف و نور پروردگار، بیش از همیشه است.
خطبه‌های نماز جمعه‌ی تهران ۱۳۶۹/۱۱/۱۹
 
* توسلات خود را هرچه میتوانید بیشتر کنید
باید همه به یکدیگر تبریک عرض کنیم [این‌] توفیق الهی را که توانستیم بار دیگر وارد ماه رجب بشویم. ماه رجب یک فرصت تقرّب به ارزشهای الهی و تقرّب به ذات مقدّس پروردگار و فرصت خودسازی است. این ایّامی که در روایات ما به‌عنوان ایّام برجسته معرّفی شده‌اند، اینها همه فرصتند؛ هر فرصتی هم نعمت است و هر نعمتی هم نیازمند شکر و سپاس است. شکر و سپاس نعمت هم این است که انسان نعمت را بشناسد، بر طبق اقتضای این نعمت رفتار کند، از آن بهره ببرد، نعمت را از خدا بداند و آن را در راه خدا به کار ببرد؛ ماه رجب از این نعمتها است. بعد هم ماه شعبان است که آن هم نعمت دیگری است و این دو ماه از نظر کُمَّلین و اهل توحید و اهل معنا مقدّمه‌ی ماه رمضانند؛ و ماه رمضان ماه عروج است، ماه رفتن به معراج است، ماه تزکیه است، ماه تصفیه است که همه‌ی ما به اینها احتیاج داریم. از ماه رجب قدردانی کنید؛ در این ماه توسّلات خودتان به درگاه پروردگار عالم را هرچه میتوانید بیشتر کنید؛ به یاد خدا باشید و کار را برای خدا انجام بدهید؛ این تلاشی که میکنید، این زحمتی که میکشید، برای خدا قرار بدهید.
بیانات در دیدار فرماندهان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ۱۳۹۴/۰۲/۰۶
 
* در ماه رجب دائم استغفار کنید
ماه رجب فرصت خوبى است؛ ماه دعاست، ماه توسل است، ماه توجه است، ماه استغفار است. دائم هم باید استغفار کنیم. هیچ کس هم خیال نکند که من از استغفار مستغنى‌ام. پیغمبر خدا میفرماید که: «انّه لیغان على قلبى و انّى لأستغفر اللَّه فى کلّ یوم سبعین مرّة». بلاشک پیغمبر هم حداقل روزى هفتاد مرتبه استغفار میکرد. استغفار براى همه است؛ بخصوص ماها که در این تحرکات مادى، در این دنیاى مادى غرقیم و آلوده‌ایم. استغفار بخشى از این آلودگى را پاکیزه میکند و از بین میبرد. ماه استغفار است؛ ان‌شاءاللَّه فرصت را مغتنم بشماریم.
بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شوراى اسلامى ۱۳۸۸/۰۴/۰۳
 
* جوانها از سنت حسنه اعتکاف در ماه رجب بیشتر استفاده کنند
در نیمه‌ی این ماه، جوانان ما سالهائی است که این سنت حسنه را در کشور  رائج کرده‌اند؛ سنت اعتکاف را، رفتن در مساجد را، روزه گرفتن را. واقعاً چقدر منظره‌ی زیبا و معطّری است که جمع کثیری از جوانهای ما برخلاف سیره‌ی متعارف جوانهای دنیا که غرق در شهوات و تمایلات نفسانی هستند، روزها و شبهائی را روزه بگیرند؛ بروند در یک مسجدی بنشینند، اعتکاف کنند؛ شب و روزشان را ذکر و فکر و شنیدن معارف الهی و شنیدن احکام و مذاکره‌ی علم حقیقی - که علم توحید است - قرار دهند؛ این خیلی چیز مهمی است. اینها از برکت انقلاب است. قبل از انقلاب، ما در این ایام نیمه‌ی ماه رجب ندیده بودیم یا خیلی بندرت میدیدیم که کسانی بروند اعتکاف کنند. غالباً همه‌ی ماها، همه‌ی مردم غافل بودیم از این روزنه‌ی رحمت الهی. بنده در مشهد که اصلاً ندیده بودم؛ در قم هم یک تعداد معدودی، یک چند نفر طلبه در مسجد امام میرفتند و ایام نیمه‌ی ماه رجب اعتکاف میکردند. امروز شما نگاه کنید؛ نه فقط مساجد جامع، نه فقط مساجد بزرگ، نه فقط در یک شهر و دو شهر، بلکه در همه‌ی کشور، در همه‌ی شهرها، در همه‌ی مساجد، جوانهای ما، مردان ما، زنان ما، دختران ما، پسران ما میروند صف میکشند، اسم مینویسند، برای اینکه به آنها فرصت داده شود که در این مسجد، در آن مسجد، سه روز روزه بگیرند و اعتکاف کنند؛ این خیلی برای یک ملت حائز ارزش است، این خیلی مهم است. اینها هست. این ماه رجب است؛ از این فرصتها استفاده کنید. جوانها! شما بیشتر استفاده کنید. دلهای پاک شما، جانهای باصفا و نورانی شما آماده‌ی تلألؤات و تشعشعات رحمت الهی و توجهات الهی است؛ این را قدر بدانید.
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم‌ ۱۳۹۲/۰۲/۲۵
 
* ماه رجب بیشتر ماه نماز است
برای این‌که انسان بتواند وقتی وارد این تالار (ماه رمضان) شد، چشمش باز باشد، غافل نشود، دچار گیجی و گولی نشود که سرش را بیندازد پایین و از این در وارد شود و از آن در بیرون برود؛ نگاهی به دوروبر کند و استفاده‌ای ببرد و برای این‌که این آمادگی در من و شما پیدا شود، این ماه رجب و شعبان را قرار داده‌اند؛ رجب یک‌جور، شعبان یک‌جور دیگر. رجب، بیشتر ماه نماز است؛ شعبان، بیشتر ماه دعا و روزه است.
بیانات در دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات ۱۳۸۳/۰۷/۱۳
 
* از ماه رجب برای تقویت بُعد معنویّت‌گرایتان بهره ببرید
یک کلمه در باب ماه رجب عرض بکنیم. یک بُعد لطیف معناگرا در هر انسانی وجود دارد. خب، انسان مجموعه‌ی ابعاد مختلف است؛ غرایز هست، امیال هست، نیازها هست؛ یک بُعد، بُعد معناگرا است در هر انسانی، همه‌ی انسانها. این بُعد، بُعد بسیار لطیفی است و در سنین جوانی لطافت این بُعد و شفّافیّتش بیشتر و زلال‌تر است. این بُعد را اگر ما آحاد بشر بتوانیم در خودمان تقویت کنیم، بقیّه‌ی ابعاد ما را هدایت خواهد کرد. نه اینکه بُعد معنوی و معناگرا جلوی غرایز را، جلوی نیازها را، جلوی تعقّل و خردورزی را بگیرد؛ نه، همه‌ی اینها به جای خود محفوظ است، این بُعد معنویّت و معناگرایی در انسان همه‌ی این ابعاد دیگر را هدایت میکند، اگر در ما باقی بماند، اگر تقویت بشود. آدمهای خبیثی که در دنیا مشاهده میکنید که یا ظالمند، یا سفّاکند، یا پول‌پرستند، یا شهوت‌پرستند، یا شکم‌پرستند و ابعاد مادّی بر وجود اینها غلبه کرده، اینها کسانی هستند که آن بُعد معناگرا را، معنویّت‌گرا را در خودشان رشد ندادند، بتدریج ضعیف شده و از بین رفته. من به شما جوانها عرض میکنم از ماه رجب استفاده کنید، بهره ببرید برای تقویت این بُعد معنویّت‌گرا.
یاد خدا، ذکر خدا، دعاهایی که وارد شده، توجّه به مضامین این دعاها، تلاوت قرآن، نماز اوّل وقت، پرهیز از گناه، اخلاق نیک، در این ماه فرصتهای بزرگی است که در اختیار همه‌ی ما هست امّا شما جوانها از این فرصتها بهتر میتوانید استفاده کنید؛ درست مثل این فرصتهای مادّی.
بیانات در دیدار اعضای انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان ۱۳۹۵/۲/۱

توصیه‌های ماه شعبان:
* رابطه خودتان را با خدا به‌وسیله دعا و ذکر تقویت کنید
به خدا توکل کنید. از خدای متعال توفیق بخواهید. رابطه‌تان را روز به روز با معنویت و خدای متعال تقویت کنید. مبادا اشتغالات کاری، شما را از ذکر و توجه و پرداختن به معنویات باز بدارد! یعنی یکی از خطرها این است که در عمل‌زدگی غرق بشویم و از آن ارتباط قلبی خودمان غافل بمانیم. آن چیزی که پشتوانه‌ی نشاط و شور و شوق و تحرک و توفیق ماست، کمک الهی است. کمک الهی را باید به معنای واقعی کلمه از خدا خواست و از خدا طلب کرد. هم باید نعمت الهی را - نعمت این مسئولیت و این توفیق خدمتی که به شما داده - شکر کرد و هم این‌که ازدیاد و دوام و استمرار آن را از خدای متعال طلب کرد و خواست. لذا این احتیاج دارد به توجه؛ این ایام ماه شعبان را مغتنم بشمارید. در این صلوات شریف ظهرها میخوانید: «الّذی کان رسول‌اللَّه - صلّی اللَّه علیه و اله - یدأب فی صیامه و قیامه فی لیالیه و ایّامه بخوعا لک فی اکرامه و اعظامه الی محلّ حمامه»؛ یعنی پیغمبر تا لحظه‌ی مرگ هم ماه شعبان و روزها و شبهای شعبان را گرامی میداشتند و همه‌ی شعبانها در زندگی آن بزرگوار این‌طور بود؛ که بعد در همین صلوات میخوانید: «اللّهم فأعنّا علی الاستنان بسنّته فیه و نیل الشّفاعة لدیه»؛ سنت این بزرگوار را در این ماه ان‌شاءاللَّه ادامه بدهید؛ توجه، دعا، ذکر و آماده شدن برای ورود در ماه مبارک رمضان.
بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت ۱۳۸۶/۰۶/۰۴
 
* حقیقتاً از دل، با زبان مناجات با خدا حرف بزنید
 شاید در ماه شعبان، بتوانیم با ذخیره‌ای که از این ماه گرفته‌ایم، آن مناجات پرسوز و گداز و پر مضمون را با نفس حقیقی بخوانیم - نه‌فقط الفاظ آن را مرور کنیم - و حقیقتاً از دل، با زبان آن مناجات با خدا حرف بزنیم، و اگر ان‌شاءاللَّه این همه فراهم شد، در ماه رمضان، آماده‌ی ورود بر سر سفره‌ی ضیافت الهی شویم و در اوج قله‌ی آن ماه، شایسته‌ی ورود به لیلةالقدر گردیم.
 شما برادران عزیز، جزو بهترین کسانی هستید که میتوانید از این سفره‌ی انعام الهی که در ماههای رجب و شعبان و رمضان گسترده است، استفاده کنید. علت این است که در این میدان، آن‌که تلاش بیشتری میکند؛ آن‌که طهارت و صداقت بیشتری برای خود ذخیره میکند و آن‌که کار بیشتری در مقابل برداشت کمتر ارائه میدهد، مقربتر و موفقتر است. او بیشتر محل تلألؤ انوار الهی قرار میگیرد.
بیانات در دیدار مسئولان دستگاه قضایى ‌۱۳۷۱/۱۰/۲۳
 
* با دعای کمیل و مناجات شعبانیه مأنوس بشوید
این مناجات شعبانیه را ببینید. من یک وقتی از امام (رضوان‌الله‌علیه) پرسیدم در این دعاهای مأثوری که وجود دارد، شما کدام دعا را بیشتر از همه خوشتان می‌آید و دوست دارید. فرمودند: دعای کمیل و مناجات شعبانیه. اتفاقاً هر دو دعا هم مال ماه شعبان است؛ دعای کمیل که می‌دانید اصلاً ورود اصلی‌اش مال شب نیمه‌ی شعبان است، مناجات شعبانیه هم که از ائمه نقل شده، متعلق به ماه شعبان است. لحن این دو دعا به هم نزدیک است؛ هر دو عاشقانه است. در مناجات شعبانیه: «و ان ادخلتنی النّار اعملت اهلها انّی احبّک»؛ جهنم هم که من را ببری، فریاد می‌کشم تو را دوست دارم. و در دعای کمیل: «لان ترکتنی ناطقا لاضجّن الیک بین اهلها ضجیج الاملین و لاصرخنّ الیک صراخ المستصرخین و لابکینّ بکاء الفاقدین»؛ اگر به من در جهنم اجازه بدهی و نطق را از من نگیری، فریاد می‌کشم؛ فریادِ امیدواران، فریادِ دلدادگان و فریادِ دلباختگان را.
باید با اینها مأنوس بشویم و قدری دلمان را نرم کنیم. این دل چیز عجیبی است؛ گاهی اوقات به وسیله‌یی که انسان را به اوج آسمانها و اوج معنویت می‌برد، تبدیل می‌شود؛ گاهی هم بعکس، به سنگ سنگینی تبدیل می‌شود که بسته شده به پای انسان و انسان را تا اعماق آب، تا اعماق دره فرو می‌برد؛ غرق می‌کند؛ پدر انسان را درمی‌آورد. اگر دل را به پول و به شهوت جنسی و به مقام و به این چیزها دادید، این همان سنگ سنگین است؛ دل دیگر نیست.
بیانات در دیدار وزیر و مدیران وزارت اطلاعات ۱۳۸۳/۰۷/۱۳

بیانات رهبری انقلاب بعد از مراسم روضه‌خوانی در سالروز شهادت امام علی النقی علیه‌السلام

بیانات رهبری انقلاب بعد از مراسم روضه‌خوانی در سالروز شهادت امام علی النقی علیه‌السلام

در آستانه‌ی سالروز شهادت دهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت امام علی النقی الهادی علیه‌السلام پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت‌الله خامنه‌ای متن و صوت بیانات رهبر انقلاب را درباره‌ی حیات نورانی این امام همام منتشر می‌کند.

این سخنان در سی‌ام مردادماه سال ۱۳۸۳ و پس از مراسم روضه‌خوانی به مناسبت شهادت حضرت امام علی النقی علیه‌السلام بیان شده است.

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم


بالاخره در نبرد بین امام هادی (علیه‌السّلام) و خلفایی که در زمان ایشان بودند، آن کس که ظاهراً و باطناً پیروز شد، حضرت هادی (علیه‌السّلام) بود؛ این باید در همه‌ی بیانات و اظهارات ما مورد نظر باشد.


در زمان امامت آن بزرگوار شش خلیفه، یکی پس از دیگری، آمدند و به درک واصل شدند. آخرین نفر آنها، «معتز» بود که حضرت را شهید کرد و خودش هم به فاصله‌ی کوتاهی مُرد. این خلفا غالباً با ذلت مردند؛ یکی به‌دست پسرش کشته شد، دیگری به دست برادرزاده‌اش و به همین ترتیب بنیعباس تارومار شدند؛ به عکسِ شیعه. شیعه در دوران حضرت هادی و حضرت عسگری (علیهماالسّلام) و در آن شدت عمل روزبه‌روز وسعت پیدا کرد؛ قویتر شد.


حضرت هادی (علیه‌السّلام) چهل و دو سال عمر کردند که بیست سالش را در سامرا بودند؛ آن‌جا مزرعه داشتند و در آن شهر کار و زندگی میکردند. سامرا در واقع مثل یک پادگان بود و آن را معتصم ساخت تا غلامان ترکِ نزدیک به خود را - با ترکهای خودمان؛ ترکهای آذربایجان و سایر نقاط اشتباه نشود - که از ترکستان و سمرقند و از همین منطقه‌ی مغولستان و آسیای شرقی آورده بود، در سامرا نگه دارد. این عده چون تازه اسلام آورده بودند، ائمه و مؤمنان را نمیشناختند و از اسلام سر در نمیآوردند. به همین دلیل، مزاحم مردم میشدند و با عربها - مردم بغداد - اختلاف پیدا کردند. در همین شهر سامرا عده‌ی قابل توجهی از بزرگان شیعه در زمان امام هادی (علیه‌السّلام) جمع شدند و حضرت توانست آنها را اداره کند و به وسیله‌ی آنها پیام امامت را به سرتاسر دنیای اسلام - با نامه‌نگاری و... - برساند. این شبکه‌های شیعه در قم، خراسان، ری، مدینه، یمن و در مناطق دوردست و در همه‌ی اقطار دنیا را همین عده توانستند رواج بدهند و روزبه‌روز تعداد افرادی را که مؤمن به این مکتب هستند، زیادتر کنند. امام هادی همه‌ی این کارها را در زیر برق شمشیر تیز و خونریز همان شش خلیفه و علی‌رغم آنها انجام داده است. حدیث معروفی درباره‌ی وفات حضرت هادی (علیه‌السّلام) هست که از عبارت آن معلوم میشود که عده‌ی قابل توجهی از شیعیان در سامرا جمع شده بودند؛ به‌گونه‌ای که دستگاه خلافت هم آنها را نمیشناخت؛ چون اگر میشناخت، همه‌شان را تارومار میکرد؛ اما این عده چون شبکه‌ی قویای به‌وجود آورده بودند، دستگاه خلافت نمیتوانست به آنها دسترسی پیدا کند.


یک روزِ مجاهدت این بزرگوارها - ائمه (علیهم‌السّلام) - به قدر سالها اثر میگذاشت؛ یک روز از زندگی مبارک اینها مثل جماعتی که سالها کار کنند، در جامعه اثر میگذاشت. این بزرگواران دین را همین‌طور حفظ کردند، والّا دینی که در رأسش متوکل و معتز و معتصم و مأمون باشد و علمایش اشخاصی باشند مثل یحییبن‌اکثم که با آن‌که عالم دستگاه بودند، خودشان از فساق و فجار درجه یکِ علنی بودند، اصلاً نباید بماند؛ باید همان روزها بکل کلکِ آن کنده میشد؛ تمام میشد. این مجاهدت و تلاش ائمه (علیهم‌السّلام) نه فقط تشیع بلکه قرآن، اسلام و معارف دینی را حفظ کرد؛ این است خاصیت بندگان خالص و مخلص و اولیای خدا. اگر اسلام انسانهای کمربسته نداشت، نمیتوانست بعد از هزار و دویست، سیصد سال تازه زنده شود و بیداری اسلامی به‌وجود بیاید؛ باید یواش یواش از بین میرفت. اگر اسلام کسانی را نداشت که بعد از پیغمبر این معارف عظیم را در ذهن تاریخ بشری و در تاریخ اسلامی نهادینه کنند، باید از بین میرفت؛ تمام میشد و اصلاً هیچ چیزش نمی‌ماند؛ اگر هم میماند، از معارف چیزی باقی نمی‌ماند؛ مثل مسیحیت و یهودیتی که حالا از معارف اصلیشان تقریباً هیچ‌چیز باقی نمانده است. این‌که قرآن سالم بماند، حدیث نبوی بماند، این همه احکام و معارف بماند و معارف اسلامی بعد از هزار سال بتواند در رأس معارف بشری خودش را نشان دهد، کار طبیعی نبود؛ کار غیرطبیعی بود که با مجاهدت انجام گرفت. البته در راه این کار بزرگ، کتک‌خوردن، زندان‌رفتن و کشته‌شدن هم هست، که اینها برای این بزرگوارها چیزی نبود.


ائمه‌ی ما در طول این دویست‌وپنجاه سال امامت - از روز رحلت نبی مکرم اسلام (صلّیاللَه‌علیه‌وآله) تا روز وفات حضرت عسکری، دویست‌وپنجاه سال است - خیلی زجر کشیدند، کشته شدند، مظلوم واقع شدند و جا هم دارد برایشان گریه کنیم؛ مظلومیت‌شان دلها و عواطف را به خود متوجه کرده است؛ اما این مظلومها غلبه کردند؛ هم مقطعی غلبه کردند، هم در مجموع و در طول زمان.


والسّلام علیکم و رحمةالله برکاته

ویژه نامه ولادت امام باقر (ع)

ویژه نامه ولادت امام باقر (ع)

ابو جعفر، امام محمد باقر (ع) پنجمین آفتابى است که بر افق امامت، جاودانه درخشید.زندگیش سراسر دانش و ارزش بود، از این رو باقر العلوم نامیده شد، یعنى شکافنده دشواریهاى دانش و گشاینده پیچیدگیهاى معرفت. خصلت آفتاب است که هماره گام بر فرق ظلمت مى‏نهد و در لحظه‏هاى تاریک، بر افق زمان مى‏روید تا ارزشهاى مهجور و نهان شده در سیاهى جهل و جور را، دوباره جان بخشد و آشکار سازد. او نیز در عصر حاکمیت جور و تشتت اندیشه‏هاى دینى امت اسلام، تولد یافت تا پیام آور معرفت و احیاگر اسلام ناب محمدى (ص) باشد.

امام خمینی ره :زن و جایگاه رفیع و متعالی آن در جامعه

امام خمینی ره :زن و جایگاه رفیع و متعالی آن در جامعه

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، نخستین روز از آخرین هفته‌ی بهمن‌ماه امسال (ماهی که یادآور تاریخ و شور انقلابی است) مصادف است با بیستم جمادی الثانی، زادروز حضرت فاطمه‌ی زهرا صلوات الله علیها، ام‌الائمه. ام‌ابیها و همسر علی علیه‌السلام. زنی که نمونه‌ی اعلای مادر بودن بوده و هست و در طول تاریخ هیچ بدیل و نمونه دیگری نداشته و نخواهد داشت.


زنی که دختر پیامبر خدا، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم، همسر، ولی الله و وصی النبی بوده است و نتیجه‌ی ازدواجش با علی مرتضی، امام حسن و امام حسین هستند که به قول پیامبر اکرم (ص) سید جوانان اهل بهشتند. زنی که مادر دختری مانند زینب کبری علیها السلام است که عقیله‌ی کربلا لقب گرفت و با کلام نافذی که حاصل تربیت مادر بزرگوارش بود حماسه‌ی عاشورا را زنده نگه داشت.


باری، صلح حسن و رشادت حسین و کلام نافذ زینب کبری، جمله نتیجه‌ی تربیت زنی است که خود دست پرورده ابرمرد تاریخ محمد مصطفی (ص) بوده است. حاصل ازدواج علی مرتضی و فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها، سلسله‌ی ائمه معصومین سلام الله علیهم است.


به اذعان تمام علمای اسلام همین سلسله‌ی ائمه هدی بوده‌اند که آموزه‌های اسلام ناب محمدی را زنده نگه داشته‌اند و به دیگر سخن ماندگاری اسلام و آموزه‌های اسلامی در طول تاریخ مدیون مجاهدت ائمه‌ی هدی است که جمله از ابناء حضرت فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها هستند.


چنین روزی میلاد یکی از نوادگان حضرت فاطمه‌ی زهرا (س) نیز هست، امام سید روح الله مصطفوی خمینی(ره)، بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی ایران. کسی که به مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی پرداخت و ظفرمندانه به ایران بازگشت و طومار تاریخ دو هزار و پانصد ساله‌ی شاهنشاهی ایران را درنوردید و از نو بنیادی درانداخت و هزاران و میلیون‌ها ایرانی مشتاق و عاشق نیز به استقبالش رفتند و مرد و مردانه ایستادند. از امامشان پیروی کردند. جانانه و با پایمردی انقلاب کردند و  زنان و مردان با تمام وجود به جنگ با اهریمن بعثی رفتند و شهادت را بر زندگی با ذلت ارجحیت دادند.


به مناسبت میلاد حضرت فاطمه (ع) و روز زن؛ امام خمینی (ره) با اشاره به جنایاتی که نسبت به زنان در رژیم پهلوی شد در پیامی فرمودند: «امروز به برکت نهضت اسلامی زن عضو مؤثر جامعه تا حدودی مقام خود را یافته است».


رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت امام خامنه‌ای (مد ظله العالی) در خصوص نقش بانوان فرمودند: «بنده زیاد برخورد می‌کنم با مادران شهیدان، با همسران شهیدان، با همسران جانبازان؛ این بانوی فداکاری که یک عمر زندگی خودش را می‌گذارد برای مدیریّت کردن و بهبود بخشیدن به زندگی یک معلول و جانباز، برای خاطر خدا؛ این چیز کوچکی نیست، این‌ها به زبان آسان است. آن مادری که دو فرزند، سه فرزند، چهار فرزند را در راه خدا داده و همچنان محکم ایستاده، به ما سفارش می‌کند که بایستید؛ محکم باشید! انسان واقعاً در مقابل این‌همه عظمت احساس خشوع می‌کند. این‌ها واقعیّت‌های زنانه‌ی جامعه‌ی ما است که بسیار افتخارآمیز و مهم است».


آری؛ یک‌صد‌و‌نوزدهمین زادروز امام‌خمینی (ره)، معمار کبیر انقلاب اسلامی (که چهل و یکمین جشن پیروزی انقلاب اسلامی را در همین بهمن سالجاری شاهد بودیم)، نواده‌ی فاطمه‌ی زهرای طاهره‌ی مطهره را به راستی باید بر مردمی که همواره به آرمان‌های امام‌شان وفادار بوده و هرگز از خط و راه و مسیر و منش رهبرشان تخطی نکرده‌اند هزاران بار تبریک و تهنیت و شادباش گفت. میلاد در میلاد مبارک. 

یک رهبرِ به تمام معنا

یک رهبرِ به تمام معنا

شخصیت و مجاهدت‌های حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله علیها) از زوایای گوناگون، پیام‌ها و درسهای بی‌نظیری برای انسانها به‌همراه دارد؛ شخصیتی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی یک «الگو» و «اسوه» است. قطعا بهره‌مندی از این دریای عظیمِ «معنویت و معرفت و مجاهدت» نیازمند این است که شناخت کافی از ابعاد گوناگون شخصیتی این بانوی بزرگوار و سیره و سبک زندگی و مجاهدت‌های ایشان پیدا کنیم.
بخش زن، خانواده و سبک زندگی (ریحانه) پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در گزیده بیانات ذیل براساس بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای ابعاد مختلف شخصیت و سیره‌ی ایشان را در ۳ محور:
 بُعد معنوی و معرفتی، بُعد زندگی خانوادگی و بُعد اجتماعی و سیاسی بازخوانی کرده است:


۱- بُعد معنوی و معرفتی:

* برابرِ مرتبه انبیا
اگر شخصیت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها برای ذهنهای ساده و چشمهای نزدیکبین ما آشکار میشد، ما هم تصدیق میکردیم که فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها سرور همه زنان عالم است؛ بانویی که در سنین کم و در عمر کوتاه، به مقامات معنوی و علمی و معرفتی و به مرتبه‌ای برسد که برابر مرتبه انبیا و اولیاست. در واقع فاطمه زهرا فجر درخشانی است که از گریبان او، خورشید امامت و ولایت و نبوّت درخشیده است؛ آسمان بلند و رفیعی است که در آغوش آن، ستاره‌های فروزان ولایت قرار گرفته است. همه ائمّه علیهم‌السّلام برای مادر بزرگوار خود تکریم و تجلیلی قائل بودند که برای کمتر کسی این همه احترام و تجلیل را از آن بزرگواران میشود دید. ۱۳۷۶/۰۷/۳۰

* عبادتِ نمونه
عبادت فاطمه زهرا، سلام الله علیها، یک عبادت نمونه است. «حسن بصری» که یکی از عبّاد و زهّاد معروف دنیای اسلام است، درباره فاطمه زهرا سلام الله علیها می گوید: به قدری دختر پیغمبر عبادت کرد و در محراب عبادت ایستاد که «تورمت قدماها». پاهای آن بزرگوار از ایستادن در محراب عبادت، ورم کرد! امام حسن مجتبی علیه‌الصّلاةوالسّلام می گوید: شبی -شب جمعه‌ای- مادرم به عبادت ایستاد و تا صبح عبادت کرد. «حتی انفجرت عمود الصبح». تا وقتی که طلوعِ فجر شد. مادر من از سر شب تا صبح مشغول عبادت بود و دعا و تضرّع کرد. امام حسن، علیه‌الصّلاةوالسّلام، میگوید -طبق روایت- شنیدم که دائم مؤمنین و مؤمنات را دعا کرد؛ مردم را دعا کرد؛ برای مسائل عمومی دنیای اسلام دعا کرد. صبح که شد گفتم: «یا اُمّاه!»؛ «مادرم!» «لم لا تدعین لنفسک کما تدعین لغیرک؛» «یک دعا برای خودت نکردی! یک شب تا صبح دعا، همه برای دیگران!؟» در جواب فرمود: «یا بنىّ، الجّار ثم الدّار؛» «اوّل دیگران بعد خود ما!» این، آن روحیه والاست. ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* همپایه امیرالمؤمنین (علیه السلام)
فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها به صورت، یک بشر و یک زن، آن هم زنی جوان است؛ اما در معنا، یک حقیقت عظیم و یک نور درخشان الهی و یک بنده‌ی صالح و یک انسان ممتاز و برگزیده است. کسی است که رسول اکرم به امیرالمؤمنین (علیهم‌ السّلام) فرمود: «یا علی... انت قائد المؤمنین الی الجنّة... و فاطمة قد اقبلت یوم القیامة... تقود مؤمنات امّتی الی الجنّة». یعنی در روز قیامت، امیرالمؤمنین (علیه السلام) مردان مؤمن را و فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها، زنان مؤمن را به بهشت الهی راهنمایی میکنند. او، عِدل و همپایه و همسنگ امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. آن کسی که وقتی در محراب عبادت می‌ایستاد، هزاران فرشته‌ی مقرّب خدا، به او خطاب و سلام میکردند و تهنیت میگفتند و همان سخنی را بیان میکردند که فرشتگان، قبلاً به مریم اطهر گفته بودند؛ عرض میکردند: «یا فاطمة انّ اللَّه اصطفاک و طهّرک و اصطفاک علی نساء العالمین». این، مقام معنوی فاطمه‌ی زهراست.
زنی، آن هم در سنین جوانی، از لحاظ مقام معنوی به جایی میرسد که بنابر آنچه که در بعضی از روایات است، فرشتگان با او سخن میگویند و حقایق را به او ارایه میدهند. محدّثه است؛ یعنی کسی است که فرشتگان با او حدیث میکنند و حرف میزنند. این مقام معنوی و میدان وسیع و قلّه‌ی رفیع، در مقابل همه‌ی زنهای آفرینش و عالم است. فاطمه‌ی زهرا (علیه السلام) در قلّه‌ی این بلندای عظیم ایستاده و به همه‌ی زنان عالم خطاب میکند و آنها را به پیمودن این راه دعوت مینماید. ۱۳۶۸/۱۰/۲۶

* مثل پیغمبر و امیرالمؤمنین (علیهم‌االصّلاةوالسّلام)
آثار و روایات ما نشان می‌دهد که فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها، فقط مسؤولیت نبوّت و امامت نداشته، و اِلّا از لحاظ معنوی، تفاوتی با پیغمبر و امیرالمؤمنین علیهم‌االصّلاةوالسّلام ندارد... یک خانم هجده ساله، در سنین فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها که حدّاکثر سن ایشان بوده است به آن مقامات عالی معنوی و عرفانی و آن حکمت و آن گویندگی و آن تحلیل مسائل سیاسی و اجتماعی و آن آینده‌نگری و آن قدرت برخورد با عظیم‌ترین مسائل زمان خود رسیده است. ۱۳۷۲/۰۹/۰۸

* مظهرِ طهارتِ روح و دل و زندگی
در زیارت امام رضا علیه‌السّلام وقتی نوبت به حضرت زهرا میرسد برای صلوات -آن زیارتی که سر تا پا صلوات است- [میگوید]: اَللّهُمَّ صَلِ‌ عَلی‌ فاطِمَةَ بِنتِ نَبیِّک؛ این یک خصوصیّت. خب، این خصوصیّت خیلی مهمّی است؛ البتّه قابل تأسّی نیست؛ همه دختر پیغمبر نمیشوند؛ امّا انتساب به پیغمبر به‌صورت دختر او، نشان‌دهنده‌ی رفعت مقام است. وَ زَوجَةِ وَلِیِّک، این هم دوّمی؛ البتّه این هم قابل دست‌گیری نیست و همه نمیتوانند زوجه‌ی ولیّ خدا بشوند؛ امّا رفعت مقام، رفعت شأن و جاه و جلال این بزرگوار را نشان میدهد... «اَلطُّهرَةِ الطّاهِرَةِ المُطَهَّرَةِ التَّقیَّةِ النَّقیَّةِ الرَّضیَّةِ الزَّکیَّة» که همه‌ی اینها کاربردی است؛ طهارت، با سه بیان که البتّه این سه بیان «طهر»، «طاهر» و «مطهّر» تفاوتهایی از لحاظ معنا با هم دارند. البتّه [هر] سه تعبیر اشاره‌ی به طهارت و پاکیزگی است: طهارت روح، طهارت دل، طهارت مغز، طهارت دامان، طهارت سرتاسر زندگی. خب این کاربردی است، این برای ما درس است؛ باید سعی کنیم خودمان را پاکیزه کنیم، باید تطهیر کنیم خودمان را؛ بدون طهارت باطن نمیشود به مقامات رسید؛ به حریم ولایت این بزرگوارها هم نمیشود رسید؛ طهارت باطن لازم است. طهارت باطن، با تقوا است، با ورع است. ۱۳۹۵/۰۱/۱۱

* خطبه‌ای در اوجِ معارف الهی و اسلامی
آنچه در زندگی ظاهری آن بزرگوار [حضرت زهرا(س)] وجود دارد، از یک سو علم و حکمت و معرفت است، که حتّی در خطبه‌ای مثل خطبه‌ی فدکیه‌ی معروفِ آن بزرگوار که هم شیعه آن را نقل کرده است، هم اهل سنت لااقل بعضی از فقرات آن را نقل کرده‌اند - بعضی هم همه‌ی آن خطبه را نقل کرده‌اند - وقتی نگاه میکنید در حمد و ثنای این خطبه، در مقدمات این خطبه، میبینید یکپارچه حکمت و معرفت از زبان درربار آن بزرگوار در فضا منتشر شده و امروز بحمداللَّه برای ما باقی مانده - در آنچنان موقعیتی که بحث تعلیم نبود، خطابِ مربوط به علم و معرفت نبود؛ در واقع یک محاجه‌ی سیاسی بود - در عالیترین سطحی که برای ما قابل درک است، در این خطبه‌ی مبارکه، معارف الهی و معارف اسلامی ذکر شده است. ۱۳۸۹/۰۳/۱۳ [فاطمه زهرا سلام الله علیها] در محیط علم هم یک دانشمند والاست. آن خطبه‌ای که فاطمه زهرا سلام الله علیها در مسجد مدینه، بعد از رحلت پیغمبر ایراد کرده‌است، خطبه‌ای است که به گفته علاّمه مجلسی، «بزرگان فصحا و بلغا و دانشمندان باید بنشینند کلمات و عبارات آن را معنا کنند!» این‌قدر پرمغز است... شاید یک ساعت، با بهترین و زیباترین عبارات و زبده‌ترین و گزیده‌ترین معانی صحبت‌کرده‌است. ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* کمک به بزرگ‌ترینِ انسان‌ها در سخت‌ترینِ محنت‌ها!
این عظمت را ببینید! یک دختر بچه کم‌سال، در دوران سخت‌ترین محنت‌ها، به فریاد بزرگ‌ترین انسان‌ها می شتابد! شوخی نیست. همان عنصر است که در طول زمان، در دوران جوانی تا پانزده سالگی و شانزده سالگی و هجده سالگی - بالاخره تا آخر عمر کوتاه - این همه مقامات معنوی را تجربه می کند و این همه کار بزرگ انجام می دهد و این همه در تاریخ تشیّع و اسلام اثر می گذارد و خورشید درخشانی می شود که تا دنیا، دنیاست، خورشید درخشان اظهر زهرای اطهر خواهد درخشید. همه این آثار، از حیات و زندگی و خصوصیّات یک جوان نشأت گرفته است. ۱۳۷۶/۰۶/۲۶

* ایثار، اطاعت خدا و عبادت
ما باید راه فاطمه‌ی زهرا سلام‌اللَّه‌علیها را برویم. ما هم باید گذشت کنیم، ایثار کنیم، اطاعت خدا کنیم، عبادت کنیم. مگر نمی‌گوییم که «حتّی تورّم قدماها» این‌قدر در محراب عبادت خدا ایستاد! ما هم باید در محراب عبادت بایستیم. ما هم باید ذکر خدا بگوییم. ما هم باید محبت الهی را در دلمان روزبه‌روز زیاد کنیم. مگر نمی‌گوییم که با حال ناتوانی به مسجد رفت، تا حقی را احقاق کند؟ ما هم باید در همه‌ی حالات تلاش کنیم، تا حق را احقاق کنیم. ما هم باید از کسی نترسیم. مگر نمی‌گوییم که یک‌تنه در مقابل جامعه‌ی بزرگ زمان خود ایستاد؟۱۳۷۰/۱۰/۰۵

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif ۲- بُعد زندگی خانوادگی:

* مهریه و جهیزیه ساده
در دوران پس از هجرت، در آغاز سنین تکلیف، وقتی فاطمه زهرا سلام الله علیها، با علی‌بن‌ ابی‌طالب علیه‌الصّلاةوالسّلام، ازدواج می کند، آن مهریه و آن جهیزیه اوست؛ که همه شاید می دانید که با چه سادگی و وضع فقیرانه‌ای، دختر اوّل شخص دنیای اسلام، ازدواج خود را برگزار می کند. ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* الگوی خانه‌داری و شوهرداری
یک وقت انسان فکر میکند که شوهرداری، یعنی انسان در آشپزخانه غذا را بپزد، اتاق را تر و تمیز و پتو را پهن کند و مثل قدیمیها تشکچه بگذارد که آقا از اداره یا از دکان بیاید! شوهرداری که فقط این نیست. شما ببینید شوهرداری فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها چگونه بود. در طول ده سالی که پیامبر در مدینه حضور داشت، حدود نُه سالش حضرت زهرا و حضرت امیرالمؤمنین علیهماالسّلام با همدیگر زن و شوهر بودند. در این نُه سال، جنگهای کوچک و بزرگی ذکر کرده‌اند - حدود شصت جنگ اتّفاق افتاده - که در اغلب آنها هم امیرالمؤمنین علیه‌السّلام بوده است. حالا شما ببینید، او خانمی است که در خانه نشسته و شوهرش مرتّب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ میماند - این قدر جبهه وابسته به اوست - از لحاظ زندگی هم وضع روبه‌راهی ندارند؛ همان چیزهایی که شنیده‌ایم: «و یطعمون الطّعام علی حبّه مسکیناً و یتیماً و اسیراً انّما نطعمکم لوجه الله» ؛ یعنی حقیقتاً زندگی فقیرانه محض داشتند؛ در حالی که دختر رهبری هم هست، دختر پیامبر هم هست، یک نوع احساس مسؤولیت هم میکند. ببینید انسان چقدر روحیه قوی میخواهد داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند؛ دل او را از وسوسه اهل و عیال و گرفتاریهای زندگی خالی کند؛ به او دلگرمی دهد؛ بچه‌ها را به آن خوبی که او تربیت کرده، تربیت کند. حالا شما بگویید امام حسن و امام حسین علیهما السّلام، امام بودند و طینت امامت داشتند؛ زینب علیهاسلام که امام نبود. فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها او را در همین مدت نُه سال تربیت کرده بود. بعد از پیامبر هم که ایشان مدّت زیادی زنده نماند.
این‌طور خانه‌داری، این‌طور شوهرداری و این‌طور کدبانویی کرد و این‌طور محور زندگی فامیل ماندگار در تاریخ قرار گرفت. آیا اینها نمیتواند برای یک دختر جوان، یک خانم خانه‌دار یا مُشرف به خانه‌داری الگو باشد؟ ۱۳۷۷/۰۲/۰۷

* تربیت امام حسن (علیه‌السّلام) و امام حسین (علیه السلام)
در زیارت امام رضا علیه‌السّلام... [میگوید]: وَ اُمَّ السِّبطَینِ الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّة... سبطَینی که «سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّة» هستند، مادرشان این بزرگوار است؛ دامان پاکیزه‌ی این مادر است که توانسته اینها را تربیت بکند. این آن چیزی است که میتواند برای ما به‌عنوان الگو، به‌عنوان اسوه مطرح بشود. ۱۳۹۵/۰۱/۱۱

* مورد رضایتِ امیرالمؤمنین (علیه السلام)
امیرالمؤمنین درباره فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمود: «ما اغضبنی و لا خرج من امری.» یکبار این زن در طول دوران زناشویی، مرا به خشم نیاورد و یکبار از دستور من سرپیچی نکرد. فاطمه زهرا سلام الله علیها با آن عظمت و جلالت، در محیط خانه، یک همسر و یک زن است؛ آن‌گونه که اسلام می گوید. ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* خشنودی از انتخابِ الهی
فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها از بین آن همه خواستگار، این جوان پاکباخته همه چیز در راه خدا داده را [امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام] انتخاب کرد که دائم در میدان های جنگ بود. شوخی که نیست! دخترِ رهبرِ با عظمت اسلام و حاکم مقتدر زمان است؛ این همه خواستگار دارد؛ در بین این خواستگارها، پولدار هست، شخصیت‌دار هم هست. اما خدا از بین این همه، علی را برای فاطمه انتخاب کرده بود و فاطمه هم به انتخاب الهی راضی و از آن خشنود بود. بعد، چنان با امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام زندگی کرد که آن حضرت با همه وجود از او راضی بود. کلماتی که این بزرگوار در روزهای آخرِ عمر خود به امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام فرمود، شاهد و حاکی از این معناست... صبر کرد؛ آن فرزندان را تربیت نمود؛ به آن دفاع جانانه از حقِ‌ّ ولایت پرداخت؛ در راهش آن زجر و شکنجه را متحمّل شد و بعد هم با آغوش باز به استقبال آن شهادت بزرگ رفت. این فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیهاست. ۱۳۷۳/۰۹/۰۳

http://farsi.khamenei.ir/themes/fa_def/images/home/rect-1-n.gif ۳- بُعد اجتماعی و سیاسی:

* جمعِ بین زندگی خانوادگی و وظایف یک انسان مجاهد
در زندگی معمولی این بزرگوار [حضرت زهرا سلام‌اللَّه‌علیها]، یک نکته‌ی مهم است و آن جمع بین زندگی یک زن مسلمان در رفتارش با شوهر و فرزندان و انجام وظایفش در خانه از یک طرف و بین وظایف یک انسان مجاهد غیور خستگی ناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسی مهم بعد از رحلت رسول‌اکرم (صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم) که به مسجد می‌آید و سخنرانی و موضع گیری و دفاع می کند و حرف می زند و یک جهادگر به تمام معنا و خستگی ناپذیر و محنت‌پذیر و سختی تحمل‌کن است، از طرف دیگر. همچنین یک عبادت‌گر و بپادارنده‌ی نماز در شب های تار و قیام‌کننده‌ی للَّه و خاضع و خاشع برای پروردگار است و در محراب عبادت، این زن جوان مانند اولیای کهن الهی، با خدا راز و نیاز و عبادت می کند. این سه بُعد را با هم جمع کردن، نقطه‌ی درخشان زندگی فاطمه‌ی زهرا (علیهاالسّلام) است. آن حضرت، این سه جهت را از هم جدا نکرد. بعضی خیال میکنند انسانی که مشغول عبادت میباشد، یک عابد و متضرّع و اهل دعا و ذکر است و نمیتواند یک انسان سیاسی باشد. یا بعضی خیال میکنند کسی که اهل سیاست است - چه زن و چه مرد - و در میدان جهاد فی‌سبیل‌اللَّه حضور فعال دارد، اگر زن است، نمیتواند یک زن خانه با وظایف مادری و همسری و کدبانویی باشد و اگر مرد است، نمیتواند یک مرد خانه و دکان و زندگی باشد. خیال میکنند اینها باهم منافات دارد؛ در حالی که از نظر اسلام، این سه چیز با یکدیگر منافات و ضدیت که ندارد؛ در شخصیت انسان کامل، کمک کننده هم است. ۱۳۶۸/۰۹/۲۲


* پرستار و غمگسار پیغمبر (صلی‌اللَّه‌علیه‌وآله‌وسلم) در مبارزات
دختری که در کوره‌ی گداخته مبارزات سخت پیغمبر در مکه متولّد شد و در شعب ابی‌طالب یار و غمگسار پدر بود. دختری حدوداً هفت، هشت ساله یا دو، سه ساله در شرایطی که خدیجه و ابوطالب از دنیا رفتند، آن شرایط دشوار را تحمّل کرد. پیغمبر تنهاست، بی‌غمگسار است، همه به او پناه می‌آورند؛ ولی کیست که غبار غم را از چهره خودِ او بزداید؟ یک وقت خدیجه بود، که حالا نیست. ابوطالب بود، که حالا نیست. در چنین شرایط دشواری، در عین آن گرسنگی ها و تشنگی ها و سرما و گرمای دوران سه‌ساله شعب ابی‌طالب که از دوران های سخت زندگی پیغمبر است و آن حضرت در درّه‌ای با همه مسلمانان معدود، در حال تبعید اجباری زندگی می کردند؛ این دختر مثل یک فرشته نجات برای پیغمبر؛ مثل مادری برای پدر خود؛ مثل پرستار بزرگی برای آن انسان بزرگ، مشکلات را تحمّل‌کرد. غمگسار پیغمبر شد، بارها را بردوش گرفت، عبادت خدا را کرد، ایمان خود را تقویت کرد، خودسازی کرد و راه معرفت و نور الهی را به قلب خود بازکرد. این هاست آن ویژگیهایی که آدمی را به کمال می رساند. ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* تحمل انواع سختی‌ها در مسیرِ جهاد فی‌سبیل‌اللَّه
شخصیت زهرای اطهر، در ابعاد سیاسی و اجتماعی و جهادی، شخصیت ممتاز و برجسته‌یی است؛ به طوری که همه‌ی زنان مبارز و انقلابی و برجسته و سیاسىِ عالم می توانند از زندگی کوتاه و پُرمغز او درس بگیرند. زنی که در بیت انقلاب متولّد شد و تمام دوران کودکی را در آغوش پدری گذراند که در حال یک مبارزه‌ی عظیم جهانىِ فراموش نشدنی بود. آن خانمی که در دوران کودکی، سختی های مبارزه‌ی دوران مکه را چشید، به شعب ابی‌طالب برده شد، گرسنگی و سختی و رعب و انواع و اقسام شدت‌های دوران مبارزه‌ی مکه را لمس نمود و بعد هم که به مدینه هجرت کرد، همسر مردی شد که تمام زندگیش جهاد فی‌سبیل‌اللَّه بود و در تمام قریب به یازده سال زندگی مشترک فاطمه‌ی زهرا و امیرالمؤمنین علیهماالسّلام، هیچ سالی، بلکه هیچ نیم سالی نگذشت که این شوهر، کمر به جهاد فی‌سبیل‌اللَّه نبسته و به میدان جنگ نرفته باشد و این زن بزرگ و فداکار، همسرىِ شایسته‌ی یک مرد مجاهد و یک سرباز و سردار دایمی میدان جنگ را نکرده باشد. ۱۳۶۸/۱۰/۲۶

* یک رهبرِ به تمام معنا
فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) در نقش یک رهبر واقعی [است]؛ همان­طور که امام بزرگوار فرمودند که اگر فاطمه‌ی زهرا مرد بود، پیغمبر میشد. [این] خیلی حرف عجیبی است، خیلی حرف بزرگی است و جز از زبان کسی مثل امام بزرگوار که هم عالم بود، هم فقیه بود، هم عارف بود، انسان این حرف را نمیتواند بشنود؛ امّا ایشان گفته است این حرف را. [فاطمه­‌ی زهرا] این است؛ یعنی یک رهبر به تمام معنا، مثل یک پیغمبر، مثل یک هدایتگر عموم بشر؛ در این حدّ و در این اندازه زهرای اطهر، دختر جوان، ظاهر میشود؛ این زنِ اسلام است. ۱۳۹۵/۱۲/۲۹

* جهاد در راه دفاع از امامت و ولایت
جهاد آن بزرگوار[حضرت زهرا(س)] در میدانهای مختلف، یک جهاد نمونه است. در دفاع از اسلام؛ در دفاع از امامت و ولایت؛ در حمایت از پیغمبر؛ در نگهدارىِ بزرگترین سردار اسلام، یعنی امیرالمؤمنین که شوهر او بود. ۱۳۷۱/۰۹/۲۵ اگر موقعیّت مدینه‌ی بعد از رحلت پیغمبر و وضعی که پیش آمد، برای ما روشن بشود و درست تصوّر کنیم مسئله را، آن‌وقت میفهمیم فاطمه‌ی زهرا چه حرکت عظیمی را انجام داده است. شرایط بسیار دشوار و غیر قابل توضیح حتّی برای افکار خواص، پیش می‌آید. از همه‌ی اصحاب پیغمبر، [فقط] ده نفر، دوازده نفر در مسجد حاضر شدند بلند شوند از امیرالمؤمنین و از حقّ آن بزرگوار دفاع کنند. این‌همه اصحاب، این‌همه بزرگان، این‌‌همه تالیان قرآن، این‌همه مجاهدان بدر و حنین، نه­‌اینکه همه‌شان عناد داشتند؛ نه، مطلب به آن وضوحی که حتّی خواص بتوانند آن را درست بفهمند، واضح نبود. کسی مثل عمّار میخواست، کسی مثل ابی‌ذر میخواست، کسی مثل زبیرِ اوّل کار میخواست؛ اینها بودند که پای منبر بلند شدند و از حقّ امیرالمؤمنین دفاع کردند؛ ده دوازده نفر که در تاریخ اسمهایشان ثبت است. زبیر هم البتّه جزو همینها بود؛ این را به یاد داشته باشید. شرایط این‌جوری است؛ آن‌وقت در این شرایط، دختر پیغمبر می‌آید در مسجد و آن خطبه‌ی غرّاء را، آن بیان عجیب را، ارائه میکند و اداء میکند و حقایقی را بیان میکند. یا آن خطبه‌ای که ایشان خطاب به زنان مدینه در بستر بیماری بیان کرد، که اینها ثبت شده و همه‌اش موجود است. اینها ابعاد معنوی نیست، اینها همین ابعاد قابل فهم ما است. با همین نگاه معمولی عقلایی میشود اینها را فهمید، امّا این­قدر باعظمت است که قابل اندازه‌گیری نیست؛ یعنی قابل مقایسه‌ی با هیچ فداکاری‌ دیگری نیست. ۱۳۹۵/۱۲/۲۹

* کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان
زندگی فاطمه زهرا سلام الله علیها از همه‌ی ابعاد، زندگی‌ای همراه با کار و تلاش و تکامل و تعالی روحی یک انسان است. شوهر جوان او دائماً در جبهه و میدان های جنگ است؛ اما در عین مشکلات محیط و زندگی، فاطمه زهرا سلام‌الله علیها، مثل کانونی برای مراجعات مردم و مسلمانان است. او دخترِ کارگشای پیغمبر است و در این شرایط، زندگی را با کمال سرافرازی به پیش می‌برد: فرزندانی تربیت می کند مثل حسن و حسین و زینب؛ شوهری را نگهداری می کند مثل علی و رضایت پدری را جلب می کند مثل پیغمبر! راه فتوحات و غنایم که باز می شود، دختر پیغمبر ذرّه‌ای از لذّتهای دنیا و تشریفات و تجمّلات و چیزهایی را که دل دختران جوان و زنها متوجّه آنهاست، به خود راه نمی‌دهد. ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* احسان به مستمندان
وقتی پیغمبر پیرمردِ مستمندی را به درِ خانه امیرالمؤمنین فرستاد که «برو حاجتت را از آنها بخواه»، فاطمه زهرا سلام الله علیها تخته پوستی را که حسن و حسین روی آن می خوابیدند و به عنوان زیرانداز فرزندان خود در خانه داشت و چیزی جز آن نداشت، به سائل داد و گفت «ببر بفروش و از پول آن استفاده‌کن!» ۱۳۷۱/۰۹/۲۵

* نقش‌آفرینیِ فعال در جامعه
زنان‌ مسلمان‌ در زندگی‌ شخصی‌، اجتماعی‌ و خانوادگی‌ خود باید زندگی‌ فاطمه‌ زهرا سلام الله علیها را از جهت‌ خردمندی‌، فرزانگی‌ و عقل‌ و معرفت‌ الگو و سرمشق‌ خود قرار دهند و از بعد عبادت‌، مجاهدت‌، حضور در صحنه‌ تصمیم‌گیری‌های‌ عظیم‌ اجتماعی‌، خانه‌داری‌، همسرداری‌ و تربیت‌ فرزندان‌ صالح‌ از زهرای‌ اطهر سلام الله علیها پیروی‌ کنند زیرا زندگی‌ آن‌ بانوی‌ بزرگ‌ اسلام‌ نشان‌ می‌دهد که‌ زن‌ مسلمان‌ برای‌ ورود در صحنه‌ سیاست‌ و میدان‌ کار و تلاش‌ و نیز ایفای‌ نقش‌ فعال‌ در جامعه‌ همراه‌ با تحصیل‌، عبادت‌، همسرداری‌ و تربیت‌ فرزندان‌ می‌تواند پیرو فاطمه‌ زهرا سلام الله علیها باشد و دخت‌ گرامی‌ پیامبر عظیم‌ الشأن‌ الهی‌ را الگوی‌ خود قرار دهد. ۱۳۷۲/۰۹/۱۷ 

گذری کوتاه درزندگینامه حضرت معصومه (س)فیلم

گذری کوتاه درزندگینامه حضرت معصومه (س)فیلم


دریافت
مدت زمان: 6 دقیقه 30 ثانیه