مراسم مناجات شب بیستم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان و مناجات حاج منصور ارضی با حضور پرشور مردم مومن و شب زنده دار در مسجد ارک تهران برگزار گردید.
گزارش جلسه
این مراسم با قرائت قرآن و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان آغاز گردید و پس از ذکر چهارده صلوات، حاج منصور ارضی به بیان سخنانی در شرح نامه سی و یکم امیرالمومنین به امام حسن(علیهما السلام) پرداخت و در ادامه به مناجات با خدا و قرائت دعای ابوحمزه ثمالی و شعرخوانی پرداختند و در آخر نیز این مجلس با مدیحه سرایی توسط حاج حسین سازور به پایان رسید.
اجمالی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان در شب بیستم ماه مبارک رمضان 1394 مسجد ارک
سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین قاسمیان شب 20 با سلام و صلوات بر شهدا، امام شهدا و قرائت آیات مورد بحث سوره آل عمران آغاز شد. برای مقدمه خطیب ارجمند این موضوع را عنوان فرمودند: خاصیت رشد برگشت ناپذیری است برگشت به عقب را عقل سلیم نمیپذیرد، پس چرا باید از مرگ فرار کرد، چرا باید از مرگ ترسید؟ اعتقاد به معاد یکی از باشکوهترین افکار اسلام است، فکر کردن به مرگ فکر کردن به نابودی نیست! اندیشیدن به حسابرسی روز جزا باعث کمال و تعالی روحی است، مدیریت لذات، استفاده نظامند از نعمات، غنیمت شمردن فرصت دنیا و حتی اندیشیدن به این موضوع بالاتر از زندگی مرفه است چرا که چراغ امید را در دل روشن نگه میدارد.
صفت دوم متقین بر اساس آیات 133 تا 136 سوره آل عمران "الْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ"
- کظم غیظ در عالم خاکی یک خصیصه اخلاقی عالی است که با وجود معاد تبدیل به خصیصه ای متعالی میشود. وقتی دنیا برای انسان دار قرار نباشد غیظ، تکبر و حسد دیگر آن معنای که میشناسیم را نمیتوانند داشته باشند. چون برای دنیا سهم کمتری نسبت به آخرت قائل میشویم "گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر"
- غضب آقایان در رفتار ظاهری و در بانوان در کلام و رفتار جلوگر است. دلیل آن، احترام طلب بودن آقایان و محبت طلب بودن بانوان است. از همین رو قرآن ویژگی "فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ" (سوره نساء آیه 34) تواضع متقابل زوجین را یکی از ملاکهای اصلی خانواده میداند.
- راهکارهای کظم غیض برگرفته از روایات به دو روش کنترل واکنش و روش کنترل ریشه ای بیان شده که باهم متفاوت هستند، اولی در هنگام وقوع خشم و دومی در رفتار خودآگاه و ناخودآگاه انسان ظاهر میشود؛ البته در نتیجه ممارست و صبر بر این راهکارها کظم غیض صورت میپذیرد.
- راهکارهای کنترل واکنش: وضو گرفتن هنگام خشم، تغییر وضعیت برای مثال از نشسته به ایستاده و بالعکس
- راهکارهای کنترل ریشه ای: تغییر نگاه به معاد و مرگ(کوچک شمردن دنیا در مقابل عقبی) مشخص کردن موضع خود نسبت به تواضع و کبر در رفتار انسان.
- ویژگی که مومنان را در چشم امام زمانشان بزرگ میکند؛ امام علی(علیه السلام) در مورد یکی از یارانشان این گونه میفرمایند: "کَانَ لِی فِیمَا مَضَی اَخٌ فِی اللَّهِ وَ کَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ" در گذشته برادری دینی داشتم که در چشم من بزرگ مقدار بود، چون دنیای حرام در چشم او بی ارزش مینمود(نهج البلاغه حکمت 289)
- تغییر نگرش در انسان به واسطه تلقین به شکل منفی و مثبت وجود دارد برای نمونه قرآن موضوع برادر کشی را این گونه بیان میفرماید "فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِیهِ فَقَتَلَهُ" نفسش او را به کشتن برادرش ترغیب کرد پس برادر را کشت(سوره مائده آیه 30) . "فَطَوَّعَتْ" یعنی آنقدر با ذهن خودش کار کرد تا برادرش را کشت. نمونه دیگر در سوره فتح آیه 26 است قرآن میفرماید "إِذْ جَعَلَ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجَاهِلِیَّةِ" آن گاه که کافران در دل هاى خود، تعصّب[آن هم] تعصّب جاهلیّت ورزیدند! این "جَعَلَ" تعصب قلب باعث ورود فرد در زمره کافران میشود!
- تغییر نگرش در انسان به واسطه تلقین به شکل مثبت، نمونه قرآنی "فَمَن تَطَوَّعَ خَیْرًا فَهُوَ خَیْرٌ لَّهُ" کسی که خیر را به خود بقبولاند برایش بهتر است و این یعنی تلقین کار خوب و اشتیاق یافتن به کار خوب فلذا امیرالمومنین(علیه السلام) نه تنها راهکار تلقین را شناخته بودند بلکه روشهای مهارتی در استفاده از آن هم داشتند برای نمونه اذن جهاد ایشان به جناب محمد بن حنفیه "عَضَّ عَلَى نَاجِذِکَ أَعِرِ اَللَّهَ جُمْجُمَتَکَ تِدْ فِی اَلْأَرْضِ قَدَمَکَ اِرْمِ بِبَصَرِکَ أَقْصَى اَلْقَوْمِ وَ غُضَّ بَصَرَکَ وَ اِعْلَمْ أَنَّ اَلنَّصْرَ مِنْ عِنْدِ اَللَّهِ سُبْحَانَهُ" (نهج البلاغه خطبه 11) دندانهایت را به هم بفشار و سرت را به خدا وام ده، انتهای لشکر دشمن را ببین(با خود تلقین کن) در وقت حمله چشمت را ببند(از اینجا شروع میکینم تا به انتهای لشکر را به هم میریزم) بدان پیروزی در دست خداوند است.
- "لا تَقُولَنَّ: اِنّی مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَاُطاعُ" (نامه امیرالمومنین به مالک اشتر) هرگز نگو من امر کردم پس تو اطاعت کن! تکبر فرعون ساز است فقط مصرهای وجودمان متفاوت است! شیطان امام المتعصبین است شاید به همین دلیل که کبر ریشه در غضب دارد "أُبَّهَةً أَوْ مَخِیلَةً فَانْظُرْ إِلَى عِظَمِ مُلْکِ اَللَّهِ فَوْقَکَ" ابهت و خیال بافی در ذهنت ایجاد شد نگاهی به بزرگی ملک خدا کن تا فرعون وجود خود نباشی!
بیانات حاج منصور ارضی در شب بیستم ماه مبارک رمضان مسجد ارک تهران
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها
موعظه چیزی نیست که کسی به آن احتیاج نداشته باشد.
از قول مولایمان امیرالمومنین علی علیه السلام در نامه سی و یکم نهج البلاغه، که سفارش پدری دلسوز به فرزندش میباشد، اما تمام شیعیان در طول تاریخ مخاطب آن هستند. حضرت میفرمایند: "أَحْیِ قَلْبَکَ بِالْمَوْعِظَةِ" قلبت را با موعظه احیا کن. ما سعی میکنیم شبها در کنار صحبت یک موعظه ای هم باشد، موعظه و پند در تمام زندگی موثر است. در دعای "اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ" برای علما حضرت صاحب علیه السلام درخواست میکند که "وَ تَفَضَّلْ عَلَى عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ". موعظه چیزی نیست که کسی به آن احتیاجی نداشته باشد، حتی در روایت داریم پیغمبر اکرم صلوات الله علیه به جبرئیل فرمود مرا موعظه کن، گفت من شما را موعظه کنم؟ حضرت فرمود آری، جبرئیل از خدا اجازه گرفت و یک مورد این بود که هرچه خدا از نعمتها به تو داد، یک روز از تو پس میگیرد. مثلا نعمتهای جسمانی مثل چشم، گوش و عقل، کم کم اینها گرفته میشود، دیدید کسانی که پیر میشوند کم کم چشم و گوششان ضعیف میشود، قرآن هم میفرماید "وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ" (سوره یس آیه 68) واقعا انسان شکسته میشو ، چه خوب که انسان جوانی اش را خرج راه خدا کند.
در هیئتی که یک روحانی نیاید حلال و حرام را بگوید آخرش مشکل پیدا میشود.
اگر کسی میخواهد قلبش زنده شود و در وادی الهی وارد شود، باید موعظه بشنود. حضرت میفرمایند اگر میخواهی قلبت همیشه زنده باشد، آن را با موعظه زنده نگه دار، البته در ابوحمزه هم داریم "بِذِکْرِکَ عَاشَ قَلْبِی". ذکر برای تو بهترینش این است که قرآن خواندن برایت ملکه شود. حب اهل بیت علیهم السلام در قلبت است، معارفشان را هم که در هیئت میشنوی، اما نسبت به قرآن بی توجهیم. هیئات باید یک تحولی پیدا کنند، این که هیئت با زیارت عاشورا شروع شود و با سینه زنی تمام شود و یک روحانی نیاید حلال و حرام را بگوید این آخرش مشکل پیدا میشود. این جوانانی که سینه میزنند به مشکل برمی خورند و چیزی از احکام متوجه نمیشوند. یک نفر باید باشد که تو را موعظه کند، موعظه ای که تو را به سمت خدا هدایت کند، نه اینکه تو را به شک هم بیندازد، مثلا میخواهد موعظه کند یک مقداری که صحبت میکند میخواهد مشخص کند که من برای فلان حزبم. این علمای جدید و قدیم ما یک مقداری با هم فرق دارند، بعضیها الان موعظه نمیکنند، تفسیر قرآن میگوید، در میانهی بحث سر از جای دیگری درمی آورد. در این شبها این همه هزینه میشود که بیایید هم مناجات کنید و هم موعظه بشنوید، بیا دلت را زنده کن، در این دنیای خراب باید موعظههای مختلف بشنوی تا قلبت زنده شود.
آقا امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند اول قلبت را با موعظه زنده کن و بعد هوای نفست را بکش.
در ادامه حضرت میفرمایند "وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ" هوای نفست را بکش با زهد، با بی اعتنایی به زرق و برق دنیا. تمام کسانی که به انحراف کشیده شدند چه آن که دارد و چه آن که ندارد، همه به خاطر زرق و برق دنیا از خدا دور شدند، شده به حرام میزنند تا به این زرق و برق برسند. آقا امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند اول قلبت را با موعظه زنده کن و بعد هوای نفست را بکش، یعنی این دو عمل با هم است. چیزی که باید زنده کنی قلبت است، چون قلب باید زنده باشد، در قلبی شیطان وارد نمیشود مگر آلودگی در آن زیاد باشد، که در مناجات شاکین میخوانی"قَلْبا قَاسِیا مَعَ الْوَسْوَاسِ" و زهد را انتخاب کن تا گرفتار زرق و برق دنیا نشوی به اندازه ای که میتوانی. از مال دنیا آنچه به تو داده شد مقداری را انفاق کن یک مقداری پس انداز کن و یک مقداری به اندازه خرج خودت و خانواده ات کن، سفر میخواهی بروی برو اما به اندازه. بنده خدایی زندگی سختی دارد اما هر هفته میرود کربلا، آن که شنیدی فلان عالم از نجف پیاده میرفتند کربلا، آنها اکثرا مجاور بودند و در عوالم دیگری سیر میکردند. هر چیزی اندازه ای دارد حتی کربلا رفتن.
این که ما روضهها نزدیک میکنیم درس است، منظور این است که میتوان به حضرت نزدیک شد.
اگر کسی میخواهد هوای نفسش را کنترل کند با زهد است، مخصوصا کسانی که میخواهند زندگی مشترکشان را شروع کنند توجه کنند، اگر گرفتار زرق و برق شوی سالها گرفتاری، زندگی را ساده شروع کنید، یک مشهد بروید و طوری عمل کنید که در ابتدای زندگی متحمل فشار نشوید، اکثر کسانی که از خدا متوقع شدند کسانی بودند که در زندگی قانع نبودند، حتی شب احیاء که میآیند با حالت طلبکاری با خدا مناجات میکنند نه مثل یک بنده. این که ما روضهها نزدیک میکنیم درس است، نمیگوییم هزار و چهارصد سال پیش امیرالمومنین ضربت خورد ، میگوییم امروز ، نه به عنوان اینکه بازار گرمی کنیم، منظور این است که میتوان به حضرت نزدیک شد و این برای بیداری است، این لباس مشکی که تو بر تن میکنی نشانهی احترام است ولی بعضیها چه زن و چه مرد فرقی برایش نمیکند الان شب عاشوراست یا ولادت.
خدا ان شاءالله به شما خیر کثیر عطا کند.
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب بیستم ماه مبارک رمضان
اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی در ابتدای جلسه
زبان عرض دعای مرا درست کنید
نمی روم که مرا با "بیا" درست کنید
رفیقها همه دورم زدند و تنهایم
خراب کردم اما شما درست کنید
خریدنی است بنای دل شکسته اگر
از این شکسته بنا "ربنا" درست کنید
هوای کار مرا داشتی نفهمیدم
دوباره کار مرا بی هوا درست کنید
برای من که نشسته کنار اهل سحر
از این به بعد لباس گدا درست کنید
حساب هم بکشید از گناه من امشب
ولی حساب مرا با "رضا" درست کنید
نمی روم ز در خانه اش به جایی تا
ز بنده، بندهی خوب خدا درست کنید
اگر که راه ندارد مرا "نبخشیدن"
ولی یکی دو سفر کربلا درست کنید
اگر که کرببلا گوشهی حرم هم نه
بناست عاشقانت را کجا درست کنید
فقط به حرمت گودال قتلگاه حسین
مرا میان همین روضهها درست کنید
هنوز این لب خشکیده آب میخواهد
که گفته پای سرش سر صدا، درست کنید
برای آن تن عریان اگر که هست کفن
اگر که نیست دو سه بوریا درست کنید
.......................................................................................
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در میان جلسه
خوردی زمین گمان کنم پانمی شوی
باید که خوبتر شوی اما نمیشوی
دستار زرد، گریه کن روی زرد توست
تب کرده ای شدید و مداوا نمیشوی
ام البنین برتو فقط گریه میکند
دل، بی قرار مادر سقا نمیشوی
تسبیح دستِ مادرم امشب به دست توست
یک لحظه فارغ از غم زهرا نمیشوی
آورده اند شیر برایت یتیم ها
بی اعتنا به گریهی آنها نمیشوی
دیگر اذان مأذنه را دم نمیدهی
جانی دوباره برتن عالم نمیشوی
.......................................................................................
آنها که با غذای علی قد کشیده اند
خرما به سوی دختر او پرت میکنند
با قصد قرب یک صد و ده سنگ تیز را
یک مرتبه سوی او پرت میکنند
از پشت بام خانه شان بی حجاب ها
آتش به سوی معجر او پرت میکنند
خرمای نخلها که در این کوچه کاشتی
بیا و ببین جلوی پای زینب پرت میکنند
.......................................................................................
باز هم خانه و یک بستر خون آلوده
زنده شد خاطرهی مادر خون آلوده
شیر مرد اُحد افتاده کجایی زهرا
تا ببندی سر این حیدر خون آلوده
این سروصورت خونین هم ارثی شد
بعد از آن کوچه و نیلوفر خون آلوده
ریشۀ هرچه بلا آن در و دیوار شده
سینۀ مادر و میخ در خون آلوده
دور زینب همه هستند همه مَحرم ها
وای از کرببلا و پر خون آلوده
با لبانی که ترک خورده به گودال آمد
بوسه زد با قد خم حنجر خون آلوده
خوب شد خورد به تاریکی شب غارت ها
جمع شد قافله ای دختر خون آلوده
می فروشند در این کوفه سر بازارش
گوشوار و سپر و معجر خون آلوده
منبع:سایت قدیم الاحسان پایگاه انتشاربرنامه های حاج منصورارضی
www.ghadimolehsan.ir
منبع:سایت قدیم الاحسان پایگاه انتشاربرنامه های حاج منصورارضی
www.ghadimolehsan.ir
گلچین مراسم شب هجدهم ماه رمضان94حاج منصور ارضی مسجدارک تهران/فیلم
مراسم مناجات شب هجدهم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان و مناجات حاج منصور ارضی با حضور پرشور مردم مومن و شب زنده دار در مسجد ارک تهران برگزار گردید.
گزارش جلسه
این مراسم با قرائت قرآن و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان آغاز گردید و پس از ذکر چهارده صلوات، حاج منصور ارضی به بیان سخنانی در شرح مرگ و قیامت پرداخت و در ادامه به مناجات با خدا و قرائت دعای ابوحمزه ثمالی و شعرخوانی پرداختند و سپس حاج ولی الله کلامی زنجانی به شعرخوانی پرداختند در آخر نیز این مجلس با مداحی توسط حاج سید مهدی میرداماد به پایان رسید.
اجمالی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان در شب هجدهم ماه مبارک رمضان 1394 مسجد ارک
خطیب ارجمند حجت الاسلام و المسلمین قاسمیان در شب هجدهم بعد از سلام و صلوات بر ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و همینطور والدین و معلمین و پیرغلامان هیئتی به تلاوت آیاتی مورد بحث موضوع انفاق در سوره آل عمران پرداختند ایشان در ادامه بحث جلسه قبل به دو موضوع مجزای انفاق و متقین(شرح آیات 133 تا 136 سوره آل عمران) و معارف اجتماعی و انقلابی پرداختند.
بحث اول انفاق و متقین در قرآن:
- "إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ" ؛ خدا فقط از تقواپیشگان مى پذیرد (سوره مائده آیه 27) با این وصف باید ملبس به صفات متقین شویم، از جمله صفات متقین در قرآن: "الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاء وَالضَّرَّاء وَالْکَاظِمِینَ الْغَیْظَ وَالْعَافِینَ عَنِ النَّاسِ" ؛ همانا که در وسعت و شادى و فقر مالى و در هرحالى انفاق مى کنند و فرونشانندگان خشم و بخشایندگان(لغزش هاى) مردمانند. در خوشی و گرفتاری اهل انفاق هستند. اولاً ما انفاق را تا به حد انفاق در مال کوچک کردیم چون انفاق هایی که قرآن زیاد به آن اشاره دارد انفاق در ساختار جامعه اسلامی است. انفاق مد نظر اسلام و قرآن مانند مثلهای سوره انفال در فرهنگ و حتی به شکل غیرمالی است.
- از نظر اسلام و قرآن وظیفه اغنیاء رساندن رزق به فقرا است، این معنی معرفت درمانی(کاگنتیو تراپی convulsive therapy) است و حتی از این بیشتر در اسلام مسکین تا به حد رسول الله و پیام رسان خداوند بالا آمده است: "إِنَّ الْمِسْکِینَ رَسُولُ اللَّهِ فَمَنْ مَنَعَهُ فَقَدْ مَنَعَ اللَّهَ" ؛ فقیر پیام آور خداوند است پس کسی که از او دریغ کند از خداوند دریغ نموده است(نهج البلاغه حکمت 304)
- "وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی آتَاکُمْ وَلَا تُکْرِهُوا" ؛ و از آن مال که خدا به شما ارزانی داشته است به آنان بدهید. (سوره نور آیه 33) وقتی صاحب مال خداوند است، فرستاده از طرف اوست و امر او در این موضوع مشهود است نه جای ترحم است و نه جای منّت، فقط این هردو(فقیر و غنی) مبتلاء به امتحان الهی هستند!
- "کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفرا" ؛ فقر نزدیکترین مرز کفر است. (لکافی، ج ۲، ص ۳۰۷) یکی از امتحانهای الهی در فقر عزت نفس است.
- "فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ" ؛ اما آدمى را چون پروردگارش بیازماید و او را گرامى داشته نعمتش دهد گوید: خدایم مرا گرامى داشت. (سوره فجر آیه 15) غنا ابتلائی از جانب خداوند است.
- "وَإِن کُنَّا لَمُبْتَلِینَ" ؛ بی تردید پروردگار شما را میآزماید. (سوره مومنون آیه 30) یعنی در هرحالتی خداوند شما را میآزماید. "أَنْفِقْ وَ أَیْقِنْ بِالْخَلَفِ" ؛ انفاق کن و در حالتی یقین به جایگزینی داشته باش. کسی که مالش را هزینه انفاق در راه خدا نمیکند قطعا خرج درراه غیر خدا میکند! "اعْلَمْ أَنَّهُ مَنْ لَمْ یُنْفِقْ فِی طَاعَةِ اللَّهِ ابْتُلِیَ بِأَنْ یُنْفِقَ فِی مَعْصِیَةِ" ؛ بدان که اگر کسی در راه طاعت خداوند انفاق نکند، مبتلا میشود که مالش را درراه معصیت الهی مصرف کند. بدانیم اگر خودمان اموالمان را در راه خیر هزینه کردیم طاعت الهی را به جا آوردیم و الا به اجبار در راه غیرخدا و شاید معصیت هزینه کنیم "مَنْ لَمْ یَمْشِ فِی حَاجَةِ وَلِیِّ اللَّهِ ابْتُلِیَ بِأَنْ یَمْشِیَ فِی حَاجَةِ عَدُوِّ اللَّهِ" ؛ کسی که قدم در راه رفع مشکلات و حوائج دوستان خدا برندارد، مبتلا میشود که در راه حل مشکلات دشمنان خداوند قدم بردارد. ( ن لا یحضر، جلد۴، ص۴۱۲)
- " آمَنُواْ أَنفِقُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا کَسَبْتُمْ" ؛ اهل ایمان از دست آوردهای پاکیزه و پاک خود انفاق کنید. (سوره بقره آیه 267) ذیل تفسیر این آیه در مجمع البیان به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است خداوند انفاق را از غیرمال حلال و پاک نمیپذیرد.
- "وَلا تَمْکُرْ بِی فِی حِیلَتِکْ" ؛ خدایا من را دچار حیله خود مکن(ابوحمزه ثمالی) خداوند اهل مکر برای مکاران است "وَاللَّهُ خَیرُ الماکِرینَ" (آل عمران آیه 54) کسی که میخواهد با ربا و مال شبهه دار انفاق کند دچار مکر الهی میشود.
- نکته بسیار مهم در بحث انفاق خود شخص است نه مال و پول شما!؟ چرا میگویند کسی را برای انفاق تهیج نکنید؟ چرا در انفاق به دوری از اسراف تاکید میشود ؟ آن انفاقی مدنظر اسلام است که موجب کمال و تعالی اشخاص باشد. "أَنفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا" ؛ کسانی که چون انفاق میکنند نه اسراف و نه کوتاهی میکنند بین این دو اعتدال قرار دارد. "مَا کُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّینَ عَضُدًا" ؛ من گمراه کنندگان را به یاری نمیگیرم(سوره کهف آیه 51) . پس خود فرد بانی اصل و مورد نظر است نه مال و اموال! برای مثال عبیدالله ابن حُر جوفی از جمله کسانی بود که ابی عبدالله علیه السلام در راه کربلا به سراغ او رفت و او را به کربلا خواند، ولی او امتناع کرد، در عوض به حضرت پیشنهاد اسبهای راهوار اصیل عربی داد. حضرت همین آیه ذکر شده را در جواب خواند.
- پس اصل در انفاق خود شخص است، در درجه بعد پول و اموال مدنظراست در واقع خود ارتباط برقرار کردن با محرومین و ایتام باعث رشد شخصیت انسان است فلذا "مُجالَسَةُ الأغْنیاءِ ، تُمیتُ القَلبَ" ؛ هم نشینی مداوم با مردم مرفه، سیاهی قلب میآورد(میزان الحکمة، ح 2423) .
بحث دوم و معارف اجتماعی و انقلابی (رویکرد ما درموضوع مذاکره، بهانه ای برای مرور مواضع انقلابی اسلام و معارف انقلاب ساز امام خمینی رحمت الله علیه است) .
باتوجه به مطالب جلسه قبل در مورد مذاکره و پیمان بستن با دشمنان ذکر این نکته مهم است:
حمایت و اتحاد در موضوع توافق و مذاکرات قطعاً مهم و اساسی است و به آن نیاز داریم! البته به همان اندازه امت واحده برای شناخت و تثبیت راه انقلاب خود به معارف انقلابی نیاز دارند، تا جلوی انحرافات و بدعتها گرفته شود. در واقع یوم الله انقلاب اسلامی نشانه توان اُمت آشنا بامعارف اسلامی است. باید گفت انقلاب اسلامی ایران از جهت قیام مردم علیه طاغوت زمانه به قیام قوم حضرت موسی و نهضت رسول اکرم اسلام صلی الله علیه و آله شباهت زیادی دارد "یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ"(سوره بقره آیه 257) کسی چند سال قبل از انقلاب فکر نمیکرد مردم بتوانند حکومت پهلوی را سرنگون کنند، کسی فکر نمیکرد مردم ایران هشت سال در مقابل رژیم بعثی به نمایندگی از همه دنیا ایستادگی کند، کسی هم فکر نمیکرد ما در بحث هسته ای به این جایگاه برسد که ابرقدرتهای جهانی قصد مذاکره با ما را داشته باشند، و همه اینها برما نگذشت مگر با ذکر ایام الله!
اما توجه داشته باشیم در صورت عدم تکرار معارف و ایام الله سرگذشتی مانند قوم موسی علیه السلام و یا مردم صدر اسلام خواهیم داشت! قوم بنی اسرائیل بعد از شکست فرعون و شکافتن دریا و معجزات متعدد در آیه 138 سوره اعراف میگویند ای موسی به ما اجازه بده بتی بسازیم و او را پرستش کنیم؟! و حضرت موسی این قوم را بی خرد مینامد. برای جلوگیری از این بی خردی باید فکر، معارف و منطق مردم تقویت شود تا بتوانند مسئولین را تقویت کنند. والا مانند همین قوم بنی اسرائیل پشت پیامبر خود را خالی میکنند! همانطور که در سوره بقره آیه 61 بنی اسرائیل بیان میشود بعد از سالیان سال ارتزاق از مائده آسمانی به پیامبر خود معترض میشوند، ما از این مائدهها خسته شدیم و دلمان طعامی غیر آسمانی میخواهد! یعنی تعویض عالیترین ارزاق با فانیترین ارزاق!
بیانات حاج منصور ارضی در شب هجدهم ماه مبارک رمضان مسجد ارک تهران
اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّیطانِ الرَّجیم بِسْمِ ٱللّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ بِجَمیعِ مَحامِدِهِ کُلِّهَا عَلی جَمیعِ نِعَمِهِ کُلِّها
ماه رمضان آمد و رفت، تو سرگرم کارهای خودت بودی.
دربارهی مردن دشمنان خدا و دشمنان احکام الهی، امیرالمومنین علی علیه السلام میفرمایند اینها بابدترین صورت و بد بوترین حال وارد قبر میشوند. پس این حال دشمنان خداست، حالا شاید ظاهرا طرف یک قیافه ای هم داشته باشد، ولی هنگام مرگ دیگر این نیست، سپس به او میگویند بشارت باد بر تو "فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِیمٍ ، وَتَصْلِیَةُ جَحِیمٍ" (سوره الواقعه آیه 93 و 94) این خیلی بد است، یعنی تا در قبر ورود پیدا میکند آتش او را در بر میگیرد و آن آتش سنگین جهنم براو نازل میشود، دیگر آنجا دارد همه چیز را میبیند این طوری نیست که بگوید حالا کی رفته؟ کی دیده؟ حاملین جنازهی خود را قسم میدهد که او را به شتاب نبرند اما انسان صالح فریاد میزند به حاملین جنازه اش که مرا به سرعت ببرید به سمت محبوبم. وقتی وارد قبر شد امتحان کنندگان قبر میآیند، تا کفنهای او را بیندازند و به او میگویند آفریدگار تو کیست؟ ولی او نمیداند، همان سوال هایی که برای همه است، پیامبر تو کیست؟ در پاسخ میگوید نمیدانم، پس آن دو ملک به او میگویند چرا نمیدانی؟ چرا یاد نگرفتی؟ چرا هدایت پیدا نکردی؟ ماه رمضان آمد و رفت، تو سرگرم کارهای خودت بودی. هجده شب گذشت.
واقعا این قهوه خانهها خانهی گناه است/ این قهوه خانهها برای جوانان جای خطرناکی است.
بعضیها که برایشان فرقی نمیکند به مساجد بروند یا جاهای دیگر باخدا و امام حسین علیه السلام بازی میکند، دست برنمی دارد. شبها بعد از مناجات که من میروم میبینیم موتورها پای این قهوه خانهها که خانهی گناه است ایستاده اند، واقعا الان این قهوه خانهها برای جوانان جای خطرناکی است غیر از غیبت و تهمت و شوخیهای ناجور و مسائل دیگری که هست، مواد مخدر مصرف میکنند، توتون را با شراب مخلوط میکنند میکشند، طرف هم میگوید من نمیدانستم، اصلا تو که امام حسینی هستی چرا رفتی؟ پس برسر میتی که دشمن خدا بوده عصایی آهنین میزنند که جز جن و انس همهی مخلوقات خدا از شنیدن آن بی تاب و پریشان میشوند، پس دری را به سوی آتش میگشایند و به او میگویند بخواب در بدترین حالات، مارها و عقربها و دیگر گزندگان زمین براو مسلط میشوند تا روزی که از قبر مبعوث شود او را میگزند، این ترسیم مرگ دشمن خداست. یک جمله ای را از حضرت زهرا سلام الله علیها در صحیفه ای بنام فاطمیه آورده اند که خانم میفرمایند خدایا آن مرگی که من در انتظارش هستم را برای من طوری قرار بده زمانی که نفسم به سینه میرسد جان میدهم هیچ کسی را ندارم، آن موقع این مرگ را برای من نورانیت قرار بده، در رحمت قرار بده، ما که نمیتوانیم حالات حضرت زهرا سلام الله علیها را درک کنیم فقط جملاتش را میخوانیم. ببینید اولیای خدا در چه حالی جان میدهند، دشمنان خدا در چه حالی میمیرند، مسیر دشمنان خدا و دوستان خدا را بدانید.
به امام حسین علیه السلام و مجلس حضرت نهایت احترام را بگذارید. خدایی نکرده مثل آن انسان غافل نباشید که میگوید تمام مملکت تحت تصرف مداحان شده است.
امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند شخص مسلمان دارای سه دوست است، یک دوستی که به او میگوید من در زندگی و پس از زندگی با تو هستم و آن عمل انسان است، حالا اگر خدایی ناکرده ما عمل بد انجام دهیم چه میشود؟ دوست دیگرش به او میگوید من تا هنگام مردن با تو هستم و سپس به وارث میرسم و آن مال است. سعی کنید خمستان را بدهید تا مال و زندگیتان پاک شود، حلالش حساب دارد "فی حَلالِها حِسابٌ"و هر چه حرام است "وفی حَرامِها عِقاب" (نهج البلاغه خطبه 82) مگر من چقدر میخواهم جواب دهم؟ معطلی هم دارد، هرچی در محشر باشی پایت میسوزد و باید جواب دهی، این که من عشق امام حسین علیه السلام دارم دلیل نمیشود، باید جواب دهی تا بروی خدمت حضرت. به سلمان گفتند وقتی سیل آمد در مدینه شما زود یک آفتابه و یک ظرف و یک گلیم برداشتی رفتی بالای کوه، گفت من بارم سبک است بارم از دنیا همین است، دیگران مشغول وسیله جمع کردن شدند و سیل بردشان. اگر بارت زیاد باشد سیل انسان را میبرد. و سوم دوستی که به او میگوید من تا کنار قبر همراه تو هستم سپس تو را رها میکنم و آن اولاد انسانند، اولادی که آنقدر قربان صدقه اش میروی، چقدر پدر و مادر تو را دوست دارند؟ اما تو بی اعتنایی میکنی، تا پدر مادر به تو میگویند کاری انجام دهی بی اعتنایی میکنی، تازه این اولاد صالح است. پس این سه دوست با ما هستند اما فقط یکی با ما در قبر میآید و آن عمل صالح است. از خدا بخواهید به ما عنایتی کند تا پدر و مادرمان زنده اند یک کاری برای ایشان بکنیم. آنهایی هم که والدینشان از دنیا رفته اند یک عمل صالح به نیت آنها انجام دهند، قطعا به آنها میرسد و در این شبها برایشان طلب مغفرت کنید. به امام حسین علیه السلام و مجلس حضرت نهایت احترام را بگذارید. خدایی نکرده مجلس امام حسین علیه السلام را مسخره نکنید، مثل آن غافل نباشید که میگوید تمام مملکت تحت تصرف مداحان شده و نهضت مداحان ایجاد شده، تو چقدر به این دستگاه احترام میگذاری؟
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در شب هجدهم ماه مبارک رمضان
اشعار مناجاتی حاج منصور ارضی در ابتدای جلسه
فقیر محض رسیدم به پات، محتاجم
تصدقی که زکل جهات محتاجم
غریق نفسم و درحال دست و پا زدنم
کسی نیامده بهر نجات محتاجم
سخن زیاد ولی حال عرض حاجت نیست
قلم که هست به قدری دوات محتاجم
مرا رفیق خودت کن به عافیت برسم
محل بده که به این التفات محتاجم
برای خلوت قبری که پیش رو دارم
به باقیات پراز صالحات محتاجم
برای رد شدنم از صراط میترسم
برای رد شدنم از صراط محتاجم
نه این که دین به زکاتم نیاز دارد نه.
که من به دادن خمس و زکات محتاجم
لبم هوایی بوسیدن ضریح رضاست
تو شاهدی که به طعم نبات محتاجم
برای سفره افطار نان نمیخواهم
فقط به کاسه ای آب فرات محتاجم
به اقتدای تن شاه، وقت جان دادن
کفن که نه! به حصیر دهات محتاجم
.......................................................................................
اشعار خوانده شده توسط حاج منصور ارضی در میان جلسه
از بچه هات هیچ کسی کم نمیشود
باشد بخواب، بدتر از این غم نمیشود
باید چه کرد در وسط این حرامیان
با دست بسته مقنعه محکم نمیشود
پیشانی ام که بوسه زدی را شکسته اند
مرهم حریف شدت دردم نمیشود
هر کار میکنم بروند آن طرف، ولی
اوباش مانده دور و برم کم نمیشوند
دنبال چادرم که سر دخترت کنم
تقصیر من که نیست، فراهم نمیشود
دارم سوار میشوم، عباس را بگو
زانوی کس، چو زانوی محرم نمیشود
آنقدر ریز ریز شده پیکر تو که
اصلا کفن برایت مجسم نمیشود
منبع:سایت قدیم الاحسان پایگاه انتشاربرنامه های حاج منصورارضی
www.ghadimolehsan.ir
«شهادت امام علی (ع)» ؛دانلود مجموعه پوسترهای با کیفیت شب قدر
گروه فرهنگی عمارنامه؛ شب قدر، شب نور، رحمت و شب نزول قرآن و مَطْلَع خیرات و سعادات، و هنگام نزول برکات و سرآغاز زندگی نوین بشر و مبدأ تحوّل و تاریخ کمال واقعی انسانهاست.
شبی که اگر نبود و نیامده بود، شب تیره بدبختی انسان به پایان نمیرسید و بامداد نیکبختی او طلوع نمیکرد و از بند اسارت اقویا و استعمارگران آزاد نمی گشت. شب قدر، لیله مبارکه، شب آزادی بشر و اعلان حقوق انسان و حکومت عدالت و دادگستری است. شبی که برای ملّت های غفلت زده، ناآگاه و آلوده به فساد و تباهی و گمراهی، صبح هدایت و بیداری و آگاهی و رستگاری گشت و بزرگترین و گرامی ترین کتب آسمانی ـ که الی الابد و جاودان، راهنمای بشر و ضامن سعادت است ـ نازل شد و با اشراق ملکوتی، جهان را از ظلمت شرک و ثنویّتِ مجوس، تثلیث ترسا، خرافات یهود و بتپرستی و... به روشنایی توحید و پرستش خدای یگانه راهبر شد.
اگر این شب نبود، تمدّن عظیم اسلامی با آن همه ارزشها و علوم معارف، اخلاقیّات، عرفان، فقه و... شخصیّتهای والای پرورش یافته در دامن آن نیز وجود نداشت.
گلچینی از پوسترهای تولید شده توسط عزیزان در فضای مجازی که به مناسبت شب های قدر و شهادت امام علی علیه السلام پیشکش حضرتش میداریم، با امید آنکه از تمامی عزیزان تولید کننده و خادمان شما در عمارنامه پذیرفته شود.
دانی چرا جبین علی را شکافتند؟
زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود
خونش نصیب دامن محراب کوفه شد
آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود
یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید
اشک شبش به غربت روزش گواه بود
گلچین مراسم شب هفدهم ماه رمضان94حاج منصور ارضی مسجدارک تهران/فیلم
گلچین مراسم شب شانزدهم ماه رمضان94حاج منصور ارضی مسجدارک تهران/فیلم
مراسم مناجات شب شانزدهم ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان و مناجات حاج منصور ارضی با حضور پرشور مردم مومن و شب زنده دار در مسجد ارک تهران برگزار گردید.
منبع:سایت قدیم الاحسان پایگاه انتشاربرنامه های حاج منصورارضی
www.ghadimolehsan.ir